فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۷۵٬۸۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در حل مسئله حجیت غیری شهودات عرفانی و تعمیم آن ها در حق غیرعارفان یکی از راهکارهای مطرح شده بهره گیری از تواتر آن ها است. بر اساس این راهکار چنین ادعا می شود که برخی از مشهودات عرفان نظری را می توان از قبیل متواترات دانست که به دفعات و توسط عارفان مختلفی شهود و گزارش شده اند. این راهکار که در فلسفه ملاصدرا نیز به تبع سهروردی موردتوجه قرار گرفته، از جهاتی می تواند از بهترین راه حل ها در حل مسئله یادشده تلقی شود، اما بااین حال، حتی در پژوهش های اخیر حوزه فلسفه عرفان و دین هم تفاصیل و جزئیات آن به صورت کامل مورد بررسی قرار نگرفته اند. از این رو این نوشتار درصدد آن است تا بر پایه تحقیقی نظری و با روش داده پردازی توصیفی-تحلیلی استدلال به تواتر را به صورتی منطقی صورت بندی کرده، مهم ترین اجزا و پیش فرض های آن را موردتوجه قرار داده و اصلی ترین چالش هایی را که ممکن است در این محورها ایجاد مانع کنند، متذکر شود. بر اساس یافته های این پژوهش مراحل لازم برای دستیابی به هدف موردنظر شامل این مباحث است: اثبات حجیت ذاتی شهود، امکان ثبوتی اشتراک در تجربه های عرفانی، اثبات وقوع این اشتراک نظر (در دو بخش فرعی ترِ وجود مقتضی و رفع مانع)، اثبات تحقق تواتر با شروط لازم و کافی آن در مسئله، حجیت و اعتبار خود تواتر، و در نهایت اثبات کارآیی تواتر معتبر در حل مسئله موردنظر. با این تفاصیل اگر ادعای تواتری در یک شهود عرفانی بتواند از مراحل فوق به موفقیت عبور کند در حق غیرعارفان نیز حجت بوده و برای آن ها نیز معتبر خواهد بود.
بررسی ادعای تقلیل گرائی حکمت متعالیه در هستی شناسی بر پایه عدم انگاری شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ فلسفه اسلامی گواه است، مسائل و مطالب حکمت اسلامی، به ویژه مسائل هستی شناخت، از ویژگی «سهل و ممتنع» برخوردار است. کم نبوده و نیستند افرادی که با ادعای خودآموزی به ورطه انحراف فروغلتیده و برای اثبات کژروی خود دست به تهافت نویسی علیه فلسفه اسلامی زده اند. هم اکنون هم نویسندگانی با کمک از همان روش و با استناد به سخنان همان تهافت نویسان پیشین، همانند غزالی، به اعتراض و ایرادهای همگون دامن زده و به عنوان نقد و انتقاد به آن مباهات می کنند. مقاله ای با عنوان «نگاهی انتقادی به رویکرد فیض محور در فلسفه اسلامی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت» برای نفی اصول و مبانی حکمت اسلامی و ناکارآمد نشان دادن مبانی آن در فلسفه های مضاف به ویژه فلسفه تعلیم و تربیت، سراسر اصول هستی شناخت را موهون جلوه داده و اتهامات بی اساسی را روانه نشر کرده است. بخشی از آن مقاله حکمت متعالیه را با اتهام تقلیل گرائی و طفره روی درباره موضوع شر نواخته است. پشتوانه ادعا این است که حکمت متعالیه چون به اصالت وجود گرویده و این اصل با وجودی بودن شر ناسازگار است، پس به افراط درباره وجود و تفریط و تقلیل درباره موجودات دچار است؟! مقاله برای اثبات وجودانگاری شر، وجود را به اصیل و غیر اصیل تقسیم کرده و با دو تمثیل نظر خود را قابل اثبات پنداشته است. بررسی نشان می دهد آن مقاله چگونه در مقام گردآوری و استحصال و در مقام داوری دچار انحراف و تحریف شده و از آسیب خودآموزی در امان نمانده و به اتهام زنی نابه جا روی آورده است.
