مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
نومحافظه کاری
حوزههای تخصصی:
در خصوص جنگ عراق، بین دو نظریه رقیب در سیاست بین الملل، یعنی رئالیسم و نومحافظه کاری، نزاعی در گرفته است. از نگاه نومحافظه کاران، دموکراسی نیرومندترین ایدئولوژی سیاسی جهان است. بر این اساس، اگر ایالات متحده به ساختن جهانی متشکل از دموکراسیها بپردازد، صلح گسترش خواهد یافت. آنها بر اهمیت گسترش دموکراسی در خاورمیانه، از طریق نظامی، تاکید میکردند و اشغال عراق، اولین گام در این جهت بود. در مقابل، رئالیستها معتقدند که ما نه در دنیای مبتنی بر فرصت طلبی، بلکه در جهانی مبتنی بر توازن قوا زندگی می کنیم. به نظر آنها، قویترین ایدئولوژی سیاسی، ناسیونالیسم است نه دموکراسی. بنابراین، تجاوز و اشغال کشورها هزینه بسیار بالائی دارد و باعث رشد ناسیونالیسم و ایجاد ناآرامی می شود.
پویش فعالگرایی اسلامی ؛ نشانگانی برای گسترش دموکراسی و حقوق بشر
حوزههای تخصصی:
پویش فعالگرایی اسلامی»، عنوان گزارشی است که شورای علمی سیاستگذاری دولتی هلند تهیه و به دولت این کشور ارایه کرده است. گزارش، از زبان هلندی به انگلیسی ترجمه شده و توسط دانشگاه آمستردام انتشار یافته است. کتاب درصدد تبیین پدیده فعالگرایی اسلامی، اشکال و ابعاد آن و به ویژه چگونگی نگرش آن به دموکراسی و حقوق بشر از دهه 1970 به بعد است. به سخن دیگر، نویسندگان به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها هستند: «فعالگرایی اسلامی در جهان اسلام از دهه 1970 چه سمت و سویی داشته و نسبت آن با دموکراسی و حقوق بشر چه مییباشد؟
بررسی و نقد کتاب آیندة آزادی: اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم خرداد و تیر ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزههای تخصصی:
فرید زکریا، روزنامه نگار نومحافظه کار امریکایی که در دوران ریاست جمهوری جرج بوش مشهور شد، در آیندة آزادی: اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی نگاه پایان تاریخی خود به جهان گیر شدن دموکراسی های لیبرالِ امریکایی را با چاشنی انتقادی مطرح کرد. انتقادهای او بیش تر به نظام سیاسی فعلی امریکا و ستودن روند تاریخی آن است که نخبه گراتر و کارآمدتر است. مقالة حاضر به مباحث این کتاب نگاهی انتقادی دارد؛ بنابراین مبانی کتاب در باب لیبرالیسم و دموکراسی با اصول این دو ایده مقایسه شده است تا نوع برداشت نولیبرال و نوکلاسیک زکریا آشکار شود. هم چنین نومحافظه کاری و جریان فکری ای که زکریا بدان تعلق دارد مروری انتقادی شده و جایگاه روابط بین الملل اسلامی در این بحث مشخص شده است.
