فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در تحول الگوهای ارتباطی زوجین جوان (مطالعه تجربه زیسته زنان بر مبنای نظریه زمینه ای)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در تحول الگوهای ارتباطی زوجین جوان بر مبنای تجربه زیسته زنان شهر قم می پردازد. با رویکرد تفسیرگرایانه و روش کیفی نظریه زمینه ای، 51 زن جوان مورد مصاحبه اکتشافی قرار گرفتند. نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تا اشباع نظری ادامه یافت. چارچوب مفهومی بر نظریات دگرگونی ارزشی اینگلهارت، وابستگی مخاطبان بال روکیچ و دی فلور و جامعه شبکه ای کاستلز استوار است. یافته ها نشان می دهد که پدیده محوری دگرگونی الگوهای ارتباطی و ارزشی در بین زوجین به دلیل حضور در شبکه های اجتماعی مجازی است. این پدیده تحت تأثیر تغییرات اجتماعی فرهنگی عصر دیجیتال و چالش های کارکردی خانواده شکل می گیرد. جذابیت شبکه های اجتماعی و انگیزه های روانی اجتماعی زمینه ساز این تغییرات هستند. پیامدهای این تحولات در سه سطح فردی، اجتماعی و خانوادگی مشاهده می شود. این پیامدهای آشکار منجر به تحولات اساسی و بلندمدت در عرصه الگوهای ارتباطی و ارزشی زوجین؛ از جمله افراط در فردگرایی و گسست از ساختارهای سنتی، انقلاب جنسی خاموش، بحران در هویت و نقش های جنسیتی و مصرف زدگی خانوادگی می شود.
تحلیل هستی شناختی ارتباط قوا با جنسیت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
23 - 38
حوزههای تخصصی:
بحث درباره قوای زن و مرد از مباحثی است که فیلسوفانی همچون سقراط، افلاطون و ارسطو متناسب با مباحث فلسفه سیاسی خود، ذیل عناوینی همانند «دولت شهر، شهروندی، تدبیر منزل و آموزش» بدان پرداخته اند. فیلسوفان مسلمان نیز ضمن بیان مطالبی در باب نفس و ارتباط آن با قوا، اشاراتی به بحث مذکور داشته اند. در این میان، با اتکا به نوآوری های صدرالمتألهین در بحث قوا، به ویژه قوه واهمه، بحث وحدت نفس و قوا و مانند آن و تحلیل مبانی هستی شناختی حکمت وی، ازجمله تشکیک وجود و وحدت شخصی وجود می توان تفاوت قوا بر اساس جنسیت را نتیجه گرفت. این مسئله در هریک از قوای نباتی، حیوانی و انسانی جاری است. اصلی ترین قوه انسان قوه عاقله است که گرچه با نظر ابتدایی در توضیحات صدرا در باب عقل، به نظر می رسد وی تفاوتی میان زن و مرد در طی مراحل عقلانی وجود قائل نیست و این امر برابری قوای دو جنس را به ذهن تبادر می کند، اما از عبارات صریحی که درباره زن بیان می کند و نیز مبانی وی، برمی آید که به چنین تفاوتی باور داشته است. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و تحلیلی، در پی تبیین این تفاوت در کلام اوست.
بررسی انتقادی پاسخ کریستوفر فرانکلین به صورت بندی تبیینی از استدلال بخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
7 - 24
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی این پژوهش بررسی پاسخ کریستوفر فرانکلین به «صورت بندی تبیینی از استدلال بخت» به روش توصیفی تحلیلی و هدف آن نقد مبنایی صورت بندی تبیینی و پاسخ فرانکلین به آن، با توجه به نادرستی «علت انگاری دلیل» است. بر اساس صورت بندی تبیینی، با پذیرش ناتعین گروی، نمی توان تبیین کرد که چرا عامل به جای عمل «الف»، «ب» را انجام داده است و این به «بخت» می انجامد. فرانکلین ضمن صورت بندی تبیینی از استدلال بخت، از دو نوع تبیین تقابلی نوع اول و نوع دوم نام می برد. بر این اساس، تبیین تقابلی نوع اول مقدمه دوم استدلال، و نوع دوم مقدمه اول استدلال را کاذب می گرداند. در نتیجه، هیچ خوانشی از تبیین تقابلی تمام مقدمات استدلال بخت را صادق نمی کند. اصرار طرفداران تعین گروی بر ارائه تبیین تقابلی نوع اول، مبتنی بر پذیرش پیشین تعین گروی روان شناختی است که علاوه بر مصادره به مطلوب بودن، مقبول اکثریت سازگارگروان هم نیست. هرچند پاسخ فرانکلین به این معضل قابل قبول است، اما اختیارگروی مد نظر فرانکلین و همچنین صورت بندی تبیینی از معضل بخت، مبتنی بر علت پنداشتن دلیل است، درحالی که اشکال هنجارمندی نشان می دهد که اساساً دلایل روانی کنشگر نمی توانند نقش علّی را در پیدایش کنش ایفا کنند و در نتیجه، پیش فرض صورت بندی تبیینی از معضل بخت و پاسخ فرانکلین از بنیان نادرست است.
