فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۵٬۳۱۳ مورد.
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۲۸۷-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
وجود و تداوم فقر، مانعی جدی برای پیشرفت جامعه است؛ ازاین رو لزوم شناخت و مبارزه با آن از اهداف نخستین حکومت ها انگاشته می شود. گستردگی پژوهش های در پیوند با فقر همراه با گوناگونی حوزه های علمی در این زمینه، تجمیع نتایج و بازبینی نظام مند در این زمینه را بایسته کرده است. پژوهش حاضر با روش شناسی کیفی از نوع فراترکیب، به بررسی پژوهش های مرتبط با فقر در مقالات منتشرشده پژوهشگران ایرانی در بازه زمانی سال های 1390 تا 1402 پرداخته است. از میان 150 اثرِ منتشرشده در بازه زمانی موردنظر، تعداد 40 مقاله علمی-پژوهشی برای تجمیع و برون آوری داده ها گزینش شد. یافته ها نشان داد؛ بیشترین پژوهش ها در حوزه فقر مربوط به رشته اقتصاد است. از دیدگاه روش شناسی، پارادایم کمّی از نوع الگوی اقتصادسنجی حاکم است. بیشترِ تحقیقات کمّی، فقر را از دریچه آمار و نقشه بررسی کرده اند، بازنمایی فقر در جامعه و آشکارا نمودن تجربیات زیسته فقرا، چندان مورد توجه نبوده است. در بخش موضوعی، بیشتر تحقیقات در چهارچوب فقر عمومی (درآمد و معیشت) انجام شده اند. باوجوداینکه پژوهش های کیفی پیرامون فقر روبه فزونی است، اما این گونه مطالعات با بهره گیری از داده ها و یا تحلیل آثارِ ازقبل موجود انجام شده است که پیوستگی نزدیک و میدانی با مسئله پژوهش ندارند. همچنین، در حوزه موضوعی با کمبود تحقیقات فقرپژوهی در حوزه زنان، کودکان، فقر قابلیتی، فقر پنهان و طبیعی سازی این مسئله به عنوان بخشی از تجربه زندگی روزمره در اثر رخدادهای اجتماعی خاص (کرونا، تحریم اقتصادی و تورم افسارگسیخته) روبرو هستیم. درنهایت، نتایج پژوهش های مختلف؛ نمایانگر گسترش روزافزون فقر در سراسر جامعه در سال های پایانی دهه 90 و شکل گیری ریخت و تجربه نوینی از فقر در میان گروه های اجتماعی تحت عنوان «فقر همه گستر» است که شرایط کنونی جامعه ازجمله ضعف وضعیت اقتصادی، کاهش رفاه اجتماعی و گسترش آسیب های اجتماعی می توانند پیامدهای آن در نظر گرفته شوند
تحلیل بی اعتمادی سیاسی به عنوان عامل محرک کنش سیاسی اعتراضی در بستر تهدیدات امنیتی و فساد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش سیاسی اعتراضی به عنوان یکی از ویژگی های برجسته جوامع بشری، نقش بسزایی در شکل دهی به تحولات اجتماعی و سیاسی ایفا می کند. در ایران معاصر نیز به نظر می رسد باتوجه به اعتراضات و فعالیت های مدنی در دهه های اخیر، پژوهش در این حوزه دارای اهمیت ویژه ای است؛ در این راستا، هدف پژوهش حاضر تبیین کنش سیاسی شهروندان ایرانی است. روش تحقیق این پژوهش از نوع کمی و تحلیل داده های ثانویه بوده و داده ها از موج هفتم پیمایش ارزش های جهانی جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل 1499 شهروند ایرانی است که نمونه گیری آن به روش طبقه ای انجام شده بود. شیوه تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از روش حداقل مربعات جزیی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس انجام گرفته است، تا نقش بی اعتمادی سیاسی به عنوان متغیر میانجی در رابطه میان احساس فساد و تهدیدات امنیتی با کنش های سیاسی اعتراضی سنجیده شود. نتایج نشان می دهد که فساد و تهدیدات امنیتی، به عنوان دو عامل کلیدی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر رفتارهای سیاسی اعتراضی تأثیرگذار هستند. در حالی که ادراک فساد به تنهایی تأثیر معناداری بر کنش های سیاسی ندارد، اما این تأثیر درصورت وجود متغیر واسطه ای بی اعتمادی سیاسی تشدید و معنی دار می شود. همچنین، تهدیدات امنیتی به طور مستقیم و نیز از طریق بی اعتمادی سیاسی، بر افزایش کنش های سیاسی در میان شهروندان تأثیر معنی دار دارد
مفهوم انسان محوری در مطالعات جامعه شناختی هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد دامنه گسترده نگرانی ها از به مخاطره افتادن موقعیت انسان در نسبت با فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی هستیم. در پاسخ به این نگرانی ها، حوزه مطالعاتی هوش مصنوعی انسان محور به دلیل نیاز انسان به استفاده از چنین سیستم هایی شکل گرفت. پژوهش حاضر به تحریک و تقویت دو نیروی بالقوه مطالعاتی -جامعه شناسی و هوش مصنوعی- برای هرچه نزدیک ترشدن به یکدیگر و شکل گیری مفهوم انسان محوری می پردازد.پژوهش پیش رو ذیل جنبش روش شناختی کیفی از مرور نظام مند مطالعات موجود به عنوان روش تحقیق استفاده کرده است. نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام گرفت. فرایند گزینش مقالات و انتخاب مجموعه آغازگر طبق دستورالعمل پریسما انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با چارچوب طراحی نوآورانه الماس دوبر انجام گرفت.