الگوی مدرسه اسلامیِ حکمت از منظر دلالت های تربیتی عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان بینی اسلامی، پرورش یافتن جنبه های عقلانی برای سامان دهی نظام فکری و ایدئولوژی انسان اهمیت فراوان دارد و بنابراین، یکی از مهم ترین ویژگی های تعلیم وتربیت اسلامی، تکیه بر عقل و تأکید بر پرورش بُعد عقلانی است. هدف از این پژوهش، بررسی عقل و دلالت های تربیتی آن در ابعاد مبانی، مبدأ، مربّی، متربی، مواعظ و اصول، محیط، منابع، موانع، مسیر، مرکب، میل، معرفت، مجاهدت، ممارست، مقاصد، منازل، مراحل، معیار، محاسبه و ارزیابی، معینان و مشوقان، متد (روش)، محتوا و محصول بود که 21 «میم» تعلیم وتربیت نامیده می شوند. پژوهش حاضر ازنوع کیفی و توصیفی- تحلیلی بود و جامعه آن، آیات مرتبط با موضوع و دیگر اسناد دارای ارتباط با این حوزه درقالب کتاب و مقاله را شامل می شد. براساس یافته های این پژوهش، در مدرسه اسلامی حکمت، تربیت متربیان باید با تمرکز بر پرورش تمام ابعاد عقل، شامل عقل پرسشگر، کنشگر و پرستشگر صورت گیرد تا در سایه این پرورش مطابق با آموزه های الهی، حرکت زندگی در مسیر حکیمانه تحقق یابد. ازطریق تعریف و تبیین عناصر 21گانه مذکور می توان الگوی مدرسه اسلامی حکمت را سامان دهی کرد؛ به گونه ای که رهیافتی عملی و اجرایی نیز درپی داشته باشد. بهره گیری از این الزامات، انسان را در مسیر تربیت یاری می دهد و هدایت می کند و بدین ترتیب، این الزامات می توانند راهگشای والدین، معلمان، مدیران، متخصصان و دیگر دست اندرکاران نظام تعلیم وتربیت باشند.
تدوین چهارچوب بازی وارسازیِ تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
69 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین چهارچوب بازی وارسازی تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا انجام شد. این تحقیق درزمره مطالعات کیفی قرار داشته و با استناد به رهیافت نظام مند (اشتراوس- کوربین) انجام شد. داده های تحقیق ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با یازده نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران برنامه ریزی درسی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری و پس از تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، الگوی پارادایمی پژوهش تدوین شد. یافته ها نشان داد در این الگو عوامل علّی، مشتمل بر ناکارآمدی آموزش سنتی، بی توجهی به دین، الزامات حکومتی، بهبود اثربخشی آموزش و بی توجهی به تفاوت های فردی بود و عوامل زمینه ای، شامل به روزرسانی آموزش، افزایش گرایش به بازی های رایانه ای، الزامات آموزش وپرورش، تمایل معلمان به استفاده از روش های نوین، وجود الگوهای مشابه، پدیده محوری و بازی وارسازی تربیت دینی با رویکرد تکلیف گرا بود. راهبردهای مستخرج از پژوهش، شامل کاربرد منابع دینی در داستان پردازی، کاربرد هنر اسلامی و نمادهای دینی در طراحی، تعیین منابع مالی، تعیین محتوای تربیت دینی، مشاوره با کارشناسان، آموزش دادن به معلمان و اصلاح نگرش خانواده ها بوده، عوامل مداخله گر، مشتمل بر هزینه زیاد، هماهنگی پیچیده، ضعف زیرساخت ها و شفاف نبودن رویکرد بوده و پیامدها شامل سرگرمی اخلاقی، تکلیف مداری، توحید اعتقادی و عملی، خلوص نیت، آگاهی و معرفت دینی، خودسازی، تقویت مختاربودن، تقویت انگیزه، و تعامل مسئولانه با جامعه بوده است؛ همچنین روایی و پایایی یافته های پژوهش با استناد به نظرات خبرگان و نیز محاسبه شاخص های مرتبط تأیید شد. نتایج این پژوهش ضمن تأکید بر لزوم استفاده از روش های جدید آموزشی، بر بازی وارسازی با رویکرد تکلیف گرا به عنوان راهبرد مناسب به منظور دستیابی به تربیت دینی دانش آموزان صحه می گذارد.
