مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران

مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران

مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران دوره 13 پاییز 1403 شماره 3 (پیاپی 51) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

واکاوی کنشگری زنان در اعتراضات پاییز 1401 و پیامد های آن بر جامعه و نظام سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتراضات 1401 جنبش های اجتماعی جدید زنان سبک زندگی نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۳
اعتراضات 1401 یکی از رخدادهای سیاسی و اجتماعی ای بود که فضای جامعه را در مقیاسی وسیع متأثر کرد. هدف این تحقیق واکاوی ریشه های اجتماعی حضور زنان در اعتراضات پاییز 1401 و نشان دادن پیامدهای آن برای جامعه و حکومت است. اگرچه خیزش اعتراضی 1401 لایه های اعتراضی مختلفی داشت، تمرکز این مطالعه بر کنش ورزی زنان در لایه مدنی این اعتراضات است.به این منظور با مطالعه کیفی و روش نظریه زمینه ای و نمونه گیری نظری، با 28 زن کنشگر سیاسی و اجتماعی مصاحبه شد. داده های گردآوری شده براساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی کدگذاری و تحلیل شدند.مقوله ها و مضامین استخراج شده از دل مصاحبه ها نشان داد در اعتراضات 1401، گسست میان «ذهنیت زنان» و «عینیت حقوقی و اجتماعی» آنان اهمیت دارد. تغییرات ارزشی و نگرشی در زنان و پذیرش نیافتن آن از سوی حکومت به همراه چند دهه کنترل پوشش و سبک زندگی زنان و گره زدن آن با هویت سیاسی حکومت، تقابل آنان با نظام سیاسی را تشدید کرده است. این اعتراضات پیامدهای جنسیتی، اجتماعی و فرهنگی برای جامعه دارد و درعین حال پوشش زنان را مسئله ای جدی برای حکومت کرده است.این لایه اعتراضی، اعتراضی زنانه مبتنی بر بازپس گیری سبک زندگی و از نوع جنبش های اجتماعی جدید بود و به کسانی که تجربه «کنترل» و «تحقیر» در تجربه زیسته شان دارند، مربوط است. تکرارشدن شعار «زن، زندگی، آزادی» در این جنبش، مطالبه «آزادی اجتماعی و فرهنگی» و اعتراض به زندگی دستوری و حکومتی است که ماهیتی هدایت گرایانه دارد.
۲.

الگوهای فضایی اشکال مصرف جمعی و خودفراهم سازی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف جمعی مصرف خودفراهم سازی سبک زندگی داده های مکانی تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۸
مصرف، فعالیتی اجتماعی و کرداری روزمره است که با نمادها و علائم خاص خود، نمایانگر سبک زندگی، تمایلات، تفکرات و ایدئال ها است. امروزه مصرف فراتر از برآوردن نیازها است و به یکی از عناصر اصلی «هویت یابی» تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر، شناخت و تحلیل الگوهای فضایی مصرف (خودفراهم سازی، جمعی و مختلط) در شهر تهران است.روش مطالعه کمی و محدوده مورد مطالعه کلان شهر تهران است. داده ها از طرح گونه شناسی فرهنگی، اجتماعی و هویتی محله های شهر تهران و شناسایی الگوهای همسایگی و اجتماعات محلی در سال 1396 (با 12000 نمونه و 105 محله به تفکیک مناطق 22گانه) گردآوری شد. داده ها در قالب نقشه با استفاده از GIS و GeoDa تجزیه و تحلیل شدند.الگوی مصرف در حوزه سلامت، بهداشت و درمان مناطق تهران بیشتر مبتنی بر مصرف جمعی است. براساس الگوی مصرف حوزه آموزش و توانمندسازی، 49 درصد مصرف جمعی و 35 درصد دارای مصرف خودفراهم سازی هستند. پراکنش فضایی میزان مصرف خودفراهم سازی آموزش و توانمندسازی خوشه ای است. توزیع و تحلیل فضایی، تفاوت و نابرابری را میان بخش جنوبی و شمالی شهر نمایان می کند. به علاوه، محله ها به صورت خوشه ای و با توجه به ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شان در کنار گروه های مشابه قرار گرفته اند.بافت اجتماعی و فرهنگی محله های شهر تهران براساس مصرف خودفراهم سازی و جمعی در شهر تهران دارای تنوع گسترده است و سه نوع تنوع در این نوع پهنه بندی به خوبی آشکار است: تنوع جغرافیایی در کلیت شهر؛ تنوع جغرافیایی ناشی از قدرت اقتصادی و پایگاه اجتماع محله ها و تنوع درون منطقه ای.
۳.

