مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
کردهای سوریه
حوزههای تخصصی:
در پی وقوع درگیری بین نیروهای دولتی، سلفی ها و کردهای سوریه و درنهایت تشدید و تطویل بحران داخلی سوریه (2013-2011)، نقش و رویکرد کردهای سوریه در معادلات سیاسی این کشور مورد توجه زیادی قرار گرفته است. کردهای سوریه در حال حاضر کنترل سیاسی و اداری بیشتر مناطق کردنشین را در دست گرفته اند و در قالب دو جنبش «شورای ملی کردهای سوریه» و «شورای خلق غرب کردستان» در پی کسب آزادی و حقوق مدنی خود هستند. در این میان، بررسی واقع بینانه بودن خواسته های کردها با توجه به ظرفیت ها و دشواری های پیش روی آنها در تحولات آتی سوریه مسئله ای بسیار مهم است. واقعیت این است که در سال های پس از 2003 و با تثبیت جایگاه کردهای عراق در سطح داخلی این کشور، موجی از تقاضاها از سوی کردهای سوریه برای دفاع و ابراز هویت خود به نقطه حساسی رسیده است. اما در مسیر تحرک کردهای سوری برای کسب خواسته هایشان مانند اداره محلی مناطق و یا ایجاد منطقه فدرال در مناطق کردنشین مجموعه ای از دشواری های داخلی، منطقه ای و بین المللی وجود دارد. پیچیدگی های منطقه ای و الزامات بین المللی، اکنون موضوع کردها را به یک مسئله تبدیل کرده است. در مقاله حاضر، راه حل های احتمالی این مسئله وارسی می شود و بر این پرسش تمرکز می کنیم که با توجه به مجموعه ای از پتانسیل ها و دشواری های سخت افزاری و نرم افزاری، کردهای سوریه کدام یک از گزینه های ادغام، خودمختاری و استقلال را در پیش دارند؟ طبیعی است که پردازش و آزمون هریک از سناریوها مستلزم الگویی مناسب و داده های گوناگون و جدید است. بر همین اساس از «الگوی سنجش وزن اقلیت های قومی» بهره خواهیم گرفت تا این فرضیه را مورد آزمون قرار دهیم که قابلیت های سخت افزاری و نرم افزاری کردهای سوریه در کنار ملاحظات امنیتی قدرت های دخیل در امور سوریه، مانع استقلال و نیز باعث کم رنگ شدن احتمال خودمختاری کردهای سوریه شده و آن ها را به سمت خوشه ای پرتوان در قالب جمهوری عربی سوریه سوق می دهد
تحلیل مواضع روسیه در قبال کردهای سوریه پس از تحولات 2011(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درخواست کردها برای کسب استقلال یکی از عوامل تنش زا در درگیری های قومی خاورمیانه است. کردها عمدتاً در چهار کشور ایران، سوریه، عراق و ترکیه ساکن هستند و از دیرباز تاکنون با دولت های مرکزی این کشورها منازعاتی طولانی را تجربه کرده اند. از کردها به عنوان بزرگ ترین ملت فراموش شده و یا به عنوان بزرگ ترین قوم فاقد دولت یاد می شود. سقوط رژیم صدام در عراق و همچنین تحولات پس از رویداد 11 سپتامبر 2011 در منطقه خاورمیانه، فرصتی تاریخی را برای ابراز وجود کردها و پیگیری مطالبات تاریخی آن ها، به ویژه در عراق، سوریه و ترکیه، فراهم ساخته است. بدیهی است که این ابراز وجود، با واکنش هایی از سوی دولت های مذکور همراه خواهد بود و قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای نیز بر اساس منافع و راهبردهای خود، در این زمینه موضع گیری خواهند کرد. مقاله حاضر به بررسی مواضع یکی از مهم ترین قدرت های فرا منطقه ای، یعنی روسیه، در قبال کردهای سوریه می پردازد. سؤال محوری این پژوهش، این است که «روسیه در قبال کردهای ساکن در سوریه، بعد از تحولات 2011، چه مواضعی را اتخاذ کرده است؟» پس از بررسی و تحلیل وضعیت کردهای سوریه و چیستی و چرایی مواضع روسیه در قبال مطالبات استقلال طلبانه آن ها، یافته های مقاله نشان می دهند که روسیه در جریان بحران سوریه، ضمن تلاش در جهت حداکثری کردن نفوذ و منافع خود در منطقه خاورمیانه، به دنبال آن است که از تجزیه متحد دیرینه خود، یعنی سوریه، جلوگیری کند و بر این اساس، در عین حمایت از کردهای سوریه در نبرد با داعش، سیاست خود را بر مبنای ممانعت از دست یابی آن ها به استقلال، قرار داده است. روش تحقیق در این مقاله، از نوع توصیفی–تحلیلی است و تحلیل داده ها نیز بر اساس نظریه بازی ها صورت گرفته است.