بررسی و تحلیل باور به نبوت در آیین یارسان و اثرپذیری آن از دونادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
138 - 154
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به اصل نبوت عامه و خاصه، در متون مقدس یارسان و در باور پیروان و سرسپردگان این آیین مشاهده گردیده است؛ این مهم سبب انتساب یارسان به دین اسلام شده و بسیاری از پیروان این آیین به آن اذعان دارند؛ اما اصل نبوت در مبانی کلامی این فرقه اصالت خود را از دست داده و با اثرپذیری و آمیخته شدن با اندیشه دونادون، در قالبی دیگر مطرح شده و پیچیدگی های خاصی در این موضوع ایجاد کرده است. موضوع چگونگی اثرپذیری نبوت در یارسان از دونادون، در هاله ای از ابهام است و پژوهش های پیشین که در زمینه نبوت در آیین یارسان نگاشته شده، اشاره ای به ارتباط و اثرپذیری نبوت از دونادون نکرده اند. بنابراین در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی بر اساس متون مقدس یارسان، اعتقاد سرسپردگان این آیین به نبوت عامه و خاصه و تأثیر دونادون بر نبوت ذکر شده و نتایج به دست آمده آن است که دونادون تأثیر مستقیمی بر نبوت در آیین یارسان دارد و موجب خروج نبوت از مسیر اصلی آن و ایجاد انحراف شده است.
Criminal Mediation in the Quran, Old Testament, and Talmud
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۲, autumn and winter ۲۰۲۴
225 - 255
حوزههای تخصصی:
Criminal mediation is a common theme among Muslims, Jews, and Christians. However, what similarities and differences exist regarding the mediator and their role, individual versus collective mediation, location, and scope? Are certain statements in their respective scriptures compatible with the belief in the inherent, active unity, and justice of God? The necessity of referring to the epistemological sources of religion, the Quran's call for common ground among religions (Ᾱli ʻImrān/64), and the value of clarification emphasized in the Quran (al-Zumar/18) underscore the importance of this topic. This research, employing a descriptive-analytical approach, utilizes comparative studies of the aforementioned religious texts. The results indicated that the only complete and independent otherworldly mediator is God. The simplicity of God's essence negates the concept of a son or multiplicity of divine beings. Certain statements in their scriptures require correction. Intercession does not negate the punishment of discrimination and injustice; rather, it specifically excludes violations of divine law and discrimination. This act is related to the divine attribute of mercy. While sharing commonalities such as divine mercy, the mediator's proximity, and the faith of those who benefit, otherworldly mediators also exhibit differences regarding the possibility or certainty of acceptance, whether the mediation is fundamental or supplementary, obstacles to intercession, the role of Sharia, and the scope of intercession in terms of the types of sins and the number of those saved.
