مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
توئیتر
حوزه های تخصصی:
توئیتر یکی از رسانه های شبکه اجتماعی است که امکان تعامل گسترده در عرصهٔ جهانی را برای ما فراهم می کند. این رسانه در یک دهه اخیر مورد توجه سیاستمداران و به ویژه دیپلمات ها قرار گرفته و محفلی برای انعکاس اولویت ها، ارزش ها و ایده های آنان شده است. استفاده از این زیرساخت نوع جدیدی از دیپلماسی را با عنوان «توئیپلماسی» به وجود آورده و بیش از 92 درصد از کشورهای عضو سازمان ملل در این رسانه، حساب کاربری دارند و هویت خود و کشورشان را نمایندگی می کنند. در ایران نیز سیاستمداران و دیپلمات ها از این قافله عقب نمانده اند و حضور فعالی دارند. این مقاله در تلاش است با استفاده از نظریه امنیت هستی شناختی به بررسی چگونگی بازنمایی هویت و هنجارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در توئیتر نماید. پرسش اصلی این است که سیاستمدار ایرانی خود را چگونه و با چه روایتی در شبکه اجتماعی توئیتر عرضه می کند؟ بر این اساس محورهای ذیل به عنوان روایت ایرانی از سیاست خارجی ایران جمع بندی می شوند: 1. ایران؛ امنیت ساز منطقه 2. ایران؛ دولت توسعه گرای اقتصادی 3. ایران؛ پایبند به تعهدات بین المللی و 4. ایران مستقل. مهم ترین ناامن کننده روایت ایرانی از سیاست خارجی نیز ایالات متحده آمریکا به نمایندگی توئیتر دونالد ترامپ و نیز رژیم صهیونیستی شناسایی شده که کنشگران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تلاش می کنند در مقابل آن هویت امن و معتبر خویش را بازسازی کرده و قوام بخشند.
تحلیل گفتمان انتقادی توئیت ها ی ترامپ بر اساس مدل ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش و تأثیرگذاری شبکه های اجتماعی از جمله توئیتر، انکارنشدنی است. توئیت ها می توانند کنش های اجتماعی را شکل دهند و جامعه را به سمت و سوی ویژه ای، رهبری کنند. بنابراین، تحلیل گفتمان انتقادیِ توئیت ها، نوع تعامل های میان کاربران توئیتر را بازنمایی می کند. در پژوهشِ حاضر، توئیت های ترامپ بر پایه روش تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک واکاوی شدند. به این منظور، از ابتدای ژانویه تا انتهای مارس 2018، حدود 400 توئیت از صفحه شخصی دونالد ترامپ- رئیس جمهور وقت آمریکا، با روش تصادفیِ هدف دار، گرد آوری شده و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس داده های پژوهش با بهره گیری از نشانه ها و عناصر زبان شناختی مدل ون دایک، تفسیر و تبیین شدند. یافته ها نشان می دهند که ترامپ، در سطح معنایی از عناصر زبان شناختی بسیاری مانند مقوله بندی، قطب بندی، تعمیم دادن، ایجاد فاصله، مفهوم تلویحی، مبالغه و خلاف واقع بهره می گیرد. او همچنین، در سطح سبک به واژه گزینی و حذف عمدی برخی واژه ها می پردازد. علاوه بر این، تراپ در سطح استدلال مقوله استدلال را با مغالطه کاری جبران می کند. یافته های پژوهش همچنین نمایانگر آن است که کاربران توئیتر، پیوسته در مواجهه با گفتمان های ایدئولوژیک قرار می گیرند. این گفتمان ها در جامعه، فرایند تأثیرگذاری خود را با سرعت پشت سر نهاده و پایه گذار نظریه های اجتماعی می شوند. همچنین این گفتمان ها، نقش تعیین کننده ای در چگونگی زندگی و دیدگاه افراد یک گروه و یا روابط میان گروهی دارند.
