مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عدالت جنسیتی
حوزه های تخصصی:
امروزه هر از چندگاهی بشر مدعی می شود جریان های جدیدی را با هدف برقراری عدالت در سطوح گوناگون جامعه شناسایی و طراحی کرده است. یکی از این جریان های جدید که مدعی دفاع از حقوق زنان، به ویژه با ویژگی های غربی آن است، به نام «فمینیسم» (feminism) چهره نشان داده است. این پدیده در کشور ما نیز مدتی است با نام «فمینیسم اسلامی» مطرح شده است. این مقاله بر آن است که با نگاهی انتقادی این پدیده را واکاوی کند، و ضمن نقد و بررسی آن، در چهارچوب مطالعه ای پیمایشی، به تعیین میزان گرایش به این مکتب در میان دانشجویان دختر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دانشجویان دختر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی یزد از میان ابعاد چهارگانة فمینیسم اسلامی به بعد «تساوی و تشابه حقوق زن و مرد» گرایش دارند و دیدگاه آنان در خصوص سه بعد دیگر منفی است. هم چنین، از میان شاخص های فرعی فمینیسم اسلامی، شاخص فرعی «مشارکت یک سان زن و مرد در تربیت فرزندان» با رتبة میانگین 74/574 بیش ترین میزان شدت را دارد و شاخص فرعی «مناسب و کافی نبودن فرصت های موجود در جامعه برای زنان» با رتبة میانگین 44/383 کم ترین میزان شدت در میان دانشجویان مذکور است.
ارزیابی رضایت مندی از کیفیت فضای شهری با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش سنجش میزان کیفیّت محیط با توجه به ادراک زنان از کیفیّت ، تعیین متغیرهای دارای تفاوت معنادار میان مردان و زنان و نحوه رتبه بندی متغیرهای سنجش شده در محیط توسط بانوان بود. پرسش اصلی پژوهش این بود که آیا بین کیفیّت فضای شهری و ملاحظات جنسیّتی ارتباط معناداری وجود دارد؟ کیفیّت محیط باغ خانواده با ایجاد مدل تجربی سنجش کیفیّت (درخت ارزش) با روش کل به جزء و بررسی 8 معیار ارائه شده در 4 سطح ارزیابی شد و داده ها با روش تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان کیفیّت در باغ خانواده در آستانه متوسط قرار دارد در حالی که بین کیفیّت باغ از دید زنان و مردان تفاوت معناداری وجود داشت و میزان کیفیّت از دید زنان در آستانه پایین برآورده شد. همچنین کیفیّت در میان زنان و مردان جزء معیارهای عملکرد، آسایش روانی و لذّت در معیار فضای شهری و جزء معیارهای حفاظت و نظارت طبیعی در معیار امنیت با هم تفاوت معنادار دارند.
بررسی تطبیقی پنج برنامه توسعه کشور، پیرامون دستیابی به عدالت جنسیتی با تاکید بر وضعیت آموزش عالی زنان در ایران و مقایسه آن با وضعیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤثرترین روشهای بهبود وضعیت زنان، بررسی جایگاه آنان در برنامه های توسعه کشورهاست تا بتوان جایگاهی را ترسیم کرد تا هم زنان از فرایند توسعه منتفع باشند و هم توسعه کشورها از حضور زنان بهره کافی را ببرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی جایگاه زنان در برنامه های توسعه پس از انقلاب و با تاکید بر عدالت جنسیتی در آموزش عالی، به بررسی برنامه های توسعه پرداخته و با روشن نمودن وضعیت آموزش عالی زنان و مقایسه آن با شاخصهای جهانی، جایگاه ایران را نشان داده است. نتایج نشان می دهد که برنامه ریزی پیرامون دستیابی به ایده آل رابطه جنسیت و توسعه در ایران از برنامه سوم، به صورت رسمی اما به نحوی شتابزده به دغدغه مسئولان تبدیل گشته است. همچنین نتایج نشان داد که اگرچه زنان در حوزه آموزش علیرغم طی مسیرهای علمی به لحاظ آمارهای ""کمی"" رشد چشمگیری را داشته اند، اما در تامین معیارهای مطلوب ""کیفی"" بازدهی مطلوبی نداشته و لذا اثربخشی برنامه های توسعه باید با حرکت به سمت الگوهای کیفی آن را جبران نماید.
