مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
انسان محوری
حوزههای تخصصی:
نگرش کانت به علم، به ویژه علم تجربی و پیشرفت های فزاینده آن و سپس تبیین و نقادی مابعدالطبیعه بر این اساس، پس از او تاثیرات گسترده ای داشته است که هنوز هم ادامه دارد.
در این فرآیند، کانت معیارهای علم یقینی را، که متاثر از علوم تجربی اند، در امکان صدور حکم تالیفی، تجربی بودن، محدودیت در عرصه تجربه و مانند آن ذکر کرده و مابعدالطبیعه و دین را از حوزه یقین علمی خارج ساخته است. از سوی دیگر، کانت از ادامه دهندگان خط فکر انسان محوری (سوبژکتیویسم) در غرب است و تا حدی آن را به اوج رسانده. در نتیجه این امر، انسان کانتی ضمن محدود شدن در عرصه عالم پدیدار، تنها خود را محور هستی و حقیقت می پندارد که با محرومیت از مابعدالطبیعه عقلانی، تلاش دارد برای خود، اخلاق و دین مورد نظر را وضع نماید. ویژگی این اخلاق آن است که صرفا یک اخلاق انسانی و تنها در خدمت خواست ها و تمایلات انسان قرار دارد و از هر گونه معیار و ارزش های الهی تهی است. این ویژگی در نگرش دینی کانت نیز تداوم می یابد، تا آنجا که او اخلاق را اساس دین دانسته و برای انسان ها دین اخلاقی عقلانی تهی از مبدا الهی تجویز کرده است. این همان انسانی کردن حقایق الهی و راززدایی از هستی توسط کانت و مهم ترین نتیجه آن نسبی گرایی است.
جهانبینی دینی و محیط زیست درآمدی برنگرش اسلام به طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
محیط شناسی ۱۳۸۱ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
جستجوی مفاهیم اخلاق زیست محیطی در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تحولات صنعتی قرن نوزدهم بعد از انقلاب صنعتی رشد فزاینده ای پیدا کرد و در نتیجه آن، حجم زیادی از آلودگی ها وارد محیط شد و خسارات زیادی به طبیعت وارد آمد. مفهوم سنتی توسعه که حول محور رشد اقتصادی دور می زد تا قبل از دهه 70 میلادی تفکر غالب در جهان را شکل می داد. در نتیجه، اکثر کشورها بی محابا برای رشد اقتصادی بیشتر از طبیعت بهره گرفتند و به تبع آن خسارات جبران ناپذیری به طبیعت وارد گردید. از آن جا که کشور ایران هم از این بحران در امان نبوده، لزوم بازنگری عملکرد اخلاقی در زمینه محیط زیست احساس می شود. هدف از مقاله حاضر بررسی چرایی و چگونگی بروز این بحران و بررسی راه های برون رفت از آن با توجه به دیدگاه های اسلام است.روش کار: از آن جا که آگاهی از دستاوردهای سایر ملل می تواند کمک موثری برای درک بهتر و کامل تر و در نهایت تصمیم گیری بر مبنای دیدگاه های خودی باشد، ابتدا طی یک تحقیق تفسیری تاریخی به بررسی روند شکل گیری مفاهیم زیست محیطی در غرب پرداخته شده و سپس نتایج آنها در آموزه های دینی به طور خاص، اسلام جستجو شده است.نتیجه گیری: نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که آموزه های اسلام دیدگاه های غربی را پوشش می دهد و تعامل با دیدگاه های دینی می تواند به بازکردن افق های جدیدی در جهت تکمیل نظریات اخلاق زیست محیطی و اجرایی شدن آنها کمک کند.
جهان بینی ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" در این نوشته، تلاش شده است تا اساس جهان بینی ناصرخسرو، یعنی پایه های اندیشه او بررسی و تجزیه تحلیل گردد. مهم ترین محورهای فکری که در واقع،همان اصول جهان بینی و اعتقادی این شاعر و سخنور است. عبارتند از توحید، نبوت، معاد و امامت که هرکدام، به صورت جداگانه تحلیل و از گفته های ناصرخسرو، شواهدی بر این امور ارایه شده است.پس از بیان این محورهای کلی به دیگر شاخه های فکری این سخنور اشاره شده است...
