فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
167 - 197
حوزههای تخصصی:
واقعیت های مرتبط با ساخت سیاسی و فضایی قدرت در ایران و واقعیت های ژئوپلیتیکی حاکم بر نظام بین الملل سبب همگرایی ایران و چین شده است. باتوجه به اهمیت استراتژیک برنامه ی جامع همکاری ۲۵ساله ی ایران و چین، این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی کوشیده است تا مبادی اقتصاد سیاسی این توافق نامه را بررسی و عوامل تأثیرگذار بر همگرایی دو کشور و انعقاد آن را شناسایی نماید. نتایج نشان می دهد دولت چین با رویکرد نئومرکانتیلیستی، جهت رفع تنگناهای پیشروی اقتصاد صادرات محور خود و امنیت بخشی به منابع انرژی وارداتی به دنبال گسترش نفوذ در مناطق استراتژیک جهان مثل خلیج فارس است. از طرفی ماهیت نظام سیاسی حاکم بر ایران، مقابله با نظام سلطه و هژمون آمریکا، خروج از انزوا، مهار فشارهای جبهه غرب، افزایش تاب آوری نظام سیاسی در قبال فشار های احتمالی آتی غرب و افزایش ضریب خطرپذیری در کشور، استفاده از حق وتوی چین در شورای امنیت و گسترش قلمروهای ملی و منطقه ای مؤثر مثل مناطق آزاد، از عوامل تأثیر گذار بر انعقاد این توافق از جانب ایران بوده است. در این مقاله همچنین تلاش شده است شرایط بحرانی یا مطلوبی که این سند می تواند برای ایران به ارمغان آورد را تعیین نماید. در نهایت می توان بیان نمود که این سند می تواند شرایط مطلوبی را برای ایران در دوره کنونی فراهم آورد.
ایدئولوژی و عمل گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: مطالعه موردی دوره حسن روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
235 - 265
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل سایر دولت ها و بازیگران بین المللی برای رسیدن به اهداف ملی و تامین منافع ملی است. تأمل در رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از وجود هنجارها، اصول و اهداف ایدئولوژیکی وعمل گرایی بسیاری حکایت دارد که طی دهه های اخیر بروز یافته است. سیاست خارجی عمل گرایانه با پذیرش واقعیت های موجود، بدنبال استفاده حداکثری از فرصت ها در راستای منافع ملی کشور است. پژوهش حاضر بدنبال پاسخی برای این سوال است که جایگاه و نقش ایدئولوژی و عملگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت حسن روحانی چگونه بوده است؟ و کدام یک از این دو از اصالت و وزن بیشتری برخوردار بوده است؟ دراین راستا روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی- تاریخی و باتکیه بر منابع و اسناد کتابخانه ای می باشد. نتایج این پژوهش نشان داده است در دولت روحانی، هسته سخت رفتار سیاست خارجی ایران براساس ترجیحات ایدئولوژیک مهمترین عامل در تعیین راهبردها و سیاست های ایران در حوزه روابط خارجی است. دولت روحانی در این مورد متأثر از دال متعالی خود، گرایش به اعتدال داشته و باوجود اینکه گفتمانی اسلامی بوده وعناصر آن برپایه ارزش ها و اصول انقلابی ایران شکل گرفته است، تدبیر خردگرایانه و متوازن خود را که مبتنی بر نتیجه-گرایی است، به منظور شالوده شکنی ساختار نظام بین الملل به کار بسته است.
اهداف ترکیه از پروژه گاپ و تأثیرات آن بر اقتصاد عراق
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 25
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مسئله کمبود آب در خاورمیانه پررنگ تر شده است و همین امر اهمیت رودخانه هایی مانند دجله و فرات را که از چندین کشور می گذرد بیشتر کرده است؛ به خصوص که کشورهای اطراف این رودخانه ها یعنی ترکیه، عراق و سوریه در چگونگی تقسیم آب هنوز به تفاهم نرسیده اند. ترکیه هر دو حوضه دجله و فرات را به عنوان حوضه رودخانه های فرامرزی واحد در نظر گرفت و شروع به احداث سدهایی تحت پروژه ای به نام «گاپ» کرد. امتناع ترکیه از پیروی از معاهدات جامعه ملل و سازمان ملل متحد از سال 1923 شروع شد و این کشور در حال برنامه ریزی برای مسدود کردن بیشتر آبی است که در طول تاریخ به سوریه و عراق سرازیر می شد. سدسازی های ترکیه در چند سال اخیر با شتاب بیشتری در حال اجراست. این امر کمبود آب دریافتی در کشورهای پایین دست مانند عراق را تشدید می کند. این موضوع برای کشوری مانند عراق که در حال بازسازی است و استقلال خود را دنبال می کند مشکلات داخلی و منطقه ای را می تواند سبب شود؛ به خصوص که بیشتر جمعیت عراق روستانشین است و زندگی روستایی نیز مستقیماً به وجود آب برای تولید کشاورزی وابسته است. بنابراین، لزوم شناخت ابعاد این پروژه ضروری جلوه می کند. همچنین با توجه به اهمیت مسئله کمبود آب و اینکه مسئله سدسازی می تواند بسیاری از موضوعات را در منطقه به هم پیوند بزند، این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای در نظر دارد تا به این سؤال پاسخ دهد که ترکیه در احداث سدهای پروژه گاپ چه اهدافی را دنبال کرده است؟ همچنین احداث این سدها از جنبه اقتصادی چه تأثیری بر عراق داشته است؟ در نتیجه این مقاله با استفاده از چارچوب نظریه «وابستگی متقابل» به اهداف اقتصادی و توسعه صنعتی، هژمونی خواهی و مسئله کردها در ترکیه می پردازد و اثرات منفی احداث سدها در امنیت غذایی و مهاجرت و کشاورزی در عراق را بررسی می کند.
