فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
323-346
حوزههای تخصصی:
تفسیری از لیبرالیسم، توتالیتاریسم و امنیت به مثابه گفتمان زیست سیاسی، هدف این مقاله است. هدف گفتمان، تولید سوژه مورد نظر است که در معیارها و الگوهای روزمره مشاهده و قابل کنترل باشد. مسئله اصلی متن حاضر، آشکارسازی چگونگی پیوند گفتمان های موجود و پیوند آن با زیست سیاست و سیاست بدن است. چگونگی تلاقی این گفتمان ها با سیاست بدن آنچنان گسترش یافته است که شامل بخش زیادی از نظریه ها و متون مختلف در قرن بیستم می شود. کاوش در این اندیشه ها نشان می دهد که گرایش ها و اقدامات یکسان ساز بدن و جمعیت، دغدغه اصلی بسیاری از گفتمان های یک سده اخیر است. الگوهای بدن اقتصادی یا بدن تولیدگر ثروت، بدن غیر یا دیگری و امنیت از دل این گفتمان ها برآمده است. تقریباً همه پژوهش های مشابه که در این زمینه به نگارش درآمده اند، متأثر از اندیشه میشل فوکو است و در متن حاضر نیز از همین روند و از روش تبارشناسی تبعیت کرده ایم. از این رو فرضیه پژوهش این است که اشکال نظام های توتالیتاریسم، لیبرالیسم/ نئولیبرالیسم و امنیت، شکل تکامل یافته زیست سیاست اند و ابتدا در فرم زیست سیاست به عرصه پا نهاده اند. در مجموع می توان گفت که نظام های بررسی شده به مثابه گفتمان و در اشکال زیست سیاسی تبلور یافته اند تا به سوژه مورد نظر در سطحی جهانی و محلی دست یابند.
صورت بندی الگوی راهبردی سردار سلیمانی براساس گفتمان انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
7 - 28
حوزههای تخصصی:
حضرت امام خمینی (ره)، با ارائه گفتمان انقلاب اسلامی، ضرورت ها و بایستگی های نوینی را در تدوین راهبردهای بین المللی و منطقه ای خلق نموده است. برآیند این روند، الزام گزینش راهبردی متناسب با تهدیدها و فرصت های محیط امنیتی ایران است که می توان آن را در الگوی راهبردی سردار سلیمانی جستجو کرد. این نوشتار قصد دارد ضمن شناسایی مولفه های گفتمان انقلاب اسلامی در این الگو، با روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای باری بوزان (مکتب کپنهاک)، آن را ترسیم و تبیین نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی راهبردی سردار سلیمانی منبعث از اصول و سازه های انقلاب اسلامی، بر اساس ویژگی های پنج گانه باری بوزان (وابستگی متقابل امنیتی، الگوهای دوستی و دشمنی، مجاورت، وجود حداقل دو بازیگر و استقلال نسبی) قابل تحلیل است و دارای چهار شیوه عملکردی (حضور مستشاری، تشکیل هسته های مقاومت مردمی، مدیریت میدانی و نفوذ فرهنگی) بوده که در نهایت دو کار ویژه (بازدارندگی و موازنه سازی) را به همراه داشته است.
تحول کارکردمحور در ساختار مؤسسات پژوهشی نهادهای اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
99 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله آن است که با تأکید بر موضوعیت کارکرد مؤسسات پژوهشی نهادهای اطلاعاتی در عصر جهانی شدن، به این سؤال اصلی پاسخ دهد که «ساختار بهینه مؤسسات پژوهشی نهادهای اطلاعاتی چگونه است؟». با توجه به رویکرد اکتشافی تحقیق ضمن بهره گیری از روش دلفی، طی دو مرحله ایده هفت نفر از مدیران ارشد پژوهشی فعال در قلمرو موضوعی تحقیق به همگرایی و اجماع رسید. در این فرایند تغییرات محیط بلافصل، نزدیک و دور سازمان های اطلاعاتی که تحول در نقش و کارکرد مؤسسات پژوهشی را الزامی نموده است، مورد واکاوی قرار گرفت. در انتها پژوهش به این نتیجه نائل می شود که با عنایت به تحولات محیط نزدیک، دور و بلافصل حوزه اطلاعات، ساختار مناسب برای مؤسسات سازمان های اطلاعاتی اعم از «پژوهشی»، «شرکتی» و «فرهنگی» در گروه دلفی در قالب اقدام «فرایندمحور» است. به طور خاص مؤسسات پژوهشی از منظر کارکردی از شرکت های وابسته و مؤسسات فرهنگی تمایز پیدا می کنند و با کارکردهای چهارگانه «مدیریت دانش»، «حل مسائل دانش پایه عملیاتی»، «تولید علم و گفتمان سازی» و «انتقال دانش کلاسیک به داخل سیستم اطلاعاتی» بایستی به صورت متمرکز مدیریت شوند.