"
تأملی بر مبانی فلسفی حق بر محیط زیست سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی فلسفی حق بر محیط زیست از سه مفهوم ارزش، منفعت و نیاز سرچشمه می گیرد. اینکه نیاز انسان به محیط زیست سالم یا منافع جوامع انسانی و یا تنها ارزش مداری فرد انسان مبنای حق برخورداری از محیط زیست سالم است دیدگاه های متفاوتی را مطرح نموده است. این حق به عنوان یکی از مصادیق نسل سوم حقوق بشر در قالب اسناد بین المللی نظیر اعلامیه استکهلم، اعلامیه ریو، طرح میثاق نسل سوم حقوق بشر مورد شناسایی قرار گرفته است. حقی که در آن جامعه از آن جهت که جامعه است و نه اشخاص به طور منفرد، صاحب حق می شود. ولی از آنجا که جامعه واقعیتی متافیزیکی است و حقوق بشر بر عللی روان شناختی (نظیر خودآگاهی و اراده آزاد) متکی است، در نهایت این افراد هستند که به دلیل عضویت در جامعه و نه به مناسبت فردیتشان، صاحب حق بر محیط زیست سالم تلقی می شوند. آثاری از هر سه نظریه فوق را می توان در اعلامیه های ارزشی زیست محیطی از جمله اعلامیه استکهلم مشاهده نمود. در این نوشتار به بررسی برخی از ابعاد فلسفی این نظریه ها پرداخته ایم.
اخلاق زیست محیطی؛ برخی واکاوی های پیش نیاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار عهده دار انجام واکاوی هایی است که هر بحثی در اخلاق زیست محیطی به نحوی مبتنی بر آن ها ست: این واکاوی ها تا اندازه ای به جایگاه، اهمیت، و نتیجه بخشیِ این شاخه از فلسفه و تا اندازه ای به روش ها، پیش انگاشت ها، مفهوم ها، استدلال ها، و دیدگاه های مطرح در آن نظر دارد. بر پایة این واکافت ها نتایجی ایجابی به دست خواهد آمد. استدلال خواهد شد که رویکرد اصول نگر که به اصول حاکم بر رفتار اخلاقی ِ می پردازد، گریزناپذیر است. در ادامه با پیشنهاد رویکردی فاعل بنیاد یا کنش بنیاد بجای رویکرد موضوع بنیاد، از شکلی از کل گرایی دفاع می شود که درجه بندیِ وظایف را نادیده نمی گیرد. همچنین، ضمن واکاویِ مفاهیم پایه ایِ اخلاق همچون «ارزش»، «وظیفه» و «حق»، نشان داده خواهد شد که با ابتناء وظیفة انسان در قبال طبیعت بر انگارة «حق»، بجای انگارة ارزش، گره های نظری در اخلاق زیست محیطی بهتر گشوده خواهد شد.
اخلاق زیست محیطی: زمینه ها، دیدگاه ها و چشم انداز آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درنگ در مناسبات اخلاقی انسان و محیط زیست خود، به شکل گیری رشتهٴ «اخلاق زیست محیطی» انجامیده است. این رشتهٴ شکوفا، فیلسوفان، الاهی دانان، مورخان، متخصصان، و فعالان محیط زیست را به یک اندازه، درگیر مسائلی جدی کرده است. همین امر، مایه تنوع نگرش ها و دیدگاه ها در این عرصه شده است. این مقاله می کوشد با نگرش تاریخی، زمینه های شکل گیری و رشد این عرصه را بکاود، دیدگاه های موجود را گزارش کند، و چشم انداز آیندهٴ آن را ترسیم نماید. در عین حال، یکی از مباحث داغ این عرصه، نقش دین در حفظ یا تخریب محیط زیست بوده است که این مقاله به تحلیل آن می پردازد.