یافته های پژوهش در هشت سطح طبقه بندی شدند که عبارت اند از: معضلات هوش مصنوعی انسان محور؛ هوش مصنوعی انسان محور در تولید علوم اجتماعی و جامعه شناسی؛ پژوهش های میان رشته ای درباره مفهوم انسان محوری در مطالعات جامعه شناختی هوش مصنوعی؛ جایگاه هوش مصنوعی انسان محور در روش شناسی علوم اجتماعی؛ اصول و مقررات ناظر بر توضیح پذیری و تبیین پذیری هوش مصنوعی؛ نقش انسان محوری در درک و تصور کنشگران از هوش مصنوعی؛ تعامل انسان با هوش مصنوعی؛ هوش مصنوعی انسان محور در حوزه های مطالعاتی خاص.از مرور نظام مند مطالعات موجود، دو معضل ناظر به هوش مصنوعی و سه معضل ناظر به انسان (در معنای عام) شناسایی شدند. هم نهشت معضلات، همچنین اتخاذ مواضع متفاوت مقالات درمورد معضلات مذکور، موجب شکل گیری رویکردهای مختلف (درمجموع 22 رویکرد) در مواجهه با این معضلات شده است.
بررسی مقایسه ای سرمایه اجتماعی دانشجویان و طلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت بی بدیل دانشجویان و طلاب در تحولات اجتماعی سیاسی تاریخ معاصر ایران و ازسوی دیگر، نقش چندوجهی سرمایه اجتماعی در ثبات و توسعه جامعه، پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان سرمایه اجتماعی در بین دو گروه دانشجویی و حوزوی انجام شده است. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده که طی آن 620 نفر از دانشجویان و طلبه ها با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب و مطالعه شده اند. یافته ها نشان می دهد میانگین میزان سرمایه اجتماعی نزد کل پاسخگویان سطح پایینی دارد و همچنین، این میانگین در بین طلبه ها بیشتر از دانشجویان است. بُعد مشارکت اجتماعی تنها بُعدی از سرمایه اجتماعی است که تفاوت معناداری بین دو گروه یادشده مشاهده نشده است. حدود 70 درصد مشارکت کنندگان −اعم از طلاب و دانشجویان− برای خویش دلیل اعتراض (علیه ساختار قدرت) دارند؛ یعنی این دسته از پاسخگویان مایل به مشارکت در پویش های اعتراضی در صورت تعبیه سازوکارهای مسالمت آمیز هستند. تقویت کارآمدی های سیاسی، تقویت گفتمان جذب حداکثری به همراه زمینه سازی برای تقویت بسترهای دموکراتیک و مشارکت طلبانه از مهم ترین تجویزهای راهبردی می باشد.
بررسی تأثیر پایبندی مذهبی بر مشارکت اجتماعی مرزنشینان (مورد مطالعه: مناطق مرزی غرب استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1157 - 1186
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی «ابعاد چهارگانه پایبندی مذهبی بر مشارکت اجتماعی مناطق مرزی غرب استان کردستان» است. پژوهش با اهداف کاربردی و با رویکرد روش کمّی و به لحاظ زمانی مقطعی می باشد که با استفاده از روش پیمایش و استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش ساکنان روستاهای سقز، بانه، مریوان و سروآباد در مناطق مرزی استان کردستان است که در سال 1402-1401 بر اساس سرشماری سال 1395 جمعیت این مناطق در مجموع 222174 نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۸۴ نفر محاسبه شد. نمونه گیری بر اساس طبقه بندی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. پردازش، تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (جدول های توزیع فراوانی، آزمون های همبستگی، رگرسیون چند متغیری و تحلیل مسیر) انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد سهم پایبندی مذهبی و ابعاد چهارگانه پایبندی مذهبی بر مشارکت اجتماعی عبارت اند از: پایبندی مذهبی (417/0)، بُعد اعتقادی ۲۹۸/۰، بُعد مناسکی ۴۴۲/۰، بُعد عاطفی ۳۵۴/۰ و بُعد پیامدی ۳۷۴/۰ می باشد؛ لذا مجموعه متغیرهای مستقل قادرند تغییرات متغیر مشارکت اجتماعی را تبیین و هریک از ابعاد مربوطه فوق در میزان و سطح مشارکت اجتماعی مرزنشینان مناطق مذکور تأثیرگذار است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی برمبنای مؤلفه های هویت یابی (مورد مطالعه: کتاب های فارسی و مطالعات اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
329 - 355
