فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در قبال عراق نوین، شامل برنامه های متعددی بوده است؛ در عین حال از جمله برنامه هایی که کمتر بطور مجزا به آن پرداخته شده، برنامه ها و ابتکارات اقتصادی است. لذا هدف از این مقاله تبیین برنامه های اقتصادی در دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در عراق نوین می باشد. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال بود که «برنامه-های اقتصادی چه جایگاهی در دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در عراق نوین داشته است؟» یافته های پژوهش نشان داد که «اگرچه برنامه های اقتصادی فاقد جایگاه مستقل در دیپلماسی عمومی ج.ا.ا در عراق نوین بوده اند، اما کاربست کامل و مستقل آن ها، ظرفیت های گسترده منابع، بازیگران و فعالیت های اقتصادی را در خدمت اهداف دیپلماسی عمومی قرار خواهد داد.» این در حالی است که با عنایت به برخی حساسیت های فرهنگی و سیاسی در جامعه عراق و از سوی دیگر نیازمندی های اقتصاد این کشور، توجه و استفاده بیشتر از برنامه های اقتصادی که حساسیت زایی کمتری دارند، از اهمیت و ضرورت مضاعفی برای دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در قبال عراق نوین برخوردار است. در این راستا برخی برنامه ها مانند بهره گیری از «صنعت گردشگری» و «کمک های توسعه ای» شناخته شده تر بوده، که البته تا حدودی با رویکردی شیعی و همچنین به عنوان منابع و برنامه های فرهنگی و سیاسی مورد توجه بوده اند. حال آنکه، پرداختن به این موارد ذیل عنوان برنامه های اقتصادی دیپلماسی عمومی، نقش مهمی در استفاده حداکثری از این ظرفیت ها دارد؛ زیرا این امر فرصت اجرای ابعاد بیشتری از این برنامه ها را ایجاد نموده و دستگاه های بیشتری را در این زمینه فعال می نماید.
بررسی و تحلیل فرهنگ سیاسی اساتید دانشگاه های دولتی مازندران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
9 - 27
حوزههای تخصصی:
شناخت نگرش سیاسی اساتید دانشگاه یکی از مسائل مهم برای برنامه ریزان سیاسی و اجتماعی و حتی اندیشمندانی است که دغدغه اصلاح امور کشور را دارند. نوشتار حاضر، با الهام از سنخ شناسی سیاسی آلموند و وربا در مورد فرهنگ سیاسی، فرهنگ سیاسی اساتید دانشگاه های دولتی استان مازندران را مورد بررسی قرار می دهد و از این رو، سوال اصلی پژوهش عبارتست از؛ نوع و میزان مشارکت اساتید دانشگاه های دولتی مازندران چگونه است؟ که برای این منظور از روش پیمایش و انتخاب نمونه های موردنظر، مطابق روش های علمی استفاده شده است که نتایج آن قابل تعمیم به کل اساتید دانشگاه های دولتی استان می باشد. بر اساس یافته های تحقیق که از 310 نمونه استخراج شده است، بُعد ادراکی فرهنگ سیاسی اساتید، در مقایسه با بُعد عاطفی و داوری از قوت بیش تری برخوردار است. از منظری دیگر یافته ها نشان می دهد که فرهنگ مشارکتی در مقیاس با فرهنگ تبعی و محدود از وسعت بیش تری برخوردار است و اساتید خواهان مشارکت فعال نه منفعل در مسائل سیاسی هستند. از این رو می طلبد که برنامه ریزان سیاسی و اجتماعی بستر را برای تحقق کرسی های آزاداندیشی فراهم کنند.
مؤلفه های قدرت نرم ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران (دولت یازدهم و دوازدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
185 - 211
حوزههای تخصصی:
قدرت نرم در بستر مؤلفه هایی در کشور هدف بازتولید می گردد. تعاملات زیادی در خصوص دامنه و گستره قدرت نرم کشور آمریکا در فضای مجازی در بسترهای متنوع در حال انتشار و در جریان است. برای فهم دقیق موضوع؛ مؤلفه های قدرت نرم در آمریکا را ابتدا به دودسته کلی جامعه گرا و نخبه گرا تقسیم کرده ایم: مؤلفه های جامعه گرا که هدف عمده آن ها مبتنی تغییر اجتماعی است و محصول آن را در فرآیندهای سبک زندگی افراد در جامعه مشاهده می کنیم. دسته دوم مؤلفه هایی هستند که حاکمیت و دولت آمریکا از طریق سازمان ها و وزارتخانه ها نقش اساسی در فرآیند کنترل، نظارت و اجرای آن را بر عهده دارند... این تحقیق در پی بررسی این سؤال هست که آمریکا از طریق مؤلفه های قدرت نرم خود در دولت یازدهم و دوازدهم (دوران ریاست جمهوری حسن روحانی) چگونه ایفای نقش نموده و نفوذ خود را تعمیق بخشیده است، فلذا فرضیه ایی که این موارد را در برمی گیرد عبارت است از اینکه؛ آمریکا به دلیل استفاده مطلوب از مؤلفه های قدرت نرم با اثرگذاری بر سطح آگاهی ها، تغییر سبک زندگی و افزایش مطالبات سیاسی در دولت یازدهم و دوازدهم موجب تقویت بسترهای بی ثباتی سیاسی و نفوذ در عرصه های سیاسی و فرهنگی گردیده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است.
