مطالب مرتبط با کلیدواژه

ابزارهای شناختی


۱.

بررسی مقایسه ای علوم شناختی دین و معرفت شناسی اصلاح شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی اصلاح شده علوم شناختی دین عقلانیت باور دینی ابزارهای شناختی مبناگروی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۳۴۷
در معرفت شناسی اصلاح شده، بر اساس قابل اعتماد بودن کارکردهای قوای شناختی، گفته می شود که بدون برهان یا شواهد طبیعی می توان به صورت بی واسطه به خداوند باور داشت. برخی از مدافعان علوم شناختی دین نیز در صدد فراهم آوردن شواهدی از علوم شناختی برای تبیین باورهای دینی هستند، به نحوی که نشان دهند به صورت طبیعی در انسان سازوکاری برای شناخت خداوند وجود دارد تا آن را دلیلی بر وجود خدا قرار دهند. در سال های اخیر تلاش هایی برای ترکیب این دو رویکرد و استفاده از نتایج تجربی علوم شناختی در جهت تأیید معرفت شناسی اصلاح شده صورت گرفته است. مقاله پیش رو، ضمن اذعان به برخی شباهت ها بین این دو نظریه، درصدد انکار منتج بودن تلاش هایی است که علوم شناختی دین را مبنایی علمی برای تأیید معرفت شناسی اصلاح شده می دانند. این کار در این مقاله از طریق اشاره و ارائه دلیل به نفع تفاوت های بنیادین این دو نظریه صورت گرفته است. دو استدلال برای نشان دادن تفاوت بنیادین آنها ارائه می شود. استدلال اول مبتنی بر تفاوت در خاستگاه دو نظریه است. طبق این استدلال، ابزار بسیار فعال کشف عامل در علوم شناختی دین یک واسطه، برهان یا شاهد علمی برای اثبات خداست، در حالی که بنای معرفت شناسی اصلاح شده بر کنار گذاشتن این واسطه ها و تبیین معقولیت باور به خدا بدون توسل به برهان است. طبق بیان برخی نظریه پردازان علوم شناختی دین، آنچه موجب سوگیری انسان ها نسبت به عوامل هوشمند می شود، یک ویژگی فرعی و غیرسازگار در چرخه تکاملی انسان است. عده ای از آنها، ایجاد این ویژگی را دلیل بر وجود خدا می دانند، اما فارغ از درست یا غلط بودن این استدلال، سوگیری های شناختی انسان در این استدلال، یک حد وسط و یک قرینه برای اثبات وجود خداست. استدلال دوم پیرامون تفاوت دو نظریه، بر روی نتیجه آنها تأکید می کند. مسئله علوم شناختی دین تولید باور است، در حالی که مسئله معرفت شناسی اصلاح شده عقلانیت باور است. با تمسک به ابزار بسیار فعال کشف عامل صرفاً می توان در مورد چگونگی ایجاد یک باور، صرف نظر از عقلانی بودن آن، اظهارنظر کرد. اما این مقصود معرفت شناسی اصلاح شده را تأمین نمی کند.
۲.

خداباوری و انگاره های ضد شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم شناختیِ دین ابزارهای شناختی باورهای تأملی شهودهای ناخودآگاه روش شناسی دین پژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۷۷
علم شناختیِ دین با رویکردی علمی به دنبال یافتنِ تبیین های علّی درباره منشأ، رواج و انتقال باورهای دینی است. یکی از باورهای مرتبط با حوزه دین، باور به مفاهیم ضدشهودی است. مفاهیم ضدشهودی، مفاهیمی هستند که با شهودهای معمول انسانی همخوانی ندارند. این مفاهیم، اگر انسجام شناختی را از بین نبرند، موجب ماندگاری و انتقال باورهای دینی در مقایسه یا سایر باورها می شوند. لذا، ضدشهودی بودن نقش مهمی در فهم دین ایفا می کند. به رغم جایگاه مهم مفاهیم ضدشهودی در علم شناختیِ دین، معتقدیم در کاربست این مفاهیم ابهامات و اِشکالاتی وجود دارد که اگر به درستی تبیین و تصحیح نشوند در پذیرش و تثبیت باورهای خداباورانه خلل ایجاد می کند: ۱. ناتوانیِ فرابازنمایی در حل مشکل تمایز میان باورهای ضدشهودیِ دینی و سایر مفاهیم ضدشهودی، ۲. تأکید صرف بر ساختار شناختی و عدم توجه به نقش تربیت و فرهنگ در شناسایی مفاهیم ضدشهودی، ۳. ابهام در نقش تبیینیِ مفاهیم ضدشهودی، ۴. ناهمخوانیِ تحلیل برخی مفاهیم ضدشهودی مانند خدا با آموزه های رسمی ادیان. در پایان، دو انتقاد بر رویکرد شناختی به دین مطرح می کنیم: ۱. عدم توجه به شهودهای خودآگاه، ۲. به نظر با تبیین صرفاً طبیعیِ باورها در نظام شناختی، عوامل انسانی جای عوامل فراطبیعی را بگیرند، اما آمارها چیز دیگری نشان می دهند. هدف این نوشتار، تحلیل و نقد کاربست مفاهیم ضدشهودی در علم شناختیِ دین است.
۳.