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی و فارسی دوره ابتدایی برمبنای مؤلفه های هویت یابی در نظریه « انسان به منزله عامل» انجام شده است. با واکاوی نظریه انسان به منزله عامل، چهار مؤلفه خودآگاهی، ارزشمندی، وحدت و اقتدار و شاخص هایی استنتاج شد. طبق این نظریه، اعمال انسان هویت وی را می سازند و شناخت، اراده و میل مبادی عمل محسوب می شوند. مؤلفه خودآگاهی شامل شاخص های «معرفی خود و توصیف احساسات، هیجانات، علاقه مندی ها، نیازها و توانمندی های خویش» و «خودارزیابی»، مؤلفه ارزشمندی شامل شاخص های «شباهت و تفاوت با دیگران» و «دیگرارزیابی»، مؤلفه وحدت شامل «اولویت بندی امور» و «مشارکت در فعالیت جمعی»، مؤلفه اقتدار شامل «انتخاب و تصمیم گیری» و «در نظرگرفتن اثر و نتیجه عمل» است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کمی است. داده ها با استفاده از روش آنتروپی شانون تجزیه وتحلیل شد. جامعه آماری، کتاب های درسی دوره ابتدایی و نمونه پژوهش به صورت هدفمند کتاب های مطالعات اجتماعی و فارسی (خوانداری و نگارش) مجموعاً 16 جلد بود. واحد مورد تحلیل نیز صفحه های کتاب های درسی (متن، تصویر، فعالیت یا پرسش ها) بود. پایایی با توجه به ضریب توافقی به دست آمد که برابر با90/0 بود. با توجه به یافته های پژوهش، در کتب مطالعات اجتماعی و فارسی 2103 مورد به مؤلفه های هویت یابی پرداخته اند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد به مؤلفه خودآگاهی و اقتدار با ضریب اهمیت 255/0، بیش از دو مؤلفه دیگر توجه شده است. کمترین میزان توجه و اهمیت، مربوط به مؤلفه ارزشمندی است. بیشترین فراوانی مؤلفه های هویت یابی در مطالعات اجتماعی ششم و کمترین فراوانی در کتاب های نگارش مشاهده شد.
زنی میان آسمان و زمین: مطالعه مردم نگارانه زندگی زنان معلقه و درک آنها از معلقگی در بافت فرهنگی یکی از محلات حاشیه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
53 - 82
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، درباره زنان معلقه، یعنی زنانی که همسرانشان آ نها را رها کرده اند، مطالعه شده است؛ این مطالعه با هدف شناخت بافت فرهنگی محله مطالعه شده ای که زنان معلقه در آن زندگی می کنند و درک این زنان از مفهوم معلقگی در این بافت فرهنگی انجام و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مشاهده غیر مشارکتی و به کمک نمونه گیری هدفمند ترکیبی (روش گلوله برفی و نمونه گیری از موارد حاد)، با 21 زن معلقه بافت فرهنگی یکی از محلات حاشیه شهر اصفهان، مصاحبه شد. روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون بود که در چهار سطح (کدهای سطح اول، دوم، سوم و برتر) اقدام به کدگذاری کردیم. دو مضمون برتر و اصلی تحقیق «بافتی سنتی و آسیب خیز» و «معلقه، زنی پریشان و سرگشته» بودند که درک زنان معلقه را از معلقگی خود در بافت فرهنگی مطالعه شده و شرایط و ویژگی های بافت فرهنگی را بیان می کردند که این زنان معلقه در آن زندگی می کنند. درنتیجه این زنان در بافت فرهنگی سنتی و آسیب خیز زندگی می کنند و درکشان از معلقگی، داشتن حس سرگشتگی، پریشانی، آشفتگی روحی، بلاتکلیفی، تردید، آوارگی، حقارت، سربار بودن، ناامیدی ، بیزاری از همسر، احساس اندوه، پشیمانی از گذشته و حسرت بود که در این مقاله به طور مفصل این مضامین بررسی می شود.
ادراک تجارب زیسته از کنش ها و اقدامات اصلاح مدارانه در مواجهه با زنان زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه اصلاح مداری با عنایت به گفتمان توجه به کرامت انسانی، بهسازی اجتماعی و رفتاری قانون شکنان، به دنبال بازگشت مجرمان به زندگی عادی است. پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی و با روش تحلیل محتوای کیفی، تجربیات و اقداماتی را ارائه می کند که با رویکرد اصلاح مدارانه و تغییر رفتار مجرمان در فرایند گذراندن محکومیت انجام می شود. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 11 نفر از کارمندان زندان زنان بوده اند که با حداکثر تنوع انتخاب شده اند. برای افزایش اعتبار یافته ها نیز، با 25 نفر از زنان زندانی و 4 متخصص دانشگاهی مصاحبه شد تا اتکاپذیری به یافته های کارمندان زندان، افزایش یابد. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی از تجارب زیسته کارمندان، محققان را به 3 گونه اصلی، 9 مقوله فرعی و 41 مفهوم رساند. نتایج این پژوهش نشان داد که تجارب کنش ها و اقدامات اصلاح مدارانه در زندان در سه گونه تعاملات، خدمات و توانمندسازی شناسایی شدنی و ارائه دادنی اند. در مقوله اول، تعاملات کارمندان و زندانی و تعاملات زندانیان با خانواده ارائه شد، در مقوله دوم، چهار زیر مقوله امور اجرایی زندانی محور، مشغول سازی زندانیان، بهزیستی اجتماعی و نیروی انسانی با روحیه اصلاح مداری شناسایی و در مقوله سوم توانمندسازی علاقه محور، جامعه محور و توانایی محور توضیح داده شد. یافته ها نشان می دهد در رویکرد اصلاح مدارانه، کلیه فرایندهای موجود در دوران محکومیت در جهت بازگشت مجرم به زندگی عادی طراحی و اداره می شود. تعاملات، خدمات و توانمندسازی نیز باید در جهت جداسازی زندانی از زندگی مجرمانه، صورت بندی شود.