ملت سازی در اقلیم کردستان عراق در چارچوب واقع گرایی
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
105 - 127
حوزههای تخصصی:
ملت و ملت سازی موضوعی است که دیرینه ای به اندازه تاریخ سیاسی بشر دارد. در واقع، از دیدگاه علوم سیاسی، یکی از ارکان دولت وجود ملت است. امروزه، نه تنها دولت ها موجودیت خود را از ملتشان دریافت می کنند، بلکه مشروعیت و قدرت داخلی و امکان چانه زنی و رسیدن به موقعیت های بهتر اقتصادی و سیاسی در سطح بین الملل برای دولت ها نیز با ملت های تحت سلطه شان تعیین می شود. این امر باعث شده تمامی کشورها سعی کنند، ضمن ایجاد زمینه های استحکام پایه ها و روابط داخلی خود با ملت متبوعشان، از ظرفیت های بین المللی نیز برای رسیدن به اهدافی که ملتشان طلب می کنند بهره بگیرند. از دیدگاه واقع گرایی نیز قدرت و ضعف دولت ها به میزان قدرتشان در همراه کردن ملت خود برای اهداف تعیین شده شان بستگی دارد و در واقع، بین خواسته های ملت ها و دولت ها رابطه ای دوسویه برقرار است. این موضوع باعث شده که طی سال های اخیر اقلیم کردستان عراق، به جای تمرکز بر افزایش صِرف قدرت نظامی و قرار گرفتن در زیر سایه حمایت کشورهایی همچون آمریکا، سعی در ایجاد مفهوم مدرنی از ملت کُردی در مرزهای خود و به تبع آن، استفاده از ظرفیت های بین المللی و داخلی برای تعقیب اهداف ملت کُرد برای ارتقای موقعیت اقتصادی، امنیتی و دفاعی داشته باشد. تعریف مجدد روابط خارجی با کشورهای روسیه، ایران، ترکیه، عربستان، سوریه از یک سو و بازتعریف برنامه های اقلیم با هدف ارتقای مناسبات اقتصادی و امنیتی، از موارد مهمی است که در راستای تشکیل ملت کُردی جدید در این اقلیم انجام گرفته است. در این مقاله، فرایند ملت سازی در اقلیم کردستان عراق و فراز و نشیب های سیاست خارجی این اقلیم به تناسب هدف جدیدالاعلام، با محوریت نظریه های واقع گرایانه، بررسی شده است.
معامله با حق استرداد در حقوق ایران و نظام حقوقی کامن لا (انگلیس و آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
153 - 170
حوزههای تخصصی:
همزمان با وضع قانون مدنی ایران، مبحثی تحت عنوان بیع شرط در مواد 458 تا 463 آن گنجانده شده بود، با وضع مواد 33 به بعد قانون ثبت موضوعی با عنوان «معامله با حق استرداد» جای خود را به بیع شرط داد که اثر تملیکی را از آن گرفته و عملاً بیع شرط منسوخ شد. سؤالی که این پژوهش در پی پاسخ به آن می باشد این است که با توجه به اینکه معامله با حق استرداد اثر تملیکی را از بیع شرط گرفته است وضعیت تملیکی یا غیرتملیکی بودن بیع شرط در نظام حقوقی کامن لا چگونه است؟ روش مطالعه و تحقیق در این مقاله به صورت تحلیلی، توصیفی می باشد. هدف از نگارش این مقاله پاسخگویی با مطالعه تطبیقی به وضعیت تملیکی یا غیرتملیکی بودن بیع شرط است. آنچه که به عنوان نتیجه این پژوهش حاصل گردیده است این است که معاملات با حق استرداد که به معاملات شرطی نیز موسوم است، در نظام حقوقی کامن لا به نهاد رهن شباهت دارد، البته تا قبل از اینکه تملیکی بودن از این معاملات سلب شود. آمریکا، "معامله با حق استرداد"، در قالب رهن و قرارداد وام مسکن، شناخته می شود
تنازع گفتمانی و برتری اسلام سیاسی در فرایند انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
75 - 95
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پاسخ به این پرسش جامعه شناختی نگاشته می شود که چه دلایلی باعث برتری گفتمان اسلام گرایی در فرایند مبارزات منتهی به انقلاب اسلامی ایران شد. در فضایی که گفتمان های ملی گرایی لیبرال و مارکسیسم هم حضور موثری داشتند، اسلام گرایی چگونه توانست نظام معنایی خود را به عنوان گفتمان هژمون تثبیت کند. در این راستا نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موف به عنوان مبنای نظری و روش شناختی این نوشتار مورد استفاده قرار گرفته شده است. چرا که نظریه تحلیل گفتمان، انطباق بیشتری با ماهیت موضوع داشته و تبیین دقیق تری از آن ارائه می دهد. از این منظر، اسلام گرایی به عنوان یک گفتمان در نظر گرفته شده که در راستای مبارزه با گفتمان حاکم پهلوی و برقرار کردن نظام معنایی خود، ایدئولوژی های ملی گرایی لیبرال و مارکسیسم را به حاشیه برده و خود به عنوان پیروز بلامنازع نبرد انقلابی شناخته شده است. این پژوهش علت اصلی برتری گفتمان اسلام گرایی در منازعه با گفتمان های رقیب را توانایی امام خمینی در ساماندهی گفتمانی فراگیر می داند که اکثر مفاهیم گفتمان های ملی گرایی لیبرال و مارکسیسم در آن گنجانده شده و با خلق فضای استعاری و پوشش دادن طیف وسیعی از خواسته های انقلابیون، موجودیت گفتمان های رقیب را به چالش کشیده است.
