فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
193 - 217
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، که رویکردی تحلیلی دارد جهت تحصیل معرفت برهانی نسبت به ملائکه ای که تدبیر عالم را بر عهده داشته و واسطه فیض الهی در علم، رزق، حیات و ممات هستند. نقش آفرینی ملائکه در امور عالم از منظر «محدث-متکلمان» جسمانی و فیزیکی بوده؛ لکن از منظر «فیلسوف-متکلمان» عقلانی، روحانی و مجرد می باشد. ملائکه مدبر امر که یکی از اقسام ملائکه هستند، نقش وساطت در خلق و سریان فیض دائمی و مطلق حق در نظام عالم هستی را ایفا می کنند و تدبیرشان نیز همانند اصل ذاتشان، مجرد و متافیزیکی است. در این پژوهش، پس از نقل دیدگاه و ادله محدث متکلمان در باب چگونگی تدبیر ملائکه مدبر امر و نقد آن، نشان داده می شود که دیدگاه قائلان به تدبیر تجردی، متافیزیکی و غیر جسمانی ملائکه مدبر از استحکام لازم برخوردار بوده و دیدگاه مقابل قابل دفاع نمی باشد. پژوهش پیش رو، از نوع تحقیقات کلامی فلسفی بوده و در سلک پروژه های موضوع پژوهی بنیادی جای می گیرد. روش انجام تحقیق، توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به نحو کتابخانه ای و اسنادی می باشد.
همگرایی و واگرایی مبانیِ انسان شناختی جریان اموی با رویکرد اسلام حقیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۹
۱۸۱-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
براساس مبانی انسان شناسی اسلامی، انسانِ کامل و خلیفه الله، از جایگاه ویژه ای در نظام هستی برخوردار است، اما سایر مکاتب فکری، بدلیل عدم پیوند با عالم فرامادی و محدودیت های بینشی که گریبان گیر آنهاست، با نقص ها و محدودیت هایی در این زمینه روبه رو هستند. بنابراین تفاوت های عمده ای در زمینه مبانی انسان شناسیِ اسلام حقیقی با سایر مکاتب وجود دارد. مساله و هدف این پژوهش، تبیین مبانی انسان شناختی جریان اموی – به عنوان جریان اسلام غیر حقیقی- و به دنبال آن مشخص کردن نقاط همگرایی و واگرایی آن با مبانی با اسلام حقیقی و میزان تمایز و انحراف آنهاست. از اینرو با بهره گیری از داده های کتابخانه ای و مبتنی بر روش تحقیق توصیفی – تحلیلی، ابتدا مبانی و پیش فرض های انسان شناختی امویان همچون؛ جبرگرایی، نفی کرامت انسانی، عقل گریزی، نفی اصل تساوی، حیات پس از مرگ و ... پردازش و سپس به مقایسه و ارزیابی موارد مذکور با نگاه اسلام به انسان پرداخته شده است. از بررسی و تحلیل مبانی مذکور این یافته ها حاصل گردید که مبانی انسان شناختی ماخوذه در جریان اموی، تمایزات بنیادین با مبانی انسان شناختی اسلام حقیقی دارد. بنابراین دستاورد مقاله پیش رو، با استناد به شواهد و داده های تاریخی، حکایت از استحاله عمیق، در باورهای و مبانی انسان شناسی جریان اموی دارد.
نسبت روایت قذف علم در قلب و حقیقت علم نزد ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
141 - 153
حوزههای تخصصی:
بدون شک معارف شریعت علاوه بر عهده داری هدایت، کاشف از واقعیت نیز بوده و گاه نهایی ترین دست آوردهای علم بشری در لطیف ترین عبارات شرعی منعکس شده است؛ اما در این میان، برخی از دیدگاه های درون دینی در تقابل با یگدیگر، هر یک مدعی انطباق معارف خود بر مضامین شریعت اند، از جمله حدیث شریف ««العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء»» که مصداق برداشت های مختلف قرار گرفته است؛ که داوری این دیدگاه ها و ارزیابی میزان اعتبار آنها مجال وسیعتری می طلبد، لکن در این مقاله که پژوهشی میان رشته ای و تطبیقی است در پی آن هستیم که دیدگاه نهایی حکمت اسلامی که در حکمت متعالیه تجلی یافته، نسبت به دیگر دیدگاه ها، تفسیر معقول تر و هماهنگی قابل قبول تری از این روایت ارائه نموده است؛ لذا به روش تحلیلی- تطبیقی نشان داده ایم که بر خلاف دیدگاه هایی که گاه نفس را مادی و ظلمانی و حقیقت علم را خارج از ذات نفس تلقی کرده و گاه علوم را ذاتی نفس به حساب آورده اند، حکمت اسلامی میان حدوث مادی و تجرد نفس از یک سو و اکتساب و اتحاد علوم از سوی دیگر جمع نموده و تفسیر بهتری از تعبیر قذف علم در این روایت ارائه کرده است، در حکمت متعالیه نفس انسانی در ابتدا مادی است و با حدوث بدن حادث شده، اما به تدریج و با حرکت جوهری به مقام تجرد برزخی و تام رسیده، از مرتبه ادارک حسی به وهمی و مثالی و سپس درک کلیات عقلی و بالاتر از آن؛ به مرتبه عین الیقین و مشاهده اسماء و صفات الهی دست می یابد؛ چنان که در این مقاله نشان داده شده، این تبیین حکمی هماهنگی بیشتری با شریعت مقبول دارد.