دو راهه هژمونی و آزادی در زیست بوم مجازی با تاکید بر دیدگاه های آیزایا برلین و آنتونیو گرامشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست بوم مجازی، واقعیتی است که واقعیت های زندگی واقعی را تحت شعاع قرار داده است. دو حوزه مهم واقعیت مجازی، اجتماع وسیاست هستند که نسبت تنگاتنگی باهم دارند. برای درک نسبت میان این دو، به این پرسش توجه شده است که کدام یک از این دو، از این زیستمان جدید، بیشتر بهره برداری می کند.این نوشتار با روش تحلیلی– تبیینی، نسبتِ برقرار شده میانِ این دو حوزه را از منظرِ دو فیلسوف سیاسی، یعنی آنتونیو گرامشی و آیزایا برلین با محوریتِ دو مفهوم هژمونی و آزادی بررسی می کند. هدف از این نوشتار پاسخ به این پرسش اساسی است که زیست بوم مجازی باعث آزادی بیشتر انسان شده است یا نه؟ در بررسی و پاسخ به این پرسش، این نوشتار نشان می دهدکه دولت ها و حکومت ها از طریق مدل حکومتی جدیدی که با زیست بوم مجازی و جامعه ی اطلاعاتی تناسب وثیقی دارد، به نام هژمونی، باعث ایجاد نوعی وابستگی رضایت در شهروندان شده اند که همین رضایت ناشی از وابستگی باعث ایجاد نوعی توهّم آزادی در ذهن آنان شده است. این مطالعه نشان می دهد دولتها از طریق هژمونی از مجرای زیست بوم مجازی، باعث کنترل جامعه می شوند و اینجاست که شهروندان، در اینکه واقعاً آزاد اند یا اسیر چنبره ی قدرت ها هستند، سرگردان اند؛ با این حال، به نظر می رسد که خروج از این دو راهه ی هژمونی و آزادی در زیست بوم مجازی روز به روز امری غیرممکن می شود و فقط باید از طریق ایجاد شبکه های آگاهی این استلای هژمونیک را کنترل کرد.
مزیت رقابتی قدرت اقتصادی فرانسه در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش سطح قدرت کشورها و مقایسه آن ها با یکدیگر یکی از موضوعات مورد بررسی در دانش ژئوپلیتیک است. دانش ژئوپلیتیک به معنای استفاده بهینه از منابع جغرافیایی قدرت در مناسبات بین بازیگران است. براین اساس سؤال اصلی تحقیق بدین صورت مطرح می گردد که وضعیت قدرت اقتصادی کشور فرانسه در مقایسه با رقبای منطقه ای خود چگونه است؟ برای پاسخگویی به این سؤال از روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی و هدف آن نیز کاربردی استفاده شده است. تحقیق حاضر در دو بعد صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می-دهد که باتوجه به مزیت ها و قابلیت های فرانسه در مقایسه با کشورهای موردنظر نوعی رقابت پذیری وجود دارد که می تواند میزان قدرت اقتصادی فرانسه را باتوجه به منابع و قابلیت های سایر کشورها در منطقه ترسیم نماید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مهم ترین مزیت های قدرت فرانسه در برابر رقبا (نروژ، بلژیک، کرواسی،و ... ) شامل ظرفیت نوآوری، صادرات تکنولوژی سطح بالا، سطح تکنولوژی علمی، جذب سرمایه گذاری خارجی و اقتصاد دانش محور به ترتیب استراتژیک ترین منابع و قابلیت های اقتصادی برای تبدیل شدن به قدرت اقتصادی بوده اند. و متغیرهایی مانند تردیدها و عدم اطمینانی که مردم نسبت به وضعیت اجتماعی و اقتصادی، با دوام ترین مشکل و مسئله فراروی قدرت اقتصادی فرانسه محسوب می شوند. میزان تسلط بر بازارهای جهانی، سهم در تجارت جهانی با امتیاز 4، شاخص جینی با امتیاز 3.9، تولید ناخالص داخلی و سرمایه گذاری خارج از مرز با امتیاز 3.7، پیچیدگی اقتصادی با امتیاز 3.6، صادرات سطح تکنولوژی بالا با امتیاز 3.5 به ترتیب استراتژیک ترین منابع و قابلیت های اقتصادی کشور فرانسه برای تبدیل شدن به قدرت اقتصادی بوده اند.
