مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
فطری
منبع:
علامه ۱۳۸۶ شماره ۱۴
باز پژوهش احکام ارتداد از منظر فقه امامیه
حوزه های تخصصی:
شبهه افکنی در عرصه عقاید دینی در برخی موارد، باعث ارتداد مسلمانان می شود. ارتداد معانی فراوانی دارد که یکی از معروف ترین آنها عبارت است از «رویگردانی از اسلام».
طبق حدیث معروف نبوی (من بدل دینه فاقتلوه) بعضی از فقها این گونه برداشت کرده اند که همه افراد مرتد باید کشته شوند، ولی در این تحقیق اثبات خواهد شد که مرتد دارای انواعی است و کیفر آنها نیز متفاوت است. هم چنین به اثبات خواهد رسید که کیفر مرتد فطری مرد، اعدام است، که در صورت توبه، آزاد می شود. اما مرتد زن، در صورتی که دعوت به توبه را نپذیرد به زندان محکوم می گردد تا توبه کند، در غیر این صورت حبس وی ادامه می یابد. هم چنین در این تحقیق، به علل و اسباب مهم پیدایش ارتداد و پیامدهای مهم آن در سرنوشت انسان، پرداخته می شود.
ارتداد و احکام مربوط به آن در فقه
حوزه های تخصصی:
«ارتداد» یکی از پدیده های شوم در زندگی فرد مسلمان است و منظور از آن، بازگشت از ایمان به کفر می باشد. مرتد، اصلی از اصول دین و حکمی از احکام ضروری دین را بعد از اقرار و پذیرش انکار می کند. اگر پدر و مادر شخص و یا یکی از آن دو مسلمان باشند و فرزند آن ها بعد از بلوغ، به اسلام مقر باشد و بعد، از اسلام برگردد، «مرتد فطری» است. اگر کسی که مسلمان زاده نیست بعد از بلوغ، اسلام را بپذیرد و سپس از اسلام برگردد، او را «مرتد ملی» می گویند. مرتد فطری اگر مرد باشد، با وجود شرائط خاص متحمل عقوبت های ویژه و اعدام می شود؛ اما به مرتد ملی و بانوان مهلت توبه می دهند. مقاله حاضر بعضی از احکام مرتدین و نیز حکمت شدت عمل در مقابل این افراد را بررسی نموده است.
معنا شناسی بدیهیات از منظر سه فیلسوف مسلمان (ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تبیین جایگاه بدیهیات در نظام فکری فلاسفه اسلامی، یکی از اساسی ترین مسائل فلسفی است که با وجود اهمیت فراوان و نقش بی بدیلش در نظام معرفتی فیلسوفان، از جنبه های مختلف، بررسی نشده است؛ به گونه ای که ابهام های موجود در معناشناسی بدیهیات و عدم تمایز بین ادراکات بدیهی و نظری، موجب استفاده نادرست از قضایای نظری و بدیهی و در نتیجه، حصول معارف مبهم در نظام معرفتی می گردد. بررسی معنای دقیق مفاهیم بدیهی، شمار بدیهیات و منشأ حصول بدیهیات، از جمله مسائلی است که این مقاله به عهده گرفته است. با اشاره اجمالی به دیدگاه های این سه فیلسوف، درمی یابیم که تحلیل ایشان در تبیین منطقی مفهوم بدیهیات با وجود اختلاف تعابیر گوناگون مشابه یکدیگر است؛ اما ابن سینا و ملاصدرا به تبیین فلسفی مفهوم بدیهیات نیز نظر داشته اند، به گونه ای که بدون بدیهیات، هیچ استدلال و بیانی امکان پذیر نیست. با توجه به این نکته، بدیهیات از نظر فلسفی نه قابل اثبات است و نه قابل انکار.
چنین نکته ای در آرای سهروردی مشهود نیست. نظر ابن سینا و ملاصدرا در شمار بدیهیات یکسان است و سهروردی تعداد آن ها را به سه قسم فرو کاسته و صریحاً به تضییق دایره بدیهیات پرداخته است. درباره منشأ حصول بدیهیات، ابن سینا استمداد از عقل فعال و سهروردی، شهود و ملاصدرا حس را مطرح می کند.