هژمونی مزدایی؛ تطبیق نظام هژمونیک با امپراتوری هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امپراتوری جهانی هخامنشی ایران در سیستم بین الملل دوران باستان به عنوان یک قدرت هژمونی شناخته می شود. این دولت دارای مختصات هژمونی به معنای کلاسیک و مدرن بود که بیش از هر چیز نظام شاهنشاهی یک قدرت هژمونی را ایجاب می کرد. این هژمونی مزدایی بر اساس اندیشه های سیاسی ایرانشهری و نظم ایرانی شکل می گرفت که در استراتژی سیاست خارجی و داخلی هخامنشیان نمود می یافت. سوال اصلی این است؛ اندیشه سیاسی ایرانشهری عصر هخامنشی بر اساس مفهوم هژمونی و نظام هژمونیک در ایجاد یک نظم نوین جهانی ایرانشهری در عرصه بین المللی چگونه شکل گرفت؟ نتایج نشان می دهد که ایران هخامنشی به عنوان یک قدرت هژمون در سطح سیستم سه گانه دنیای باستان، سه سیستم منطقه ای مهم جهان باستان یعنی سیستم شبه قاره هند و جنوب آسیا، سیستم خاورمیانه و خاور نزدیک و بخش اعظم سیستم مدیترانه را کنترل می کرد. این دولت علاوه بر اقدامات نظامی و اقتصادی مشروع برای حفظ هژمونی خود بر سیستم های بین المللی، از تکنیک های کنترل مراکز قدرت ازجمله تکنیک توازن قوا برای کنترل قدرت های منطقه ای گریز از مرکز استفاده می کرد. همچنین، زیربنا و نقطه کانونی هژمونی ایران بر اساس عدالت و ایدئولوژی خاص حکومت شاهنشاهی است. در این دوران بر اساس نظم زمینی و کیهانی سیستم شاهنشاهی، هژمونی فرهنگی، نظامی، اقتصادی و سیاسی ایرانشهری شکل گرفت و با یک اقتصاد پویا و پیشرفته بر مبنای قدرت اقتصادی و تجاری یک نظام پولی قدرتمند و واحد در جهان باستان ایجاد کرد. روش تحقیق در این مقاله بر مبنای روش تطبیقی قرار دارد و روش گردآوری داده ها بر مبنای کتابخانه ای و منابع معتبر اینترنتی است.
