مقالات
حوزههای تخصصی:
فلسفه اسلامی هر چه از هستی شناسی دورگشته و به معرفت شناسی روی می آورد به تدریج از افلاطون و فلوطین دوری گزیده و به واقع گرایی و عقل گرایی ارسطویی گرایش یافته است. فلسفه علم ارسطوئی و، به تبع آن، فلسفه علم اسلامی سه اصل را پذیرفته اند: (۱) وجود علم مابعدالطبیعه، (۲) وجود ذوات و خواص ذاتی، (۳) ضرورت تحلیل های واقع گرایانه از ذوات و خواص ذاتی، و بطورکلى از اشیاء و امور. اما فلسفه علم های مابعدنیوتن به تدریج (۱) علم مابعدالطبیعه را انکار کرده اند، (۲) وجود ذوات و خواص ذاتی را انکارکرده اند، (۳) تحلیل های واقع گرایانه را رها کرده و به تحلیل های منطقی و زبانی بسنده کرده اند. ذات گرایی جدید با بیشتر اصول اساسی ذات گرایی ارسطویی در توافق است، اما بر ضعف هایی مشتمل است که می توان با بازسازی آن ها به سوی فلسفه علم ای که می توان فلسفه علم اسلامی نامید گام نهاد: در هستی شناسی با پیش کشیدن خدای خالق و حکمت و غایتمندی، در معرفت شناسی با پیش کشیدن هماهنگی انسان با جهان و توانایی او بر شناسایی کاملاً درست اشیاء و امور، و در روش شناسی با پیش کشیدن امکان تبیین درست از اشیاء و امور. تفاوت این دیدگاه ها، در تفاوت مابعدالطبیعه آن ها است. و من مابعدالطبیعه ارتقاء یافته فلسفه اسلامی را واقع بینانه تر و معقول تر از مابعدالطبیعه مابعدنیوتنی، که می توان آن را مابعدالطبیعه هیومی نامید، و معرفت شناسی و روش شناسی فلسفه علم معاصر اسلامی را واقع بینانه تر و معقول تر از معرفت شناسی و روش شناسی فلسفه ها و فلسفه علم های معاصر، و حتی واقع بینانه تر و معقول تر از معرفت شناسی و روش شناسی ذات گرایی جدید می بینم.
تبیین رابطه اخلاق و اقتصاد در مدینه فاضله فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله پژوهش حاضر تبیین نسبت اقتصاد با اخلاق در نظام فکری فارابی است. او مدینه ها را به دو دسته عمده فاضله و جاهله تقسیم می کند و سپس به بحث از انواع فضایل می پردازد. ابونصر فارابی تصریح می کند انسان باید بکوشد خود را به زینت فضائل آراسته سازد و از رذایل و صفات ناپسند دوری جوید. فضائل به چهار دسته اصلی تقسیم می شوند که فضائل اخلاقی و فضائل عملی به معنای ایجاد فضائل جزئی در امت ها و اصناف، بخشی از آن ها به شمار می آیند. فارابی علاوه بر تاکید بر اکتساب فضائل اخلاقی و عملی، به مباحث اقتصادی و معیشتی عطف توجه می کند و در رساله سیاست تصریح دارد که انسان مکلف است در به دست آوردن مال و ثروت مبالغه کند و در کسب جاه و موقعیت های اجتماعی مجاهده ورزد. به این ترتیب فارابی تلاش در کسب مال و موقعیت های اجتماعی را در تعارض با اخلاق نمی داند، بلکه از وظایف اخلاقی افراد مدینه فاضله به شمار می آورد.
بررسی تطبیقی حدس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا از جمله فیلسوفان مسلمانی است که به نحو نظام مند در آثار خود به بحث حدس و چیستی آن پرداخته است. در مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- تطبیقی به این سؤال اساسی پاسخ داده می-شود که چه تفاوتی بین دیدگاه ملاصدرا و ابن سینا در باب چیستی حدس و کارکرد آن وجود دارد و ملاصدرا در این بحث تا چه حد وامدار ابن سینا می باشد. دیدگاه ابن سینا درمورد حدس در طول حیات فکریش تغییر یافته است و ما با دو نظریه یکی نظریه استاندارد و دیگری نظریه بازبینی شده در آثار ابن سینا در بحث چیستی حدس مواجهیم. فیلسوفان پس از ابن سینا از جمله ملاصدرا ضمن عدم توجه به این دو رویکرد ابن سینا در تبیین چیستی حدس، خوانشی تلفیقی از آثار وی داشته اند که بر اساس آن فکر عبارت است از حرکت ذهن برای کشف حد وسط. این حرکت در حقیقت نوعی تکاپوی ذهنی در بین معلومات برای کشف حد وسط است. اما حدس کشف آنی حد وسط بدون نیاز به حرکت و تکاپوست و وقتی حدس به اوج قوت خود برسد از آن با نام ذکاء یاد می شود. ملاصدرا نیز همین خوانش تلفیقی از چیستی حدس را در آثار خود دنبال می کند هر چند وی در برخی موارد اختلافاتی با ابن سینا دارد که از جمله آنها می توان به بحث کارکرد حدس در حیطه تصورات یا تصدیقات، حدس و مراتب عقل، نقش عقل فعال در حدس، تفاوت انسانها در دارا بودن حدس، حصولی یا حضوری بودن حدس اشاره کرد.