عارضه یابی رویکرد اخلاقی در فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی در دانشگاه (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
237 - 254
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی به عنوان پدیده ای نوظهور در ایران موجب تغییرات چشم گیر در تمامی فعالیت های به ویژه حوزه خدمات آموزشی گردیده است. دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با توجه به رسالت خود همواره به دنبال جذب داشجو و در پی آن جذب انگیزه جهت فعایت ها و رفتارهای مشخص هستند. عدم وجود الگوهای استاندارد بومی برا استفاده از بازاریابی رسانه های اجتماعی در دانشگاه موجب گردیده است که گاهاً شاهد مشکلاتی در این زمینه باشیم. بر همین اساس این پژوهش به دنبال بررسی مشکلات اخلاقی این فعالیت، ابتدا از طریق روش رویکرد کیفی و به تحلیل محتوای استقرایی، ضمن انجام علم سنجی، ابعاد بازاریابی رسانه های اجتماعی را شناسایی و به روش دلفی آن ها را بومی سازی می نماید. سپس با کمک تحلیل عاملی اکتشافی، ضمن تأیید گروه های شاخص های هر بعد و تأیید روایی، به ارزیابی وضع موجود و مطلوب این شاخص ها و عوامل در دانشگاه های ایران می پردازد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی مقالات پایگاه وب آو ساینس طی 50 سال منتهی به 2022 و در بخش کیفی، منتخب کارشناسان و معاونین فرهنگی دانشگاه های سراسر کشور هستند که با استفاده از روش گلوله برفی مورد نظرسنجی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که مهمترین مشکلات مربوط به رویکرد اخلاقی در تبلیغات و سیاست گذاری بازاریابی رسانه های اجتماعی می باشد.
بررسی ماهیت و مبانی فقهی استیذان رئیس قوه قضائیه از آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) در افتراقی نمودن رسیدگی به جرایم اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹
83 - 102
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی رسیدگی به جرایم اقتصادی و آثار زیان بار آن موجب چاره جویی رئیس قوه قضائیه و درنهایت منجربه استیذان از ساحت آیت الله خامنه ای شد. موافقت معظم له با استیذان رئیس محترم قوه قضائیه و اتخاذ رسیدگی افتراقی به جرایم اقتصادی، موجب رسیدگی تخصصی به جرایم اقتصادی با حفظ چارچوب های دادرسی عادلانه و درنتیجه تنگ شدن عرصه برای مجرمان اقتصادی گردید. درخصوص ماهیت این استیذان، چالش و شبهاتی مانند اینکه آیا این نوع استیذان و موافقت آیت الله خامنه ای مبانی فقهی دارد یا خیر؟ ماهیت چنین استیذانی چیست و مبانی فقهی آن کدامند، مطرح شده است. ازاین رو نگارنده در پژوهش حاضر با ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی، «ماهیت و مبانی فقهی استیذان رئیس قوه قضائیه از آیت الله خامنه ای در افتراقی نمودن رسیدگی به جرایم اقتصادی»، را مورد بحث و بررسی قرار داده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که: استیذان رئیس قوه قضائیه از آیت الله خامنه ای، یک نوع حکم حکومتی بوده و معظم له با توجه به اختیاراتی که فقه امامیه به حاکم اسلامی تجویز کرده است، ابتدا معضل را تشخیص و به حل معضلات نظام می پردازد. در واقع حاکم جامعه اسلامی به منظور اداره جامعه و براساس مصلحت در حوزه مسائل مربوط به جامعه، اقدام به صدور احکام حکومتی می کند که صدور حکم حکومتی رسیدگی افتراقی به جرایم اقتصادی، نمونه ای از آن است که مصلحت نظام، مبسوط الید بودن حاکم اسلامی و تأمین حقوق عمومی و رفاه اجتماعی از مبانی چنین احکامی می باشد. طبق فرمایش آیت الله خامنه ای، حل معضلات نظام از طریق تشخیص مصلحت (مصالح و مفاسد جامعه)، تأمین امنیت اقتصادی از وظایف حاکم اسلامی است و براساس این وظیفه، رسیدگی افتراقی به جرائم اقتصادی را مؤثرترین راه در جهت مقابله با مفاسد اقتصادی می داند.