تحلیل مضامین توئیت های جریان های سیاسی ایران در حوادث دی ۱۳۹۶
منبع:
علوم خبری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
111 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله شناخت مضامین اصلی توئیت های چهره های وابسته به جریان های سیاسی ایران در حوادث دی ۱۳۹۶ است. علت انتخاب توئیتر به عنوان محمل پژوهش تبدیل شدن آن به رسانه ای جریان ساز در ایران و نیز گرایش شخصیت ها و تشکل های سیاسی به بهره گیری از آن به منظور انتقال دیدگاه های سیاسی خود در سال های اخیر از جمله در حوادث یاد شده است. پرسش اصلی مقاله این است که جریان های سیاسی در ایران چه نگرشی به این اعتراضات داشتند و چگونه آن را تبیین کرده اند؟ پژوهش از نوع کیفی است که با روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق نیز پیام های توئیت شده چهره های منتسب به جریان های سیاسی در قبال این حوادث است. یافته های پژوهش در قالب پنج مضمون « ماهیت و نوع رویداد، عوامل داخلی و خارجی، مطالبات، پیامدها و راهکارها» دسته بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد از نگاه چهره های وابسته با جریان های سیاسی ایران با وجود برخی اختلافات، اما حوادث دی ۱۳۹۶ از نوع اعتراض و با ماهیت غالب مردمی بوده است که مشکلات اقتصادی و انسداد سیاسی مهمترین علل داخلی آن را شکل داده است. همچنین احتمال گسترش ناآرامی ها در سطح کشور مهمترین پیامد برشمرده شده برای اعتراضات بوده است. لزوم توجه به مطالبات اقتصادی و نیز مطالبات سیاسی نیز بهترین راهکار برون رفت از نگاه توئیت کنندگان بوده است.
برساخت اجتماعی واقعیت در توئیتر فارسی؛ قالب بندی شبکه ای ارزش های سیاسی توسط همگان های شبکه ای در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
131 - 161
حوزه های تخصصی:
ایده اصلی این مقاله این است که کاربران توئیتر با انتشار توئیت های خود واقعیت را برساخته و به تجربه زیسته خود معنا می بخشند. بنابراین هدف ما در این مقاله، شناخت این مسئله در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 است. ما در این تحقیق ابتدا همگان های شبکه ای در توئیتر فارسی را شناسایی و تحلیل کرده و سپس برای درک چگونگی برساخت واقعیت در توئیتر فارسی، از مفهوم قالب بندی شبکه ای استفاده می کنیم. در واقع تمرکز ما بر چگونگی قالب بندی شبکه ای ارزشهای سیاسی در توئیتر فارسی خواهد بود. برای انجام این تحقیق روشهای تحلیل شبکه اجتماعی، تحلیل محتوای مردمنگارانه و تحلیل گفتمان انتقادی رسانه های اجتماعی را ترکیب کرده ایم. داده های تحقیق در دوران انتخابات از API توئیتر گردآوری شد و سپس با استفاده از روش تحلیل خوشه، همگان های شبکه ای توئیتر فارسیشناسایی شدند. با استفاده از شاخص PageRank، 50 کاربر موثر در هر همگان را شناسایی کرده و سپس تمام توئیت های آنها در کل شبکه را استخراج کردیم. نهایتا با نمونه گیری احتمالی از این توئیت ها، نمونه تحقیق را شکل داده (حجم نمونه: 10416 توئیت) و همه توئیت های نمونه را تحلیل کردیم. نتایج تحقیق نشان داد که قالب های ارزشی مذمومیت مردمفریبی و مذمومیت فساد بیشترین بسامد را در توئیتر فارسی داشته اند. برای تحلیل دقیقتر چگونگی اجرای این کردار شبکه ای، نتایج مربوط به بسامد قالب های شبکه ای ارزشی در هر یک از همگان ها و همچنین بر اساس نوع کاربر نیز ارائه شده است.
چالش های نظری در گذار از رسانه های سنتی به رسانه های نوین؛ ترندسازی توئیتری در برابر برجسته سازی تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نظر به دگرگونی شگرف در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، ویژگی اساسی انقلاب رسانه ای درآمیختگی دو مفهوم دیجیتالی و تعاملی شدن خلاصه شده است. این دو در کنار هم سبب دگرگونی در قلمرو ارتباطات رسانه ای گشته و سبب می شود برخی نظریه های سنتی همچون برجسته سازی، مندرج در پارادایم مسلط بر وسایل ارتباط جمعی که یکسویی و مخاطب انبوه را مفروض داشت، در پارادایم تازه در سطح شبکه های اجتماعی مجازی با سازوکار هشتگ (#) و ترندسازی در تنگنای تبیین پدیده های ارتباطی قرار گیرد. مخاطبان دیروز، اکنون در گروه های کوچک ساخت بندی و در تعامل باهم می توانند درباره رویدادهای روز نظر داده و آن را نشر دهند. این مواضع نظری می تواند همسو یا مغایر با مواضع برجسته سازی شده در رسانه های جمعی باشد. این پژوهش به روش تحلیل مضمون خوانش های مسلط، مصالحه و متضاد کاربران توئیتر را استخراج کرده، نشان می دهد چگونه بخشی از کاربران با استفاده از سازوکار هشتگ و ترند توئیتری، برجسته سازی خبری تلویزیون را در جریان تحولات اجتماعی دی ماه 1396 کشور با خوانش های متفاوت و متضاد به چالش کشیدند. یافته ها نشان می دهد، برای تبیین پدیده های ارتباطی در سطح شبکه های اجتماعی مجازی به اصلاح و تحول در حوزه های نظری، به ویژه در نظریه برجسته سازی نیاز است. ادامه مطالعات درباره تحولات نظری توصیه شده است.