بررسی مقایسه ای: موانع فرهنگی تحقق عدالت جنسیتی (مطالعه زنان متأهل شهر تهران در سال های 1389 و 1393)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریشه اصلی نظریه های جنسیتی، سلطة مردانه است و شناختعناصر واقعی و نمادین خشونت مردان در فضای یک جامعه به طور خاص و نیز عناصر نمادین خشونت پذیری زنان و ترسیم سلسله مراتب ارزش ها در آن فضای اجتماعی برای تحلیل نابرابری جنسیتی اهمیت دارد. در این پژوهش علاوه بر متغیرهای زمینه ای، براساس نظریه های چافتز، بوردیو و هریسون، تأثیر سه متغیر مستقل گرایش به ایدئولوژی مردسالاری، فرایند جامعه پذیری جنسیتی و باورهای اعتقادی قالبی بر متغیر وابسته نابرابری جنسیتی (نابرابری زن و همسرش در سرمایه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نمادین) بین 455 زن متأهل در هفت منطقه شهر تهران بررسی شد. جامعه نمونه پژوهش از زنان طبقه های بالا، متوسط و پایین با استفاده از روش پیمایشی و روش پرسش نامه به صورت پانل (گروهی) و مقایسه ای در سال های 1389 و 1393 انتخاب شد. براساس نتایج پیمایش ها، بین متغیرهای باورهای اعتقادی قالبی، سطح تحصیلات زن و درآمد ماهانه خانواده با نابرابری جنسیتی ارتباط قوی وجود دارد (متغیر اول، هم راستا و دو متغیر دیگر برعکس آن). همچنین دو متغیر مستقل دیگر یعنی گرایش به ایدئولوژی مردسالاری و جامعه پذیری جنسیتی نیز با نابرابری جنسیتی همبستگی دارند. در تحلیل مسیر مشخص شد که متغیرهای باورهای اعتقادی قالبی و تحصیلات و درآمد از متغیرهای بیرونی و اصلی و دو متغیر ایدئولوژی مردسالارانه و جامعه پذیری جنسیتی از متغیر های واسطه هستند. بنابراین در پژوهش دوم و پس از گذشت چهار سال از پژوهش اول مشخص شد که پذیرش نابرابری جنسیتی و نیز اندازه گرایش های جنسیتی روند کاهشی داشته است.
ارزیابی عملکرد بوستان های زنان در ارتقای عدالت جنسیتی در شهرهای اسلامی؛ نمونة موردی: بوستان مادر آزادگان، منطقة 15 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرسازی مردانه و محیط های نامطلوب شهری سبب شده است که بهره مندی زنان از فضاهای عمومی شهری کاهش یابد و نوعی از بی عدالتی در جامعه حاکم شود. این پژوهش به منظور بررسی عملکرد بوستان زنان در ارتقای عدالت جنسیتی در شهرها، به صورت موردی در بوستان مادر پارک آزادگان واقع در منطقة 15 شهر تهران انجام شده است. نتایج این پژوهش شهری راه بردی بر پایة روش تحقیق ارزیابی و هم بستگی نشان می دهد که دسترسی، آزادی حضور، و امنیت از دید زنان مهم ترین شاخص های دست یابی به عدالت جنسیتی است و میان این شاخص ها و عملکرد بوستان زنان در دست یابی به عدالت جنسیتی رابطة معنادار وجود دارد. بنابراین احداث و توسعة بوستان های زنان به سبب ایجاد بستری مناسب برای گذران اوقات فراغت و محیط هایی سرزنده و فعال در افزایش حضور انتخابی زنان در فضاهای شهری و برقراری تعاملات اجتماعی آنان مؤثر است و به این دلیل افزایش سهم زنان از فضاهای شهری راه کاری عملی برای دست یابی به عدالت جنسیتی در کشورهای اسلامی به شمار می رود
توسعه انسانی و عدالت جنسیتی در رویکرد قابلیتی آمارتیا سن(مقاله علمی وزارت علوم)
این تحقیق با روش تحلیلی _ تفسیری و در چارچوب اندیشه سیاسی به بررسی مهم ترین مفروضات نظری «رویکرد قابلیتی» آمارتیا سن و آثار آن بر حوزه عدالت جنسیتی می پردازد. در اینجا بیان می شود که فهم توسعه و آثار آن بر حوزه عدالت و برابری را نمی توان از مبانی فلسفی نهفته در آن جدا کرد. در همین زمینه بررسی جنسیتی نظریه های توسعه، حاکی از نارسایی آنها در زمینه مسائل زنان و موانع جنسیتی آنها در برخورداری از فرصت ها و منابع واقعی زندگی است. این رویکردها یا نگرش انفعالی به زنان دارند و یا با تلقی انتزاعی از آزادی و فرصت برابر، از توانمندی آنها غافل می شوند. رویکرد قابلیتی که مبنای رویکرد انسانی آمارتیا سن به توسعه است، در این زمینه چشم انداز جامعی را پیش روی ما می گذارد. سن با پیوندی که میان آزادی، عدالت و دموکراسی برقرار می کند، عاملیت بخشی به زنان را محور توسعه قرار می دهد. در این رویکرد، توسعه در درجه نخست باید با تمرکز بر توانمندسازی زنان، آزادی های ابزاری آنها را محقق سازد و در مرحله بعد، شرایط مناسب بیرونی را برای ابراز وجود و قدرت انتخاب گری آنها فراهم کند.
تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام برنامه ریزی در ایران، از گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم تأثیر می پذیرد و جایگاهی که این گفتمان ها برای سوژه ها و مقوله ها قائل اند، در برنامه های توسعه بازنمایی می شود. از جمله سوژه های بسیار مهم، مسئله «زنان» است. بسته به اینکه سوژه زنان در چه حوزه گفتمانی قرار دارد، معانی و هویت های مختلفی به خود می گیرد. همین معانی متفاوت است که در نظام برنامه ریزی تبلور می یابد و به نوبه خود به برقراری عدالت جنسیتی یا تداوم نابرابری جنسیتی منجر می شود. پژوهش حاضر، به مطالعه کشمکش های کنونی جامعه ایران بر سر هژمونی معنایی در حوزه زنان (تطور گفتمانی) و بازنمایی بحث عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه با روش تحلیل گفتمان لاکلو و موفه می پردازد. یافته ها در بحث تطور گفتمانی نشان می دهد که گفتمان اعتدال که به تعبیر فرکلافی حاصل دیالکتیک گفتمانی اصلاح طلبی و اصولگرایی است، دال های تهی را در حوزه گفتمان گونگی بازیابی می کند و معنای جدیدی به آن ها می دهد. براین اساس، نشانگان «اشتغال زنان»، «فرصت های برابر»، «رفع موانع حقوقی»، «خانواده گرایی»، «بی توجهی به جنسیت» و «رفاه و بیمه زنان» را در پیوند با دال کانونی «برابری زن و مرد» مفصل بندی می کند. همچنین تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه، نشانگر آن است که گفتمان حاکم بر برنامه ششم، با نشانه ای محوری با عنوان «عدالت جنسیتی» و با مدلول های «فرصت های شغلی»، «سلامت و بهداشت»، «باسوادی زنان»، «اصلاح نظام حقوقی» و «مشارکت در تصمیم سازی و تصمیم گیری» شکل گرفته است که این نشانه های معنایی، به ترتیب دربرگیرنده عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی، عدالت آموزشی، عدالت حقوقی و عدالت سیاسی هستند. اگرچه این دال ها در متن برنامه، معناهای مستتر در مفاهیم را به طور کامل پوشش نمی دهند، می توان امیدوار بود که با اجرای برنامه ششم توسعه، زمینه های لازم برای نهادینه شدن مطالبات مدنی در موضوع برقراری عدالت جنسیتی در جامعه فراهم و نقش زنان در توسعه کشور پررنگ تر شود.
رویکرد های گوناگون نسبت به جهانی شدن حقوق زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
613-647
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن واقعیتی غیرقابل انکار است و مفهوم شناسی آن با توجه به پیچیدگیِ ابعاد آن دشوار است. در جهانی شدن سخن از فرو ریختن مرزهاست؛ لذا بحث از جهانی شدن حقوق زنان که با فرهنگ و سنت و ارزش های اخلاقی یک جامعه عجین شده، امری خطیر است. ابتدا با توجه به واژه شناسی جهانی شدن، مفهوم جهانی شدن تبیین می شود. سپس سه رویکرد سنتی، اصلاحی یا بینابینی و رویکرد نواندیشان دینی که مواضع گوناگونی نسبت به جهانی شدن حقوق زنان اتخاذ نموده اند، تعریف و تحلیل می شوند. این رویکردها، متوجه جهانی شدن حقوق زنان به معنایِ نیل به مقررات و قوانین همسان است که در کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان متبلور شده است. البته رویکردهای مذکور همگی با بینشی مؤمنانه به بحث می پردازند و رویکردهای خداناباور، خروج موضوعی دارند. در نهایت، به نظر می رسد؛ با نگرشی که منبعث از دیدگاه نواندیشان دینی است و با حفظ دغدغه ای که رویکرد اصلاحی برای محافظت از ارزش های دینی دارد، می توان ساز و کارهایی را تبیین کرد که از یک سو به بنیان های مذهبی آسیب نرساند و از سوی دیگر مسیر جهانی شدن حقوق زنان را هموار سازد.