تأثیرات متقابل فرد و جامعه از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث محوری در جامعه شناسی، نحوه ارتباط فرد با جامعه در متن اجتماع و در موقعیت انضمامی است. روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان خرد نگر و قائلان به فردگرایی روش شناخت یک سویه، از تأثیر فرد بر جامعه سخن می گویند. جامعه شناسان ساختارگرا و قائلان به اصالت و تقدم جامعه بر فرد نیز یک سویه و منحصراً از تأثیر جامعه بر فرد سخن می گویند. نظریه پردازان تلفیقی از تعامل فرد و جامعه، یا عاملیت و ساختار در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی سخن می گویند. استاد مصباح به رغم اعتقاد به اصالت فرد و اعتباریت جامعه، در موضعی شبیه تلفیقی ها معتقد است: نه فرد یکسره از جامعه متأثر است و نه جامعه یکسره از فرد متأثر، بلکه باید از تأثیر متقابل فرد و جامعه سخن گفت. به همین سبب، بحث «ارتباط فرد و جامعه» را در دو بخش جداگانه، ذیل عناوین «تأثیر جامعه بر فرد» و «تأثیر فرد بر جامعه» مطرح ساخته است. این نوشتار درصدد است تا موضع ایشان را در این خصوص در مقایسه با سایر اندیشمندان توضیح دهد. روش نوشتار تحلیل محتوای مباحث مندرج در کتاب «جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن» است که در میان آثار استاد، به صورت انحصاری به این بحث وارد شده است.
کاربست معناشناسانه تقوا و زهد در سبک اخلاق مدارانه از زیست مؤمنانه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
163 - 191
حوزههای تخصصی:
تقوا و زهد از آموزه های مهم دینی است. قرآن کریم با بیان اینکه خداوند فقط کارهای باتقوایان را می پذیرد، ملاک ارجمندی انسان ها را درجه تقوایشان دانسته و مؤمنان را به افزایش توشه آن سفارش کرده است. از سوی دیگر، در روایات معتبر بارها به مفهوم زهد اشاره شده است. بنابراین شناخت درست معنای این دو و رابطه آنها با سبک اخلاق مدارانه از زیست مؤمنانه ضروری به نظر می رسد؛ به ویژه آنکه از آغاز ترجمه قرآن تا کنون، بسیاری از مترجمان فارسی، واژه تقوا را به «پرهیزکاری» و گروه بسیار اندکی به «خودنگهداری» معنا کرده اند و حال آنکه این دو ترجمه، گویای دو شکلِ کاملا متفاوت از سبک زندگی است که فقط یکی از آنها با آموزه های معتبر دینی همخوان است. برداشت نادرست از مفهوم زهد نیز به این ابهام افزوده است. در این پژوهش ضمن معنایابی دقیق این واژگان، تأثیر این مفاهیم بر سبک اخلاق مدارانه زندگی را بررسی کرده و نشان داده ایم که ترجمه تقوا به پرهیزکاری، با این آموزه ها همخوانی ندارد، ولی تقوا به معنای خودنگهداری، افزون بر هماهنگی با مفهوم درست زهد، همان معنای مورد نظر در آموزه های معتبر دینی و سبکی پویا از زندگی است که از مؤمنِ باریافته به ملکه خودنگهداری، انسانی تلاشگر و سازنده می سازد؛ فردی که در عین حضورِ فعال در جامعه و بهره مند از مواهب آن، آزاده است و وابستگیِ زمین گیر ندارد.
