
مقالات
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت بی بدیل دانشجویان و طلاب در تحولات اجتماعی سیاسی تاریخ معاصر ایران و ازسوی دیگر، نقش چندوجهی سرمایه اجتماعی در ثبات و توسعه جامعه، پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان سرمایه اجتماعی در بین دو گروه دانشجویی و حوزوی انجام شده است. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده که طی آن 620 نفر از دانشجویان و طلبه ها با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب و مطالعه شده اند. یافته ها نشان می دهد میانگین میزان سرمایه اجتماعی نزد کل پاسخگویان سطح پایینی دارد و همچنین، این میانگین در بین طلبه ها بیشتر از دانشجویان است. بُعد مشارکت اجتماعی تنها بُعدی از سرمایه اجتماعی است که تفاوت معناداری بین دو گروه یادشده مشاهده نشده است. حدود 70 درصد مشارکت کنندگان −اعم از طلاب و دانشجویان− برای خویش دلیل اعتراض (علیه ساختار قدرت) دارند؛ یعنی این دسته از پاسخگویان مایل به مشارکت در پویش های اعتراضی در صورت تعبیه سازوکارهای مسالمت آمیز هستند. تقویت کارآمدی های سیاسی، تقویت گفتمان جذب حداکثری به همراه زمینه سازی برای تقویت بسترهای دموکراتیک و مشارکت طلبانه از مهم ترین تجویزهای راهبردی می باشد.
مرور و تحلیل انتقادی کتاب «جهل مقدس: زمان دین بدون فرهنگ»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف عمده مقاله حاضر وارسی و ارزیابی نقادانه کتاب «جهل مقدس: زمان دین بدون فرهنگ» نوشته الیویه روآ (روی) یکی از پیروان جریان فکری جامعه شناختی اسلام گرایی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش نقد روشمند شش مرحله ای (عابدی جعفری و دیگران، 1396) می کوشد ضمن بیان نقاط قوت و ضعف این اثر، این ایده اساسی نویسنده کتاب یعنی «گسست دین از فرهنگ» و مصادیق و تبیین های آن را به چالش کشد و با برشمردن موارد نقض، چهره حقیقی بنیادگرایی اسلامی را نشان دهد و از دگماتیسم مذهبی جلوگیری کند. یافته ها نشان می دهد این اثر باوجود برخی نقاط مثبت، نقاط ضعف متعددی دارد که ازآن میان می توان به تلقی نادرست وی از همسان سازی دینی به ویژه درخصوص مذهب شیعه، ساده سازی تحلیل اسلام در اروپا و کشورهای مسلمان، غفلت از تمام جنبه های مثبت دین در تعامل با فرهنگ، بزرگنمایی نقش سکولاریزاسیون در جوامع دینی، توجیه ناپذیری ادعای جدایی دین از فرهنگ، و توجیه ناپذیری کالایی بودن دین و نشانه های دینی، و تحلیل نادرست از بنیادگرایی اسلامی و اسلام سیاسی اشاره کرد.
فرهنگ علمی در اندیشه ابن جماعه با تکیه بر کتاب تذکره السامع و المتکلم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«سنت اسلامی» در حوزه علم، میراث ارزنده ای از آورده های وحیانی، همراه دستاوردهای اندیشمندان مسلمان است که امروزه در اختیار ما قرار گرفته و با رویکردهای فرهنگی، که اقتضای بوم نگری دارد، بیش از گذشته موردتوجه و ابزار تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. این سنت، آکنده از گزاره ها و گنجینه هایی است که «فرهنگ علمی» را شکل داده و می توانند دوباره زنده شده و در خدمت حرکت علوم طبیعی، اجتماعی و انسانیِ اسلامی قرار گیرد. مقاله حاضر به منظور شناسایی و تصویرسازی یکی از ساحت های طرح و زیست فرهنگ علمی، کتاب تذکره السامع و المتکلم ابن جماعه را کاویده، با روش تحلیل مضمون، به تعداد 317 کد، 36 مضمون سازمان دهنده (مضامین به دست آمده از ترکیب و تلخیص مضامین پایه) و 4 مضمون فراگیر (مضامین عالی دربرگیرنده اصول حاکم بر متن به مثابه کل) را استخراج و شبکه مضامین را ترسیم نموده است. یافته ها نشان می دهد «فرهنگ علمی ارزش محور»، حاکم و محیط بر ساحت علوم و معارف در رویکرد اسلامی بوده و با استقرار آن، امکان و احتمال تولید علوم طبیعی مبتنی بر آموزه های اسلامی و قرآنی وجود دارد.
الگوی نظری جریان شناسی نهادهای اجتماعی با تکیه بر دستگاه معرفتی علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر مطالعات جریان شناسانه نهادها و شخصیت های سیاسی و اجتماعی، به یکی از سبک های پژوهشی تبدیل شده است. این مطالعات عموماً در چارچوب نظری و روشی مدون و قابل دفاع خلأ دارند. پژوهش حاضر درصدد است با الهام از دستگاه فکری علامه مصباح یزدی در طراحی مبانی اندیشه اسلامی، چارچوب نظری و روشی را برای بررسی های جریان شناسانه نهادهای اجتماعی ارائه دهد. این ایده با عنوان «تحلیل لایه ای مبانی معرفتی» نام گذاری شده است. در نوشتار پیش ِرو مختصات نظری این ایده تبیین و شاخص های روشی آن تطبیق شده است. مختصات اصلی چارچوب نظری شامل سه لایه مبانی عملی، مبانی نظری و مبانی معرفت شناختی−روش شناختی است. این لایه های اصلی دربردارنده شاخص های فرعی است که به تفصیل توصیف و ارتباط آن با مسئله اصلی یعنی مطالعات جریان شناسانه نهادهای اجتماعی تبیین می شود. پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی و از سنخ پژوهش های توصیفی− تحلیلی است. روش گردآوری داده ها مطالعه اسنادی است.
سنخ شناسی امکان ها و ناممکن های تحقق جامعه شناسی اسلامی در فضای دانشگاهی دهه اخیر ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی رشته ای است که به مانند بسیاری علوم دیگر خاستگاه آن خارج از ایران و غالباً در کشورهای غربی بوده است. ازاین جهت، بحث بر سر اینکه آیا چنین جامعه شناسی ای می تواند به فهم نظری عمیق و دقیقی از جامعه ایران نائل آید، همواره وجود داشته است و می تواند گفت در سال های اخیر نظراتی ازاین دست، بیش ازپیش به بحث گذاشته شده است. موضوع تحقق جامعه شناسیِ سازگار با شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی با عباراتی چون «علوم اجتماعی اسلامی» و «جامعه شناسی دینی» موردتوجه قرار گرفته است. فارغ از بحث های متعددی که دراینخصوص وجود دارد، مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که با رویکرد کلان نگر چه مسیری در دهه اخیر پیرامون تحقق جامعه شناسی اسلامی پیموده شده است؟ و دیدگاه ها و رویکردهای مختلف ذیل چه عناوینی قابل دسته بندی و مفهوم سازی است؟ دراین مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، مجموعه کارهای انجام شده پیرامون موضوع بحث تحلیل شده و دسته بندی سه گانه ای از امکان و امتناع تحقق جامعه شناسی دینی ارائه شده است که بتواند به فهم درستی از مسائل اجتماعی جامعه ایران نائل آید. طبق یافته ها سخن از تحقق جامعه شناسی دینی را در ساده ترین حالت باید ذیل دیدگاه «تقلیل گرا» فهم نمود. دراین دیدگاه دین و مسائل دینی جامعه موضوع جامعه شناسی خواهد بود. دیدگاه دوم، دیدگاه «تطبیق گرا» نام دارد. طبق این دیدگاه که متکی بر دیالکتیک التزام دینی−ایدئولوژیک و التزام علمی است، پژوهشگر جامعه شناس باید سعی کند در فهم مسائل اجتماعی پیش فرض ها و مبانی دینی را درنظر داشته باشد. درنهایت دیدگاه سوم یعنی دیدگاه «امکان گرا» از جهاتی می تواند به تحقق جامعه شناسی دینی کمک کند. پژوهشگر ذیل این دیدگاه در سه حوزه روش، نظریه و موضوع، مسیرهایی را برای تحقق جامعه شناسی اسلامی پیشنهاد داده است.