زیبایی شناسی انتقادی جلوه های صنعت فرهنگ در متون ادبی (مطالعه موردی: اشعارِ سیمین بهبهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
41 - 52
حوزههای تخصصی:
از اصول زیبایی شناسی انتقادی مکتب فرانکفورت، توجه به آثار منفی صنعتِ فرهنگ است. از نظر فرانکفورتی ها، صنعت فرهنگ موجب حذف خلاقیت و فردگرایی از طریق همسان سازی افراد می شود. در این فرایند همسان سازی، فرد در دست نظام سرمایه داری چون شیء ای می گردد که توان کنشگری اجتماعی و سیاسی خود را از دست می دهد. در پژوهش حاضر اسنادی که با رویکرد توصیفی-تحلیلی بررسی شده است، سروده های سیمین بهبهانی از منظر زیبایی شناسی انتقادی است که ضمن نشان دادن جلوه های صنعت فرهنگ در اشعار این شاعر، نگرش وی به این پدیده، در دو ساحت محتوا و فرم بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیمین بهبهانی، در اشعارش ضمن روایت زندگی تیپهای اجتماعی مثل رقاصه، روسپی، کارمند و مرد ثروتمند، جلوه هایی از صنعت فرهنگ نظیر صنعت زیبایی و صنعت سرگرمی را به تصویر و نقد کشیده و شیءوارگی را نیز به عنوان پیامد صنعت فرهنگ، به صورت شیءوارگی جنسی و شیءوارگی اداری، بازنمایی کرده است. در ساحت فرم، بهبهانی ابتدا با پیروی از سنت ادبی، مقلد است؛ اما مشخصاً با آوردن مانیفستی در کتاب «خطی ز سرعت و از آتش» و کاربرد وزن های بی سابقه و کم سابقه در شعر فارسی، هنر خود را از بند تقلید رهانیده و به حیطه هنر خلّاق وارد شده است. از این نظر می توان گفت شعر او، شعری اصیل و همنوا با هنر والای مدنظر مکتب فرانکفورت است. در واقع وی از این طریق، با نفی وضع موجود و کیفرخواست علیه نظم مستقر، به نقد پیامدهای صنعت فرهنگ پرداخته است.
واکاوی پدیدهه والد آزاری در بین خانواده های میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
145 - 178
حوزههای تخصصی:
پدیده والد آزاری یک آسیب پنهان و نامرئی است که می تواند زیست جهان والدین را متأثر کند و باعث اختلالات جدی در بستر خانوادگی شده و آن را با چالش های زیادی روبه رو کند؛ از این رو، این پژوهش با هدف کشف تجربه و تفسیر والدآزاری در بین خانواده های شهرستان میبد در استان یزد انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و روش اجرای آن روش نظریه زمینه ای نظام مند است. نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس و حداکثر تنوع می باشد. با تعداد ۲۳ نفر از والدین در شهرستان میبد (استان یزد) مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. داده ها با استفاده از روش کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و درنهایت 11 مقوله اصلی کشف شد که عبارتنداز: ارتکاب انحراف، آسیب مالی، توهین و تحقیر، نادیده انگاری، تحمیل استرس و اضطراب، انزوای اجتماعی، استیصال، عادی انگاری، تأثیر فرزندپروری، محیط پرخاشگرانه، تسلیم و سازش. نتایج پژوهش حاضر مؤید این امر بود که والدین مجموعه آزارهای عاطفی، کلامی، مالی و... اعمال شده توسط فرزندان را در شرایط بی شأنی و بی احترامی نسبت به خود تجربه می کنند که سهم قابل توجهی در ایجاد استرس، تحقیر، استیصال، و تنش های روحی و روانی آنان دارد. درنهایت، ارائه آموزش مهارت های عاطفی، تعاملی، کلامی از سوی سازمان های متولی، ازجمله مراکز حمایت خانواده، مشاوره، رسانه های جمعی و...، در راستای بهبود فهم متقابل، تعدیل عملکردها و کاهش آزارها پیشنهاد می شود.
