
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی (پژوهش های گفتمان تمدنی انقلاب اسلامی)
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال 4 پاییز و زمستان 1403 شماره 8 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
مهمترین بخش هر نظریه علمی سازه مفهومی است که نظریه بر آن بنا شده است. شناخت این مفاهیم و درک جایگاه آنها در نظام معنایی نظریه به شناخت و تبیین ظرفیت های نظریه کمک می کند. مفهوم امت از مفاهیم پرکاربرد در نظریه مقاومت است. اینکه ظرفیت های تمدنی مفهوم امت در شبکه مفهومی نظریه مقاومت چگونه معنابخشی می شود؟ پرسش اصلی این مقاله است. برای پاسخ به این پرسش از چهارچوب روش شناسی بنیادین تکوین نظریه های علمی استفاده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که مفهوم« امت» از مفاهیم انتزاعی نظریه مقاومت است، که با قید انضمامی « اسلام» در مقیاسی تمدنی معنابخشی می شود و برای امتداد یافتن در اجتماع از سه مفهوم عملیاتی بهره می گیرد که هر سه مفهوم از ظرفیت و کارکرد تمدنی برخوردار هستند. این سه مفهوم عملیاتی عبارتند از؛ 1 مفهوم « پیوند ولایتی»؛ که رابطه امام و مأموم در امت اسلامی را به تصویر می کشد و ظرفیت قابل توجهی در شبکه سازی رهبری تمدن نوین اسلامی دارد. در طول تاریخِ مقاومت همه الگوهای عملیاتی مقاومت متکی به پیوند ولایتی بودند.2 مفهوم «تجمیع قدرت»؛ این مفهوم در مقابل دو مفهوم تجزیه و تفویض قدرت قرار می گیرد و به صورت قابل توجهی تضمین کننده شبکه قدرت در تمدن نوین اسلامی است 3 مفهوم «منافع امت محور»؛ این مفهوم جهت دهنده منافع فردی، صنفی و ملی است و به تبیین مزایا، محاسن و مطلوب های می پردازد که تمدن نوین اسلامی برای تشکیل و بقا خود به آن نیازمند است.
درآمدی بر الگوی مدیریت راهبردی دانش در تراز تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل و ارائه یک الگوی جامع برای مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی می پردازد و بر اهمیت این مدیریت به عنوان ابزاری کلیدی در تحقق تمدن نوین اسلامی تأکید می کند. در عصر حاضر، انقلاب اسلامی با چالش های پیچیده و متنوعی مواجه است که نیازمند یک رویکرد منسجم و مبتنی بر دانش است. در این راستا، دانش های وارداتی غربی که بر مبانی مادی و غیرالهی بنا شده اند، قادر به تأمین نیازهای واقعی انقلاب اسلامی نیستند. از این رو، ضرورت تولید و مدیریت دانش هایی که ریشه در اصول توحیدی و اسلامی دارند، امری حیاتی به شمار می آید. این پژوهش با استفاده از روش های کیفی، داده های مربوط به بیانات رهبر معظم انقلاب و ادبیات مدیریت دانش را مورد بررسی قرار می دهد. الگوی پیشنهادی شامل سه بعد اصلی است: تولید دانش، توزیع دانش و کاربست دانش. این ابعاد به گونه ای طراحی شده اند که به تحقق اهداف کلان انقلاب اسلامی، از جمله خودسازی، جامعه سازی و تمدن سازی یاری رسانند. علاوه بر این، الگوی مدیریت راهبردی دانش شامل سه رکن کلیدی می شود: ارکان جهت ساز، قابلیت ساز و اجرایی. این ارکان نه تنها به هدایت و توسعه ظرفیت های لازم برای تولید و توزیع دانش کمک می کنند، بلکه بر اجرای مؤثر این دانش در تراز انقلاب اسلامی تأکید دارند و به هم افزایی و انسجام در فرآیند مدیریت دانش می پردازند. نتیجه گیری مقاله نشان می دهد که برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی و توسعه تمدن نوین اسلامی، مدیریت راهبردی دانش باید به طور جامع و منسجم با مبانی اسلامی عمل کند. این مدیریت نه تنها باید به تولید دانش های نوین بومی بپردازد، بلکه باید از تجربیات گذشته نیز بهره برداری کرده و این دانش ها را به طور مؤثر در سطوح مختلف اجتماعی و فرهنگی به کار گیرد. با اتخاذ این رویکرد، می توان به آینده ای روشن و پایدار برای جامعه اسلامی دست یافت.