مدرسه فلسفی سبزوار: از شکوفایی تا افول؛ واکاوی علل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرسه فلسفی سبزوار، که در نیمه قرن سیزدهم هجری به همت حاج ملاهادی سبزواری تأسیس شد، یکی از تأثیرگذارترین مراکز فلسفی ایران در دوران قاجار بود. این حوزه که تا سه نسل به حیات خود ادامه داد، به دلیل ویژگی های منحصر به فردش و تأثیر شگرف آن بر اندیشه فلسفی ایران، همواره مورد توجه پژوهشگران تاریخ فلسفه اسلامی بوده است. این پژوهش به بررسی علل شکوفایی و افول این مدرسه می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی سبب رونق چشمگیر آن در دوران حیات بنیان گذارش شد و چرا پس از درگذشت وی رو به افول نهاد. یافته های پژوهش نشان می دهد که موقعیت علمی و فکری ممتاز حکیم سبزواری، تمرکز بر حکمت متعالیه، روش آموزشی متمرکز بر سلوک عملی، و جذب گسترده شاگردان از سراسر ایران و جهان اسلام، از مهم ترین عوامل شکوفایی این مدرسه بودند. در مقابل، وابستگی شدید آن به شخصیت مؤسس، ظهور مراکز فلسفی رقیب در تهران و مشهد، موقعیت سیاسی جغرافیایی سبزوار، فقدان نوآوری و عدم توجه به فلسفه های جدید، از جمله عوامل اصلی افول آن به شمار می روند. این پژوهش با رویکرد تحلیلی-تاریخی، نشان می دهد که مدرسه فلسفی سبزوار، علی رغم افول تدریجی، تأثیرات عمیقی بر تداوم و توسعه حکمت متعالیه در ایران بر جای گذاشته است.
تفسیر دوگانه انگارانه از «تجربه های نزدیک به مرگ» در بوته آزمایش فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیرهای دوگانه انگارانه از تجربه های نزدیک به مرگ(NDE)، مبتنی بر شواهدی از جمله تجربه از مکانهای بسیار دور، کسب آگاهی از گذشته، حال و آینده و مشاهده ورای اشیای فیزیکی می باشند. از این منظر، این تجربه ها بدون وجود روح و بُعد فرامادی امکان پذیر نیست. این رویکرد، تفسیرهای تقلیل گرا و فیزیکالیستی را از توضیح این اتفاقات ناتوان می داند. در این مقاله در صدد پاسخ به این پرسشها هستیم که: آیا بجز فرض وجود روح مجرد، گزینه دیگری برای پذیرش و تبیین تجربه های نزدیک به مرگ وجود ندارد؟ آیا با استفاده از این تجارب میتوان به اثبات وجود روح مجرد در انسان پرداخت؟ این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی و با طراحی یک استدلال از نوع آزمایش فکری به بررسی دیدگاهی می پردازد که براساس آن با توسعه هوش مصنوعی(AI)، اینترنت اشیاء (IoT) و همچنین ترکیب این دو فناوری با عنوان هوش مصنوعی اشیاء(AIoT)، میتوان به وسیله یک ربات یا جسم مجهز به این فناوری، ادعاهای تجربه گران نزدیک به مرگ را بدون نیاز به وجود روح، تکرار و تجربه نمود و یا حتی با اتصال به مغز افراد، آن تجربه ها را بدون وجود حالات نزدیک به مرگ ایجاد کرد. این ادعا میتواند چالشی برای تفسیرهای دوگانه انگارانه از تجربیات نزدیک به مرگ باشد. راقمان این سطور، تفسیرهای فیزیکالیستی و یگانه انگارانه از تجربیات پس از مرگ را تایید نمی کنند؛ اما قصد دارند چالش های نوین پیش روی تفسیرهای دوگانه انگارانه از این تجربیات را مطرح نمایند.