تاراج آشکار: پیرامونی سازی، سلب مالکیت و بی ثبات زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِتنوگرافی پیرامونی سازی تاراج آشکار سلب مالکیت کردستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۱
شکل گیری دولت-ملت های مدرن و ایدئولوژی ناسیونالیسم باستان گرا برای چند دهه که به غیریت سازی درون اجتماعی و ملی مبتنی بر هویت قومی، مذهبی و زیانی بود، سبب ایجاد عرصه زیست جهان ایدئولوژیکی در ایران شده بود که غیریت سازی، پیرامونی سازی و فرودست سازی در آن حرف اول را می زد. این مقاله با تمرکز بر زیست جهان فرودستان (در اینجا نیروهای کار غیررسمی در حاشیه) به این پرسش پاسخ می دهد که چه سازوکاری وضعیت فرودستی نیروهای کار غیررسمی را تولید و بازتولید می کند و فرودستان چه راهبرد های مقاومتی ای را در پیش می گیرند. به عبارت دیگر، منطق نیروهای حاکم بر شهر سنندج و حومه آن را با رویکردی مردم نگارانه مطالعه می کنیم. حیات اقتصادی و اجتماعی مردم سنندج در مکانیسمی مورد تعدی بوده که به فرودست شدن مردم انجامیده و بخش اعظمی از شهروندان را از دایره زندگی نرمال بیرون انداخته است. درنتیجه آن ها ناگزیر به اقتصاد و کار غیررسمی گرویده اند. میدان مطالعه شهر سنندج است. این پژوهش در رویکرد کیفی و به روش مردم نگاری انجام شده است. در کار میدانی مردم نگارانه، پژوهشگر با میدان روبه رو است. گردآوری داده ها با فنون پژوهش میدانی شامل مشاهدات، گفتگوها و مشارکت یا حضور در زندگی روزانه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. چارچوب مفهومی ما براساس نظریات آصف بیات، میشل فوکو، امبمبه و استندینگ بنا شده است. این مطالعه نشان می دهد سازوکار فرودست ساز از طریق سلب مالکیت های گسترده در قالب سیاست ها و برنامه های تاریخی، اقتصادی و اجتماعی، به پیرامونی سازی، فرودستی و بی ثبات زیستی شهروندان دامن زده است. همچنین نشان می دهد در برابر این سازوکارهای فرودست ساز، راهبرد هایی مقاومتی مانند تسخیر خیابان، هویت طلبی ناسیونالیستی، فرقه گرایی و... شکل می گیرد. به تعبیری مطابق نتایج، تاریخ سنندج در پیوندی ناگسستنی با سیاست های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در تجربه ای تاریخی بوده که با اعمال سیاست اغیارسازی، پیرامونی کردن و مطرودسازی شاهد تاراج گسترده از منابع محلی و از سوی دیگر سلب مالکیت از حقوق و زیست شهروندان بوده که با درافتادن جمعیت عظیمی از مردمان محلی در جرگه فرودستان رقم خورده است. اما این متن همواره جهان هایی موازی در برابر این سازوکار تاراج سیستماتیک تاریخی خلق کرده است. نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که به موازات خلق جهان های فرودستان در برابر تاراج و سلب مالکیت تاریخی، این جهان های موازی نتوانسته است به مثابه پلی برای خروج از فرودستی و قربانی شدن آنان باشد.
۴.