تببین مدل ارتقاء عدالت جنسیتی در جوامع اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
35 - 68
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر در پی ارائه مدلی جهت ارتقاء عدالت جنسیتی در جوامع اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه است. به جهت عدم کفایت مبانی ارائه شده توسط نظریه های مختلف در کشورهای دیگر از جمله جنبش فمینیسم در کشورهای غربی و تجویز آن به کشورهای دیگر و مشکلات عدیده ای که این مکتب در جوامع مختلف حتی جوامع غربی ایجاد کرد واز طرفی به دلیل ارائه نشدن مدلی برای برقراری عدالت جنسیتی در جوامع اسلامی، محققین با به دست آوردن داده های متناسب با زمینه ی مورد مطالعه،از روش کیفی نظریه مبتنی بر زمینه استفاده نمودند. داده ها،از طریق مطالعه ی خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه گردآوری شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، با طبقه بندی مفاهیم، مقوله های فرعی و محوری و یافتن مقوله ی هسته ای، با استفاده از سه نوع کدگذاری: باز، محوری و انتخابی، مقوله های شکل دهنده ی عدالت جنسیتی و روابط آن ها در قالب مدل پارادایمی ظهور یافت که شامل شرایط علّی (3 مقوله)، مقوله ی محوری (عدالت جنسیتی)، راهبرد (8مقوله)، شرایط زمینه ای (3مقوله)، شرایط مداخله گر (1مقوله) و پیامدها (2مقوله) می شوند.
ارزیابی عدالت جنسیتی در فضاهای عمومی شهری، مطالعه ی موردی: مرکز شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
219 - 244
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری برای آن جام فعالیت های اجباری، اختیاری و مهم تر از همه، فعالیت های اجتماعی هستند و حضور در فضا حق مسلم زنان است و همانند مردان باید از شرایط برابر برای حضور در فضاهای شهری برخوردار باشند. این پژوهش به بررسی میزان انطباق فضا های عمومی منطقه ی 8 تبریز با نیازهای زنان پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. 242 پرسشنامه بر اساس فرمول کوکران بین زنان توزیع و داده ها بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون t تحلیل گردید. میزان آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه، 3/88 می باشد که پایایی در حد مطلوب را نشان می دهد. بر اساس مدل تحلیل عاملی اکتشافی سؤالات در ۴ عامل زیرساخت های فیزیکی، دسترسی، فرهنگی- اجتماعی و امنیت دسته بندی شده است. این ۴ عامل در مجموع 32/68٪ از واریانس متغییرها را تبیین می کنند. نتایج تحقیق نشانگر این است که عوامل زیرساخت های فیزیکی، دسترسی و فرهنگی– اجتماعی به ترتیب با سطح معناداری 04/0، 01/0 و 03/0 انطباق مطلوبی با نیاز زنان ندارند؛ اما سطح معناداری عامل امنیت با میزان 217/0 بیانگر وضعیت مطلوب این عامل از نظر پاسخگویان است. با توجه به نتایج و مراجعه ی بالای شهروندان و گردشگران به منطقه، نیازمند توجه بالای مسئولان و نهادهای مرتبط می باشد.