اعتبار یابی کتب دین و زندگی دوره دوم متوسطه بر اساس شاخص هایی مکتب تربیتی شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و اعتبارسنجی کتب دین وزندگی دوره دوم متوسطه بر اساس شاخص هایی مکتب تربیتی شهید حاج قاسم سلیمانی بود. (هدف) در این پژوهش بر مبنای روش تحلیل محتوای کمی، هر سه حوزه متن کتاب، تصاویر و تمرین های کتاب های دین وزندگی دوره متوسطه (5 کتاب) مورد بررسی قرار گرفت و روایی و پایایی شاخص های مکتب تربیتی شهید سلیمانی به تأیید خبرگان رسید. (روش) تعاریف عملیاتی مؤلفه های فعال، غیرفعال و خنثی در اختیار تعدادی از ارزیاب کننده های آموزشی در استان کرمان (20 نفر) قرار داده شد و از آن ها خواسته شد تا مؤلفه های پژوهش در قالب مکتب شهید سلیمانی را در کتاب های درسی کتب دین وزندگی متوسطه بررسی نمایند. در انتها، جدول مقادیر فراوانی هر یک از مؤلفه های به دست آمد و درصد موافقت بین ارزیاب کننده ها مشخص گردید. بررسی نتایج تحلیل نشان می دهد که مؤلفه صبر کلید امور دارای بالاترین سطح ضریب اهمیت (878/0) در بین مؤلفه های موردبررسی هستند و پس ازآن مؤلفه های وفاق و انسجام (812/0)، پرهیز از نا امیدی و ترس (795/0) قرار می گیرد. علاوه براین، مؤلفه های ایثارگری و شهادت طلبی (345/0)، آزمون الهی (284/0)، پایبندی به ادب و متانت و احترام در برخورد (189/0) و انصاف و عدل (106/0) دارای کمترین سطح ضریب اهمیت در بین مؤلفه های موردبررسی هستند. در راستای نتایج پژوهش حاضر، الگوسازی از مکتب مهم و شایسته حاج قاسم سلیمانی می تواند زمینه بهبود ویژگی های انقلابی و فرهنگ ایرانی- اسلامی را در دانش آموزان توسعه دهد. (یافته ها)
منطقه ای شدن مداخلۀ قدرت های بزرگ و سیاست خاورمیانه ای روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور فهم چارچوب مند سیاست خاورمیانه ای روسیه نگاهی فراتر از ایده های غالب مطرح می کند. براساس دیدگاه های جریان اصلی، غرب نقش محوری در شکل دهی به سیاست خاورمیانه ای روسیه دارد و کم و کیف حضور خاورمیانه ایِ مسکو به طور عمده تابعی از سطح تنش و تشدید اختلافات روسیه با ایالات متحده بوده است. چنین ایده هایی بدون توجه به پویایی های بین المللی و پیچیدگی های محیط در حال تغییر خاورمیانه همچنان براساس یک ذهنیت تئوریک جنگ سردی از احیای نقش شوروی در منطقه و تصمیم روسیه در به چالش کشیدن ایالات متحده سخن می گویند. در مقابل، ایده اصلی این مقاله در عین بهره برداری از مفروضه های کلیدی جریان اصلی، به منطقه ای شدن سیاست و امنیت در خاورمیانه و نقش فزآینده کنشگران و پویایی های نوظهور منطقه ای تأکید می کند که ناگزیر گزینه ها، منافع و دغدغه های متفاوتی پیش روی مداخله قدرت های بزرگ به ویژه روسیه قرار می دهد. براساس چارچوب منطقه ای شدن مداخله قدرت های بزرگ، سیاست خاورمیانه ای روسیه و مداخله فزآینده آن در معادلات منطقه ای بیش از آنکه متأثر از متغیرهای سیستمیک همچون پویایی های روابط با غرب باشد، تحت تأثیر پویایی های سیاسی، امنیتی و اقتصادی درون خاورمیانه است که به طور فزآینده ای پیشران های تعیین کننده آن منطقه ای شده اند و فرصت ها و تهدیدات متنوعی را در حوزه های مختلف تروریسم، انرژی، فروش تسلیحات، و روابط خارجی با دولت های منطقه پیش روی رهبران عمل گرای روسیه گذاشته است. چنین حضوری برای روسیه به معنای بازگشت به طرح های تجدیدنظرطبانه و هژمونیک جنگ سردی نیست.
اقتصاد سیاسی روابط اروپا و آمریکا با چین (2016- 2001)
حوزههای تخصصی:
نفوذ سیاسی و اقتصادی اتّحادیه ی اُروپا و ایالات متحده ی آمریکا در مسائل جهانی، عملاً آنها را در زمره ی مهم ترین بازیگران نظام بین الملل قرار داده است، به گونه ای که شناخت کامل بسیاری از جریانات و فرآیندهای حاکم بر روابط بین-الملل در سطوح مختلف سیاسی و اقتصادی بدون توجّه به نقش و تأثیر آنها امکان پذیر نیست. همچنین این دو بازیگر به عنوان بزرگ ترین قطب اقتصادی دنیا با بیشترین روابط تجاری دوجانبه و نیز بالاترین رقم سرمایه گذاری بین یکدیگر شناخته می شوند و همواره در تلاش اند تا مسائل و جریانات مهم جهانی را مطابق با منافع و علائق خود هدایت نمایند. از سوی دیگر، ظهور چین و نفوذ فزاینده ی آن در عرصه ی جهانی، همواره یکی از مسائلی بوده که اتّحادیه ی اُروپا و ایالات متحده ی آمریکا به آن توجه ویژه ای داشته اند. همانگونه که انقلاب کمونیستی چین، دولتی مارکسیستی را جایگزین حکومتی ناسیونالیستی کرد، اصلاحات اقتصادی «شیائوپینگ» باعث ایجاد تغییر موازنه ی قدرت در اقتصاد جهانی شد. با توجّه به موارد فوق، این مقاله درصدد است تا به این پرسش بپردازد که روابط اقتصادی اُروپا و آمریکا در قبال چین چگونه و تحت تأثیر چه متغیرهایی بوده است؟ بدین منظور در این مقاله با بررسی دقیق روابط اقتصادی میان این سه بازیگر مهم بین المللی به این نتیجه دست یافته ایم که علی رغم تمامی تفاوت ها در زمینه های تاریخی و سطح توسعه ی سیستم سیاسی-اقتصادی و همچنین اختلافات و مقاومت های چین در برابر اُروپا و آمریکا در ابعاد گوناگون، اُروپا و چین طرفین را تهدیدی جدّی نمی دانند و شاهد تضاد استراتژیک عمیق و حادی نیز میان واشنگتن و پکن نیستیم.