طراحی الگوی محاسباتی اعتماد سیاسی به جمهوری اسلامی ایران با کمک داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
128 - 160
حوزههای تخصصی:
سنجش اعتماد سیاسی جهت ایجاد ثبات جامعه در رخدادها ضروری است. این پژوهش تلاش دارد الگوی محاسباتی اعتماد سیاسی را به کمک کلان داده های 1649 متغیر در حوزه های مختلف، برآمده از کنشگری شهروندان ایران مبتنی بر «کلان داده های مشاهداتی» به دست آورد. روش پژوهش، ترکیبی از روش کمی و کیفی (با غلبه روش کمی) است؛ ازاین رو ابتدا به بررسی مفهوم، ابعاد و متغیرهای اعتماد سیاسی مبتنی بر روش تحلیل اسنادی و با ابزار فیش برداری پرداخته شد. سپس مطابق سازه نظری مفهوم اعتماد سیاسی، متغیرهای مرتبط به کمک مصاحبه با خبرگان استخراج شده و آنگاه جهت تجزیه وتحلیل کلان داده ها، روش KDD مورد بهره برداری قرار گرفت. همچنین با کمک یادگیری ماشین دو روش تحت نظارت و بدون نظارت در داده کاوی تحلیل شده و با توجه به دو معیار ریسک کمتر و مطلوبیت بیشتر، بهترین الگوریتم انتخاب شد. با بررسی های انجام شده یادگیری با نظارت ذیل طبقه بندی و الگوریتم شبکه عصبی «Neural Net» بهترین مدل معرفی شد. سپس با ابزار IBM SPSS Modeler به «طبقه بندی» داده ها در چهار گام، غربال سازی، کشف داده های همبسته، نرمال سازی و مدل سازی صورت گرفت. لازم به ذکر است در مرحله مدل سازی ضرایب تأثیرگذاری 13 متغیر به دست آمده از مراحل گذشته، استخراج شده و نیز نسبت آن ها در شبکه عصبی مطابق تأثیر لایه های میانی (لایه های مخفی) بر اعتماد سیاسی مبتنی بر شبکه عصبی نشان داده شد.
بررسی مقایسه ای سیاست خارجی ترامپ و بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۷۲-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
روابط جمهوری اسلامی ایران با آمریکا در بیش از چهار دهه گذشته رابطه پرتنشی بوده و در این مدت آمریکا از هیچ تلاشی برای مقابله و تهدید ایران مضایقه نکرده و در دوره های مختلف الگوی رفتاری تعارضی آمریکا فراز و نشیب هایی داشته است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که سیاست خارجی ترامپ و بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران چه تفاوت و شباهت هایی داشته است؟ یافته های پژوهش با استفاده از روش مطالعه اسنادی و تحلیل گفتارها، مکتوبات و مواضع اعلامی هر دو رئیس جمهور و اطرافیان آنها در دولت و نهادهای فکری، بیانگر این است که تهدید و چالش بودن ایران برای منافع آمریکا و ضرورت مقابله با آن وجه تشابه در انگاره هر دو رئیس جمهور بوده ولی در رویکرد مقابله ای آنها تفاوت هایی وجود دارد که ترامپ رویکرد فشار حداکثری با هدف تغییر نظام و بایدن رویکرد متعادل تری را با هدف تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران دنبال کرده اند.
تعهدات مثبت دولت ها در حمایت از حقوق شهروندان در تفسیر دادگاه اروپایی از ماده ی 8 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
35 - 57
حوزههای تخصصی:
ماده هشت کنوانسیون اروپایی حقوق بشر یکی از جلوه های حمایت از حقوق اساسی و اولیه انسان ها محسوب می شود. کنوانسیون در این ماده دولت های عضو را از هرگونه دخالت غیرمجاز در چهار حوزه از حقوق اولیه شهروندان شامل زندگی خصوصی، زندگی خانوادگی، خانه و مکاتبات ایشان منع می کند. پژوهش حاضر که به روش توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی نگاشته شده است، به این پرسش اصلی می پردازد که آیا تعهد پیش بینی شده در ماده هشت کنوانسیون اروپایی حقوق بشر برای کشورهای عضو این کنوانسیون صرفاً از نوع یک تعهد منفی به معنای خودداری از هرگونه دخالت غیرمجاز است یا به موجب این ماده دولت ها از تعهدات مثبتی برای تضمین دسترسی شهروندانشان به این حقوق نیز برخوردارند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد ماده هشت کنوانسیون اروپایی حقوق بشر ماده ای است که از دو جنبه برخوردار بوده و علاوه بر پیش بینی تعهد منفی خودداری از دخالت غیرمجاز در حقوق چهارگانه مذکور در این ماده، تعهد مثبت انجام اقدامات لازم برای حمایت از این حقوق چهارگانه در مقابل دخالت های غیرمجاز را نیز برای دولت ها شامل می شود. بر این اساس دادگاه اروپایی حقوق بشر در مواردی که دولت های عضو از انجام تعهدات مثبت خود سرباز زنند، ایشان را به نقض کنوانسیون محکوم نموده است. بااین وجود، دادگاه اروپایی حقوق بشر در رسیدگی به دعاوی مربوط به شناسایی تعهدات مثبت برای دولت ها، با چالش چگونگی ایجاد موازنه و تعادل بین منافع عمومی جامعه و منافع فردی اشخاص روبه رو شده است.
