مطالعات سبک شناختی قرآن کریم
مطالعات سبک شناختی قرآن کریم سال 8 بهار و تابستان 1404 شماره 2 (پیاپی 16) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
حافظ، تخلص بزرگ ترین شاعر زبان و ادبیات فارسی می باشد؛ چرا که میان اشعار او و قرآن کریم پیوند ژرف و ناگسستنی وجود دارد. او حافظ قرآن بوده و تأثیر قرآن کریم بر اشعار او از زوایای مختلفی قابل بررسی است. اشعار نغز و دلکش او بسیار پررنگ و پرمایه است. وی در سبک معنایی اشعارش از کلام الهی به صورت تأویل بردار، ایهام آور و ... بهره مند گردیده است. در پژوهش پیش رو که به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده، تلاش بر این است تا سبک معنایی این شاعر با آیات متشابه قرآنی بررسی گردد.. هدف و مبنای کار در این پژوهش کشف و شناسایی تأثیرپذیری حافظ در نمونه ابیات ارائه شده از قرآن کریم می باشد. ماحصل این پژوهش آن شد که حافظ در شعر خود به طور گسترده و سرشاری از قرآن کریم بهره برده و در سبک معنایی او مضمون ابیات با آیات قرآنی مورد اشاره تناسب و همخوانی دارد.
بررسی سبک شناختی تذکیر و تأنیث اسم ها در آیات متشابه لفظی و تبیین معانی ضمنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین اختلاف واژگانی در آیات متشابه قرآن کریم و مفاهیم هدفمند آن، از جمله مباحث علوم قرآنی است که بسیاری از تفاسیر از بیان نکات ادبی چنین تغییراتی غافل مانده اند، اما در برخی از تفاسیر و کتب معتبر حوزه قرآنی بدان اشاره شده است. تحلیل و بررسی صحیح واژگانی این دسته از آیات می تواند در رفع شبهه اختلاف و تناقض در آیات قرآنی مثمر ثمر باشد.آیات متشابه از حیث اختلاف در «تذکیر و تأنیث» شامل 8 مورد تشابه «اسمی» است. با توجه به گستردگی شواهد تشابه افعال و اسم ها در این حوزه، صرفاً تفاوت آیات متشابه در بحث «تذکیر و تأنیث» اسم ها در این جستار بررسی شده است و با تمرکز بر حکمت اختلاف واژگانی این پدیده زبانی، به روش توصیفی- تحلیلی حکمت اختلاف در مذکر یا مؤنث بودن آن اسم را تبیین نموده است. توجه به سیاق آیات، پیوند معنایی میان آیات همجوار در همان سوره، توجه به فهم معنایی قرآن به قرآن در کشف معنای این پدیده زبانی موثر است. اغراضی همچون ایجاز، توسع معنا، اطناب، تفخیم، بیان إفراد و تناسب لفظی از جمله اهداف بلاغی این سبک تفاوت در آیات مشابه لفظی به شمار می رود.
واکاوی سبک داستان های قرآنی با محوریت داستان حضرت موسی و علم فرشتگان به فساد و خون ریزی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیم نگاهی به تفاسیر قرآن کریم در خصوص آیه ی شریفه ی ﴿... قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ..﴾ (بقره:30) نشان می دهد که مفسران در این خصوص دیدگاه های متفاوت و توجی هی گوناگونی ارایه نموده اند. این مطالعه در صدد آن بوده تا با بررسی ساختاری داستان کشتن گاو به وسیله قوم موسی (ع) به این سوال پاسخ دهد که چگونه و از کجا فرشتگان می دانستند که انسان خونریز است و چگونه به خداوند در این خصوص اعتراض نموده و گفتن د« اَ تجعلُ فیها من یفسدُ فیها؟» برای این منظور با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و ابزار سندکاوی و کتابخانه ای، داده های لازم گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که این سخن فرشتگان، نمی تواند ابتدایی بوده و حتماً مسبوق به سابقه ای است و ما این را از عبارت ﴿لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا﴾ (بقره:32) می توانیم دریافت کنیم به عبارت دیگر فرشتگان این آگاهی را قبلاً از خداوند متعال دریافت نموده بوده اند منتهی این مهم به جای این که در آغاز داستان ذکر شود در انتهای آن بیان گردیده است.