بررسی و نقد دیدگاه مفسران در مورد تناسب «آیه تطهیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
۶۰-۳۵
حوزههای تخصصی:
«آیه تطهیر» ذیل آیه 33 سوره احزاب و یکی از مهمترین دلایل شیعه برای اثبات عصمت و طهارت اهل بیت پیامبر اکرم (ص) است؛ مخاطب قرارگرفتن همسران پیامبر اکرم (ص) در صدر آیه یاد شده، باعث شده دیدگاه های مختلفی از جمله تعلیل، استقلال نزول، اعتراض و ... در مورد تناسب صدر و ذیل آن مطرح شود؛ با توجه به ارتباط دیدگاه های یادشده با معنا و مقصود آیه تطهیر، بررسی آنها اهمیت فراوانی دارد؛ از این رو، در پژوهش حاضر تلاش می شود با استفاده از دلائل و قرائن نقلی و عقلی، دیدگاه مناسبی در این زمینه ارائه شود؛ حاصل پژوهش نشان می دهد، اگرچه آیه تطهیر با صدر آیه 33 سوره احزاب پیوستگی نزول ندارد اما تألیف آیه تطهیر با آیه قرار از سوی خدای متعال، عامدانه و با هدف تکریم، تنزیه و دفع توهم عدم عصمت اهل بیت (ع) و تطبیق دو ساحت مادی و معنوی بیت پیامبرگرامی اسلام (ص) انجام شده است.
تبیین فقهی نقش دعا در تربیت فرزندان
منبع:
فقه و فقاهت سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
17-53
حوزههای تخصصی:
در منابع و معارف اسلامی اثبات اصل دعا و استحباب مؤکد آن، ادله فراوانی دارد. خداوند متعال در قران کریم، از یک سو ادعیه مختلفی از انبیاء و صالحین و مومنین نقل کرده (که این مسئله می تواند نشان از مطلوبیت دعا باشد) و از سوی دیگر دستور به دعا با کیفیت های مختلف داده است و حتی دعا را از ویژگی های عبادالرحمن برشمرده. اگرچه در مورد نقش دعا و علی الخصوص در مورد نقش دعا در تربیت، پژوهش هایی انجام شده اما در این تحقیق، با روش تحلیلی و توصیفی و به شیوه استنباط اجتهادی، به طور خاص حکم فقهی دعا برای تربیت فرزند و جزئیات ان مد نظر قرار گرفته است. دعا برای فرزند از جمله روش های تربیت اسلامی، زمینه ساز تحقق سعادت فرزند و دوری وی از سوء عاقبت محسوب می شود. این امر در شریعت اسلام از استحباب بالایی بر خوردار است. البته دعا شیوه های مختلفی دارد که برخی از انها مورد نهی قرار گرفته. آیات حاکیه، آیات آمره، روایات آمره، روایات حاکیه، ادعیه مأثوره از جمله منابعی هستند که برای تبیین فقهی این مسئله به کار می آیند.
بازپژوهی مفاهیم اساسی اندیشه ی دکارت و گادامر و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
47 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش نقد تطبیقی مفاهیم اساسی اندیشه ی دکارت و گادامر و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت است. پژوهش دارای سه سوال است؛ مفاهیم اساسی در اندیشه دکارت و گادامر کدامند؟ هر کدام از دو متفکر، چه نقدی بر مفاهیم اساسی دیگری دارند؟ و اندیشه دکارت و هرمنوتیک گادامر چه دلالت هایی برای تعلیم و تربیت دارد؟ که برای پاسخ به این سوالات از روش تحلیل مفهومی، نقد تطبیقی و استنتاج استفاده گردید و مشخص گردید که: روش، علم، جوهر، انسان، ایده و متافیزیک از مفاهیم اساسی اندیشه دکارت و روش، آگاهی، سنت، تجربه و فهم از مفاهیم اساسی در اندیشه گادامر می باشند. همچنین بیان شد شیوه دکارت بر مبانی عینیت گرایی و مفاهیم گادامر براساس هرمنوتیک فلسفی بوده است. لذا با توجه به اینکه از نظر دکارت، روش ریاضیات روشى است که تمامى مزایا و فواید منطق، جبر و هندسه را دارا است و در عین حال، از معایب آن ها عارى است، این مولفه با مولفه های آگاهی و تجربه اندیشه گادامر نقد شد و از آن جا که گادامر بر پیش ساختارهای فهم تاکید دارد و به اعتقاد او جستجوی فهم بدون پیش فرض بیهوده است، به نقد این مولفه گادامر با مولفه های انسان و متافیزیک اندیشه دکارت پرداخته شد و درنهایت نیز مولفه سنت گادامر را با مولفه های جوهرو ایده دکارت نقد گردید.
