
مقالات
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که در قالبِ مُراسله نگارش یافته است، ابهامِ پیوندِ درونیِ حکایتِ سی وهفتم از بابِ دومِ گلستان موردِ بحث قرار گرفته و ربطِ منطقیِ حکایتی طنزآمیز که در دلِ این حکایت آمده با محتوای کلّیِ حکایت روشن گردیده و توضیح داده شده است که موضوعِ سخنِ زنِ مازحه و مردِ نابینا با گفت وگویِ فقیه و پدرش چه نسبتی دارد. در کنارِ آن، بعضِ دیگر اجزایِ حکایتِ اصلی نیز از حیثِ لغوی تبیین شده است.
چاپ نوشت (۱۷): اولین کتاب های چاپی فارسی در اروپا
حوزههای تخصصی:
این مقاله معرفی مختصری از پروژه یواس تی سی (USTC) متعلق به دانشگاه سنت اندرو اسکاتلند است، که در آن به شناسایی و معرفی کتاب های چاپی منتشره طی سال های ۱۴۵۰-۱۷۰۰م پرداخته می شود. مؤلف در این مقاله ضمن اشاره به سابقه فهرست نگاری و شناسایی اولین کتاب های چاپی در اروپا فهرستی از اولین کتاب های چاپی فارسی که در این پروژه معرفی شده اند ارائه می دهد.
برگی از ادبیات ضد صوفی در مسلمانان هند، رساله دافع الملحدین ابراهیم بن فضل الله (قرن یازده / دوازدهم هجری)
حوزههای تخصصی:
ادبیات صوفیانه از قرن سوم به بعد در بسیاری از نقاط جهان اسلام حضور دارد و این ادبیات، همواره مخالفان و موافقانی داشته است. به علاوه، درجه نفوذ تصوف در دوره های مختلف متفاوت بوده، چنان که دشمنی و مخالفت با آن هم شدت و ضعف داشته است. این جدال، میان فلاسفه و صوفیه، فقیهان و صوفیان، و ... وجود داشت و تولید ادبیات نقد و رد نویسی در این زمینه بسیار بالا بوده است. نوشته های یاد شده که رساله ما هم یکی از آنها و به احتمال مربوط به قرن یازدهم یا دوازدهم شبه قاره است، اغلب حاوی اطلاعات تاریخی یا کتابشناسانه با ارزش است. این رساله که ظاهرا به چاپ نرسیده، می تواند ما را با برگی از این مجادله عمیق و ریشه دار آشنا کرده و در باره پاره ای از کتابها و آداب و رسوم صوفیانه و جدال بر سر آنها آشنا کند.
نسخه خوانی (39)
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر سی و هشتمین سلسله انتشارات با عنوان نسخه خوانی، متن چند نسخه را بررسی کرده است. برخی عناوین این متن ها عبارتند از:
یادداشتی با ارزش از اسماعیل خاتون آبادی در نقد همزمان منتقدان صوفیه و فقیهان
یادداشت یک کاتب امامی از میانه قرن هشتم در شیراز
یادداشت جالب از پایان یک نسخه قواعد علامه از سال 1019 در اصفهان
نامه محدث به بدیع الزمان فروزانفر و پاسخ فروزانفر
اشعار عبدی بیگ شیرازی در باره صوفیان
یادداشتی در اول یک نسخه خطی در باره جنگ شاه صفی با عثمانی ها
چند عبارت فارسی در متون فقهی حنفی در حوزه عتق (آزادی بنده)
اندر تعریف صحیفه پنجم از کتاب صحائف العالم
خطای کلیدی سلطان محمد خوارزمشاه در شوراندن زنبورخانه مغولان
ابوالقاسم زنجانی شیخ الحرم (م 471) و یک ضرب المثل قدیمی ایرانی
آینه های شکسته (7): نقد و نظرهای سید جعفر شهیدی و شهرام هدایت در ترجمه «قصرٍ مَشید» (حج: 45)
حوزههای تخصصی:
مرحوم شهرام هدایت در مقاله کوتاهی تصور رایج مترجمان و مفسران قرآن از معنای واژه مَشید «رفیع، مجلل» در ترکیب «قصر مشید» (حج: 45) را نااستوار دانسته، و با استناد به منابع تطبیقی در زبان های سامی، ادعا نموده به عکس آنچه تا کنون گفته شده، واژه مذکور بر مفهوم «ویران کردن، هلاکت و سرنگون کردن» دلالت دارد (مجله ادبستان، ش 17). ادعای ایشان با نقد جناب سید جعفر شهیدی مواجه شد؛ نقد و نظرها میان این دو استاد بسال 1370 در چند شماره از مجله ادبستان (شماره های 19، 23 و 24) ادامه یافت. از آنجایی که مباحث ایشان، نه ذیل عنوان مستقل بلکه در بخشِ «باخوانندگان» و در ضمن یادداشت های پراکنده ارسالی به مجله قرار می گرفت، آن طور که باید دیده نشد. این شماره از آینه های شکسته به بازخوانی آن نقد و نظرها اختصاص یافته است.