تحلیل انتقادی مفروضات اولیه مبانی نظری شاخص توانمندسازی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های قضاوت در مورد توسعه اقتصادی استفاده از شاخص است و استفاده از شاخص نیازمند داشتن درکی از چگونگی محاسبه و دلالتهای آن است. در این مقاله شاخص «توانمندسازی زنان» مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهشهای داخلی مبانی این شاخص را مدنظر نداشته و توانمندسازی را مبتنی بر نیازها و فرهنگ زنان ایرانی تعریف نکرده اند. مسئله اصلی این مقاله ارتباط میان مفروضات اولیه شاخص توانمندسازی و تحلیل این شاخص است. این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا می توان تعریفی جهانشمول از «توانمندسازی زنان» ارائه کرد. پاسخ این سؤال با استفاده از روش تحلیل تماتیک و شیوه لایه شناسی مضمونی و با بررسی مبانی نظری شاخص توانمندسازی در چارچوب مقایسه ای اقتصاد فمینیستی، نئوکلاسیک و اسلامی صورت گرفته است. هدف این است که نشان داده شود فروض توانمندسازی در چارچوب کدام یک از دیدگاه های اقتصادی قرار دارد و چگونه می تواند به پژوهشگران برای استفاده و تحلیل این شاخص یاری برساند. این مقاله فروض برابری، برابری در نتایج یا فرصتها، برابری تحصیلی، کارخانگی زنان، فرض نان آور بودن مردان و برابری شغلی زنان و مردان را در تعریف این شاخص شناسایی و تحلیل کرده است. مهمترین نتایج این تحقیق این است که شاخص توانمندسازی زنان بر محور نظریه قابلیتها و عاملیت آمارتیا سن و اقتصاد فمینیستی قرار دارد. این شاخص جهانشمول نیست و به وضعیت وابسته است. مبانی نظری آن در گزارش توسعه انسانی 1995 دارای تناقضاتی است که با عدالت اسلامی قابل حل است
تحلیل حق به شهر در فضاهای عمومی شهری با تأکید بر رویکرد عدالت جنسیتی.نمونه ی موردی:شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
195 - 222
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی اشکال جدیدی از حقوق ساکنان در شهرها از منظر جنسیتی و ارتباط آن به زندگی روزمره در فضاهای عمومی شهری می پردازد. به این منظور بر آن است تا با بررسی نظریه ی حق به شهر به ردیابی انگاشت عدالت جنسیتی در شهرها بپردازد. روش مورد استفاده بر حسب هدف از نوع کاربردی و از نظر روش بررسی، توصیفی- تحلیلی و همبستگی می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار سنجش، پرسش نامه ی پنج گزینه ای مبتنی بر مقیاس لیکرت است. در مراحل طراحی و تنظیم و با تأیید متخصصان، کمیت و کیفیت پرسش نامه مورد تأیید قرار گرفت. در بحث پایایی، روش آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 384 نفر به دست آمد که با استفاده از ترکیب دو روش نمونه گیری خوشه ای و شیوه طبقه بندی متناسب انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS صورت گرفت. با توجه به شاخص های الگو سازی می توان استدلال کرد که مدل ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده است. نتایج نشان داد که رابطه ی معنی داری بین شاخص های متغیرهای مستقل حق به شهر با متغیر وابسته عدالت جنسیتی و اختلاف معنی داری در بهره مندی زنان و مردان از حق به شهر وجود دارد.
تحلیل ساختاری عدالت جنسیتی در کیفرگذاری جرایم تعزیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش نرخ جرم زنان،برقراری عدالت جنسیتی در کیفرگذاری جرایم تعزیری اهمیت می یابد. لذا به موارد مؤثر بر کیفرگذاری جرایم زنان شامل اراده ارتکاب جرم و پیامدهای کیفر پرداخته می شود. به منظور بررسی این موارد از نظریه فشار ساختاری و مفهوم نقش استفاده شده است. روش پژوهش کیفی و از طریق مصاحبه نیمه باز با چهار گروه فقهای دینی، قضات و وکلا، دانشجویان حقوق جزا و فعالان حقوق زنان می باشد. فشار ساختاری که در موقعیت های مختلف بر زنان وارد می شود، اراده را منفعل و زمینه ارتکاب جرم توسط آن ها را فراهم می سازد. از سوی دیگر، کیفرها پیامدهای مضاعف و شدیدتری مانند مشکلات جسمی و روحی، طرد خانوادگی و اجتماعی برای زنان در بر دارند. این شرایط ضرورت اعمال رویکردی حمایتی در کیفرگذاری از قبیل تخفیف در نوع و میزان مجازات، حذف کامل برخی مجازات ها و غیره را برای زنان ایجاب می کند.
