مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
پوشش اسلامی
حوزه های تخصصی:
پدیده ی حجاب، به عنوان یک امر فطری در نهاد بشر قرار دارد و در ادیان مختلف، استفاده از آن در میان زنان و حتّی مردان وجود داشته است؛ امّا آنچه امروزه در بسیاری از کشورها در برخورد باحجاب رؤیت می شود، چیزی خلاف این خواسته فطری است. از طرفی بسیاری از زنان مسلمان به این مسئله که یکی از آموزه های اسلامی است، به عنوان تکلیف دینی عمل می کنند و از طرف دیگر بر اساس موازین حقوق بشر نیز هر انسانی از حقّ آزادی فکر، اظهار عقیده و اجرای مراسم دینی به نحو فردی یا جمعی، خصوصی یا عمومی برخوردار است؛ لذا این پژوهش برآنست که با روش کتاب خانه ای غالب، ازیک طرف ضمن تحلیل مجموعه ی قوانین جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که در آن تمامی زنان طبق قانون، ملزم به رعایت حجاب شده و حضور زنان بدون حجاب شرعی در انظار عمومی را جرم اعلام، و مجازات حبس و جریمه ی نقدی برای آن تعیین کرده، این موضوع را با الهام از تعهّدات بین المللی مورد واکاوی دهد. در این راستا، موضوع بر اساس اسناد بین المللی: «منشور ملل متّحد، اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق سیاسی و مدنی و .... » که ایران نیز از امضاء کنندگان آن به شمار می رود، تطبیق سازی شده و با مروری بر قوانین جامعه حقوقی در این زمینه، مصادیق نقض این حقوق در بعضی از کشورها با پیشه ساختن سازوکار ممنوعیت هرگونه حجاب شرعی، موردبررسی قرارگرفته، و هم چنین با تأسی از اصول عمل گرایانه و سیاست اجرایی مزبور، تبیین خواهد شد که این رویکردها، در تناقض و تقابل جدّی با قوانین حقوق بشری و آزادی دینی می باشد؛ به علاوه ضرورت به رسمیت شناختن حقّ حجاب و احترام آزادی دینی و عدم محدودیت پیروان ادیان هم زمان مورد تأکید قرار می گیرد.
یررسی رابطه عوامل اجتماعی و فرهنگی و نگرش به هنجار پوشش اسلامی (حجاب)؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که رعایت و متقابلاً عدم رعایت حجاب می تواند از نحوه نگرش افراد ناشی شود، شناخت نگرش افراد نسبت به پوشش اسلامی و عوامل مرتبط در شکل گیری آن ضروری و بااهمیت است. در این مطالعه از رویکرد تلفیقی، از مجموعه نظریه های جامعه پذیری، یادگیری اجتماعی و قضیه ارزش هومنز به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده شده است. بر این مبنا، هدف اصلی این مقاله بررسی نگرش دانشجویان نسبت به پوشش اسلامی (حجاب) و عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر آن می باشد.
این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-1392 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 398 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای و به صورت تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند.
بر اساس نتایج تحلیل مسیر، تجربه مثبت گذشته از رعایت حجاب با 65 درصد اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم دارای بیشترین اثر مثبت بر نگرش دانشجویان نسبت به حجاب می باشد. متغیر عملکرد خانواده در ارتباط با حجاب با 0.21، ناهمنوایی با هنجارهای جامعه با 17/0-، نگرش به برابری جنسیتی با 16/0- و شیوه تربیتی استبدادگرایانه با 13/0- در رتبه های بعدی اثرگذاری قرار گرفته اند.
نقش برنامه های تلویزیونی در نهادینه سازی پوشش و حجاب اسلامی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق نقش برنامه های تلویزیونی در نهادینه سازی پوشش و حجاب اسلامی دانشجویان است. تحقیق از نوع کار بردی و روش آن پیمایشی یا توصیفی است این تحقیق نسبتاً سطح وسیعی را پوشش می دهد.جامعه آماری همه دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال است که باتوجه به تعداد وسیع نمونه آماری 385 نفر انتخاب شد. بر اساس مدل مفهومی متغیر مستقل (برنامه های تلویزیون) دارای مولفه های سریال ها، برنامه های آموزشی و متغیر وابسته (نهادینه سازی پوشش وحجاب اسلامی) دارای مولفه های نظام آموزش و پرورش، نظام تربیتی اسلام و عقاید مذهبی است. یافته های تحقیق پس از جمع آوری اطلاعات و آزمون فرضیه های فرعی با استفاده از آزمون کای اسکوئر با توجه به فراوانی مشاهده شده و مورد انتظار وسطح معنا داری، حاکی ازآن است که سریال های تلویزیونی و برنامه های آموزشی بر نهادینه سازی پوشش وحجاب اسلامی دانشجویان موثرهستند. فراوانی مورد مشاهده دیدگاه نمونه موردبررسی نشان می دهد ارتباط زیادی بین سریال های تلویزیون و نهادینه سازی پوشش و حجاب اسلامی دانشجویان و ارتباط نسبتاً ضعیفی بین برنامه های آموزشی تلویزیون و نهادینه سازی حجاب وپوشش اسلامی دانشجویان وجود دارد. در نهایت آزمون فرضیه اصلی نشان داد که برنامه های تلویزیونی بر نهادینه سازی پوشش وحجاب اسلامی دانشجویان موثرهستند و ارتباط نسبتاً ضعیفی بین نقش برنامه های تلویزیون و نهادینه سازی پوشش و حجاب اسلامی دانشجویان وجود دارد.
تبیینی بر ادراک دختران دانش آموز از نحوه حجاب در مدارسی که چادر در آنها اجباری است(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
111 - 128
حوزه های تخصصی:
افزایش خودپنداره و تصور مثبت بانوان نسبت به حجاب از اولویت دارترین و مناسب ترین راهکارهایی هستند که برای درونی شدن ارزش حجاب استفاده می شود. پژوهش حاضر، ضمن واکاوی در تجربه زیسته دختران دانش آموز (در مدارسی که چادر در آنها اجباری است)؛ ادراک آنان از نحوه حجاب را مورد بررسی قرار داده است. این مطالعه مبتنی بر رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی، با مطالعه 20 نفر مشارکت کننده از میان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز می باشد. این تحقیق با روش نمونه گیری هدفمند و با 22 مصاحبه فردی و یک مصاحبه گروهی نیمه ساختار یافته انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی صورت پذیرفت. یافته ها نشان می دهد که در تجربه زیسته دانش آموزان از نحوه حجاب فقط در پوشش چادر خلاصه نمی شود، عفاف وحجاب در همه رفتار باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین از تجربه دانش آموزان مضامینی بدست آمد که عبارتند از: هرچند تأثیرتجربه گذشته در تعیین نوع حجاب زیاد است؛ با این حال رعایت حجاب در گرو وضوح تعریف آن می باشد، اصلاح نظام شناختی، بهترین شیوه آموزش حجاب می باشد. ایدئولوژیک بودن اندیشه حجاب مهمترین نکته در رعایت آن و گرایش درونی به حجاب، پایدارترین شیوه عمل به حجاب است.
تحولات زیباشناختی پوشش و پوشاک زنان ایران در گفتمان ارزش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
177 - 201
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تأثیر گفتمان های حاکم و خرده گفتمان رقیب در دوره ارزش گرایی (1359 تا 1367) بر پوشاک زنان و زیبایی شناسی آن مطالعه شده است. این مقاله می کوشد تا با اتکا به روش های تحلیل گفتمان لاکلائو و موفِ و تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف، با مطالعه نهاد قدرت در دوره ارزش گرایی، به مطالعه کردارهای گفتمانی آن برای تاثیرگذاری بر نوع پوشش و پوشاک زنان بپردازد و نحوه هویت بخشی به لباس زنان را بر اساس تعریف دال های مفصل بندی شده در منظومه گفتمانی ارزش گرا و نیز چگونگی کاربست شیوه برجسته سازی و به حاشیه رانی را تحلیل نماید. همچنین با همین هدف، کردارهای گفتمانی رقیب در منظومه مرتبط با خود، تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که گفتمان ارزش گرا، زیبایی شناسی پوشاک زنان را منطبق بر پوشش حداکثری اسلامی با نشانگان ایدئولوژیک، برجسته و خرده گفتمان رقیب را طرد کرد. خرده گفتمان رقیب نیز بر تثبیت نظام زیباشناختی پوشاک با حدود متوسط پوشش اسلامی پافشاری کرد. نتیجه این تنازع به اقبال جمعی زنان مذهبی و سنتی به پوشش حداکثری اسلامی ختم شد و در مقابل، پدیده های نوظهور حجاب سیاسی و اشکالی از مقاومت در پوشش شکل گرفت.
شناسایی راهبردهای گسترش پوشش اسلامی در دانشگاه (مورد مطالعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
85 - 101
حوزه های تخصصی:
دانشگاه نهادی است که به نهادینه سازی فرهنگ حجاب کمک می کند؛ ازاین رو در این پژوهش راهبردهای مؤثر بر گسترش پوشش اسلامی در محیط دانشگاهی شناسایی شدند. این تحقیق با استفاده از تحلیل SWOT انجام شد. بدین جهت 220 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند و طی پیمایشی پرسشنامه ای، داده ها جمع آوری و به کمک نرم افزار SPSS و بر مبنای تکنیک SWOT تحلیل شدند. بر پایه نتایج تحقیق، مهم ترین نقاط قوت و ضعف پیش روی گسترش پوشش اسلامی در دانشگاه، «ترویج فرهنگ پوشش اسلامی توسط نهادهای مختلف موجود در دانشگاه» و «عدم وجود برنامه های آموزشی در رابطه با پوشش اسلامی در دانشگاه» بود. همچنین، مهم ترین فرصت های دانشگاه عبارت اند از: «خانواده هایی که پوشش اسلامی را رعایت می کنند بر رعایت پوشش اسلامی فرزندان آنها در دانشگاه اثر دارد» و «آموزش الگوهای مناسب پوشش اسلامی و ملی در قالب های جذاب و با کمک طراحان لباس از طریق رسانه های جمعی»؛ و مهم ترین تهدیدهای موجود «وجود الگوها و مدل های ماهواره ای مؤثر در انتخاب مدل پوشش و آرایش ظاهر» و «تصور از پوشش اسلامی به عنوان مانعی برای فعالیت های اجتماعی و اشتغال زنان» می باشد. بر اساس همین تحلیل، راهبردهای تهاجمی، رقابتی، محافظه کارانه و تدافعی ارایه شدند. از جمله این راهبردها می توان به تدوین الگوهای پوششی برگرفته از محصولات به روز و منطبق با پوشش اسلامی در بازار، توسعه فرهنگ پوشش اسلامی از طریق حمایت از دانشجوبان طراح و دوزنده پوشش های اسلامی در خوابگاه ها، تقویت الگوهای دانشجویی و یا پرسنلی در درون دانشگاه متناسب با پوشش اسلامی در دانشگاه ولو با تامین هزینه از طرف دانشگاه، و درخواست از خانواده ها برای نظارت بیشتر بر نوع پوشش و آرایش فرزندان خود اشاره کرد.
تبیین نقش عفاف و حجاب در پایداری امنیت اجتماعی از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
185 - 196
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عُمق و ابعاد دو مفهوم "عفاف و حجاب" و "امنیت اجتماعی" از منظر قرآن و تبیین رابطه آن ها در نظام اجتماعی مطلوب قرآن کریم است.
روش : روش شناسی پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی است که بر اساس آن آیات قرآن کریم متناسب با عنوان پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته و بر اساس آن تأثیر عفاف و حجاب با امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که امنیت اجتماعی، یکی از عمده ترین اهداف اساسی تشریع حجاب است و حجاب و عفاف کارکردهای مشخصی برای امنیت اجتماعی جامعه دارد که ازجمله ی آن ها سلامت روابط اجتماعی و بستن راه های نفوذ بیگانگان است.
یافته ها: فهمِ مبتنی بر قرآن از جایگاه حیاتی و نسبت این دو مفهوم، علاوه بر تعمیق معرفت دینی و جهت دادن صحیح برای دستیابی به اصلی ترین نیازهای واقعی انسان و جامعه انسانی، ارائه راهکار تضمینیِ برون رفت از بحران های اخلاقی و اجتماعی است که اساسی ترین نیازهای انسان امروز یعنی آرامش و امنیت را با چالش های جدی مواجه کرده است.
بررسی تأثیر آموزش راهکارهای فرهنگی- تربیتی رعایت پوشش اسلامی بر آراستگی دانشجویان دختر دانشگاههای آزاد اسلامی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نگارش مقاله حاضر، بررسی تأثیر آموزش راهکارهای فرهنگی- تربیتی رعایت پوشش اسلامی بر آراستگی دانشجویان دختر دانشگاههای آزاد اسلامی استان فارس بود. روش: روش پژوهش در بخش کمّی، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و در بخش کیفی، روش دیکلمن بود. جامعه آماری پژوهش، همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس در سال تحصیلی 99-1398 بود. راهکارهای ایجاد شناخت، الگوسازی، نکوهش ضد ارزشها، زمینه های خطرساز، انذار از عواقب بی عفتی و تصحیح نگرش به زن، به گروه آزمایش طی چهار جلسه دو ساعته به تناوب هر دو هفته یک جلسه در مدت دو ماه آموزش داده شد. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه بود که با استفاده از روش تحلیل کوواریانس، با اندازه گیری مکرر یک طرفه و تحلیل دیکلمن بررسی شدند. یافته ها: متغیّرهای مقطع تحصیلی و شغل با مؤلفه های فرهنگی- تربیتی تفاوت معناداری داشت؛ اما با متغیّر سال تحصیلی و مؤلفه فرهنگی- تربیتی در دو گروه کنترل و آزمایش در مرحله پس آزمون تفاوت معنادار وجود نداشت. یافته های کیفی منجر به استخراج درونمایه اصلی پیرامون راهکارهای فرهنگی- تربیتی از مصاحبه ها شد. نتیجه گیری: آموزشهای نظری پوشش اسلامی نه تنها آثار مثبت نداشته، بلکه باعث فاصله گرفتن جامعه از فرهنگ اسلامی شده است.