بررسی تأثیر عوامل جمعیت شناختی بر میزان رضایت از فاکتورهای ارزیابی پس از بهره برداری (مورد پژوهی: کارکنان ادارات دولتی شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظرسنجی از استفاده کنندگان درطول عمر ساختمان ها روشی است که با دریافت بازخورد استفاده کنندگان به بهبود تعاملات اجتماعی و ارتقاء کیفیت مهرازی کمک می کند. شیوه ارزیابی پس از بهره برداری(POE)، سال هاست در دنیا استفاده می شود، اما در ایران باوجود مزایای فراوان، کمتر به عنوان عاملی برای ایجاد تحولات اجتماعی درراستای توسعه جامعه موردتوجه قرار گرفته است. افراد یک سوم روز و نیمی از ساعات بیداری خودرا در فضاهای کاری سپری می کنند و تحت تأثیر فضاها قرار می گیرند به همین منظور دریافت بازخورد آن ها از اهمیت بالایی برخوردار است. به طورخاص، تاکنون در ایران مطالعه ای بر تأثیر عوامل جمعیت شناختی بر فاکتورهای ارزیابی پس از بهره برداری به این گستردگی صورت نگرفته است. برمبنای پرسش-چگونه عواملی به مانند جنسیت، سن، تحصیلات، رده شغلی، سابقه کار، ساعات حضور، نوع فضای کار و نوع جداکننده ها بر تعاملات اجتماعی و رضایت از فاکتورهای ارزیابی پس از بهره برداری تأثیر می گذارند؟-این تحقیق شکل گرفت. فاکتورهای ارزیابی به مثابه نور، صدا، دما و تهویه، چیدمان، بیوفیلیا، مکان و امکانات، دید و منظر و عوامل رفتاری هستند. پژوهش باتمرکزبر ادارات دولتی شهر بندرعباس تبیین شده و از نوع توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق کمی است. داده ها ازطریق پرسش نامه برپایه طیف لیکرت جمع آوری شدند. نتایج حاکی ازآن است که متغیرهای جمعیت شناختی، نوع فضای کار و جداکننده ها بر فاکتورهای ارزیابی تأثیرگذار هستند. طوری که افزایش رضایت از یکی، بر رضایت از دیگر فاکتورها موثر است.
روایتگری قتل های سریالی در فیلم های سینمایی ایرانی (مطالعه موردی فیلم های سینمایی عنکبوت و طلاخون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر روایتگری قتل های سریالی در فیلم های سینمایی ایرانی است. هدف پژوهش شناخت نحوه روایتگری قتل های سریالی و بازنمایی سینمایی کنشگران ماجرای قتل های سریالی است. جامعه آماری پژوهش دو فیلم سینمایی عنکبوت و طلاخون است. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل روایت و با رویکرد الگوی رمزگان رولان بارت انجام گرفته است. یافته های پژوهش بر اساس پاسخ به سه پرسش طرح شده پژوهش کنشگری قاتلان چگونه است؟ انگیزه آنها چیست و چه شخصیت روانی دارند؟ و بسترهای اجتماعی جرم زا کدامند؟ تحلیل می شود. ازجمله نتایج پژوهش حاکی از این است که فیلم های سینمایی انگیزه ها فردی کسب منفعت مالی و ارضای حس انتقام جویی، و انگیزه های اجتماعی و ایدئولوژیک و همچنین اختلال های شخصیتی مانند پارانوئید، نمایشی و خودشیفتگی و پسیکوزگرایی را به قاتلان منتسب نموده اند. بسترهای اجتماعی که مجرمان را به سوی ارتکاب جرم سوق می دهد بر اساس نظریه های جامعه شناسی جرم در فیلم عنکبوت عبارت از برچسب زنی، هراس اخلاقی،ﯾﺎدﮔﯿﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و هم نشینی افتراقی و خنثی سازی و در فیلم طلاخون عبارت از فشار عمومی، حمایت اجتماعی، ﺗﻘﻮﯾﺖ اﻓﺘﺮاﻗﯽ، انحراف اولیه و ثانویه بازنمایی شده است. همچنین فیلم ها کلیشه های درباره قاتلان سریالی، تقویت یا تضعیف کرده اند و با کم اهمیت جلوه دادن قربانیان قتل ها و تمرکز بر روی وجوه عاطفی قاتلان سریالی به نوعی از آنها سلبریتی سازی می کنند.
شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفه های ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
204 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف: نیروی انسانی هر سازمانی عامل تعیین کننده ای در سازمان خود می باشد و ارتقاء هوش اجتماعی در نیروی انسانی سازمان های آموزشی می تواند سبب بهبود کیفیت خدمات آموزش و یادگیری شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفه های ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش: روش اجرای مطالعه حاضر آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه مدیریت آموزشی، مدیریت فرهنگی، مدیریت منابع انسانی و روانشناسی اجتماعی در سال 1400 و در بخش کمّی اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه پژوهش در بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 20 نفر تعیین که این افراد با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در بخش کمّی طبق فرمول کوکران 260 نفر تعیین که این افراد با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس رشته تحصیلی انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل محتوا در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند و در بخش کمّی با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند. یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که هوش اجتماعی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان دارای 55 شاخص، 9 مولفه و 3 بعد شامل ویژگی های فردی (با مولفه های ویژگی های شخصیتی و ارزیابی)، دانش و فناوری اجتماعی (با مولفه های کاربرد دانش، کاربست فناوری اطلاعات و تکنولوژی آموزشی) و مهارت های اجتماعی (با مولفه های روابط درون و برون سازمانی، روابط عمومی، توانمندی در رشته تخصصی و مهارت های مدیریتی) بود. یافته های بخش کمّی نشان داد که بار عاملی، روایی محتوایی، میانگین واریانس استخراج شده و پایایی ابعاد و مولفه ها تایید شد. افزون بر آن، مدل هوش اجتماعی بر هر سه بعد ویژگی های فردی، دانش و فناوری اجتماعی و مهارت های اجتماعی و هر یک از سه بعد مذکور بر مولفه های خود اثر مستقیم و معنی دار داشتند (P<0.05). نتیجه گیری: متخصصان و برنامه ریزان نظام آموزش عالی با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده می توانند از طریق ارتقاء هوش اجتماعی زمینه را برای بهبود آموزش و یادگیری دانشجویان فراهم آورند.
بی قدرتی و تله فقر و محرومیت اجتماع حاشیه نشین به مثابه چالشی برای حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد مردم نگاری انتقادی در پی فهم وضعیت اجتماع حاشیه نشین شهر خرم آباد است که از این طریق روایت های غالب افراد از تجربه زندگی در اجتماع حاشیه نشین را ارائه نماید و درنهایت با در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات بومی منطقه، تحلیلی واقع بینانه متناسب با بافت محلی ارائه دهد. در این راستا از نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شده است و داده ها با استفاده از ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساخت یافته گردآوری و با تکنیک تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شده اند. در این فرآیند تعداد 21 مصاحبه در هفت محله حاشیه نشین شهر خرم آباد انجام شده است. پس از کدگذاری مصاحبه ها، 109 کد اولیه و 11 مضمون سازمان دهی استخراج شده است تا درنهایت مضمون فراگیر تحقیق تحت عنوان «بی قدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیه نشین» شناسایی و انتخاب شود. استدلال مقاله این است که بی قدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیه نشین در شهر خرم آباد ناشی از سلسله مراتب نابرابر در نظام برنامه ریزی و اجرا و سازمان دهی ناصحیح اجتماعات است. ازاین رو برای بهبود وضعیت اجتماع حاشیه نشین، اتخاذ رویکرد حکمرانی شهری عدالت بنیان و اصلاح نحوه سازمان دهی جامعه شهری لازم و ضروری است.
اخبار جعلی در توئیتر فارسی: سنجش میزان اثرگذاری و نفوذ نیروهای سایبری در هسته و مرکزیت شبکه گفتگوی توئیتر در دوران کرونا و شناسایی جغرافیای سیاسی نیروها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، شناخت جغرافیای سیاسی نیروهای سایبری در توئیتر فارسی و سنجش وضعیت اثرگذاری این کاربران در شبکه گفتگوی دوران کرونا است. پرسش پژوهش این است: آیا اخبار جعلی منتشر شده توسط نیروهای سایبری در دوره کرونا اثرگذار بوده و در توئیتر فارسی برجسته شده است؟ در این راستا بیش از چهار میلیون توئیت استخراج و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. با شناسایی نیروهای سایبری در 11خوشه و تحلیل شبکه آنها، حضور و اثرگذاری برجسته نیروهای سایبری و جعلی در خوشه های: سلطنت طلبان، اصول گرایان، سازمان مجاهدین خلق (معروف به منافقین)، عرفان حلقه، خوشه طرفداران مدعی مهدی موعود، و خوشه ای مخالفان حکومت مشخص شد. یکی از یافته ها نشان می دهد یکی از خوشه های اصول گرایی که با 80 درصد حضور نیروهای سایبری، به طور کلی جعلی شناسایی شده و خوشه دیگر نیز با حضور بیش از 40 درصدی این نیروها، وضعیتی بحرانی دارد. حضور پرشمار نیروهای سایبری خوشه سلطنت طلبان در هسته و مرکزیت شبکه و اثرگذاری برجسته آنها یکی دیگر از از یافته ها است. در مجموع، مطابق یافته های این پژوهش و طبق شاخص های مرکزیت شبکه ای، نیروهای سایبری و جعلی تقریباً در عموم خوشه ها به عمق و هسته هر خوشه نفوذ کرده اند و ما با یک حوزه عمومی آلوده به نیروهای سایبری جعلی در توئیتر فارسی مواجه هستیم.