موانع و چالش های سیاستگذاری بر مبنای عدالت جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مفهوم عدالت جنسیتی همواره مناقشاتی به همراه داشته است. در حال حاضر با ورود این مفهوم به برنامه ششم توسعه، می بایست سیاستگذاری ها در تحقق آن به طور جدی پیگیری و دنبال شود. هدف پژوهش حاضر، مطالعه مانع ها و چالش های سیاستگذاری بر مبنای عدالت جنسیتی از نگاه صاحب نظران است. به این منظور برای گردآوری اطلاعات (با توجه به اصول نمونه گیری هدفمند و تدریجی) با 9 نفر از صاحب نظران و پژوهشگران حوزه زنان و سیاستگذاری، مصاحبه (نیمه ساختاریافته) شده و با استفاده از نظام کدگذاری نظریه زمینه ای ، داده ها در پاسخ به پرسش های اصلی پژوهش دسته بندی شده است. براساس یافته های پژوهش حاضر کلیدی ترین چالش های سیاستگذاری بر مبنای عدالت جنسیتی شامل عدم وفاق درباره تعریف عدالت جنسیتی، سیاست زدگی، ضعف در برنامه نویسی و ضعف داده و آمار است و از مهم ترین لوازم سیاستگذاری بر مبنای عدالت جنسیتی، مصداق یابی و ارائه تعریف برای عدالت جنسیتی می باشد. با توجه به لزوم عاملیت نیمی از جامعه یعنی زنان در توسعه پایدار، تعیین شاخص های عدالت جنسیتی و تبیین معیارهایی که برای تحقق عدالت جنسیتی باید در سیاستگذاری های عمومی مد نظر قرار گیرد ضروری است.
بررسی رابطه فضا و عدالت جنسیتی؛ مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر به مثابه یک اکوسیستم جغرافیایی از عناصر و اجزای مختلفِ مصنوعی(کالبد) و طبیعی(انسان) تشکیل شده است. پویایی و حیاط چنین اکوسیستمی نتیجه روابط نظام مند میان عناصر واجزای هم پیوند خود است. از دیگر سو، فضای شهری میزبان انسان هایی است که در گستره نیازها و نقش آفرینی های آنها، پیوسته عرصه تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته و در چنین چرخه فعالی، دائما تولید و بازتولید می گردد. شایان توجه فراوان است که سهم جنسیتی انسان های شهری در اثرگذاری و اثرپذیری این اکوسیستم جغرافیایی، متفاوت است. این تفاوت و نابرابر بودنِ نقش آفرینی جنسیتی به عنوان مسأله این پژوهش با مطالعه موردی یکی از مناطق شهر تهران قرار گرفته است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده و پرسشنامه، به ارائه تحلیلی از جایگاه جنسیت در ساخت فضای شهری و عوامل موثر بر شکل گیری آن پرداخته است. یافته های تحقق نشان می دهد که در منطقه 6 شهر تهران، میزان (احساس) امنیت، کاربری ها و دسترسی به امکانات شهری برای زنان به طور معناداری نسبت به مردان کمتر است. این عوامل میزان مشارکت شهروندی، میزان رضایت شهروندی و ارتباطات انسانی را برای شهروندان منطقه 6 شهر تهران به ویژه زنان را کاهش داده است. در منطقه مورد مطالعه دیوارنگاری ها، تبلیغات، مجسمه ها، تابلوها و علائم به عنوان شاخص هایی برای سنجش چشم انداز، جلوه هایی از جنسیتی بودن فضا و در واقع عدم عدالت جنسیتی را در خود دارند. میزان اثرگذاری همه عوامل بالا در چشم انداز شهر به ویژه فضاهای عمومی شهری قابل مشاهده است. با توجه به یافته های تحقق، ایدئولوژی و فرهنگ دو عامل مهم در جنسیتی شدن فضا هستند. محدودیت هایی که از سوی نهادهای تاثیر گذار بر مدیریت شهری بر فضای شهری منطقه تحمیل شده اند شامل تفکیک های اجتماعی بر اساس جنسیت و تفکیک های فضایی می شوند. در نتیجه شهر در ارتباط اجتماعی زنان که لازمه تعریف هویت اجتماعی آنان است تهی مانده و این مساله بر کنش اجتماعی آنان تأثیر منفی دارند.