مرگ چنین خواجه... : درباره ابوجعفر کربلایی و کتابفروشی اش
حوزههای تخصصی:
ابوجعفر یکی از کتابفروشان معتبر قم بود که سال های طولانی در پاساژ قدس در خیابان ارم در نزدیکی حرم حضرت معصومه کتابفروشی کوچکی داشت و کتاب های عربی می فروخت. بسیاری از کتابخانه های تخصصی و حوزوی و دانشگاهی قم در تهیه کتاب های عربی به این کتابفروشی وابسته بودند. ابوجعفر شخصیت ویژه ای داشت و با کتابفروشان دیگر فرق می کرد. کتابفروشی ابوجعفر بیش از بیست سال در قم فعال بود و با درگذشت او در روزهای تلخ کرونا برای همیشه بسته شد. یادداشتِ نسبتاً مفصل زیر داستان آشنایی نویسنده با ابوجعفر است و در ضمن آن فصلی کوتاه از تاریخ یکی از کتابخانه های قم را روشن می کند. این یادداشت حدود چهار سال پیش در روزدرگذشت ابوجعفر نوشته شده است و اکنون با اندک تغییر و دستکاری به لطف سردبیر محترم آینه پژوهش منتشر می شود.
تازیدن؟ تاسیدن؟ ناهیدن؟
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی یکی از ابیات دشواریاب شاهنامه پرداخته شده و پس از بررسی وجوه دشواریاب بودن معنی آن، با ترجیحِ ضبطِ قدیم ترین نسخ، کوشش شده است تا علل تصحیف و تحریف آن توسّط کاتبان و مصحّحان شاهنامه بررسی شود. با بررسی های صورت گرفته روشن خواهد شد که صورت اصیل بیت مورد نظر، بر خلاف گفته غالب مصحّحان و هماهنگ با ترجیحِ مصطفی جیحونی، «سرِ سرکشان اندرآمد به خواب/ ز تازیدنِ بادپایان بر آب» (از حرکتِ سریع [اما نرمِ] اسبان روی آب، جنگ آوران خواب آلود شدند) است و صورت های «تاسیدن» و «ناهیدن» که دیگران پیش نهاد کرده اند مصحّف و محرّف است. همچنین نشان داده خواهد شد که مطابق نظر جیحونی، بیتِ پس از این بیت در دستنویس های شاهنامه، که در چاپ های مسکو و خالقی مطلق به حاشیه رفته، اصیل است و یکی از شواهدِ قدیمِ اشاره به «بازیِ خیال» به شمار می رود.