معنا و لوازم حق تکوینی و حق اعتباری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان گفت مسئلة حق تاریخچه ای به درازای عمر انسان دارد؛ حضرت آدم (ع) برای خداوند حق عبودیت قایل بود و قابیل در توهم خود حق کشتن هابیل را برای خود معتقد بوده است. دین مبین اسلام و پیشوایان آن حق های گوناگونی را مطرح و برآن تاکید کرده اند، کما اینکه مسئلة حق برای انسان غربی- به ویژه انسان های معاصر- یکی از کاربردی ترین مسائل است. حق هایی که انسان برای خود یا موجودات دیگر ادعا می کند مشتمل بر انواعی است که دو قسم اساسی آن حق های قانونی و حق های طبیعی است. معنای حق و حق های قانونی و تکوینی و دقت در لوازم آنها در شناخت پرکاربردترین مسئله در علم اخلاق و حقوق و سیاست دخالت اساسی دارد. ازاین رو، این نوشتار در صدد بیان معانی و بویژه لوازم و ویژگی های اساسی حق های اعتباری و حق های تکوینی است.
علم صوری یا ادراک مفهومی در فلسفه اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهروردی بر اساس حضور یا غیبت شیء از فاعل شناخت، علم آدمی را به علم حضوری اشراقی و علم مثالی یا صوری تقسیم می کند. او حضور ذاتی نفس را مبنای علم حضوری و خاطره نفس از عالم محسوسات و مشاهدات را مبنای علم مثالی می داند. به نظر وی ذهن همان جنبه مفهومی نفس است و مفاهیم موجود در ذهن خود دو دسته اند: دسته ای بالذات معلوم و آشکارند و دسته ای بالعرض شناخته می شوند؛ او به ترتیب آنها را معلومات فطری و غیر فطری می نامد. سهروردی مشاهدات و محسوسات را بدیهی ترین ادراکات ذهن می داند و میان شیء و مثال یا مفهوم آن تمایز قائل شده و معتقد است مثال شیء فقط از یک لحاظ می تواند آن را نشان دهد و نباید میان شیء و مثال یا مفهوم آن خلط کرد.
ارزیابی خوب یا بد بودن سرشت و شاکله انسان براساس حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
ارزیابی سرشت انسان و نیک یا بد بودن آن، از مسائل مهم و کهن در مکاتب مختلف دینی و فلسفی بوده است. برخی انسان را نیک سرشت، برخی او را بدسرشت و گروهی هم وی را فاقد سرشت مشترک دانسته اند. این مقاله در جستجوی پاسخ های دقیقی برای سه پرسش اساسی است: اولاً حقیقت سرشت انسان از نگاه هستی شناختی چیست؟ ثانیاً متعلَّق اصلی «خوبی و بدی» در بحث سرشت انسان چیست؟ ثالثاً منشأ افعال بد انسان چیست؟ براساس حکمت متعالیه، سرشت انسان که عبارت است از استعدادهای فطری و غریزی او نحوه وجود اوست. هر موجودی در هر یک از مراتب، درجه وجودی خاصی دارد و به میزان درجه وجودی خود خیر، کمال و نیکو است. فلسفه وجودی استعدادهای فطری و غریزی که مهم ترین آنها عقل است استکمال انسان و بقای سعادتمندانه اوست. بنابراین از منظر هستی شناختی، سرشت انسان فقط به «خوبی» متصف می شود و به علت اشتمال آن بر عقل فطری که مدبر گرایش های انسان است منشأ اعمال خیر و نیکو خواهد بود. متعلَّق اصلی در بحث سرشت انسان، خوبی و بدی افعال اوست و منشأ اعمال بد انسان ها نیز خصلت های موروثی و اکتسابی آنهاست، نه سرشت آنها.