واکاوی جایگاه فناوریهای نوظهور در روابط چین و ایالات متحده امریکا: مطالعه موردی فناوری ۵جی
حوزههای تخصصی:
در طول یک دهه گذشته روابط چین و ایالات متحده دورانی پر تنش را سپری کرده است. چین با سرعت و زیرکی تمام به سمت تبدیل شدن به یک قطب جدید در نظام بین الملل در حال حرکت است، و یکی از ابعاد تداوم این روند برای چین بهره مندی از به روز ترین فناوری ها بخصوص در حوزه اطلاعاتی و ارتباطاتی و توسعه نفوذ جهانی خود به واسطه این مسئله است. فناوری نسل پنجم شبکه ارتباطات سیار سلولی یا شبکه های تلفن همراه یا به اختصار 5جی میرود تا زمینه ساز انقلاب صنعتی چهارم در طول تاریخ معاصر جهان شود و چین با اشراف بر این موضوع در سالهای اخیر تلاش کرده است تا به توسعه دهنده اصلی این فناوری بدل شود. چنین فناوری بی شک حوزه های اقتصادی، صنعتی و امنیتی را در جهان دچار دگرگونی میکند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که دلایل تبدیل فناوری 5جی به یکی از علل مهم تشدید تنش در روابط چین و ایالات متحده در طول سالهای اخیر چیست؟ مقاله حاضر با هدف واکاوی تاثیرات این فناوری در روابط چین و ایالات متحده آمریکا و با تمسک به چارچوب نظری واقع گرایی تهاجمی و روش توصیفی تحلیلی، این فرضیه را اثبات می کند که فناوری 5جی به دلیل تاثیرات اقتصادی، امنیتی و تکنولوژیکی و رقابت برای تفوق بر آن، تبدیل به یکی از علل چالش در روابط چین و ایالات متحده شده است.
بررسی تطبیقی سیاست خارجی ترکیه و عربستان سعودی در واکنش به ناآرامی های عراق(2022- 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
249 - 280
حوزههای تخصصی:
بعد از سقوط صدام و حذف حزب بعث از ساختار سیاسی عراق، خلاء ایجاد شده زمینه رقابت های منطقه ای را فراهم نمود و قدرت های منطقه ی در راستای منافع استراتژیک خو یش بدنبال مدیریت پویایی های سیاسی عراق بوده اند. بهار عربی و گسترش آن منجر به افزایش رقابت های منطقه ای در عراق شد. در این راستا، دو قدرت منطقه ای مهمی که در کنار جمهوری اسلامی ایران نقش اساسی در تحولات سیاسی عراق ایفا نمودند، ترکیه و عربستان سعودی بوده اند. در واقع، تحولات منطقه ای زمینه افزایش نفوذ این دو بازیگر را در عراق فراهم نمود. در این راستا، با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش با یک رویکرد جامع بدنبال پاسخگویی به این سوال محوری است؛ ترکیه و عربستان سعودی بعد از نا آرامی های عربی و گسترش آن به عراق، چه سیاستی در قبال تحولات سیاسی عراق داشته اند؟ یافته های پژوهش بر این اساس است؛ گسترش ناآرامی ها در عراق منجر به ایجاد فرصت برای دو بازیگر منطقه ای عربستان سعودی و ترکیه با هدف قرار دادن جوامع هدف در عراق در راستای افزایش نفوذ سیاسی در معادلات عراق در رقابت با جمهوری اسلامی ایران شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر مبنای روش کیفی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
تحلیل مضمون مقابله با فساد در پرتو اسناد بالادستی نظام اداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۶
83 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سئوال است که مضامین مقابله با فساد در نظام اداری ایران کدام است و در این راستا، هفت سند مرتبط به موضوع فساد در ایران مورد شناسایی قرار گرفت و پژوهشگر با بررسی و مطالعه دقیق این اسناد، ابتدا مفاهیم مرتبط را احصاء و با ادغام مفاهیمی که دارای بار معنایی مشترکی بودند، نسبت به تبیین مضامین اصلی و سپس مضامین سازمان دهنده و فراگیر اهتمام نمود. پژوهش حاضر از حیث هدف، بنیادی، از حیث شیوه از نوع پژوهش کیفی که این شیوه می تواند جزء پژوهش های تفسیری قرار گیرد و از حیث راهبرد، از روش تحلیل مضمون استفاده گردید و شیوه گردآوری داده ها از طریق مطالعه و بررسی اسناد بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، تعداد 52 مفهوم، 18 مضمون اصلی، 13 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون فراگیر در خصوص مقابله با فساد تبیین گردید و سپس شبکه مضامین که بیانگر رابطه بین مفهوم بنیادینی که پژوهش بر اساس آن استوار بوده با مضامین فراگیر و سازمان دهنده می باشد، طراحی گردید.