بررسی شاخص های افول تمدن در روایات اسلامی و غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع افول تمدن ها از جمله راهبردی ترین موضوعات مورد بحث در علوم انسانی است. افول تمدن در ابعاد مختلف اتفاق می افتد و به نوعی تمام حوزه ها و زیرشاخه های علوم انسانی را درگیر می کند. هدف این پژوهش بررسی شاخص های افول تمدن در روایت های اسلامی و غربی است. سوال اصلی پژوهش این است با توجه به این که شاخص های حیات و دوام هر تمدنی متکثر و متنوع است آیا افول تمدن نیز به همان نسبت غیر قابل پیش بینی و گیج کننده می نماید؟ روش انجام این پژوهش کیفی است. داده های مورد مطالعه پژوهش از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی – پژوهشی معتبر جمع آوری می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که افول تمدن مثل اُفت شاخص سهام یک شرکت در بورس نیست بلکه مثل آن می باشد که کل بورس یک کشور دچار بحران و افت شاخص ادامه دار شود. البته نکته ای که توجه به آن در مطالعه افول تمدن ها بسیار حائز اهمیت است، این است که تمدن ها در هر مقطعی از تاریخ ویژگی های خاص خود را دارند و نمی توان اصول کلی را برای افول آن ها ترسیم کرد و بر اساس آن اصول کلی منتظر حادثه ای به بزرگی افول تمدن نشست و در واقع با وجود همه آثار درخشانی که در این زمینه نوشته شده است، عملاً هیچ نظریه عمومی و منسجمی درباره افول وجود ندارد. مفروضاتی وجود دارد و تحلیل های مشخصی درباره افول تمدن های مشخصی ارائه شده است. مطالعه افول تمدن ها می تواند منبع داده برای پژوهشگران باشد اما تحلیل علمی در اختیار قرار نمی دهد. افول تمدنی مثل کتابی است با پایانی باز که در هر دوره ای فصلی جدید به آن اضافه می شود و در مقطع کنونی فصلی که در حال نگارش است فصلی است با عنوان افول تمدن آمریکایی.
The position of social justice in governance from the perspective of Morteza Motahari and John Rawls
حوزههای تخصصی:
Social justice, as a concern of human society alongside concepts like freedom, security, democracy, and governance, has always received attention by justice-oriented thinkers. They have provided theo-ries on the concept of justice and how to achieve it. Among them are Morteza Motahari and John Rawls who regarded as influential in global thought. This article focuses on the concept of social jus-tice and its place in governance within the framework of the ideas of these two thinkers, utilizing a descriptive-comparative method by gathering primary data from related articles on social justice with-in a governance approach. For Martyr Motahari, justice is an innate matter, achievable only through the connection of human law to divine law. He sees justice as a fundamental reality created by natural order. In contrast, Rawls views justice as a civil matter, attainable through human consensus under conditions of fairness. This is why, they yield two different outcomes, while ultimately aim to shape reforms and essential concepts by emphasizing that governance cannot start without moving toward justice. Justice is presented as a marker, factor, and aspect essential for progress, development, and the attributes of fair and transcendental governance. Both theories assign duties to governments, as a principal pillar of public rights, in establishing social justice through legislation. However, their views diverge significantly in the origins and foundations of these perspectives, as Rawls approaches justice from a liberal viewpoint, Motahari articulates it in an Islamic context.0
صورت محوری گفتمانی اسطوره بنیان: چارچوبی نظری برای فهم سیاست خارجی غیرواقع گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
595 - 569
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت سیاست های خارجی غیرواقع گرا یعنی سیاست هایی که با پیش بینی ها و تجویزهای واقع گرایی هماهنگی ندارند، در این مقاله چارچوبی نظری برای توضیح چگونگی امکان پذیری این نوع سیاست خارجی ارائه می شود. پرسش اصلی این است که چگونه رفتارهای غیرواقع گرایانه یعنی کمابیش دور از عقلانیت و ملاحظه کاری و ایدئولوژیک در سیاست خارجی امکان پذیر می شود؟ در فرضیه پژوهشی چنین استدلال می شود که چارچوب نظری صورت محور گفتمانی اسطوره بنیان می تواند چگونگی امکان پذیری سیاست خارجی غیرواقع گرا را نشان دهد. در صورت وجود صورت تفکر اسطوره ای و مقولات و عناصر فراعقلانی آن در بستر فرهنگی یک جامعه، در مواردی، این صورت از تفکر می تواند به شکلی ناخودآگاه در سیاست خارجی مستولی شود. در این شرایط، فهم کارگزاران سیاست خارجی از جهان در قالب روایاتی اسطوره بنیان بیان می شود و پایه عمل آنها در روابط خارجی قرار می گیرد. در عین حال، با رویارویی این کارگزاران با محدودیت های ساختار بین المللی، آنها ناگزیر دگرگونی هایی در سیاست خارجی خود ایجاد می کنند، ولی باز هم این دگرگونی ها در محدوده ای است که در قالب تفکر اسطوره ای امکان پذیر و قابل فهم باشد. پژوهش در چارچوب این مبنای نظری می تواند با بهره گیری از روش تحلیل محتوا یا تحلیل گفتمان وجود این صورت تفکر و وجه ناخودآگاهانه آن را احراز کند و رابطه آن را با سیاست خارجی نشان دهد.