مبانی سبک شناخت علامه طباطبایی درعدول از سیاق در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به اصل و قاعد سیاق در رسیدن به مراد الاهی در تفسیر قرآن یکی از قواعد تفسیری است که برخی از مفسران به آن توجه دارند. علامه طباطبایی از جمله مفسرانی است که توجه ویژه ای به قاعده سیاق داشته و در جای جای تفسیر المیزان بر کاربست آن جهت رسیدن به مراد الاهی تاکید دارند. با توجه به اینکه بهره گیری از قاعده سیاق یکی از مهم ترین و پرکاربردترین مبانی تفسیری علامه محسوب میشود، اما ایشان گاهی در تفسیر برخی از آیات قرآن از این مبنای تفسیری خود عدول کرده است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی ضمن اشاره به کارکردهای کاربست سیاق در تفسیر المیزان به مبانی عدول علامه طباطبایی از سیاق آیات در رسیدن به مراد خدا اشاره کرد است. نتایج حاصل از این نوشتار بیانگر آن است که علامه طباطبایی در آیات مربوط به امامت امام علی (ع) و فضایل اهل بیت (ع)، همچنین عدم ارتباط با صدر و ذیل آیه، هماهنگی با شأن نزول آیه، مخالفت سیاق آیه با سیاق آیات قبل و بعد، استفاده از شمول معنایی آیه از قاعده سیاق آیات عدول کرده است.
بررسی طرح واره های تصویری قرآن کریم بر اساسِ نظریه جانسون (مطالعه موردی سوره عنکبوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی از مهم ترین مباحث زبان شناسی به شمار می آید که میان زبان و اندیشه، ارتباط برقرار کرده و نظریه های مختلفی هم چون استعاره مفهومی، طرحواره های تصویری و ... را شامل می شود. در قرآن کریم بسیاری از مفاهیم انتزاعی در قالب مجموعه ای از مفاهیم عینی بیان می گردد که بررسی آن ها در فهم و درک صحیح مقصود قرآن تأثیر بسزایی دارد؛ پژوهش حاضر با بررسی انواع طرحواره های تصویری در سوره عنکبوت در صدد آن است تا معانی و زیبایی های نهفته و همچنین مفاهیم انتزاعی موجود در این سوره را با استفاده از رویکرد زبان شناسی شناختی و به روش توصیفی تحلیلی، تبیین کند. براساس داده های موجود از سوره عنکبوت، طرحواره حرکتی پربسامدترین طرحواره بود؛ پس از آن طرحواره حجمی و سپس طرحواره قدرتی در جایگاه دوم و سوم قرار دارند. با این وجود در این سوره طرحواره حرکتی برای درک و فهم مفاهیم انتزاعی نقش اساسی دارد. با استفاده از طرحواره های تصویری، بسیاری از مفاهیم انتزاعی و غیرعینی برای مخاطب عینی و ملموس می شود که این در درک و فهم دقیق و عمیق قرآن کریم نقش بسزایی دارد.
واکاوی داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم با تکیه بر نظریه رمزگان پنج گانه رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رولان بارت نظریه پرداز معاصر فرانسوی دیدگاهی دقیق و جامع نسبت به نشانه شناسی و ساختارگرایی دارد که با تکیه بر رویکرد وی امکان ارائه تحلیلی متقن از لایه های زیرین یک متن فراهم می شود. در نظریه وی نوشتار براساس پنج اصل هرمنوتیک یا معمایی، پروآیرتیک یا کنشی، معنابنی یا دالی، نمادین و فرهنگی و ارجاعی بررسی می شود. با عنایت به اینکه داستان حضرت یوسف (ع) یکی از قصه های اندرزمحور قرآن است؛ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، این داستان را براساس الگوی پنج گانه بارت بررسی نموده و به کشف و استخراج رمزگان موجود در این سوره پرداخته است. نتایج حاصل از تحقیق گویای آن است که رمزگان پنج گانه بارت در محتوای کلی داستان مصداق کامل دارد. رمزگان هرمونتیکی و معمایی نقش بسزایی در بازنمایی زوایای مبهم و رهنمون کردن مخاطب به حل چیستان های موجود داشته و در اغلب موارد بلافاصله رمزگشایی می شود. رمزگان کنشی پی رفت های مرتبی دارد و اولین کنش از جانب شخصیت محوری داستان شکل می گیرد که بین آن با کنش های دیگر و به ویژه کنش پایانی پیوند مستحکمی برقرار است و این نکته جالب توجه در داستان است. رمزگان معنابنی یا دالی معنی ضمنی مربوط به شخصیت یوسف و مکان روایت را در بردارد. رمزگان نمادین برای نمایش تقابل های موجود و متضاد بین شخصیت یوسف و دیگر شخصیت های فرعی روایت کارساز بوده و رمزگان فرهنگی برای تبیین و تعلیم اهمیت فرهنگ پاکدامنی، یکتا پرستی و رسیدن بشر از ذلت به اوج عزت به اذن الهی می باشد.