نقش سردار قاسم سلیمانی در تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا
حوزههای تخصصی:
قدرت نرم به مثابه یکی از ارکان سیاست بین الملل در عصرحاضر جایگاه رفیعی یافته است؛ علت آن را می توان در کارآمدی و موفقیت قدرت نرم نسبت به اشکال کلاسیک قدرت(قدرت سخت) جستجو کرد. جمهوری اسلامی ایران نیز همانند سایر واحدهای سیاسی، نیازمند بازشناسی، تقویت و کاربست قدرت نرم است تا به این وسیله توان قدرت نرم ملی خویش را در سیاست بین الملل و مخصوصا منطقه غرب آسیا ارتقاء بخشد. در این میان نقش سردار حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک گفتمان مردم گرایانه و اندیشه های مبارزه طلبانه در راستای کانونی سازی فرهنگ شهادت و برجسته سازی قدرت نرم علیه نابسامانی های سیاسی و نظامی موجود در غرب آسیا در پیوند با تروریسم حائز اهمیت است، در همین راستا این مقاله درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به صورت کتابخانه ای و از روش تکنیک فیش برداری از اسناد و مدارک علمی، با بهره گیری از نظریه قدرت نرم به این پرسش اساسی پاسخ دهد که سردار حاج قاسم سلیمانی چه نقشی در تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا(خاورمیانه) دارد؟ بنابراین جامعه آماری با توجه به سطح مدیریتی سردار حاج قاسم سلیمانی، منطقه ای و فرامنطقه ای است؛ با این هدف که نشان دهد مکتب حاج قاسم سلیمانی در ابعاد مدیریتی- فرماندهی و نظامی، طبق منابع و عناصر قدرت نرم، تاثیرگذاری عمیقی در ارتقاء قدرت نرم ایران در منطقه غرب آسیا به عنوان نمونه آماری داشته است. نتیجه اینکه با بررسی مکتب شهید سلیمانی به عنوان مکتب جهان شمول و به عنوان یک الگوساز در دستگاه دیپلماسی کشور می تواند در جهت افزایش اقتدار کشور به عنوان یک ضرورت اساسی در جامعه امروزی مطرح شود
نظام تأمین نیاز؛ رویکردی میان رشته ای به حل مسائل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان حوزه اجتماع عموما و جامعه شناسان خصوصا متکفل مطالعه مسائل اجتماعی هستند. تلاش ها برای توصیف، تبیین و تجویز مسائل اجتماعی از آغاز جامعه شناسی نوین در قرن نوزدهم تاکنون ادامه داشته است. مکاتب متعددی در مغرب زمین منبعث از اندیشه های دوران مدرن در مواجهه با مسائل اجتماعی شکل گرفته و هرکدام از بعدی به مطالعه مسائل اجتماعی پرداخته اند. به رغم تمام نکات مثبث این رویکردها، ضعف بنیانهای معرفتی، سبب توفیق کم آنها در مقام نظر و عمل شده است. این مقاله به دنبال ارائه نگرشی مبتنی بر معارف متخذ از سنت اسلامی در مواجهه با آسیب های اجتماعی است. رویکرد نظام تأمین نیاز، مسائل اجتماعی را از این منظر بررسی می نماید. بر این اساس مسائل اجتماعی زاییده تلاش برای تأمین نیاز است. مادی شدن ارکان نظام تامین نیاز در دوران مدرن اصلی ترین عامل گسترش مسائل اجتماعی است. لذا تلاش ها برای حل مسائل اجتماعی باید در چارچوب احیای نظام الهی تأمین نیاز صورت پذیرد.
