مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
زیست سیاست
حوزه های تخصصی:
همة هم و غمِ فوکو در کتاب تولد زیست سیاست پایان دادن به بسیاری از بدفهمی ها و سوءِتعبیرها از برخی از مفاهیم اندیشه سیاسی، برای مثال نئولیبرالیسم، است. آن چه فوکو در این کتاب پیش روی ما می نهد، بیش از آن که توصیف یا تفسیری از سیر تطور مکاتب سیاسی و فکری باشد، شرحی مبسوط از اصولِ کلیِ هستی شناختی، معرفت شناختی، و روش شناختی آن هاست. بنابراین، کتاب تولد زیست سیاست را باید در چهارچوب کلی نظریه فوکو در باب «گفتمان» ادراک کرد؛ نظریه ای که با ابتنای بر میراث فلسفیِ غنیِ گذشتگان مطرح می شود و اثری ژرف را در آیندگان باقی می گذارد؛ نظریه ای که از زاویه دیدی مبتنی بر «انتظام در پراکندگی» ارائه می شود و وحدت یک گفتمان را در ناهم پیوستگی و برهم کنش وجوه افتراق ابژه های آن جست وجو می کند.
زیست قدرت در اندیشه سیاسیِ فوکو، آگامبن، و نگری: از جامعه انضباطی تا جامعه کنترلی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول مفاهیم سیاسی و اجتماعی تابعی از تحول فرماسیون یا وضعیت واقعیِ نیروهاست. بر این پایه، می توان این ایده ها را در دستگاه نظری میشل فوکو مطرح کرد: مفاهیم برساخته فوکو، با ورود جامعه سرمایه داری به عصر اطلاعات، دست خوش تحول شده است. زیست قدرت، تقریباً، کلیدی ترین مفهومی است که با دگرگونی شرایط عینیِ اِعمال آن و با دگرگونیِ میدان واقعیت تولید سرمایه دارانه، از سوی طیف عمده ای از اندیشمندان، بازبینی و مجدداً شاکله بندی شده است. در این پژوهش، پس از مروری کوتاه بر پیشینه کاربرد مفاهیم زیست قدرت و زیست سیاست و معرفی دیدگاه های برخی از نظریه پردازان سنت انگلوامریکن، تلقی فوکو از این مفاهیم را مطالعه می کنیم. سپس، در بخش های دیگر این پژوهش، بر اساس اندیشه های جورجو آگامبن، آنتونیو نگری، و مایکل هارت، به بررسی گسست در سنت فوکویی مطالعات قدرت زیستی می پردازیم. در پایان، کاستی های اندیشه سیاسی و تاریخی فوکو را برمی شماریم و برای امکان یا امتناع کاربست روش شناسی ها و نظریه های وی در وضعیت استثناییِ پایدار یا وضعیت سرمایه داری اطلاعاتی واقعاً موجود ملاحظاتی را مطرح می کنیم.
شکل- زندگی در اندیشه جورجو آگامبن بازخوانی و نقد کتاب اجتماع آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم مهر و آبان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
هدف این مقاله، نقد و بررسی کتاب اجتماع آینده (The Coming Community) تألیف جورجو آگامبن، فیلسوف و نظریه پرداز معاصر ایتالیایی است. اثر مزبور یکی از متون برجسته در حوزه فلسفه سیاسی و اندیشه انتقادی است که در چارچوب سنت فکری چپ نو جای می گیرد. آگامین در این کتاب می کوشد با تفکر درباره زبان به درون سیاست نظری و عملی گام بردارد و از این طریق مفاهیم بنیادین سیاست غرب را به چالش بکشد و اجتماع آینده (موردنظر خود) را از دل تجربه ناب زبانی بنا نهد. به عقیده آگامبن نوعی شکاف و دوگانگی در سنت سیاسی و