بررسی معناداری ادعای صدرالمتألهین در خصوص مطابقت فلسفه با دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدرالمتألهین در جای جای آثار خویش درباره نسبت فلسفه با دین و عدم مخالفت آن دو با یکدیگر سخن گفته است. او در این باره از دین با تعبیرات گوناگونی یاد کرده است؛ تعبیراتی چون دین و طریقه انبیاء، کتاب و سنت، شریعت حقه، شریعت خاتم الانبیاء، شرایع حقه الهیه، هذا القرآن، احادیث وارده از نبی و آل نبی، و احادیث صحیح پیامبر اسلام. او قرآن را تحریف ناشده می داند و معتقد است که باور به تحریف قرآن، با اعتقاد به حجیت قرآن در تنافی است اما درباره احادیث، و نسبت احادیث گردآوری شده در متون حدیثی با آنچه از نبی و آل نبی صادر گشته داوری نکرده است. این پژوهش پس از تبیین دقیق و مستند دیدگاه صدرالمتألهین درباره نسبت فلسفه با دین، بر اساس دوگانه سنت و حاکی از سنت یا سنت صادره و سنت واصله در دو مرحله به نقد آن دیدگاه می ۤپردازد؛ در مرحله اول نشان می دهد که نه تنها حکمت متعالیه بلکه هیچ فلسفه ای با «دین واصل»، مخالفت کلی ندارد همچنانکه هر فلسفه ای از جمله حکمت متعالیه با «دین واصل»، مخالفت جزیی دارد؛ و در مرحله دوم نشان می دهد که ادعای مخالفت یا عدم مخالفت هر فلسفه ای با «دین صادر»، ادعایی اثبات ناپذیر و ابطال ناپذیر است که در نهایت حتی در مقام جدل با متدینین نیز کارآیی ندارد.
امام زمان به مثابه حجت باطنی در اندیشههانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنویت شیعی در اندیشه هانری کربن از جایگاه والایی برخوردار است. وجه این والایی در این است که کربن بر این باور است که در تشیع، ارتباط با الوهیت و عالم قدسی به واسطه امام زنده همچنان محفوظ و پایدار است. به همین خاطر است که آموزه مهدویت در اندیشه کربن اهمیت ویژه ای دارد وکربن پذیرش معنویت شیعی را بدون پذیرفتن اندیشه مهدویت ناتمام می داند.او برای امام دوازدهم شأنی برتر قائل است،که همان ولایت بر تأویل و آشکار شدن باطن ادیان الهی است. هانری کربن ضمن تصدیق وجود مادی و آفاقی امام زمان، بر وجود انفسی و مثالی امام زمان تأکید بیشتری دارد. و اصراری بر واقعه ظهور به مثابه یک پدیده ای که روزی در عالم خارج اتفاق بیفتد، ندارد و تحقق آن را منوط به ذهن و ضمیر فرد مؤمن می داند. در اندیشه کربن، امام غایب در مقام اسوه و به عنوان پیشوای شخصی، انسان را به امام زمان موجود در درون هر فرد هدایت می کند.کربن این را به عنوان یک رابطه شخصی در نظر می گیرد و وجود امام را- هرچند در قالب حضوری غایبانه- نشانه گشودگی این دنیا به عالم قدس می داند.در این مقاله تلاش شده است که به تفصیل دیدگاه هانری کربن در باب وجود امام دوازدهم و چگونگی پیشوا بودن او در دوران غیبت و چگونگی تحقق یافتن ظهور مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
علیت در نظام کلامی معتزله: مفهوم شناسی، فروعات و مصادیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معتزله به عنوان یکی از جریان های اصلی کلامی در عالم اسلام به بحث علیت، فروعات و مصادیق آن، در قالب مباحث گوناگون کلامی همچون خلقت، استطاعت، اراده و فاعلیت خدا و انسان در افعال مباشر و متولد پرداخته است که استخراج و تحلیل نظرات ایشان، سهمی بسزا در فهم سیر تفکر فلسفی و کلامی این نحله دارد و نیز نشان دهنده تأثیرپذیری فکری آن ها از سایر اندیشمندان است. معتزله بصره و بغداد که هرکدام به دو گروه متقدم و متأخر تقسیم می شوند، درباره تعریف و تبیین مفهوم علیت و اقسام آن، فروعات قاعده علیت، ملاک نیازمندی معلول به علت و نحوه علیت خداوند و انسان، آرای مشترک و گاه متفاوتی دارند. در این مقاله کوشیده ایم دیدگاه های دانشمندان برجسته معتزلی را از آثار معتبر ایشان درباره مباحث فوق، استخراج کرده و ضمن تبیین آرای مشترک، اختلاف نظرهای درون فرقه ای آن ها را نشان دهیم. در نهایت، به نظر می رسد دانشمندان معتزلی در مسائل متعددی همچون قاعده الواحد، علیت خداوند نسبت به جواهر و اعراض، چگونگی بقا و فنای اجسام، چیستی استطاعت و نیز علیت انسان در افعال متولد، با هم اختلاف نظر دارند. همچنین برخی از ایشان در مباحثی مانند قاعده الواحد و ملاک نیازمندی معلول به علت، به دیدگاه های فیلسوفان نزدیک شده اند.