خراسانیات (3): کردم غبار خاک وطن تربت کفن
حوزههای تخصصی:
روزنامه «فکرآزاد» یکی از مجلاتی است که در اواخر دوره قاجار در مشهد به مدیریت احمد بهمنیار کرمانی منتشر می شد. از شماره پیشین در «خراسانیّات» اشعاری که در این مجله منتشر و در منابع دیگر درج نشده را استقصا و براساس ترتیب زمانی سلسله وار منتشر می کنیم. در این شماره قصیده ای از دکتر غلامحسین یوسفی، استاد شناخته شده ادبیات فارسی دانشگاه مشهد در پاسداشت مقام استاد خویش، احمد بهمنیار آمده است. یوسفی این قصیده را زمانی که دانشجوی دوره لیسانس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود، سروده است. همچنین در ادامه قصیده و یک رباعی از احمد بهمنیار و دو قصیده ای از علی اکبر گلشن آزادی، قصیده ای از بدیع الزمان فروزانفر و شعری از میرزا آقا خان خوشکیش درج شده است. در ادامه نیز نقدی از آقای امیرشهیدی بر یکی از اشعار محمدتقی بهار آمده است.
یادداشت های لغوی و ادبی (3): «به دوری عیسی از پیوندِ ایشا» (مروری بر نظرات شارحان ومحققان درباره بیتی از خاقانی)
حوزههای تخصصی:
در یادداشت حاضر به بحث، نقد و تکمیل نظرات مطرح شده درباره بیتی از قصیده ترسائیه خاقانی می پردازم؛ یعنی بیت «به پاکی مریم از تزویج یوسف / به دوری عیسی از پیوند ایشا/اشیا/عیشا». آخرین واژه بیت در نسخه ها عموماً به صورت «عیشا» و «اشیا» ضبط شده، و شارحان نیز در توضیح آن اختلاف کرده اند. بنده ضمن تایید دلایل اکبر حیدریان و سید جواد مرتضایی (1396)، استدلال می کنم که هر دو ضبط «عیشا» و «اشیا»، صورت هایی محرَّف و مصحَّف از «ایشا» بوده، و تفسیر و شرح بسیاری از شارحان و محققان نیز برای هر دو ضبط از قبیل «تعلقات دنیوی»، «رَحِم»، «علقه» (ترکیب منی و خون در رحم)، «صورت مبدل از ایشوع یا یشوع به معنای شبه عیسی که بر دار شد» و «نام زنی که مسیح (ع) را به ارتباط با او متهم می کرده اند»، مستند یا مستدل نیست. همچنین نشان می دهم که کهن ترین شواهد ضبط «عیشا» متعلق به قرن نهم ق. بوده و لغت نامه های فارسی پدیدآمده در شبه قاره هند نقش بسیاری در اشاعه و ترویج این ضبط داشته اند. در قدم بعد، با بررسی شروح و فرهنگ نامه های تألیف شده در هند استدلال می کنم که «عیشا» در فرهنگ ها، لغتی ساختگی و به نظر بنده حاصل تحریف ضبط اصیل «ایشا» است. سپس بحث می کنم که در میان نظرات طرح شده درمورد این لغت، نظر حیدریان و مرتضایی (1396) مبتنی بر شواهد و استدلالات قانع کننده ایست که ایشا را نام پدر داود (ع) و برپایه شجره نامه های مذکور در انجیل لوقا،جدّ یوسف نجار می دانند. در تفسیر آنان از بیت، خاقانی در مصراع اول بیت، مریم (ع) را از هم بستری با یوسف نجار - و در نتیجه، عیسی (ع) را از داشتن رابطه بنوت با یوسف- بری می داند و در مصراع دوم، در ادامه همان مطلب مصراع اول، نافیِ وجود پیوند نَسَبی بین مسیح (ع) و ایشا - پدر داود (ع) و جدّ یوسف نجار- می شود (یعنی همان رابطه نسبی که در انجیل ها آمده است)؛ به عبارت دیگر، نفی نسب بنوت بین عیسی و یوسف نجار متضمن نفی وجود ارتباط نسبی بین عیسی و «ایشا» یا پدر داود خواهد بود). نظر حیدریان و مرتضایی به رغم اینکه از همه آراء طرح شده در باب این بیت، مستدل تر و مستندتر بوده، اما به دلیل آشفتگی و اطناب ممل در بیان مطلب، موردتوجه اهل فن قرار نگرفته است. در نهایت، ضمن محتمل دانستن نظر حیدریان و مرتضایی، بنده نیز به عنوان امکانی دیگر برای تفسیر بیت، پیشنهاد می کنم که «ایشا» شاید برگردانی باشد از لغت «אִשָּׁה» (ʔiššā) در عبری توراتی، در معنای زن (و خاصه همسر و جفت). بدین ترتیب، معنای محصلِ مصراع می شود «سوگند به برائت عیسی (ع) از پیوند با هر زن و جفت».