فلسفی غرب وجود دارد که ناشی از دوگانگی های «فونه» (صوت یا آوای طبیعی و حیوانی) و «لوگوس» (کلام دلالت گر انسانی)؛ حیات طبیعی (زوئه) و حیات مدنی و سیاسی (بیوس) و در یک کلام دوگانگی میان طبیعت و تمدن است. به نظر می رسد آگامبن به دنبال تعریف جدیدی از زیست سیاست (زندگی سیاسی) است تا از این طریق بتواند جایگاه طبیعت را در حیات مدنی و سیاسی بازیابد. آگامبن در این اثر، به تقدس زندگی سیاسی نمی اندیشد ومی کوشد تعلقات هویتی اشخاص رااز طریق سهیم کردن آن ها در تجربه زبانی و «تکینگی موجود هرچه یا هر طور» بازآفرینی کند#,
گفتمان ولایتعهدی امام رضا(ع) میان دو رویکرد «زیست قدرت» و «زیست سیاست»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
49-87
حوزه های تخصصی:
طرح موضوع ولایتعهدی امام رضا (ع) توسط مأمون عباسی، یکی از حوادث بسیار مهم تاریخی است که به شدت با مسئله امامت، حاکمیت و حکومت اسلامی مرتبط بوده و نیازمند تحلیل گفتمانی ویژه می باشد. دوره مأمون یک دورة استثنایی در تاریخ عباسیان است که با جریان های مختلف سیاسی اجتماعی و فرهنگی دینی روبرو بوده که نیازمند ظهور گفتمانی شده است که بر پایه «ولایتعهدی» مبتنی می باشد. این مقاله درصدد است تا «گفتمان ولایتعهدی» را به مثابه یک گفتمان مؤثر در طرح دیدگاه های مربوط به «سلطه» و «تدبیر» بر اساس رویکردهای «زیست قدرت» و «زیست سیاست» مورد تحلیل قرار داده و برخوردهای مأمون عباسی (رویکرد سلطه) و حضرت امام رضا (ع) (رویکرد تدبیر) را بر پایه آن و با روش «پدام» مورد ارزیابی قرار دهد.
« مشاهده» کلینیکی به مثابه عملی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
است. فیلسوفان تحلیلی « مشاهده » یکی از مباحث مهم و مناقشه برانگیز فلسفه علم عمل علم از منظرهای گوناگون این موضوع را مورد بررسی قرار دادهاند. آنان نشان داده اند آنچه که در امور طبیعی مشاهده می شود متاثر از اهداف و تجرب ههای پیشین مشاهد هگر م یباشد از این رو مشاهده متاثر از عوامل معرف تشناختی، معناشناختی، روانشناختی یا جامعه شناختی است. اما مشاهده تنها مورد توجه فیلسوفات تحلیلی نبوده است بلکه فیلسوفان قاره ای نیز بدان پرداخت هاند. یکی از این فیلسوفان میشل فوکو می باشد که در کتاب تولد کلینیک به چگونگی اُبژه مشاهد هشدن بدن انسان در پزشکی می پردازد. او نشان می دهد که علاوه بر عوامل تاثی رگذار بر مشاهده که توسط فیلسوفان تحلیلی بیان شده اند باید به این نکته توجه کرد که مشاهده اساسا فعلی سیاسی است. هدف این مقاله نشان دادن این وجه سیاسی برای مشاهده است. بدی نمنظور از آرای فوکو درای نباره استفاده می کنیم. گرچه فوکو در آثار گوناگون خود به این موضوع اشاره کرده است اما م ی توان گفت که مشاهده موضوع محوری در کتاب تولد کلینیک است. از ای ن رو با بررسی این مورد می کوشیم تا نشان دهیم که منظور از سیاسی بودن عمل مشاهده چیست . بدین گونه سعی م یکنیم تا نشان دهیم که فیلسوفان علم در بررسی های خود درباره مشاهده باید وجه سیاسی آ نرا نیز در نظر بگیرند.
