فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷)
120 - 144
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به معرفی و ارزیابیِ کتابِ دمُکراسی و دعواهای اخلاقی نوشته رابرت بی. تلیس می پردازیم. تلیس معتقد است در بحرانِ دموکراسیِ معاصر، که نوعی وضعِ طبیعیِ هابزی است، به جایِ دیدگاه هایِ معمولِ فیلسوفانِ سیاسی که دموکراسی را نشئت گرفته از مجموعه ای از تعهدات اخلاقی می دانند، شرایطِ کنونی نشان می دهد که شهروندان بر سرهمین اصولْ اجماعی ندارند و این امر منجر به دعواهایِ اخلاقی شده است. ازهمین رو، تلیس به جای ورود به مباحث اخلاقی، سیاستی دموکراتیک را پیشنهاد می کند که برگرفته از اصول معرفتی - معرفت شناسی عامیانه - است. تلیس در سنتِ لیبرال دموکراسی می اندیشد؛ اما روش و پاسخ او به بحران دموکراسی معاصر، متأثر از تامس هابز است. هرچند، مانند هابز دولت مطلقه را راه حل بحران نمی داند؛ بلکه، تلیس دموکراسی گفتگویی را پیشنهاد می کند که در آن دولت موظف به ارتقاء معرفتی، نه اخلاقی، شهروندان است که همچنان راه حلی هابزی برای وضع طبیعی است. ترجمه فارسیِ این اثر نیز دارای نکاتی است که به آن ها اشاره کرده ایم.
The 2022 War between Russia and Ukraine and its impact on World Food Security
منبع:
International Journal of Political Science, Vol ۱۴, No ۳ , ۲۰۲۴
125 - 148
حوزههای تخصصی:
Russia's extensive military invasion of Ukraine on February 24, 2022 and the extensive conse-quences of the continuation of this war have caused the world's food security to face serious challenges due to the fact that these two countries play an important role in the supply and export of grains and oilseeds. This research has sought to use the descriptive-analytical meth-od to test the hypotheses and the library and data collection method to collect data, using the popular Pakistani human security theory, to this Answer the question: What effect did the war between Russia and Ukraine have on the food security of the world? The results indicate that, although the war in Ukraine had quickly disrupted the supply and increased the global price of grains, oilseeds and agricultural inputs, but this process did not continue and therefore with the support measures of countries and International organizations, such as the partial reopen-ing of Black Sea ports through the Black Sea Grain Initiative under the guidance of the Unit-ed Nations, the European Union Solidarity Lines Initiative, increasing global humanitarian efforts, canceling or reducing export restrictions of major food producing and exporting coun-tries. After a period of 4 months since the start of the war in Ukraine, from May 2022 on-wards, the markets have gradually become flexible and adaptable in the face of this crisis, and the prices have returned to the pre-war level by August 2022. This trend improved the adverse effects of the Ukraine crisis on the world's food security significantly and the fear of a contin-uous lack of grain in the world market did not come true.
سیاست موازنه قدرت ایران در شبکه سازی امنیتی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
37 - 69
حوزههای تخصصی:
تبیین اصول و اهداف سیاست موازنه قدرت ایران در شبکه سازی امنیتی خلیج فارس هدفی است که در پرتو پرسش اصلی یعنی: «سیاست موازنه قدرت ایران در شبکه سازی امنیتی خلیج فارس مبتنی بر چه اصول و اهدافی می باشد؟» سعی دارد با روش تحلیلی- توصیفی مبتنی بر داده های کتابخانه ای، متغیرهایی چون موازنه قدرت و شبکه سازی را در جغرافیای خلیج فارس با تمرکز بر سیاست جمهوری اسلامی بررسی نماید. یافته های مقاله نشان می دهد: جمهوری اسلامی با تلاش در راستای کاهش نگرانی ها و حل و فصل تعارضات، همراه با اجرای سیاست منافع محور و تأکید بر اعتمادسازی در روند همکاری های منطقه ای با کشورهای حوزه خلیج فارس تلاش می نماید که از گسترش تنش های درون منطقه ای جلوگیری به عمل آورد. سرانجام، وقتی اعتماد متقابل بین اعضا شکل گرفت می توان از مکانیزم هایی برای امضای توافقنامه های دو یا چندجانبه مرتبط با امنیت منطقه استفاده کرد. جمهوری اسلامی ایران در قالب این استراتژی تلاش کرده تا کشورهای خلیج فارس را به این باور برساند که؛ نخست با هیچ تهدید امنیتی از سوی ایران مواجه نیستند و در وهله دوم هر نوع خطری برای امنیت ایران، تهدیدی برای کل امنیت کشورهای منطقه است. سیاستی که با رویکرد شبکه سازی از سوی جمهوری اسلامی توانسته موازنه قدرت را حفظ و امنیت را به طور مطلوبی در کشور حفظ کند.