دیالکتیک دموکراسی و دولت سازی در عصر مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب مشروطه، تجدیدنظر جامعه (به عنوان مشروعیت دهنده) در مبانی مشروعیت رژیم استبدادی قاجار است؛ بحران مشروعیت در رژیم استبدادی قاجار، تغییر را در قالب بازسازی نظم جدید الزامی ساخت. ازاین منظر، انقلاب مشروطه کوششی بود برای تأسیس نوعی نظم مشروع که بتواند بر تناقضات بنیادین وضعیت وجودی انسان، تعارض میان «نظم» و «آزادی» فائق آید و از این طریق کالایِ «نظم سیاسی مشروع» را برای تداوم زیستِ اجتماعیِ مسالمت آمیز فارغ از وحشت عمومی تضمین نماید. بااین وجود، مشروطیت خود قربانی این تضاد بنیادین گردید و هرگز نتوانست میان نظم و آزادی توازن و تعادلی نهادین برقرار نماید. در پژوهش حاضر داده ها به صورت کتابخانه ای – اسنادی گردآوری و با استفاده از روش جامعه شناسی تاریخی، توصیف و با بهره گیری از «نظریه تعارض منافع و ارزش ها» تحلیل شده است. در این راستا، پژوهش حاضر، درصدد پاسخگویی به این سؤال است که چرا در دوران مشروطیت، دموکراسی و ثبات سیاسی به جای سازواری، در یک رابطه منفی و متعارضی قرار گرفته اند؟ فرضیه پژوهش مبتنی بر این ایده است که نهادهای سیاسی جدید (نظیر قانون اساسی، مجلس و احزاب) از کارآمدی لازم برای مدیریت منازعه میان سه چشم انداز مشروطه خواهان، چشم انداز سلطنت طلبان و چشم انداز شریعت طلبان برخوردار نبوده است و به تبع آن منازعه میان چشم اندازهای متعارض در خارج از چهارچوب های نهادی قانونی ادامه یافت و در سایه فقدان نهادهای سیاسی قدرتمند که از قابلیت حل منازعه و مدیریت تعارض منافع و ارزش ها میان چشم اندازهای متعارض برخوردار باشند، بی-ثباتی سیاسی در این دوران بر کشور حاکم و زمینه ساز بازتولید اقتدارگرایی شد.
ارائه مدل بازاریابی سیاسی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی: یک پویش کیفی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
157 - 191
حوزههای تخصصی:
ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺑﻪ ﺩﻟیﻞ ﺷﺘﺎﺏ ﺭﻭﺯﺍﻓﺰﻭﻥ در رشد تکنولوژی های ارتباطی و تاثیرگذاری آن بر همه جوانب زندگی و شکل گیری شرایط جدید ﺩﺭ صحنه سیاسی و اجتماعی در ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺩﻧیﺎ، بازاریابی سیاسی ﺍﺑﻌﺎﺩ ﺟﺪیﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺴیﺎﺭ ﭘیﭽیﺪﻩﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. به دلیل گستردگی این تغییرات ، به کارگیری نسل های نوین بازاریابی سیاسی ضرورت می یابد. ﺩﺭ ﭘ ﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿ ﺮ ی ک ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ کیﻔی ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﺪﻝ بازاریابی سیاسی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی کشور ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍیﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻨیﺎﺩ ﻣﺪﻝ ﺍﺷﺘﺮﺍﻭﺱ ﻭ کﻮﺭﺑیﻦ)۱۹۹۸ (ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺗﺎ ﺍﺷﺒﺎﻉ ﻧﻈﺮی ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺷﻮﻧﺪﮔﺎﻥ ﭘیﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺁﻣﺎﺭی ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﺍﺯ ﺧﺒﺮﮔ ﺎﻥ ﺩﺍﻧﺸ ﮕﺎﻫی ﻭ فعالان عرصه انتخابات و احزاب گزینش ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮﻉ 26 ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻋﻤﻘی ﻧیﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭیﺎﻓﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ. ﺍﺯ ﻣﺘﻦ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎ 2027 کﺪ ﺑﺎﺯ و 21 مقوله شناسایی شدند. ﺑ ﺮﺍی کﺪﮔ ﺬﺍﺭی ﺍﺯ ﻧﺮﻡﺍﻓﺰﺍﺭ Atlas TI ﻧﺴﺨﻪ 8 ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎ ﺷﻨﺎﺳ ﺎیی ﻭ ﻣ ﺪﻝ ﻣﻔﻬ ﻮﻣی ﭘ ﮋﻭﻫﺶ ﺗﺮﺳ یﻢ ﺷ ﺪ. پدیده ی محوری پژوهش " عقلانیت سیاسی به میانجی واقعیت های عینی " و راهبردها شامل: (تمایز و ضد تمایز، به اشتراک گذاری آگاهی و تعریف هنجار نرم ) و پیامدها (شامل: آگاهی های مدنی، حقوق شهروندی، توسعه سیاسی و انسانی، تکثرگرایی در قدرت و تقویت مردم سالاری) می باشد .