استلزامات حقوقی دولت نسبت به فرزندآوری و ضمانت اجراهای آن در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۹
11 - 22
حوزههای تخصصی:
انسان به لحاظ آفرینش تکوینی و تمایل فطری به ادامه نسل، دارای قابلیت بالقوه فرزندآوری است، اما برخی از خانواده های ایرانی تمایلی به فرزندآوری ندارند. با کاهش فرزندآوری و نگرانی نخبگان از کاهش جمعیت و امکان بروز مشکلات گوناگون در عرصه های مدیریتی، امنیتی و مانند آن، فرزندآوری اهمیت بیشتری یافته است. این پژوهش که به روش اسنادی و توصیفی تحلیلی سامان یافته، به دنبال پاسخ به این پرسش است که استلزامات حقوقی دولت ایران درباره فرزندآوری و ضمانت اجرای آنها در نظام حقوقی ایران چیست؟ در قوانین ایران استلزامات روشنی تصریح نشده است. البته اخیراً با تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تا حدودی تعهداتی بیان شده است، لکن به جهت نداشتن قدمت قابل توجه با الزام کردن دولت به استلزامات فرزندآوری فاصله دارد. به نظر می رسد از برخی اصول قانونی اساسی و سایر قوانین عادی ناظر به استلزامات دولت درباره حقوق افراد، استلزامات دولت و ضمانت اجراهای آنها قابل اصطیاد و تحلیل است. بررسی ها نشان داد تحقیق منسجمی درباره تبیین موضوع انجام نشده است. ازاین رو این پژوهش به دنبال تبیین استلزامات حقوقی دولت و ضمانت اجرای آنها در نظام حقوقی ایران به منظور تسریع جهت گیری آگاهانه و مشتاقانه افراد به سمت فرزندآوری و برطرف شدن تبعات ناشی از کاهش آن است.
بررسی فقهی حقوقی اصل 171 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با حقوق انگلیس و ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۹
23 - 32
حوزههای تخصصی:
قضات در حقوق اسلام و به تبع آن در حقوق مدون ایران اگر مرتکب تقصیر یا بی مبالاتی غیرمتعارف در رسیدگی به دعوا شوند، مسئولیت مدنی خواهند داشت، اما در صورت اشتباه و قصور در صدور حکم، مسئول جبران خسارت بیت المال خواهد بود و درهرحال از متهم اعاده حیثیت می گردد. هدف از پژوهش حاضر که به صورت توصیفی تحلیلی و به روش کتابخانه ای انجام گرفته، روشن شدن نقاط اشتراک و افتراق پیرامون مکتب فقه امامیه با نظام کامن لا می باشد. در این زمینه به دنبال پاسخ به این پرسش خواهیم بود که مسئول جبران خسارت واردشده بر متضررین درصورت قصور و یا تقصیر قاضی در نظام کامن لا چه کسی خواهد بود؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که قانون گذار جمهوری اسلامی ایران مسئولیت مدنی قضات را درصورت اشتباه و تقصیر در اصل 171 قانون اساسی پیش بینی کرده است، درحالی که نظام حقوقی کامن لا با مطالعه موردی در کشورهای انگلیس و امریکا، قضات دادگاه های عالی را به جهت داشتن مصونیت، از پرداخت خسارت معاف کرده است، ولی قضات دادگاه های تالی به دلیل محدود بودن صلاحیت رسیدگی دارای مسئولیت بوده و ضامن جبران خسارت می باشند. ایالات متحده امریکا نیز با اعتقاد بر اصل «اعمال حاکمیت» برگرفته از نظام فدرالی، خود را از جبران خسارت درصورت اشتباه یا تقصیر معاف کرده که قضات دادگاه های تالی با بیمه کردن خود تا سقف مشخص راه حلی برای مشکلات احتمالی یافتند.
واکاوی توصیفی- تحلیلی تعبیرهای کنایی در سه آیه قرآن و سه حدیث نهج البلاغه (مطالعه موردی: بررسی ترجمه ها و تفسیرها و شروح برگزیده قرآن و نهج البلاغه)
حوزههای تخصصی:
همواره تعابیر کنایی یکی از اسلوب های مهمّ بیانی در همه زبان ها بوده است. قرآن کریم و نهج البلاغه که با زبان عرف عام با مردم سخن می گویند، آکنده از این نوع از تعابیراند و یکی از عرصه های جولان ترجمه تعبیرهای آن ها، برگردان کنایات قرآن و نهج البلاغه به زبان فارسی محسوب می شود؛ چراکه از بین گونه های ترجمه های ارتباطی یا معنایی که مترجمین برای تعابیر کنایاتی بهره برده اند، نواقصی به چشم می آید که محل بررسی و تبیین کننده ضرورت این پژوهه است. در این جستار، با روش توصیفی- تطبیقی و با ابزار کتابخانه ای، برخی از این دسته ترجمه ها ارزیابی و معنای ارجح کنایه ها تبیین می گردد و درفرجام نظر مفسّران قرآن کریم و شارحان نهج البلاغه درباره تعبیرهای توصیف و مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. براساس یافته های این پژوهش، کاربرد آرایه ادبی کنایه، جذابیت این متون را برای خواننده بالا برده و نقشی بی بدیل در انتقال پیام های قرآن کریم و نهج البلاغه دارد. همچنین در تعبیر کنایی آیه42 سوره کهف، ترجمه دسته اول و در آیه 18 سوره زخرف، ترجمه گروه دوم و در آیه 10 قصص، ترجمه گروه سوم از مترجمان، صحیح ترین ترجمه ها می باشند. نیز در ارتباط با تعابیر کنایی در نهج البلاغه باید گفت در خطبه 2 نهج البلاغه، همه ترجمه ها گویای مطلبی واحد هستند. در کلام قصار14، مترجمان دسته دوم و سوم، با افزودن شروحی بر ترجمه عبارت کنایی، سعی در روشن تر جلوه نمودن ترجمه کنایه را دارند. در کلام قصار160، ترجمه گروه دوم به عنوان ترجمه منتخب مطرح گردیده است.