تبیین علل تغییر رفتار حزب عدالت و توسعه نسبت به کردهای ترکیه بر اساس نظریه پیوستگی جیمز روزنا
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 نگاه تازه ای به مسئله کردها در ترکیه شکل گرفت. در مدت زمامداری این حزب تا سال 2014 روند رسیدن به یک صلح نهایی با کردها در مسیری دنبال می شد که بسیار امیدوارکننده بود؛ اما از این سال به بعد به یکباره جریان صلح و حل مسئله کردها روندی معکوس به خود گرفت و ناآرامی در بسیاری از مناطق کردنشین را به همراه آورد. سوال اصلی پژوهش این است که علل تغییر رفتار حزب عدالت و توسعه نسبت به کردها پس از سال 2014 چه بود؟ فرضیه پژوهش بر افزایش قدرت اردوغان و سوق یافتن وی به سمت اقتدارگرایی تاکید دارد. برای انجام این پژوهش از نظریه جیمز روزنا و روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد اگرچه اقتدارگرایی اردوغان پس از سال 2014 و راه یابی حزب دموکراتیک خلق ها به پارلمان این کشور در بوجود آمدن این وضعیت نقش برجسته ای داشته است اما نمی توان نقش عوامل خارجی در این باره را نادیده گرفت. ظهور داعش و قدرت گرفتن کردهای سوریه در بخش های شمالی این کشور و ناامیدی از روند پیوستن به اتحادیه اروپا ازجمله عوامل مهم خارجی در این خصوص می باشند. لذا طبق نظریه پیوستگی جیمز روزنا دو متغیر فرد و نظام بین الملل بیشترین تاثیر را بر رفتار دولت ترکیه نسبت به کردها گذاشته است.
مناطق کردنشین شمال سوریه، شیفت پارادیماتیک گفتمانی (گفتمان هویتی به گفتمان ژئوپلیتیکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی ساختار سرزمینی در شرق و شمال سوریه ، متعاقب حملات گروههای تروریستی ، منطقه ای با عنوان کردستان سوریه در نقشه های جغرافیایی ظاهر و کردهای سوریه با پیوند هویت و سرزمین ، گفتمان پر قدرتی را در شمال سوریه بوجود آورده اند که از آنها کنشگری فعال ، خلق نموده است . ایجاد گفتمان ملی گرایانه و تبدیل آن به یک گفتمان ژئوپلیتیکی ، این واحد جغرافیایی را به یک کنشگر قابل اعتنا برای میدانها و خرده میدانهای مستقر در بازی بحران سوریه تبدیل نموده است . بنابراین ناسیونالیسم هویتی کردهای سوریه ، یک گفتمان ژئوپلیتیکی را برای آنها از طریق سازه های قلمروئی بوجود آورده است .این تحقیق ضمن واکاوی و جریان شناسی کردها در فضای بحران سوریه با روشی تحلیلی/ توصیفی و با استعانت از نظریه هویت و سرزمین ، در پی نشان دادن کنش هویت خواهانه و ژئوپلیتیکی کردهای سوریه در مناطق شمالی این کشور با استعانت از مبنای نظری ، فضاهای تجزیه شده و قلمرو خواهی ژئوپلیتیک، می باشد . یافته های تحقیق نشان می دهد که بدنبال بحران سرزمینی حاصل از شوک ژئوپلیتیکی توسط گروه تروریستی داعش و النصره ، کردهای سوریه ، یک تشکل قوی هویت طلب را در شمال سوریه بوجود آورده اند که این رویکرد از گفتمان هویتی و برجسته نمودن دال هویتی شروع و به یک گفتمان سرزمینی و ژئوپلیتیکی ، تبدیل گشته است ، گرچه این روند هویت خواهی همواره توسط ترکیه و عملیاتهای مانند ، سپر فرات ، شاخه زیتون و چشمه صلح ، مورد تهدید قرار گرفته ، ولی انچه که محسوس و مشهود است ، خیزش هویتی مولفه ای به نام کردهای سوریه در یک جغرافیای هویتی به نام کردستان سوریه است.