تاثیر شبکه اجتماعی توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به شبکه های اجتماعی در سراسر دنیا تحول شگرفی در نظام اجتماعی کشورهای جهان ایجاد کرده است. این شبکه ها برای کاربرانی که علاقه به اشتراک گذاری اندیشه ها و فعالیت های خود با دیگران را دارند، محیطی برای ارتباط گیری، ارتباط سازی، مشارکت و تشکیل کادر و گروه ایجاد کرده است. به اشتراک گذاری مباحث سیاسی نیز یکی از مهمترین فعالیت ها در شبکه های اجتماعی علی الخصوص توئیتر است. مشارکت سیاسی در واقع فعالیت شهروندان به منظور تأثیر گذاشتن بر فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازی سیاسی دولت ها است و ساز و کار پیچیده ای است که از طریق آن می توان به رشد سرمایه اجتماعی، کنترل قدرت، سازمان دهی پهنه وسیعی از مردم جامعه و مسئولیت پذیری حکومت امیدوار بود. از این رو امکانات و توانایی شبکه های اجتماعی و بستری که فراهم می کند می تواند در مشارکت سیاسی تاثیر گذار باشد. در مقاله حاضر به بررسی نقش شبکه توئیتر در مشارکت سیاسی کاربران شهر تهران با استفاده از سه متغیر میانجی اعتماد سیاسی، دانش سیاسی و کارآیی سیاسی پرداخته شده است. جامعه ی مورد بررسی کاربران توئیتر شهر تهران و دارای 10 هزار دنبال کننده هستند. تعداد 320 نفر به عنوان نمونه ازطریق فرمول کوکران انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایشی و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که میزان استفاده از توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران با میانجی گری اعتماد سیاسی و میزان استفاده از توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران با میانجی گری دانش سیاسی موثر است. همچنین میزان استفاده از توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران با میانجی گری کارآیی سیاسی موثر نیست.
کنشگری همگان های شبکه ای در توئیتر فارسی؛ نوع توئیت، لحن توئیت و جهتگیری نسبت به شخصیت ها در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توئیتر در حال حاضر به یکی از رسانه های اصلی برای کنشگری در جریان رویدادهای سیاسی تبدیل شده است. در این تحقیق، با تمرکز بر مفهوم همگان شبکه ای تلاش می کنیم تا چگونگی کنشگری این همگان ها در توئیتر فارسی را در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 مطالعه کنیم. برای انجام اینکار، نوع توئیت های تولید شده، لحن توئیت ها و همچنین قالب بندی شخصیت ها در توئیتر فارسی را تحلیل می کنیم. داده های تحقیق (دو میلیون و 596 هزار و 284 توئیت) در دوران انتخابات با روش گلوله برفی و استفاده از 94 کلیدواژه و هشتگ، از API توئیتر گردآوری شد و ما با انتخاب 10416 توئیت از 50 کاربر موثر در هر همگان شبکه ای، تلاش کردیم به پرسشهای تحقیق پاسخ دهیم. رویکرد تحلیلی تحقیق نیز ترکیبی از روش تحلیل محتوای مردمنگارانه و تحلیل گفتمان انتقادی رسانه های اجتماعی بود. نتایج تحقیق نشان داد تفسیر، نقل قول و خبر پربسامدترین انواع توئیت در توئیتر فارسی هستند. همچنین، لحن جدی و کنایی در همگان های شبکه ای بسامد بیشتری دارد. یافته ها همچنین نشان داد که منازعه اصلی در توئیتر فارسی بین توئیت های حمایتی اصلاح طلبان و انتقادی اصولگرایان در مورد روحانی شکل گرفته است.