افول نظم بین المللی لیبرال از منظر رهیافت های نظری مکتب لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
349 - 374
حوزههای تخصصی:
افول نظم بین المللی لیبرال یکی از موضوع های مطالعاتی مهم روابط بین الملل طی سال های اخیر است.برهمین اساس پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین ادله افول نظم بین المللی لیبرال کدامند؟ پژوهش از منظر تحلیلی رهیافت های نظری لیبرالیسم به انجام رسیده و چنین نتیجه گرفته است که: تضعیف ارکان سه گانه نظم لیبرال (نظام سیاسی لیبرال دموکراسی، تجارت آزاد جهانی و نهادهای بین المللی) دلالت بر افول نظم بین المللی لیبرال دارند. ضمناً بر اساس شواهد تاریخی در این بین سیاست های آمریکا نقش مهمی در تسریع روند افول ارکان نظم لیبرال داشته است.
اختلال کارکردی سلطنت مشروطه و گذار به استبداد منور؛ تحلیلی کارکردگرایانه از تغییر در شیوه حکمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۴ (پیاپی ۷۴)
59 - 100
حوزههای تخصصی:
چرایی شکل گیری کودتای 1299 پرسش اصلی این پژوهش است که برای پاسخ بدان با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی متعارف و انتخاب نظریه کارکردگرایی ساختاری بعنوان چارچوب نظری، سفرنامه ها و خاطرات نگارش شده در انتهای قرن 13 شمسی مورد بررسی قرار گرفته و این فرضیه مطرح شد که فقدان کارکرد ابعاد چهارگانه نظام اجتماعی ایران و تأثیر محیط خارجی، تمایل به ایجاد ساختار اجتماعی جدید در ایران را ایجاد نمود. نتیجه بررسی حاکی از آن است که عدم انطباق کارکردی و اختلالات متعدد در تمامی ابعاد نظام اجتماعی ایران، میراث قاجاریان از آشوب دائمی قرن 12 بوده که تلاش های صورت گرفته جهت رفع آنان بدون نتیجه بود. به همین دلیل تغییر شیوه حکمرانی به سلطنت مشروطه بعنوان راه حل این ناکارآمدی مطرح و به انجام رسید. لیکن استمرار و تعمیق ناکارآمدی سلطنت مشروطه این موضوع را نمایان ساخت که جهت رفع اختلالات کارکردی موجود، لازم است دستگاه دیوانی متمرکز و مقتدری تشکیل گردد که با گسترش به تمام سرزمین، به رفع معضلات اقدام نماید. از این رهگذر، ایده استبداد منور شکل گرفته و کودتای 1299 آغازی بر استقرار شیوه حکمرانی نوین در ایران بود.
جایگاه میانجی گری در سیاست خارجی عمان در پرتوی دیپلماسی دولت کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
137 - 177
حوزههای تخصصی:
دولت ها در نظام بین الملل کنونی را می توان برحسب قدرت به قدرت های بزرگ، قدرت های میانه و دولت های کوچک تقسیم کرد. در این میان، دولت های کوچک دارای برخی ویژگی های متمایز هستند. سلطان نشین عمان یکی از این دولت هاست. این دولت در دوران «سلطان قابوس بن سعید» (2020-1970) سیاست خارجی متمایزی را بر پایه میانجیگری اتخاذ کرده و حتی پس از مرگ وی نیز همین رویه را ادامه داده است. در این چارچوب، سؤال پژوهش حاضر این است که چرا میانجی گری در دوران سلطان قابوس نقش محوری در سیاست خارجی عمان در قبال تحولات منطقه ای در غرب آسیا داشته است؟ در پاسخ به این سؤال، با بهره گیری از چارچوب مفهومی دیپلماسی دولت کوچک و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی-کیفی، استدلال می شود که محدودیت های قدرت عمان به عنوان دولت کوچک باعث تمایل عمان به میانجی گری در سیاست خارجی در قبال تحولات منطقه ای در غرب آسیا شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فرصت های سیاست خارجی عمان برای جمهوری اسلامی ایران به مراتب بیش از چالش های آن است، به گونه ای که این سلطان نشین می تواند از فشارهای منطقه ای و بین المللی کنونی بکاهد و رفتار دشمنان و رقبای کشور را تعدیل نماید.
