مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
امنیت هستی شناختی
حوزه های تخصصی:
با آغاز دوران اصول گرایی در جمهوری اسلامی، رویکرد گفتاری و رفتاری ایران در عرصة سیاست خارجی متحول گشت. سؤال اصلی مقاله پیش روی آن است که علت تغیر در رویکرد سیاست خارجی اصول گرایان چیست؟ به عنوان فرضیه اصلی استدلال می شود که احساس ناامنی هستی شناختی منجر به صورت بندی مجدد منابع هویت سازِ سیاست خارجی و در نتیجه تغییر در رویکرد اصول گرایان به عرصه خارجی شده است. این مقاله همچنین به واکاوی دیپلماسی هسته ای اصول گرایان به عنوان مهمترین جلوه این تغییر رویکرد می پردازد.
زمینه های نهادی بروز نگرانی در تجربه زیسته ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند تحولات در جامعه ایرانینشان از پررنگ شدن «نگرانی» در زیست جهان ایرانیان دارد. ما جامعه شناسان به نگرانی درباره مسائل اجتماعی خو گرفته ایم اما اینک این خود نگرانی است که تبدیل به مسئله شده است. مراحل اصلی چرخه زندگی به ویژه پس از نوجوانی در ایران امروز به گونه ای روزافزون نگران زا گردیده است. کنکور، شغل یابی، ازدواج، خرید مسکن، فرزند زایی، تربیت فرزند، سلامتی، بازنشستگی، مرگ و.... در تجربه معاصر ایرانیان با نگرانی هایی زیادی همراه است که امنیت روانی را سلب نموده و اخلاق فردی و اجتماعی را به مخاطره انداخته است. این مقاله با بهره مندی ازنظریات باربالت، بک، گیدنز و باومن در پی تبیین زمینه های ساختاری ایجاد نگرانی است. روش این مقاله تحلیل ثانویه است و از آمارها و داده های نهادی موجود استفاده می نماید. به نظر می رسد در ایران «تزلزل نهادی» زندگی را پیش بینی ناپذیر و نگران کننده ساخته است. مقاله با مرور شاخص هایی در نهادهای مهم کشور مانند اقتصاد، خانواده
و بوروکراسی نشان می دهد که چگونه این ساختارها زندگی روزمره را پیش بینی ناپذیر ساخته و از این رو سبب ناامنی هستی شناختی گشته اند. ناامنی هستی شناختی نگرانی را در تجربه زیسته ایرانیان تشدید کرده است. این وضعیت نگران زا را فقدان نهادها و سازمان های رفاه اجتماعی کارآمد تشدید کرده است.
تحلیل هویتی ریشه های پیدایی تحولات سیاسی 2011 مصر بر مبنای الگوی هستی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب ژانویه 2011 در مصر، این کشور برای چندین ماه آبستن تحولات دوران گذار بیداری اسلامی قرار گرفت و فضای سیاست این کشور پیچیده و پرابهام شد. در اینجا اگر بپذیریم که اندیشه ها در استمرار یکدیگر معنا می یابند به تبع شناخت فضای اندیشه ورزی منتج به شکل گیری این تحولات برای درک دقیق تر مسائل امروز مصر ضروری می نماید. بر این اساس این نوشتار به دنبال ارائه رویکردی نظری در خصوص تحولات شکل گرفته در کشور مصر بوده و درصدد است با کاربست رهیافت امنیت هستی شناختی که به ویژه توسط ""آنتونی گیدنز"" مورد نظر قرار گرفته است، مجموعه عناصر و عوامل تأثیرگذار در شکل گیری فرآیند اعتراضات در مصر را بررسی کند. فرضیه اصلی مقاله این است که ملت مصر به عنوان مردمی پیشرو در جهان اسلام به ویژه در حوزه اندیشه و تمدن، در طی سال های زمامداری مبارک، با تعارضی جدی در هویت اسلامی و دینی خود مواجه شد و به همین دلیل در جهت بازسازی هویت از دست رفته خود همت گماشت. این بازسازی، نمود خود را در بروز اعتراضاتی نشان داد که در نهایت به سقوط رژیم مبارک انجامید. در اینجا احساس تحقیر مردم مصر در دو حوزه داخلی و خارجی و عدم تأمین حس احترام که از آن به عنوان عزت یاد شده است، موجب سرنگونی رژیم مبارک در بیست و پنجم ژانویه سال 2011 شد. با این حال به نظر می رسد به واسطه فقدان شرایط و تجربه دموکراسی در مصر، با سقوط مبارک و در طی سه سال اخیر، مردم و برخی سیاستمداران مصر در حالی که هنوز در حال تمرین مشق دموکراسی و عزتمداری بودند، بازیگران نظامی با بهره گیری از این شرایط درصدد برآمدند تا درس دموکراسی را به بقیه بازیگران صحنه سیاسی مصر بیاموزند و سقوط دولت مستعجل مرسی و تحولات پس از آن که در نهایت منجر به روی کار آمدن «عبدالفتاح سیسی» شد مهم ترین شواهد این مدعاست.
