مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
دلالت معنایی
حوزه های تخصصی:
قصه ها، حکایت ها ، لالایی ها و ضرب المثل های یک منطقه بخشی از ادبیات شفاهی آن منطقه را تشکیل می دهند و، از آنجا که برخاسته از دل مردم هستند، خالص ترین و عمیق ترین احساسات ، ظریف ترین افکار و اندیشه ها و مهم تر از همه، واقعیات یک جامعه را منعکس می سازند.از این رو، این بخش از ادبیات یکی از منابع غنی و مطمئن در مطالعه فرهنگ یک جامعه است و نمودار واقعی استعداد، قریحه و فرهنگ آن به شمار می رود. ضرب المثل ها، در عین ساختار ساده و مختصرشان، در معنا بسیار عمیق و غالباً معادل یک داستان یا رویداد کامل هستند. ویژگی دیگر ضرب المثل ها، کاربرد کلمات معمول و مأنوس، همچون اسامی حیوانات، گیاهان و میوه ها، اعضای بدن و رنگ ها در مفاهیم ارجاعی و نیز غیرارجاعی و استعاری است که اغلب با هدف برجسته ساختن یک مختصه معنایی مثبت یا منفی در آنها و جلب نظر مخاطب به اهمیت موضوع است. هدف این مطالعه، بررسی کاربرد و نقش نام حیوانات در ضرب المثل های گویش لاری به لحاظ «دلالت معنایی»، «موضوع» و نیز نوع «کارکرد» است. بدین منظور، پس از گردآوری مجموعه ای شامل «چهار صد و سی و پنج» (435) ضرب المثل گویش لاری ، تعداد «صد و ده» (110) مثَل، حاوی نام انواع حیوانات، استخراج گردید و سپس در چهارچوب حوزه سه گانه فوق بررسی شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که موضوعِ غالب در کاربرد نام حیوانات در مثَل ها، انعکاس مسائل اخلاقی و آموزشی است. بیشترین کارکرد متوجه نهاد تعلیم و تربیت بوده، به لحاظ دلالت معنایی ، کاربرد حیوانات، بر خلاف جهان واقعیت، از نوع دلالت نیمه ارجاعی است. به علاوه، مقایسه نتایج این بررسی با بررسی مشابه بر روی گویش کرمانی موارد اشتراک قابل توجهی را نشان داد.
بررسی تطبیقی دلالت معنایی نمادها در ادبیات کلاسیک و اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از بیان غیرمستقیم و نمادپردازی در ادبیات فارسی پیشینه ای دیرینه دارد. شاعران کلاسیک برای بیان مفاهیم عرفانی و صوفیانه از نماد استفادة فراوانی کرده اند. در دوران معاصر از آنجا که دید شاعران آفاقی تر از شعرای سنتی است و اندیشه های سیاسی و اجتماعی در ذهن آنان بر اندیشه های فردی ودید انفسی غلبه دارد، کاربرد نمادها نیز دگرگون می شود و نماد در شعر معاصر برای بیان اندیشه های سیاسی و اجتماعی به کار می رود. نمادپردازی سیاسی اجتماعی پدیده ای جدید است که آغازگر آن نیماست، اما این فن در دوره های بعد توسط پیروان مکتب نیما، به ویژه احمد شاملو، تداوم می یابد. شاملو به صراحت در کلام علاقه ای نشان نمی داد؛ از این رو، به منظور گسترش عمق و عرصة معنا در اشعارش از نماد بهرة فراوانی برده است و نمادپردازی از ویژگی های اساسی شعر اوست. شاملو در نظام نمادپردازی متفکرانه و آگاهانة خویش تلاش کرده است تا نمادهای تکراری ادبیات کلاسیک را متحول کند و در معناهای نو به کار گیرد.
پژوهش تطبیقی حاضر می کوشد تفاوت دلالت معنایی نمادهای شعر کلاسیک و نمادهای به کاررفته در اشعار احمد شاملو را واکاوی کند و شیوه های ظهور آن ها را باز نماید.