سقوط از ارتفاع دموکراسی؛ تحلیلی «توکویل»ی از دلائل افول آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
زمانی که در بیست ژانویه 2017، دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا وارد کاخ سفید شد، بسیاری از تحلیلگران و متفکران سیاست و فرهنگ این کشور آن را نشانه بارز ورود آمریکا به دورانی از انزوا و افول تلقی کرده و به استناد شرایط پس از یازده سپتامبر به این نتیجه رسیدند که نظم سیاسی در داخل و نظام سیاسی در خارج به مخاطره افتاده است. فرید زکریا، فرانسیس فوکویاما و تیموتی اسنایدر از جمله این چهره های مطرح هستند که باور دارند فهم دلایل شکل گیری ایدئولوژی ترامپیسم آن هم از دل میراث دموکراتیک این کشور نیازمند تأمل و بررسی جدی است. بر این اساس پژوهش حاضر در تلاش است تا با اشاره به واقعیات مطرح شده در سال های اخیر، و بکارگیری چارچوب نظری آسیب شناسی روانشناسانه و جامعه شناسی تاریخی به این پرسش مهم پاسخ دهد که از دیدگاه آلکسی دوتوکویل متفکر برجسته علوم سیاسی، چه عوامل و زمینه هایی در مدل دموکراسی آمریکایی یا میراث دموکراتیک این کشور وجود دارد که به زوال جایگاه آن در سده جدید کمک کرده است؟ نتایج به دست آمده از این پژوهش که مبتنی بر روش مطالعه اسنادی و رویکرد توصیفی تحلیلی این است که ایده دموکراسی به معنای یکسان سازی شرایط جامعه و ترویج این مدل به عنوان سبک زندگی سیاسی، با دامن زدن به عادات، افکار و هیجانات توده ای، بی اعتنائی به امور عمومی و تشدید ذره گرایی و... می تواند سبب افول و انزوای این کشور را فراهم سازد.
Analyzing the Turkish Islamist elites Attitudes about the Islamic revolution of Iran: change or countinuty(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to this research based on historical research methods, different conditions, and various events can lead to a change in the views of Turkish Islamist elites on the meaning of the Islamic revolution of Iran. The research shows that the dominant understanding of Iran's Islamic Revolution has changed in three different periods: In the first period, under the influence of the thoughts of Shariati and Imam Khomeini, the Islamic Revolution as a utopia; in the second period, under the influence of the Umm al-Qura theory and the Iran-Iraq war, the Islamic revolution as an model of Islamic governance; and in the third period, under the influence of the Syrian crisis, the understanding of Islamic revolution of Iran as a Shia revolution. In this third period, two main viewpoints appear: The first viewpoint understands the Islamic revolution as a Shia revolution from the beginning, and the second viewpoint, by dividing the history of the Islamic revolution of Iran into two eras, introduces the era of Imam Khomeini as the era of "Islamic revolution" and calls the era of Ayatollah Khamenei as the era of "Shia" revolution.
نگرشی نوین به مطالعه همگرایی منطقه ای: کردارگرایی و کاربست آن در مطالعات همگرایی اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگرایی منطقه ای از مهم ترین پدیده های بین المللی در جهان محسوب می شود که همواره در روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای از مجموعه ادبیات نظری خاص برخوردار بوده است. نظریاتی چون فدرالیسم،کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، نظریه ارتباطات و ... از جمله مهم ترین نظریه هایی هستند که به صورت خاص در پی تشریح چگونگی همگرایی منطقه ای در یک منطقه خاص هستند.«چرخش کرداری» و یا «کردارگرایی» یکی از آخرین دستاوردهای نظری در روابط بین الملل محسوب می شود که بسیاری از محققان اقدام به کاربست آن در مطالعات همگرایی منطقه ای کرده اند. مطابق مبانی اصلی این رویکرد نظری، پدیده های بین المللی برحسب «کردارهای» روزمره بین المللی تحلیل می شوند. هستی شناسی،معرفت شناسی و روش شناسی خاص و تکثرگرای این رویکرد نظری موجب شده است تابسیاری از محققان مطالعات اروپا از آن جهت تحلیل و بررسی چگونگی همگرایی در اروپا بهره جویند. به همین منظور، در مقاله حاضر برآنیم تا با تشریح این رویکرد نظری به کاربست آن در مطالعات همگرایی اروپا و توسعه آن بپردازیم. براین اساس، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که کردارگرایی چگونه بر توسعه مطالعات همگرایی در اروپا تأثیر گذاشته است؟یافته های نوشتار حاضر نشان می دهد که مطالعات مبتنی بر کردارگرایی درک سنتی تر و ادبیات نظری پیشینی از پویایی همگرایی اروپا را به چالش کشیده است. درحقیقت، کردارگرایی نسل جدید محققان مطالعات اروپا را وادار کرده است تا در رابطه با مفروضات اصلی اتحادیه اروپا تجدیدنظر کرده و فراتر از هستی شناسی و روش های وابسته به نظریه های موجود در روابط بین الملل به صورت عملی و با مطالعه میدانی از کردارها، عملکردها و فعالیت های اجتماعی روزمره در نهادهای وابسته به اتحادیه اروپا به مطالعه و تحقیق همگرایی در اروپا بپردازند.