تولد زیست فرهنگ در جهان در حالِ شدن به سوی «چرخش روانی» و بنای «جامعه شناسی سیاسی روانکاوانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
679 - 697
حوزه های تخصصی:
نویسنده مفهوم «جهان در حالِ شدن» را جایگزین «جهانی شدن»نموده و با صورتبندی رهیافت «زیستْ فرهنگ»، درصدد شرح فنون و سازوکارهای قدرت برای اداره فرد و جمعیّت در قرن بیست و یکم است. به زعم وی، به موازات تکامل تکنولوژی و بسط تاریخی تمام عیار آن، حکومت بر انسان بیش از آنکه از طریق زیستْ سیاست و تکنولوژی بدن باشد؛ فراتر از آن، از طریق زیستْ فرهنگ و تکنولوژی روان خواهد بود. نویسنده زیستْ فرهنگ را امتداد زیستْ سیاست و شیوه نوین حکومتداری تعریف کرده و بر آن است که، قدرت با ترکیب تکنولوژی با استراتژیها و تکنیک های پیچیده روانکاوانه، «تکنولوژی روان» را برساخته و با به کار انداختن بی وقفه آن، همزمان به «انشعاب و تعلیق بزرگ فکر» و «بازآفرینی فزاینده در روان آدمی» روی آورده و با مرکزیت بخشیدن به لذّت بدن و لذّت مصرف، به تأسیس اقتصاد سیاسی آرشیتکتونیک (معماری گونه) و اداره فرد و جمعیّت می پردازد. نویسنده،ضمن بازتعریف «امر سیاسی» (به مثابه قدرت با ماهیت تکنولوژیک و معطوف به روان)، حرکت به سوی«چرخش روانی در رشته سیاست» و بنای«جامعه شناسی سیاسی روانکاوانه» را پیشنهاد، و دلایل و نتایج آن را شرحداده است.
بررسی تبارشناختی نسبت «ادبیات» و «تربیت» در تجدد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۸۸)
۱۴۱-۱۷۵
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت تاریخی خاصی است که در آن نسبتی تازه میان «متون ادبی» و «تربیت ملت» برقرار شد و صورت بندی متفاوتی برای «ادبیات» رقم خورد. برای رسیدن به این منظور از روش تبارشناسی استفاده شد. از منظر تبارشناختی، پدیده ها ذاتی فراتاریخی ندارند و در پی رخ دادهای تاریخی و در درون مناسبات پیچیده قدرت برساخته می شوند. یافته های پژوهش نشان می دهد، «شعر» و «تربیت» در گفتمان قرون میانی تعریف، کارکرد و صورت بندی خاصی داشتند و در پیوند با سازوکار قدرت وصولگر و ساخت سلسله مراتبی جامعه، نسبتی با یکدیگر می یافتند. مواجهه حاکمیت قاجار و جامعه ایران با بحران های متعددی همچون جنگ، وبا و قحطی، قدرت وصولگر را با مانع مواجه کرد. با فعال شدن سازوکار های جدید قدرت (انضباطی و زیست سیاست) و شکل گیری پیش فرض برابری، ساخت سلسله مراتبی جامعه آرام آرام سست شد و مسئله تعلیم و تربیت عمومی همچون راه نجات دولت و ملت مسئله مند شد. صورت بندی گفتاری نقد ادبی، «خلقیات مردم ایران» و «متون ادبی» را به ابژه تبدیل و نسبتی تازه میان این دو برقرار کرد. دراین میان، مجموعه ای از متون و موقعیت های اجتماعی متفاوت ذیل دال واحد «ادبیات» گرد آمدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که با تغییر سازوکارهای قدرت در دوره قاجار، گسستی اساسی در هستی تاریخی ایرانیان پدید آمد و نسبت های تازه ای میان امور برقرار شد؛ «ادبیات» و «تربیت» تعریف، کارکرد و مفصل بندی تازه ای یافتند و نسبتی تازه با یکدیگر برقرار کردند.
آگامبن و فوکو: حاکمیت یا قدرت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۲
195-215
حوزه های تخصصی:
فلسفه سیاسی آگامبن تاثیر عمیقی از اندیشه های سیاسی میشل فوکو پذیرفته است. آگامبن نیز همچون فوکو سیاست معاصر غربی را نوعی زیست سیاست می داند که زندگی (زیست) را ابژه خود قرار داده است. اما با وجود این نظر مشترک و تأکید آگامبن به اینکه در راستای تصحیح و تکمیل اندیشه های فوکو گام بر می دارد، به نظر می رسد که اختلافات عمیقی نیز میان ایشان وجود دارد. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که دیدگاه دو متفکر درباب قدرت و زیست سیاست چگونه است و چطور می توان پذیرفت که اندیشه سیاسی آگامبن در راستای تفکر سیاسی فوکو قابل تعریف است؟ لذا با بررسی دو مفهوم زیست قدرت و زیست سیاست در آثار این دو متفکر روشن خواهد ساخت که خاستگاه نظریه سیاسی آگامبن دقیقاً در دل تحلیل های فوکو نهفته است هرچند از نظر آگامبن، نمونه های عینی زیست قدرت در قرن بیستم، یعنی دولت های مدرن و مخصوصا نازیسم، نشان می دهند که زیست قدرت و حاکمیت چنانکه فوکو و دیگرانی پنداشته اند از هم جدا نبوده بلکه از ابتدا قرین هم بوده و این ویژگی در قرن بیستم به اوج خود می رسد. بدین روی تصحیح و تکمیل اندیشه های فوکو منطقاً آگامبن را وادار به بازگشت به خوانش حقوقی قدرت می کند اما این بار در بستر زیست سیاست.