متنی دیگر از سنیان دوازده امامی: لب لباب تواریخ/ از ریاضی (قرن نهم)
حوزههای تخصصی:
در طول قرون متمادی از از آغاز عصر نگارش تواریخ تا دوره معاصر، و در مناطق مختلف جهان اسلام تواریخ عمومی فراوانی نوشته شده است. در حوزه ایران، در قرن هشتم و نهم آثار بزرگ دایره العارفی نوشته شد که جامع التواریخ و بعدها روضه الصفا و کتب دیگر، نمونه های آن هستند. اساس این کتاب ها که گاه بسیار مفصل و گاه خلاصه بود، نگارش تاریخ ایران و اسلام و حوزه های ماوراءالنهر و حتی هند بود و ضمن آن از برآمدن اسلام و سیره نبوی و تاریخ خلفا یاد می شد. در شماری از این کتابها، علاوه بر شرح حال خلفا، شرح حال دوازده امام هم درج می شد، و این در حالی بود که نویسندگان آنها سنی مذهب بودند. یک نمونه از این تواریخ، همین لب لباب تواریخ است که یک دوره خلاصه از تاریخ اسلام است. در اینجا، بخش مربوط به امامان آن را آوردیم تا شاهدی بر این باشد که جریان تسنن دوازده امامی ریشه دار بوده است.
نوشتگان (۱۱)
حوزههای تخصصی:
در شماره یازدهم سلسله مقالات «نوشتگان»، نخست شواهدی از یک نسخه کهن قرآن مترجَم و ترجمه-تفسیری قدیم از کتاب حزقیال به خطّ عبری و نیز از آثار زرتشتی فارسی نو نقل کرده ایم که نشان می دهد wičārdan فارسی میانه در معنای اصل آن یعنی «جدا کردن» به فارسی نو رسیده است امّا در فرهنگ ها ضبط نشده شده است. درباره تحوّلات معنایی این فعل و تبدیل هایی آوایی صورت های نقل شده نیز توضیح داده شده است. بخش دیگر مربوط است به صفت / ضمیر اشاره im و بازمانده های نامعمول آن در نوشته های قدیم و توضیحی درباره بقایای آن در زبان های ایرانی نو.
نظریه آواشناختی خلیل بن احمد و زبانشناسی هندی
حوزههای تخصصی:
از همان قرن نوزدهم میلادی کسانی احتمال داده اند که ترتیب کتاب العین خلیل بن احمد متأثر از آواشناسی سنسکریت است. با این همه، اشتفان ویلد این نظریه را قدری بیشتر از اجمال به در آورده است. این نوشته ترجمه چند سطر از کتاب اوست که به این موضوع اختصاص یافته است.