رابطه بین بازاندیشی در هویت و گرایش به مهاجرت از کشور (پژوهشی در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مهاجرت از کشور به عنوان رفتاری رایج در میان طیفی از متخصصان و دانشجویان جوان دیده می شود. طبق آمار موجود، ایران در زمره کشورهایی است که دارای نرخ بالا و روند رو به افزایشی از مهاجرت نیروهای آموزش دیده و متخصص در دهه های اخیر است. نظر به اهمیت نیروی انسانی متخصص و جوان برای توسعه ملی، به ویژه در فرصت تاریخی اجتماعی موسوم به « پنجره جمعیتی»، علل و عوامل خروج آنان مسئله ای مهم و درخور تأمل خواهد بود. پژوهش حاضر با رویکرد ساختار عاملیت و با هدف کندوکاو پیرامون دلایل ژرف تر موضوع، تغییر نظام های معنایی، تحولات هویتی و بازاندیشی هویت در بستر تحولات ملی جهانی را به عنوان یکی از عوامل اصلی تأثیر گذار بر گرایش به مهاجرت در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی بررسی کرده است. پژوهش به روش پیمایش انجام شده و داده ها به وسیله پرسش نامه، از 272 نفر دانشجوی تحصیلات تکمیلی در چهار دانشگاه دولتی واقع در شهر تهران که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، جمع آوری شده است. نتایج نشان داد که 5/41 درصد دانشجویان مورد مطالعه، تمایل زیادی نسبت به مهاجرت داشته اند که با افزایش میزان بازاندیشی در هویت بر میزان گرایش مذکور افزوده شده و بالعکس، با افزایش امکان تحقق عملیِ بازاندیشیِ ذهنی، از آن کاسته شده است. همچنین احساس امنیت هستی شناختی (متغیر واسط) با گرایش به مهاجرت از کشور (متغیر وابسته) رابطه منفی داشت. در مجموع، متغیرهای تحقق عملی هویت بازاندیشانه، احساس امنیت هستی شناختی و نیز متغیرهای زمینه ایِ وضعیت تأهل و اشتغال، بیشترین تأثیر را بر گرایش به مهاجرت داشته و به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده متغیر وابسته در رگرسیون چندمتغیره ظاهر شده اند. همچنین موازی با رویکرد نظری مبنا، تحقق عملی بازاندیشی ذهنی در هویت نهایتاً احساس امنیت وجودی و استقرار ایمن در محیط زندگی را به دنبال داشت.
توئیپلماسی؛ بازنمایی سیاست خارجی ایران در توئیتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توئیتر یکی از رسانه های شبکه اجتماعی است که امکان تعامل گسترده در عرصهٔ جهانی را برای ما فراهم می کند. این رسانه در یک دهه اخیر مورد توجه سیاستمداران و به ویژه دیپلمات ها قرار گرفته و محفلی برای انعکاس اولویت ها، ارزش ها و ایده های آنان شده است. استفاده از این زیرساخت نوع جدیدی از دیپلماسی را با عنوان «توئیپلماسی» به وجود آورده و بیش از 92 درصد از کشورهای عضو سازمان ملل در این رسانه، حساب کاربری دارند و هویت خود و کشورشان را نمایندگی می کنند. در ایران نیز سیاستمداران و دیپلمات ها از این قافله عقب نمانده اند و حضور فعالی دارند. این مقاله در تلاش است با استفاده از نظریه امنیت هستی شناختی به بررسی چگونگی بازنمایی هویت و هنجارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در توئیتر نماید. پرسش اصلی این است که سیاستمدار ایرانی خود را چگونه و با چه روایتی در شبکه اجتماعی توئیتر عرضه می کند؟ بر این اساس محورهای ذیل به عنوان روایت ایرانی از سیاست خارجی ایران جمع بندی می شوند: 1. ایران؛ امنیت ساز منطقه 2. ایران؛ دولت توسعه گرای اقتصادی 3. ایران؛ پایبند به تعهدات بین المللی و 4. ایران مستقل. مهم ترین ناامن کننده روایت ایرانی از سیاست خارجی نیز ایالات متحده آمریکا به نمایندگی توئیتر دونالد ترامپ و نیز رژیم صهیونیستی شناسایی شده که کنشگران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تلاش می کنند در مقابل آن هویت امن و معتبر خویش را بازسازی کرده و قوام بخشند.