جمله های منفی اسمیه و دلالت های معنایی آن ها در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزه های تخصصی:
در کنار درک روابط نحوی میان اجزای کلام، تلاش برای فهم معنا نیز می تواند کارکردهای معناشناسی ساختارهای نحوی را به خوبی نشان بدهد. در قرآن کریم آیات متعددی با ساختارهای تعبیری و نحوی مشابه و نزدیک به هم دیده می شود، که ممکن است مخاطب را به این تلقی برساند که تفاوت چندانی در دلالت های معنایی این دسته از آیات نیست. کاربرد حالت های گوناگون نفی در جمله های اسمیه همراه با «لیس»، «حروف شبیه به لیس» و «لا نفی جنس» از جمله این ساختارها و تعبیرات است که با وجود شباهت ظاهری دلالت های معنایی متفاوتی دارند. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی و تطبیقی در بافت و سیاق آیاتی که این ادات در آن ها به کار رفته است، نشان می دهد که اختلاف این ساختارهای نحوی، صِرفِ تغییر و تفنن در تعبیر نبوده؛ بلکه هر یک از آن ها برای بیان معنای هدفمندی هستند.
مقایسه نقش معنایی حیوانات در کتب آسمانی قرآن کریم و انجیل متّی و یوحنا با تأکید بر «دلالت» و «موضوعیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های کتب مقدس، روانی و سادگی متن است که با وجود معانی عمیق و دقیق به کاررفته در آنها، امکان درک این متون را برای مخاطبِ عامه فراهم ساخته است. واژگان معمول و مأنوس با زندگی بشر، همچون اسامی مربوط به طبیعت، گیاهان و حیوانات در این متون، در عین سادگی، در جهت آموزه های اخلاقی و دینی به کار رفته اند. با توجه به کاربرد نام واژه های حوزه حیوانات در دو کتاب مقدس قرآن کریم و اناجیل مسیحیّت با فراوانی قابل توجه، پژوهش حاضر درصدد است تا نام واژه های این حوزه معنایی را به لحاظ فراوانی و نوع، دلالت معنایی و نیز موضوعیت در سه کتاب، بررسی و مقایسه کند. نتایج حاصل از بررسی این دسته از نام واژه ها بیانگر شباهت ها و تفاوت هایی در زمینه های مورد بررسی بود؛ از جمله شباهت ها می توان به فراوانی دلالت های دارای مشخصّه های «ارجاعی»، «عام»، «ثابت» و «صریح» و نیز کاربرد موضوعی حیوانات در آیات حاوی موضوعات «راهنماشناسی»، «راه شناسی» و «انسان شناسی» در هر سه متن اشاره نمود. از تفاوت ها نیز می توان گستره و تنوع موضوعی بیشتر در قرآن کریم نسبت به دو پیکرة متّی و یوحنا را نام برد.
بررسی معنا در سوره یوسف و نمود آن در نگاره های ایرانی با رویکرد دلالت های صریح و ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوره یوسف(ع) یکی از عالی ترین نمودهای تصویرپردازی در میان داستان های قرآنی است. این سوره دارای چنان جوهری است که باعث شده مفسران و هنرمندان آن را در قاب واژگان و قاب تصاویر به نمایش درآورند و دریچه ای، نو پیش روی مخاطب بگشایند. هدف اصلی این پژوهش، یافتن ساختار تشکیل دهنده دو متن نوشتاری و تصویری این قصه است، که هم دیگر را در ترکیب بندی منسجم، تقویت کرده اند. اما در این جستار با این پرسش ها روبه رو می شویم: 1) چگونه مولفه های تصویری سوره حضرت یوسف(ع) در تفاسیر و نگاره ها بازنمایی شده اند؟ 2) چگونه دلالت های صریح و ضمنی از سوره یوسف(ع) در تفاسیر و نگاره های ایرانی به کار برده شده اند؟ برای این منظور، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی در ابتدا، تصاویری را -که منطبق بر آیات بودند- از بین نگاره های موجود در موزه ها انتخاب شد و در گام دوم، مولفه های تصویری سوره یوسف(ع) را در تفاسیر با نگاره ها تطبیق داده شد و بر اساس دلالت های صریح و ضمنی مورد تحلیل قرار گرفت. نگارگر با توجه به رمزگان تجسمی، سعی دارد تا در گام نخست، مخاطب را با داستان آشنا کند؛ و در لایه های پنهان، معناهای عمیق تری از آیات را تصویر نماید. بررسی ها نشانگر این مطلب هستند که نگارگر با انتقال این مولفه ها از متن نوشتاری به متن تصویری و با استفاده از رمزگان تجسمی سعی در انتقال معانی و مفاهیم موجود در آیات و تفاسیر را دارد.