بررسی فقهی حقوقی رجوع زوجه به مابذل با تأکید بر مهریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مسائل مهم روابط مالی میان زوجین رجوع زوجه به مابذل به زوج به ویژه رجوع به مهریه است که محل بحث و نظر بوده و از موضوعات مبتلا به جامعه است. هدف مقاله حاضر بررسی بررسی موضوع مورد اشاره از منظر فقه و حقوق است.مواد و روش ها: روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متن، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد رجوع زوجه به دو صورت رجوع از مابذل(فدیه) و روجوع از هبه مهریه است. رجوع از مابذل متعلق به طلاق خلع و مبارات است. از منظر فقه و حقوق، در طلاق خلع اگر زوجه نسبت به بذل رجوع کند، طلاق رجعی می شود و زوج می تواند به زوجه رجوع کند، هرچند زوجه راضی به این امر نباشد و اگر راضی به رجوع باشد، زوج می تواند رجوع کند. حتی اگر زوجه نسبت به بذل رجوع نکرده باشد. بر این اساس، چنان چه وضعیت کراهت زوجه از زوج چنان باشد که بخواهد هرگونه رجوعی را نفی و غیرممکن کند، می بایست عدم رجوع از مال البذل در ضمن شرط لازمی بر طلاق خلع حادث شده، بار و فرض شود تا هرگونه رجوع احتمالی به مال بذل شده و درنتیجه رجعی شدن طلاق و امکان رجوع مرد به زوجه را ناممکن سازد.نتیجه : از منظر فقهی، در خصوص بررسی امکان یا عدم امکان رجوع از هبه مهریه بین زوجین سه نظر وجود دارد که عبارت اند از عدم امکان رجوع از هبه بین زوجین، امکان رجوع از هبه بین زوجین و همین طور کراهت رجوع از هبه بین زوجین. ولی نظر عدم امکان رجوع از هبه بین زوجین نظر مشهور فقها امامیه می باشد. حقوق موضوعه نیز نظر مشهور فقها را پذیرفته است..
مذهب حفص بن غیاث نخعی؛ عامی یا شیعه؟ از روایت إبن إدریس تا نظریه شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
3 - 44
حوزههای تخصصی:
عامی بودن حفص بن غیاث دیدگاهی مقبول نزد شیخ طوسی(460ق) است. مسئله اصلی این پژوهه تحلیل و ارزیابی روایت عبد الله بن إدریس (192ق) – از معاصران و راویان حفص بن غیاث- به مثابه نظریه رقیب شیخ طوسی است که با جمله «فوالله إنه[حفص] لشیعی وإن شریکا لشیعی» بر تشیّع حفص بن غیاث تاکید داشت. این پژوهش با استناد به شواهد و تحلیل های جریان شناسانه اثبات می کند گزارش ابن ادریس از تشیّع اعتدالی حفص بن غیاث استوار می نماید و قطعیت و فراگیری نظریه شیخ طوسی مخدوش است و عامی دانستن مذهب حفص بن غیاث در همه ادوار حیات وی نادرست می نماید. البته هر چند شیخ طوسی در کتاب رجال و الفهرست خود به عامی بودن حفص بن غیاث تصریح دارد ولی در کتاب العده فی اصول الفقه با لحاظ مجموعه ای از شرایط, روایات حفص بن غیاث از ائمه شیعه را در فقه امامیه شایسته استناد -دانست و به نوعی به صحت و اعتبار احادیث حفص بن غیاث می گرود؛ از این رو از نظریه رجالی تا رویکرد فقهی شیخ طوسی تفاوت وجود دارد.
تحلیلی نقادانه بر روایات عاشورایی سبط بن جوزی در «تذکره الخواص»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
209 - 226
حوزههای تخصصی:
مقتل الحسین(ع) تذکره الخواص در زمره مقاتل تاریخی روایی قرن هفتم هجری است که از جهت مذهب نویسنده، محتوای گزارش های عاشورایی و اثرگذاری بر مقاتل دوران پس از خود قابل توجه است. بخشی از گزارشی که سبط بن جوزی از قیام امام حسین(ع) ترسیم کرده، برخاسته از روایات مقاتل متقدّم است و بخشی دیگر جزء متفرّدات او به شمار می آید. در متفردات وی گاه، آشفتگی های متنی دیده می شود که با وقایع مسلّم تاریخی ناسازگار بوده و در مواردی بنابر رویکرد شیعی شأن امام معصوم خدشه دار شده است، بگونه ای که پایه و اساسی برای نقل دانشوران قرون بعدی محسوب می شود. لذا مقتل وی مخاطب را در موطن تأمل و تردید می افکند و حتی در برخی موارد، شیعه را متأثر از اعتقاداتی خاص معرفی می کند. این مقاله که با رویکردی تحلیلی انتقادی سامان یافته، می کوشد تا با بررسی جامع تک تک گزاره های عاشورایی این کتاب به برخی از هجمه های تحریفی که نخستین بار در میان روایات عاشورایی جای گرفت، اشاره کند و نیز مطالب تاریخی و روایی آن را که عمده ترین مباحث مورد تردید و دقت در این مقتل است مورد ارزیابی قرار دهد.