علل واگرایی کُردهای خاورمیانه در عصر داعش (عراق و سوریه)
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
1 - 23
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی علل واگرایی کُردهای خاورمیانه درعصر داعش پرداخته است. تحرکات داعش در عراق و سوریه فرصت بی نظیری برای استقلال خواهی کُردها فراهم کرد، اما حوادث مطابق خواست کُردها پیش نرفت. سوال اساسی این تحقیق علل واگرایی کُردها در فضای داعش و پس از آن است؟ یافته های تحقیق بیانگر این است که کُردهای سوریه در فرصت داعش ، به صورت خودمختار اداره مناطق کُردنشین را در دست گرفتند. در عراق نیز حکومت اقلیم کردستان عراق توانست به خواست خود مبنی بر کنترل کرکوک جامعه عمل پوشانده و همچنین طرح «استقلال کردستان عراق» را پیاده کنند. اما این اقدام با عقب نشینی نیروهای کُرد از کرکوک و از نتایج همه پرسی بی نتیجه ماند. در سوریه نیز با اشغال بخشی از مناطق کُردنشین توسط ترکیه ، طرح خودمختاری کُردی در وضعیت مبهمی قرار دارد. فرضیه این پژوهش بر این استوار است که مهم ترین دلایل شکست کُردها در همگرایی را باید در اختلافات داخلی میان احزاب و نخبگان حزبی از یک سو و مخالفت کشورهای منطقه با استقلال خواهی کُردها جستجو کرد. ضمن اینکه مخالفت آمریکا و دیگر قدرت های جهانی را نیز باید به دلایل فوق افزود. تحقیق حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و در چارچوب واقع گرایی نئوکلاسیک به بررسی این موضوع پرداخته است.
تصویر سازی ژئوپلیتیک آمریکا در شمال سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
229 - 254
تصویر سازی ژئوپلیتیک مفهومی بسیار گسترده تر از بازنمائی کشورها در خصوص مأموریت های ملی، تحدید قلمروئی و کدهای ژئوپلیتیک کشورها می باشد که با سطوح تهدید سرزمینی و هویتی جهان آشوب زده، این مفهوم در سیاست های خارجی کشورها، برجسته تر می نماید. در این راستا، هویت و اسطوره های ملی ایالات متحده آمریکا که بر پایه " دیگری " ترسیم شده است، تصویر سازی ژئوپلیتیکی این کشور را در مناطق مختلف جهان بوجود آورده است. اشغال عراق و حوادث مترتب بر آن مانند ظهور گروههای تروریستی در خاورمیانه، حضور متعارض آمریکایی ها در منطقه را رقم زد. عقب نشینی از مناطق شمال و شمال شرق سوریه و انفعال در برابر عملیات هایی مانند شاخه زیتون و چشمه صلح ترکیه در اکتبر 2019، نمودی از تصویر سازی ژئوپلیتیک ایالات متحده آمریکا در حوزه های غیر استراتژیک می باشد. مبنای نظری این تحقیق تصویر سازی و گفتمان ژئوپلیتیک تاریخی آمریکا است که با واکاوی تاریخی از ساختار گفتمانی و ژئوپلیتیکی این کشور، دلایل حضور و تناقض گفتمانی این تصویر سازی در شمال سوریه و عقیم بودن گفتمان تاریخی آن را ترسیم می نماید.
تحلیل راهبرد امریکا درقبال کردهای سوریه براساس نظریه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۳
115 - 137
حوزههای تخصصی:
هم زمان با شروع بحران داخلی در سوریه، بازیگران داخلی، منطقه ای و بین المللی با رفتار و اقدامات خود، جهت گیری های مختلفی را در رابطه با این کشور که ازلحاظ ژئوپلیتیک (جغرافیای سیاسی) و ژئواستراتژیک اهمیت خاصی در غرب آسیا برخوردار است، درپیش گرفتند. امریکا نیز به عنوان یک ابرقدرت و با منافع جهانی تلاش کرد تا با رویکردی مداخله گرایانه در بحران سوریه هم بتواند منافع امریکا و هم منافع متحدین منطقه ای خود را تأمین کند. این کشور ابتدا با حمایت از مخالفین عرب سوری سعی در براندازی رژیم اسد و ضربه زدن به متحدان آن داشت. با درخواست قانونی دولت سوریه برای ورود ایران و روسیه به این کشور و برهم خوردن توازن قدرت در سوریه، امریکایی ها در رسیدن به اهداف اولیه با شکست روبه رو شدند. ضعف و شکست مخالفین عرب در برابر دولت سوریه و متحدان آن، امریکایی ها را به سمت نزدیکی به کردها سوق داد تا بتوانند با استفاده از نیروهای کردی، منافع خود را در سوریه تأمین کنند. پرسشی که در این مقاله مطرح می شود این است که راهبرد و اهداف امریکا درجهت نزدیکی به کردها در پرتو تحولات سوریه، مبتنی بر چه مؤلفه هایی است؟ فرضیه ای که جهت پاسخ به پرسش اصلی مطرح می شود بیان می دارد که سیاست خارجی امریکا درقبال کردهای سوریه با رویکردی عقلانی، درراستای برهم زدن توازن قدرت به ضرر ائتلاف ایران روسیه و سوریه، محور مقاومت و جلوگیری از زیاده خواهی های ترکیه، طرح ریزی شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه صورت گرفته است. داده های پژوهش حاکی از این امر است که نزدیکی امریکا به کردها از زمان ائتلاف تا سال 2019، درجهت ایجاد موجودیتی کردی و بهره گیری از آن برای مقابله با تهدیدات یادشده، با موفقیت همراه بوده است.