تحلیل و بررسی ابعاد نظری و عملی سیاست خارجی دولت بوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴
83 - 102
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی در مقایسه با امور داخلی، حوزه ای است که نومحافظه کاران در آمریکا از دهه 1970 به بعد تمرکز بیشتر نسبت به آن مبذول داشته و معتقد بودند که استثناءگرایی آمریکایی بویژه بعد از فروپاشی شوروی این فرصت را برای آنها فراهم آورده که ارزش های آمریکایی را در سطح بین المللی با توجه به موقعیت هژمونیک آن در جهان اعمال نمایند. حادثه یازدهم سپتامبر 2001 فرصتی مناسب را برای عملیاتی کردن این ایده های انباشت شده فراهم آورد که آن را می توان خیزش هژمونی آمریکایی در قرن بیست و یکم نام نهاد که از نظر این گروه، آمریکا نه تنها برای جهان امن تر بلکه برای جهان بهتر فعالیت خواهد کرد. با اتمام حاکمیت هشت ساله سیاست خارجی دولت بوش، ارزیابی ها از این سیاست ها نشان می دهد که این سیاست ها با محدودیت های داخلی و خارجی متعدد مواجه بوده است که تغییر در آنها
ارزیابی وضعیت حقوق بشر در نظام نومحافظه کاری (مطالعه موردی: ایالات متحده آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
363 - 382
حوزههای تخصصی:
به گزارش سازمان های حقوق بشری با وجود کوشش سازمان های فعال مردم نهاد در آمریکا و جامعه مدنی جهانی، دولت ایالات متحده حقوق بسیاری از شهروندان آمریکایی و مردمان بومی سایر کشورها را نقض می کند. این پژوهش بر این باور است که تداوم این معضل در چند دهه اخیر، به علت حاکمیت نظام نومحافظه کاری شدت بیشتری پیدا کرده است. تفکر نومحافظه کاری به نابرابری انسان ها از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اعتقاد دارد؛ درحالی که موازین حقوق بشری به برابری انسان هادر تمامی ابعاد زندگی بشر تأکید می ورزند. شایان ذکر است که نومحافظه کاری یک مشی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که در واکنش به دولت رفاهی (نظام مستقر پس از جنگ دوم جهانی) در کشورهای سرمایه داری موجب گردش به راست آنها شده و اعم از نومحافظه کاری احزاب محافظه کار سنتی این کشورهاست. ازاین رو، در نظام نومحافظه کار آمریکا، رهبران این کشور اندیشه هایی همچون برتری سفیدپوستان نسبت به سیاه پوستان، تنبیه شدید جنایتکاران، تأثیر و نظارت بر زندگی شهروندان، بازار آزاد و کاهش مالیات، جلوگیری از گسترش حقوق شهروندان، مخالفت با فمینیسم و نابرابری های طبیعی و چیرگی بر جهان را دارند که نقض حقوق سیاه پوستان، زندانیان و شهروندان، فقرا، مهاجران، زنان و حمله موشکی پهبادهای آمریکایی به غیرنظامیان پاکستانی و یمنی را موجب می شود.
تاثیر ایدئولوژی بر تناسب کاربرد قدرت سخت و نرم در سیاست خارجی خاورمیانه ای ایالات متحده آمریکا (مطالعه موردی اعراب، اسراییل)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۹
245 - 254
حوزههای تخصصی:
تعریف منافع ملی بطور قابل توجهی تحت تاثیر خوانش های متفاوت از منفعت قرار دارد. لذا ایدئولوژی به عنوان یکی از متغییر های تاثیر گذار در عرصه سیاسی آمریکا، برای درک بیشتر تغییرات سیاست خارجی این کشور در بازه های زمانی مختلف و براساس تفاسیر مختلف از منافع ملی بسیار ضروری خواهد بود در این پژوهش بدنبال بررسی وزن این متغییر در دولتهای کلینتون و بوش و اوباما خواهیم بود تا دریابیم تغییر تناسب قدرت نرم و سخت در بازه زمانی ذکر شده در رابطه با درگیری های اعراب و فلسطین به چه دلیل متفاوت بوده است ؟ در پژوهش میان رودوموضوع جایگاه ایدئولوژی در سیاست خارجی این کشور و تناسب کاربرد قدرت نرم در قبال مسئله اعراب و فلسطین پیوند برقرار می شود .
تأثیر ساختار نومحافظه کاری بر مسلمانان آمریکا و اسلام هراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
31 - 62
حوزههای تخصصی:
اغلب مسلمانان در ایالات متحده آمریکا از تبعیض و بی عدالتی جامعه و نظام سیاسی این کشور رنج برده و آن را ناشی از پدیده اسلام هراسی تلقی می کنند. اسلام هراسی علیه مسلمانان در ایالات متحده آمریکا یک پدیده ساختاری و مبتنی بر آموزه های ایدئولوژیک و نهادینه است. در این مقاله کوشش خواهیم نمود به این پرسش ها پاسخ دهیم که ساختارها و نهاده ای اسلام ستیز در ایالات متحده چگونه تحت تأثیر اندیشه نومحافظه کاری قرار گرفته اند؟ و مشی فکری اسلام هراسی چگونه به گسترش اسلام هراسی در این کشور دامن می زند؟ و این بینش اسلام ستیز در سطح نظام سیاسی آمریکا چه پیامدهایی علیه مسلمانان آمریکا در پی دارد؟ پس از تجزیه وتحلیل شرایط مسلمانان در آمریکا بر این باور هستیم که اصلی ترین آموزه فکری تبعیض علیه مسلمانان و دیگر اقلیت ها در ایالات متحده، نظام فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نومحافظه کاری است. اصلی ترین ثمره این نظام تولید نابرابری است؛ بنابراین، در چارچوب این نظام، برابری مسلمانان با نخبگان سیاسی و صاحبان سرمایه امری دشوار است و کارکرد اصلی سیستم سیاسی حفظ این نابرابری است. برای همین نهادها و ساختارهای سرمایه سالار اسلام ستیز با اعطای بودجه به سیستم سیاسی اسلام هراسی را گسترش داده که از مهم ترین پیامدهای آن ایجاد تنگنا در زیست اجتماعی، حقوقی و مذهبی مسلمانان در آمریکا است چارچوب نظری این مقاله بر مبنای اندیشه نومحافظه کاری طراحی شده است و روش تحقیق نیز دارای رویکرد توصیفی و از نوع تحلیلی-کمی می باشد و روش گردآوری داده ها نیز بر مبنای کتابخانه ای و منابع معتبر اینترنتی می باشد.