فقه مشروطه: جستاری در زمینه های پیدایش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب مشروطه یکی از اتفاق های مهم تاریخ معاصر ایران است که تاثیرات چشم گیری در مناسبات سیاسی و اجتماعی رقم زده و تحولات عینی و ذهنی مهمی به دنبال داشته است. در این انقلاب نخبگان اعم از روشنفکران و علما نقش تعیین کننده ای ایفا کرده اند. از میان نخبگان مذهبی، طیفی از علما با نگاهی مثبت و تعامل گرایانه با دنیای مدرن، مفاهیم سیاسی جدید را که پایه های نظام سیاسی مشروطه را شکل می داد با بهره گیری از ظرفیت های مکنون در فقه سیاسی شیعه توجیه دینی کردند و چنان دستگاه فکری تولید کردند که از آن می توان با نام فقه مشروطه یا فقه دموکراسی یاد کرد. پژوهش پیش رو با استفاده از روش هرمنوتیک زمینه گرای اسکینر ضمن اینکه زوایای آشکار و پنهان این دستگاه فکری را بازخوانی می کند به دنبال پاسخ به این پرسش است که فقه مشروطه درون کدام زمینه های عملی و ایدئولوژیک متولد شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد زمینه ایدئولوژیک آن را متون دینی از یک سو و مفاهیم سیاسی جدید از سوی دیگر شکل داده است. درباره زمینه عملی این دستگاه فکری نیز می توان به استبداد حاکمان قاجار و انقلاب مشروطه بعنوان دو عامل مهم یاد کرد.
دیپلماسی دیجیتال ابزار قدرت سازی دولت ها باهدف تدوین راهبرد برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۷)
219 - 268
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین نقش دیپلماسی دیجیتال به عنوان ابزار قدرت سازی دولت ها است. رویکرد ترکیبی، ارائه مدل محقق ساخته با نگاه قدرت سازی رسانه های نوین و تدوین راهبرد این پژوهش را متمایز از غیر می کند مضاف براینکه محقق به انجام کامل تحقیق از طریق مجازی وفادار بوده است. از تکنیک دلفی برای شناسایی شاخص ها و از تکنیک دیمتل برای مدلسازی استفاده گردید. برای آزمون مدل اکتشافی و تحلیل میزان اثرات متقابل متغیرها از تکنیک حداقل مربعات جزئی استفاده شد. جمع آوری اطلاعات، تلفیقی از روش های اسنادی، میدانی و ابزار اندازه گیری پرسش نامه ساختارمند و در قالب طیف لیکرت و پرسشنامه آنلاین می باشد. جامعه آماری متشکل از دیپلمات ها، خبرنگاران و اساتید علوم سیاسی و ارتباطات، با حجم نمونه 15 نفر در بخش کیفی و 60 نفر در بخش کمی است که با نمونه گیری گلوله برفی مجازی انتخاب شدند. یافته ها نشان داد نقش رسانه های نوین، میانجی گری کامل انتقال قدرت به دیپلماسی است و این رسانه ها با ارتباط برخط میان کاربران، ارتباط سازی و شبکه سازی کرده و با کنشگری، تصویرسازی، عملیات روانی، روایت مطلوب خود را تولید و با جهت دهی و جریان سازی، موجب تقویت همگرایی کاربران شده و در نهایت با ایجاد حس تعلق موجب هویت سازی گردیده و برای دستگاه دیپلماسی فرصت سازی می کند.