طومار(9): بازیابی اجتهادی مستندات حدیثی فقه امامیه (1) از اصول تا فرایند؛ مورد مطالعه: الخلاف شیخ طوسی: مسئله هجده کتاب الحدود
حوزههای تخصصی:
چالش فرا روی حدیث پژوهان مدرن با رویکرد مطالعات حدیثی معاصر در مطالعه مسئله هجده از کتاب الحدود الخلاف، عدم اشاره شیخ طوسی به مفاد و مضمون مستندات حدیثی فتوای او است و برای پژوهشگران روشن نیست که احادیث مد نظر شیخ طوسی کدام است؟ زیرا شیخ طوسی فقط به تعبیر کلی و مبهم «واخبارهم» اکتفا کرده و از هر گونه ارجاع به مصادر این احادیث نیز اجتناب ورزیده است. چالش اکتفای به تعبیر کلی و مبهم «واخبارهم» در مقام بیان ادله حکم، اختصاص به مسئله هجده کتاب الخلاف ندارد و کما بیش این چالش در شماری از مسائل کتاب الخلاف نیز وجود دارد لذا اتخاذ یک رویکرد علمی در مواجه با این چالش و داشتن یک الگوی روشمند و توجیه پذیر در حل آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. مسئله اصلی این پژوهش تبیین اصول و فرایند علمی بازیابی، تحلیل و حدس علمی مستندات حدیثی این مسئله به عنوان نمونه آزمونی است و الگوی آن به سایر نمونه های مشابه در الخلاف و دیگر جوامع فقهی اولیه امامیه تعمیم پذیر است.
اِشارات و تَنبیهات (7)
حوزههای تخصصی:
سلسله مقالاتی که زیر عنوان «اِشارات و تَنبیهات» منتشر می شود مجالی است برای طرح و تحریر جستارهای گونه گونِ انتقادی و کتابگزارانه و تُراث پژوهانه که هر یک از آن جستارها نوشتاری است کوتاه و مستقل در باب موضوعی مشخّص و ممتاز. بخش هفتم از این مقالات مشتمل است بر سه نوشته انتقادی درباره مداخلی از دانشنامه جهان اسلام و دائره المعارف بزرگ اسلامی. در دو یادداشت نخست، برخی از نادرستی ها و کاستی ها در سه مدخل از دائره المعارف بزرگ اسلامی یادآوری شده است و در مقاله سوم، به تَکرار یک عبارت مغلوط و مغشوش در دو دانشنامه جهان اسلام و دانشنامه زبان و ادب فارسی و لزوم اصلاح آن اشارت رفته است.
حدیث «علي مع الحقّ» از عبقات الأنوار تصحیح و تحقیق یا تصحیف و تحریف
حوزههای تخصصی:
حدیث «علی مع الحقّ» از موسوعه عبقات الأنوار، بخش مخطوط و تکمیل نشده ای است که در سال های اخیر در دسترس پژوهشگران قرار گرفت. این بخش مجموعه ای از فیش های نامدون و سیاهه هایی است که بیشتر توسط کاتبانی ناآشنا با واژگان و اصطلاحات به رشته تحریر درآمده است، از این رو متنی درهم ریخته و پرغلط از این اثر برجای مانده است.
به تازگی پاره ای از این سیاهه که از نظم و پیوستگی بهتری برخوردار است توسط مؤسسه ای در قم گزینش شده و با طمطراق «تصحیح، تحقیق و تعلیق»، و با وصف «تحقیق علمی کم نظیر» چاپ و روانه بازار شد. ولی بررسی این اثر نشان می دهد که متن چاپی نه تنها گزینشی، بلکه دچار تحریف و تصحیف و ناهنجاری در خوانش نسخه است، و شرط امانت داری در ارائه نسخه به شدت مورد تسامح قرار گرفته است. علاوه بر آنکه سهل انگاری در مقابله و ویرایش، لغزش های تایپی، شتابزدگی در چاپ، به این اثر فاخر آسیب رسانده و محتوای آن را سست نموده است. بازبینی این تصحیح ناقص و پراشتباه اعتماد به متن چاپی را سلب نموده، و ضرورت تصحیحی دیگر را آشکار می سازد.