بررسی رابطه بین عدالت اجتماعی و جنسیتی با نگرش زنان بوشهری به مردم سالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵)
117 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف: زنان، به عنوان نیمی از نیروی انسانی موجود در جوامع بشری، نقشی به سزا در توسعه جوامع انسانی ایفا می کنند. بنابراین، مشارکت زنان در همه فعالیت های اجتماعی، ازجمله سیاست ضروری است. به نحوی که می توان گفت اقلیت بودن زنان در امور سیاسی موجب ناتمامی مردم سالاری در جامعه می شود. این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین عدالت اجتماعی و جنسیتی با نگرش زنان بوشهری به مردم سالاری در شهر بوشهر انجام گرفته است. روش تحقیق: مطالعه حاضر با رویکرد کمی و با استفاده از روش پیمایشی به انجام رسیده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 600 نفر از زنان ساکن بوشهر را تشکیل می دهند. داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. چارچوب نظری این تحقیق برگرفته از نظریه لرنر است. در این تحقیق نگرش نسبت به مردم سالاری در سه بخش حقوق و آزادی های مدنی، حکومت مردم سالار و پاسخگو و جامعه مردم سالار سنجیده شده است. نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهند که به ازای هر واحد افزایش در عدالت اجتماعی به میزان 129/0 درصد و به ازای هر واحد افزایش در عدالت جنسیتی به میزان 067/0 درصد بر میزان نگرش نسبت به مردم سالاری افزوده خواهد شد. این دو متغیر توانسته اند 42/0 از تغییرات نگرش به مردم سالاری را مورد تبیین قرار دهند. نتایج تحلیل نشان می دهد که بین دو متغیر عدالت اجتماعی و عدالت جنسیتی با نگرش زنان بوشهری به مردم سالاری رابطه معنی داری وجود دارد. با توجه به متغیر عدالت اجتماعی و عدالت جنسیتی در زمینه پست ها و مناصب، در حال حاضر در کشور، زنان پیشرفت های چشمگیری داشته اند اما جایگاه آن ها در پست ها و مناصب عالی کمتر دیده می شود.
بررسی تطبیقی رویکرد سند ۲۰۳۰ و سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایران به عدالت آموزشی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۵
171 - 198
حوزه های تخصصی:
در قرن اخیر، یکی از مهم ترین آرمان های جوامع در بحث آموزش، نیل به عدالت آموزشی می باشد. با توسعه نقش زنان در فعالیت های اجتماعی، جنس و جنسیت به چالش برانگیزترین زمینه عدالت آموزشی بدل شده است. در نظام حقوقی ایران، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایران و در عرصه بین المللی سند 2030، اسناد شاخص در بحث عدالت آموزشی می باشند. در تحقیق پیش رو، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی است و منابع گردآوری شده به روش فیش برداری دسته بندی می شود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، روش تحلیلی می باشد. دو سند موضوع تحقیق، دارای نقاط اشتراک و افتراق می باشند. نقطه اشتراک اسناد مربوط به شأن و منزلت انسان هاست. در این خصوص هر دو سند، منزلتی یکسان برای جنس زن و مرد قایل می باشند. نقطه افتراق اسناد مربوط به معنایی است که هر یک از این اسناد از عدالت و آموزش در نظر دارند. سند 2030 از عدالت معنایی مرادف با برابری برداشت می نماید و عدالت جنسیتی را در برابری جنسیتی در امر آموزش تعریف می کند. سند تحول بنیادین معتقد به توزیع آموزش متناسب با نیازها و نقش های هر یک از دو جنس است. ابهام سند بنیادین در تبیین نیازها و نقش های هر جنس بزرگترین نقطه ضعف این سند به حساب می آید.
برابری و عدالت جنسیتی و رفتارهای باروری در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش مدل خانواده هایی که هم مرد و هم زن، هر دوشاغل هستند، ماهیت جنسیتی رابطه بین اشتغال و پرورش فرزند، یکی از مسائل مهم برای رفتار فرزندآوری شده است. هدف از این مقاله، بررسی تفاوتهای باروری، بر حسب برابری جنسیتی و عدالت جنسیتی می باشد. و همچنین، پاسخ به این پرسش، که آیا برابری جنسیتی و عدالت جنسیتی، برای باروری یک مسئله است؟ داده ها از یک پیمایش گذشته نگر از تاریخچه اشتغال و باروری که شامل 552 نمونه از زنان 40-20 ساله شهر اصفهان می شود، اخذ شده است. این مقاله برای برآورد اثر برابری جنسیتی و عدالت جنسیتی روی احتمال و الگوی باروری، مدل تحلیل بقا زمان گسسته را به کار برده است. نتایج نشان داد، که برابری جنسیتی در کارهای خانه داری، احتمال رسیدن به فرزند اول را در فاصله طولانی تری و احتمال رسیدن به فرزند دوم را در فاصله کوتاهتری بالا می برد، اما عدالت جنسیتی در کارهای خانه داری، احتمال رسیدن به فرزند اول و دوم را در فاصله طولانی تری بالا می برد. میزان باروری جزئی نشان داد که شاغلان با برابری جنسیتی متعادل، نسبت به زنان شاغل با برابری جنسیتی نامتعادل و زنان شاغل راضی از تقسیم کارهای خانه داری، نسبت به زنان شاغل ناراضی از تقسیم کارهای خانه داری، فرزند بیشتری به دنیا می آورند.