گذار در نظم بین المللی و پیامدهای راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
84 - 112
حوزههای تخصصی:
حوادث و روندهای کنونی نشان از تغییر نظم بین المللی دارد؛ از یک سو، روند افول قدرت آمریکا به عنوان مهمترین و مؤثرترین بازیگر حامی نظم موجود سرعت گرفته است و از سوی دیگر قطب های جدید قدرت ظهور کرده اند. ضعیف شدن اتحادها و ائتلاف های پیشین و شکل گیری اتحادها و ائتلاف های جدید، افزایش مقاومت بازیگران معترض به نظم کنونی و هم افزایی آنها و افزایش قطبیت در نظام بین الملل نیز نمونه ای از روندهای متغیر حاکم بر جهان است. در این راستا، سؤال اصلی مقاله این است که مختصات نظم بین المللی در حال گذار چیست و چه پیامدهایی برای ایران بدنبال دارد؟ این مقاله با بهره گیری از نظریه های تنوع و تکثر قدرت در نظام بین الملل به این گزاره رسیده که مهم ترین فرصت های نظم در حال گذار بین المللی برای ایران شامل جبهه بندی و شکاف قدرت های بزرگ در بحران های بین المللی و ایجاد فضای کنشگری فعالانه برای ج.ا.ایران، شکل گیری تدریجی ساختارهای مالی و پولی موازی جهانی و ایجاد فضای جدید برای تعاملات اقتصادی و تجاری ایران؛ برجسته شدن گره های اقتصادی جدید در سطح منطقه ای برای ایران، کاهش اجماع قدرت های جهانی در مورد اصول و هنجارهای بین المللی و ایجاد فضای هنجاری جدید برای قدرت های ضدهژمون نظیر ایران و نظایر اینها است. از سوی دیگر، مهم ترین چالش های نظم در حال گذار بین المللی برای ایران شامل سیاست محتاطانه برخی قدرت های نوظهور و ایجاد ابهام و پیچیدگی برای نقش افرینی ج.ا.ا، افزایش رقایت ها و مناقشات منطقه ای با توجه به کاهش حضور و نقش آفرینی قدرت های بزرگ در سطح منطقه، روبرو شدن ایران با انواع تهدیدات سایبری و افزایش عدم قطعیت ها و پیچیدگی ها در محیط راهبردی ایران است.
فانتزی، تروما، کاپیتون؛ کاربرد روان کاوی درعلوم سیاسی با تکیه بر مفاهیم بنیادین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهایی که اندیشمندان علوم سیاسی می توانند برای بررسی ساختار و عملکرد حکومت ها، فرهنگ سیاسی و ناخودآگاه جمعی ملل به ویژه در کشورهای در حال توسعه مورد بهره برداری قرار دهند رویکرد تحلیلی روان-کاوی سیاسی است. واکاوی نظریه روان کاوی سیاسی، تقلیل آن به مفاهیم بنیادین و چگونگی نحوه استفاده از آن در یک پژوهش علمی از اهداف اصلی این پژوهش می باشد. سوال اصلی این پژوهش، پرسش از چگونگی استفاده و کاربرد رویکرد روان کاوی سیاسی در عرصه رشته علوم سیاسی است؟ مدعا و مفروض این تحقیق آن است که امکان بهره از دانش روان کاوی سیاسی در عرصه های مختلف علوم سیاسی امکان پذیر است و با حذف جوانب ناهمساز می توان از این روش برای تجزیه و تحلیل پژوهش های سیاسی استفاده نمود. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی ساماندهی شده است و مدعی است کاربرد رویکرد روان کاوی سیاسی در حوزه سیاست، افق های تازه ای را پیش روی پژوهشگران می گشاید و نتایج نظری مهمی را به بار می آورد. در این مقاله به کاربرد مفاهیم بنیادین و برخی از دستاوردهای معرفت شناختی رویکرد روان کاوری سیاسی می پردازیم همچنین نتیجه می گیریم برخی از ابعاد ناشناخته جوامع و اَعمال سیاسی با تکیه بر روان-کاوی سیاسی و مرکزیت زدایی از سوژه و قراردان آن در نظم نمادین، زبان و مجموعه ای از نشانه ها، درک عمیق تری از پدیده های سیاسی حاصل می آورد.
نقش انقلاب اسلامی در میزان مشارکت سیاسی زنان در سطح نخبگان (مورد مطالعه: نمایندگان مجلس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی زنان، دارای سطوح مختلفی است. یکی از مهم ترینِ آن ها مشارکت زنان نخبه در امور سیاسی است. برای فهم این مشارکت باید به عوامل مختلفی توجه داشت همچنین گونه های مختلف آن را نیز باید در نظر گرفت تا بتوان تحلیلی دقیق تر ارائه کرد. این مشارکت، فراتر از صرف شرکت در انتخابات و مسئله حق رأی یا شرکت در فعالیت های سیاسی است. حضور در قامت نخبگی سیاسی (در این پژوهش مجلس شورای اسلامی) اهمیت بسیار زیادی برای سنجش مشارکت سیاسی زنان دارد. در این پژوهش، این نوع از مشارکت، با در نظر داشتن مدل مردسالارانه انقلاب که به تحلیل وضعیتِ زنان پس از انقلاب اسلامی معطوف است، سنجیده شده و با بهره گیری از روش تطبیقی، سه مؤلفه مهم این نظریه یعنی مردسالاری، نابرابری و خانه داری، با وضعیت مشارکت سیاسی زنان تطبیق پیدا خواهد کرد. یافته های پژوهش نشان می دهد، علی رغم گسترش حضور زنان در جامعه، به خصوص در سطح نخبگی (با توجه به بالا رفتن سطح تحصیلات و نیز اشتغال)، حضور زنان در سطح نخبگی سیاسی و مشارکت آنان در این سطح چندان گسترش پیدا نکرده است. ازاین رو، مؤلفه های نظریه مذکور، در وضعیتِ کلی زنان چندان با واقعیت منطبق نیست، اما در سطح مشارکت سیاسی زنان صدق می کند .