نقش صنعت حلال در پیشبرد تمدن نوین اسلامی با تأکید بر راهبردهای اقتصادی بیانیه ی گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش تمدن نوین اسلامی به عنوان راهبرد کلان انقلاب اسلامی ایران، مستلزم به کارگیری ظرفیت های مادی و معنوی در جهان اسلام است. یکی از مهم ترین ظرفیت ها، سازمان دهی قدرت اقتصادی پویا و مستقل مبتنی بر آموزه های اسلام است که در بیانیه ی گام دوم انقلاب (توصیه سوم) شناسایی و تبیین گردیده است. رهنمودهای اقتصادی امام خامنه ای در توصیه ی سوم این بیانیه، نقشه ی راه روشنی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان در جهت تمدن سازی نوین اسلامی را ترسیم می کند. این پژوهش درصدد است تأثیر صنعت حلال بر تحقق راهبردهای اقتصادی تمدن نوین اسلامی را بر اساس فرمایشات امام خامنه ای در بیانیه ی گام دوم انقلاب بررسی نماید. بر این اساس، پژوهش مذکور با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تحلیل مضمون (آترید- استرلینگ) در نظر دارد به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به راهبردهای اقتصادی بیانیه ی گام دوم انقلاب، ترویج صنعت حلال چگونه بر ظهور و پیشبرد تمدن نوین اسلامی تأثیر می گذارد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که راهبردهای اقتصادی مقام معظم رهبری در توصیه سوم این بیانیه در دو سطح ملی و فراملی قابل تبیین می باشد و صنعت حلال نیز با افزایش تولید ملی، اقتصاد مستقل، مقابله با تحریم های ایالات متحده و تبدیل شدن به قدرت اقتصادی منطقه ای می تواند در ایجاد و شکوفایی آرمان تمدن نوین اسلامی تأثیرگذار باشد.
هماهنگی آگاهانه هویت در تمدن نوین اسلامی با بهره گرفتن از تناسب موقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ی هویت ازجمله مسائل پیش روی تحقق تمدن نوین اسلامی است. با تأمل در نسبت میان تمدن نوین اسلامی و هویت، پرسش اصلی این پژوهش را به این شکل سامان داد که چه زمانی می توان انتظار دستیابی به هماهنگی آگاهانه هویت را داشت؟ نگارندگان این پژوهش بر روی مفهوم موقعیت تمرکز نموده و تناسب موقعیت را به عنوان فرضیه پژوهش در نظر گرفته و در فرایند یافتن پاسخ به پرسش طرح شده در چارچوب رویکرد برساختی و با استفاده از نظریه گفتگوی هویت، ابتدا هویت را به عنوان یک مفهوم چندوجهی پویای غیرقابل تقسیم که در دل یک اجتماع تمدنی ساخته می شود تعریف نمودند؛ موقعیت را نیز یک بستر زمینه ای تعریف نمودند که تجلی وجوه هویتی در آن ممکن شده و در جهت دهی فرایندهای فهم افراد و مفاهمه میان مردمان دارای اهمیت است و تناسب یا عدم تناسب موقعیت نیز در نسبت با تجلیات وجوه هویتی معنا می یابد. در ادامه با استفاده از نظریه همروی به عنوان روش پژوهش، دست به شرح مثالی پرسش از هویت و نسبت آن با موقعیت زده و مطابق با فرضیه بیان شده به این نتیجه رسیدند که هماهنگی آگاهانه هویت آنگاه امکان پذیر است که تناسب موقعیت رخ داده و نیز امکان توسعه گفتگو و دستیابی به هویت تکمیل شده به دست آید. پذیرش جهان اسلام به عنوان موقعیت می تواند مفهوم امت را در جایگاه هویت تمدنی و ثمره هماهنگی آگاهانه هویت طرح نماید.