شناخت عملکردی بازارهای سنتی ایرانی
حوزههای تخصصی:
هدف شناسایی ویژگی های عملکردی بازار ایرانی، به منظور بهره گیری در کاربری های نوین تجاری شهرها است. بازشناسی چگونگی حل مشکل عملکردی در بازارهای ایرانی، و هم چنین میزان کارکرد اصول بازارهای ایرانی در نمایشگاه های موجود، سوال های تحقیق است. روش تحقیق کیفی بوده، که با ابزار مطالعه کتابخانه ای و برداشت میدانی به برداشت عوامل مطلوبیت عملکردی در بازارهای ایرانی پرداخته شده است. ویژگی های پنج بازار تبریز، تهران، اصفهان، یزد و کرمانشاه مورد مطالعه قرارگرفته است. توجه به انسان به عنوان محور طراحی راسته ها، عرض کم راسته برای تاکید بر بعد طولی هر راسته، و نیاز به محل هایی برای استراحت مهم ترین عوامل برای تعدیل خستگی و ملال آور بودن بازدید از نمایشگاه ها بوده است.
واکاوی حق بشر بر محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی پیشرفت صنعت و تکنولوژی در قرون اخیر، محیط زیست و منابع طبیعی آن به شدت مورد استفاده قرار گرفته شده و رو به زوال نهاده اند، که نتیجه منطقی آن آلودگی و تخریب بیش از حد آنها بوده است. با گسترش مباحث حقوق بشر مخصوصا در سیاق حقوق بین الملل در طی قرن گذشته این سوال همواره مطرح بوده که آیا بشر، حقی نسبت به محیط زیست و منابع طبیعی موجود در آن دارد، و به عبارت رساتر این حق نوعی از حقوق بشر محسوب میشود؟. فرضیه این تحقیق آن است که حق بر محیط زیست الزاما یک حق بشری محسوب نمی شود اگرچه ارتباط تنگاتنگی با حق بشر دارد. این پژوهش در صدد است با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی موشکافانه و دقیق نسبت به ابعاد مختلف موضوع و با رویکردی حقوقی پرداخته و دیدگاههای مختلف نسبت به ارزش و کاربرد محیط زیست را بررسی نموده و در نهایت پس از تبیین رابطه محیط زیست با حقوق بشر به مهمترین مصادیق حق بر محیط زیست به عنوان یک حق بشری اشاره کند.
کانت و جعل معنای زندگی در دوره مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پرسش از معنای زندگی از منظر کانت به عنوان یکی از فیلسوفان تأثیرگذار در عصر مدرنیته اهمیت زیادی دارد، زیرا او در بخش های مهم فلسفه اش، یعنی معرفت شناسی، اخلاق و فلسفه دین به پرسش های مهم معنای زندگی پاسخ های مشخصی می دهد که پس از او بسیار تأثیرگذار بوده است. کانت با اتکا به معرفت شناسی و هستی شناسی انسان محور، در نظام معرفت شناسی اش، معناداری را تنها به قلمرو ماده و علوم تجربی محدود می کند و آن را از مابعد الطبیعه سلب می کند. سپس در نظریه اخلاقی خود با اتکا بر انسانی که اساس و غایت اخلاق است، برای امور مابعد الطبیعی همچون خدا، جاودانگی نفس و اختیار، پاسخ اخلاقی تدارک می بیند و با این زمینه، دین را متکی بر انسان کرده، تلاش دارد تا با اولوهیت زدایی از دین آن را به دینی کاملاً انسانی و مطابق عقلانیت بشری تبدیل کند که در آن خدا کاملاً خدمتگذار تمایلات انسان است. نتیجه تفکر کانت در نگاه اول جعل معنای نوی برای زندگی انسان است، اما افراط در انسان محوری و تفسیرهای بشری از اخلاق و دین، در نهایت اخلاق و دین را متکثر و نسبی ساخته و کارامدی آنها را برای پاسخ دهی به پرسش های بنیادین بشر و تأمین سعادت واقعی از دست می دهد که همان بی معنا شدن زندگی انسان مدرن است.