تحلیل نشانه- معناشناختی گفتمان سوره عبس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه معناشناسی یکی از رویکردهای جدید در شناسایی و تجزیه و تحلیل متون و نیز در فهم چگونگی تولید و دریافت معنا نقش اساسی دارد. تحلیل گفتمان یکی از ابزارهای تحلیل متون ادبی است که ارتباط بین ساختارهای گفتمان مدار و دیدگاههای اجتماعی حاکم بر آن را مورد بررسی قرار میدهد. قرآن کریم سرشار از معانی و نشانه ها که همواره مسیر را برای به کارگیری رویکرد های مختلف تدبر و تحلیل متن را فراهم می سازد. مقاله پیش رو با به کارگیری رویکرد «نشانه معناشناسی گفتمان» و روش توصیفی-تحلیلی به تحلیل سازوکار تولید معنا در فرآیند گفتمانی سوره عبس می پردازد. مرکزیت و جهتمندی فرآیند گفتمان سوره عبس بر «چگونگی ارزیابی و برقرارى ارتباط میان شخصیت های مختلف انسانها و هشدار به متکبرانی که خدا از هدایت قرآنی بی نیاز می دانند» شکل و بنا گرفته است. به طور کلی تحلیل گفتمانی سوره نشان می دهد که غالب عناصر سازنده نظام گفتمانی این سوره، از نوع نظام کنشی و نظام عاطفی شکل گرفته است.
سبک شناسی آوایی آیات سکینه در قرآن کریم با تأکید بر آرای مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های اعجاز قرآن کریم، اعجاز ادبی آن است که این امر موجب شده که قرآن کریم از دیرباز مورد توجه ادیبان و پژوهشگران ادبی و زبانی قرار گیرد. با رشد و گسترش مباحث زبان شناسی در حوزه های تئوری و کاربردی، دانشمندان و ادیبان اسلامی به ارزشهای این دانش پی برده و قوانین و شیوه های آن را با دقت مورد بررسی قرار داده و در پی اجرای آن در قرآن کریم به عنوان بلیغ ترین کلام برآمده اند. در راستای این هدف، در این نوشتار به تحلی ل سبک شناسانه آیات سکینه در قرآن کریم پرداخته شده است. این پژوهش برآن است تا با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از معیارهای سبک شناسی جدید در «سطح آوایی » آواهای سبک ساز و چگونگی انسجام اصوات «آیات سکینه» را بررسی نموده و کارکرد آواهای مجهور و مهموس در را با توجه به معانی مورد نظر تبیین و بسامد هر یک از آنها را در افاده معنا نشان دهد. نتایج گویای آن است که آواهای مجهور و مهموس با بیشترین بسامد، موسیقی درونی و تصویرسازی را تقویت نموده و معانی مورد نظر را به خوبی بازتاب داده اند. از این رو، در جایی که کلام نیازمند قاطعیت و صلابت است، حضور آواهای مجهور و در جایی که کلام نرمی و انعطاف سخن را ایجاب نموده، حضور آواهای مهموس به خوبی نمایان است.
مقایسه انسجام و پیوستگی معنایی سوره شمس با ترجمه آن بر مبنای زبان شناسی متن (مطالعه موردی ترجمه خرمشاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی متن یکی از شاخه های نسبتاً جدید زبان شناسی است و به دنبال یافتن ویژگی هایی است که سبب می شوند نوشته ای را متن بنامیم. دوبگراند و درسلر هفت ویژگی برای متن ارائه داده اند که در این پژوهش بر دو مورد آن یعنی انسجام و پیوستگی معنایی تمرکز شده است. بدین ترتیب که عوامل و ابزار انسجام و پیوستگی معنایی در متن سوره ی شمس و ترجمه ی آن از خرمشاهی به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته تا به این مهم دست یافته شود که متن سوره و ترجمه ی منتخب آن از نظر انسجام و پیوستگی چه شباهت ها و تفاوت هایی دارند و چه عواملی باعث ایجاد تفاوت های موجود شده است. نتیجه ی بررسی های انجام شده این است که از میان عوامل مختلف انسجام ارجاع، حذف و تکرار باعث حفظ انسجام و یکدستی متن سوره و ترجمه ی آن شده و از میان عوامل پیوستگی معنایی توجه به سیاق، اصل تفسیر و همانندی سبب پیوستگی در معنا گردیده، با این تفاوت که در مورد ارجاع به وسیله ی ضمیر، بنا به دستور زبان فارسی برای جلوگیری از تکرار اسم، ضمیر اشاره به کار رفته و در برخی موارد نیز حذف فعلی در ترجمه صورت نگرفته است. به طور کلی اما ملاحظه می شود که مترجم به عنوان یک مخاطب متن را به درستی درک و دریافت کرده و از موضوع اصلی آن در ترجمه خارج نشده؛ لذا متن سوره و ترجمه ی آن تا حد زیادی از نظر انسجام و پیوستگی معنایی مرتبط هستند.