معرفت فطری و رابطه ی آن با معرفت های حاصل از سایر قوای ادراکی از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام معرفت شناسی اشراقی نظامی متعالی است که می تواند، جایگاه معرفت فطری و رابطه ی آن با سایر معرفت های بشری را تبیین نماید. بداهت، خطاناپذیری، ثبات، عمومیت و قابلیت پذیرش و صف کلیت و تشکیک از جمله شاخصه های معرفت فطری از دیدگاه سهروردی است. دامنه ی مفهومی معرفت فطری در نظام نوری و علم النفس اشراقی توسعه-ی ویژه ای پیدا می کند. به نحوی که دربازخوانی مفاهیم و نظریات مربوط به حوزه ی ادراکات، محتمل است که معرفت حسی زیر مجموعه ی معرفت فطری قرار بگیرد. معرفت عقلی که از دیدگاه اشراق کارکرد عقل تحلیلی و انتزاعی و ترکیبی و... به طور کلی از نوع حصولی است با معرفت فطری متمایز است. اما معرفت عقلی از دیدگاه شیخ اشراق به نحوی تبیین شده است که می تواند با معرفت فطری رابطه ی قویمی داشته باشد. معرفت قلبی نیز در برخی از اقسام شاخصه هایی دارد که با شاخصه های معرفت فطری یکی است. در این مقاله با توجه به جایگاه کانونی معرفت فطری در دستگاه تفکر مربوط به علم اشراقی سعی شده است با ذکر شواهد و مستنداتی و با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی این موارد بپردازد.
منشأ حق های تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنای حق، چیستی حق، تلازم حق و تکلیف، انواع حق و منشأ حق برخی از مسایل مهم نظری در فلسفه حق است. مسیله «منشأ حق های تکوینی» (که از آن به حق های فطری، ذاتی و طبیعی نیز تعبیر می شود) یکی از مسایل مهم در مباحث مربوط به حق می باشد. امروزه ادعاهای بسیاری درباره حقوق بشر و حق های ذاتی مانند حق حیات و حق آزادی می شود. سرنوشت مباحث گوناگون سیاسی در حوزه مهم حقوق بشر، به حل مسیله منشأ حق های ذاتی ادعایی در حقوق بشر گره خورده است. با فرض قبول ذاتی بودن برخی حق ها، منشأ پیدایش چنین حق هایی نیازمند بررسی جدی است. آیا انسان از آن جهت که انسان است، حق هایی دارد؟ آیا کرامت انسان، منشأ حق های مذکور است؟ به نظر می رسد منشأ حق های ذاتی یا تکوینی بشر، منحصر در ملکیت تکوینی و خدای متعال است.
معرفت شناسی معاصر و فلسفه فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۱
63 - 91
حوزه های تخصصی:
معرفت پیشینی اجمالاً معرفت حقایقی است که از ابتدا فارغ از تجربه و صرفاً به نحو عقلی قابل ادراک هستند. کانت معرفت پیشینی یا ماتقدم را در مقابل معرفت پسینی یا ماتأخر قرار داد و آن را به معرفت مستقل از تجربه تعریف کرد. معرفت شناسان معاصر غربی بر مبنای تعریف کانت، چهار تعریف تکمیلی از معرفت پیشینی به دست داده اند. در کنار این بحث، مسئله آگاهی فطری به معنای مورد نظر افلاطون، دکارت و برخی دیگر از عقل گرایان در سنّت فلسفی غرب نیز مطرح است. آگاهی فطری بدین معنا، اجمالاً آگاهی ای است که منشأ هستی و وجود آن تجربه نباشد. به باور غالب معرفت شناسان معاصر غربی، آگاهی فطری به این معنا غیر از معرفت پیشینی است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که فارابی اگرچه در آثار خویش از معرفت پیشینی صراحتاً سخن نگفته، از معرفت بدیهی و مفاهیم مرتبط با آن از قبیل معرفت اوّلی، ضروری، یقینی و... فراوان بحث کرده است. مدعای نوشتار حاضر، استنباط این مطلب است که فارابی به گونه ای از معرفت پیشینی به معنای نخستِ مورد نظر معرفت شناسان معاصر غربی معتقد است؛ او همچنین آگاهی فطری به معنای فوق را آشکارا رد می کند.