واکاوی وجوه معنایی دو حرف « لا » و « لَنْ » در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
معانی حروف در قرآن، از محورهای اختلافی علمای نحو وتفسیر است واین دو فرقه آراء واحدی از اصالت ودلالت آنها ندارند. «لن» و«لا» ازحروف پربسامد درقرآن کریم اند. «لن» (106) مرتبه و«لا» (1809) بار درقرآن تکرار شده وهردو إفاده نفی می کنند، لکن در نفی به هریک انگیزه ای هست وفهم دقیق آیات مستلزم درک تفاوتهای معنایی این دوحرف است، از این رو به هنگام ترجمه و تفسیر آیات، توجه به دلالت های معنایی این دوحرف ضروری است. این پژوهش با تکیه برروش توصیفی تحلیلی وبا استناد به دیدگاه های نحوی وتفسیری به مقایسه معنایی ودلالت های این دوحرف پرداخته ورمزنفی به آنها در آیات را تبیین نموده است.ازجمله نتایج این پژوهش این است که عموما دیدگاههای مشترکی بین مفسران ونحویان نسبت به معنای «لن» و«لا» وجود ندارد. «لن» درآیات بنا به سیاق برای تأبید و آینده کوتاه وتاکید نفی و «لا» برای نفی در زمان حال وآینده و امور موقت و نفی بعضی از امور محقق و نفی عام به کار رفته است وهمین مفاهیم متعدد، باعث برداشت های مختلف واستنباط های ناهمگون ازآیات گشته است.
بررسی تأثیر خوانش های نحوی بر معانی آیات قرآن کریم (مطالعه موردی: سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از گذشته تاکنون نحویان در پرداختن به وجوه اعرابی، دلالت های معنایی آن ها را مورد توجه قرار داده اند. در قرآن کریم که خود مهم ترین عامل تکوین و تکامل علم نحو بوده است، میان نقش های نحوی و دلالت های معنایی، پیوندی بسیار عمیق برقرار است، به گونه ای که در برخی آیات، نوعِ نقش مراد از یک واژه، بر دلالت معنایی آن تأثیر به سزایی می گذارد. منظور از وجوه اعرابی در زبان عربی این است که یک واژه با عنایت به جایگاهش در جمله، ممکن است چندین نقش متفاوت داشته باشد و هر نقش می تواند جمله را دست خوش تغییرات معنایی کند. این مقاله با تکیه بر شیوه توصیفی تحلیلی درصدد آن است که با به کارگیری علم نحو، به عنوان ابزاری قوی در جهت آشکار نمودن نقش های متفاوت کلمات و با تکیه بر شواهد و نمونه هایی از آیات سوره بقره، وجوه اعرابی مختلف و دلالت های معنایی آن ها را در قرآن کریم بررسی نماید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مهم ترین علل وجودِ وجوهِ اعرابی قرآن که سبب توسع و یا دگرگونی معنی آیات می گردد؛ عدم قطعیت اعراب واژه و جمله، مبهم بودن نوع ساختار صرفی کلمه، اشتراک چند نقش در یک علامت اعرابی و محل های وقف در قرآن است.
بررسی تفسیر آیاتی از قرآن کریم بر پایه پدیده جایگزینی نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
77-96
حوزه های تخصصی:
تعویض یا جایگزینی، یکی از سنت های رایج زبان عربی در آیات قرآن مجید پربسامد است و در مواردی از قبیل جایگزینی فعل امر با مصدر در « فَضَرْبَ الرِّقَابِ »، مصدر با اسم فاعل در « لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَهٌ » و مفعول مطلق با صفت در « وَعدَ اللهِ حَقًّا » نمود دارد. این نوع جایگزینی که به عدول و تعویض نحوی تعبیر می شود، در دلالت معنایی، مفاهیمی فراتر از معنای ظاهری الفاظ را می رساند؛ ازاین رو در تفسیر آیات قرآن توجه ویژه مفسران را برانگیخته و عمده ترین کاربست تفسیری آن، در شرح اعجاز بیانی قرآن کریم متبلور است . این جستار، به استناد منابع تفسیری و با روش توصیفی استنتاجی، به شناسایی نمونه هایی از این تعویض ها در آیات برآمده است. ازجمله نتایج این پژوهش آن است که در قرآن کریم انواع جایگزینی ها به کار رفته است و مفسران؛ به ویژه فخرالدین رازی در مفاتیح الغیب به دلالت معنایی این جایگزینی ها پرداخته و نشان داده اند که این تعویض ها گاهی در ایجاد فواصل هماهنگ و خلق موسیقای متناسب با مفهوم آیات کارآمدند و اغلب دارای سایه معناهایی از قبیل مبالغه، تشویق، تعظیم و تعلیل به وصف جایگزین می باشند.
نام شناسی حیوانات در قرآن کریم: کاربرد واژه های شتر و خوک در آیات مکرمه
منبع:
پازند سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۶ و ۵۷
97 - 109
حوزه های تخصصی:
از دید انسان موحد، اجزای جهان هستی جلوه هایی از قدرت، حکمت و جمال الهی اند، از این رو، حیوانات مختلف با گستردگی و تنوع اعجاب آور، همگی نشانه ها و آیات آفرینش الهی محسوب می شوند. بنابراین، از جمله ویژگی های قرآن کریم کاربرد کلمات معمول و مأنوس همچون اسامی جانوران و حیوانات است. کاربرد نام ۴۰ حیوان در بیش از ۱۹۰ آیه و نامگذاری برخی سوره ها بدین نام ها، بیانگر اهمیت کاربرد این دسته از نام ها در قرآن است. اما در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، از میان این حیوانات شتر و خوک بررسی می شود. هدف از این بررسی، عوامل کاربرد شتر و خوک در آیات حاوی نام آن دو به لحاظ دلالت معنایی و موضوعیت است. بدین منظور پس از استخراج کلیه آیاتی که نام آن حیوانات در آنها اشاره شده بود، دلالت معنایی و موضوعیت این آیات بررسی می شود. همان طوری که نتایج تحلیل داده، نشان می دهد، شتر به همان اندازه که در قرآن و اعراب از جایگاه ویژه ای برخوردار بود و به دفعات با نام های مختلف از این حیوان در قرآن کریم اشاره شده است، در مقابل از خوک به پلیدی و نجاست با یک نام «الخنزیر» یاد شده است.
تحلیل دلالت معنایی اوصاف نفس بر اوصاف ربّ بر مبنای حدیث معرفت نفس با تکیه بر آثار علّامه حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
167 - 192
حوزه های تخصصی:
رابطه خود شناسی و خداشناسی یکی از مسائل بسیار مهم در حوزه انسان شناسی و خداشناسی است و این مسأله به اندازه ای مهم است که در جوامع روایی ما احادیث بسیار زیادی به این مسأله پرداخته است. از جمله این روایات می توان به حدیث شریف «کسی که خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است» اشاره کرد. با توجه به اهمیت شناخت نفس و دلالت آن بر شناخت ربّ، مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی با هدف تبیین چگونگی دلالت معنایی اوصاف نفس بر اوصاف ربّ، ابتدا به تحلیل حدیث معرفت نفس پرداخته و سپس نحوه دلالت معنایی اوصاف نفس بر اوصاف ربّ را در دو دسته صفات ثبوتی و سلبی مورد بررسی داده و به این نتیجه رسیده است که به میزانی که انسان خود را بشناسد، به همان میزان، شناخت او نسبت به ربّ خود نیز ارتقا یافته و دقیق تر می شود. به عنوان مثال از شناخت اوصاف ثبوتی ای مانند علم، قدرت، حیات و ... و اوصاف سلبی ای مانند عدم ترکب، عدم رؤیت حسی، عدم حلول و اتحاد، عدم نوم و غفلت و ... در نفس، می توان به شناخت چنین اوصافی در ربّ نائل آمد.