معناشناسی حوزه معنایی واژه «حَرَفَ» در هندسه معرفتی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی از معانی واژه هاوجملات، درون نظام زبان بحث می کند و در کاربست قرآن، به واکاوی معنا در بافت مصحف شریف، می پردازد. از آن جهت که فهم دقیق واژگان با تفسیر و فهم متن ارتباطی تأثیرگذار دارد، مداقه در واژگان ضرورت می یابد. دراین مقاله باروش توصیفی_تحلیلی به معناشناسی واژه ی حرف در قرآن کریم پرداخته شده است. بدین صورت که با نظر به مسئله ی سیاقمندی آیات قرآن با یکدیگر، به تحلیل حوزه ی معنایی حرف و مفاهیم مرتبط با آن در آیات مختلف پرداخته ایم. که این کار با محوریت شش آیه ی حرف در قرآن و سیاق های متصل و منفصل این آیات، صورت پذیرفت. دستاورد تحقیق حاضر عبارتست از: واژه ی حرف در دستگاه قرآن، به معنای تغییر، تبدیل،تأویل، عدول، کناره گیری و نفاق می باشد؛ و با حفظ ارتباط با معنای لغوی خود، از معنای مثبت و مرتبط با مکان، به معنای منفی تغییر یافته است و به عنوان صفت و ویژگی برای انسان های کافر بکاربرده شده است. واژگان کلیدی: قرآن کریم، حوزه های معنایی،
انگیختگی آوایی در سوره طه (با تأکید بر نظریه هینتون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه تصویرگونگی آوایی که از زیرشاخه های دانش نشانه شناسی است، پیوند انگیخته دال را با مدلول نشان می دهد. این نظریه، بافت و ساختار زبان را متاثر از شناخت حسی انسان از جهان پیرامون می داند. در واقع انگیختگی آوایی از برجسته ترین ارکان زیبایی شناختی و آفرینش هنری در قرآن است که به منظور انتقال معنا و عینیت بخشیدن به مفاهیم انتزاعی مورد استفاده قرار می-گیرد. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر آن است که در سوره طه با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از الگوی پیشنهادی هینتون و همکاران او، ضمن بررسی چگونگی ارتباط دال با مدلول، ذاتی یا قراردادی بودن این ارتباط مورد مطالعه قرار گیرد همچنین درجات انگیختگی نشانه ها بر روی یک پیوستار از شفاف ترین درجه تا تیره ترین آن، معین گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که انواع نمادهای تصویرگونه در سوره طه عبارتست از: عینی، تقلیدی، ترکیبی و قراردادی. در این سوره، نشانه های عینی شامل عبارت های ندا، تحضیض و تعجب دارای بیشترین میزان انگیختگی هستند، پس از آن به ترتیب نشانه های تقلیدی شامل واژگان صوت آوا، نمادهای ترکیبی که به واسطه تکرار همخوان یا واکه خاص پدید می آیند و نشانه های قراردادی که با توالی دو واج معین ایجاد می شوند، در سطوح دوم، سوم و چهارم پیوستار جای می گیرند.
بازخوانی انسجام ساختاری قرآن کریم در پرتو نظریه نظم متقارن از دیدگاه نوین ردا (مطالعه موردی سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان غربی بر این باورند که قرآن محتوای گسسته ای دارد، اما برخی از اندیشمندان این باور را رد کرده و تلاش می کنند تا انسجام ساختاری متن قرآن را ثابت کنند؛ ازاین رو نوین ردا، یکی از قرآن پژوهان معاصر، دو ساختار ترکیبی (خطی و حلقوی) را در سوره بقره مورد بحث قرار می دهد و از این طریق انسجام موجود در آیات سوره بقره را مورد بررسی قرار می دهد بدین نحو که او اجزاء کل سوره را به سه قسمت تقسیم می کند که مورد سوم دارای سه زیر بخش است و نیز هر کدام از سه قسم سوره را از جهت ترکیب خطی و لغوی مورد کنکاش قرار می دهد. و نیز نمونه های مختلف ترکیب حلقوی را طرح و مورد بررسی قرار می دهد. با این حال، این نظریه با نقدهایی مواجه است که شامل نبود تحلیل جامع و دقیق و نادیده گرفتن عوامل ساختاری مانند تفکیک آیات مکی و مدنی می شود. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی رویکرد «ردا»، پرداخته و به این نتیجه میرسد که تحلیل های ارائه شده در این رویکرد بیشتر بر تکرار کلمه "هدایت" در بخش های اول و دوم سوره بقره تمرکز دارند، اما به جنبه های دیگری مانند عدالت و ایمان کمتر پرداخته شده است. نقدها همچنین به ساختار لغوی و ترکیب حلقوی و نیاز به توجه بیشتر به انعطاف پذیری ساختاری و تفسیرهای متفاوت اشاره دارند. با این حال، پتانسیل برای دستیابی به فهم عمیق تری از نظم متقارن در قرآن با بررسی دقیق تر و ارائه تحلیل جامع وجود دارد.