دوره گذار تمدنی و مؤلفه های برون رفت از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد پاسخ به پرسش در باب ماهیت و چیستی دوره «گذار تمدنی»، اهمیت آن، بیان ویژگی ها و راهکارهای برون رفت از آن است. در این راستا با استفاده از روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، دوره «گذار تمدنی» در پرتو دو نظریه «ادوار تمدنی» و «مواجهه تمدنی» موردبررسی قرار می گیرد. مطابق نظریه اول گذار مرحله ای از فرآیند قهری صعود یا افول تمدنی است که رخداد آن نشانه ی صعود یا افول تمدن است؛ اما نظریه دوم، تمدن و گذار تمدنی را حاصل واکنش و پاسخ اقلیت خلاق در مواجهه با معضلات به وجودآمده می داند. دو عامل طبیعی و انسانی در رخداد چنین دوره ای نقش اساسی دارند؛ دسته اول عمدتاً عوامل جغرافیایی و زیست محیطی هستند اما دسته دوم به نقش انسان و اختیارات او در بالندگی یا افول تمدن اشاره دارد و پدیده های فکری، فرهنگی، اجتماعی، تکنولوژیکی و... را مورد واکاوی قرار می دهد. تجلی دوره گذار را می توان در قالب سه مقوله محوری «علل ظهور و سقوط تمدن ها»، «نقاط عطف تمدنی» و برخورداری از «افق حرکتی تمدنی» تبیین کرد که بیان کننده دوره گذار هستند. مؤلفه ی اساسی که موجب می شود بررسی دوران گذار در پرتو نقاط عطف تمدنی و علل ظهور و سقوط تمدن ها معنی دار شود برخورداری از «افق حرکتی تمدنی» است. مفهوم دیگر مرتبط با دوره گذار، «مؤلفه های گذار» و انواع آن است که دلالت بر تمهیدات عمومی، حاکمیتی و نخبگانی در گذار به وضعیت مطلوب تمدنی و اجتماعی دارد.
بررسی دیپلماسی فرهنگی چین در برابر آمریکای در حال افول(مقاله علمی وزارت علوم)
دیپلماسی فرهنگی به عنوان یکی از ابزارهای تحقق قدرت نرم کشورها، از مقولاتی است که امروز مورد توجه بسیاری از بازیگران نظام بین الملل قرار دارد. در همین ارتباط دیپلماسی فرهنگی به عنوان یک راهبرد، نه تنها امری در خدمت تامین منافع سیاسی و اقتصادی کشور چین که از حیثی مهم تر به مثابه عاملی شکل دهنده به تصویر بین المللی این کشور در دوران جدید است. پژوهش حاضر از منظر یاد شده بر ارائه تصویری از نگاه چینی به آینده جهان و نوع راهبردهای فرهنگی این قدرت جهانی متمرکز است. این نوشتار به عنوان یک تحقیق توسعه ای مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و با استفاده از ابزار و داده های کتابخانه ای در پی پاسخگویی به این سؤال بر می آید که: آیا با تحلیل مختصات راهبردی دیپلماسی فرهنگی چین، می توان به این نتیجه دست یافت که پکن راهبرد رویارویی فرهنگی با آمریکای رو به افول را در دستور کار خویش قرار داده است؟ نتایج مقاله حاکی از آن است که نگاه چین به مساله افول آمریکا با قرائت عمومی از این موضوع متفاوت است و چینیان جهان آینده را در فضایی چندقطبی تصویر می کنند که آمریکا در آن به عنوان یکی از قطب های تأثیرگذار به ایفای نقش می پردازد.