بررسی مفهوم خودشناسی در دیدگاه امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت خود ازجمله مطالب و موضوعات مهم و مورد توجه در مکاتب مختلف الهی و غیرالهی است. امام علی (ع) برای اشاره به این موضوع از عبارت «معرفت نفس» استفاده کرده اند که مقایسه و تطبیق با دیگر کلمات و عبارات متعدد مترادف در این باره، دقت و نکته سنجی حضرت را به تصویر می کشد. خودشناسی بر دیگر انواع متصور شناخت مقدم است؛ در اهمیت آن، همین بس که غایت علم و معرفت، برترین عقل و حکمت ها، فوز اکبر و ... نام گرفته است. تأکیدات و توصیفات فراوان درباره خودشناسی، وقوع آن ممکن ساخته، لکن واقعیت جاری زندگی انسان، نمایان گر چیز دیگری است. سهل بینی، خودمحوری و خویشتن پسندی، نیکوپنداری، تحویل و تحصیر، راحت طلبی، خدافراموشی و جهل و نادانی، ازجمله موانع خودشناسی به شمار می رود که در کلام امام علی (ع)به آنها اشاره شده است.
اهمیت راهبردی دیدگاه کانت برای اخلاق زیست محیطی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲ (پیاپی ۵۴)
31 - 69
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده مدعی است که کانت می تواند اهمیت اخلاق را برای محافظت از محیط زیست، برپایه ارتقاء و بهبود شخصیت و ایجاد محیط کلی تر برای شکوفایی بشر، توجیه کند. انسان محوری کانت ایجاب می کند که ما از طبیعت محافظت کنیم؛ زیرا طبیعت به ما در رسیدن به اهداف مان کمک می کند. همچنین، براساس انسان محوری کانت، ما موظفیم از محیط زیست برای نسل های آینده محافظت کنیم. افزون براین،اخلاق کانتی نشان می دهد چگونه رویکرد غیرابزاری به طبیعت (چه زیباشناسانه و چه به دیگر روش ها)، می تواند به ما کمک کند تا به منزله یک موجود اخلاق مدار پیشرفت کنیم؛ ازاین رو، نباید محیط زیست را صرفاً منبع مواد خام برای انسان تصور کنیم. هنگامی که ما، جدا از منافع خود، به طبیعت احترام می گذاریم، می توانیم انواع نگرش هایی را که موجب رشد فضائل اخلاقی می شوند، در وجود خود تقویت کنیم. برهمین اساس، اخلاق کانتی می تواند نظام اخلاق زیست محیطی پیچیده ای را بر مبنای اصولی انسان مدار سازمان و بسط دهد.