Study of the Meaning of the Word “Shahr” in the Holy Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The word “Shahr” is an important word in the calendar system of the Qur'an. As the main element of the Qur’an, words have a special place within its text. Therefore, studying and analyzing the meaning of Qur’anic words is a necessary method of understanding and correct interpretation of verses. This article aims to investigate the meaning of the word shahr in the Qur'an based on a descriptive-analytical method; Explaining the literal and idiomatic meaning, the application of this word in the Qur'an are as follows: the time to do or leave a certain task, measurement tool for valuing a specific phenomenon, one of the main bases of the calendar, and expressing God's genesis law in the number of months of the year. Some of the examples of shahr in the Qur'an are specific, meaning the crescent moon. In the cases where there is no specific example, it means the crescent moon in the customary and literal sense, which in order to observe caution and make calculations easier in custom, it is also used to mean a numerical month (30 days). Since God has based the guidance and development of humans on time, at the end of some of the discussed verses, God speaks about the piety and the need to pay attention to Divine limits, such as observing the limits of certain months and their rules
بررسی تحلیلی روش شناسی هرمنوتیکی رویکرد تفسیری به دین و فرهنگ (با نظر بر آرای دین شناسانه ی کلیفورد گیرتز)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به این پرسش که روش انسان شناسی تفسیری کدام است و رویکرد اصلی این دیدگاه در بررسی پدیدارهای انسانی بالأخص پدیده های دینی چه چیزی است می پردازد و ضمن نظر بر ماهیت انسان شناسی تفسیری و ارائه تعریفی جامع از این دیدگاه به تبیین بن مایه های آن در ساحت فلسفی می پردازد. روش این نوشتار مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی و در مواردی تحلیل محتوایی است. انسان شناسی تفسیری یا نمادین از شاخه های انسان شناسی فرهنگی آمریکایی است که در قرن بیستم در آمریکا پا به عرصه ظهور گذاشته و با ارائه تعریف خاصی از فرهنگ بر فهم معنا از خلال نمادها و آیین ها تأکید دارد. مقاله با اشاره کوتاهی به چیستی رویکرد انسان شناسی تفسیری کلیفورد گیرتز -مهم ترین نماینده رویکرد تفسیری- و تعریفی که وی از فرهنگ و دین ارائه می کند، در بخشی تفصیلی ابتنای این رویکرد بر هرمنوتیک فلسفی و تقابل آن با رویکردهای پوزیتویستی در علوم انسانی را نشان داد و وجوه مختلف این تقابل و ابتنا را کاویده و نشان می دهد که گیرتز به عنوان یک مردم شناس و دین شناس فرهنگی با الهام از اصول هرمنوتیکی، به تأویل و فهم معنای دین و فرهنگ روی آورده و رویکرد تفسیری خویش در دین شناسی و مردم شناسی را با الهام از این مبانی قوام بخشیده است. درواقع با تعریف فرهنگ به مثابه یک متن، عناصر هرمنوتیکی چون تمرکز بر تأویل و معنا، تأکید بر تاریخ و هستی تاریخی، تمرکز بر وجوه درونی تجربه آدمی و روش های درونی، تأکید بر مؤلفه های زبانی و نماد و نشانه، فهم در سایه ی ارجاع جزء به کل و کل به جزء به اضمار و تصریح، مبنای منظر گیرتز در مطالعات فرهنگ و دین است.
دانشوران علوم قرآنی سده اخیر حوزه علمیه قم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
313 - 348
حوزههای تخصصی:
حوزه علمیه قم عالمان زیادی را در رشته های مختلف علوم اسلامی، ازجمله علوم قرآن، در سده چهاردهم هجری شمسی پرورش داده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی درصدد معرفی شخصیت های مهم علوم قرآنی حوزه علمیه قم در این سده و آثار پژوهشی آنها با هدف آشنایی بیشتر قرآن پژوهان با مفاخر علمی و ترویج دستاوردهای علوم قرآنی این حوزه علمی است. البته از این میان آیت الله معرفت به دلیل معرفی در مقاله ای مستقل، استثنا شده است. یافته های این بررسی نشان می دهد که طی سده اخیر، به ویژه سه دهه آخر این سده، در حوزه علمیه قم تعداد زیادی از اندیشوران فاضل در دانش علوم قرآن پرورش یافته اند که می توانند الگوی نسل فعلی و آینده حوزه ها در زمینه اندیشه ورزی و دانش اندوزی باشند. همچنین این دانشوران آثار علمی و پژوهشی فاخری را در موضوعات مختلف علوم قرآنی خلق کرده اند که دستاورد علمی افتخارآمیزی برای حوزه علمیه قم و میراثی ماندگار برای استفاده جامعه علمی ایران و جهان است.