صور خیال؛ اسطوره و دولت مقتدر در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
173 - 216
حوزه های تخصصی:
ایران در سا ل های بعد از انقلاب مشروطه به ویژه در سال های 1297 به بعد با پدیده دولت ضعیف مواجه شد. دولت ضعیف برآمده از بحران سیاسی ناشی از تداخل کارکردی نظام سلطنتی از یکسو و نظام جدید التاسیس مشروطه از سوی دیگر بود. این مساله باعث فرسایش پایه ها و بنیان های دولت برای اعمال اقتدار می شد. این وضعیت را بحران پارلمانتاریسم در ایران نیز تشدید می کرد. در این دوران تاریخی، الگوی «مذاکره و چانه زنی» به همراه چگونگی «بحث و مجادله درون ساختاری» عامل تشدیدکننده بحران سیاسی محسوب می شود. ساخت سیاسی در دوران گذار از بحران برپایه «اثر اسطوره ای»، «امر خیالین» و «دولت گرایی» شکل گرفته و به گونه تدریجی بازتولید شد. ضرورت شکل گیری دولت قوی و فرآیندهای معطوف به دولت گرایی در مرحله اول ناظر به در انحصار قرار گرفتن قدرت بکارگیری زور و در مرحله دوم سیطره و تسلط بر حوزه های اقتصادی و اجتماعی بوده است. مقصود از امر خیالین توانایی تولید تصاویر زیبایی شناختی و غیر زیبایی شناختی است و اثر اسطوره می باشد. پرسش اصلی مقاله آن است که «اثر اسطوره» و «امر خیالین» چگونه باعث استقرار، پیدایش و استمرار دولت گرایی در دوره پهلوی اول شده است؟ فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که نخبگان سیاسی موثر در امر قدرت توانستند از طریق تولید و بازتولید تصاویر در حوزه تخیل و به نمایش گذاشتن آن در حوزه عمومی زمینه شکل گیری دولت گرایی در ایران را به وجود آورد. دولت گرایی با نشانه هایی از نوسازی اقتصادی، اقتدار ساختاری و توسعه دولت مدرن امکان پذیر گردید.
تاثیر گفتمان های سیاسی در شکل گیری جوامع طردشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
37 - 58
حوزه های تخصصی:
نگاه انتقادی در جغرافیای سیاسی به نقد تئوری های گفتمان فضایی قدرت در جهت رهایی بخشی می پردازد. در دو قرن اخیر، نگاه فلسفی سلطه بر طبیعت، راه استثمار طبیعت و به تبع آن، استثمار انسان های دیگر را رقم زده است. گفتمان زیست سیاست حکومت ها می تواند، با به انقیاد کشیدن زیست انسان، شرایطی را به وجود آورد که وضعیتی تحت عنوان «اردوگاه » و «هموساکر »، ایجاد شود. گرچه این دو واژگان در دنیای امروز، در تحقیقات زیست محیطی دیده نشده است، اما از نگاه جورجیو آگامبن ، مادامی که وضعیت زیست هر جامعه ای، ریشه های تشابه با برداشت او از مفهوم هموساکر و اردوگاه داشته باشد، می توان از این واژگان در جهت توصیف منطقه بهره برد. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا امکان سنجی تعمیم دیدگاه نظری آگامبن مبنی بر تبلور حیات برهنه در دنیای امروز، در یک محیط خاص جغرافیایی، تحت تاثیر گفتمان های سیاسی زیست محیطی حاکمیت ممکن است؟ روش تحقیق در این پژوهش با توجه به ماهیت نظری آن، توصیفی تحلیلی است و این مقاله با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای پیرامون نظریات آگامبن و جغرافیدانان سیاسی متاثر از او، در حوزه های «زیست سیاست » ، اردوگاه، «حیات برهنه » و هموساکر گردآوری، بررسی و تحلیل شده است. در یافته های این پژوهش، چگونگی بازتولید فضاهای جغرافیایی تحت تاثیر گفتمان های فضایی قدرت، در محیط طبیعی با تعریف واژگان اردوگاه زیست محیطی و هموساکر زیست محیطی نشان داده شده است.
