مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بلاغت
حوزه های تخصصی:
آمیختگی و اختلاف سطح علمی در شروح و متون درسی علوم بلاغی و بخصوص علم معانی به دلیل فقدان چهارچوب علمی روشمند و نداشتن تعریف درست و دقیقی از مبانی آن، جایگاه این شاخه علمی را در میان علوم زبانی و ادبی تضعیف کرده و کارآیی های بالقوه آن در ادراک و تحلیل مسایل زبان و ادبیات را پنهان نموده است. این مقاله بر آن است که با تحلیل منطقی تعریف علم معانی و نقد و بررسی برداشت های مختلف از آن و با استفاده از روش شناسی و آموزه های زبان شناسی جدید و تعمق در شیوه های مرسوم ادبی، به برداشتی نو و کاربردی تر از علم معانی برسد. از این رو، پس از نقد برداشتهای سنتی از تعریف علم معانی، به بحث پیرامون مفهوم درست مقتضای حال می پردازد و از این طریق، ابتدا به ارتباط بنیادین صناعات ادبی و علم معانی توجهی تازه دارد و سپس از طریق نمونه های مختلف که برخی از آنها تازگی دارند، چگونگی تناسب سخن با موضوع را در سطوح گوناگون خط، آوا، واژگان و جمله بررسی می کند.
بررسی حس آمیزی در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسامیزی ـ آمیختن ویژگی های دو حس از حواس پنج گـانه ظاهـری ـ از صور خیالی است که در ادبیات فارسی سابقه کاربرد طولانی دارد، اما نام گذاری و رواج آن به دوره معاصر برمی گردد. در این مثال پس از ذکر تعاریف و معرفی پیشینه کاربرد حسامیزی، درباره ساختار بلاغی و شکل دستوری آن مطالبی آمده و سپس انواع حسامیزی در غزلیات بیدل دهلوی از نظر ترکیب ویژگی های حواس با یکدیگر - که شامل نه گونه است- ارایه شده و سرانجام به معرفی گونه ای دیگر از این لطیفه ادبی - که حاصل ترکیب یک مفهوم انتزاعی (عقلی) با یک ویژگی از حواس ظاهری است - و تقسیم بندی پنج گانه ای که برای آن در نظر گرفته ایم، پرداخته شده است.
کاربرد تصویری-بلاغی سجاوندی در شعر معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۵
در روند تکاملی شعر در دورة معاصر، علاوه بر کاربرد ویژة اوزان عروضی و ایجاد انسجام نسبی در بندهای شعر، برای تقویت فرم ویژه و رسیدن به ساختار، شاعران در عین توجه به امکانات بلاغی جدید، از ظرفیتهای نگارشی هم سود جستهاند؛ مثلاً برای بیان حالات و ایجاد شعر تجسمی و دیداری، به نحوة نوشتن کلمات و استعداد واژگان در تقطیعپذیری و فضاسازی، توجه نشان دادهاند. از جمله امکاناتی که شاعران نوگرای معاصر از آن درجهت تقویت فرم و رسیدن به ساختار هنری و کلامی و اجرای دقیق شعر، بهره بردهاند، نشانههای سجاوندی است. این نشانهها علاوه بر کاربرد خاص برای بیان انواع و اقسام جملهها و درستخوانی ترکیبات و واژگان، در دورة جدید بهخصوص در بین پیروان اسلوب نیما، به منزلة عضوی از ساخت هنری و ساخت شعری، جنبة نشانهشناختی و دلالتی ویژهای یافته است که تحلیل آنها میتواند تفاوت نگرش شاعران معاصر را به پدیدهها نشان دهد. این جستار، تلاشی است برای نشان دادن اهمیتِ نشانههای نگارشی در شعر امروز و گشودن دریچهای کوچک به چشماندازی گسترده که بررسی و دقت بیشتری را میطلبد
اعجاز بلاغی قرآن و تاثیر شگرف آن بر شخصیت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش بلاغی مثل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مثل و تعریف و تحلیل ارزش بلاغی و جایگاه ادبی آن،اغلب در ضمن موضوعات علم بیان و به ویژه در ضمن موضوع استعاره تمثیلیه مورد بحث واقع شده است و این در حالیست که در اثناء آراء و نظریات بلغای صاحب نام و نیز با تامل در زوایای ارزش بلاغی مثل،چنین به نظر می رسد که نه تنها نباید مثل را به حوزه علم بیان،محدود و منحصر نمود بلکه باید آن را عصاره علم بلاغت دانست که هم در علم معانی،مورد بحث واقع شود و هم در بیان و بدیع.از این رو،مقاله حاضر در نگاهی استدلالی و تحلیلی،جایگاه مثل را در علوم سه گانه بلاغت(معانی ،بیان،بدیع)و فنون چهارگانه علم بیان(تشبیه،مجاز،استعاره و کنایه )تعیین می نماید.