میدان سیاست در توئیتر فارسی؛ تحلیل کنشگری سیاسی همگان های شبکه ای در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش مهم توئیتر در رویدادهای سیاسی- اجتماعی در سالهای اخیر باعث شده تا محققان تلاش کنند این نقش را تبیین کنند. در این مقاله، ایده میدان سیاست در توئیتر فارسی را مطرح می کنیم که بر اساس نظریه میدان پیر بوردیو بنا شده و با مفصل بندی نظریه روایت و مفاهیم همگان شبکه ای و قالب بندی شبکه ای تلاش می کند تا کنشگری سیاسی در توئیتر را شناسایی و تحلیل کند. رویکرد تحلیلی تحقیق نیز ترکیبی از روش تحلیل محتوای مردمنگارانه و تحلیل گفتمان انتقادی رسانه های اجتماعی بود. نمونه تحقیق نیز شامل 10416 توئیت از کاربران موثر در همگان های شبکه ای توئیتر فارسی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 می شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که نزاع در میدان سیاست توئیتر فارسی بیشتر معطوف به جدل های انتخاباتی و مناقشات مربوط به ایام انتخابات است. در واقع، میدان سیاست در توئیتر فارسی بیش از آنکه محلی برای نزاع بر سر تعریف ارزش های جدید برای پی ریختن یک میدان دیگرگون یا به چالش کشیدن ارزش های پذیرفته شده و بنیادین میدان باشد، محلی برای استفاده از ارزشهای موجود برای تفوق بر رقیب است.
ارزیابی و مقایسه رضایت عمومی مردم در استان های ایران، به کمک داده های مکانی مردم ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص های متعددی مبتنی بر استفاده از روش های رایج و معمول اخذ داده، ازجمله استفاده از پرسشنامه برای سنجش رضایت عمومی، مطرح شده است. وجود چالش ها و مشکلات متعدد، همچون پرهزینه و زمان بربودن این روش ها، به خصوص در مناطق دارای گستره وسیع جغرافیایی، مانند یک کشور، باعث شده است مقادیر شاخص های مرتبط در این زمینه به روز نباشند. رضایت عمومی مفهومی پویا و چندبُعدی است و در طی زمان، تغییر می کند؛ بنابراین، ضروری است در دوره های زمانی مناسب ارزیابی شود. ازآنجاکه در سال های اخیر رویکرد گسترده ای به سمت کاربرد داده ها ی مکانی مردم ساخت شکل گرفته است، در این تحقیق به کمک داده های شبکه اجتماعی مکان مبنا، با طرح دیدگاهی جدید، اطلاعات و معیارهایی که می توانند منعکس کننده رضایت عمومی باشند استخراج شده و در نهایت، با درنظرگرفتن عدم قطعیت در مفهوم رضایت عمومی و داده های ورودی، از یک سیستم استنتاج گر فازی برای ارزیابی و مقایسه رضایت عمومی در استان های ایران استفاده شده است. شاخص های استخراج شده در این تحقیق نسبت توئیت های دارای تمایل منفی به مثبت، نسبت توئیت های دارای احساس شادی و لذت و نسبت توئیت های شامل احساس ناراحتی و عصبانیت و ترس به کل توئیت ها را دربر می گیرند. نتایج حاصل از روش پیشنهادی منجر به دسته بندی استان های کشور از وضعیت مطلوب تا نامطلوب شد. نتایج این تحقیق وجود پتانسیل داده های مردم ساخت را، در ارزیابی رضایت عمومی، بیشتر در نقش داده مکمل و نه به منزله جایگزین داده های رسمی، نشان داد. روش پیشنهادی در این تحقیق گامی به سوی ارزیابی رضایت عمومی، با استفاده از داده های به اشتراک گذاشته شده مردم در شبکه های اجتماعی مکانی محسوب می شود.
تحلیل گفتمان متن توئیت های وزرای امورخارجه ایران و کشورهای گروه 5+1 درباره برجام؛ مبنای نظریه همسازی ارتباطات از تاریخ 1/4/99 تا 5/10/99
حوزه های تخصصی:
امروزه سیاستمداران و رهبران کشورها، در عرصه بین الملل، تلاش می کنند با ابزار دیپلماسی در فضای رسمی و غیررسمی(همچون توئیتر) و با پایین ترین میزان تنش و درگیری، مقاصد و منافع مردم خود را تأمین کنند. برای برقراری ارتباط بهتر و اثرگذارتر، دانستن استراتژی های ارتباطی، کشف معنای پنهان کلمات و قدرت پیش بینی مخاطب ضروری است. در این پژوهش سعی شده اظهارنظر وزرای امورخارجه ی ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 در شبکه اجتماعی توئیتر، با استفاده از نظریه همسازی ارتباطات، و با روش عملیاتی تحلیل گفتمان (پدام ) تحلیل گردد. در نگاه به برجام چند زاویه دید وجود دارد: برجام به عنوان یک توافق، ایران و آمریکا به عنوان کشورهایی مجزا و روابط بین الملل. استراتژی همه کشورها به جز آمریکا نسبت به برجام حفظ و نگهداری است. سیاست کلی ایران، مبتنی بر همگرایی بوده است، استراتژی چین و روسیه مبتنی بر حفظ و نگهداشت و استراتژی فرانسه و انگلیس و آلمان مبتنی بر همگرایی با آمریکا و واگرایی نسبت به ایران است.