امکان سنجی ولایت تکوینی انسان از دیدگاه علمای شیعه با استناد به قرآن و روایات
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
99 - 129
حوزههای تخصصی:
ولایت تکوینی یکی از مباحث مهم در میان اندیشمندان مسلمان و از باورهای اساسی شیعه است که براساس آن، خداوند در کنار ولایت تشریعی، بذاته دارای ولایت تکوینی نیز می باشد. اما اینکه انسان نیز می تواند دارای ولایت تکوینی باشد یا خیر، پرسش این تحقیق است که براساس نظر فلاسفه و متکلمین و بررسی دیدگاه آنها با استناد به قرآن و روایات به آن می پردازد. براساس یافته های تحقیق و بنابر دیدگاه فلاسفه و متکلمین که منبعث از آیات و روایات است، ولایت تکوینی انسان، نه فقط از حیث امکان وقوعی داری امتناع ذاتی نیست، بلکه ولایت تکوینی برخی از انسان ها که انبیا و ائمه در رأس آنها می باشند، مورد وفاق اندیشمندان شیعه به ویژه فلاسفه و متکلمین بوده و منجر به شرک و غلو در حق اولیا الهی به ویژه ائمه اطهار نمی شود و درنتیجه با توحید روبوبی منافات ندارد؛ بنابراین جمهور شیعه با مراجعه به نصوص دینی معتقد است تصرف در تکوین، اولاً و بالذات برای خداوند و ثانیاً و بالعرض برای برخی بندگان صالح با اذن خداوند قابل اثبات است. این تحقیق با روش کتابخانه ای به جمع آوری داده ها پرداخته و با روش توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخ به پرسش اصلی تحقیق برآمده است
تحلیل شبهه تأثیر پذیری قرآن از فرهنگ زمانه از منظر مفسران با تاکید بر موضوع هفت آسمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
78 - 99
حوزههای تخصصی:
شبهه تأثیرپذیری قرآن از اشخاص و فرهنگ زمانه، قدمتی به درازای عصر نزول آن دارد، در پاره ای از آیات قرآن تصریح گردیده که رسول خدا متهم می شد به این که قرآن محصول ارتباط و تعامل وی با افراد خاصی است و نه وحی الهی و آسمانی. وحیانی بودن الفاظ قرآن کریم از یک سو و بهره گیری از مؤلفه های فرهنگ زمانه در بسیاری از آیات آن از سوی دیگر، همچنین طرح این شبهه از سوی محافل روشنفکری به جهت کم ارزش جلوه دادن قرآن کریم از سوی سوم، ضرورت تبیین و تحلیل شبهه تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر نزول را در ابعاد مختلف دوچندان می نماید. مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی انگاره و اقوال مفسران فریقین در باب شبهه یادشده است. در کنار دو دیدگاه اثبات و نفی کلیِ تأثیرپذیری و عدم تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر نزول، می توان از دیدگاه سومی سخن به میان آورد که بر این باور است قرآن، فرهنگ عصر نزول را غربالگری کرد و هر آنچه را در تناسب با آموزه های الهی بود، تأیید و تثبیت کرد و بر آنچه خارج از مدار دین تعریف می شد، خط بطلان کشید یا به تدریج آن را اصلاح نمود. برخی از نتایج پژوهش حاضر عبارت است از: 1. مُستظهَر نبودن ادعای تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه از سوی مفسران اهل سنت به هیچ گونه دلیل عقلی و نقلی؛ 2. عدم صحت ادعای تطبیق آسمان های هفت گانه بر هیئت بطلمیوسی؛ زیرا قرآن هیچ گاه فلک هشتم و نهم هیئت بطلمیوسی را در عِداد آسمان ها به شمار نیاورده است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش، کتابخانه ای است. نوشتار حاضر به روش توصیفی، تحلیلی و با استمداد از رهیافت درون دینی به نقد و تحلیل اقوال پاره ای از مفسران مبنی بر تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه مبادرت ورزیده است.کلید واژه ها: فرهنگ زمانه، شبهه تاثیرپذیری، قرآن، هفت آسمان، مفسران فریقین