بررسی تطبیقی مراحل رشد و تربیت از دیدگاه اندیشمند مسلمان ابوعلی سینا و رشد روانی- جنسی زیگموند فروید
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی مراحل رشد و تربیت از دیدگاه اندیشمند ابن سینا و روان شناس روانکاو فروید تهیه شده است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است که در گام نخست به معرفی هریک از این دو اندیشمند و روان شناس می پردازد و سپس مراحل رشد هرکدام را بیان می کند. در پایان، شباهت ها و تفاوت های این دو با هم بررسی و این نتیجه حاصل شده است که فروید و ابن سینا هردو مراحل رشد و تربیت کودک را به پنج مرحله تقسیم می کند و در مرحله اول به خوردن شیر مادر توسط کودک توجه ویژه ای دارند. فروید در مراحل رشدی که بیان می کند بسیار به اصل لذت تأکید دارد که در هر مرحله از رشد در یک قسمت متمرکز است درحالی که ابن سینا به جنبه های دیگر رشد کودک پرداخته و بر پدر و مادر تأکید می کند و اینکه در مرحله خردسالی مراقب شخصیت اخلاقی کودک باشند. هردو اندیشمند به دوره ای که کودک آمادگی آموزش را دارد تأکید دارند و معتقد هستند که کودک باید به مدرسه برود و آموزش ببیند.
حدوث زمانی مجردات، پیامدها و نتایج آن در نظام فلسفی امام خمینی(ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
100 - 123
حوزههای تخصصی:
حدوث زمانی مجردات، به عنوان یکی از موضوعات جدید در فلسفه اسلامی، به امکان و چگونگی حدوث موجودات غیرمادی در چارچوب زمان می پردازد. امام خمینی;، با بهره گیری از مبانی فلسفی ملاصدرا و نظریه حرکت جوهری، به تفسیر حدوث زمانی مجردات و پیوند آن با زمان می پردازد که در نظام فکری او نقش مهمی دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی حدوث زمانی مجردات پرداخته است. یافته ها نشان می دهد امام خمینی دیدگاه منحصر به فرد در باب حدوث زمانی مجردات دارد که با بهره گیری از حرکت جوهری، معنایی متفاوت از زمان و حدوث را ارائه می دهد. زمان مختص موجودات مادی نیست و در مرتبه ای بالاتر به عنوان عنصری در خدمت تکامل موجودات مجرد قرار می گیرد؛ از این رو حدوث زمانی به عنوان یک حرکت درونی به سوی کمال در نظر گرفته می شود. هدف این مقاله پاسخ به این پرسش است که حدوث زمانی مجردات، پیامدها و نتایج آن در نظام فلسفی امام خمینی چیست؟ نتایج نشان می دهد موجودات مجرد نیز به سوی کمال حرکت می کند و این حرکت به معنای ورود به زمان مادی نیست، بلکه نوعی تکامل در بُعد غیرمادی و موجودات مجرد است.
ارزیابی علمی طبیعت گرایی هستی شناختی با تکیه بر ذات گرایی برایان الیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از منظر طبیعت گرایی هستی شناختی، وجود علت فراطبیعی برای جهان، در تقابل با علم است و اساساً جهان از چنین علتی بی نیاز است. ازنظرِ طبیعت گراییِ روش شناختی نیز علم و روش آن موفق ترین راهبرد و روش برای فهم ساختار جهان و روابط علّی حاکم بر آن است. با نگاه به موضوع از منظر فلسفه نظری که متعلقی جز جهان خارج ندارد، در می یابیم که علم در حیطه روشی خود سهمی محدود در تبیین طبیعیت دارد و اگر یافته های تجربیِ برآمده از آن در تعامل با مبانی متافیزیکی علم نباشد، نمی تواند نظریات قاطعی در تبیین جهان ارائه دهد و در عرصه هستی شناختی نیز تهی است. به نظر می رسد با درنظرگرفتن پیوند علم و متافیزیک می توان در راستای دفاع از خداباوری –به مثابه عنصر مکمل تبیین نظام هستی- از الهیات فلسفی بهره جُست و ورود علم به حیطه هستی شناسی را امری غیرعلمی و مغالطه آمیز دانست. «الیس» با نظر بر ذات گرایی در علم بر این باورِ واقع بینانه است که موجودات به جای اینکه بی خاصیت باشند، قوا و استعداد هایی دارند که ذات و خواص ذاتی آن ها را تشکیل می دهند و سرشت آن ها را فعال و پرخاصیت می سازند. از این ره آورد روشن می شود که طبیعت گرایی به مثابه روشی در فهم طبیعت مادی، ارزشمند است، بدون اینکه با علت ماورائی در تقابل باشد. طبیعت گراییِ روش شناختی، تلازمی با طبیعت گراییِ هستی شناختی ندارد و آنچه این دو را به هم نزدیک می کند مبانی متافیزیکی علم است که به تنهایی در الهیات و تبیین هستی شناختی طبیعت راه گشاست. در مجموع، ذات گرایی جدید با برقراری تلازم بین خواص ذاتی و هستی اشیا، بنیانی عینی و واقعی بر اثبات مبانی متافیزیکی علم بنا می کند تا الهیات نیز از آن راهی در خداباوری بگشاید.