ریشه یابی مبانی علم ارتباطات در دانش بلاغت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با مقایسه دیدگاههای صاحبنظران علوم بلاغی و تعریف هایی که از آنان ‘ به ویژه از سکاکی ‘ بر جای مانده است با نظران و مدل های ارتباطی که توسط بنیانگذاران دانش ارتباطات در قرن بیستم ارائه گردیده در می یابیم که این دیدگاهها بسیار به یکدیگر نزدیک اند و عناصر اصلی مدلهای ارتباطی مانند : پیام دهنده و پیام گیرنده و پیام و حتی ابزار پیام رسانی در تعریف هایی که از دانش بلاغت ارائه گردیده یافت می شود . افزون بر این با تأمل در دیدگاههای متقدمان به این نتیجه میرسیم که آنچه تا قرن هفتم و هشتم در زمینه بلاغت عرضه شد ‘ می توانست منشأ شکل گیری دانش ارتباطات باشد و دانش بلاغت از استعداد کافی برای ورود به عرصه های جدیدی چون ارتباطات برخوردار بود . اما چرا دانش بلاغت در مسیر تحول خود متوقف گردید و دانش ارتباطات قرنهاپس ازسکاکی وبی ارتباط باپیشرفتهای مسلمانان دردانش بلاغت ‘ توسط اروپاییان پدیدآمد ؟این سؤال در حد مجال مقاله بررسی شده و پاسخهایی د رخور آن داده شده است .
نخستین " بد یعیه " فا رسى (بدائع الأسحار فى صنائع الأشعار) قوامی مطرزی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از شاخه هاى علوم بلاغى "فن بدیع " است که بررسى صناعات ادبى لفظى و معنوى را برعهده دارد، اگر چه دانش بدیع تا حدودى از حقیقت و ماهیت بلاغت بدور است و لیکن از آنجاکه در شکل ترکیب کلامى و انسجام اسنادى بدون تأثیر نبو ده آن را یکى از شاخه هاى بلاغت به شمار آورد ه ا ند. تاریخ پیدایش صناعات ادبى ریشه در تاریخ موسیقى ترکیب زبان دارد و بنابراین تاریخ علم بدیع هر زبانى به تاریخ پیدایش آن زبان باز می گردد.
شرف الدین رامى و آثار بلاغى او به فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرف الدین رامى تبریزى یکى از ادیبان فرزانه سده هشتم هجرى بوده، و در نیمه دوم آن درگذشته است. رامى پیرامون علوم بلاغى سه یا چهار اثر ارزنده به زبان فارسى تألیف نمود و در نگارش آنها توانایى ابداع و ابتکار خود را نشان داد: طبقه بندى موضوعى صور خیال اندام آدمى یکى از شیوه هاى ابداعى او است که در کتاب ارزشمند "انیس العشاق " به تبیین آن پرداخته است. در آثار بلاغى فارسى و عربى تاکنون کسى صور خیال اندام آدمى را بدین گونه دسته بندى نکرده است.
تشابه الاطراف در قرآن مجید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
استعاره و ایجاد معانی جدید در زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۰
حوزه های تخصصی:
پل ریکور، فیلسوف معاصر فرانسوی، در این مقاله نقش استعاره در ایجاد معانی جدید در زبان را بررسی میکند. وی با اقتباس از برخی نویسندگان معاصر، تمام پیشفرضهای سنّت بلاغی قدیم را مورد تردید قرار میدهد و میگوید: استعاره فقط برای زینت گفتار به کار نمیرود، بلکه به عنوان روشی است که معانی جدید به وسیله آن وارد زبان میشود.