نمود تقابل قدریه با حکومت اموی در میراث روایی اهل سنت تا پایان قرن چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
85 - 109
حوزههای تخصصی:
قدریه، جریانی فکری-سیاسی در قرن نخست هجری بود که در واکنش به سیاست های بنی امیه برای تثبیت قدرت شکل گرفت. حکومت اموی با مبارزات همه جانبه علیه این جریان، تلاش کرد نفوذ آن را مهار کند. این پژوهش با روش تحلیل تاریخی و بررسی منابع مکتوب، بسترتاریخی-فکری دو جریان را واکاویده و بازتاب تقابل میان قدریه و حاکمان و هواداران بنی امیه را در میراث روایی اهل سنت تحلیل می کند. مسئله اصلی پژوهش، تحلیل نحوه انعکاس این تقابل در روایات اهل سنت در چهار سده نخست اسلامی است. یافته ها نشان می دهد این نزاع در منابع روایی پیرامون سه محور عمده بازتاب یافته است:1. محور سیاسی-مذهبی روایاتی را شامل می شود که بازتابی منفی از نفوذ قدریان در جامعه دارند و مشوق حذف فیزیکی آنان هستند.2. در محور فرهنگی-اجتماعی قدریه با هویتی منفی، همچون "مجوس امت"، معرفی شده اند که به انزوای اجتماعی آنان انجامیده است.3. محور کلامی-اعتقادی متنوع ترین روایت ها را شامل می شود و قدریه را با صفاتی چون شرک، کفر، دشمنی با خداوند، زندقه، و انکار قدر الهی توصیف کرده است. این مطالعه نشان می دهد که این نزاع، بازتابی از نبرد ایدئولوژیک میان گفتمان عدالت محور قدریه و دستگاه حاکمه جبری بود. به تدریج، این تقابل سیاسی به نزاع عقیدتی تغییر یافت و از میراث حدیثی برای تقویت گفتمان جبری بهره برداری شد.
تغییرات خطة الکتابه در عصر خلافت امویان اندلس (316-422 ه .ق) و مقایسه آن با دوره امارت (316-138 ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۱
10 - 33
حوزههای تخصصی:
خطه الکتابه که نگارش مکاتبات دیوانی برای امرا و خلفای و دستگاه دولتی را برعهده داشت، یکی از دیوان های اساسی دستگاه حکومتی امویان اندلس بود که در عصر خلافت وقتی امویان خود را خلیفه خواندند و مقایسه آن به با دوره امارت آنجا که فرمانروایان فقط امیر بودند دچار تغییراتی گردید. پژوهش حاضر با واکاوی خطه الکتابه و به شیوه تاریخی توصیفی-تحلیلی، درصدد پاسخ به این سؤال است که چه تغییراتی در خطه الکتابه در عصر خلافت امویان اندلس به وجود آمد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که خطه الکتابه، در تحول نظام سیاسی و اداری امویان از امارت به خلافت، از کاتب، به وزیر کاتب تغییر یافت و تقلید از کتابت شرق اسلامی در آن فروکاسته شد و نثر مصنوع و مسجع در آن رواج یافت؛ افزون بر این متن و محتوای رسائل دیوانی تغییر می یابد که به موجب آن؛ بلند نویسی و نگارش مرسومات و منشورات ولایتعهدی و رسائل وصفی که به ارائه گزارش از وقایع و حوادث مختلف با سبک و سیاق خاص اندلسی می پرداخت، مجال ظهور یافتند و آیین نامه دولتی نیز برای فن کتابت ابلاغ شد. در نتیجه این تغییرات، اسلوب کتابت اندلسی، همراه با تنوع سبک ها و شیوه ها توسط کاتبان شکل گرفت و خطه الکتابه تغییروتحول یافت.