خوانش کنش گری دوباره کالینگوود؛ در تحلیل روش شناسی پوزیتیویستی عقّاد، با تکیه بر کتاب "ابونواس"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عباس محمود عقّاد، از جمله پیش آهنگان ادبیات معاصر مصر و از چهره های مهم و تأثیرگذار روشنفکری جهان عرب است که در کسوت منتقد ادبی، در باب نسبت سنجی سنّت و جهان جدید بسیار اندیشیده است. این مقاله حاصل مطالعه ای، با عنایت به کتاب ابونواس، در باب ماهیت رویکرد نقادانه عقّاد است که طبق فرضیه آغازین، با سنت پوزیتیویستی فروید همگرایی و همخوانی دارد. از این رو، در سطور پیش رو می کوشد ابتدائا تلقیِ خود را از تئوری کنشگری دوباره کالینگوود، صورتبندی کند. سپس در پرتو آرای زیگموند فروید، ضمن تقریر و تنقیح سویه های نقد روانشناختی عقاد و پیش فرض های نهفته در دل این سویه ها که بر اساس آنها به نقد اشعار ابونواس پرداخته، به تحلیل آنها نیز همت می گمارد. از این رو، بحثی صرفا ادبی نیست؛ یعنی در آن از خواص و ویژگی های ادبی نقد سخنی به میان نمی آید، بلکه صبغه فلسفی دارد و معرفت بخشی و عینیت گزاره های ادبی را مفروض می پندارد. در پایان آنچه حاصل می شود بیانگر این است که رویکرد نقدی عقّاد، از نظرگاه های روش شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی، به دلیل پاره ای چالش های مغالطه آمیز فلسفی، علیرغم اقبال ویژه به آن در جهان معاصر، کاربست آن در حوزه نقد ادبی چندان موجّه نیست. چه رسد به اینکه مبنای ارزش داوری اخلاقی نیز قرار گیرد. از این رو، ایده کنشگری دوباره کالینگوود را به عنوان مدل پیشنهادی، جهت فهم عمیق تر لایه های زیرین و پنهان زندگی شعراء، ارائه می دهد.
تداولية الأفعال الكلامية في ضوء تصنيف جون سيرل شعر الطغرائي نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
137 - 156
حوزههای تخصصی:
تعالج الدراسه شعر الطغرائی فی سیاق استثمار التداولیه، باعتبارها أهم الآلیات الفعاله فی الدراسات اللسانیه، متناولهً أهم رکیزتها المتمثله بالأفعال الکلامیه. ولأفعال الأقوال سمه بارزه فی إبانه المعانی العمیقه والمقصوده بعد إسنادها القضوی وکشف محتواها وما یزعمه المتکلم فی إنجاز أفعالها الکلامیه وإنتاج رسائل شتّى. ومن ثمّه رکّز البحث على نظریه الأفعال الکلامیه مفهومها نظریا، وانخرط فی تبیین وتطبیق ما صنّفه سیرل فی أنواعه الخمسه من الإخباریات، والطلبیات، والالتزامیات، والإفصاحات والتصریحیات، عبر استقصاء الشواهد الشعریه للشاعر الطغرائی والوقوف عندها، باختیار باقه منها عرضاً وتحلیلا على وفق رؤیه سیرل، استعانه بالمنهج التداولی للأفعال الکلامیه. وقد تمسکت التداولیه بتحلیل مختلف الخطابات، وسعت إلى عرض تفسیر دقیق صائب لعملیه التخاطب، إثر إخفاق الاتجاه البنیوی على هذا الصعید، وتحوّلت دراستها للغه انطلاقا لدراسه الخطاب وعناصره الخارجیه المحدقه به من زمکنه التخاطب والثنائیه القائمه بین المتکلم والمخاطب، ترکیزًا على بیان مقاصد المتکلم والرساله المرسَله للمخاطب. ووصل البحث إلى نتائج، أهمها: تأتی الإخباریات للإرشاد والتقریر لما تجشّمه الشاعر والأجواء النفسیه التی ألمَّت به، وطرح رؤاه ومشاعره المکبوته، وشعوره بالغربه الاجتماعیه؛ والطلبیّات لغرض التعجیز، والتحضیض، والالتماس، وغیرها؛ والالتزامیات للانفراج عن الکرب، والوفاء، والأمانه، والمواساه، ونیل الکرامه، والحریه مستقبلا؛ والإفصاحیات لتهنئته الشخصیات وتعزیتهم؛ والتصریحیات لوحدانیه اللّٰه دون غیره، ولعذاب النفس فی الهوى، ولحلول الشیب ووداع الشباب. وتبین أن الشاعر استعان فی إنجاز أفعاله الکلامیه بوسائل مختلفه کالبراهین، وتنوع صیغ أفعال الأقوال، والمستوى الإیقاعی استعانه بالتکرار، والعاطفه القویه بمنزله قوه تأثیریه ما تنمّ على صدق الشاعر وإخلاصه فی تجربته الشعریه، وصولا إلى بیان الفکره وإقناع المتلقی، وأخیرا، رأینا أن الإخباریات والطلبیّات والتعبیریات أکثر شیوعًا وتناولا فی شعر الطغرائی؛ إذ إنها تفصح عن أفکاره ورؤاه ونوازعه النفسیه، وتلیها الالتزامیات والإعلانیات.