قانون اساسی ایران و سیاست گذاری چندسطحی (نقدی بر نظام حقوقی تعیین مساله عمومی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
113 - 136
حوزههای تخصصی:
از منظر دانش سیاست گذاری، مشارکت همدلانه سیاست گذار و شهروند، شرط ضروری موفقیت هر سیاست به حساب می آید. دانش حقوق، به عنوان تنظیم کننده روابط اجتماعی، می کوشد با تعیین سازوکارهای هنجاری مناسب، روابط سیاست گذارانه را نظم بخشد، و با بیشینه و بهینه نمودن نقش طرفین ذی مدخل در این فرآیند، راه را برای نیل به اهداف آن هموار نماید. در این مسیر نقش قانون اساسی، که توزیع کننده صلاحیت ها و مشخص کننده جایگاه نهاد اصلی حکمرانی است، بسیار مهم ارزیابی می شود. بااین حال بروز بحران های روزافزون مشروعیت در مردم سالاری های نماینده سالار معاصر، نشان از عدم موفقیت این تلاش های تنظیم گرانه دارد. مقاله حاضر باهدف کنکاش در علل این ناکامی، به روش توصیفی و تحلیلی به نگارش درآمده و با عطف توجه بر نظام حقوقی تعیین مسئله عمومی در ایران، تمایز میان دو رویکرد تفسیری نماینده- محور (مجرا) و شهروند -محور (مطلوب) را مطرح نموده و نتایج برگزیدن هر یک را توضیح داده، و گذار از نخستین به دومین را پیشنهاد نموده است. نگارنده پیش بینی نموده که این گذار، به تبدیل سازوکار حکمرانی از روش تک سطحی، به چند سطحی خواهد انجامید. به این منظور پیشنهاد بازتفسیر اصول مستعد توسعه ی تأثیرگذاری شهروندان در قانون اساسی، و اصلاح، تکمیل و تمیم راهکارهای حقوقی موجود، برای مداخله مستقیم شهروندان در تعیین و تغییر دستور کار نهادهای سیاست گذار طرح گردیده است.
اهمیت قدرت نرم در روابط بین الملل؛ از صادرات فرهنگی چین در خاورمیانه تا فرصت های فرهنگی قرارداد ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
47 - 58
حوزههای تخصصی:
عرصه روابط بین الملل، به شدت تحت تأثیر عوامل فرهنگی و هویتی قرار دارد. ازاین رو کسب وجهه و اعتبار بین المللی و نفوذ در افکار عمومی و به عبارتی دسترسی به قدرت نرم، ازجمله اهداف مهم و درعین حال، تصریح نشده دیپلماسی کشورها در حوزه سیاست بین الملل است. در همین راستا قدرت نوظهور چین سعی درصدور صنایع فرهنگی خود ونفوذ هرچه عمیق تر خود در منطقه خاورمیانه دارد تا قدرت نرم خود را نیز به موازات سایر ابعاد قدرتش، تقویت کند. اهمیت این استراتژی چین در سند همکاری 25ساله با ایران قابل مشاهده است. در عین حال، فرصت های هویتی و فرهنگی موجود در این توافقنامه، پتانسیل گسترش قدرت نرم ایران را در نظام بین الملل به همراه دارند. لذا هدف از این پژوهش این است که با روش توصیفی_تبیینی و با استفاده از متون کتابخانه ای و داده های موجود، به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که صادرات فرهنگی چین در خاورمیانه و فرصت های فرهنگی پیمان همکاری ایران و چین، چگونه نقش قدرت نرم در روابط بین الملل را برجسته می کند؟ این فرضیه در پاسخ به این پرسش مطرح می شود: سرمایه گذاری چین بر توزیع محصولات هویتی در خاورمیانه و فرصت های فرهنگی ناشی از پیمان همکاری 25ساله برای ایران، ضرورت توجه دولت ها به مفهوم قدرت نرم را بیان می کند.