خوانشی بنیادین از حق انتخاب محل اقامت شهروندان در اصل 33 قانون اساسی از منظر حقوق بشر اسلامی
حوزههای تخصصی:
ازجمله حقوق اساسی شهروندان که در اسناد بین المللی تدارک شده است و به تبع، نظام های سیاسی مختلف آن را شناسایی کرده اند، «حق انتخاب محل اقامت» است. قانون گذار اساسی نیز در اصل 33 به آن تصریح کرده است. نظر به اینکه شایسته است این تأسیس مقنن با نصوص اسلامی سازگار باشد، پرسش اصلی این است که وضعیت آزادی موضوع اصل 33 از لحاظ مبانی و ادله مشروعیت در نصوص اسلامی چیست و عندالاقتضا رهیافت اسلامی موجد چه استلزام اصلاحی در موعد بازنگری قانون اساسی است؟ در پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی در مراجعه به قرآن و روایات انجام گرفته است، در خصوص مبنای حق مزبور این نتیجه یافت شد که در قرآن، دو دسته از آیات به حق مزبور دلالت دارند. این آیات عبارت اند از آیات الزام به استفاده از حق انتخاب محل اقامت (آیه 56 سوره عنکبوت و آیه 97 سوره نساء) و آیات تجویز جهاد (آیات 39 و 40 سوره حج) در برابر محدودکننده آزادی موضوع اصل. در روایات نیز این حق در کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امیر مؤمنان (علیه السلام) مورد تأکید قرار گرفته است. استلزامات اصلاحی حاصل از تتبع و تفقه در مبانی اصل هم این شد که اولاً، تعبیر به «آزادی انتخاب محل اقامت» عنوان جامعی است و دیگر تعابیر به کاررفته در اصل را دربرمی گیرد و نیازی به ذکر یکایک آن ها نیست. ثانیاً، ملاک ممنوعیت تحدید آزادی موضوع اصل شامل حالات مشابه اجبار - اعم از اکراه و اضطرار - نیز می شود و شواهد قرآنی بر آن وجود دارد. ازاین رو قید اجبار، قیدی تمثیلی است. پیشنهاد می شود در اصلاحات آتی قانون اساسی این موارد مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر قصد حرام یا انحصار منافع حرام بر معاملات با محوریت دیدگاه امام خمینی (رحمت الله علیه)
حوزههای تخصصی:
معاملات از امور ضروری زندگی بشری بوده و انسان برای برطرف کردن حوایج خود، ناگزیر به دادوستد است. حال اگر شخصی اقدام به معامله با قصد حرام کند یا معامله ای را منعقد سازد که منافعی جز منفعت محرم نداشته باشد، حکم به جواز یا رضایت شارع در آن مردد و محل اختلاف فقیهان است مانند فروش مواد غذایی به افراد روزه خوار در ماه مبارک رمضان، خریدوفروش دستگاه ساخت شراب، اجاره مسکن به قصد حرام و خریدوفروش سیگار از نگاه قائلان به حرمت استعمال آن. نگارندگان در پژوهش حاضر، در پی استخراج آرای فقهی امام خمینی (رحمت الله علیه) هستند و حاصل پژوهش بیان می کند که امام خمینی (رحمت الله علیه) قول به حرمت را ترجیح داده است، اما قائل به حرمت مطلق نیست، بلکه با جامع نگری خود، کارکرد و غایت مسائل را مورد توجه قرار می دهد. مطالعه حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
سِر هم نشینی کلمات مقترن یا مصاحب در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 54
حوزههای تخصصی:
کلمات مقترن یا مصاحب یا همایی به معنی همراهی دو واژه است که غالباً در کنار هم آورده می شود؛ و از منظر زبان شناسی اجتماع عناصری است که تمایل خاصی به ظاهرشدن در کنار یکدیگر دارند و احتمال باهم آمدن آن ها قابل پیش بینی است. در قرآن هم بخش وسیعی از آن هم انواع کلمات مقترن است که بسیاری از آن مخصوص خود قرآن و ادبیات عرب سابقه نداشته است. در این پژوهش تلاش شده ضمن ارائه تعریف دقیق و جامع از کلمات مقترن و معیارهای تعیین آن، انواع مختلف آن در قرآن کریم کشف و تبیین نماییم. پژوهش پیش رو، با روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در پی تحقیق این هدف نگارش یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد هم نشینی واژگانی و مقترن، درک آیات قرآن را آسان تر کرده و نکات مبهمی را روشن کرده است. بعضی کلمات مقترن واژه محور بوده و در هم نشینی خود کلمات بسیاری زیادی را می پذیرند و ظهور اسلام و معجزه جاوید آن یعنی قرآن باعث به وجود آمدن اصطلاحات و کلمات باه م آوای ی یا مقترن شده و در نکات تفسیری، توصیف خداوند و قیامت، فهم آیات و استخراج احکام اعتقادی، فقهی، اجتماعی نقش اساسی داشته است.