شناسایی الزامات راهبردی «جهاد تبیین» مبتنی بر آموزه های نبرد نظامی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهاد دارای انواع متعددی است که در یک تقسیم بندی کلی می توان آن ها را ذیل دو مجموعه ی کلی جهاد سخت یا نظامی و جهاد نرم یا شناختی بررسی نمود. یکی از انواع جهاد که زیر مجموعه ی جهاد نرم بوده و از اهمیت والایی برخوردار است، «جهاد تبیین» می باشد. هدف اصلی در این جهاد، زدودن سیاه نمایی ها و وارونه سازی هایی است که دشمن تلاش دارد با نهادینه سازی آن ها، افکار و باور جامعه ی رقیب را از درک حقایق منحرف سازد. رسیدن به هدف مذکور در این جهاد همانند هر جهاد دیگری نیازمند به کارگیری یک سری الزامات راهبردی است. در این پژوهش که از نوع کاربردی می باشد، تلاش شده است با کاربست ترکیبی از روش های تحلیل مضمون و متن پژوهی و با رویکردی استقرایی به شناسایی این الزامات راهبردی مبتنی بر آموزه های نبرد نظامی در کتاب شریف نهج البلاغه پرداخته شود. از این رو منبع مورد بررسی در این پژوهش، خطبه ها، نامه ها و حکمت های مرتبط با جهاد و جنگ در نهج البلاغه می باشد. داده های مورد نیاز از راه مطالعه ی کتابخانه ای و با استفاده از ابزار فیش برداری گردآوری شده است. یافته های پژوهش حاکی از آنند که آموزه های امام علی (ع) در این کتاب شریف، از چنان جامعیتی برخوردار بوده که افزون بر جهاد سخت، در جهاد نرم و به طور خاص جهاد تبیین نیز قابل استفاده می باشند. مطابق با این آموزه ها، الزامات راهبردی «جهاد تبیین» مستخرج از آموزه های نبرد نظامی در نهج البلاغه را می توان در سه حوزه ی روحی- شخصیتی، مدیریتی و اجرایی- عملیاتی که هر یک خود مشتمل بر مولفه هایی است، مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
بازپژوهشی حکم ذبیحه پیروان ادیان آسمانی از منظر فقهای مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
179 - 151
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهم و پرکاربرد در حوزه مباحث فقهی که در طول زمان همواره مورد توجه بوده، مبحث اطعمه و اشربه است که در روال مباحث مرتبط با آن، مسأله ذبح حیوانات از جمله مصادیق آن حوزه بوده که دارای شرایط و ضوابط مخصوص به خود است و از جمله وجوه آن، که موضوع پژوهش حاضر است، حکم شرعی ذبیحه پیروان ادیان آسمانی است. این بحث در حوزه دیدگاه اهل سنت و امامیه مورد اهتمام، بررسی و مداقه قرارگرفته است، از این رو پژوهش حاضر در صدد بررسی چگونگی حکم ذبیحه پیروان ادیان آسمان ی از دیدگاه امامیه و اهل سنت بوده و ادله هرگروه را مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است، بیانگر آن است که در این حوزه میان فقها، دو دیدگاه؛ حرمت و حلیت وجود دارد؛ در حرمت ذبیحه پیروان ادیان آسمانی، در آرای اهل سنت، چنین رأیی مشاهده نمی شود، حال آنکه برخی از امامیه درخصوص حکم حرمت آن، به مستنداتی چون؛ آیات قرآن، روایات و فتاوای فقها استناد کرده اند،که این دلایل در مقام بررسی، قابل نقد و تأمل هستند؛ اما در حوزه حلیت ذبیحه پیروان ادیان آسمانی، برخی امامیه با تمسک به آیات قرآن، روایات مرتبط و فتاوای فقها و البته با حفظ شرایطی قائل به حلیت آن شده اند ، کما این که برخی فقهای اهل سنت نیز با استناد به آیاتی، رأی بر حلیت آن داده اند.