تحلیلی انتقادی و راهبردی بر پیش فرض های مدون دانش آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته، شماری از اندیشمندان فعال در آینده پژوهی، مجموعه فرض ها (پیش فرض ها) یا اصول موضوعه ای را برای این رشته پیشنهاد کرده اند که هسته اصلی چارچوب شناختی- هنجاری رشته را تبیین می کند. کفایت این مجموعه گزاره ها برای شکل دهی به چارچوب فکری آینده پژوهی، نیازمند مطالعه موشکافانه و تأملاتی راهبردی و انتقادی است. از این رو، ارزیابی ساختاری و محتوایی این گزاره های راهبردی از منظر برخی فعالان آینده پژوهی و مؤلفان این نوشتار، در دستور کار قرار گرفته که نتایج آن نشانگر نقص و کمبود اساسی در این گزاره ها است. برای ارتقای پیش فرض های ارائه شده، دو راه کلی وجود دارد؛ اصلاح مجموعه پیش فرض های موجود یا تدوین مجموعه ای نو. هر دو راهکار، نیازمند توجه راهبردی و دقیق به مفاهیم مطرح شده در پیش فرض های آینده پژوهی رایج هستند. از این رو، در پژوهش کنونی، فهرستی تجمیع شده از مفاهیم مطرح در پیش فرض های آینده پژوهی رایج، ارائه شده است. نگاهی گذرا به مفاهیمِ جزئی ترِ مطروحه در آثار مطالعه شده، به ویژه در دسته مفهومی مرتبط با کنشگران، غلبه انسان محوری بر چارچوب فکری آینده پژوهی رایج، آشکار می شود. در این فضای مفهومی، به هیچ وجه به اراده خدا و نقش آفرینی فرستادگان او در تاریخ بشر و آینده اش، اعتنا نشده است. پس می توان نتیجه گرفت که بهره گیری از مفاهیم مرتبط با اراده خدا در تدوین پیش فرض ها یا اصول موضوعه آینده پژوهی، نوآوری تأثیرگذاری برای اندیشمندان موحد و به ویژه مسلمان به شمار می آید.
تأملاتی در باب اومانیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«اومانیسم» یکی از جریانات فکری مهم در تاریخ اندیشه غرب و مدرنیته بوده که مکاتب مختلف فکری و سیاسی تحت تأثیر آن به وجود آمده است. این تفکر، که به عنوان نقطة افتراق بین تفکر دینی و غیردینی مطرح می شود، در عصر نوزایی در غرب و در پرتو ضعف های کلیسا در حوزه های نظری و عملی، با شعار احیای ارزش های انسان و بازگشت به دوران رم و یونان باستان رشد یافته و با بنیان نهادن فلسفه های جدید از طریق دکارت و کانت و سایر اندیشمندان غربی، صبغه ای فلسفی پیدا کرده و در نهایت، پس از طی چندین مرحله، امروزه در تمام مکاتب و اندیشه های غربی جریان و سریان دارد. این پژوهش می کوشد به صورت بندی مناسبی از اومانیسم به عنوان غالب صورت تمدنی غرب و بسترهای تاریخی و شاخصه های فکری آن در حوزه های معرفت شناختی و هستی شناختی بپردازد. روش این پژوهش استنادی مطالعاتی و از یافته های آن، تبیین چهار دورة تاریخی اومانیسم و طرح تنافی اومانیسم با اندیشة دینی است.
نگاهی به چگونگی استحاله مفهوم «خدا -انسان» از اسطوره های غربی یونان تا انسان محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
161 - 182
حوزههای تخصصی:
در اندیشه یونان باستان انسان و خدایان با یکدیگر نسب مشترک، آمیختگی و امتزاج دارند. قرابت میان انسان و خدا در اساطیر سبب شده است در سیر تحولات اندیشه نیز انسان یونانی با سهولت بیشتر، نسبت به سایر فرهنگ ها، جایگزین خدایان شود. این تساهل فرهنگی یونانیان با گذشت زمان خلع کننده قدرت فرجامین خدایان و تسلط مطلق آن در اندیشه پردازی ها شد. سپس با انسانی شدن عقل الاهی بستر ظهور فلسفه مهیا شد و نگرش اسطوره ای پیشین زمینه ای برای نخستین کانون های فلسفی فراهم آورد. نوشتار حاضر ضمن بازنمایی ریشه های انسان محوری در عصر اساطیر و با طرح بنیادهای فکری فلاسفه بزرگی چون تالس، سقراط، افلاطون، ارسطو و سوفسطاییان در باب انسان به چگونگی تداوم و تحول آن مفاهیم در دوران فلسفه می پردازد. نهایتاً طبق یافته های پژوهش روشن می شود که قابلیت تسرّی قدرت خدایان به انسان در اساطیر یونانی، راه را برای ظهور انسان محوری در عصر تجدد هموار کرده است.