انسان حاضر، انسان غایب؛ بررسی و تحلیل حضور سایبری انسان در تمدن دیجیتال مبتنی بر حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سریع و چشمگیر فناوری اطلاعات منجر به تغییرات فراوانی در حیات انسان گردیده است. در اثر این تغییرات پر سرعت تمدن دیجیتال در عصر ما محقق شده که در این تمدن دیجیتال انسان مجازی ظهور یافته است. یکی از ابعاد مهم انسان مجازی که در این مقاله قصد بررسی و تحلیل آن را داریم، حضور سایبری است که انواع و درجات مختلفی دارد. حضور سایبری متکی به ارکانی است که از مهم ترین آن ها کنش و تعامل است. بر اساس حکمت متعالیه بسط حضور انسان در عالم، در یکی از قالب های اتحاد علم و عالم و یا اشتداد وجودی رخ می دهد و همچنین این بسط حضور متکی به چیزی غیر از وجود انسانی نیست. اما حضور سایبری با توجه به اتکای همه جانبه ای که به غیر دارد نمی تواند همان حضوری باشد که در معنای سنتی آن می شناسیم. از طرفی با توجه به اینکه فضای سایبر در ذیل عالم اعتبار و اعتبار استخدام شکل می-گیرد و به این دلیل سبب مشغولیت به غیر و فرو رفتن بیش تر انسان در عالم اعتبار و غفلت از خود می شود، همواره حضور سایبری همراه نشانه های یک حضور غایبانه مانند آگاهی کمتر، غفلت از اطراف، حواس پرتی و... است. با این حال نمی توان از نقش پررنگ فضای سایبر در تقویت و مستعد کردن برخی قوای انسانی و خصوصا قوه ی خیال چشم پوشی نمود. مقاله ی حاضر از دسته ی پژوهش های بنیادی(نظری) است که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
تحلیلی بر نقش و جایگاه پرستاران قانونی در مؤسسات کیفری با رویکردی بر کشورهای کانادا و ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
229 - 248
حوزههای تخصصی:
افراد در حبس اغلب از گروه های آسیب پذیر و در معرض ابتلا به انواع بیماری ها هستند . سلامت عمومی و تعهد جامعه به عدالت اجتماعی دو دلیل قانع کننده برای ارائه مراقبت های بهداشتی در زندان ها است. تضمین حق سلامتی زندانیان مستلزم همکاری بین رشته ای دو نظام عدالت کیفری و سلامت است. ضرورت وجود این تعامل، پرستاران را به چهره های کلیدی در حفظ وضعیت بهینه سلامت موسسات کیفری تبدیل کرده است. آنان با توجه به کلیه ابعاد پزشکی، اجتماعی و قانونی بیماران قادر خواهند بود که ضمن کاهش پیامدهای نامطلوب جسمی و روانی ناشی از حبس؛ گامی موثر در برقراری عدالت بهداشتی و رفاه بهتر برای زندانیان، خانواده ها و جوامع آنها بردارند. در پژوهش حاضر به پاسخ گویی این پرسش ها می پردازیم که حق بر سلامت زندانیان چیست؟ پرستاران قانونی قادربه ایفای چه نقشی در تامین این حق می باشند؟ جایگاه پرستاران قانونی در موسسات کیفری کانادا و ایالات متحده آمریکا به چه صورت است؟ روش تحقیق در این مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از این بود که تضمین حق سلامت زندانیان مستلزم اخذ راهکارهای نوین و جلب همکاری بین رشته ای است. کشورهایی همچون کانادا و ایالات متحده امریکا از دهه های قبل با جلب مشارکت پرستاران قانونی در موسسات کیفری تا حد زیادی موفق به رفع کمبودهای موجود در این زمینه شدند. لذا پیشنهاد می شود که مسئولین ازکشورهایی که قبلا این مسیر را طی و تدابیری در جهت رفع این معضل اندیشیده اند الگو برداری نموده و از ظرفیت پرستاران کشور بهره برداری نمایند.