ادله قرآنی نگارش قرآن در عصر پیامبر (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
241 - 268
حوزههای تخصصی:
آیا تمام قرآن در زمان حیات حضرت محمد (ص) به کتابت درآمد؟ این مقاله تنها با استشهاد به آیات قرآن به این پرسش پاسخ می دهد. قرآن، نگارش و اهمیت آن را مورد تأکید قرار داده و نشان می دهد که نگارش در عصر و مصر نزول قرآن امری رایج و متداول بوده است. همچنین نگارشِ برخی از موضوعات نظیر مطالب غیبی و وحیانی مورد انتظار تلقی می شده است. علاوه بر این، در مورد برخی موضوعات مانند دَین دستور اکید داده شده که بنگارند تا اختلافی در مورد آن بین افراد به وجود نیاید. گذشته از همه این موارد، قرآن از صحیفه های قرآنیِ به مثابه یک واقعیت تاریخی گزارش ارائه داده است. این مقاله همه آیات مربوط به نگارش در قرآن را با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از روش معناشناختی موردبررسی قرار داده است. بر پایه این تحلیل های معناشناختی نتیجه گرفته شده که نگارش تمام قرآن در عصر نزولش مورد انتظار بوده است، هرچند که اکنون نسخه ای کامل از صحیفه های قرآنی که در مکه یا مدینه توسط یاران پیامبر به نگارش در آمده است در دسترس نباشد.
نسبت سنجی خودشیفتگی در قرآن با روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
353 - 386
حوزههای تخصصی:
خودشیفتگی در قرآن به عنوان یک رذیلت اخلاقی محسوب می شود که مشمول مذمت و عقوبت است، در حالی که در روان شناسی به عنوان نوعی اختلال شخصیتی تعریف می شود. پرسش اصلی این است که تفاوت خودشیفتگی در قرآن و روان شناسی چیست؟ چالش میان توصیف خودشیفتگی به عنوان اختلالی شخصیتی که دارای سویه های ناخودآگاه و ناارادی است و در مقابل آن، رذیلتی اخلاقی در قرآن که با اراده و آگاهی همراه است، اهمیت و ضرورت این پژوهش را نمایان می سازد. به این دلیل که خداوند حکیم قصد تربیت و هدایت انسان ها را دارد، فردی که دچار اختلال غیرارادی است، مشمول سرزنش و عقوبت نمی شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کتابخانه ای، وجوه اشتراک و افتراق خودشیفتگی را در این دو حوزه مورد بررسی قرار داده است. یافته ها نشان دهنده وحدت در مفهوم و نشانه ها و تباین در سبب و منشأ خودشیفتگی هستند. از سیاق آیات مرتبط، می توان نتیجه گرفت که سبب خودشیفتگی، ضعف معرفت توحیدی است؛ این موضوع با استناد به بافتار عقلانی وحی، به عنوان عملی آگاهانه و ارادی تلقی می شود و بنابراین مشمول مذمت و عقوبت خواهد بود. اما در روان شناسی، فرد در ایجاد اختلال شخصیتی نقشی ندارد. با این حال، از آنجا که این اختلال معمولاً در کارکردهای اساسی روانی افراد و به تبع آن، در قدرت اراده و تمییز آن ها خللی ایجاد نمی کند، طبق اصول روان شناسی، فرد خودشیفته نیز نسبت به اعمال خود مسئول است و داشتن اختلال خودشیفتگی، موجب سلب مسئولیت از او نمی شود.