اخلاق زیست محیطی یا انسان محوری: بوم نقد تطبیقی با نگاهی به سپهری و امرسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رویکردهای تازه در حوزه نقد ادبی رویکرد بوم نقد است که به بررسی رابطه میان انسان و طبیعت در ادبیات می پردازد. هرچند تعداد قابل توجهی از آثار نظری و کاربردی در حوزه بوم نقد منتشر شده است، اما تاکنون توجه چندانی به پژوهش بوم نقد تطبیقی نشده است. پژوهش پیش رو تلاشی است برای گشودن باب چنین پژوهش هایی به زبان فارسی در فضای دانشگاهی ایران. شاعر معاصر ایران، سهراب سپهری در اشعارش بارها به عناصر طبیعت اشاره می کند. شاعر و فیلسوف آمریکایی، رالف والدو امرسن نیز از طبیعت به عنوان موضوع آثارش استفاده می کند. به دلیل اهمیّت طبیعت در آثار این دو شاعر، کاربست رویکرد بوم نقد دریچه تازه ای را بر اندیشه این دو شاعر و آثار ایشان خواهد گشود. اگرچه بهره مندی دو شاعر از طبیعت برای آفرینش هنری به شباهت هایی منجر شده است، امّا نگاه آن دو به طبیعت باهم تفاوتی نیز دارد که مهم ترین آن تفاوت دید مدرن انسان محور امرسن با اخلاق زیست محیطی پست مدرن سپهری است. رویکرد بوم نقد تطبیقی می تواند با بررسی این نگاه های متفاوت، مناسب ترین نگاه را برای شرایط زیست محیطی امروز شناسایی کند و به خوانندگان ادبیات بشناساند.
دوگان کلام محوری / انسان محوری؛ رویکردی نو در گونه شناسی تفاسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۳
31-50
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی تفاسیر قرآن کریم با توجه به حجم انبوه متون تفسیریِ تولیدگشته در طول تاریخ اسلام، به یکی از مهمترین دغدغه های پژوهشگران قرآنی در سده اخیر تبدیل شده است. طبقه بندی تفاسیر بر اساس «روش ها و گرایش ها»ی تفسیری و نیز «ادوار تاریخی» که از سوی اندیشمندان مسلمان و همچنین مستشرقان پیشنهاد شده، به رغم نقاط مثبتی که دارد، از نقاط ضعفی رنج می برد و در نتیجه نیازمند ارائه گونه شناسی های تکمیلی است. از همین روی این نوشتار تلاش کرده است تا علاوه بر ذکر کاستی ها و نقایصِ طبقه بندی های رایج، طبقه بندیِ جدیدی مبتنی بر دو رویکرد کلانِ «انسان محوری» و «کلام محوری» پیشنهاد دهد. بر این اساس، تفاسیر انسان محور سعی در ارائه برداشت های تفسیری متناسب با نیازها و گفتمان های زمانه ی مخاطبان خویش دارند. این در حالی است که تفاسیر کلام محور به تولید متون تفسیری مبتنی بر میراث تفسیری گذشتگان و با اثرپذیری از سنت فهم قرآن کریم دست می زنند.
هستی شناسی عدالت؛ بررسی تطبیقی آرای آیت الله جوادی آملی و جان رالز
هر نظریه ای درباره عدالت، بر بنیان های نظری استوار است که یکی از مهم ترین آنها بنیان هستی شناختی است. در این پژوهش تلاش شده تا بنیان هستی شناختی عدالت در اسلام و لیبرالیسم با استفاده از روش تفسیری و تطبیقی روشن گردد. در این راستا آرای دو تن از متفکران برجسته معاصر، آیت الله جوادی آملی و جان رالز بررسی و مقایسه شده و نشان داده شده که رالز به لحاظ هستی شناختی فردگرا و انسان محور است و در مقابل، آیت الله جوادی آملی دارای هستیشناسی سهضلعی است و بر ترابط انسان با خداوند و بقیه هستی تأکید دارد. این امر دلالت های مهمی در تنظیم نظریه عدالت آنها دارد.