مقایسه دو مفهوم آیرونی و پارِسیا در اندیشه سیاسی «رورتی» و «فوکو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
63-94
حوزههای تخصصی:
شاکله و عصاره تفکر پراگمتیستی «ریچارد رورتی» را می توان در مفهوم آیرونی جست وجو کرد. آیرونیست چهره ایده آل رورتی و شخصیّت منحصر به فردی در جامعه لیبرال آمریکایی است که همواره در تمایز و تفاوت با جریان اصلی حاکم بر جامعه است. او خویشتن آفرین، خودآگاه بر اتفاقی بودن خویش، ضد بنیان گرا و همواره آماده تغییر بنیان برافکن در اندیشه و نگاهش به عالم و آدم است. اما از منظری متمایز و در سوی دیگر جهان اندیشه، مفهوم پارِسیا در گفتار و آثار «میشل فوکو»، متفکر شهیر فرانسوی متبلور می شود. پارِسیایِ فوکو و پارِسیاستِس، شخصیّتی در گستره تاریخ اندیشه از آتن کلاسیک تا به امروز است که مفارقت ها و مشابهت هایی با مفهوم آیرونی و آیرونیست دارد. اگر آیرونیست رندی را به هدف اجتناب از تحقیر دیگران، عمدتاً به حوزه خصوصی محدود نگه می دارد، درعوض پارِسیاستِس، مرز حوزه خصوصی را درمی نورد و حلاّج وار، بی باکانه و بدون هراس، سخنش را فاش می گوید و از گفته خود دلشاد است. در این بین سقراط در بستر تاریخ اندیشه سیاسی، مصداق هر دو مفهوم و شخصیّت محسوب شده است؛ به گونه ای که برخی او را تبلور مفهوم آیرونی و در قامت یک آیرونیست تصویر کرده اند و کسان دیگر، او را در چارچوبه یک پارِسیاستِس تفسیر می کنند. بر این مبنا، این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش های بنیادین است: آیرونی و پارِسیا، چه تمایزی و چه شباهتی با یکدیگر دارند؟ شخصیّت آیرونیست و پارِسیاستِس در اندیشه سیاسی این دو متفکر، چه مشابهت ها و چه مفارقت هایی دارد؟ به نظر نحوه مخاطره و خطر کردن در بیان حقیقت، وجه تمایز کانونی و مرکزی دو مفهوم آیرونی و پارِسیاست؛ به نوعی که آیرونیست در بیان حقیقت از فن تجاهل و مطایبه بهره می گیرد و زیرکانه از خطر می گریزد، اما پارِسیاستِس با گفتن مستقیم حقیقت به قدرت، به هسته مرکزی سیاست حمله ور می شود و ابایی از پیامدهای آن و مواجهه با مرگ ندارد. در این بین خودآیینی و خویشتن آفرینی را می توان سویه مشترک هر دو شخصیت در نظر گرفت.
تأثیرات جنگ عراق و ایران بر اتحاد استراتژیک ایران و سوریه و نفوذ منطقه ای ایران در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۵
153 - 172
حوزههای تخصصی:
با وجود گذشت بیش از چهار دهه از جنگ عراق و ایران، به دلیل تأثیراتی که این جنگ بر ژئوپلیتیک و نظم منطقه ای و به صورت خاص رویکرد سیاسی امنیتی و سیاست منطقه ای ایران و نفوذ آن در منطقه غرب آسیا گذاشته است، توجه به آن دارای اهمیت است. ازاین رو سؤالی که مطرح می گردد آن است که جنگ عراق و ایران، چگونه بر روابط ایران و سوریه و گسترش نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذاشت؟ بررسی مسئله با استفاده از رویکرد نوواقع گرایی تدافعی، روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسنادی نمایان گر آن است که این جنگ، تنهایی استراتژیک ایران و انزوای ناخواسته و فقدان متحد آن را در منطقه آشکارتر ساخت و به نزدیکی راهبردی ایران و سوریه و گسترش دامنه همکاری امنیتی دو کشور از عراق به لبنان و فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی انجامید و توجه به نفوذ منطقه ای و عمق بخشی راهبردی و مقابله با تهدیدات امنیتی با کمک متحدان غیردولتی را در رویکرد سیاسی امنیتی منطقه ای ایران موجب شد. امری که در نهایت به افزایش نفوذ سیاسی ایدئولوژیک و عمق استراتژیک و قدرت بازدارندگی منطقه ای ایران در غرب آسیا منجر گردید.
فقه و بحران رقابت سیاسی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
49 - 66
حوزههای تخصصی:
از میان بحران های سیاسی که در جهان اسلام وجود دارد، فقدان دموکراسی و میل به اقتدارگرایی در صدر آن ها قرار دارد. گذشته از علل و عوامل جامعه شناختی که در باره آن ذکر می کنند، اما به نظر می رسد عدم تحلیل جوهره آن در سایه اندیشه دینی مزید بر علت شده است. دموکراسی متعلق به غرب و استقبال از آن در جهان اسلام نیازمند بازسازی آن بر مدار نص است. این که ساختار باید از اقتدارگرایی به در آید و نقش مردم در زندگی سیاسی افزایش یابد، مهم است اما آنچه مورد غفلت قرار می گرفت پرداختن به جوهره دموکراسی یعنی رقابت سیاسی است که بدون آن اساساً دموکراسی بی معنا می شود. آنچه به دموکراسی هویت می بخشد و آن را از ساختار اقتدارگرایی جدا می سازد، رقابت سیاسی است و نه مشارکت سیاسی؛ ممکن است در نظامی اقتدارگرا مشارکت افزایش یابد و حاکمیت با رأیی بالا بر سر قدرت بماند؛ اما همچنان بر وجه اقتدارگرایی خود باقی بماند. از دهه 1920م که از آن به بهار استقبال از دموکراسی در جهان اسلام یاد می کنند تاملات زیادی در باره ابعاد مختلف دموکراسی از منظر اسلامی شده است، اما در باره جوهره آن که همان رقابت سیاسی است کمتر توجه شده است. این که موضع اندیشه دینی در قبال این مفهوم چیست؟ و کدامیک از ابواب فقهی قادر به ضابط مند کردن آن در درون یک نظام سیاسی است؟ (مسأله و سؤال). از نظرگاه این مقاله باب سبق و رمایه می تواند مسیر چنین رقابتی را روشن سازد و قواعد اسلامی آنرا بیان کند (فرضیه). روش شناسی این مقاله، همان روش متداول موضوعات جدید فقهی است که بر اجتهاد حوزوی ابتناء دارد (روش شناسی). این بررسی نشان می دهد که فقه رقابت سیاسی را پذیرفته و برای آن قواعدی قائل است که عمل به آن ها می تواند چنین رقابتی را موجه سازد (یافته ها).