ظرفیت های پیشران برندسازی ملی در دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
5 - 30
حوزههای تخصصی:
برندسازی و تصویرسازی ملّی از گذشته تاکنون دغدغه بسیاری از کشورها برای تقویت نفوذ و جایگاه خود در جهان بوده است و دولت ها از ابزارهای گوناگون سخت یا نرم برای ارتقای برند ملّی بهره برده اند. دیپلماسی اقتصادی یکی از عناصر سیاست خارجی است که با استفاده از ظرفیت ها و فرصت های اقتصادی و تجاری پیش روی کشورها موجب تولید ثروت و حتی تقویت برند ملّی می شود. برند ملّی جمهوری اسلامی ایران با توجه به جوّ شدید ایران هراسی و اعمال تحریم های ظالمانه، موقعیت مطلوبی ندارد و بایستی علاوه بر اقدامات مرتبط با حوزه دیپلماسی عمومی و فرهنگی، از ظرفیت ها و فرصت های فراوان اقتصادی نیز به منظور برندسازی ملّی بهره برد. پرسش پژوهش حاضر آن است که چه ظرفیت هایی در دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که می تواند موجب ارتقای برند ملّی شود؟ از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی ظرفیت های اقتصادی و تجاری مؤثر بر ارتقای برند ملّی جمهوری اسلامی ایران است. روش مقاله کیفی و از نوع اکتشافی مبتنی بر تحلیل توصیفی است. برای پاسخ به پرسش پژوهش، داده ها با مرور منابع کتابخانه ای، ظرفیت های اساسی در حوزه دیپلماسی اقتصادی به دست آمد که می توانند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برند ملّی کشور را ارتقا دهد.
روابط چین و رژیم صهیونیستی در سه دهه اخیر (1990- 2020) حوزه های هم گرایی و واگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۷)
89 - 116
حوزههای تخصصی:
روابط جمهوری خلق چین و رژیم صهیونیستی از آغاز تاکنون با فراز و نشیب های متعدد و متنوعی روبرو بوده است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که آیا امکان انطباق روند تحولات روابط چین و رژیم صهیونیستی بر مفاد نظریه وابستگی متقابل وجود دارد؟ هدف این تحقیق کمک به شناخت بیشتر مسائل خاورمیانه، آشنایی با روند سیاست خارجی چین و نهایتا کمک مؤثر به سیاست گذاران ایران برای برنامه ریزی سیاست خارجی و امنیتی کشور می باشد. این پژوهش به دنبال ارزیابی انطباق روند تحولات روابط دو بازیگر مبتنی بر نظریه وابستگی متقابل و روش تحقیق کیفی است و برای پردازش داده ها بر اسناد و نظرات دو طرف تکیه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رژیم صهیونیستی در ایجاد روابط سیاسی و دیپلماتیک با پکن اهداف متنوعی را دارد که شامل ارتقاء موقعیت و اعتبار بین المللی رژیم صهیونیستی، تأثیرگذاشتن بر مواضع و دیدگاه های خاورمیانه ای چین، حضور در بازار بزرگ نظامی و اقتصادی پرجمعیت ترین کشور جهان، فشار در راستای کاهش، و یا توقف همکاری های نظامی تهران پکن و همچنین سوق دادن چین به تلاش برای کاهش همکاری های کره شمالی ایران، ارتقاء جایگاه جامعه یهودیان چینی به ویژه در شانگهای، استفاده از اهرم روابط با چین در روابط تل آویو واشنگتن در راستای جذب بیشتر حمایت های آمریکا می گردد. چین نیز از تعاملات با رژیم صهیونیستی اهدافی را دنبال می کند که شامل ارتقاء سیاست خاورمیانه ای چین و کمک به حل بحران فلسطین، تلاش در مسیر قطع و یا کاهش روابط سیاسی تایوان رژیم صهیونیستی، کسب فن آوری های پیشرفته غربی در صنایع نظامی و کشاورزی از مجرای رژیم صهیونیستی، بهره برداری از لابی صهیونیست ها در بهبود روابط پکن واشنگتن، تقویت همکاری های نظامی، امنیتی و اقتصادی و جلوگیری از گسترش ارتباط دالایی لاما، رهبر جدایی طلبان تبت با رژیم صهیونیستی می شود.