تمدن نوین اسلامی ، راهبرد عبور از تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی رویارویی با تمدن غرب یکی از مسائل مهمی است که اندیشمندان اسلامی را به تفکر واداشته است. به ویژه بعد از بیداری اسلامی این تکاپوی فکری در جهان اسلام شدت یافته است و هنوز هم این موضوع معرکه آراست. این نوشتار در پی پاسخ به این مسئله است که راه عبور از تمدن غرب چیست؟ نوع پژوهش از نظر هدف توسعه ای، و از نظر روش، توصیفی – تحلیلی است. در گردآوری داده ها نیز از روش های اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ما باید در قامت تمدنی به مواجهه با تمدن غرب برویم و از آن عبور کنیم. برای عبور از تمدن غرب، ابتدا باید به غرب شناسی انتقادی روی آورد؛ همان گونه که غرب نیز با شرق شناسی به شناخت شرق و تمدن های شرقی از جمله تمدن اسلامی رسید. در گام بعد باید افول و انحطاط تمدن غرب را، که هم خود غربی ها و هم شرقی ها به آن پی برده اند، گفتمان سازی کرد و تمدن غرب را به عنوان تمدن رقیب از صحنه کارزار کنار زد و الگوی جایگزین ارائه کرد. در این میان، بهترین الگو تمدن نوین اسلامی است که نقطه آغاز آن با انقلاب اسلامی ایران بود.
فراترکیب پیشران های توسعه سیاسی در مناطق چند قومی ایران بسترساز تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع قومی و نحوه تعامل نهاد دولت با تکثر فرهنگی از دیرباز به عنوان یکی از مسائل اصلی جامعه ی ایرانی مطرح بوده است. پژوهش حاضر در تلاش است تا با روش فراترکیب به شناسایی پیشران های توسعه سیاسی در مناطق چندقومی ایران به عنوان بسترساز تمدن نوین اسلامی بپردازد. جستجو در پایگاه semantic scholar با کلید واژه های"توسعه سیاسی"، "توسعه قومی" و"قومیت" نشان داد که تعداد 356 مطالعه ی معتبر منتشر شده در مجلات علمی کشور وجود دارد. براساس پروتکل Prisma، تعداد 66 مقاله علمی جهت انجام فراترکیب با استفاده از نرم افزار maxqda12 در سبد تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از مطالعات مبنا مبتنی بر مولفه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی بود. براین اساس پیشران های توسعه ی سیاسی در مناطق چندقومی ایران شامل نوزده بعد و 48 شاخص بود. همچنین پیشران های توسعه سیاسی برای ساخت تمدن نوین اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری شامل سیزده بعد و 25 شاخص بودند. با بررسی این شاخص ها در مولفه های مختلف، فراترکیب «مدارا، عدالت و همگرایی سیاسی با تاکید بر هویت اسلامی ایرانی» به عنوان پیشران توسعه سیاسی در مناطق چندقومی ایران عنوان گردید و کارویژه آن در «بصیرت افزایی سیاسی و حکمرانی مطلوب اسلامی با احترام به اصل وحدت در کثرت» بیان شد.