نظام جهانی علم و راهبردهای ارتقای همکاری علمی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
273 - 306
حوزههای تخصصی:
امضای تفاهم نامه همکاری جامع بین دو کشور ایران و چین در افق 25 ساله زمینه گسترش همکاری های دوجانبه در حوزه های مختلف را تسهیل کرده است. همکاری علمی یکی از ابعاد موردتوجه در این سند است. تخصیص بندهایی به همکاری علمی بین دو کشور علاوه بر ایجاد فرصت توسعه علمی می تواند زمینه ساز همکاری در سایر حوزه ها شود. تمرکز این مقاله بر ارائه راه کارها و راهبردهای سیاستی برای ارتقای سطح همکاری های علمی با توجه به اراده نظام حکمرانی دو کشور برای ارتقای روابط در افق 25ساله است. برای دستیابی به این هدف چهارچوب نظری مشتمل بر گزاره های مستخرج از نظام شبکه ای و ساختار-کارگزار برای سه سطح خرد، میانی و کلان ترسیم شده است. روش پژوهش مقاله، تحلیل ساختاری-تفسیری است و نتیجه اینکه همکاری علمی دو کشور ایران و چین متأثر از مجموعه ای از عوامل در سه سطح کلان، میانی و خرد است که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر پیشبرد آن تأثیرگذارند. بر اساس یافته های پژوهش عوامل سطح کلان مشتمل بر «اراده سیاسی» و «عضویت ایران در ابتکار کمربند-راه» بیشترین تأثیر مستقیم را بر گسترش همکاری های علمی دو کشور دارند. دستاورد اصلی مقاله، تعیین سهم عوامل تأثیرگذار و نوع روابط بین این شبکه از عوامل و ارائه پیشنهاد هایی برای اولویت بندی آن ها با هدف ارتقای همکاری علمی بین دو کشور ایران و چین است.
از معنا شناسی تا هستی شناسی تمدن بر مبنای الگوی انسان شناسی حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تکیه بر روش تحلیلی-فلسفی همچنین روش «دلالت پژوهی»، پیامدهای انسان شناسی حکمی در تعریف و هستی شناسی تمدن مورد بررسی قرار گرفته است. ایده اصلی که در این مقاله بسط یافته و مبانی و لوازم آن مورد بررسی قرار گرفته است اینست که اگر انواع حیات های اجتماعی تجلی بخش گونه های مختلف انسان ها هستند؛ تمدن تجلی بخش انسانی «ذوابعاد» اما «تک شخصیتی» است. بر این اساس تمدن نوعی از حیات اجتماعی است که در آن اولا تمامی ابعاد وجودی انسان در قالب نهاد های اجتماعی اعم از نهادی های سیاسی، علمی، اقتصادی، هنری، آموزشی، نظامی، بهداشتی و ... فعلیت یافته باشند و ثانیا در تمام این نهاد های متکثر نوعی روح جمعی واحد و وحدت شخصیت حاکم و ساری باشد. این دو پایه تعریف تمدن با تکیه بر دو اصل انسان شناسانه «وحدت در کثرت» و «کثرت در وحدت» در حکمت اسلامی به لحاظ هستی شناسانه توضیح داده شده اند و در تطبیق برهانی این اصل بر حیات تمدنی از مبنای اصالت جامعه و لوازم آن بهره گرفته شده است. در ادامه مقاله در 10 فرع پیامدها و مزیت های این تعریف و هستی شناسی تمدن مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله انضمامی بودن این تعریف و مقایسه آن با سایر تعاریف تمدن و مزیت های آن در تبیین معنای «آرمان تمدنی»، «بینش تمدنی»، «نیرو های تمدنی»، «فرهنگ های تمدن ساز و تمدن سوز»، «رشد ارگانیک تمدن ها»، «ارتباطات تمدنی» و «سلوک تمدنی» مورد بررسی قرار گرفته است.