ریکور استدلال میکند که استعارهها از تنش میان دو لغت به وجود میآیند. چنانچه آنها به شیوهای غیرمعمول و غیر از معانی حقیقی به کار روند، شنونده را به راههای جدیدی از فهم رهنمون میشوند. هنگامی که استعارهها کارکرد استعاری خود را از دست بدهند. به عنوان یکی از معانی چندگانه لغت، سر از لغتنامه درمیآورند. با این توضیح، میبینیم که کاربرد استعاره باعث ایجاد معانی جدید در فرهنگ لغت میشود. ریکور ادعا میکند که شیوه استعاری نه تنها در گفتار دینی، بلکه در شعر، هنر و حتی در علم نیز دخیل است.
تداعی و فنون بدیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی ۱۳۸۸ شماره۱
حوزه های تخصصی:
فنون بدیعی از دیرباز مورد توجه علمای بلاغت قرار داشته و تقسیم بندی های مختلفی از آن صورت گرفته است. ابن معتز، قدامه بن جعفر، ابن رشیق و ابن سنان خفاجی، از جمله کسانی هستند که در این زمینه تلاش نموده اند. در قرن هفتم، سکاکی پس از تفکیک علوم بلاغی محسنات کلام را به محسنات لفظی و معنوی تقسیم می کند که تا قرن ها مورد توجه و استفاده قرار می گیرد. در دوران معاصر نیز شاهد تقسیم بندی ها و ملاحظات دیگری هستیم که اغلب بر پایه گذشته صورت گرفته، غیر از مواردی که مبتنی بر دستاوردهای جدید دانش زبان شناسی است. با این همه، شعر نو و بررسی بدیع در آن، ما را به طبقه بندی دیگری هدایت کرده است و آن تقسیم بندی فنون بدیعی بر اساس انواع تداعی است که در سه محور تشابه، مجاورت و تضاد شکل گرفته است. در این مقاله، پس از بررسی تاریخی تقسیم بندیهای موجود، صنایع بدیعی بر اساس انواع تداعی طبقه بندی شده است.
بررسی مقایسهای جناسهای لفظی و مرکب در زبانهای روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظور از واژه آرایی با واژه های همگون، این است که این گونه واژه آرایی بر دو یا چند پایه واژگانی استوار است که به گونه ای چشمگیر با هم، هم گونند. به این مفهوم که در ریخت، ساخت، آهنگ و... شبیه یکدیگر ند. دو واژه «همگون» را دو پایه جناس می نامیم. پیداست که این گونه واژه ها در عین این که از یک سو همگونی دارند ناگزیر باید از سویی دیگر ناهمگونی و دوگانگی داشته باشند، در غیر این صورت دو یا چند واژه نخواهند بود و به عنوان یک کلمه با معانی متفاوت در نظر گرفته می شوند. از این رو با تکرار واژگان، یعنی استفاده از دو واژه همگون (دو پایه جناس) آهنگی پدید می آید که سبب شکوفایی و تجلی بلاغت می شود و که فراتر از زیر و بم کلمات است. جناس در زبان های روسی و فارسی دارای گونه های متفاوتی است که این گونه های متفاوت بر اساس دوگانگی متفاوت دو پایه جناس پدید می آیند و هر گاه این دو واژه علاوه بر هم گونی، دارای دوگانگی نوشتار باشند، با یکدیگر جناس لفظی و هر گاه دوگانگی ساختاری باشد، جناس مرکب محسوب می شوند. در این مقاله سعی بر این است که با بررسی دلایل بوجود آمدن جناس های لفظی و مرکب در زبان های روسی و فارسی، این واژگان را برای خوانندگان ملموس تر و قابل درک تر کنیم.
نقد مبانی فصاحت ( رویکردی زبان شناختی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معیار فصاحت نزد بیشتر زبان شناسان و علمای بلاغت در زبان عربی مبتنی بر دو عنصر زبان و مکان بوده و به معیارهای درونی واژه ها، نظم درونی، نوع حروف، هم نشینی، همگنی، تنافر و قدرت تاثیر آن توجه نداشته اند. البته علمای بلاغت با زبان شناسان در کارکرد واژه با هم اختلاف داشتند؛ یعنی زبان شناسان به سلامت و زیبایی واژه توجه داشتند، ولی علمای بلاغت به ترکیبها و روانی واژه ها و سازگاری حروف و کلمات با هم عنایت داشته اند.