بررسی مفهومی نقش و رابطه تمدن و تجدد در کتاب «تنبیه الامة و تنزیه الملة»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تنبیه الامه و تنزیه المله" اثری است که در دوره انقلاب مشروطه توسط آیت الله محمدحسن نائینی غروی نگاشته شد. هدف اصلی کتاب، نفی استبداد و ارائه ادله صحت حکومت مشروطه بر پایه شیعه است. از لابلای مطالب عدیده کتاب، علی رغم اشاره پراکنده به تمدن و تجدد،جایگاه و رابطه آن دو در نقد و نفی استبداد و تایید و تأکید بر مشروطیت واضح نیست، از این رو، تعریف دو مفهوم تمدن و تجدد و سنجش اولویت و ارجعیت آن مسأله ای است که مقاله حاضر در پی رمزگشایی از آن است به علاوه، توضیحات نائینی درباره تمدن و تجدد، زوایای جدیدی از تفکر او را نمایان می سازد .با بررسی کتاب، نگاه آیت الله نائینی به ارجاع تمدن یا تجدد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تأثیر این دو در اثبات حقانیت مشروطه را بررسی می نماید. این ارجاع به تمدن یا تجدد به عنوان یک استدلال قوی در اثبات حقانیت حکومت مشروطه برجسته می شود. یافته مهم این بررسی نشان می دهد که ارتباط محکمی بین تمدن و تجدد با دانایی وجود دارد. همچنین، هر نوع شکست و ناکامی سیاسی-اجتماعی را به بی عملی و بی علمی باز می گرداند .
بررسی اندیشه تمدنی شهید بهشتی در بُعد فقهی-سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن سازی نوین اسلامی از مفاهیم مطرح در دوران معاصر هست که به دنبال نوسازی تمدن اسلامی بر پایه آموزه های اسلامی است. انقلاب اسلامی ایران را می توان یکی از گام های عملی در جهت تحقق این هدف دانست. از بنیانگذاران و پشتوانه های فکری این انقلاب، آیت الله بهشتی است. با این حال، اندیشه های ایشان از بُعد تمدن سازی نوین اسلامی هنوز واکاوی و بررسی نشده است. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که ایشان در بعد اندیشه ای به عنوان یک شخصیت سیاسی و فقهی برجسته، چه نگاهی به تمدن نوین اسلامی داشته و اندیشه های ایشان در رابطه با تمدن سازی نوین اسلامی، چه مؤلفه ها و ویژگی هایی داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد اگرچه شهید بهشتی به صراحت در خصوص تمدن اظهار نظر نکرده است؛ اما بر اساس آثار علمی به جای مانده و نیز مبارزات انقلابی ایشان میان اندیشه و عمل ایشان با مؤلفه های تمدن سازی نسبت های معناداری وجود دارد. ایشان در بُعد نظری با توجه به مطالعات فلسفی خود، قائل به تبیین فلسفی از سیاست توحیدی بود و اندیشه سیاسی حکومت در اسلام و مصادیق حاکمیت در آن را از جنبه سیاسی تمدن سازی نوین اسلامی مورد توجه قرار داده است. در بُعد فقهی عمده تلاش شهید بهشتی معطوف بر تبیین فقهی اصل ولایت فقیه به مثابه نظریه غایی حاکمیت شیعه در عصر غیبت بوده است. در بُعد عملی نیز شهید بهشتی از پیشتازان تمدن سازی اسلامی از منظر سیاسی در زمان حیات خود بوده است؛ به گونه ای که ضمن ایجاد نهادهای مدنی در نظام اسلامی به پیاده سازی فقه سیاسی اسلام در جامعه اقدام کرده اند.