تأملی بر آراء معرفت شناسانه ناگارجونه، اعتبارسنجی ابزارهای شناختی و انکار آموزه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگارجونه معرفت ابزارهای شناختی نیایَه شونیتا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۲۱
مسئله معرفت در تاریخ تفکر هند، همواره اهمیتی بسیار داشته و به جهت نقشی که متفکران و حکیمان هندی در نجات شناسی خود برای آن قائل بوده اند، با دقت نظر و موشکافی های شگفت انگیز مورد بحث و نظر قرار گرفته است. در این میان، اندیشمندان هند، به مسئله ابزارهای شناختی توجه ویژه داشته اند و مکتب نیایه به عنوان یکی از مکاتب واقع گرای هند، بحث های پردامنه ای در این خصوص دارد و به طور خاص چهار ابزار ادراک حسی، استنتاج، گواهی و قیاس را معتبر دانسته است. در مقابل، ناگارجونه حکیم بودایی و بنیان گذار مکتب مادیَمیکه، واقع گرایی مکتب نیایه را نادرست می داند و با تکیه بر برخی پیش فرض های هستی شناختی به نقد آراء معرفت شناسانه آنان می پردازد. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با روش توصیفی-تحلیلی، نقدهای ناگارجونه بر آراء معرفت شناختی زمانه خود و به طور خاص، آراء مکتب نیایه را مورد واکاوی قرار دهیم و نحوه مواجهه وی با نقد منتقدان ناظر به وجود ناسازگاری در آرائش را تحلیل کنیم. به طور کلی، ناگارجونه سه رویکرد تبیینی را برای دفاع از اعتبار ابزارهای شناختی مطرح می کند که عبارتند از: 1-نظریه اعتباربخشی ابزارهای شناختی به یکدیگر، 2-نظریه خود-اعتباربخشی ابزارهای شناختی و 3-نظریه اعتباربخشی متعلَّق شناخت به ابزار شناخت و در ادامه، همه آنها را نابسنده می داند و در نهایت، با طرح این مدعا که خودش هیچ آموزه ای ندارد، تلاش می کند تا به شیوه ای شبه ویگنشتاینی و با تحلیل انواع مختلف دلالت، ناسازگاری بنیادین در آراء فلسفی خود را حل و فصل کند.
۴.

طراحی ابزار ارزیابی عملکرد در کانون های ارزیابی با بهره گیری از ابزارهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابزار ارزیابی عملکرد کانون های ارزیابی ابزارهای شناختی مدیران حرفه ای نیروی انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۶
زمینه و هدف: انتخاب و ارزیابی افراد و مدیران همیشه از دغدغه های سازمان ها بوده است. در سال های اخیر، سازمان اداری استخدامی کشور، مدلی را برای ارزیابی مدیران حرفه ای تدوین کرد؛ اما این مدل ضعف هایی داشت؛ از این رو هدف کلی پژوهش حاضر، طراحی ابزار ارزیابی عملکرد در کانون های ارزیابی با بهره گیری از ابزارهای شناختی است.روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته است. در این پژوهش از روش فراترکیب استفاده شده است. بر این اساس، بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳ برای بررسی پژوهش ها تعیین شد. مقاله های موجود در این بازه با استفاده از نظرهای خبرگان و ابزار ارزیابی گلین غربال و تأیید شدند. از میان ۶۰۸ مقاله یافت شده در مراجع علمی، همچون الزویر، امرالد، اشپیگر ۵۰ مقاله برگزیده شد. پژوهش های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل محتوا و بر پایه روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) بررسی شدند. نتایج روش فراترکیب با استفاده از تکنیک دلفی فازی، توسط خبرگان ارزیابی و غربال شد. در این تکنیک، از روش مثلث فازی برای ارزیابی و تحلیل نظرهای خبرگان بهره برده شد و در نهایت با استفاده از نتایج، مدل بومی تهیه و تدوین شد.یافته ها: نتایج این پژوهش به شناسایی ۶ بَعد، ۲۰ مؤلفه و ۱۱۵ شاخص انجامید. بنا بر یافته ها، ابعاد شناسایی شده عبارت اند از: تصمیم گیری، توانایی های شناختی، فرایندهای شناختی، حل مسئله، تعاملی و شناختی رفتاری.نتیجه گیری: با استفاده از عوامل شناختی در کانون های ارزیابی، می توان به نحو دقیق تری به ارزیابی مدیران پرداخت و درک بهتری از عملکرد آن ها ارائه کرد.