تأثیر تحریم ها بر حقوق اجتماعی- سیاسی شهروندان سومالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
137 - 163
حوزههای تخصصی:
تأمین حقوق اجتماعی- سیاسی شهروندان یکی از وظایف حکومت ها محسوب می شود که در قوانین داخلی کشورها به صراحت به آن اشاره می گردد. اما تأمین این حقوق گاه با موانع خارجی مواجه می گردد. یکی از این موانع، تحریم های یک جانبه و چندجانبه هستند. علی رغم اینکه وضع کنندگان تحریم همواره چنین تأثیری را منکر می شوند اما اکثر پژوهش های صورت گرفته در این خصوص، این گزاره را رد کرده اند. یکی از کشورهایی که طولانی ترین و گسترده ترین تحریم های یک جانبه و چندجانبه را تجربه کرده است کشور سومالی است. این مقاله قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که تحریم ها چه تأثیری بر حقوق اجتماعی-سیاسی شهروندان سومالی داشته است؟ فرضیه پژوهش به این نکته اشاره دارد که تحریم ها بیش از نظام سیاسی و رهبران، شهروندان عادی را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین ناقض حقوق اجتماعی- سیاسی شهروندان سومالیایی هستند. برای پاسخ به سؤال پژوهش؛ بر اساس شاخص های جهانی حق حیات، حق سلامت و کیفیت حکمرانی در دوره اعمال تحریم ها علیه سومالی با روش اسنادی- توصیفی مورد ارزیابی قرارگرفت. یافته های پژوهش به لحاظ تجربی و مصداقی نشان دادند حق حیات و حق سلامت در سومالی طی سال های اعمال تحریم به شدت نقض شده و تحریم ها نتوانسته اند هیچ بهبودی در شاخص های حکمرانی در این کشور ایجاد کنند. همچنین در بعد نظری یافته های دیگر پژوهش ها درخصوص تأثیرات منفی تحریم بر حقوق بشر تأیید گردید.
نقش سلبی و ایجابی ساختار دو قطبی در تشدید بحران سوریه (2021- 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۴ (پیاپی ۷۴)
233 - 267
حوزههای تخصصی:
تعارض و بحران وجود دارد و بر اساس این که نظام بین الملل از چه ساختاری برخوردار باشد؛ ماهیت بحران ها، پیامدهای آنها ، نحوه مدیریت و نیز الگوی رفتاری بازیگران منطقه ای و بین المللی متفاوت خواهد بود. پرسش اصلی این است که نقش سلبی و ایجابی ساختار دوقطبی چگونه در تشدید بحران سوریه موثر بوده است؟ فرضیه اصلی این است که فقدان محدودیت های سیستمیک نظام دوقطبی دوران جنگ سرد که تعارضات هویتی، ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک را در منطقه خاورمیانه محدود کرده بود و حلول این ساختار دو قطبی در سطح منطقه ای از طریق بازی با حاصل جمع جبری صفر بین دو قطب منطقه ای شامل ایران و عربستان همراه با متحدین منطقه ای و بازوان نیابتی خود در سوی دیگر از دو منظر سلبی و ایجابی موجب تشدید بحران سوریه شد. در این مقاله چگونگی تعینات ساختاری به صورت سلبی و ایجابی در دو سطح سیستمیک و منطقه ای که بحران سوریه را به شدت متأثر نمود، تبیین می شود.