تشبیه مرکب
حوزه های تخصصی:
نقدی بر اعجاز القرآن ابوبکر باقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب اعجاز القرآن باقلانی در میان مسلمانان از جایگاه والایی برخوردار شد، چنانکه در موضوع خود مدتها مرجع بلامنازع بوده است. طرح و بررسی موضوعات متنوع علوم قرآنی در این کتاب حاکی از جامعیّت علمی مؤلف آن است. او ضمن نقد اشعار شعرای بزرگ عرب به منظور اثبات اعجاز قرآن، جنبه های بلاغی و کلامی اعجاز را بیان داشته است؛ که در همین راستا به برخی از سرقات او نیز اشاره می شود.
جستار درباره مجاز مرسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" معانی و بیان که جز علوم بلاغی محسوب می شوند، معیارهای سخن سنجی و زیبا شناسی کلامند. اعراب در عصر جاهلیت یعنی قبل از ظهور اسلام، اشعار را نقادی می کردند؛ اما این نقادی به صورت مکتوب و مدون نموده است. با ظهور اسلام و نزول معجزه آسمانی، قرآن که دارای فصاحت و بلاغت بی نظیری بود، ایرانیان در بسیاری از علوم عقلی و نقلی منجمله علوم بلاغت و معانی و بیان پیشگام بودند. یکی از وسیع ترین مباحث معانی و بیان، مجاز است. اصطلاح مجاز و شناخت زیبایی های مجازی، هم در فارسی، هم در عربی و هم در بسیاری زبان های دیگر در مغرب زمین وجود دارد. در بلاغت اسلامی- ایرانی، مجاز به دو نوع عقلی و لغوی تقسیم می شود که مجاز لغوی نیز انواع مختلفی دارد. در پایان، نمونه هایی از اشعار شعرای نامی ایران و پیشگامان شعر فارسی تا قرن پنجم نقل می شود تا خوانندگان به این نکته توجه کنند که با وجود تاثیر ظرافت های ادبی و سبک معجزه آسای کلام ربانی و تاثیر علوم بلاغی و معانی و بیان در ادبیات فارسی، شاعران ایرانی خود نیز دارای ابداعات زیبا و سخنان بلیغ و ذهن نقاد و ذوق سلیم بوده، مصداق این ضرب المثل قدیمی هستند که: فارسی شکر است.
"
جایگاه رعایت مقتضای حال و مخاطب در نظریه های ادبی سنتی و نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"رساندن سخن به جایگاه عالی بلاغت و رسایی، امری دشوار است که می توان گفت در طول تاریخ آرزوی همه کسانی بوده است که در میدان سخن وارد شده اند. دست یابی به چنین جایگاهی، چنان دشوار می نموده که حتی برخی گفته اند: «بلاغت کسبی نیست بلکه همینطور که جمال و صوت ودیعه خداوندی است، قوه بیان نیز من جانب اله باشند.» (حالی، 1316:73).
باید عوامل متعدد و بسیاری دست به دست هم دهند تا زمینه ارایه سخنی بلیغ و سلیس فراهم آید؛ یکی از مهمترین عواملی را که علمای بلاغت برای آن در این زمینه نقش مهم و اساسی در نظر گرفته اند، «رعایت مقتضای حال و خطاب» است که اهمیت آن موجب شده که از گذشته های دور، یکی از دانش های ادبی که بعدها دانش معانی نامیده شد، بدان اختصاص یابد.
در این مقاله با یاری جستن از برخی سفارش ها و شگردهای سخن سرایان بلیغی چون سعدی، حافظ، مولوی، بیهقی و عنصرالمعالی در این باب، تلاش گردیده ضمن نگاهی انتقادی به تعاریفی که تاکنون از این مقوله ارایه شده، با نظری نوتر بدین موضوع بنگریم؛ بویژه که محور اصلی بحث برخی از مکاتب و نظریه های ادبی معاصر، همچون «نظریه مرگ مولف»، «نظریه رویکرد به مخاطب»، «هر منوتیک»، «پست مدرنیسم» و «نظریه ای ادبی متن محور»، تا حدود زیادی با این موضوع پیوند می یابند."