تحلیل و بررسی کتاب پنجاه مفهوم کلیدی در مطالعات جنسیت از منظری اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله، کتاب پنجاه مفهوم کلیدی در مطالعات جنسیت نوشته جین پیلچر و ایملدا ولهان مورد تبیین و تحلیل قرار گرفته است. علت انتخاب کتاب نام برده توسط نگارنده این است که با وجود کنجکاوی زیاد درباره مطالعات جنسیت در ایران، اما اطلاعات علمی، صریح و مکفی در این زمینه وجود ندارد. از این رو ضروری می نماید مفاهیم مبنایی این رشته، تحلیل و بررسی شود و سپس از منظر همین مفاهیم، سنت اسلامی – ایرانی با روشی گفتگویی و تعاملی مورد بازخوانی و تأمل قرار گیرد. در این بازخوانی ده ظرفیت در سنت اسلامی – ایرانی یافت شد که می تواند مبنای مطالعات جنسیت در ایران، و نیز مبنای گفتگو در ارتباطات ملی – جهانی قرار گیرد تا موجب هم افزایی طرفین گفتگو شود. این ده ظرفیت بومی عبارتند از: ضمایر غیر جنسی در زبان فارسی؛ حقوق برابر زن و مرد، عدالت جنسیتی؛ وحدت جسم و ذهن؛ هم افزایی زن و مرد در خانواده؛ جنسیت و ملاحظات دنیای سایبری؛ وحدت محوری در ارتباطات جنسی و جنسیتی؛ اصالت رحمت، مراقبت واخلاق مادرانه؛ جنسی نبودن مشاغل؛ وحدت معیار انسانی در ارزیابی های جنسی و جنسیتی.
تحلیل نقش جنسیت در الگوی رفت و آمد شهری مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
91 - 100
حوزه های تخصصی:
امروزه، شهرها به دلایلی از جمله ساختار مکانی، روابط و مناسبات اقتصادی، اجتماعی و فضایی به سرعت در حال تغییر و تحول اند. این موضوع بیانگر توجه اساسی به نگرش های جدید در مدیریت شهری است. از سویی فضاهای شهری به عنوان تجلیگاه کالبدی شهر باید بسترهای لازم را در دسترسی و تأمین خدمات مورد نیاز استفاده کنندگان فراهم سازند و از دگر سو شرایطی را ایجاد کنند تا همه استفاده کنندگان و شهروندان (اعم از مرد و زن) به گونه ای عادلانه از فضا بهره جویند. در همین راستا هدف پژوهش، تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار یا الگوی سفر زنان در سطح شهر زنجان است. روش مطالعه توصیفی_تحلیلی و دارای ماهیتی کاربردی است. جامعه آماری تحقیق زنان 50- 15 ساله شهر و حجم نمونه 383 نفر بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی اطلاعات برداشت شده است. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون کروسکال_والیس، تحلیل واریانس صورت گرفته است. به منظور آزمون پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه نشان دهنده وجود رابطه معنی داری بین مالکیت خودرو، اشتغال، ساختار خانوار و رفتار سفر است. نتایج نشان می دهد، ضریب بالای مالکیت اتومبیل شخصی سبب تحرک بیشتر زنان شاغل در سطح شهر شده است. در این میان زنان دارای فرزند بیش از مردان در طول روز رانندگی می کنند و به منظور انجام امور روزانه وابستگی بیشتری به اتومبیل شخصی دارند؛ چرا که حمل ونقل عمومی نتوانسته پاسخگوی نیازهای جابه جایی و دسترسی سریع زنان در جامعه شهری باشد.