نقد و ارزیابی کتاب آمریکا تحت لوای سوسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب آمریکا تحت لوای سوسیالیسم نوشته دینیش دسوزا در قالب شش فصل با محوریت نقد تفکر سوسیالیسم در سطوح اقتصادی و اجتماعی در جامعه آمریکا با استفاده از رویکرد نومحافظه کاری به رشته تحریر درآمده است. نویسنده کتاب از جمله نخبگان ژورنالیست طرفدار ترامپ است و سیاستمدارانی مانند برنی سندرز را سبب ساز شکل گیری دولت حداکثری و مانعی بر سر راه آزادی های اقتصادی برمی شمارد. به باور نویسنده کتاب، سوسیالیسم هویت گرای طرفداران سندرز سبب افزایش شکاف های اجتماعی در جامعه آمریکا می شود. مهمترین نقدهای محتوایی به کتاب حاضر را می توان در عدم توجه به بحران های ذاتی نظام سرمایه داری آمریکا که سبب افزایش شکاف های اقتصادی و اجتماعی در جامعه آمریکا شده است و همچنین سطحی نگری در نقد استدلال های طرفداران سوسیالیسم آمریکایی که در نهایت به تایید و بازتولید وضع موجود منجر می شود خلاصه نمود. دسوزا مطالبات اجتماعی و اقتصادی جامعه آمریکا را بر اساس رویکرد سیاست زده خود که مبتنی بر قیاس سطحی است تفسیر می کند. به باور وی دولت پنهان دموکرات ها با جهت دهی به خواسته های هویتی و اقتصادی برخی طبقات جامعه به دنبال تاثیرگذاری منفی بر قدرت سیاسی ترامپ و جمهوری خواهان است.
بازخوانی سیر تطور نظرات فوکویاما به عملکرد جریان نومحافظه کاری از بوش تا ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
237 - 259
حوزههای تخصصی:
به اذعان تحلیل گران، نظریه «پایان تاریخ» فرانسیس فوکویاما یکی از بنیان های نظری سیاست دولت های آمریکا در سه دهه اخیر بوده است و جهت گیری سیاست خارجی آمریکا بر این مبنا استوار بود که لیبرال دموکراسی و اقتصاد بازار، الگوی قابل تجویز برای رهایی از مشکلات خواهد بود.سؤال اصلی پژوهش این است که مبانی و مصادیق انتقاد و اعتراض فوکویاما به جریان نومحافظه کاری در بیش از دو دهه اخیر چه بوده است و با توجه به دیدگاه های متغیر او، چه سناریوهایی می توان برای آینده سیاست خارجی آمریکا ترسیم کرد؟ هدف پژوهش، تبیین این موضوع است که با توجه به دیدگاه های انتقادی فوکویاما و مواجهه آمریکا با پدیده ترامپیسم، جهت گیری و روند سیاست خارجی آمریکا در قالبی غیر از منظومه سیاسی- اقتصادی لیبرالیسم به کدام سمت و سو پیش می رود. یافته های تحقیق بر اساس روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد سیاست خارجی آمریکا با توجه به چالش های پیش رو از جمله وضعیت سیال و پیچیده بین المللی و همچنین بروز شکاف های داخلی در آمریکا، راهبردهای خود را در قالب ترکیبی متوازن از همکاری و رقابت دنبال و منحصر به پیگیری ارزش های چالش زای لیبرال دموکراسی نخواهد کرد. فوکویاما تفاوت برخورد با رسانه ها را بخشی از اختلافات جامعه قطبی شده امریکا می داند و فناوری های جدید ارتباطی را تشدید کننده افول لیبرالیسم امریکایی می داند.