تحلیل تاریخی تطبیقی مدرنیته سیاسی در ایران (1320-1285)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه مدنی حقوق فردی و شهروندی مدرنیته سیاسی نقش کنشگر خارجی نهادمندی سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۴
هدف این مقاله، مطالعه تاریخی تطبیقی مدرنیته سیاسی در ایران از 1906 تا 1941 است. مسئله این پژوهش آن است که مدرنیته سیاسی در ایران در مرحله تثبیت پرابلماتیک شده و در دوره های مختلف تاریخی با وجود تلاش های متعدد از سوی آزادیخواهان، ساختار دولت مطلقه بازتولید شده است. با توجه به شواهد تجربی استدلال شده است که ایران، عدم تثبیت مدرنیته سیاسی و درنتیجه بازگشت اقتدارگرایی و بازتولید دولت مطلقه را در 1908 و 1925 تجربه کرده است. مدل نظری پژوهش برمبنای رویکرد ترکیب گرایانه است. ساختار منطقی این دستگاه نظری دلالت بر آن دارد که مدرنیته سیاسی نتیجه ارتباط چهار شرط علی یعنی نهادمندی نظام سیاسی، جدایی جامعه مدنی از دولت سیاسی، به رسمیت شناخته شدن حقوق فردی و حقوق شهروندی در قانون اساسی و نقش مثبت کنشگر خارجی است.موضوع این پژوهش تاریخی و روش تحقیق تاریخی-تطبیقی است.شواهد تجربی دلالت بر آن دارد که عدم تثبیت مدرنیته سیاسی در ایران تحت شرایط ترکیب شروط علی ضعیف بودن میزان نهادمندی سیاسی، عدم جدایی جامعه مدنی از دولت سیاسی، ضعیف بودن حضور حقوق فردی و حقوق شهروندی در قانون اساسی و نقش منفی کنشگر خارجی در تحولات سیاسی داخلی رخ داده است.
۵.

نزاع در ایران (سنخ شناسی، بستر و علل و عوامل غالب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران چالش های محیطی سنخ شناسی فراترکیب طایفه گرایی نزاع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۴
نزاع دسته جمعی یکی از پدیده های اجتماعی چالش برانگیز است که از دیرباز در اجتماعات محلی وجود داشته است. منظور از نزاع دسته جمعی درگیری یا دعوایی است که غالباً با انگیزه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی میان حداقل سه نفر ایجاد می شود. در پرتو این آسیب، کژکارکردی های متعددی در سازمان اجتماع رخ می دهد. این کژکارکردی ها منشأ درگیری های ثانویه ای می شود که تا مدت ها به شکل های گوناگون ادامه پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف شناخت سطوح تحلیلی تحقیقات انجام گرفته درباره نزاع ها و سنخ شناسی آن ها به لحاظ بستر و عوامل غالب انجام شده است.پژوهش حاضر با روش فراترکیب و با بررسی 36 پژوهش صورت گرفته است.یافته های پژوهش نشان می دهد تحقیقاتی که در سطح توصیف صورت گرفته اند بیشتر به ارتباط متغیرهای زمینه ای با میزان گرایش به نزاع پرداخته اند. تحقیقاتی که در سطح تبیین انجام شده اند علل اجتماعی، فرهنگی و بوم شناختی را در ایجاد نزاع مؤثر دانسته اند و بعضی تحقیقات با ارائه راهکارهایی مانند عدالت ترمیمی و اعتماد، به دنبال کنترل این پدیده بوده اند. علل غالب نزاع های دسته جمعی در پژوهش های مطالعه شده بیشتر شامل مؤلفه های طایفه گرایی، جمع گرایی عمودی، چالش های محیطی، کمیابی، مسائل حقوق و مالکیت و تجربه نزاع بوده است.نتایج فراترکیب تحقیقات بیانگر آن است که علل و عوامل نزاع دسته جمعی در جامعه ایران را می توان تحت تأثیر شرایط اقلیمی نیز صورت بندی کرد. بدین معنا که علل نزاع در اقلیم مرکزی و خشک ایران به شدت از عوامل محیطی مانند کمیابی و رقابت بر سر منابع تأثیر می پذیرد. هرچه از مرکز به سمت غرب و جنوب غرب حرکت کنیم، به تبع وجود بافت اجتماعی چندقومیتی، این پدیده بیشتر به علل خویشاوندگرایی و خاص گرایی های تعمیم یافته شکل گرفته است. همچنین در شرق و جنوب شرق، نزاع ها بیشتر تحت تأثیر تجربه نزاع، محرومیت ها و ناامنی های اجتماعی-سیاسی رخ می دهد. در نواحی شمالی نیز بیشتر به علل نابرابری و احساس محرومیت نسبی رخ داده است.
۶.