زندگی برهنه، مسخِ واقعیت و خشونت در پسران نیکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مفاهیم «مسخِ واقعیت» و «خشونت» و تأثیر آن بر «دیگری نژادی» می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره گیری از نظریات منتقدانی نظیر باتلر و ژیژک و تمرکز بر موضوعاتی نظیر «خشونت آشکار/سوبژکتیو»، «خشونت پنهان/ ابژکتیو» و «سوگ» در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که ساختار سیاسی آمریکایی، علی رغم داعیه دموکراسی و تساوی، از چه روش هایی در راستای حفظ ساختار سنتی آپارتاید استفاده می کند؟ بدین منظور، رمان پسران نیکل ( 2019)، اثر کلسان وایت هد بررسی می شود تا با تمرکز بر انواع خشونت و روش های «مسخِ واقعیت» به چگونگی حذف تدریجی «دیگری نژادی» و درنتیجه حفظ سلسله مراتب قدرت بپردازد. چنین استدلال می شود که اعمال پدیده «مسخِ واقعیت» علیه «دیگری نژادی»، نسخه افراطی «زیست سیاست» فوکویی است؛ چراکه همانند «زیست سیاست»، در این پدیده نیز قتلِ «دیگری نژادی» از سوی غرب با مصونیت قضایی همراه است؛ با این تفاوت که در پدیده «مسخ واقعیت»، ماهیت وجودیِ «دیگری نژادی» از همان ابتدای امر انکار می شود: یعنی، «دیگریِ» غرب ابتداً با مکانیسم های بازنمایی، از رده «انسانیت» خارج و سپس به «مرگ مدنی» دچار می شوند، به طوری که گویا هرگز فردی نبوده که زنده باشد تا قربانی جنایتی شود. درچنین حالتی، «دیگری» با کمترین هزینه سیاسی و درنتیجه بدون «سوگ» از اجتماع حذف می شود. گستردگی این امر، دال بر تقلیل یافتگی مفهوم «انسانیت» و خشونت عمیق ساختاری در عصر حاضر است.
تحلیل پیامدهای سیاست زیستی در بین زنان متاهل 18 تا 40 سال شهر رشت( تابستان 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
669 - 690
حوزه های تخصصی:
در ایران با توجه به روند کاهش جمعیتی ، عنصر اصلی گفتمان حاکم بر سیاست جمعیتی، افزایش جمعیت است. میزان موفقیت سیاستهای جمعیتی در هر کشوری من جمله ایران، به میزان هژمونیک شدن آن در جامعه هدف بستگی دارد.این مطالعه به منظور بررسی زیست سیاست بین زنان متأهل 18 تا 40 سال شهر رشت به روش کیفی و بر پایه تحلیل قدرت فوکو صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که گفتمان حاکم بر سیاست جمعیتی در ایران در ارتباط با زنان مورد مطالعه به دو طریق یعنی سوژه ساختن زنان در برابر نظام پزشکی و نظام فرهنگی توانست زمینه اعمال قدرت زیست سیاست بر آنها و هژمونیک شدن خود را فراهم سازد. در عین حال باید توجه داشت که صرف اعمال قدرت از طریق نظام پزشکی در این گفتمان باعث هژمونیک شدن این نوع زیست سیاست در بین زنان مورد مطالعه نمی گردد؛ چرا که در بین آن دسته از زنان متاهلی که در برابر این نوع از زیست سیاست مقاومت کرده اند و بر روی فرزند آوری کمتر تاکید داشته اند کماکان ابژه بودن در برابر نظام پزشکی مشاهده می شود.