آینه های شکسته (6): عناصر اسلامی در ترجمه ای منظوم از تورات عبری، شاهین توراة
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
177 - 189
حوزههای تخصصی:
شاهین توراه، ترجمه ای منظوم از تورات که در قرن هشتم هجری سروده شده است؛ و تقریبا هیچ اطلاعی از حیات تاریخی شاعر در دست نیست. این اثر به جهت آنکه به سبک فارسیهود (متون فارسی با الفبای عبری) نوشته شده، تا کنون آن طور که باید مورد توجه نبوده، و تنها در سالهای اخیر با برگردان آن به الفبای فارسی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.
بخش اول این مقاله به برخی ویژگیهای منحصر بفرد این اثر اختصاص دارد؛ در بخش دوم در هشت محور برخی عناصر و مفاهیم اسلامی در این ترجمه منعکس شده است. مباحث مطرح، به این سمت پیش می رود که منظومه شاهین توراه به عنوان یک میراث مشترک ادیانی، و همچون سرزمین حاصلخیز می تواند منبعی برای پژوهش های تطبیقی باشد. و بر این پایه، در بخش جمع بندی برخی بایسته های پژوهشی پیشنهاد شده است.
یادداشت های لغوی و ادبی (2) درباره معیار الاشعار الشمسیة، رساله ای عروضی از حسام الدین خویی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
347 - 362
حوزههای تخصصی:
در این یادداشت به معرفی رساله ای عروضی از حسام الدین خویی با عنوان معیار الاشعار الشمسیه می پردازم که ویژگی های مهمی در تبیین و طبقه بندی اوزان شعر، متفاوت با سنت شمس قیس و خواجه نصیر، دارد. در ضمن بحث شواهدی از کاربرد اتانین در تبیین وزن شعر در منابع مختلف از جمله رسالات موسیقی، اشعار و منابع عروضی ارائه کرده ام و نشان داده ام که تقطیع اتانینی سنتی بسیار کهن نزد موسیقیدانان بوده و نشانه های آن را در رسالات عروضی متعلق به سنت های غیر از سنت شمس قیس و خواجه نصیر نیز مشاهده کرد.
طرحواره های تصویری رابطه هستی شناسانه عقل و قلب در روایات
منبع:
کلام اهل بیت سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
5 - 20
حوزههای تخصصی:
رابطه ابعاد وجودی انسان در دانش انسان شناسی بر پایه نقل بخش مهم و مبنایی است. از مهم ترین این روابط، رابطه عقل و قلب است. در روایات برای نشان دادن رابطه هستی شناسانه قلب و عقل از سه طرحواره استفاده شده است. طرحواره ظرفیت، طرحواره اسکان و طرحواره معدن. طرحواره ظرفیت نشان می دهد عقل در قلب قرار گرفته اما قرار گرفتن چیزی درون چیز دیگری خود به شکل های گوناگون صورت می گیرد. دو طرح واره دیگر یعنی طرحواره معدن و مسکن مشخصات دقیق تری از رابطه وجودشناختی عقل و قلب را ارائه می کنند. بررسی معنای اصلی لغت معدن مشخص می کند مراد از آن استقرار و ثبوت است. پس این طرحواره رابطه عقل در قلب را ثبوت و استقرار می داند؛ مانند استقرار مردم در مکانی که از آن خارج نمی شوند. طرحواره مسکن نیز رابطه سکونتی میان عقل و قلب را به تصویر می کشد. به این ترتیب قرار گرفتن عقل در قلب به شکل محیطی است بسته که چراغی در آن روشن است. یعنی قلب محیطی توخالی تصویرسازی شده که در وسط آن عقل قرار گرفته. اطراف عقل با قلب اتصال ندارد و بخشی از عقل از قلب بیرون نزده است. قلب نیز به صورت کامل عقل را احاطه کرده است. اما رابطه ظرفیتی عقل و قلب به شکل قرار گرفتن شیء بی جان در قلب نیز نیست بلکه عقل مانند انسانی دانسته شده که در مکانی مثل خانه سکونت کرده است. بنابراین می تواند در خانه فعالیت ها و تأثیراتی داشته باشد.