رباعیات صرفی کشمیری در دیوان خاقانی
حوزههای تخصصی:
دیوان خاقانی برای نخستین بار در سال 1293 و 1295 ق در دو جلد در شهر لکهنوی هند به چاپ رسید. این چاپ با شرح اشعار خاقانی به قلم سید محمد صادق علی رضوی لکهنوی متخلّص به «غالب» همراه است و طبق یادداشتی که او در انتهای بخش رباعیات نوشته، تحشیه و حلّ مشکلات کلیات خاقانی از جانب منشی نول کشور به او محول شده است. متأسفانه اشعار خاقانی در این چاپ درآمیخته با اشعار دیگران است و این مسئله، در بخش رباعیات نمودِ بیشتری دارد. پیشتر در مقاله «رباعیات اسیر در دیوان خاقانی» که در همین نشریه به چاپ رسید، موفق به شناسایی و معرفی 22 رباعی اسیر شهرستانی در این چاپ شدم. برخی از رباعیات الحاقیِ چاپ لکهنو، به سایر چاپ های دیوان خاقانی نیز رسوخ کرده است. در مقاله حاضر به معرفی 39 رباعی دیگرِ این چاپ که سروده صرفی کشمیری شاعر قرن دهم هجری است، پرداخته ام. در برخی از این رباعیات، تخلّص «صرفی» به خاقانی و خاقان تبدیل شده است.
سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی
حوزههای تخصصی:
در شماره 208 آینه پژوهش نقدی به قلم سید علی کاشفی خوانساری درباره کتاب نخستینه چاپ های ایران منتشر شد. مقاله حاضر پاسخی است به نقد منتشر شده از سوی نویسنده کتاب نخستینه چاپ های ایران.
روحانیان کتاب فروش مشهدی در عصر پهلوی
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار به زندگی و کارنامه چهار تن از روحانیان کتاب فروش مشهد در عصر پهلوی پرداخته شده است: شیخ محمدرضا اعدادی خراسانی، سیدمحمدتقی مقدم، میرزاحسین کتاب فروش، شیخ هادی راثی.
بهجت نامه اثر میرزا طاهر اصفهانی یا میرزا اسدالله کاشانی؟
حوزههای تخصصی:
الجامع لعلوم القرآن، تفسیر أبي الحسن الرماني: الجزء الثلاثون: من سورة النبأ إلی سورة الناس
حوزههای تخصصی:
متنی که در پی می آید، تصحیح بخش پایانی (جزء سی ام قرآن کریم) از تفسیر ابوالحسن رمانی (متوفای 384 ق) موسوم به «الجامع لعلوم القرآن» است. این تفسیر مهم ادبی و کلامی در دو سده پس از تألیفش، تأثیر بسیار زیادی بر آثار تفسیری و ادبی پس از خود گذاشته است و بسیاری از مفسران و ادیبان و متکلمان بعدی، غالباً بدون ذکر نام وی، آرای وی را در کتب وی نقل کرده اند. نسخه های خطی این اثر مهم در طول تاریخ مهجور مانده و گمان غالب بر این بوده که این اثر نیز همانند سایر تفاسیر معتزله به کلی از دست رفته است.
روند تحول نگاه اهل سنت به نهج البلاغه در قرن هفتم هجری: بررسی سه نسخه به خط محمد بن ابوالمکارم و فرزندش حسن
حوزههای تخصصی:
یک سند مهم و جالب از فرایند تغییر، نسخه های نهج البلاغه ای است که خاندان ابوالمکارم در ثلث آخر قرن هفتم و دهه آغازین قرن هجری نوشته اند. دو نسخه به خط محمد بن ابوالمکارم مورخ 678 ((کتابخانه فاتح استانبول، ش 4140) و 680 ق (کتابخانه آیت الله مرعشی قم، ش 8665) و یک نسخه به خط فرزندش حسن (کتابخانه آیت الله مرعشی قم، ش 3670). مهم ترین وجه اهمیت نسخه های کتابت شده توسط محمد بن ابوالمکارم و فرزندش حسن همین مسئله است و در این مقاله هم بیشترین تأکید بر همین بخش است. اما چون جنبه های دیگر هر نسخه نیز تاکنون مغفول مانده، در این نوشتار به سرنوشت، بخش بندی و افزوده های آنها پرداخته شده است.
گزارشها
درگذشتگان
حوزههای تخصصی: