فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
79 - 120
حوزههای تخصصی:
حدیث موضوع، واقعیتی است که در میراث حدیثی مسلمانان وجود داشته و پیوسته درباره تاریخچه پدید آمدن، انگیزه ها و قالب های تحقق آن بحث شده است. ضرورت کاربست رویکرد درزمانی در تحلیل آنچه به حدیث موضوع یاد شده، می تواند درک جامعی از تحولات رخ داده در مورد آن را در سده های نخستین نمایان سازد. حدیث موضوع، سهل و ممتنعی است که همچون اسرائیلیات به رغم وضوح ابتدایی، در مرحله کشف مصادیق، کار را برای پژوهشگران فرسایشی می کند. مقاله حاضر تلاش کرده است تا با جست وجو در کتب رجال و جرح و تعدیل سده های متقدم هجری، شبکه ای از اصطلاحات دلالت کننده بر وضع حدیث به صورت صریح و کنایی را استقصا کند و در مرحله بعد با یادکرد تحولات بنیادین در عالم حدیث، گفتمان های شکل گیری این اصطلاحات را به قدر کفایت نمایان سازد؛ پدیده هایی که هریک به نوبه خود بستر پدیداری حدیث موضوع را بر محور نقد رجالی در سده های دوم تا چهارم هجری قمری فراهم کرده است. ازجمله این پدیده ها می توان به «اسناد حدیث و اصالت مأخذ»، «گسترش تدوین حدیث»، «فرابومی شدن حدیث» و «تضییق دامنه سنت» اشاره کرد.
آیا دیوید هیوم برای پذیرش وجود خداوند جایی باقی می گذارد؟(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
7 - 33
حوزههای تخصصی:
هیوم از بزرگ ترین فیلسوفان سنت بریتانیایی بود که قصد داشت در نوشته های فلسفی اش، با تدوین چالش شکاکانه و چالش فریب اثبات کند که خداوند وجود ندارد؛ اما به تازگی محققان تلاش می کنند تا این رویکرد معارضه جویانه هیوم درباره وجود خداوند را تعدیل کنند و نشان دهند که او وجود خداوند را می پذیرد؛ این کار عمدتاً با تکیه بر خوانش دیگر از نگرش هیوم به برهان نظم انجام شده است. این مقاله با استناد به اصل شکاکانه و اصل طبیعت گرایانه نظام هیوم می خواهد نشان دهد که این رویکرد جدید محققان از موضع هیوم درباره وجود خداوند و برخی دیگر از این سنخ رویکردها، قابل اعتراض و بسیار چالش برانگیز هستند. در این مقاله، روش تحقیق به تناسب موضوعِ آن از نوع کتابخانه ای است و روش نگارش مقاله نیز توصیفی تحلیلی است. در هر بخش افزون بر بیان دیدگاه خودِ دیوید هیوم در باب مباحث مطرح شده، به برخی آثار و دیدگاه های شارحان و مفسران وی در بخش هایی که مورد نیاز است، اشاره و به تحلیل و بررسی آنها نیز پرداخته شده است. دست آخر نتیجه این شد که هیوم در فلسفه خود برای پذیرش وجود خداوند جایی باقی نمی گذارد.
تحلیل تأثیر رهبری اخلاقی بر رفتار نوآورانه کارکنان با متغیر میانجی رفتار آوایی کارکنان و امنیت روان شناختی در بین کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
79 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر رهبری اخلاقی بر رفتار نوآورانه کارکنان با متغیر میانجی رفتار آوایی کارکنان و امنیت روان شناختی در بین کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش 200 نفر از کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد بودند که با روش نمونه گیری کوکران، 127 نفر حجم نمونه تعیین شد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و روش تحقیق، توصیفی - پیمایشی است. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسش نامه جین و همکاران (2022م) استفاده شد. به منظور سنجش روایی پرسش نامه تحقیق از روایی هم گرا و روایی واگرا و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده و تأیید شد. به منظور تحلیل داده های توصیفی و استنباطی از نرم افزار اس. پی. اس. اس. و مدل سازی معادلات ساختاری اسمارت پی. ال. اس. استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد رهبری اخلاقی بر رفتار آوایی کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد با ضریب 678/0 تأثیر مثبت و معنا داری دارد. رهبری اخلاقی بر رفتار نوآورانه کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد با ضریب 569/0 تأثیر مثبت و معنا داری دارد. رفتار آوایی کارکنان بر رفتار نوآورانه کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد با ضریب 338/0 تأثیر مثبت و معنا داری دارد. همچنین نقش میانجی رفتار آوایی کارکنان در تأثیر رهبری اخلاقی و رفتار نوآورانه کارکنان با ضریب 897/4 تأیید شد؛ اما نقش تعدیلگر امنیت روان شناختی در تأثیر رهبری اخلاقی بر رفتار آوایی کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد با ضریب 400/1 تأیید نشد.
نقش هویت دینی در پیش بینی منش ورزشی پسران نوجوان بسکتبالیست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با وجود اینکه ورزش نقش اثرگذاری در مقوله های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی ایفا می کند، این پدیده در عصر امروزی با چالشی جدی روبه رو است که همان از بین رفتن روحیه و منش ورزشی در جوامع ورزشی است. با توجه به اینکه هویت دینی بر رفتار افراد اثرگذار است، پژوهش حاضر با هدف نقش هویت دینی در پیش بینی مؤلفه های منش ورزشی پسران نوجوان بسکتبالیست صورت گرفته است. روش کار: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش نوجوانان 13 تا 18 ساله استان گیلان بودند که در مسابقات بسکتبال تابستان سال 1401 شرکت کردند. 200 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه های منش ورزشی ولراند و هویت دینی خوشاوی جمع آوری و با روش های ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه با الگوی هم زمان در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون ضریب همبستگی نشان داد که باورها و عواطف دینی با مؤلفه های احترام به روابط اجتماعی، حریف، قوانین، مسئولان و تعهد به ورزش رابطه مثبت داشت. همچنین، دو مؤلفه باور و رفتار دینی با نداشتن رویکرد منفی در عملکرد ورزشی ارتباط مثبت نشان داد. یافته های تحلیل رگرسیون نشان داد که هویت دینی توانست 81% از میزان احترام به روابط اجتماعی، 79% از احترام به قوانین و مسئولان و تعهد به ورزش، 77% از میزان احترام به حریف و 80% از نداشتن رویکرد منفی در عملکرد ورزشی را در پسران بسکتبالیست پیش بینی کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، فرضیه های مبتنی بر وجود رابطه معنی دار بین هویت دینی و مؤلفه های منش ورزشی پسران بسکتبالیست تأیید می شود. با در نظر گرفتن نقش مثبت باور دینی و رفتارها و عواطف دینی بر سلامت روانی نوجوانان ورزشکار، اهمیت دادن به آنها از طریق والدین، مربیان و مسئولان ورزشی می تواند کمک شایانی به بهبود سلامت اخلاقی و معنوی میدان ها و رویدادهای ورزشی نماید.
تأدیب زوجه ناشزه در مذهب امامیه و مذاهب اربعه اهل سنت
حوزههای تخصصی:
دین مبین اسلام شامل دستوراتی است که قابلیت اعمال شدن درتمام زمان ها و مکان ها را داراست . نوشتار حاضر به دنبال پاسخ دادن به اعتراض برخی به حکم خداوند،در تنبیه بدنی زنان ناشزه در آیه 34 سوره نساء است. نخست احتمالاتی را که برخی از نویسندگان در معنای ضرب مطرح کرده اند،ذکر نموده و سپس با مراجعه به متون فقهی مذهب امامیه و مذاهب اربعه اهل سنت در خصوص این آیه نظرات موجود را بررسی کرده است.این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی در محدوده فقه و با استفاده از منابع معتبر کتابخانه ای گردآوری شده است. دو حکم جواز مجازات بدنی در اسلام و قوامیت مردان بر زنان در محیط خانواده که در صدر آیه به آن تصریح شده است ،دو پیش فرض پذیرفته شده حکم تنبیه زن ناشزه است.سپس با توجه به این دو مبنا و نیز هدفمند بودن فرمان خداوند به تنبیه بدنی زن ناشزه در مرحله آخر که منوط به حصول نتیجه،یعنی اصلاح زن می باشد و باید به شروط و ضوابطی که فقهاء امامیه و اهل سنت برای این حکم ذکر کرده اند توجه کنند؛لذااین نتیجه به دست می آید که ضرب زوجه ناشزه شرعا جایز می باشد.
بررسی تمایزهای معنایی واژگان «جاء» و «اتی» در قرآن و بازتاب آن در برخی از مهم ترین ترجمه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجّه به این که یکی از مهم ترین وجوه اعجاز قرآن، اعجاز ادبی و بلاغی و کاربرد هر واژه در آیات، برخاسته از حکمت الهی و در راستای ایفای رسالتی خاصّ است، واکاوی ویژگی های معنایی واژگان در عرف قرآن، ازجمله واژگان قریب المعنی و پرکاربرد «جاء» و «اتی»، ضروری می نماید. این نوشتار بر آن است با بهره گیری از روش کتابخانه ای، ضمن نقد و بررسی دیدگاه های مطرح درباره تمایز معنایی واژگان «جاء» و «اتی» در آیات، زوایایی از ظرایف نهفته در وراء کاربرد قرآنی این واژگان را به ترسیم کشد. نیز پردازش به نحوه بازتاب این ظرافت های معنایی در مهم ترین ترجمه های فارسی قرآن کریم، از دیگر اهداف این پژوهش می باشد. از حاصل این پژوهش می توان دریافت از بین دیدگاه های مطرح، دیدگاه راغب اصفهانی و محمّد شحرور، بیشترین موفّقیّت را در تبیین تمایز های معنایی فعل «جاء» و «اتی» در قرآن داشته است، ولی متأسّفانه مترجمان فارسی زبان قرآن، بی اعتنا به واکاوی های معنایی قرآن پژوهان، این ظرائف معنایی را در ترجمه خویش منعکس نساخته و به نحوی بی ضابطه، به معادل یابی برای این واژگان پرداخته اند.
Criticism of Christophe Luxenberg's View on the Verse, "Wa Qaṭṭa'nāhum Ithnatay 'Ashrata Asbāṭan"(وَقَطَّعْناهُمُ اثْنَتَي عَشْرَةَ أَسْباطا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Grammarians and commentators disagree about the syntactic role of "Asbata" in the verse "…va qaṭṭa'nāhumuth-natay 'ashrata asbāṭan…" (وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَهَ أَسْباطا) and have proposed several roles for it. According to Arabic grammar, the accusative of specification (tamiz) the numbers eleven and nineteen must be singular and assigned. The accusative of specification (tamiz) the number "twelve" in the above verse should come in the form of "sabṭan", while it is plural and accusative, which is against the grammar. For this reason, four grammatical roles are mentioned for it in syntactic and explanatory sources. Christoph Luxenberg, the author of the book "Syriac-Aramaic reading of the Qur'an", believes that the grammatical role of "asbaṭan" is distinctive accusative of specification (tamiz) ; But not according to the Arabic grammar, but according to the Syriac grammar. He considers the difference of opinion of grammarians and commentators in the role of "asbaṭan" due to their lack of familiarity with the Syriac Aramaic language and its influence on the Arabic language and the Qur'an. The current research has reviewed Luxenberg's point of view in this regard with the library method and comparative approach. Although there are some similarities between Syriac and Arabic syntax, the results indicate that Luxenberg's claim is not true.
استعاره مفهومی «وزن» در قرآن کریم با تکیه بر رویکرد زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم درراستای وضوح بخشی به مفاهیم و تصویرسازی ذهنی آنها و با هدف تأثیرگذاری حداکثری در تفکر و رفتار انسان، به نحوه تفکر انسان از جمله تفکر استعاری توجه داشته است و برای تفهیم امور غیرمحسوس یا تجربه نشده از استعاره های مفهومی عینی و محسوس به صورت وسیع استفاده کرده و آنها را در قالب عبارات زبانی پدیدار ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی استعاره مفهومی وزن و واژگان مرتبط با آن به عنوان یکی از حوزه های حسی مبدأ و نیز استخراج حوزه های مفهومی مقصد و نام نگاشت های آن در قرآن کریم انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به شکل قیاسی- استقرائی انجام شده است. بر اساس یافته های پژوهش، ماده های واژگانی ثقل، خفف، وزن، وزر مصادیق زبانی استعاره مفهومی وزن در قرآن کریم هستند و به آشکارسازی و تبیین حوزه های مفاهیمی چون عمل، عذاب، گرایش های انسانی، اندیشه، کلام، مسئولیت و حوادث می پردازند که همه دارای وزن هستند. در میان حوزه ها حوزه های مفهومی مبدأ، واژه ثقل بیشترین بسامد و مفهوم خفف کمترین بسامد را داراست و از میان حوزه های مفهومی مقصد، بیشترین بسامد مربوط به حوزه مفهومی عمل است که ریزمفاهیم آن شامل هرگونه عمل دارای وزن است؛ چه خیر باشد چه شر باشد، ازاین رو عمل صالح سنگین و عمل غیرصالح سبک است و موجودات مکلف به واسطه اعمال نیک و بدشان وزن دار می شوند. کمترین بسامد در حوزه های مفهومی مقصد نیز مربوط به حوزه مفهومی کلام است.
تحلیلی از نقش مبانی هستی شناختی توحیدی بر سلامت معنوی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین نقش بنیان های هستی شناختی توحیدی قرآن در سلامت معنوی می باشد . روش این تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد . در این پژوهش سعی شده است که مفاهیم اصلی مورد نظر که شامل؛ بنیان های هستی شناختی توحیدی ، سلامت معنوی ، نقش های معرفتی ، نقش های عملی بنیان های هستی شناختی توحیدی قرآن می باشند. به صورت دقیق مورد ارزیابی قرارگیرند. این روش تجزیه و تحلیل به ما این امکان را می دهد تا با شناخت بیشتری نقش های معرفتی و عملی بنیان های هستی شناختی توحیدی قرآن را بر سلامت معنوی بپردازیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که هستی شناختی توحیدی دارای بنیان هایی چون؛ توحید درخالقیت، توحید در مالکیت، توحید در ربوبیت، توحید در تشریع و قانون گذاری با دو نقش معرفتی و عملی در سلامت معنوی تأثیرگذارند. باور به توحید و یکتاپرستی، آگاهی بخشی و علم افزایی و اعتقاد به مقدرات الهی از نقش های معرفتی و ذکر و یاد خدا ، حب عبودی، تقویت رضایتمندی و پناه جستن به خدا از نقش های عملی بنیان های هستی شناختی توحیدی در سلامت معنوی می باشند.
بررسی تفسیر آیات توحید و تثلیث از منظر عادل تئودور خوری مستشرق کاتولیک آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
۳۴-۹
حوزههای تخصصی:
توحید و تثلیث دو مفهوم متضاد به هم وابسته هستند؛ به گونه ای که اثبات یکی از آنها، ابطال دیگری را به همراه خواهد داشت. تثلیث به معنای کثرت در الوهیت، که دلالت بر سه گانه بودن خداوند در عینِ اله واحد بودنِ خدا، عیسی و روح القدس دارد، از عقاید خاصه غالب مسیحیان به جز فرقه های خاص قرون اخیر از جمله فرقه «شاهدان یهوه» و گروهی از نواندیشان مسیحی می باشد. عادل تئودوخوری، کشیش لبنانی با رویکرد تأکید بر عقلانیت و در راستای رسیدن به گفتگوی صلح آمیز میان ادیان اسلام و مسیحیت، اقدام به تفسیر قرآن کریم کرده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این مسئله است که این عالم مسیحی، چگونه تقابل بین توحید و تثلیث را در تفسیر آیات مربوطه، تحلیل کرده است. در این راستا با مدل تحلیلی، آیات مربوط به نهی از تثلیث و عدم فرزند داری خداوندبا تکیه بر توحید، در تفسیر عادل تئودورخوری به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع دسترس، مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که تئودورخوری با بررسی تفاسیر مسلمانان در آیات توحیدی و ابراز صریح در ایمان کامل خود به توحید خداوند، برهانی بر توحید الهی ارائه داده است. در عقیده تثلیث نیز او از دسته الهی دانان مسیحی است که آموزه مسیحیِ الوهیت عیسی علیه السلام را شرک دانسته و وی را مظهر تجلی خداوند می داند نه تجسد خدا. ضمن این که این نتیجه گیری وی، منافاتی با اعتقاد برگرفته مفسران اسلامی از جمله آیهالله طباطبایی و آیه الله جوادی آملی ندارد.
ساز و کار تأثیرگذاری توحید افعالی بر اخلاق و رفتار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایمان حالتی قلبی و روانی است که در اثر دانستن یک مفهوم و گرایش به آن حاصل می شود. ایمان به مثابه یک نگرش، آثار شگرفی در وجود آدمی ایجاد می کند، به گونه ای که عالمان و اندیشمندان درصدد بیان این چگونگی برآمده اند و نظریاتی در این رابطه بیان کرده اند. یکی از تحلیل های مشهور در رابطه ایمان و آثار آن عبارت است از تأثیر بینش بر گرایش و به تبع آن بر کنش، که قابل انطباق با هرگونه ایمانی است. این پژوهش که با روش «تحلیلی استنباطی» سامان یافته، با توجه به آثار فراوانی که اعتقاد به توحید افعالی دارد، این سازوکار و چگونگی آن را تبیین کرده و با استفاده از دو مؤلفه «اسناد» که از مصطلحات روان شناسی اجتماعی است و «خودگروی» که از مصطلحات فلسفه اخلاق است، چگونگی اثرگذاری توحید افعالی بر اخلاق و رفتار را تحلیل و بررسی کرده است. نتیجه این تحلیل نشان می دهد که ایمان به توحید افعالی خداوند از طریق اصلاح «اسنادها» و نفی «خودگروی» از انسان، بر اخلاق و رفتار فرد تأثیر می گذارد.
A Comparative Study of Chastity and Hijab in Judaism and Islam; Emphasizing on the Babylonian Talmud and Man Lā Yaḥḍuruhū al-Faqīh of Shi'a
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۲, autumn and winter ۲۰۲۴
30 - 57
حوزههای تخصصی:
Maintaining the health and order of society, in order to move along the correct path of progress, is among the priorities of every school of thought. One of the ways to achieve this goal is to maintain individual and family health and order, strengthen family relationships, and establish social order. The two religions of Judaism and Islam recommend that their followers observe chastity and hijab in order to achieve this goal, so that moral health prevails in society. Maintaining chastity and hijab in these two divine religions is recommended for both men and women, and each has specific duties in this path; duties that, apart from preserving their own chastity, also help to preserve the chastity of their spouses and the society in which they live. By studying the details of these recommendations, many similarities can be found between these two divine religions. This research addresses the issue of chastity and hijab in the two religions of Judaism and Islam, and its emphasis is on the content of the jurisprudential books of the Talmud and Man Lā Yaḥḍuruhū al-Faqīh, whose contents explain revelation and are of special interest to the jurists of these two schools of thought.
پاسداشت میراث فرهنگی از منظر فقه امامیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
279 - 314
حوزههای تخصصی:
هویت اجتماعی ملت ها در پیوند با میراث به جامانده از پیشینیان شکل می گیرد. پاسداشت میراث فرهنگی از تکالیف مهم دولت ها به حساب می آید. متأسفانه برداشت قشری از توحید، آسیب های جبران ناپذیری به اشیای باستانی وارد نموده است. راهکارهای فقهی به منظورِ جلوگیری از تخریب میراث فرهنگی به دو قسمت تقسیم می شوند؛ بخش اول، مصادیق میراث فرهنگی که در زمان گذشته همچون بت نماد شرک بوده است و با معیارهای دقیق فقهی بررسی می شوند و با الغای خصوصیت، آن را به موارد مشابه سرایت می دهیم. قسمت دوم، نگاه حکومتی به آثار به جامانده از گذشتگان است که آن را از مصادیق انفال (ثروت عمومی) برمی شمارد و مدیریت و مالکیت آن برعهده حکومت است. تفاوت مصادیق انفال در متون فقهی دلالت دارد بر اینکه ثروت عمومی مفهومی سیال است. برداشت اطلاق گرایانه از قاعده سلطنت، به میراث فرهنگی به ویژه خانه های قدیمی آسیبی جدی وارد کرده است. تحول عرفی در مفهوم مالکیت محدودکردن اختیار مالک به رعایت موازین عقلی جمعی (قانون) بسیار راهگشاست.
حمایت اجتماعی از منظر نهج البلاغه: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سازوکار اداره جامعه به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر حمایت های نهادهای رسمی و غیر رسمی است. ازآنجایی که حمایت اجتماعی رابطه ای مستقیم با زیرساخت های ارزشی دارد، الگوهای رایج مبتنی بر فلسفه های مادی نمی توانند تبیینی واضح از این مفهوم و ابعاد آن ارائه دهند. پژوهش حاضر با در نظرگرفتن خلا الگوی حمایت اجتماعی مبتنی بر ارزش های دینی، به بررسی آموزه های نهج البلاغه در رابطه با حمایت اجتماعی با روش تحلیل مضمون پرداخت. براساس یافته ها حمایت اجتماعی، مفهومی با مصادیق سلبی و ایجابی، دارای ویژگی دوسویه بودن و دربردارنده تمام اقشار جامعه و مقوله مرکزی و محوری آن، اعطای حقوق عامه، انواع خدمت رسانی و نیکی به دیگران است. حمایت اجتماعی از پنج مؤلفه: حمایت عاطفی، معنوی، ابزاری، اطلاعاتی و شبکه ای تشکیل شده است و ادله اهمیت آن عبارتند از: تأخیر در مرگ و افزایش روزی و تداوم حکومت، آمرزش گناهان و بازداری از آتش جهنم. در اجرای حمایت اجتماعی لازم است از شیوه های اخلاقی نظیر عدالت و انصاف، شکیبایی، خلوص نیت و پرهیز از تردید، همراهی با خیرخواهی و تعصب ورزی استفاده شود. ازجمله موانع تحقق آن می توان به نیت پلید و خیانت در امانت اشاره کرد.
اشعار تازه یاب از شاعران دوره قاجار با استناد به نشریات آن عصر (2): از محمدعلی فروغی سیاستمدار تا محمدعلی فروغی شاعر
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
235 - 244
حوزههای تخصصی:
محمدعلی فروغی (۱۲۵۶ش ۱۳۲۱ش) که عموماً با وجهه سیاسی اش شناخته می شود، در حوزه فلسفه، تاریخ و ادبیات نیز فعالیت داشت و از او آثاری در این زمینه ها به جا مانده است؛ با این حال، کمتر کسی است که فروغی را به عنوان شاعر نیز بشناسد. با بررسی نشریه تربیت که پدر محمدعلی، یعنی محمدحسین فروغی منتشر می کرد، سه شعر از محمدعلی فروغی درج شده است که این مقاله، متن کامل آن اشعار را در بر می گیرد. وزن و قافیه صحیح این اشعار نشان از آن دارد که او کاملاً با شیوه شاعری آشنا بوده است، اما اینکه چرا وی به شاعری ادامه نداده است، مجالی دیگر می طلبد.
اصطلاح ابداع در نگاه مقایسه ای فخر رازی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابداع به عنوان یکی از صفات خداوند مورد توجه گروهی از فلاسفه، متکلمان و مفسران قرآن و بی مهری شماری دیگر قرار گرفته است و در میان مفسران قرآن، فخر رازی و علامه طباطبایی به اصطلاحِ ابداع توجه ویژه داشتند، ابداع را از صفات فعلیه باری تعالی و اطلاق ناپذیر بر ممکن الوجود می دانستند و ایجاد، نبود نمونه، زمان، مکان و دفعیت را از مؤلفه های ابداع می خواندند و لفظیت ابداع را به هیچ روی برنمی تابیدند و دلایل عقلی و نقلی برای اثبات مدعای خویش ارائه می کردند. درباره تفاوت ابداع و خلق، ابداع و فطر و ابداع و اختراع وحدت ندارند و برخی نظریات فخر رازی در این مورد ناسازگار است؛ هرچند درخور توجیه و تأویل است. بر این اساس، مسئله این پژوهش، کشف نگاه فخر رازی و علامه به اصطلاح ابداع و تفاوت ها و همانندی های نگاه ایشان است. هدف این نوشتار، مقایسه نگاه فخر رازی و علامه طباطبایی به اصطلاح ابداع و زمینه سازی برای نظم بخشی اصطلاح شناسی امامیه و اشاعره بر مبنای روابط مفاهیم، تسهیل انتقال و آموزش، آسان سازی ترجمه و نمایه سازی و رده بندی صفات خداوند است و رویکرد این پژوهش، کتابخانه ای و روش پژوهش، تحلیلی توصیفی است. در این روش، اصطلاح ابداع توضیح داده می شود و همانندی ها و تفاوت های آن با دیگر اصطلاحات، بررسی و مؤلفه های آن بیان می شوند.
فرصت از دست رفته در حقوق ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
295 - 308
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این نوشتار با هدف بررسی امکان طرح دعوای از دست رفتن فرصت در نظام حقوقی ایران و رویه قضایی با مرور حقوق آمریکا تدوین شده است. در این مقاله، مفهوم حقوقی از دست رفتن فرصت و ارتباط آن با مفاهیم مشابه هم چون فوت منفعت و عدم النفع مورد تحلیل قرار گرفته است. هدف ما در این تحقیق، بررسی مقایسه ای بین نظام حقوقی ایران و امریکا در خصوص فرصت از دست رفته می باشد.
مواد و روش ها: روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی و به روش کتاب خانه ای می باشد.
ملاحظات اخلاقی: از آغاز تا پایان مقاله اصل صداقت، و امانت داری رعایت گردیده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از این است که وجود اختلاف نظر میان فقها و حقوق دانان از یک سو و بحث پیرامون قوانین پیشین و کنونی با تطبیق با قانون آمریکا از سوی دیگر، مشکلاتی جدی در این زمینه ایجاد می نماید. چراکه نظام حقوقی برآمده از فقه در ایران که در فرآیند قانون گذاری نیز آثار و نشانه های آن مشهود است، از یک طرف معتقد به جبران خسارت ناشی از دست رفتن فرصت هستند و از طرف دیگر، عده ای دیگر این خسارات را قابل جبران نمی دانند.
نتیجه: سرانجام، تفسیر قوانین مدنی، آرای حقوق دانان و رویه قضایی ما را به این نتیجه رهنمون می سازد که خسارات ناشی از دست رفتن فرصت درصورتی که محقق و قطعی باشند، بی تردید قابل جبران است.
مختصات معنایی نظام فیض از دیدگاه فلوطین و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نظریه فیض» از ابداعات فلوطین و پاسخی بر مسأله ی صدور کثرات از واحد بود. از دیرباز تاکنون تبیین های متعددی از فیض، توسط حکما صورت پذیرفته است، اما تفسیر ابن عربی بسیار متفاوت است. پژوهشِ حاضر می کوشد مسأله ی: مختصات معناییِ نظام فیض را با موازنه ی آرای افلوطین و ابن عربی و با بهره گیری از روشِ: توصیف و تحلیلِ ارسطویی بررسی کرده و آن را در دو سطحِ مؤلفه ها و مبانی، تطبیق و ارزیابی کند. هدف از انجام این پژوهش: کشف و استنباط مؤلفه های نظام فیض در دو دستگاه معرفتیِ فلوطین و ابن عربی است، به-طوری که ارتباط مبانی و آرای این دو نشان داده شود. یافته های تحقیق: حاکی از آن است که نظام فیضِ فلوطین و ابن عربی از نظر مبنا و بِنا تفاوت های بنیادین و ساختاریِ عمیقی دارند، به این صورت که ابن عربی توانسته است با طرح نظریه ی فیض در بستر وحدتِ شخصیِ وجود، تحلیل دقیق تر و جامع تری از آن ارائه دهد. مهم ترین دستاورد و شاخصه ی فیضِ ابن عربی را می توان در گذرِ او از کثرات هستی و تبیین عمیق از ربط حق با خلق، و میزانِ حضور و فاعلیتِ حق دانست.
دورنمایی از فرایند ایجاد تغییرِ پایدار در اراده، مبتنی بر فلسفه ی تعلیم و تربیت علامه مصباح یزدی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایجاد تغییر در اراده انسان و جهت دهی به آن، دغدغه اصلی هر مربی است. اما معمولاً این فرایند ناخودآگاه انجام می شود. تدوین و ترسیم این فرایند و در نتیجه خودآگاه کردن آن اهداف و نتایج مهمی، نظیر انضباط بخشی به فعالیت های تربیتی، تسهیل در آموزش مربیان و امکان ارزیابی فعالیت ایشان را در پی خواهد داشت. پژوهش پیش رو سعی دارد این موضوع را بررسی کند و دورنمایی از فرایند جهت دهی اراده ترسیم نماید. مطابق یافته های این پژوهش، فرایند مذکور مبتنی بر مبانی انسان شناختی اسلامی، نظیر وجود امور فطری مشترک در همه انسان ها، کمال طلبی بی نهایت و قدرت اختیار در او و توقف صدور فعل اختیاری بر سه عنصر «بینش» و «گرایش» و «توانش» در شش مرحله تنظیم می شود: 1. القای تردید نسبت به کمال آورترین بودنِ فعلِ اختیارشده و سوق دادن متربی به سمت یافتن ملاک تعیین فعلِ سودمندتر؛ 2. کمک به متربی برای دستیابی به ملاک تعیین فعل سودمندتر؛ 3. کمک به وی برای تطبیق ملاکِ به دست آمده در افعال هم عرض و تعیین فعل سودمندتر؛ 4. تسهیل صدور اراده با تقویت قدرت اراده و گرایش نسبت به آن فعل؛ 5. تسهیل تحقق خارجی فعل با تقویت قدرت مکلف بر انجام فعل و فراهم کردن شرایط بیرونی؛ 6. یادآوری ملاک تعیین فعل سودمند و تطبیق مدامِ آن بر فعل مذکور و کمک به تکرار صدور عمل تا دستیابی به ملکه.
نقد شبهه وجود گفتار مخالف با واقع در قرآن
حوزههای تخصصی:
عُقلا برای نیل به شماری از مقاصد خود از طریق فعل گفتار، خود را ملزم به رعایت برخی اصول می دانند. یکی از این اصول پرهیز از گفتار مخالف با واقع است. مطابق این اصل، انسان ها تلاش دارند گفتارشان با واقعیت های موجود مخالفتی نداشته باشد. آنان به هنگامی که مخاطب سخن گوینده ای هم قرار می گیرند از او انتظار دارند چنین اصلی را رعایت کرده باشد. برخی از مستشرقان با التفات به همین اصل کوشیده اند این شبهه را القا کنند که قرآن به این اصل پایبند نبوده است. آنان برای این مدعا شواهدی را از آیات قرآن ذکر می کنند. البته مسلمانان قرآن را کلام الهی می دانند معتقدند گفتار قرآن بر خلاف واقعیت های مسلم سخنی نگفته است. پژوهش حاضر که با مطالعه کتابخانه ای و انتقادی در آثار قرآن پژوهان مسلمان و مستشرقان سامان یافته، به این نتیجه رسیده است که بیشتر شبهات مستشرقان در این راستا به این دلیل است که ملاک مخالفت برخی از آیات قرآن با واقع را عدم تطابق آن آیات با کتابهای مقدس یهودیان و مسیحیان دانسته اند و البته که به دلیل محرّف بودن آن کتب مقدس این قبیل شبهات قابل پاسخ است؛ بلکه قرآن به دلیل مصون بودن از تحریف نسبت به کتب مقدس دیگر اولویت دارد. همچنین برخی از شبهات مستشرقان ناشی از عدم تسلط به ادبیات عرب و علوم قرآنی رخ داده است و گفتار قرآن در تمامی آیاتِ مورد ادعای مستشرقان کاملاً معقول و مطابق حقیقت بوده و با حقایق و واقعیت های مسلم مخالفت ندارد.