ضرورت حضور مرکز در عرصه های علمی و فرهنگی بین المللی / گفت وگو با فاضل گرنه زاده، پژوهشگر مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، کارشناس شناسایی و معرّفی منابع در معاونت پژوهش نور
منبع:
ره آورد نور سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۶(پیاپی ۱۰۳)
74-80
حوزههای تخصصی:
نمایشگاه های بین المللی، فرصتی برای رویارویی دانش، تمدّن، اقتصاد و فرهنگ هر یک از کشورها با دیگران است. این فرصت می تواند علاوه بر ایجاد زمینه تبادل فرهنگ، به رونق بازار، کسب وکار و توسعه خدمات و محصولات شرکت ها و سازمان های مختلف بینجامد. در حوزه فنّاوری اطّلاعات و اطّلاع رسانی رایانه ای علوم اسلامی و دینی، نمایشگاه های بین المللی ظرفیتی برای یافتن زبان مشترک و ایجاد فرصت های جدید برای معرّفی آخرین دستاوردهای فنّاورانه مرتبط با علوم اسلامی است. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی با حضور در بیش از 160 نمایشگاه خارجی، تا کنون تجارب ارزنده ای به دست آورده است. این حضور، در پویایی و یافتن افق های جدید و نیازسنجی مخاطبان جهانی نقش بسزایی داشته است. بیست وچهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب بغداد، نمونه ای از این دست بود که این مرکز در آن حضور فعّال داشت و محصولات و دستاوردهای خود، همچون: نرم افزارهای رومیزی، موبایلی و پایگاه های اینترنتی خویش را در معرض مشاهده و اطّلاع فرهیختگان، به ویژه دانشگاهیان و حوزویان قرار داد. گفتنی است، این، دومین حضور متوالی مرکز نور در نمایشگاه بین المللی کتاب بغداد بود. به همین بهانه، گفت وگوی زیر با جناب آقای فاضل گرنه زاده در این باره انجام شده است که در ادامه، تقدیم می گردد.
طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان با تأکید بر قرآن کریم: سبک رهبری هادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان، در پی ترسیم فرایند هدایت پذیری دانش آموزان و دست یابی به راهبردهایی برای ایجاد آن فرایند در مدرسه بوده است. روش: روش پژوهش، روش نظریه پردازی داده بنیاد اشتراوس و کوربین است که در آن از آیات قرآن کریم به عنوان مبنا و از تجربه تجربه گران تربیتی استفاده شده است. روش نمونه گیری این پژوهش، نظری، هدف مند و در دسترس و نمونه پژوهشی آن، در مرحله اول آیات شریفه مرتبط با سیره دو پیامبر اولوالعزم حضرت نوح (ع) (114 آیه) و حضرت ابراهیم (ع) (30 آیه) و آیات شریفه مرتبط با هدایت پذیری (78 آیه) و در مرحله دوم شانزده نفر از فعالان تربیتی است. یافته ها: در این پژوهش، در گام نخست، عوامل و موانع هدایت پذیری از آیات قرآن کریم استخراج شد که نتیجه آن، دست یابی به 19 عامل بیرونی و درونی برای هدایت پذیری ازجمله انسان های الهی، خردمندی، تنبّه طلبی، کنش صبورانه شکرپایه و...؛ و 40 مانع بیرونی و درونی هدایت پذیری از جمله محیط ناهم گون، جهل متعصبانه، شک معاندانه، کنش ظالمانه و... است. در این بخش عوامل و موانع درونی هدایت پذیری در سه دسته بینشی، گرایشی و کنشی سامان دهی شده اند. در گام دوم پژوهش نیز، با بهره گیری از یافته های گام نخست و مصاحبه با تجربه گران تربیتی، پدیده محوری، راهبردهای رهبری آموزشی برای هدایت پذیری دانش آموزان و هم چنین عوامل و شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر هدایت پذیری متربیان، به دست آمد که نتیجه آن، تعیین «سبک رهبری هادی» به عنوان پدیده محوری؛ ارائه 23 راهبرد عام – در سه محور راهبردهای تربیتی هادی، راهبردهای مدیریتی هادی و راهبردهای محیطی هادی – و 11 راهبرد خاص – همانند ذائقه سازی دینی، عقل پروری علم پایه و عزم محور و – در زمینه هدایت پذیری و ترسیم شرایط زمینه ای در سه بخش نهادهای رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی بوده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان گفت، رهبری آموزشی با به کارگیری سبک رهبری هادی و اجرای راهبردهای هدایت پذیری، زمینه ساز ایجاد مؤلفه های هدایت پذیری در دانش آموزان خواهد بود.