برساخته تهدید ایران در سپهرسیاسی عربستان؛ عبور از مرحله گذار
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش دارد با نگاهی به تحولات جاری در روابط ایران و عربستان پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان در عربستان سعودی، این مسئله را بررسی نماید که ایران در ذهن تصمیم سازان سعودی چه جایگاهی دارد و ارتباط میان تحولات اجتماعی-سیاسی با سیاست خارجی تهاجمی عربستان که از شکل سنتی خود مبتنی بر گام های محافظه کارانه خارج شده را مورد بررسی قرار دهد و نشان دهد که میان مفهوم مهار و مقابله با جمهوری اسلامی و تحولات جاری این کشور چه رابطه ای وجود دارد.مقاله بر این فرضیه ابتنا گردیده که عربستان وارد مرحله تغییرات بنیادینی شده که دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مهمی است و رهبران این کشور به ویژه در دوره ملک سلمان می کوشند که ایران را به عنوان خطر اصلی این کشور معرفی می کنند، دلیل این امر ورود پادشاهی عربستان به مرحله گذار و مواجه شدن جامعه، اقتصاد و سپهر سیاسی این کشور با شرایط متحول جدید جهانی، منطقه ای و داخلی است و هیئت حاکمه برای عبور از وضعیت پیچیده کنونی درحال بهره بردن از برساخته «خطر جمهوری اسلامی ایران» به عنوان وسیله ای درجهت انسجام بخشی به جامعه درحال گذار کشورشان هستند.
بنیادهای صهیونیسم و ناامنی هستی شناختی اسرائیل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۹۱
75 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی زمینه های درونی ناامنی هستی شناختی رژیم صهیونیستی است. پژوهش بر این فرض استوار است که مورخین جدید و جامعه شناسان انتقادی در قالب جنبش پساصهیونیسم، با تردیدافکنی در بنیان های دو اسطوره ی «سرزمین موعود» و «قوم برگزیده» - که شیرازه هویت صهیونیسم محسوب می شود - امنیت هستی شناختی این رژیم را به مخاطره افکنده اند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان می دهند که رژیم صهیونیستی در مواجهه با ناامنی هستی شناختی، به سوی سیاست «امنیتی کردن هویت» روی آورده است تا با استفاده از یک روایت اصلی انتخابی و یکنواخت، ناامنی هستی شناختی و مشکله ی هویتی خود را حل کند
پساصهیونیسم و ناامنی هستی شناختی رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسرائیل که به جهت تصنعی بودنش در منطقه خاورمیانه، از بدو تأسیس گرفتار دغدغه بقا بود، پس از گذران چهار جنگ بزرگ پیروزمند در برابر دولت های عربی، توانست اطمینان نسبی از امنیت مرزهایش را به دست آورد. همین حس تضمین بقا، زمینه ای ایجاد کرد تا اسرائیل درگیر بحث های عمیق تری شود که اهمیت آن فراتر از امنیت فیزیکی بود. نضج گیری ناامنی هستی شناختی اسرائیل در پرتو امنیت نسبی فیزیکی، با جدال بر سر حافظه ملی و تاریخ نگاری صهیونیسم آغاز گشت. بازخوانی داستان های روایت شده صهیونیسم که دیگر تجلی یک خاطره مشترک و متداوم و غیرمنقطع تاریخی نبود، فرد یهودی را دچار فقدان احساس منسجمی نسبت به پیوستگی و ادامه دار بودن سرگذشت خویش نمود به نحوی که او اکنون، زمان را هم چون رشته ای از لحظه های ناپیوسته درک می کند. در این میان آن چه بیش از همه صهیونیسم را دچار ناامنی هستی شناختی نمود، تردید افکنی در بنیان های دو اسطوره «سرزمین موعود» و «قوم برگزیده» بود که شیرازه هویت صهیونیسم محسوب می شود. روش انجام این پژوهش اسنادی– تحلیلی است و یافته های این پژوهش مبین آن است که رژیم صهیونیستی در مواجهه با ناامنی هستی شناختی، به سوی سیاست «امنیتی کردن» هویت، روی آورده است.