اقتصاد سیاسی نفت و اثرات اقتصادی و سیاسی آن بر عربستان سعودی
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
210-247
حوزههای تخصصی:
ویژگی منحصر به فرد دولت های رانتیر به طور کلی، مستقل بودن آن ها از جامعه، عدم مالیات ستانی و تفکیک منابع است. در اکثر دولت هایی از این طیف، چنین ویژگی ای را بعینه می توان یافت. این دولت ها از حیث سیاسی همواره اقتدارگرا و غیرپاسخگو هستند و سعی دارند بر جامعه مسلط شوند؛ از حیث اقتصادی نیز عموماً تک محصولی، وابسته بودن و دولتی بودن اقتصاد ویژگی مشترک آن ها محسوب می شود. این مقاله درصدد آن است که به بررسی آسیب شناسانه دولت رانتی عربستان از حیث اقتصادی و سیاسی بپردازد. این کشور به عنوان بزرگ ترین تولیدکننده نفت جهان، وابستگی شدیدی به درآمدهای نفتی دارد و به رغم اتخاذ سیاست های اقتصادی برای استقلال از درآمدهای نفتی، این سیاست ها همواره کارایی قابل اعتنایی نداشته و بخش قابل توجهی از اقتصاد این کشور بر پایه درآمدهای نفتی قرار دارد. اقتصاد این کشور از آسیب هایی نظیر کاهش رشد اقتصادی، کاهش تولید، ضعف بخش خصوصی، افزایش مصرف گرایی و کاهش تولید رنج می برد. این کشورِ پادشاهی از لحاظ سیاسی نیز ساختاری به شدت اقتدارگرا و دیکتاتورمنشانه دارد و درآمدهای نفتی هم ابزاری قدرتمند و پرکاربرد برای پیش بردن سیاست های غیردموکراتیک است؛ به طوری که عایدات نفتی توانسته است سالیان متمادی جایگاه آل سعود را بر مسند قدرت تحکیم ببخشد. از این رو می توان گفت که این دولت توانسته است با تکیه بر این درآمدها کنش های اجتماعی جامعه مستقل از ساختار سیاسی را با اقناع و خرید سیاسی راضی نگه دارد و کمابیش به ثبات سیاسی دست یابد. به نظر می رسد در عصر جهانی شدن و فناوری، این سیاست ها نتواند همچنان تداوم پیدا کند و اگر تغییرات و اصلاحات بنیادی در ساختارهای اقتصادی و سیاسی این کشور ایجاد نشود، می توان گفت دلارهای بادآورده نفتی دیگر نمی تواند ابزار قابل اعتنایی برای تحکیم پایه های قدرت در این کشور باشد و ممکن است در آینده دچار بی ثباتی در ساختارهای اقتصادی و سیاسی شود.
ارتباطات میان فرهنگی و آمریکایی زدایی از ارتباطات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
69 - 92
رویکرد غالب در مطالعات ارتباطی در جهان و ایران، به دلیل خاستگاه عمدتاً آمریکایی آن که بر مطالعات رسانه ای متمرکز بوده است، از پاردایم «ارتباطات انتقالی» در مطالعات ارتباطی تبعیت می کند. این موضوع، باعث در حاشیه قرار گرفتن برخی گرایش های مطالعات ارتباطی مانند ارتباطات میان فرهنگی شده است. این مقاله ضمن طرح مساله روند انتقالی شدن ارتباطات از نیمه دوم قرن نوزدهم، به این پرسش پاسخ داده است که این روند چه پیامدهایی در زمینه ارتباطات این کشور و بسط و غلبه رویکردی خاص به فناوری های ارتباطی داشته است؟ به منظور پاسخ به پرسش یادشده، ضمن تبیین دو رویکرد اصلی در ارتباطات یعنی ارتباطات انتقالی و ارتباطات آیینی، به امتداد یافتن آنها در سطح کلان جهانی، در قالب «جهانی سازی ارتباطات» و «ارتباطات میان فرهنگی»، پرداخته شده است. در این راستا ضمن مروری بر پیشینه هر یک از رویکردهای ارتباطی(انتقالی و آیینی) و تطورات آنها در قرن بیستم، بر ویژگی ها و تمایزات آنها تمرکز شده و جهانی سازی ارتباطات (با تمرکز بر توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات) به مثابه یکی از ابعاد مختلف مگاپروژه جهانی سازیِ برآمده از نگاه آمریکایی به حهان و ارتباطات جهانی، بازخوانی شده شده است. در این مقاله با رویکرد توصیفی-تبیینی و با استفاده از روش مطالعه اسنادی داده های مورد نیاز برای تحلیل، گردآوری شده است. نتیجه مطالعه نشان می دهد اتخاذ رویکرد فعالانه گسترش ارتباطات میان فرهنگی ایران، به ویژه در منطقه غرب آسیا و حوزه جغرافیای فرهنگی ایران، در بلندمدت، فرصت ها و مزیت های فرهنگی، و بالتبع آن، مزیت های اقتصادی، سیاسی و امنیتی فراوانی را در برخواهد داشت.