فقه رسانه با تاکید بر رویکرد نوین تلوزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
347 - 364
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر حاضر، تلویزیون در قالب یکی از مهم ترین رسانه ها، نقشی بی بدیل در شکل گیری فرهنگ و تمدن ایفا می کند، فقه نیز می تواند به عنوان یک چارچوب مرجع، در جهت غنای تولیدات تلویزیونی و ارتقای سطح فرهنگی جامعه عمل نماید. لذا مقاله در مورد بررسی فقه رسانه با رویکرد تلویزیون است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: فقه رسانه با چالش های متعددی روبه رو است؛ از جمله سرعت بالای تحولات در عرصه رسانه، تنوع و تکثر انواع رسانه ها، جهانی شدن رسانه ها و ... ضمناً احکام فقهی مربوط به هنر، عرضی هستند و با توجه به مقتضیات زمان و مکان و شرایط مختلف، می توانند مورد استنباط حکم جدید قرار بگیرند.
نتیجه: با توجه به مستحدثه بودن موضوع هنر از جهتی نظام اجتهادی پویا باید به سه حوزه «هنرمند»، «مخاطب» و «متن اثر» توجه شود. در حوزه هنرمند، معیار بحث، قصد و نیت هنرمند است. در حوزه مخاطب، معیار بحث، تأثیر اثر هنری بر مخاطب است و در حوزه متن اثر، با توجه به تزاحم در شرایط مختلف و زبان خاص هنر، حکم نهایی به حکومت دینی یا اولیای دین واگذار می شود.
تأثیرپذیری حقوق خصوصی از حق های اساسی و بنیادین در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
227 - 244
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تأثیرگذاری حقوق بنیادین بشر بر حقوق خصوصی به اشکال مختلف مستقیم(در روابط قراردادی) و غیر مستقیم(از طریق تفسیر قواعد حقوق قراردادها) صورت می گیرد. هدف مقاله حاضر بررسی تأثیرپذیری حقوق خصوصی از حق های اساسی و بنیادین در حقوق ایران است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: در حقوق ایران حقوق بنیادین بشر در حقوق قراردادها تأثیر دارد و باید مورد توجه قانون گذار و محاکم قرار بگیرد؛ زیرا حقوق اساسی در رأس هرم نظام حقوقی قرار دارد و مفاد هیچ قانون عادی نباید مغایرتی با آن داشته باشد. علاوه بر آن اصول حقوق قراردادها و مفاد آن ها نیز نباید مغایرتی با حق های اساسی و بنیادین بشر داشته باشد. از جمله این حق ها می توان به آزادی های عمومی و فردی نظیر آزادی اشتغال و آزادی ازدواج و آزادی بیان و منع سوء استفاده از حق اشاره کرد.
نتیجه: با توجه به حاکمیت اصول قانون اساسی که برگرفته از همین حق های بنیادین بشری هستند می توان در دادگاه ها و محاکم حقوقی نیز حقوق بنیادین بشر را بر روابط خصوصی افراد حاکم نموده و با توسل به حق های بنیادین حتی در تعارض با حقوق و قوانین مدنی، اختلافات را به طریقی که کمترین آسیب متوجه طرف ضعیف گردد حل وفصل نمود.
بررسی نسبت مولفه های جهانشمولی حقوق بشر با نظام حکمرانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
95 - 120
حوزههای تخصصی:
جهانشمولی و نسبی گرایی دو رویکرد متفاوت به حقوق بشر می باشد. جهانشمولی متضمن شناسایی حقوقی یکسان و برابر برای همه ی انسان ها در سراسر دنیا بوده و نسبی گرایی در مقابل به معنای وابستگی حقوق بشر به مولفه های فرهنگی هر جامعه است. در عصر حاضر جهانشمولی گفتمان مقبول به شمار می-آید و نسبت نظام های حکمرانی با جهانشمولی واجد اهمیت قابل توجهی است. مقاله حاضر در پی بررسی نسبت نظام حکمرانی ایران با جهانشمولی حقوق بشر است. در این راستا ضمن معرفی سه شاخصه ی کلی، این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. این شاخصه ها عبارتند از ظرفیت تحقق اجماع عمومی در حوزه ی حقوق بشر ، اتخاذ موضع قابل قبول نسبت به قواعد حقوق بشر بین الملل و تضمین قانونی رعایت حداقلی از استانداردهای حقوق بشر بین الملل. در مجموع این پژوهش بر آن است که نظام حکمرانی ایران موضع ویژه ای را نسبت به حقوق بشر اتخاذ نموده که اگر چه از حیث مبانی نظری با نظریه جهانشمولی قرابت دارد، با این حال رویکرد خاص دینی این نظام تا حدی به نوعی نسبی گرایی و تکیه بر مفهوم تنوع فرهنگی گرایش داشته و همزمان ضمن اتخاذ تعبیر خاصی از جهانشمولی، به لحاظ مذهبی بودن و ویژگی های خاص سیاسی و فرهنگی دارای گرایش هایی به نسبی گرایی نیز می باشد.
نقش معنویت دینی و معنویت مدرن در معنا بخشی زندگی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
121 - 140
حوزههای تخصصی:
مساله معنای زندگی و معنویت در رشته های مختلف علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفته است؛ زیرا که معنای زندگی و معنویت از مهم ترین مسائل زندگی بشر بوده و امروزه به صورت جدی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. معنویت دینی و مدرن هر کدام با دارا بودن مبانی و ویژگی های خاص خود، به زندگی انسان معنا می دهند. از این رو مسئله تحقیق حاضر بررسی نقش معنویت دینی و معنویت مدرن در معنا بخشی زندگی انسان است روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که معنویت دینی با دارا بودن مبانی و ویژگی هایی، معنایی از زندگی را ترسیم می کند که دارای انواع کارکردهای فردی و اجتماعی است. اما معنویت مدرن با تکیه بر مبانی ای همچون سکولاریسم، اومانیسم و ... به معنای حداقلی از معنای زندگی، اکتفاء نموده است.
بررسی دیدگاه های فلسفی و کلامی اوصاف منفی منتسب به حق تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
141 - 152
حوزههای تخصصی:
در آیات و روایات پاره ای از اوصاف ممدوح و ارزشمند به خدای تعالی نسبت داده می شود. در کنار آن دسته ای از اوصاف منفی و ضد ارزشی که تناسبی با ذات مقدس الهی ندارد، در آن یافت می شود؛ به عنوان نمونه صفت حکمت و عدالت دارای ارزشی مثبت هستند و صفاتی مانند مکر، استهزاء، تمسخر و خدعه که در قرآن کریم به خدا نسبت داده شدند، ضد ارزش می باشند. مسئله مورد تحقیق مقاله حاضر تبیین چگونگی تناسب میان صفات منفی و کامل مطلق بودن خداوند متعال است که در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی دیدگاه حکماء مسلمان مورد واکاوی قرار خواهدگرفت. فرجام تحقیق، در دو برآیند خلاصه میشود. نخست آنکه صفات خبری از اوصاف فعل و ویژگیهای مخلوقات به شمار میروند نه ذات خداوند متعال. دیگر آنکه؛ صفات خبری تنها اقتضای ضد ارزشی بودن داشته و همواره و ضرورتا ضد ارزش به شمار نمی روند زیرا مقتضای حکمت و عدالت خداوند بوده و انتساب آنها به خداوند متعال همسو با کمال مطلق بودن ذات الهی است.
تقنیه التبئیر ودلالاتها فی روایه "ممرات" لفاتن المرّ وفقاً لآراء جیرار جینیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنَّ تقنیه التبئیر تقع ضمن مقوله الصیغه التی تتمّ فیها معرفه وجهه النظر فی الحکایه التی یسردها السارد، بعباره أخری إنّ هذه التقنیه تتمحور حول الذی یری ولیس الذی یحکی. لذلک کانت تقنیه التبئیر وفقاً لرؤیه جیرار جینت تتراوح بین ثلاثه مستویات، وهی: الحکایه ذات التبئیر الصفر، الحکایه ذات التبئیر الداخلی، الحکایه ذات التبئیر الخارجی. تأتی تقنیه التبئیر فی روایه "ممرات" لتعرض هویتین متعارضتین فی الظاهر من خلال شخصیتین راویتین؛ کلاهما تنتمیان لهویه خاصه سبّبها الاحتلال الصهیونی. لذلک جاءت شخصیه نجوى السارده لتعبّر عن مجتمعها الفلسطینی - المسلم والذی یعیش فی المخیمات، وشخصیه دارین السارده لتعبر عن المجتمع الفلسطینی - المسیحی فی لبنان. تعتمد هذه الدراسه علی المنهج الوصفی – التحلیلی بناءً علی نظریه جیرار جینیت فی التبئیر وتهدف إلى تحلیل أسلوب الکاتبه فی روایه "ممرات" التی تعکس الواقع فی العالم العربی إبان الاحتلال الصهیونی. وقد تمکن هذا البحث من الوصول إلی أنَّ التبئیر کان حاضراً بأنواعه الثلاثه ومعظمه کان خلال وجهه نظر الشخصیتین الأساسیتین فی الروایه اللتین عبّرا عن موقفهما تجاه المقاومه الفلسطینیه، لکن جاء التبئیر الداخلی فی معظم الروایه على لسان نجوی صاحبه المعرفه الکلیه بالقضیه الفلسطینیه التی أرادت أن تقرب صدیقتها المسیحیه إلی ما یجری فی فلسطین من مذابح ومجازر،وذلک عبر رسائل دارت بینهما.