تأثیر کنش های اجتماعی بر سیاست خارجی فدراسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991، دولت روسیه برای شناسایی خود به دیگران باید هویت خود را بازتعریف می کرد. ترسیم این هویت و تثبیت و تضمین آن دربرگیرنده کنش های اجتماعی است که امنیت هویتی دولت روسیه را استمرار می بخشد. پرسش این است که کنش های اجتماعی چگونه بر سیاست خارجی فدراسیون روسیه تأثیر می گذارد و دلیل انجام این کنش ها چیست؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که انجام کنش های اجتماعی سبب تضمین امنیت هویتی روسیه خواهد شد. این نوشتار توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات، بهره گیری از مدارک و اسناد اینترنتی و کتابخانه ای است. نتایج نوشتار نشان می دهد، اگرچه کنش اخلاقی و بشردوستانه پرهزینه و خلاف منافع راهبردی روسیه و کنش شرافتی خطرناک است و می تواند در راستای تضعیف امنیت فیزیکی آن باشد، اما با انجام آن کنش ها امنیت هویتی خود را تضمین می کند. اقدام هایی همچون یاری رساندن به آمریکا در جنگ افغانستان و اجازه تأسیس پایگاه های نظامی در کشورهای هم سود از کنش های اخلاقی و بشردوستانه برای نشان دادن حسن همکاری برای از میان بردن تروریسم بود، اما نتیجه ای معکوس را برای دولت روسیه به همراه داشت. در واقع، روسیه با فرستادن نیروهای نظامی به تاجیکستان، مخالفت با حضور نظامی آمریکا در عراق، جنگ گرجستان و استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا، پیوستن کریمه و حضور در جنگ سوریه، با انجام کنش شرافتی از امنیت هستی شناختی خود محافظت کرده است.
امنیت هستی شناختی و ملی شدن صنعت نفت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1269 - 1292
حوزه های تخصصی:
ملی کردن نفت از دوره های مهم تاریخ معاصر ایران و به یک معنا اولین تجربه حضور جدی ایران در عرصه سیاست بین الملل محسوب می شود. در این دوره شاهد مذاکرات جدی و طولانی میان نمایندگان دولت ایران و طرف های غربی هستیم. بریتانیا می کوشید رفتار دولت مصدق را از طریق مجموعه ای از تهدیدات و مشوق ها تغییر دهد. با وجود این، در طول زمان شاهد تغییر ملموس در رفتار دولت ایران در خصوص مسئله نفت نیستیم. دولت مصدق می توانست با انعقاد توافقی جدید با شرکت نفت جنوب تهدیدات را خنثی و درآمد بیشتری کسب کند و دولت را از فروپاشی کامل نجات دهد، اما تنها در پی اجرای کامل قانون «خلع ید» و اخراج شرکت نفت از ایران بود. اگرچه این سرسختی همواره مورد توجه ناظران داخلی و خارجی بوده، تاکنون توضیحی نظام مند از آن ارائه نشده است. هدف این مقاله بررسی چگونگی امکان پذیری تکوین و تداوم ملی کردن نفت در دولت مصدق به رغم وجود تهدیدات مادی است. با تکیه بر نظریه امنیت هستی شناختی و روش تحلیل گفتمان نشان داده می شود که با شکل گیری پیله ادراکی در قالب ساخت خویشتن و حوزه سوژگی در رابطه با دشمن نزدیک و دور و در تداوم آن، تکوین هویت مقاومت و سیاست شرم که سبب عزت جویی شد، امکان گریز از ملی کردن نفت وجود نداشت.