بررسی نقش روزنامه های صدر مشروطه در شکست قیام (با تاکید بر چهار روزنامه حبل المتین، مساوات، صور اسرافیل و روح القدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
67 - 92
حوزههای تخصصی:
شکل گیری و پیروزی نهضت مشروطه در کنار همه ی تغییرات در جامعه ی ایرانی، تأثیرات فراوانی در حوزه ی ژورنالیسم و روزنامه نگاری برجای گذاشت. افزایش تعداد عناوین روزنامه ها و مجلات، گسترش موضوعات مورد توجه ژورنالیست ها، افزایش قابل توجه تعداد ژورنالیست های جامعه ی ایران و علاوه بر این ها، ورود محتوایی ژورنالیست ها به حوزه هایی که زمانی جزو خطوط قرمز جامعه ی ایرانی بود، همه و همه فقط بخشی از مفاهیم قابل بررسی در ارتباط با ژورنالیسم دوره ی مشروطه است. روزنامه نگاران در این برهه با استفاده از فضای باز سیاسی ایجادشده، قلم به نقد صریح و گاهی غیرمنطقی موضوعاتی گشودند که در ذهن جامعه ایرانی جزو خطوط قرمز محسوب می شد. نقد مبانی هویتی جامعه ی ایرانی، نقد ویژگی ها و شاخص های فرهنگی جامعه ی ایرانی، دامن زدن بر ناامنی اجتماعی و سیاسی، در وهله ی اول باعث فاصله گرفتن رهبرانی همچون شیخ فضل الله نوری و در وهله ی دوم توده ی مردم از روشنفکران و حتی نمایندگان مجلس شد. فاصله گرفتن مردم و رهبران بیش و پیش از همه چیز تأثیر مستقیم و مخرب خود را بر نهضت گذاشت و این نهال نوپا را بی مدافع رها کرد. در نوشتار حاضر تلاش شده است با نگاهی آسیب شناسانه به محتوای منتشر شده در روزنامه های مشروطه ی اول (تأکید بر چهار روزنامه ی صور اسرافیل، مساوات، روح القدس و حبل المتین) نقش آن ها در سرخوردگی مردم از ادامه ی قیام بررسی شود. برای این منظور از روش تحلیل محتوا استفاده شده است و پس از بررسی متون منتشرشده توسط این روزنامه ها در سال های مشروطه ی اول، تعداد و فراوانی مطالب منتقدانه ی آن ها محاسبه و نسبت این محتوا به کل محتوای منتشرشده بررسی شده است.
بررسی ماهیت دولت پاتریمونیالیسم تحصیلدار در دوره پهلوی دوم؛ (1342 تا 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
95 - 111
حوزههای تخصصی:
درباب ماهیت حکومت پهلوی دوم تاکنون نظریات مختلفی ارایه شده است که هر کدام از این نظریات از زاویه خاصی به تبیین ماهیت حکومت پهلوی دوم پرداخته است. هر نویسنده براساس برداشت خاص خود از اصلیترین ویژگی حکومت محمد رضا پهلوی نظریه خود را سازماندهی کرده است، برخی اقتصاد، برخی فرهنگ، برخی سیاست و برخی ویژگیهای اجتماعی را ملاک ارزیابی خود از ماهیت حکومت پهلوی دوم قرار داده اند. درهمین راستا تاکنون نظریات مختلفی برای تبیین ماهیت دولت پهلوی دوم از جمله نظریه پاتریمونیالیسم، استبدادشرقی، دولت مطلقه، دولت رانتیر، نظام سلطانی و...ارایه شده است .بااین وجود ماهیت این حکومت هنوز مورد مناقشه نظریه پردازان است، بنابراین نویسنده دراین مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که چه نظریه ای بیشترین قابلیت تبیین ماهیت دولت محمد رضا شاه دربین سالهای 1342تا1357را دارا میباشد؟درهمین راستا نگارنده معتقداست که هیچکدام از نظریات ارایه شده درمورد ماهیت حکومت پهلوی دوم به تنهایی نمیتوانند ماهیت دولت محمد رضا شاه را تبیین کنند، وکاربرد هر کدام از این نظریات به تنهایی دارای کاستی ها وضعف هایی می باشد.بنابراین با ارایه ی نظریه پاتریمونیالیسم تحصیلدار که تلفیقی از دونظریه پاتریمونیالیسم ودولت رانتیراست سعی دارد تا به تبیین چیستی حکومت پهلوی دوم بپردازد
نخبگان خاورمیانه ای، سوژه های برساخته نظم بین الملل اروپامدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
540 - 519
حوزههای تخصصی:
پس از امواج استقلال طلبی پساجنگ جهانی دوم، نظم بین الملل موجب ایجاد شکاف روزافزون میان کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته شده است. نخبگان سیاسی و فکری خاورمیانه نیز مانند دیگر مناطق کم توسعه جهان، به عنوان «سوژه هایی» که در پی ایجاد تغییر در موقعیت این کشورها در نظم جهانی و بهبود وضع آنها بودند، وارد کارزار شدند. این «سوژه ها» بیش از آنکه عاملیت مستقل داشته باشند، خود محصول گفتمان های اروپامدار به ویژه گفتمان نوسازی و توسعه و مارکسیسم بودند که نظم جهانی را تشکیل می دادند. هدف اصلی این مقاله پاسخ دادن به دو پرسش پژوهشی زیر است: 1. چگونه گفتمان های برآمده از نظم بین الملل اروپامدار قوام یافته اند؟ 2. چرا نخبگان ضداستعمار این منطقه با وجود مخالفت با چنین رویکردی، در نهایت زیر سیطره نگاه اروپامدار قرار گرفتند و به سوژه-موقعیت بدل شدند؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود که دیدگاه اروپامداری و شرق شناسی در میان نخبگان و روشنفکران خاورمیانه با وجود رویکرد ضداستعماری آنان به بازتولید رویه های اروپامدار در کشورهای منطقه منجر شده است. با استفاده از چارچوب نظری پسااستعمارگرایی به ویژه اندیشه های ادوارد سعید و گایاتری اسپیواک به تحلیل گفتمان نخبگان شرق اسلامی که از 1960 تا 1970 به دنبال جبران پس افتادگی بودند، می پردازیم. یافته های پژوهش نشان داد که حتی نخبگان ضداستعماری در این دو دهه، با همه تلاش های پیگیر خود حاملان نظمی شدند که در قالب گفتمان مسلط خود را آشکار می ساخت.