قدرت مدنی و راهبرد سیاسی – امنیتی: مطالعه موردی ژاپن در آسیای جنوب غربی و جنوب شرقی
حوزههای تخصصی:
قدرت مدنی از نظامی گری اجتناب می کند و از ابزارهای نرم برای دستیابی به اهداف خود بهره می گیرد. آلمان، ژاپن و اتحادیه اروپا به عنوان قدرت های مدنی در نظر گرفته می شوند. هدف این پژوهش بررسی راهبرد سیاسی –امنیتی قدرت مدنی با تاکید بر مقایسه راهبرد سیاسی – امنیتی ژاپن در آسیای جنوب غربی و آسیای جنوب شرقی است. سوال پژوهش این است که راهبرد سیاسی – امنیتی قدرت های مدنی برای دستیابی به اهداف خود به صورت عام و ژاپن به عنوان یک قدرت مدنی در آسیای جنوب غربی و آسیای جنوب شرقی، دارای چه ویژگی هایی است؟. نتایج نشان می دهد که قدرت های مدنی عمدتا به قدرت هژمون برای تأمین اهداف سیاسی- امنیتی خود اتکا می کنند. به همین خاطر است که ژاپن در آسیای جنوب غربی در قالب راهبرد انطباق، اهداف سیاست خارجی خود را پیگیری می کند و در آسیای جنوب شرقی تا 2010 در قالب راهبردی مشابه و از 2010 به بعد، به نظر می رسد در قالب راهبرد احاله مسئولیت مشارکتی با امریکا، اهداف سیاسی - امنیتی خود را پیگیری می کند؛ به همین خاطر گفته می شود در کنار موازنه نرم از ابزارهای مربوط به موازنه سخت نیز برای مهار چین بهره می گیرد. روش پژوهش مورد استفاده از نوع تطبیق نظریه با مورد و روش تحلیل کیفی مقایسه ای است.
احزاب سیاسی و حکمرانی امنیتی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
29 - 50
حوزههای تخصصی:
طرح الگوی حکمرانی امنیتی در چند دهه اخیر (مشارکت بخش های عمومی و خصوصی در کنار دولت برای تأمین امنیت) و فواید و آثار آن در کاهش هزینه های تأمین امنیت از سوی جامعه سیاسی، برخی از محققان امنیتی-سیاسیِ کشورهای مختلف را واداشته تا در مورد کم وکیف، راه ها، عوامل و بسترهای تحقق آن به تحقیق و جست وجو بپردازند. گرچه به لحاظ نظری و کاربردی، مطالعات اندکی در خصوص عوامل و بسترهای تحقق آن صورت پذیرفته، اما به نظر می رسد یکی از عوامل و بسترهای مهم تحقق این امر در جوامع سیاسی مختلف (ازجمله ایران)، توسعه احزاب سیاسی و نقش آفرینی آن ها در این مهم باشد. این نوشتار باهدف بررسی نقش احزاب در تحقق حکمرانی امنیتی و با طرح سؤال از مناسبات این دو، بر این فرض است که احزاب سیاسی با کارویژه هایی همچون افزایش مسئولیت پذیری، فرهنگ سازی، ایجاد هماهنگی بین دستگاه ها و نهادهای تأمین امنیت (به عنوان بسترهای تحقق حکمرانی امنیتی)، ازیک سوی، و افزایش مشارکت بخش های خصوصی و عمومی، تجمیع منابع تأمین امنیت، ارتقاء سیاستگذاری ها و تصمیمات غیرمتمرکز و غیره (به عنوان شاخص های حکمرانی امنیتی)، ازسوی دیگر، در تحقق الگوی حکمرانی امنیتی نقش بسزایی دارند. نوشتار حاضر، علاوه بر دست یافتن به نتایج فوق از رهگذر روش تبینی-علی و با رویکرد ساختار-کارگزار، دارای نوآوری های نظری و تطبیقی برای تحقیقات مرتبط در آینده و نیز کاربست آن برای کارگزاران سیاسی-امنیتی خواهد بود تا از رهگذر آن، مسائل امنیتی و شیوه های تأمین ان را با نگاهی نو و عملیاتی جست وجو کنند.