تهاجم فرهنگی و امنیت هستی شناختی در گفتمان انقلاب اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با پایان جنگ سرد، مفهوم امنیت، فراتر از بعد نظامی آن، به ویژه در بعد اجتماعی و با محوریت فرهنگ و هویت در کانون توجه اندیشمندان قرار گرفت. نظریه «امنیت هستی شناختی» رویکردی جدید است که توسط جنیفر میتزن در حیطه منازعات موجود در روابط بین الملل با تأکید بر ملاحظات هویتی مطرح شد. براین اساس، تضاد اجتناب ناپذیر فرهنگ غرب با فرهنگ انقلاب اسلامی ایران را باید در مبانی هستی شناختی این دو فرهنگ سیاسی جست وجو کرد. هدف این مقاله شناخت مبانی هستی شناسی متعارض فرهنگ غرب با فرهنگ اسلامی است که در فرایند تهاجم فرهنگی قوام می یابد. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که از منظر هستی شناختی، چرا جمهوری اسلامی ایران فرهنگ غرب را به مثابه یک فرهنگ مهاجم تصور می کند ؟ یافته های این مقاله با استفاده از آموزه های نظریه میتزن نشان می دهد که نزاع هستی شناختی گفتمان انقلاب اسلامی ایران با غرب متأثر از بی اطمینانی و ادراک ناامنی در هستی شناختی رهبران انقلاب اسلامی در مواجهه با غرب به واسطه تقابل مفاهیم عقل و جهل در این دو گفتمان است و هرگونه تأمین امنیت هستی شناختی از منظر گفتمان انقلاب اسلامی در این رویارویی، منوط بر حفظ استقلال و هویت فکری و تأکید بر حفظ صورت و محتوای آموزه های اسلامی است. روش تحقیق این مقاله، تطبیقی مقایسه ای است که با مقایسه مبانی هستی شناسی دو نظام اندیشگی غرب و انقلاب اسلامی، تعارض و ناسازگاری این دو ساحت اندیشگی را آشکار و بر تضمن های تأمین امنیت هستی شناختی جمهوری اسلامی ایران در روابط با غرب تأکید دارد.
چهارچوبی نظری برای تحلیل رفتار گروه داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروه داعش به عنوان نمایشی نو از بنیادگرایی اسلامی افراطی، جنایت های بی شماری را در عراق و سوریه و دیگر کشورها به بهانه احیای خلافت اسلامی مرتکب شده است و به عنوان یک بازیگر مؤثر در روابط بین الملل نقش فزاینده ای را در معادلات بین المللی کنونی ایفا می کند. از این رو، در این پژوهش این مسأله مطرح است که آیا نظریه های مختلف موجود روابط بین الملل که حوزه مطالعاتی معطوف به یافتن قانونمندی های رفتاری در عرصه روابط بین الملل است، از قدرت تبیین انگیزه ها، اهداف، رویه ها و رفتار این گروه برخوردارند؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد رفتارهای گروه های افراطی دینی یک فعالیت ابزاری مبتنی بر منطق خردگرایی هزینه – فایده نیست که بتوان به راحتی آنها را درک، کنترل یا مدیریت کرد. از طرف دیگر، قاعده رفتاری آنها با بسیاری از مفروضات اصلی تئوری های روابط بین الملل سازگاری ندارد. بنابراین، هیچ یک از انتخاب های خردگرایانه و جریان میانه امکان تحلیل جامع را ندارند. با این حال، مفاهیمی از چهارچوب تحلیلی سازه انگاری با نگاه به عوامل جامعه شناختی، هنجاری، هویت، فرهنگ و تاکید بر نقش گفتمان ها زمینه مناسب تری را برای تحلیل گروه های هویتی - ایدئولوژیک فراهم می آورد. از جمله این مفاهیم، توجه به مبانی مقوم «هویت جمعی» و توجه به «امنیت هستی شناختی» در کنار امنیت فیزیکی است که در تحلیل رفتار گروه داعش در عرصه روابط بین الملل از قدرت تبیینی بیشتری نسبت به نظریات جریان اصلی برخوردارند. این مقاله با بهره گیری از مبانی مقوم هویت جمعی نشان می دهد که چگونه تفسیر ایدئولوژیک از مذهب و قومیت، تاریخ تحقیر و سرخوردگی، روایت ها، انگاره ها و باورهای مشترک و همچنین، ترس از عدم تداوم هویت، اجتماع پیرامون و محیط مادی عمل به رفتارهای به شدت افراطی گروه داعش منجر شده است.
نقش هویت در سیاست خارجی عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقابل هویتی یکی از منابع اصلی تقابل و تضاد در عرصه سیاست بین المللی به شمار می آید. به این معنا که وجود اختلاف در هویت کشورها، موجبات تنش بین آنها را فراهم می آورد، در حالی که همگرایی و شباهت بین کشورها می تواند منجر به همکاری شود. مقاله حاضر با درک چنین تناقضی درصدد پاسخ با این سوال است که چرا عربستان سعودی که خود را رهبر جهان اسلام می داند، بارها با قدرت گرفتن کشورها و جنبش های اسلام گرا در منطقه مخالفت کرده است؟ فرضیه پژوهش متضمن این نکته است که عربستان سعودی رشد بازیگران اسلام گرا در منطقه را تهدیدی برای هویت اسلامی و سنی خود به عنوان رهبر جهان اسلام می داند، به همین دلیل سیاست خارجی این کشور در راستای تضعیف رقبای هویتی عمل می کند. مقاله حاضر برای مشخص نمودن این پارادوکس تلاش کرده توضیح دهد چگونه شباهت در هویت می تواند موجب شکل گیری تنش و ناامنی شده و ریسک های هویت را به ارمغان آورد. یافته های تحقیق نشان می دهند شباهت های فرهنگی نقش مهمی در سیاست عربستان ایفا می کنند. مقاله حاضر قصد دارد این موضوع را به روش توصیفی و تحلیلی موردبحث و بررسی قرار دهد.
بازنمایی امر منازعه در روابط ایران و عربستان(1397- 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و عربستان از تأثیرگذارترین و مهم ترین کشورهای منطقه خاورمیانه و در حوزه ی بزرگ تر جغرافیایی و عقیدتی جهان اسلام هستند که به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، روابط خصمانه و تقابل گرایانه ای در قبال دیگری در پیش گرفتند. رویکردهای متفاوت دو کشور در مسائل منطقه ای و جهانی، تلاش دو کشور برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه، تبدیل شدن دو کشور به عنوان نمادی از قطب های مذهبی شیعه و سنی، مواضع طرفین در خصوص بحران های منطقه ای باعث شد تا رابطه ای نه چندان مثبتی بین دو کشور حاکم باشد و در مواردی منجر به تنش و نزاع گردد. در همین راستا، نگارندگان به دنبال پاسخ به این سوال اساسی هستند که چرا به رغم همگونی مذهبی و منافع منطقه ای دو کشور ایران و عربستان همچنان بر دشمنی های خود اصرار ورزیده اند؟ در پاسخ به سوال پژوهش بر اساس چارچوب نظری امنیت هستی شناختی این فرضیه مطرح می شود که پایبندی دو کشور ایران و عربستان سعودی بر دشمنی خود با دیگری به امری عادی تبدیل شده که منافع آنها را به نحوی مطلوب تر برای آنها تأمین می کند و هر دو کشور نمی خواهند با تغییر نگاه خود به دیگری این روند عادی را برهم زده براین اساس منازعه آنها بعد هویتی (سازه انگارانه) و هستی شناسی دارد. روش تحقیق در این پژوهش، تفسیری و شیوه گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و مقالات، سایت ها و... می باشد.
امنیت وجودی و مساله هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
185 - 214
در دو دهه اخیر، مساله هسته ای ایران در عرصه بین المللی، مساله ای برجسته بوده است. به باور نویسنده در خصوص این مساله در آثار علمی منتشر شده، برخی محرک ها و انگیزه های بنیادین موثر در آن، نادیده و یا دستکم گرفته شده است. در این میان، می توان به نادیده انگاشته شدن درهم تنیدگی برنامه هسته ای و برداشت ویژه از مفهوم امنیت در ایران اشاره نمود. بر این اساس این مقاله تلاشی است برای تحلیل و تبیین محرک ها و انگیزه های شکل دهنده به برداشت مسلط در ایران از جایگاه برنامه هسته ای در چارچوب امنیت ملی، که بر اهمیت امنیت وجودی و نقش محوری هویت در شکل دهی به برداشت مسلط از برنامه هسته ای در میان مسئولان جمهوری اسلامی ایران تاکید می کند. در ادامه، بر مفاهیمی کلیدی از قبیل شرم، روایت زندگی نامه ای، چهره و شهرت در ترسیم چنین برداشتی تاکید می گردد. در پایان نیز با معرفی مفهوم چارچوبِ بنیادیِ بی اعتمادی، نقش آن در روند برنامه هسته ای تجزیه و تحلیل شده است.
امنیتی شدن مذهب و ارتقاء بحران در خاورمیانه: با تأکید بر بحران های عراق و سوریه(2005-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
«امنیتی شدن هویت مذهبی» یکی از تاثیرگذارترین عناصر در ایجاد یا تشدید بحران هاست که سبب شده خاورمیانه همچنان دست به گریبان مباحث امنیتی باشد و تنش ها و بحران های گوناگونی را تجربه نماید که دومینووار همه کنشگران منطقه ای را به چالش کشانده است. عنصر هویت مذهبی را در دو نماینده ی بارز آن یعنی هویت شیعه با کنشگری جمهوری اسلامی ایران و سنی وهابی با کنشگری عربستان سعودی با امنیتی سازی و دگرسازی هویت های خود در مقابل یکدیگر در وضعیت تخاصم قرار گرفته اند و به هرچه فزاینده تر شدن بحران ها دامن زده اند. در این پژوهش تلاش شده است تا براساس نظریه ی «امنیت هستی شناختی»، به این پرسش: امنیتی شدن مذهب چگونه بر گسترش بحران ها در خاورمیانه تاثیر گذاشته است؟، پاسخ داده شود. برهمین اساس با روش توصیفی-تحلیلی، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که امنیتی شدن مذهب از طریق هویت یابی تخاصم آمیز بازیگران منطقه ای، دو هویت مذهبی رقیب، ایران و عربستان سعودی با امنیتی کردن هویت مذهبی و برجسته کردن مولفه هایی مانند عزت طلبی، شرم، روایت های بیوگرافیک و احیای اعتبار از دست رفته، سبب تشدید بحران در سطح منطقه بخصوص در عراق و سوریه شده اند.
امنیت هستی شناختی و استمرار مناقشه هسته ای ایران و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
135 - 166
امنیت هستی شناختی منازعات و مناقشات پایدار در روابط بین الملل را تحلیل می کند. منازعات و مناقشاتی که ممکن است منافع فیزیکی و رئالیستی کشورها را به خطر اندازد اما امنیت هویتی آنها را از طریق حفظ شرافت فردی و ملی، نگاه غرورآمیز به مسائل داخلی و بین المللی و پرهیز از شرم تضمین کند. در این میان سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سه دهه ی اخیر در عرصهبین المللی بازتابی از مبانی هویت ساز خود بوده است. این موضوع در مساله هسته ای نمود عینی بیشتری دارد. مقاله پیش رو مدعی است که رفتار سیاست خارجی ایران در مسأله هسته ای در چارجوب مولفه های هویت ساز(روایت بیوگرافیک) معنا و مفهوم می یابد. بنابراین عناصر هویت سازجمهوری اسلامی ایران، نظام اعتماد پایه ی متصلب جمهوری اسلامی- حفظ هویت و روال های جاری، اطمینان جمهوری اسلامی از جامعیت هویت و بی اعتمادی ایران نسبت به ایالات متحده در مناقشه هسته ای که ریشه در اقدامات براندازانه و استراتژی تغییر رژیم ایران در طول چند دهه اخیر دارد، مناقشه هسته ای را به درازا کشانده است. بنابراین اصرار ایران بر حفظ چرخه سوخت هسته ای و بومی شدن غنی سازی اورانیوم، ایستادگی در مقابل تحریم ها و تهدیدها و حفظ مؤلفه های هویتی، عزت مندی نظام جمهوری اسلامی و پرهیز از شرم تلقی می شود است. بر اساس چارچوب این نظریه ، تنها پذیرش حق غنی سازی بومی در ایران، رفتار عادلانه با برنامه صلح آمیز هسته ای ایران، تغییر رفتار مبتنی بر زور و زیاده خواهی طرف مقابل می تواند تامین کننده امنیت هویتی جمهوری اسلامی ایران باشد.