ولایت و حضانت فرزند طبیعی در فقه اسلامی و حقوق ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
7 - 41
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مطرح در حقوق خانواده، موضوع ولایت پدر طبیعی و تکالیف او در برابر فرزند است. مشهور فقیهان امامیه و به تبع ایشان، قانونگذار ایران در ماده 1167 قانون مدنی، معتقد به عدم وجود رابطه نسبی بین آنان شده اند لکن نسبت به موضوع ولایت و تکالیف پدر طبیعی مانند نفقه و حضانت، سکوت اختیار کرده و موضع خود را مشخص نکرده است. از سوی دیگر فقیهان اسلامی نیز نسبت به این موضوع، اختلاف نظر دارند. برخی از فقها معتقد به عدم انتساب طفل مزبور به پدر طبیعی شده اند ، برخی دیگر هم، معتقد به ثبوت تکلیف شده و آن را به عنوان یکی از مسئولیت های او محسوب کرده اند. مشهور فقیهان امامیه و برخی از اهل سنت با استناد به «سلب ارتباط نسبی بین پدر و فرزند طبیعی» معتقد به عدم تکلیف پدر طبیعی شده اند و سرپرستی فرزند طبیعی را از تکالیف حاکم شرع دانسته اند. منشأ اختلافات فقیهان مذاهب اسلامی، مبتنی بر تحلیل و نوع برداشت متفاوت ایشان از ادله مورد استناد است. برخی فقیهان معاصر امامیه با استناد به اطلاقات و قواعد فقهی معتقد به مسئولیت پدر طبیعی شده اند . با توجه به اهمیت موضوع و اجمال در قانون مدنی، پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای و رویکرد توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که ولایت و حضانت طفل، متوجه چه کسی است؟ رهاورد این پژوهش، شناسایی پدر طبیعی به عنوان ولی است. به تبع این ولایت، تأمین هزینه زندگی کودک نیز بر عهده وی قرار دارد؛ همچنین حضانت نیز براساس عمومات بر عهده مادر و سپس بر عهده پدر طبیعی قرار خواهد داشت.
عنصر مصلحت، خاستگاه تولید نظریه امنیت اجتماعی، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
109 - 135
حوزههای تخصصی:
امنیت اجتماعی از نیازهای ضروری انسان است و زندگی انسان درمیان اجتماع و وصول به کمال و رشد و موفقیتش و رسیدن به حقوق مختلف در گرو امنیت اجتماعی است که امنیت اجتماعی هم مساوی با کاهش یا فقدان تهدیدها و آسیب های مختلف اجتماع است. دانش امنیت از عصر ظهور اسلام مورد توجه بوده و فقه امنیت نیز متأثر از عناصری مانند مصلحت، جایگاه بی بدیلی در فقه امامیه دارد. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی - تحلیلی، چگونگی تأثیر عنصر فقهی مصلحت در تولید نظریه امنیت اجتماعی در فقه را بیان و با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) ضمن اثبات متکفل بودن این عنصر مهم برای تولید نظریه در فقه امنیت، کاربرد انواع مصلحت برای استنباط فقه امنیت را بررسی و به این نتایج دست یافته است: دو رویکرد سنتی(دولت محور و قدرت محور) و مدرن(جامعه محور و هویت محور)، در امنیت اجتماعی تأثیر مصلحت را در استنباط و تولید نظریه آشکار می کند؛ امنیت افزون بر جنبه درون فقهی، جوانب برون فقهی داشته و امام خمینی(ره) در محورهای امنیت مردم، امنیت نظام، امنیت رهبری و اهداف امنیتی حکومت بدان پرداخته است. نظریه بومی امنیت اجتماعی از مباحث فقهی زیر قابل استخراج است: نهاد نظارتی بیرونی و امر به معروف و نهی از منکر، فقه الدعوه، اصل النصیحه لائمه المسلمین و مشورت در سیاست و حکومت، قاعده حفظ نظام، نهاد اطلاعاتی و قاعده تعاون. روش امام خمینی(ره) در ارائه نظریه فقه امنیت، فقه جواهری و ارتباط مستقیم بین فقه با مصالح اجتماع و امنیت اجتماعی است