شبکه های اجتماعی مجازی و قبح زدایی از محتوای مبتذل (مطالعه موردی: توئیتر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
35 - 70
حوزه های تخصصی:
توسعه شبکه های اجتماعی مجازی در سالیان اخیر و ایجاد سهولت بیشتر برای دسترسی به این شبکه ها از طریق موبایل های هوشمند، بر فرهنگ مردم و به خصوص نسل جوانی که روزانه از این شبکه ها استفاده می کنند تأثیرات فراوانی گذاشته است. در میان این شبکه ها، توئیتر به علت فیلتر بودن در ایران و فعالیت بسیاری از کاربرانش با نام مستعار، شرایطی را فراهم می کند تا افراد در آن آزادانه تر سخن بگویند یا آن گونه که هیرشی می گوید، کنترل اجتماعی بر آن ها کمتر می شود. پایین تر بودن کنترل اجتماعی می تواند منجر به افزایش تولید محتوای مبتذل در توئیتر گردد. بنابراین فهم نقش توئیتر در بکارگیری محتوای مبتذل به عنوان امری ناهنجار و قبیح ضرورت دارد تا تأثیرات هنجاری استفاده آن بر کاربرانش سنجیده شود. در این پژوهش محتوای توئیتر، با استفاده از داده کاوی بر اساس کلیدواژه ها و با روش توصیفی- آماری از سال 88 تا 96 مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از داده کاوی بر روی 82 میلیون توئیت، نشان می دهد که اگرچه توئیت هایی با مضامین مبتذل در سال های اولیه استفاده از توئیتر، بیشتر مورد استفاده کاربران قرار گرفته است، اما پس از سال 92 میزان استفاده از این مضامین به نرخ نسبتا ثابتی رسیده و در مجموع نیز تنها حدود 3 تا 4درصد از کل توئیت ها را شامل شده است. در نتیجه برخلاف فرضیه اولیه، توئیتر باعث قبح زدایی از این نوع مضامین نشده است که علت این امر می تواند شکل گیری یک هنجار جدید در این اجتماع مجازی و افزایش کنترل اجتماعی غیر رسمی به دنبال حضور کاربران با نام و نشان خودشان می باشد.
رهیافتی برای انجام تحقیقات اجتماعی در توئیتر فارسی؛ مطالعه موردی انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، ارائه یک رهیافت جامع و دقیق برای انجام تحقیقات اجتماعی در توئیتر است. توئیتر در سال های اخیر به رسانه ای محبوب در بین کاربران تبدیل شده اما مسائل روش شناختی تحقیق در رسانه های اجتماعی در ایران به موازات گسترش استفاده از این رسانه ها توسعه نیافته است. این در حالی است که نبود یک رهیافت نظام مند می تواند به تشتت نظری و روشی و در نهایت عدم اعتبار یافته ها در تحقیقات روی توئیتر فارسی بیانجامد. ما در این تحقیق با ترکیب سه روش تحلیل شبکه اجتماعی، تحلیل محتوای مردم نگارانه و تحلیل گفتمان انتقادی رسانه های اجتماعی تلاش می کنیم این خلا را رفع کنیم. رهیافت ارائه شده شامل تمامی مراحل انجام یک تحقیق از انتخاب بازه زمانی گردآوری داده ها تا تحلیل های آماری و نهایی است. این رهیافت برخلاف رهیافت های موجود، کاربر و محتوا (توئیت) را بطور همزمان در نظر گرفته و تحلیل می کند. همچنین راهکارهایی برای کدگذاری کاربرها و شناسایی ویژگی های جمعیت شناختی آن ها و توئیت ها ارائه می کند که می تواند مبنایی برای انجام تحقیقات بعدی باشد.