اولویت بندی کنش های سیاست خارجی دولت اسلامی از منظر فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
215 - 240
حوزههای تخصصی:
برای اینکه سیاست خارجی حکومت اسلامی بتواند به اهداف موردنظر در سعادت و کمال جامعه دست یابد، لازم است تا اقدامات و کنش های سیاست خارجی دولت اسلامی، در پرتو مبانی و اصول برآمده از شریعت اسلام تنظیم شود. وجود یک اولویت بندی صحیح که اساس انتخاب های متعدد و مهم سیاست خارجی کشور را تشکیل می دهد، برای داشتن سیاست خارجی مداوم و مناسب ضروری است. بدیهی است که آن اولویت بندی نیز باید بر اساس اولویت بندی مهم ترین اصول و قواعد فقهی سیاست خارجی باشد؛ امری که پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به آن می پردازد و به نظر می رسد تاکنون تا حدودی مورد غفلت واقع شده است. بر این اساس و با استفاده از روش های رفع تعارض و تزاحمات در علم اصول فقه، همچنین واقعیت های جهان معاصر، مسائل مبتلابه جهان اسلام در عصر حاضر و نقشی که سیاست خارجی در تأمین مصالح و منافع کشورها دارد، ترتیبی برای اولویت بندی مهم ترین اصول و قواعد سیاست خارجی از منظر فقه اسلامی و به تبع آن کنش های لازم برای اجرای هر یک از آن ها پیشنهاد می گردد. همچنین این اصل کلی که وجود تکلیف در اجرای هر یک از اصول اولویت بندی شده منوط به داشتن توانایی انجام آن بوده و اینکه در صورت تزاحمات هر یک از اصول سیاست خارجی با اصل مصلحت، مصلحت خصوصاً مصلحت حفظ اصل نظام اسلامی بر همه چیز اولویت دارد، نتیجه گیری می شود.
هوش مصنوعی ابزار قدرت نرم در حوزه سیاست عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
81 - 100
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی یکی از علوم جدیدی است که حدود یک قرن از ظهور آن می گذرد. ماهیت و کارکرد آن آن به عنوان جنبه ای از ابزار قدرت نرم در عرصه دنیای مدرن، تأثیر غیرقابل انکاری بر اکثر عرصه های زندگی بشر گذاشته است و به عنوان امری بین رشته ای، اهمیت ویژه ای در جامعه، اقتصاد و بخش عمومی پیدا نموده و فرصت های جدیدی را به وجود آورده است. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی ظرفیت ها و قابلیت های هوش مصنوعی تبیین شده و ضمن شناخت عملیاتی این مفهوم، قابلیت خاص و استفاده برنامه های هوش مصنوعی در سیاست عمومی مورد توجه قرار گرفته است. زیرا همانطور که دولت مدرن در بستر توانایی در گردآوری اطلاعات، توانست دولت مؤثرتر و کارآمدتری شود، در بستر هوش مصنوعی و قابلیت های آن احتمالا خواهد توانست حکمرانی بهتر و کارآمدتری را در آینده اعمال نماید.از سوی دیگر فارغ از اینکه هوش مصنوعی در چه بخش هایی مورد استفاده قرار گیرد، پیامدهای آن می تواند سطوح مختلف حوزه عمومی را اعم از پیامدهای مثبت و چالش ها تحت تأثیر قرار دهد که این امر در این مقاله مورد توجه قرار گرفته شده است.
Examining the Behavioral Challenges of Islamic Revolution Managers from the Perspective of Ayatollah Khamenei and Presenting Solutions Based on Imam Khomeini's Views(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study is focused on the behavioral challenges faced by managers in the Islamic revolution and aims to provide solutions to overcome them. The main question that this article seeks to answer is ‘How Ayatollah Khamenei justifies these challenges and what solutions Imam Khomeini proposes to address them?’ To achieve this, the article employs a tripartite model and method of conceptual analysis and text interpretation to presents the statements of the leader and Imam Khomeini in a structured manner. The tripartite model is an analytical tool that examines organizational and management theories in terms of productivity, which has three dimensions: Structural, contextual, and behavioral. However, the present paper acknowledges that one of the fundamental challenges of desirable management in the Islamic revolution is ignoring the strategic and intangible human capital in terms of behavioral necessities. Therefore, the study focuses only on the role and impact of behavioral challenges of managers in the organization of the Islamic republic system according to the leader of the Islamic revolution and proposes solutions to overcome these challenges based on Imam Khomeini's principles. In Ayatollah Khamenei's political thought, behavioral challenges of human resources can be identified and examined in three areas: cognitive, ethical, and jurisprudential. According to Imam Khomeini, the solution to these behavioral challenges is through appropriate upbringing of intellectual, emotional, and physical layers of existence. This approach is classified in to three categories of "Ideological Education," "Ethical Education," and "Jurisprudential Education," which fall under the broad category of "Educational Dimensions" of behavioral (human resource) management. To accomplish this research, a descriptive-explanatory method is used, and data collection is library-based.