قوام بخشی متقابل اخلاق و تمدن در گفتمان اخلاقی امام علی(ع)؛ با تأکید بر کرامت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق از مهم ترین مقولاتی است که بشر همواره در مسیر زندگی اش به آن محتاج بوده است. مسئله این پژوهش بر ارتباط میان اخلاق و تمدن استوار شده است. برای تببین ارتباط میان این دو متغیر، گفتمان اخلاقی امام علی (ع) به عنوان معیار قرار گرفته شده و این سوال طرح می شود که بر مبنای گفتمان اخلاقی امام علی (ع)، اخلاق چگونه به دست یابی به تمدن منتج می شود. به نظر می رسد، بر مبنای گفتمان اخلاقی امام علی (ع)، اخلاق با تأمین کرامت انسان ها، امکان دست یابی به تمدن را فراهم می آورد و میان اخلاق و تمدن نیز رابطه قوام بخشی متقابل برقرار است؛ یعنی جامعه با دست یافتن به سطحی از تمدن، به سطح بالاتری از اخلاق نائل خواهد شد و بر سایر عرصه ها نظیر حقوق بشر اثر خواهد نهاد. کرامت انسان نه تنها به خودی خود یک حق اساسی است، بلکه پایه واقعی حقوق اساسی را تشکیل می دهد. دستاورد پژوهش حاضر این است که اساس و محور اخلاق اسلامی، کرامت نفس است؛ زیرا بدون توجه به کرامت انسانی، هر نوع اخلاق و تربیتی رنگ می بازد. گفتمان اخلاقی حضرت علی(ع) مؤید حفظ کرامت انسانی بوده و شاخص هایی مانند عدالت در همه ابعاد اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برابری در انسانیت، پرهیز از ظلم، مسئولئیت پذیری، انتقادپذیری از جمله شاخص های آن می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی بسیج در شکل گیری تمدن جدید اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیج مستضعفین که یکی از معماری های اثرگذار امام خمینی(ره) می باشد، به عنوان نهادی جهادی در همه عرصه های گونان نقش آفرینی می کند که در دفاع مقدس، دفاع از حرم و برنامه های گوناگون انقلاب اسلامی اثرگذار بوده و الگوی مناسبی برای کشورهای جبهه مقاومت اسلامی ارائه داده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش مشارکت اجتماعی بسیج در شکل گیری تمدن نوین اسلامی با روش آمیخته انجام شده است. ابتدا در دیدگاه های مقام معظم رهبری تمدن سازی بسیج به شکل تحلیل مضمون و با روش کیفی انجام شد و سپس با روش کمی مشارکت اجتماعی بسیج با شاخص های خودباوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سابقه عضویت در بسیج مطالعه شد. در روش کیفی نمونه با اشباع نظری به دست آمد جامعه آماری پژوهش، همه اعضای بسیج سپاه خلخال بوده که با استفاده از فرمول کوکران 367 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. روش نمونه گیری پژوهش از گونه خوشه ای و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که روایی آن صوری با نظر جامعه شناس ها و روش شناس ها به دست آمده است و پایایی آن برای متغیرهای پژوهش از 811./. تا 930/. بوده است در بخش کیفی 23 مضمون پایه در 6 مضمون سازمان دهنده به مضمون مرکزی نقش بسیجیان تمدن ساز ارتباط یافت که انتظارهای از بسیج از سوی فرمانده معظم کل قوا است. نتایج بدست آمده کمی برای مشارکت اجتماعی نشان داد، میانگین مشارکت اجتماعی بسیجیان خلخال در حد متوسط بوده است. تحلیل فرضیه های پژوهش بیان می کند، احساس خودباوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سابقه عضویت در بسیج، نقش معناداری بر مشارکت اجتماعی اعضای بسیج در پیشرفت و ایجاد فضای رو به جلو و تمدن سازی دارند. شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری نشان داد بین داده های تجربی با مدل مفهومی پژوهش همخوانی بالایی وجود دارد. مقایسه انتظار و وضعیت شناسی نشان می دهد که بسبج در اندازه متوسط نقش تمدن سازی را با شاخص مشارکت با معرف های خودباوری، سرمایه های اجتماعی و... عضویتش انجام داده است برای ایفای نقش آرمانی باید بیشتر مجاهدت کند.