بررسی شرایط تکوین حوزه عمومی در رسانه اجتماعی توئیتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم بهار ۱۴۰۱شماره ۲۹
276 - 239
حوزه های تخصصی:
رسانه به مثابه قالبی برای استقبال از تکنولوژی، با تبدیل جوامع به جامعه شبکه ای مجازی، مجدداً امید دیرینه حمل فاصله دولت-ملت را احیا کرده و بسیاری معتقدند شبکه های اجتماعی همچون توئیتر، تکوین حوزه عمومی در نقد قدرت سیاسی را محقق نموده اند. پژوهش حاضر در پارادایم علوم میان رشته ای و با روش علوم اجتماعی رایانشی، به بررسی شبکه روابط اجتماعی موجود در توئیتر کاربران ایرانی پرداخته و تحقق حوزه عمومی را مورد واکاوی قرار داده است. جمع بندی پژوهش حاضر آن که بستر توئیتر اگرچه بالقوه چنین امکانی را میسّر نموده، اما رصد کنشگری بازیگران فعال، حاکی از عدم نضج حوزه عمومی در جامعه ایرانی بوده و تنها می توان از هموفیلی سیاسی درون اجتماعات پراکنده سخن گفت. آنچه می تواند از مسیر تکنولوژی روزنه تغییری در این فضای انسانی به وجود آورد، کاربران پل در توئیتر و رابطان میان اتاق های اکو هستند که نقش ایشان در رویدادهای مرتبط با شهادت سردار سلیمانی به روشنی تبیین و الگوی متغیرهای کیفی آن احصا شده است.
همگان های شبکه ای و قالب بندی شبکه ای موضوعات در انتخابات: تحلیل قالب های موضوعی شکل گرفته در جریان انتخابات ریاست جمهوری 1396 در توئیتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۵۶
135 - 162
حوزه های تخصصی:
توئیتر در سال های اخیر به رسانه محبوب در بین کاربران خصوصاً در جریان رویدادهای سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است. با توجه به تأثیرگذاری کنشگری در توئیتر بر رویدادهای سیاسی در ایران، این پژوهش به دنبال شناسایی و تحلیل این مسئله است که همگان های شبکه ای در توئیتر فارسی چگونه انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 را به عنوان رویدادی سیاسی قالب بندی کرده اند تا از این رهگذر چگونگی برساخت واقعیت در بین آن ها مشخص شود. برای انجام پژوهش، از مفهوم همگان شبکه ای و قالب بندی شبکه ای استفاده شده است. داده های پژوهش (2,596,284 توئیت) در دوران انتخابات با روش گلوله برفی و با استفاده از 94 کلیدواژه و هشتگ از API توئیتر گردآوری شدند و با انتخاب 10,416 توئیت از 50 کاربر مؤثر در هر همگان شبکه ای، قالب های شبکه ای شکل گرفته در توئیتر فارسی شناسایی شدند. رویکرد تحلیلی پژوهش ترکیبی از روش تحلیل محتوای مردم نگارانه و تحلیل گفتمان انتقادی رسانه های اجتماعی بود. نتایج پژوهش نشان داد که تبلیغات انتخاباتی، ویژگی های اخلاق مداری نامزدهای انتخاباتی و حامیانشان، فساد، و مسائل مرتبط با کارآمدی یا شایستگی نامزدها قالب های مسلط در کل شبکه بوده اند. همچنین، سه همگان اصلی در توئیتر فارسی شکل گرفته بود (همگان های اصلاح طلبان، اصول گرایان و مهاجران). یافته های پژوهش نشان داد که کاربران عادی در هر سه همگان نقش مؤثری در تولید این قالب ها داشته اند.
تبیین تروریسم رسانه ای با تمرکز بر بهره گیری گروه داعش از شبکه های اجتماعی (توئیتر و فیس بوک) با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
133-162
حوزه های تخصصی:
تروریسم رسانه ای، گونه ای نوظهور از تروریسم است که از طریق گفتمان سازی، عملیات روانی و جذب نیرو، نسبت به نفوذ، جلب حمایت و مشارکت گروه های مختلف اقدام کرده و با فعالیت در شبکه های اجتماعی خاصّه توئیتر و فیس بوک به استفاده جنون آمیز از فضای مجازی، ایجاد هراس جمعی و رعب و وحشت اقدام می کنند. هدف پژوهش روی تبیین تروریسم رسانه ای گروه داعش در فضای شبکه های اجتماعی با رویکرد فراترکیب متمرکز است. 135 پژوهش در پایگاه های علمی Emerald، Wiley، Science Direct، SID، Sage، Google Scholar، Springer، Taylor & Francis Group، Magiran، Iran.doc و Noormags به عنوان نمونه اولیه در بازه زمانی سال های 2010 تا 2020 وارسی شدند. پس از غربال گری، 36 مطالعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و نتایج با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی با هم ترکیب شدند. نتایج فراترکیب به شناسایی 6 مقوله اصلی، 25 مفهوم و 129 شاخص منتهی شد که مداخلات خارجی و منطقه ای، تنش های قومی و حمایت های منطقه ای و فرامنطقه ای، تبلیغات و بسیج اجتماعی، گمنامی، تأمین منابع مالی، ترفندهای رسانه ای، فرهنگ سازی خشونت و مواجهه کشورهای جهان از عناصر محوری مدل بودند. مدیریت تحلیل محتوا، بازنگری در سیاست گذاری های حوزه شبکه های اجتماعی، واکاوی جوانب امنیتی ابعاد مختلف تروریسم در رسانه های اجتماعی و بازبینی سیاست دروازه بانی اطلاعات از توصیه های سیاستی مطالعه است.