صورت بندی سوژ زن مدرن در گفتمان شبه مدرن پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیته گفتمان تحلیل گفتمان انتقادی زن مدرن زن سنتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۶
زن یکی از پرمناقشه ترین سوژه ها در گفتمان های تاریخ معاصر ایران بوده و در هر دوره معنایی خاص یافته است. هویت زنان همواره تحت تأثیر گفتمان ها و تنازعات گفتمانی قرار گرفته است. دوره پهلوی به دلیل آشکارشدن این تنازعات در حوزه کنش های اجتماعی، اهمیت زیادی دارد.مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل انتقادی گفتمان به واکاوی گفتارهای مهم در متون روشنفکران این دوره حول محور زنان می پردازد تا معنای زن مدرن و رویه های معنایی برسازنده آن را درک و ایدئولوژی حاکم بر این گفتمان را واکاوی کند و به بررسی جایگاه آن در سپهر سیاسی-اجتماعی بپردازد.نتایج تحقیق نشان می دهد مهم ترین گزاره های گفتمانی عبارت اند از: ضرورت مدرن سازی فوری ایران، وطن پرستی باستان گرایانه و دولت مقتدر نوگرا، حقوق اجتماعی زنان، لزوم علم آموزی زنان، تأکید بر تکالیف زنانه، بازنگری در پوشش زنان و لزوم رفع حجاب و تغییر مناسبات ازدواج. این گفتمان با طرد و نفی زن سنتی به برساخت زن مدرن به مثابه «زن ایرانی تراز تجدد» می پردازد و تحت تأثیر ایدئولوژی ناسیونالیسم باستان گرا و با تأکید بر مقوله نوگرایی مقتدرانه عناصر هویت ساز پیشین را به حاشیه می راند و عناصر مدرن را به تقلید از زنان اروپایی برجسته می سازد.در سطح کردار گفتمانی و کردار اجتماعی تناقضاتی در این رویکرد وجود دارد که نشان می دهد رهایی و ترقی زنان هدف این گفتمان نبوده، بلکه هدف اصلی، از یک طرف کاستن از قدرت سنت گرایان و از سوی دیگر ارائه چهره ای نمایشی از مدرنیزاسیون بوده است.
۷.

انزوای اجتماعی ادراک شده و وابسته های آن در میان فرزندان شهدای جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصور قالبی تفکیک اجتماعی خرده فرهنگ دفاع مقدس طرد کودکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۷
این پژوهش به طرح و بحث ابعاد انزوای اجتماعی ادراک شده در بین فرزندان شهدای جنگ تحمیلی به عنوان گروه اجتماعی کمتر شناخته شده می پردازد.با بررسی روایت های منتشرشده آنان در کتاب زندگی ما و نیز قسمت هفتم پادکست رادیو مرز، از تجربه زیسته شان از اعزام و غیبت پدر تا دوران پس از شهادت با به کارگیری روش تحلیل سند، موضوع انزوای اجتماعی را به عنوان پدیده ای تاریخ مند مطرح می سازد.یافته ها نشان می دهد تجربه کودکی متمایز از سایر همسالان تحت تأثیر حادثه مهم زندگی یعنی شهادت پدر و پیامدهای آن نظم جدیدی را بر خانواده حاکم ساخته که ارتباط اجتماعی آنان را در معرض چالش قرار داده است. تألم حاصل از این تجارب در کنار سیطره تصورات قالبی مبنی بر برخورداری مالی، معیشتی بر رنجششان افزوده و آنان را به سیاست ورزی های غیررسمی در شکل خلوت گزینی و روابط محدود سوق داده است. همچنین اتخاذ و اجرای سیاست های رسمی تفکیک اجتماعی که در قالب سکونتگاه، مدرسه و خدمات آموزشی، برنامه های فراغتی و مانند آن در دهه های گذشته، در گذر زمان موجب تعمیق انزوای اجتماعی آنان شده است.استیگما تنها قابل تقلیل به موضوع دانشگاه نیست و به مثابه پدیده اجتماعی حاصل برهم کنش تفکیک اجتماعی و نیز تصورات قالبی دانسته می شود که روند طردشدگی آنان را موجب شده و استمرار بخشیده است. این طردشدگی بر زندگی آتی آنان در دوران کهنسالی نیز که به شدت ارتباطات اجتماعی را می طلبد، سایه می افکند و یقیناً به ضرر آنان تمام می شود.
۸.

مفهوم انسان محوری در مطالعات جامعه شناختی هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان محوری جامعه شناسی چارچوب طراحی نوآورانه الماس دوبر مرور نظام مند هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۱
امروزه شاهد دامنه گسترده نگرانی ها از به مخاطره افتادن موقعیت انسان در نسبت با فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی هستیم. در پاسخ به این نگرانی ها، حوزه مطالعاتی هوش مصنوعی انسان محور به دلیل نیاز انسان به استفاده از چنین سیستم هایی شکل گرفت. پژوهش حاضر به تحریک و تقویت دو نیروی بالقوه مطالعاتی -جامعه شناسی و هوش مصنوعی- برای هرچه نزدیک ترشدن به یکدیگر و شکل گیری مفهوم انسان محوری می پردازد.پژوهش پیش رو ذیل جنبش روش شناختی کیفی از مرور نظام مند مطالعات موجود به عنوان روش تحقیق استفاده کرده است. نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام گرفت. فرایند گزینش مقالات و انتخاب مجموعه آغازگر طبق دستورالعمل پریسما انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با چارچوب طراحی نوآورانه الماس دوبر انجام گرفت.یافته های پژوهش در هشت سطح طبقه بندی شدند که عبارت اند از: معضلات هوش مصنوعی انسان محور؛ هوش مصنوعی انسان محور در تولید علوم اجتماعی و جامعه شناسی؛ پژوهش های میان رشته ای درباره مفهوم انسان محوری در مطالعات جامعه شناختی هوش مصنوعی؛ جایگاه هوش مصنوعی انسان محور در روش شناسی علوم اجتماعی؛ اصول و مقررات ناظر بر توضیح پذیری و تبیین پذیری هوش مصنوعی؛ نقش انسان محوری در درک و تصور کنشگران از هوش مصنوعی؛ تعامل انسان با هوش مصنوعی؛ هوش مصنوعی انسان محور در حوزه های مطالعاتی خاص.از مرور نظام مند مطالعات موجود، دو معضل ناظر به هوش مصنوعی و سه معضل ناظر به انسان (در معنای عام) شناسایی شدند. هم نهشت معضلات، همچنین اتخاذ مواضع متفاوت مقالات درمورد معضلات مذکور، موجب شکل گیری رویکردهای مختلف (درمجموع 22 رویکرد) در مواجهه با این معضلات شده است.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۵۲