بداهت علم حصولی به وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت خدا شناسی در عقلانیتِ باورهای دینی، علامه طباطبایی در بحث اثبات وجود خدا، با تکیه بر تقریری از برهان صدیقین، مدعی بداهت علم حصولی به وجود خداوند است. لذا ضرورت دارد با تبیین این مسأله علاوه بر فطری بودن شناخت خداوند، بر بداهت وجود خدا نیز تأکید شود. بر این اساس کوشیده ایم نخست با تکیه بر اصلِ واقعیتِ مطلقِ ضروریِ ازلی، ثابت کنیم اصل مذکور فقط بر واجب تعالی منطبق است. و بعد با ذکر مبادی تصوری و تصدیقیِ بداهت وجود خدا و بیان پذیرش بداهت علم حضوری به خداوند از سوی برخی، تلاش کرده ایم بداهت علم حصولی به خداوند را از نگاه مرحوم علامه طباطبایی به اثبات برسانیم. که در صورت اثبات بداهت مذکور، واجب تعالی به عنوان بدیهی اولی و اولین مسئله فلسفی ثابت می شود. بنابرین هدف از تحقیق، اثبات بداهت علم حصولی به خدا از رهگذر تقریر علامه طباطبایی در برهان صدیقین است.
نقش معرفتی درد و رنج از دیدگاه قرآن کریم و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
71 - 91
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر نویسنده تلاش می کند با استناد به آیات قرآن کریم و نیز احادیث اهل بیت نقش معرفتی سختی ها در زندگی انسان را بیان نماید. فرضیه ای که در پژوهش حاضر مورد تحقیق قرار خواهد گرفت عبارت است از اینکه جهلی که انسان نسبت به خالق خود گرفتار می شود محصول غفلت از فطرت و صیانت آن است. نقش معرفتی شرور جهت احیاء شناخت فطری انسان نسبت به خداوند یکی از نتایج و کارکردهای شرور در زندگی انسان است. بر اساس این نظریه انسان ها علی رغم اینکه فطرت الهی دارند ولی به واسطه نوع رفتارها و شرایط اجتماعی ممکن است بر ذات الهی خود یعنی فطرت آسیب وارد نمایند، و سنت الهی از طریق وارد نمودن درد و رنج شرایط برای بیداری ذات آدمی را با رعایت حریم اختیار انسان مورد هدف قرار می دهد.
عوامل تحقق ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳۰۹
5 - 7
حوزه های تخصصی:
ایمان براساس منابع اسلامی، ارزش اصیلی است که موجب سعادت دنیا و آخرت انسان می شود و سایر ارزش ها درصورتی که دارای حد نصاب باشند، از لوازم، نتایج و شاخه های ایمان به شمار می آیند و اگر کمتر از حد نصاب باشند، انسان را در نیل به این ارزش اصیل کمک می کنند؛ هرچند خودبه خود موجب سعادت دنیا و آخرت نخواهند شد. برای تحقق ایمان، سه مؤلفه لازم است: ابتدا شناخت محتوا و متعلق ایمان؛ زیرا بدون شناخت، تحقق ایمان ممکن نخواهد بود؛ هرچند علم به تنهایی نیز کفایت نمی کند و چه بسا عالمانی که کافر بوده اند. نمونه بارز این دسته، فرعون و بالاتر از او ابلیس است. دومین مؤلفه، انگیزه برای ملتزم شدن به لوازم علم است. گاهی شرایط به گونه ای است که چنین انگیزه ای در انسان تحقق نمی یابد و به رغم وجود علم، چیزی مانع تحقق ایمان می شود، اما اگر آن معرفت حاصل شد و این مانع هم وجود نداشت، نوبت به مؤلفه سوم، یعنی تصمیم به التزام و عمل به لوازم شناخت می رسد. این همان عنصر اختیاری است که در ایمان وجود دارد. به دلیل عنصر اختیار است که ایمان ارزشی اصیل به شمار می آید و سایر ارزش های اخلاقی و الهی در سایه آن تحقق می یابد.