تاثیر ناامنی هویتی ملی بر گسترش نئوتروریسم در خاورمیانه با تاکید بر کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
31 - 60
در عصر حاضر، همچنان نئوتروریسم مهمترین عامل شکل گیری ناامنی در نقاط مختلف خاورمیانه است. طی سالیان گذشته پژوهش های متنوعی با موضوع شناسایی دلایل شکل گیری و تشریح اشکال و ابعاد تروریسم انجام شده اما پژوهش ها و اقدامات موجود برای مهار تروریسم، همچنان از ورود به موضوع ناامنی هویتی کم بهره بوده اند. پژوهش حاضر به روش کیفی و با رویکرد توصیفی و تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که؛ ناامنی هویتی ملی چه تاثیری بر گسترش نئوتروریسم در خاورمیانه داشته است؟ به نظر می رسد؛ به دلیل نقش بنیادین هویت به ویژه هویت «مذهبی» در طراحی پلان های هویتی در خاورمیانه، میان ناامنی هویتی، خلل در استمرار روایت های مذهبی و گسترش نئوتروریسم رابطه مهمی برقرار است. برای آزمایش این فرضیه، کشور عراق به عنوان عرصه پژوهش انتخاب شده است. این رابطه بیان می دارد که انتخاب گزینشی اجزاء روایت بیوگرافیک و ره گیری مطلق آن توسط کنشگران مذهبی در داخل عراق، ضمن ایجاد ناامنی هویتی، موجب آغاز یا تشدید اضطراب ناشی از شرم در باور و رفتار بازیگران داخلی، ره گیری سیاست کسب شرافت و در اثری به نظر ناخواسته، سبب گسترش نئوتروریسم در عراق شده است.
تأثیر نگاه هستی شناختی به امنیت بر عمق استراتژیک ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال است که برداشت هستی شناسانه از امنیت در جمهوری اسلامی ایران چگونه بر تعریف از عمق استراترژیک ایران اثر می گذارد؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا مبانی امنیت هستی شناختی ایران با تأکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (و منتج از آن)، عقاید امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای(مدظله) بررسی شده و در ادامه تأثیر این امنیت هستی شناسانه بر سیاست خارجی ایران به طور کلی و عمق استراتژیک به طور اخص مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هویت و امنیت هستی شناختی ایران شامل اصولی به این شرح است: اولویت اسلامیت بر ایرانیت؛ دشمنی اسرائیل؛ دشمنی آمریکا؛ استکبارستیزی و عدم تعهد به قدرت های بزرگ؛ اهمیت فلسطین برای جهان اسلام و اهمیت محور مقاومت. مجموع این شاخص ها در هویت جمهوری اسلامی، منجر به شکل گیری تهدیدهای امنیت هستی شناختی و فیزیکی از سوی آمریکا، اسرائیل و قدرت های منطقه ای هم سو با آنان شده است که به تبع آن، ایران، عمق استراتژیک خود را برای مقابله با این تهدیدهای طراحی می کند و البته تهدیدهای نظامی نشأت گرفته از این تعارض های ماهوی و هویتی نیز در شکل گیری این عمق استراتژیک و حوزه های نفوذ نقش زیادی داشته است. اهمیت مسائل هویتی برای جمهوری اسلامی ایران در اولویت است و بنابر مبانی دینی و ایدئولوژیک، این امنیتِ هویتی در مواقع لزوم و حساس حتی بر امنیت فیزیکی برتری دارد. جمهوری اسلامی ایران برای تأمین امنیت هستی شناختی و امنیت فیزیکی خود به دنبال تعمیق عمق استراتژیک خود بوده و این کار را در حال حاضر بیش تر معطوف به بازدارندگی و دفع تهدیدهای دشمن بالفعل منطقه ای خود که اسرائیل است، کرده است.
تبیین منافع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران در اتحاد موسوم به محور مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمایت ایران از جنبش های حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی در فلسطین، در کنار اتحاد با سوریه را می توان از جمله مهم ترین تأثیرات پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران محسوب نمود. در این بین سوالی که مطرح می گردد آن است که: اتحاد ایران در محور مقاومت چه تأثیری بر منافع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران گذاشته است؟ مفروض این مقاله آن است که اقدامات ایران در قالب محور مقاومت منجر به تأمین منافع ایدئولوژیک و امنیت هستی شناختی جمهوری اسلامی ایران گردیده است. یافته های مقاله نشان دهنده ی آن است که مهم ترین منافع ایدئولوژیک ایران در اتحاد با متحدانش در محور مقاومت عبارتند از: تقویت استقلال طلبی و تأمین عزت نظام جمهوری اسلامی ایران؛ تقویت آرمان فلسطین، احقاق حقوق فلسطینی ها و وحدت جهان اسلام؛ تجدیدنظرطلبی، تقویت بازیگران اسلام گرای انقلابی، تقویت فرهنگ و هویت مقاومت در سطح نظام بین الملل؛ حفظ منازعه با اسرائیل و مقابله با تهدید وجودی آن، و مقابله با برتری طلبی عربستان سعودی در سطح منطقه ای.