جهت گیری ها و فعالیت های روسیه، ایران و عربستان در جنگ یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور های قدرتمند، همواره خود را سزاوار مداخله در بحران ها می دانند تا از تهدید منافع خود جلوگیری کنند و منافع بیشتری را به دست آورند. منطقه غرب آسیا در معادله های قدرت هایی چون روسیه، عربستان و ایران جایگاه مهمی دارد و ارتباط میان غرب آسیا و این بازیگران، پیشینه دیرینه ای از کنش ها و واکنش های متقابل را شامل می شود. امروزه یمن از کانون های بحرانی فعال در غرب آسیا به شمار می رود و کنشگران متعددی در سطح های داخلی، منطقه ای و فرا منطقه ای برای به دست آوردن نتایج مطلوب، اقدام به نقش آفرینی در تحول های آن کرده اند. در این نوشتار می خواهیم با استفاده از رویکردی توصیفی- تحلیلی، بر پایه روش کیفی مقایسه ای و به کار گیری منابع کتابخانه ای، تشابه ها و تفاوت های سیاست خارجی تهدید محور روسیه، ایران و عربستان در برابر بحران یمن را بررسی کنیم. فرضیه مورد بحث این است که هر سه کشور، با نگرشی تهدید محور، در پی افزایش نفوذ منطقه ای، کاهش تهدید و موازنه سازی هستند. اما این هدف های مشترک، به استفاده از سیاست هایی متفاوت انجامیده است؛ در حالی که ایران، به اتحاد با انصار الله و حمایت از حوثی ها و در برابر، عربستان به مقابله با این جنبش برای بی اثر کردن نفوذ ایران و حفظ هژمونی خویش با جلوگیری از تسری موج انقلاب ها به مرز های خود اقدام کردند، روسیه میانجیگری و تلاش در بی طرفی و حفظ روابط مثبت با دو طرف درگیر، با هدف کنترل تنگه باب المندب و دریای سرخ را برگزید تا با حضور در جنوب یمن و درگیر نشدن در رقابت ایران و عربستان، منافع اقتصادی و اهداف اوراسیاگرایی خویش را تأمین کند.
قلمرو اصل مصلحت در برقراری روابط نظامی جمهوری اسلامی با کفار حربی از دیدگاه فقیه های معاصر شیعه با تأکید بر آراء فقهی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
147 - 172
حوزههای تخصصی:
از صدر اسلام تاکنون، روابط خارجی دولت اسلامی موردتوجه اولیای دین و فقهای اسلامی بوده و استنباط احکام روابط خارجی مسلمانان با غیرمسلمانان در لابه لای مباحث فقهی آنان ذکر شده است. در عصر حاضر، با پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی بر مبنای فقه شیعه، همواره یکی از چالش های روبه روی این حکومت، چگونگی و دایره برقراری روابط خارجی با دیگر دولت ها آن هم در نظم جدید جهانی بوده و هست؛ به خصوص در مواردی که ارتباط با برخی دولت های متخاصم ضروری می نماید. حال پرسش پژوهش حاضر این است که بر اساس استنباطات فقهی فقهای معاصر، علی الخصوص مرحوم امام (ره)، جایگاه اصل مصلحت در برقراری روابط نظامی با کافران (حربی و غیرحربی) و دشمنان دین چیست؟ فرضیه پژوهش نیز این است که بر اساس فقه پویای حضرت امام (ره) و برخی دیگر از فقهای معاصر، استنباطات جدید و برداشت های نوینی از منابع فقهی می توان ارائه داد که تصمیم سازی و تصمیم گیری حکومت اسلامی در برقراری روابط با دولت ها، حتی دولت های متخاصم را تسهیل می نماید.بر این اساس، پژوهش حاضر با روش پژوهشی توصیفی-تحلیلی به واکاوی منابع فقهی شیعه و نظرات فقهای معاصر، خصوصاً آراء فقهی حضرت امام خمینی (ره) پرداخته است. نتیجه آنکه بر اساس آرای فقهی حضرت امام (ره) در تعریف از ولایت مطلقه فقیه و اصل مصلحت، اساساً احکام روابط خارجی (ازجمله رابطه نظامی با دشمن) در حیطه تصمیمات حکومتی است و حکم قطعی و ثابتی ندارد و با توجه به مصلحت کشور و مردم، می توان حتی حکم اولیه به برقراری برخی روابط خاص مثل رابطه نظامی با دولت های متخاصم داد.