تحلیل مضمون توئیت های ترامپ درباره برجام به منظور ارائه الگوی دیپلماسی توئیتری ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
توئیتر به عنوان یک رسانه و بستر جدید شبکه سازی وارد عرصه کشمکش و همکاری های سیاسی شده است. این رسانه در یک دهه اخیر مورد توجه سیاست مداران و به ویژه دیپلمات ها قرار گرفته و زمینه ای را برای انعکاس اولویت ها، ارزش ها و ایده های آنان ایجاد نموده است. استفاده از این زیرساخت نوع جدیدی از دیپلماسی را با عنوان «توئیپلماسی» به وجود آورده و بیش از 92 درصد از کشورهای عضو سازمان ملل در این رسانه، دارای حساب کاربری هستند. این پژوهش در تلاش است تا با استفاده از نظریه های مرتبط با توئیپلماسی به بررسی تحلیل مضمون توئیت های ترامپ درباره برجام به منظور ارائه الگوی دیپلماسی توئیتری ترامپ بپردازد. سوال اصلی این است که توئیت های ترامپ درباره برجام به منظور ارائه الگوی دیپلماسی توئیتری ترامپ دارای چه مضامینی است؟ در این راستا با روش کیفی و بکارگیری تحلیل شبکه مضامین از بین تمامی توئیت های ترامپ به روش فیش برداری لیست توئیت های رییس جمهور ایالات متحده آمریکا (دونالد ترامپ) بین سال های 2016-2019 مورد بررسی قرار گرفته است.. یافته ها نشان می دهد 6 مضمون اصلی در خصوص توئیت های ترامپ در باره برجام وجود دارد که عبارتند از: 1-تهدید و ارعاب، 2-تحقیر و توهین، 3-توسل به قانون، 4-خودستایی، 5-سرخوردگی و اذعان به شکست، 6-ایران هراسی، که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
شناسایی و تحلیل رفتار کاربران شبکه های اجتماعی متمرکز بر فناوری و ارائه فرایند کاربست داده ها در سیاست گذاری شواهد مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رفتار کاربران شبکه اجتماعی توییتر که به مسائل سیاستی حوزه فناوری حساس بوده اند و در رابطه با آن محتوا تولید کرده اند، تحلیل شده است. در این پژوهش شیوه کاربست داده های کاربران رسانه های اجتماعی در فرایند سیاستگذاری و تحلیل رفتار این کاربران، مورد نظر بوده است. از اینرو فرایند کاربست داده های رسانه های اجتماعی در سیاستگذاری علم و فناوری ارائه شده است. این فرایند چگونگی کاربست تحلیل داده ها در هر مرحله از فرایند سیاستگذاری را پیشنهاد داده است. الگوریتم های ارائه شده در این فرایند با داده های 6 ماهه کلیه کاربران فارسی زبان توئیتر که با موضوع سیاست های حوزه علم و فناوری توئیت منتشر کرده اند، آزمون شد و مدل دسته بندی پیشنهادی، توانست شواهد از غیر شواهد را با دقت خوبی تشخیص و جدا سازد. متن توئیت های نفوذدارترین کاربران توئیتر که در کلید واژه های استخراج شده توئیت ارسال بودند به همراه تعداد ارتباطاتی که توئیت آن ها ایجاد کرده بود، استخراج و تحلیل شد. معیار انتخاب این کاربران، تعداد ارتباطاتی بوده که ایجاد کرده بودند(بیش از 300 ارتباط) که نشان می دهد این کاربران بیش از همه موضوع فیلترینگ اطلاعات، اپلیکیشن ها و شبکه های اجتماعی را مد نظر داشته اند.