بازکاوی ترجمه فارسی «الفرج بعد الشدّة» بر اساس الگوی کاتارینا رایس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«الفرج بعد الشده» از جمله آثار روایی است که بخش بزرگی از فرهنگ و ادب عامه کهن را نمایندگی می کند. این کتاب که در سده هفتم توسط دهستانی به فارسی برگردانده شده، مشتمل بر حکایت های عامه بسیاری است در قالب 14 باب که در آن بیش از 200 سرگذشت زندگی انسان های گرفتار در قالب داستان با مضامینی اخلاقی به تصویر کشیده شده است که در مهلکه های زندگی هر یک با توکل به خدا رستگار شده اند. یکی از الگوهای مناسب نقد ترجمه، الگوی کاتارینا رایس است که کمتر مورد توجه ترجمه شناسان قرار گرفته است. با توجه به جامعیت تکنیک های نقد ترجمه در الگوی کاتارینا رایس نسبت به سایر الگوهای ترجمه، پژوهش حاضر می تواند به عنوان نمونه و الگویی مناسب توسط علاقه مندان به حوزه نقد ترجمه در زبان و ادبیات عربی به کار گرفته شود. پژوهش پیش رو کوشیده ضمن کاربست الگوی رایس در متن عربی، تحلیلی کلی از ترجمه فارسی کتاب الفرج بعد الشده از دو منظر زبان شناختی و فرازبانی ارائه کند. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب اول آن به عنوان پیکره پژوهش انتخاب و با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شد. برآیند پژوهش نشان داد که دهستانی بر اساس الگوی رایس، ترجمه ای اقتباسی ارائه داده است. در عوامل زبان شناختی، مترجم به واسطه تغییرات معنایی، کاربست ساختارهای دقیق دستوری متناسب با معیارهای زبان مقصد و عناصر سبکی شاخص به بسندگی و تعادل معنایی در متن مقصد دست یافته است. علاوه بر این، در بررسی عوامل فرازبانی با واکاوی موقعیت و موضوع ادای سخن، توجه به زمان و مکان و سنجش ابزارهای معنایی جهت انعکاس تداعی های عاطفی، مشخص شد دهستانی ضمن اینکه محتوامحوری را نقش غالب زبان مقصد در نظر گرفته در ارائه تعادل معنایی تا حدی پیش رفته که ترجمه او در زبان مقصد از جایگاه و اثرگذاری بیشتری نسبت به زبان مبدأ برخوردار شده است.
کاوشی در مفهوم فرهنگ روزمرّگی از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
78 - 103
حوزههای تخصصی:
«روزمرّگی» از اصطلاحات عصر مدرنیسم است و انسان مدرن را اسیر خود ساخته است. روزمرّگی تکرار زندگی روزمره با اکتفا به اهداف پست و به دور از رشد است. نظر به فراگیر شدن چالش روزمرّگی در دوران معاصر، این پژوهش در نظر دارد تا در چهارچوب روش تحلیلی توصیفی این مفهوم را در قرآن کریم توصیف کند. معادل لفظی صریح و روشنی برای اصطلاح روزمرّگی در قرآن کریم وجود ندارد، اما با مطالعه و تحلیل آیات قرآن به دست می آید که طیف وسیعی از آیاتی که به زندگی دنیا و سبک زندگی مادی اشاره دارد، مشتمل بر مؤلفه های روزمرّگی است. نکته حائز اهمیت آن است که انسان ناگزیر از زندگی روزمره است و این مسئله با روزمرّگی تفاوت دارد؛ ازاین رو در قرآن کریم نیز این دو موضوع از یکدیگر تفکیک شده است. قرآن کریم انسان را از سرگرمی به تکرارهای بی ارزش و اهداف پست نهی می کند و از هرگونه توقف و ایستایی در گذر زمان و رشد نکردن، بلکه افول و سقوط نهی کرده است. این سرگرم شدن به امور روزمره و بی توجهی به رشد و کمال اصیل، انسان را از درک درست معنای حقیقی زندگی باز می دارد و به افسردگی مبتلا می سازد. به میزانی که این نشانه ها در زندگی انسان نمایان شود، او به روزمرّگی مبتلا شده است.