نماد و جایگاه آن در بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار سنتی بلاغت فارسی محدودیت هایی دارد که اصلاح و بازنگری را در آن ضروری می نماید. متقدمان معمولاً بلاغت را به سه حوزه ی معانی، بیان و بدیع تقسیم کرده اند و هریک از آن ها را به بخش هایی محدود ساخته و تعاریفی برای آن ها ارائه داده اند. متاخرین علمای بلاغت نیز اغلب از آنان پیروی کرده اند و همین تقسیم بندی و تعاریف را پذیرفته اند. کاربرد این تقسیم بندی و مصداق یابی آن در آثار مختلف ادبی با مشکلات و محدودیت هایی روبه روست و در این آثار، نمونه ها و مواردی دیده می شود که در ساختار و دسته بندی های سنتی جای نمی گیرد و نیازمند حوزه ها و دسته های جدیدی است که لزوم بازنگری در علم بلاغت را یادآور می شود. یکی از موضوعاتی که در این زمینه کارآمد و کارساز است، مشخص کردن جایگاه نماد در بلاغت و ارائه ی تعریفی مناسب با این حوزه، برای آن است. نماد و نمادگرایی همان گونه که در اسطوره شناسی، روان کاوی، هنر، جامعه شناسی، عرفان و سایر حوزه ها تعریف شده و تحولات زیادی ایجاد کرده است، در بلاغت نیز می تواند موجب دگرگونی های زیادی شود و بستری مناسب برای پژوهش های جدید شود و پویایی و تحرک خاصی در این علم به وجود آورد. در این مقاله، نماد به عنوان یکی از صورت های بیان که فراتر از صور خیال قرار می گیرد، تعریف شده و جایگاه آن در حوزه ی بیان به عنوان صورت تجلی مشخص می گردد. همچنین به جایگاه آن در علم معانی به عنوان صورتی فراتر از حقیقت و مجاز و فراتر از ایجاز و اطناب اشاره می شود.
نگاهی به طبقه بندی صنایع بدیعی همراه با نقد و تحلیل صنایع لفظی
حوزه های تخصصی:
علوم بلاغی که سابقه ای دیرینه در ادبیات جهان دارد ، در ادبیات ایران نیز همواره مورد توجه بوده است . بعد از اسلام نیز با مرکزیت قرآن ، توجه به این مباحث گسترش چشمگیری یافت . ریشه های قوی بلاغت فارسی در زبان عربی و فقدان نقد و تحلیل عالمانهء آن ، موجب ظهور نارسایی هایی در این عرصه شده است که با طبقه بندی ، بررسی منتقدانه و آشکار کردن راز زیبایی مباحث آن ، می توان از نارسایی ها و افراط وتفریط های موجود دراین حوزه کاست و این علوم را به عنوان ابزاری کارآمد در خدمت رشد و شکوفایی ادبیات فارسی ، در آورد . این مقاله کوششی است در جهت طبقه بندی صنایع لفظی و نگاهی تحلیلی به فلسفهء شکل گیری و عملکرد این صنایع ، که کمتر به آن پرداخته اند .
علم بیان
حوزه های تخصصی:
علوم بلاغی که در آغاز با تامل و تدبر در قرآن و حدیث و اشعار عربی پدید آمد، شامل سه علم عمده معانی، بیان و بدیع می شود. معانی و بیان زیر ساخت بلاغت است، در حالی که بدیع به جهات روبنایی آن توجه می کند. از سوی دیگر، محدوده علم بیان و بدیع ادبیات و شعر و محدوده علم معانی زبان است. در حوزه علم بیان، بحث مجاز مطرح می شود که به واسطه آن طرق مختلف و شیوه های گوناگون ایراد معنی واحد، همراه با اختلاف در وضوح دلالت تحقق می یابد و معنای آن استعمال کلمه در غیرمعنای حقیقی است. لازمه صورتهای گوناگون مجاز، برخورداری از عنصر خیال است و بدین ترتیب سخن غیرمخیل از حوزه علم بیان خارج می شود. در مورد ارتباط علوم سه گانه بلاغی باید گفت: علم معانی بر بیان تقدم دارد، زیرا بیان بعد از رعایت مطابقت با مقتضای حال (معانی) حاصل می شود، اما بیان بر بدیع مقدم است، زیرا بدیع از توابع بلاغت است و پس از مطابقت و دلالت ( معانی و بیان) به آن نیاز پیدا می شود.