تبیین ماهیت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و توسعه بومی و جایگاه آن در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم توسعه در آموزه های آیت الله خامنه ای مغایر با مفهوم غربی توسعه می باشد.در آموزه های آیت االه خامنه ای الگوی پیشرفت ایرانی و اسلامی و توسعه بومی به جای مفهوم توسعه در مفهوم غربی آن بکار می رود چنین قرائت و خوانشی از توسعه در آموزه های آیت الله خامنه ای بدان جهت است که توسعه طبق معیار ها و الگوی غربی از منابع اومانیستی و سکولاریستی منبعث می گردد، در حالیکه الگوی پیشرفت ایرانی و اسلامی و توسعه مبتی بر معنویت گرایی و اتکا به مبانی فکری – فلسفی اسلامی است. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است که ضمن مفهوم شناسی توسعه و ابعاد آن، معنا و مفهوم توسعه،توسعه اقتصادی،سیاسی،فرهنگی و اجتماعی بر اساس دیدگاه های آیت الله خامنه ای،ماهیت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و توسعه بومی و جایگاه آن در اندیشه های آیت الله خامنه ای تبیین و مورد بررسی قرار گیرد. لذا در پاسخ به این پرسش تنظیم شده است که: طبق آموزه های آیت الله خامنه ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و توسعه بومی مبتنی بر چه جلوه و نشانگی و چه جایگاهی در آموزه های آیت الله خامنه ای دارد؟ فرضیه ای که در پاسخ به پرسش پژوهش مورد سنجش و آزمون قرار می گیرد، این است که: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و توسعه بومی مبتنی بر جلوه ها و نشانگی چون: معنویت گرایی، مردمی بودن،خانواده گرایی،عدالت و تامین اجتماعی و انطباق با مقتضیات بومی می باشد که بر مفهوم توسعه در مفهوم غربی آن رجحان واولویت دارد. لازم به یاد آوری است که پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر تحلیل داده ها،کیفی است. از منظر چگونگی گرد آوری داده ها، اسنادی است. پژوهش حاضر از منظر ماهیت، توصیفی- و تحلیل داده ها و یافته ها می باشد. پژوهش حاضر از الگوی نظری توسعه بهره برده است.
ارائه الگوی ایرانی اسلامی کارآفرینی از دیدگاه آیت الله خامنه ای مبتنی بر تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای درحال تحول امروز، کامیابی از آن جوامعی است که بین منابع کمیاب و قابلیت های مدیریتی و کارآفرینی منابع انسانی خود رابطه معنی داری برقرار سازد. طبیعتا تحقق تمدن اسلامی و مسیر حرکت روبه جلو و توسعه همه جانبه زمانی امکان پذیر خواهد بود که با درک اهمیت کارآفرینی و ایجاد بسترهای لازم، منابع انسانی به دانش و مهارت کارآفرینی مولد تجهیز شود تا با استفاده از این توانمندی ارزشمند، سایر منابع جامعه به سوی ایجاد ارزش وحصول رشد و توسعه، مدیریت و هدایت گردد. گسترش روحیه کارآفرینی و تربیت و پرورش کارآفرینان در جامعه اثر مطلوبی بر رشد اقتصادی و اجتماعی دارد. این پژوهش که یک پژوهش بنیادی از نوع توصیفی- اکتشافی است، تلاش شده بر مبنای روش «تحلیل مضمون» در مطالعات بنیادین، متناسب با روش شناسی تحقیق، عوامل و مشخصه های الگوی «کارآفرینی ایرانی اسلامی» را از دیدگاه آیت الله خامنه ای ارایه نماید. تحقیق، متناظر به شناسایی و معرفی مضامین اصلی رویش یافته از درون داده ها با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری به صورت تمام خوانی تا رسیدن به اشباع، مورد مطالعه قرار گرفته است. از کدگذاری (مفهوم سازی) 284کد و مفهوم، 29 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون اصلی به نام «کارگرایی» «جهاد علمی» «مدیریت منابع» «آینده نگاری» و «مردم سالاری اقتصادی » در قالب «الگوی ایرانی اسلامی » شکل گرفت.