بررسی دلالت های معنایی قصیده «البکاء بین یدی زرقاء الیمامه» أمَل دُنقُل بر پایه نقد سبک شناسانه
حوزه های تخصصی:
سروده «البکاء بین یدی زرقاء التمامه» از جمله سروده های انتقادی و تأثیرگذار أمل دنقل (1940- 1983م)، شاعر نامدار معاصر مصری است که با زبانی ساده و در عین حال مبهم، به بازنمایی اوضاع سیاسی و اجتماعی کشورهای عربی و آسیب شناسی علل شکست جنگ ژوئن در 1967م اختصاص یافته است. شاعر همچنین در این قصیده از مواضع سازشکارانه سیاستمداران جهان عرب که شکست و ناکامی را بر ملت های خود تحمیل کردند، به سختی انتقاد می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی سبکی این قصیده بپردازد و می کوشد از رهگذر کاوش در سه سطح زبانی، ادبی و فکری اثر، به ارزیابی و نقد سبک شناسانه آن اقدام نماید و دلالت های معنایی آن را استخراج کند. از جمله جلوه های سبکی این متن شکستن قالب های سنتی شعر، باستان گرایی و به کارگیری میراث گذشتگان و حاکمیت روابط بینامتنی و کاربرد انواع تناص چون تناص دینی و یا تاریخی است. همچنین شاعر برای بیان اندیشه مورد نظر خود در سطح زبانی و ادبی به شکل مناسبی از ابزارهای زبانی بهره گرفته است. هر چند وی به ظاهر در سطح فکری قصیده تصویر آشکاری از خواسته ها و آرزوهایش ارائه نمی دهد، اما در واقع مردم را به همدلی و خیزش جمعی فرا می خواند
تحلیل فرایند دگردیسی عبور معنا از روایت های تعلیمی به عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
39 - 62
حوزه های تخصصی:
تعمق در آثار و مضامین منظوم در ژانر عرفانی نشان می دهد که شاعران به قصد ایجاد و انتقال پیام جدید با تمسک به تشابهات بینامتنی، ساختار پیرنگ روایات پیشین را تغییر داده اند. بررسی طیف گسترده ای از حکایت های پایه در این ژانر نشان دهنده این واقعیت است که شاعران با ایجاد تغییر در پیرنگ روایات به دنبال ایجاد دلالت های معنایی-اخلاقی، تم ها و فضای عرفانی بوده اند. بنابراین هدف پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده، بررسی موقعیت روایی، پیرنگ و بینامتنیت در چند حکایت منظوم پایه در ژانر عرفانی و خلق ساختار، بن مایه ها و معانی تعلیمی جدید در حکایت های پیرو در این ژانر است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که خالقان روایات پیرو (جدید) در ژانر عرفانی به انگیزه تغییر معنا، تغییراتی در پیرنگ روایت پیرو ایجاد کرده اند و این تغییر به سه روشِ «بسط یا تقلیل پیرنگ»، «افزودن یا کاستن اپیزود به روایت» و«افزودن معنای عرفانی به عمل کنشگران با شگرد پایان باز» بروز کرده است.
بررسی دلالت های معنایی واژگان مرتبط با «زمان» در قرآن کریم (بر مبنای نظریه معناشناسی رابطه ای)
حوزه های تخصصی:
مطالعه معناشناسانه واژه های قرآن کریم منجر به بررسی منسجم، نظام مند و هم چنین استخراج مفاهیم دقیق به همراه شمارش کاربرد مختلف واژگان منتخب از قرآن کریم می گردد. در رویکرد ساخت گرا، واژگانِ زبان، انباشته ای از واژه ها نیستند، بلکه شبکه ای از الفاظ اند که برحسب تنوعی از پیوندهای معنایی، در رابطه متقابل با یکدیگرند. اهمیت مقوله «زمان» به حدی است که می توان آن را ابزار درک هستی دانست. ازاین رو نوشتار حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی روابط مفهومی واژگانِ مرتبط با «زمان» در قرآن کریم مبتنی بر رویکرد ساخت گرا و معناشناسی رابطه ای پرداخته است. برای کشف و استخراج این روابط میان واژگان، از معنای معجمی و تفاسیر مربوط به واژگان، استفاده شده است. دسته بندی واژگان مرتبط با «زمان» موجود در قرآن در سه محور «سنجشگرهای مبهم زمان»، «سنجشگرهای کلی و دقیق زمان» و «سنجشگرهای جزئی و دقیق زمان» از جمله یافته های پژوهش است؛ هم چنین می توان به ترسیم شبکه معنایی و روابط مفهومی میان این واژگان همچون شمول معنایی، هم معنایی، تضاد معنایی و جزءواژگی در هر محور به صورت جداگانه، اشاره نمود. از دیگر دستاوردهای پژوهش آن است که تنها رابطه ای که می توان میان «واژگان مبهم زمان» و «واژگان دقیق زمان» برقرار نمود، رابطه اشتمال میان دو واژه « مده » و « وقت » با سایر سنجشگرهای کلی و جزئی «زمان» است.