مطالعه تأثیر کیفیت خدمات بر مشارکت ورزشی دانشجویان دانشگاه های شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
177 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش کیفیت خدمات بر مشارکت ورزشی دانشجویان در اماکن ورزشی دانشگاه های شهر اراک است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر اراک (18000 نفر) بود که نمونه از بین آنها به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شد. ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها شامل سه پرسشنامه کیفیت خدمات لیو و چن (2012) با 22 گویه، رضایت مندی مشتریان کرونین (2000) با 4 سؤال و تمایل حضور دانکن و گری (2002) با 6 سؤال ( جهت سنجش تمایل به مشارکت ورزشی) بود. اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط نظرات متخصصان (12 نفر)، و روایی سازه با تحلیل عاملی تأییدی سنجیده شد. پایایی به وسیله آلفای کرونباخ تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها روش های آماری توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و نمودار) و استنباطی (آزمون کولموگروف اسمیرنوف، کشیدگی و چولگی، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل عامل تأییدی و معادلات ساختاری) در نرم افزارهای SPSS16 و LISREL8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد که کیفیت خدمات اثر مستقیم و معناداری روی رضایت مندی (ضریب مسیر 75/0) و مشارکت در ورزش (ضریب مسیر 15/0) دانشجویان در اماکن ورزشی دانشگاه ها داشت و اثر کیفیت خدمات روی رضایت مندی نسبت به مشارکت ورزشی بسیار قوی تر بود. همچنین نتایج نشان داد رضایت مندی نقش میانجی روی رابطه بین کیفیت خدمات و مشارکت ورزشی دانشجویان در اماکن ورزشی دانشگاه ها داشت (ضریب مسیر 75/0). بنابراین مدیران و مسئولان ورزش دانشجویی در دانشگاه ها باید با در نظر گرفتن نقش کیفیت خدمات در اماکن ورزشی تمام تلاش خود را برای بهبود ابعاد مختلف کیفیت خدمات انجام دهند تا رضایت دانشجویان را کسب نمایند و آنها را به حضور در اماکن ورزشی و مشارکت ورزشی در دانشگاه ها متمایل سازند.
عقلانیت ارتباطی در تعامل زوجین (مورد مطالعه: زوجین متعارض استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 110
حوزههای تخصصی:
عقلانیت ارتباطی به مثابه تخیل و سرمایه عاطفی در پایداری خانواده ها نقش سازنده و حیاتی دارد. هدف مقاله بررسی عقلانیت ارتباطی در بین زوجین استان گیلان است. به لحاظ روش تحقیق، از رویکرد کیفی، نمونه گیری نظری، روش داده بنیاد و مصاحبه نیمه-ساخت یافته استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 45 نفر بوده که با حداکثر تنوع تا حصول اشباع نظری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد مصاحبه شوندگان به دو نوع خانواده گفتگویی و تک صدایی در بین زوجین استان گیلان تقسیم می شوند. بنابراین در زوجینِ متعارض روابط تک صدایی یا به تعبیر مارتین بوبر «من- آن» حاکم است، اما در زوجینِ گفتگویی دارای رابطه «من-تو» هستند. از مهم ترین شرایط علّیِ عقلانیت ارتباطی در بین مصاحبه شوندگان می توان به تفکر پدرسالاری، عدم انعطاف پذیری، عدم درک همدلانه، خودبزرگ بینی، عدم بلوغ عاطفی و روابط فرازناشویی اشاره کرد. شرایط مداخله گر یا فرایندهای اجتماعی در معنای هابرماسی، تضعیف زیست جهان مدرن است؛ که موجب سردی روابط زناشویی، فرسایش سرمایه اجتماعی، فروپاشی خانوادگی و غلبه روابط استراتژیک گردیده است. همچنین برمبنای تجربه زیسته مصاحبه شوندگان، طبقات پایین جامعه که از سرمایه اجتماعی- اقتصادی کمتری برخوردارند دارای عقلانیت ارتباطی ضعیف تری هستند. براساس یافته ها هسته مرکزی مسأله عقلانیت ارتباطی در بین زوجین، وجود «عقلانیت ابزاری» و ضعف رابطه «من- تو» است.
روایت پژوهی یک پلیس زن مؤفق در نظام جمهوری اسلامی ایران پیرامون برنامه درسی اجرا شده مهارت های عمومی در دانشگاه امام حسن مجتبی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
125 - 156
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روایت پژوهی پلیس زنان، حلقه مفقوده ای است که به شدت در مطالعات پلیسی و فرماندهی انتظامی کشور ایران احساس می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر روایت پژوهی یک پلیس زن مؤفق در نظام جمهوری اسلامی ایران است.