راهبردهای کنش گری رسانه در مدیریت افکار عمومی از منظر مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
73 - 96
حوزههای تخصصی:
کنش گری رسانه ابزاری برای مدیریت افکار عمومی جامعه می باشد، که به وسیله آن جامعه می تواند مسیر سعادت پیروزی و یا شقاوت شکست را کسب نماید. در رابطه با تأثیرپذیری افکار عمومی توسط رسانه اندیشمندان زیادی مباحثی را مطرح نموده اند. سؤال قابل طرح اینکه از منظر مقام معظم رهبری مدیریت افکار عمومی جامعه نیازمند چه راهبردهایی برای کنش گری رسانه می باشد؟ روش به کارگیری در این پژوهش تحلیل مضمون خواهد بود. یافته های پژوهش همچون: مهندسی اخبار جهت کنترل افکار عمومی، تصویرسازی غلط رسانه ای عامل انحراف افکار عمومی، ضعف ما در تولید محتوای مناسب و مانند آنها حکایت از این دارند که از منظر رهبر انقلاب ضرورت دارد رسانه ها در جمهوری اسلامی در دو کلان راهبرد سیاسی اجتماعی و محتوایی عملیاتی به تولید راهبردهای کنش گری بپردازند، که در صورت توجه افکار عمومی جامعه اسلامی در مسیر صحیح مدیریت خواهد شد.
علامه طباطبایی و لیبرالیسم؛ تطبیق و نقد مبانی و شیوه های مواجهه عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۳۲-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی، با تکیه بر مبانی عقلانی و وحیانی فرهنگ اسلام شیعی، با آراء و گفتمان های رقیب و معارض عصر خود، ازجمله لیبرالیسم به مواجهه نظری و عملی پرداخت. این پژوهش در صدد است، با مراجعه به منابع مکتوب و اسناد و آثار علامه طباطبایی، روش توصیفی و تحلیلی، دو نوع مواجهه ایشان با جریان لیبرالیسم را تحلیل و ارائه کند. ایشان در این مواجهه از واقع گرایی هستی شناختی، اصل تشکیک وجود و اصل علیت از مبانی هستی شناختی؛ کارآمدی ابزارهای معرفت ازجمله حس و عقل و وحی، از مبانی معرفت شناختی و دوساحتی بودن انسان، فطرت و سعادت از مبانی انسان شناختی با ارائه دقیق و نظام مند بهره برداری می کند و در مواجهه عملی، با تشکیل حلقه های فکری و علمی همچون: حلقه تفسیر قرآن کریم و ...، اشاعه آموزه های قرآن، سنت و حکمت در این اجتماعات، به سوی اهداف علمی و اعتقادی مطلوب خود گام برداشته است.
کلان الگوهای حکمرانی در ایران معاصر؛ عبور از حکمرانی پادشاهی به نوآیین حکمرانی بر پایه فنون رؤیت پذیری و کنترلی (از عباس میرزا تا امیر کبیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
223-259
حوزههای تخصصی:
ترسیم وضعیت الگوی حکمرانی و نسبت آن با زیست در ایرانِ قبل از جنگ های ایران و روس و مسیر بعد از آن، از دو کلان الگوی حکمرانی و از دو عقلانیت که در شیوه ، گستره و ابژه اعمال قدرت متفاوتند، حکایت دارد. برای تبیین این دو الگو، تلاش شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به کمک اسناد، فرآیند حکمرانی را از زاویه پرسش «چگونه حکومت کردن» در چارچوب حکومت مندی فوکو بررسی و نسبت زیست و سیاست و شکل گیری عقلانیت جدید حکمرانی در ایران را دنبال کنیم. بر این اساس این پژوهش بر مبنای پرسشِ «تکوین و استقرار سازوکارها و فنون جدید حکمرانی در ایران پس از جنگ های ایران و روسیه، چگونه و در چه فرایندی صورت گرفت و چه تأثیری بر نسبت زیست و سیاست و شکل گیری صورت بندی نوآیین حکمرانی در ایران داشته است؟» در پی اثبات این است که «با آگاهی از ناتوانی حکمرانی مبتنی بر آیین پادشاهی، اصلاح گران با ایجاد فنون و نهادهای جدید، به مرور جامعه را در معرض دید قدرت قرار داده، با کنترل و هدایت جمعیت، نوآیین حکمرانی را بنا نهادند». بر این اساس در یک کلیت، از جنگ های ایران و روس، دو استراتژی در اداره قلمرو قابل شناسایی است؛ استراتژی سنت قدمایی پادشاهی بر پایه تکلیف گرایی الهی- سیاسی و استراتژی نوآیین حکمرانی بر پایه فنون جدید که هر کدام با توجه به شیوه اعمال قدرت، گستره اعمال قدرت و ابژه کنترل دو صورت بندی متفاوت از پیوند زیست و سیاست را برجای گذاشته اند.