دیپلماسی دیجیتال: بررسی تطبیقی مواضع احزاب جمهوری خواه و دموکرات آمریکا درباره برجام در بستر توئیتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
81 - 108
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی مواضع احزاب جمهوری خواه و دموکرات آمریکا در قبال برجام در بستر توئیتر می پردازد. اهمیت این موضوع از یکسو به برجام، به عنوان توافقی بین المللی و از سوی دیگر به جایگاه دیپلماسی عمومی و نقش توئیتر بازمی گردد. هدف از نگارش این مقاله، فهم تفصیلی تأثیر رویکردهای حزبی بر موضع گیری در حوزه سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران با محوریت برجام است. برای دستیابی به این هدف، توئیت های 9 عضو برجسته از دو حزب جمهوری خواه و دموکرات که فعالیت توئیتری جدی دارند، از ابتدای ژانویه 2015 میلادی تا انتهای دسامبر 2019 میلادی پیرامون برجام با روش تحلیل مضمون مطالعه شدند. سپس مضامین استخراج شده از این توئیت ها در قالب سه نوع مضمون پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی شدند. آنچه به عنوان یافته پژوهش می توان به آن اشاره کرد، شباهت دو حزب مذکور در سیاست های کلان در خصوص ایران و تفاوت آن ها در موافقت یا مخالفت با برجام به عنوان تاکتیک حزب دموکرات است. بر همین اساس نیز نمی توان برجام را به عنوان توافقی بلندمدت به رسمیت شناخت و لازم است تصمیم گیران حوزه سیاست خارجی در ایران پیشبرد این حوزه را منوط به برجام نکرده و به سایر گزینه ها نیز بیندیشند. در نهایت به نظر می رسد که استفاده از توییتر نقش مهمی در تلاش اعضای هر دو حزب سیاسی اصلی ایالات متحده برای ارتباط با مخاطبان خود در خصوص برجام داشته است.
کشف ترجیحات اخلاقی در رسانه اجتماعی توئیتر (مطالعه کیفی انتخابات 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
203 - 240
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های اجتماعی نقش مهمی در فهم سیاست و فرهنگ جوامع دارند. بازنمایی خلقیات ایرانی در گفتمان رسانه ای و سبک های ارتباطی توئیتر از مهم ترین بسترها برای مطالعات فرهنگی است. یکی از راه های فهم نظم پنهان تغییرات جامعه، از طریق شناخت لایه های برسازنده کنش افراد است. جایی که الگوهای ذاتی و موقعیتی برای پذیرش قواعد اخلاقی، سبب تکوین رفتارهای اجتماعی می شود. ترجیحات اخلاقی، کیفتی در فرهنگ جوامع بوده و پیش از متغیرهای زمینه ای دیگر همچون ویژگی های روان شناختی یا گرایش های سیاسی بر درک و پیش بینی رفتار اثرگذار است. کشف الگوی منظم این ترجیحات، نزاع های اساسی روشی را به راه انداخته و بهترین حالت در وضعی پدیدارشناسانه و بدون دخالت محقق رخ می نماید. داده های شبکه های اجتماعی، چنین امکانی را بیش از پیش میسر ساخته اند. هدف مقاله حاضر کشف الگوی ترجیحات اخلاقی کنشگران در موقعیت تصمیم گیری سیاسی است که آن را بر بستر کلان داده های توئیتر در بازه زمانی انتخابات 1396 ریاست جمهوری ایران می جوید. روش اجرا تحلیل محتوای کیفی و ساختن مدلی پایین به بالا از ارزش های اخلاقی است. نتایج حاکی از شناسایی ترجیحات گروه، مسئولیت، شناخت، توجه، اعتماد، ارزش، قدرت و اینرسی به عنوان مهم ترین بنیادهای اخلاقی است که هر یک دو قطب مثبت و منفی دارند. زمینه های فرهنگی جامعه پذیری اخلاقی بین گروهی مبتنی بر پذیرش مسئولیت های متقابل می تواند پیرنگ بنیادهای اخلاقی ایرانیان و تبیین کننده الگوی نظم کنشگری ایشان در تصمیمات سیاسی باشد.
Network Analysis of Twitter Users in Iran; Studying Public Sphere Properties(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper aims to evaluate whether features of the public sphere are present in the activities of Iranian Twitter users. To achieve this objective, the paper provides a synthesis of computational social sciences, network analysis, and Habermas's approach to the public sphere. The data comes from all Iranian users, including those who are actively engaged in political issues on Twitter. This method of data collection focuses on the computational aspects of the users. Added information on how they conducted networking and facilitated public opinion, which resulted in increased user interaction, would complete the data-gathering process to align with the theoretical claims. It also indicates that Twitter was a platform on which Iranian users fulfilled the requirements of the public sphere. Some of the findings indicate that there were 48,076 users connected with 25,534,713 edges, and together, they formed three communities. While one of the communities focused solely on social issues, the other two engaged in a rival political challenge. It seems that this situation exemplified the main characteristic of the public sphere, namely, the freedom to express political views and the formation of diverse communities with competing ideas.