روش: روش پژوهش از نوع پارادایم تفسیرگرایانه، رویکرد کیفی و روش روایت پژوهی بود. میدان پژوهش، استادان مجتمع آموزش عالی زنان پلیس (کوثر) دانشگاه پلیس و تربیت افسری امام حسن مجتبی (ع) بود که مشارکت کننده براساس نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته به شکل فردی استفاده شد و با رسیدن به اصل اشباع نظری داده ها به پایان رسید. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار اطلس تی آی استفاده شد. جهت بررسی شیوه اعتباربخشی به یافته ها که معادل روایی و پایایی در پژوهش های کمّی است، در پژوهش حاضر از سه معیار بازنگری ناظران و استفاده از نظرهای تکمیلی همکاران و مصاحبه ی مداوم و ارتباط مستمر با مشارکت کننده در طول زمان حاصل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که جلسات دروس مهارتی، از عقب دستبند زدن، سیر صعودی مهارت ها در دانشگاه، تأمین نظم و امنیت مردم، خشت اول، مهارت انتظامی، مهارت صف جمع کمک به افزایش نظم و انضباط گروهی، کار فرهنگی صیانتی در صف جمع، توسّل به ائمه در صف جمع، مهارت بازرسی بدنی، خودرو، اماکن و دستگیری و بازداشت و بدرقه متهم، نحوه بدرقه افراد مجنون و کودکان و سرعت، احتیاط و غافل گیری در دستگیری متهم از تجربه های خدمتی احصا شده پلیس زن مؤفق بود.
نتیجه گیری: با توجه به مأموریت های گسترده پلیسی، فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران باید به اهمیت مرجعیت علمی در دانشگاه ها، پژوهشگران باید در پژوهش های علوم تربیتی و علوم انتظامی به سمت روایت های مأموران پلیس حرکت کنیم.
آسیب شناسی انضباط ترافیکی موتور سیکلت سواران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
65 - 102
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به سنگینی روزافزون حجم ترافیک در کلان شهرها، رشد استفاده از موتورسیکلت و تخلفات ترافیکی آنان نیز افزایش یافته به طوری که موتورسیکلت سواران از جمله آسیب پذیرترین کاربران ترافیک به شمار می آیند. بنابراین هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی انضباط ترافیکی موتورسیکلت سواران می باشد.
روش: این تحقیق از نظر هدف،کاربردی از نظر روش آمیخته از نوع اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی، اساتید دانشکده علوم و فنون پلیس راهور، متخصصان و خبرگان ستاد پلیس راهورفراجا و فرماندهان و سرکلانتران پلیس راهور تهران بزرگ به روش هدفمندِ مبتنی بر معیار و در بخش کمی جامعه آماری کارشناسان رسمی دادگستری و کارشناسان ارشد تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ به روش طبقه ای ساده بود. جهت آنالیز داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل تم با استفاده از نرم افزار MAXQDA2021 و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی جهت اعتبارسنجی مدل حاصل از بخش کیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارpls3 Smart بهره برداری شد.
یافته ها: بیشترین آسیب انضباط ترافیکی موتورسیکلت سواران مربوط به زیرساخت های فنی بود. از طرف دیگر بارهای عاملی آسیب های ساختاری با مقدار948/0، آسیب های زمینه ای با مقدار946/0 و آسیب های رفتاری با مقدار785/0 بیشتر از 5/0 هستند که در سطح 95/0 معنی دار بودند.
نتایج: بر اساس یافته های فوق، برنامه ریزی بر پایه دیدگاهی منتج از رفع آسیب های ساختاری، رفتاری و زمینه ای همچنین شناسایی آسیب های انضباط ترافیکی و کنترل هوشمند موتورسواران،می تواند باعث افزایش انضباط ترافیکی موتورسواران و ارتقاء ایمنی تردد آنان به عنوان آسیب پذیرترین قشر کاربران ترافیک و کاهش هزینه ها در ابعاد مختلف اقتصادی-اجتماعی گردد.
بررسی جامعه شناختی دلالت های معنایی کاربران پویش مجازی اعتراض به حجاب اجباری در یوتیوب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
225 - 249
حوزههای تخصصی:
حجاب یک پدیده اجتماعی است که در بستری از تعاملات، کنش ها و واکنش های اجتماعی شکل می گیرد و از منظر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و همچنین، مؤلفه های هویتی، مذهبی، معنوی، منزلتی و رفتاری قابل بررسی است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی دلالت های معنایی کاربران پویش های مجازی اعتراض به حجاب اجباری انجام شده است. روش مورداستفاده تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری تمام یادداشت های کاربران یوتیوب ذیل فیلم های مبارزه با حجاب اجباری است که دراین باره بیش از پنج هزار یادداشت وجود داشت. نمونه گیری تا اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت، 500 یادداشت بررسی و تحلیل شد. از بین دلالت های مخالفین حجاب اجباری، مهم ترین معنایی که کاربران به اعتراض علیه حجاب اجباری می دادند، دلالت ضد نظام سیاسی و بعد از آن دلالت ضددینی بود؛ اما مهم ترین معنایی که موافقین حجاب اجباری برای آن صحه می گذاشتند، دلالت دینی بود. افزون براین، به استخراج راهبردها یی پرداخته شده است که دو طیف موافق و مخالف در تقابل با هم به کار برده بودند. مهم ترین راهبرد طیف موافق کشف حجاب، راهبرد پرخاشگری کلامی و مهم ترین راهبرد طیف مخالف کشف حجاب، راهبرد تأکید بر امر مقدس بود. افزون براین، گروه سوم موسوم به بی تفاوت ها بودند که مهم ترین راهبرد خود را تأکید بر دیگر مسائل پراهمیت تر گذاشته بودند.