پیوند زیست سیاست با گفتمان های جهانی: لیبرالیسم، توتالیتاریسم، امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
323-346
حوزه های تخصصی:
تفسیری از لیبرالیسم، توتالیتاریسم و امنیت به مثابه گفتمان زیست سیاسی، هدف این مقاله است. هدف گفتمان، تولید سوژه مورد نظر است که در معیارها و الگوهای روزمره مشاهده و قابل کنترل باشد. مسئله اصلی متن حاضر، آشکارسازی چگونگی پیوند گفتمان های موجود و پیوند آن با زیست سیاست و سیاست بدن است. چگونگی تلاقی این گفتمان ها با سیاست بدن آنچنان گسترش یافته است که شامل بخش زیادی از نظریه ها و متون مختلف در قرن بیستم می شود. کاوش در این اندیشه ها نشان می دهد که گرایش ها و اقدامات یکسان ساز بدن و جمعیت، دغدغه اصلی بسیاری از گفتمان های یک سده اخیر است. الگوهای بدن اقتصادی یا بدن تولیدگر ثروت، بدن غیر یا دیگری و امنیت از دل این گفتمان ها برآمده است. تقریباً همه پژوهش های مشابه که در این زمینه به نگارش درآمده اند، متأثر از اندیشه میشل فوکو است و در متن حاضر نیز از همین روند و از روش تبارشناسی تبعیت کرده ایم. از این رو فرضیه پژوهش این است که اشکال نظام های توتالیتاریسم، لیبرالیسم/ نئولیبرالیسم و امنیت، شکل تکامل یافته زیست سیاست اند و ابتدا در فرم زیست سیاست به عرصه پا نهاده اند. در مجموع می توان گفت که نظام های بررسی شده به مثابه گفتمان و در اشکال زیست سیاسی تبلور یافته اند تا به سوژه مورد نظر در سطحی جهانی و محلی دست یابند.
چرخش از اقتصاد به «امر اقتصادی» در حوزه تحلیل سیاسی: مرکزیت یافتن فُرم زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، شاهد ظهور پویش هایی اجتماعی و سیاسی در سراسر جهان هستیم که بر مطالبه «زندگی» تأکید دارند. این امر، ضرورت تحلیلِ عاملیتِ سیاسیِ «زندگی» در چارچوب علم سیاست به منظور گونه شناسی، پیش بینی و مدیریت یا مهار این پویش ها را اجتناب ناپذیر کرده است. در این مقاله، امکان گشودن چنین رهیافتی را دنبال کرده ایم. به این منظور، با گذرِ انتقادی از طرح کارل اشمیت از سیاست که معطوف به مراقبت از «شکلِ زندگی» در چارچوب نهاد دولت است؛ ضمنِ ذکر نابسندگی های این رهیافت، بر ضرورت تحلیل زندگی از خلال «فرم های اجتماعی» که زندگی در درونِ آنها جریان می یابد، تأکید کردهایم(رهیافت زیمل) و با تبیین «اقتصاد» به منزله «فرم زندگی» در زمانه حاضر، از انگاره زیست سیاستِ فوکو برای تحلیل نحوه عملکرد رانه اقتصادی در حکمرانیِ زندگی بهره گرفته ایم. پرسشی اصلی مقاله این است که چگونه می توانیم روزنه ای رو به سوی ارائه تحلیلی «سیاسی» از زندگی و عاملیتِ سیاسیِ آن در علم سیاست بگشاییم؟ فرضیه این مقاله آن است که به منظور تحلیل عاملیت سیاسی زندگی در زمانه ما، می بایست «اقتصاد» با چرخشی هستی شناختی به ناحیه ای در دانش سیاسی تبدیل شود. نوآوری مقاله در این است که ما شکلی از «نقد اقتصاد سیاسی» را پیشنهاد داده ایم که قادر خواهد بود قلمروی مقولات عامِ اقتصادی را به منزله حیطه ای که نبرد بر سرِ تولید/بازتولید زندگی فردی و اجتماعی، پیرامون آن جریان دارد، تفسیر کند و با کنار گذاشتن تحلیل های منسوخ و ناکارآمد در رابطه با جنبش های جدید اجتماعی، «به شناسایی بازیگران جدید و مسائل تازه» بپردازد.