Investigating the relationship between Instagram and Telegram on the security and social trust of the fourth generation (A case study of users aged 16 to 19 years old in District 12 of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the special features of Instagram and Telegram and the newness of this phenomenon, many people in the society have not gained the opportunity or ability to know this space in detail and their lack of proper familiarity with this space, influence in the political, social, and economic fields. , has followed culture and security for them. Therefore, in this research, the relationship between the use of Instagram and Telegram with the security and social trust of users has been investigated. The method of this research is descriptive correlation type. The statistical population of the research included 16-19-year-old users in the 12th district of Tehran, and the statistical sample size was determined to be 380 people based on Cochran's formula. The survey data collection method and the data measurement tool was a researcher-made questionnaire. The findings of the research showed that the amount and history of using Instagram and Telegram is effective on security and social trust. Meanwhile, the correlation of social and cultural content on security and social trust is positive and significant, and the correlation between economic and security content with security and social trust is negative and significant. The relationship between the political content of Instagram and Telegram with trust and social security is not significant. Finally, virtual media has had an impact on the security and social trust of Tehran users.
Islam Sociology as a Novel Approach in the Sociological Sciences (With Emphasizing on a Critical Reinterpretation of the "Sociology of Religion")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The distinction between "Religion" and "Religiosity culture and religious beliefs in the sensory and phenomenological perspective" has sociological significance and demonstrates a distinct pattern of sociology. The present study in the first section with critically approaches to the "Sociology of Religion" explains the inadequacy of its conceptual and perceptual organization in explaining sociological relationships of religion, with an emphasis on the inherently reductionist and methodological nature of this prevalent discipline. To this aim, the author explains that a "Correct understanding of religion - especially Islam - can be considered as a foundation that influences the existing understanding of sociology of religion" and examines the relationship between religion and society from a distinct perspective compared to the prevailing literature worldwide, highlighting the distinction of this approach compared to the intradisciplinary literature, which mainly involves an essentialist and fixed perception of religion and religious society in the dominant intellectual-religious traditions in the Islamic world. The author argues in this field with an "Ijtihadi" and "Intra-religious" approach about the combined and creative role of "Social Traditions of God" with "Faith and distinctive characteristics of Islamic spirituality" in constructing a new identity for society. By referring to the idea that "When people take steps towards God and the kingdomin a planned manner, they become closer to each other and a global community takes shape," it reaches a new level of religious and Islamic society. In fact, forming the institutions with common and distinct featuressuch as mosques, pilgrimage, and recently the Arbaeen of Imam Hussein (AS) in relation to the historical and glorious experience of the Islamic community in Medina shows that the Islamic society is a society established on justice and fairness, which follows its principles by creating sensitivity towards "Perceptive and Cognitive" levels, "Moral and Inclination" values, and "Behavioral and Action" aspects, within the framework of "Faith and Righteous Deeds."
The Uprising of 1920, the Ruḥaniyyat (Clergy) and Arab Nationalism in the Entry of Iraq into the New Era(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The uprising of 1920 in Iraq is the most important historical, political and social event of current Iraq in entering the new era. Some of the analyzes under the concept of secularism have introduced this uprising as a national and secular uprising. Another part of the analysis has presented a religious and Islamic analysis of this uprising using the concept of political Islam. In this article, an attempt has been made to show the ineffectiveness of these discourses in analyzing and understanding events such as the 1920 Iraqi uprising by contextualizing the concepts of nationalism, secularism, political Islam and related concepts. From this point of view, the image presented in the form of these analyzes of the 1920 Iraqi uprising is therefore neither secular nor under the concept of political Islam that can be understood, interpreted and analyzed. Even as some are trying to include it under the incompatible concept of Islamic nationalism, they have also suffered a kind of confusion in understanding it. This uprising shows the ineffectiveness of these concepts in understanding the socio-political phenomena of the Islamic world. In this regard, an attempt has been made to show the importance of the 1920 Iraqi uprising in the foundation and deconstruction of the dominant concepts and paradigms in the political field. Also, the power and potential of this uprising in creating new models of politics and governance in the geographical border between concepts and dualities such as secularism and theocracy will be highlighted