بررسی تطبیقی نظرگاه های هجویری و غزالی در باب «رؤیت»(بر اساس دو متنِ کشف المحجوب و سوانح العشاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالحسن علی بن عثمان هجویری (درگذشته حدود 470 ق) و احمد غزالی (درگذشته 520 ق) هر دو از یک دستگاه فکری برآمده و هر دو جزو خانواده اشاعره اند. اما خاستگاه معرفتی آن دو از یکدیگر متمایز شده است. از این رو، قلمرو دلالتِ معنا و کارکرد زبان در آثار ایشان- کشف المحجوب و سوانح العشاق- متفاوت است. «رؤیت» واژه ای کلامی و کلیدی در کشف المحجوب است که با ورود به گفتمان عرفانیِ غزالی در پوشش استعاری «جمال» در می آید و انتقال از واقعیت به استعاره و از تک معنایی به چند معنایی صورت می گیرد. هجویری آشکارا و عریان به بحث رؤیت می پردازد اما غزالی از کارکردهای استعاری رؤیت بهره می گیرد: جمال و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی انسان، دل، آفتاب، آینه و جز آن. در این مقاله، به دیدگاه های این دو عارف در بابِ «رؤیت» و سبکِ بازتاب آن در دو متنِ کشف المحجوب و سوانح العشاق پرداخته می شود
تنغیم و کارکردهای آوایی و دلالت های معنایی آن در فهم قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
فهم صحیح و انس با قرآن کریم، به عنوان انگیزه ای ریشه دار در کلام وحی و سیره بزرگان دین، نیازمند توانایی در ساحت های متعدد دانش با محوریّت علوم اسلامی و علوم ادبی است. در این میان برخی مفسّران گاه با بهره گیری از شیوه های خاص امّا اثرگذار به واکاوی معنایی معجزه خاتم پرداخته اند. تنغیم یا همان به کارگیری ریتم و آهنگ کلام در قرائت و معناسنجی آیات قرآنی یکی از این روش ها به شمار می رود. این درحالی است که به زعم برخی کاربست آوایی دلالی تنغیم در زبان عربی و به تبع آن زبان قرآن، امری نو و فاقد هرگونه پیشینه است. مسأله ا ی که پژوهش کتابخانه ای حاضر را بر آن داشت تا با توصیف و تحلیل برخی از آیات کلام الله به شناسایی گونه ها و کارکردهای آوایی و دلالت های معنایی تنغیم در تفسیر قرآن بپردازد. پژوهش حاضر دریافت که نظم و انسجام شفگت آوری میان الفاظ قرآن کریم و معانی جای گرفته در پس آن وجود دارد. نغمه های آیات قرآن افزون بر توانمندی خود در تأثیرگذاری و گوش نوازی اعجازانگیز، ارتباطی تمام با مفاهیم دربردارنده خود داشته و دقّت در به کارگیری آن ها زمینه ساز تداعی و درک بهتر مضامین و مقاصد آیات الهی می گردد. حسن نظر و توجّه دقیق به سازواری و استواری نظام آوایی و معنایی قرآن کریم که حاصل تمایز نهادن میان مقام های حاکم بر کلام و دقّت در انتخاب آهنگ متناسب با آن در نغمات سه گانه یکنواخت، رو به بالا و رو به پایین است، رویکردی کارآمد در فهم قرآن کریم و انس با کلام الله به حساب می آید