از اخلاق اجتماعی عرفی تا اخلاق اجتماعی الهی مقایسه نظریه اخلاقی دورکیم با نظام اخلاقی در سوره نساء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظم در جامعه، منوط به وجود قواعد و هنجارها، و تربیت افراد برای پایبندی به آن قواعد است. در اسلام، چنین قواعد و تربیتی، ازسوی دین تدوین و به جامعه بشری ارائه شده است. با توجه به نیاز جامعه به انسان اخلاقی، در نبود روایت واحد و منسجمی از دین در جامعه مدرن، متفکرانی نظیر دورکیم تلاش کرده اند تا چارچوبی برای ساختن اخلاقی و اجتماعی کردن افراد منهای دین ارائه کنند. با توجه به نوعی این همانی جامعه و خدا در نگاه دورکیم، جامعه ازسویی دارای قدرت و اعتبار تشریع قواعد و هنجارهاست و ازسویی تأکید بر قداست آن پشتوانه تربیت اخلاقی افراد است. در مقابل و مبتنی بر قرآن کریم، انسان نمی تواند بدون قانون الهی و بدون رسولی که تبیین قانون و عدالت به او وابسته است، جامعه ای اخلاقی بسازد. دراین مقاله با استفاده از روش اسنادی و رویکرد تدبر سوره ای، گزیده ای از ساختار معنایی و ارتباطی سوره نساء، دیدگاه قرآن درباره نحوه پیاده سازی قانون در جامعه ایمانی و التزام انسان به حقوق اجتماعی بررسی و به مقایسه با رویکرد تربیتی دورکیم پرداخته شده است. در دیدگاه دورکیم جامعه به جای خدا، اصناف شغلی به جای رسول خدا و نظم حقوق عرفی و مدنی جای نظام الهی را می گیرد.
گونه های دین داری زنان دانشجو شهر تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دین، مجموعه عناصری را برای فهم منظم و مقدس جهان فراهم می کند. پس از سالیان دراز سایه افکنی دین در حیات بشری، در عصر مدرن برخی معتقدند که دین در زندگی انسان ها کم رنگ تر شده و برخی دیگر به پیدایش سبک های جدید دین داری اشاره می کنند. درهرحالت، دین نقش پررنگی در حیات فردی و اجتماعی انسان ها دارد و شایسته توجه است. در پژوهش حاضر به مطالعه گونه های دین داری زنان دانشجو در شهر تهران پرداخته و بدین منظور از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شده است. مطابق سنت پدیدارشناسی، نمونه گیری به روش هدفمند و از بین دانشجویان متولد دهه های پنجاه و شصت دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران انجام شد و سرانجام تعداد نمونه به پانزده نفر رسید. ابزار گردآوری داده مصاحبه بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. با تحلیل مصاحبه ها براساس سه رکن اصلی در دین داری یعنی اعتقادات و باورهای دینی، اعمال دینی، عواطف و احساسات دینی، چهارگونه دین داری به دست آمد که عبارت بودند از: دین داری شریعت گرا−مناسک گرا، عاطفه گرا−معناگرا، خودمرجع و اخلاق گرا. تنوع این گونه های دین داری نشان می دهد که دین داری زنان در اجتماع امروز ایرانی دچار دگرگونی شده است.این تغییرات برآمده از شخصی سازی دین و تحولات متأثر از مدرنیته، سنخ های دین داری متفاوتی از گذشته را معرفی نموده است که می توانند در صورت بندی انتظام معرفتی عقیدتی و اجتماعی جامعه تأثیرات زیادی داشته باشند.
بافت نگاری آموزه های قرآنی به مثابه چارچوبی برای توسعه انسجام سیستم های اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بافت نگاری آموزه های قرآنی به مثابه چارچوبی برای توسعه انسجام سیستم های اجتماعی است. این پژوهش ازنظر رویکرد، کیفی از نوع مطالعه موردی می باشد که با استفاده از روش های تحلیل مضمون و بافت نگاری انجام شده است. به منظور تصدیق اعتبار داده های پژوهش از مفاهیمی همچون باورپذیری، قابل دفاع بودن و امانت داری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بافت نگاری آموزه های قرآنی به مثابه چارچوبی برای توسعه انسجام سیستم های اجتماعی در قالب مضامین مفهومی، ساختاری، اجتماعی، عاطفی و معنوی قابل تبیین می باشد. ازاین رو، بعد مفهومی شامل مؤلفه هایی از قبیل درک معنای انسجام، هدف، ضرورت و راهکارها می باشد. در بعد ساختاری مؤلفه هایی ا قبیل جهت گیری راهبردی، طرح سیستمی و بستر فرهنگی اهمیت می یابند. در بعد اجتماعی مؤلفه های هویت، همنوایی، تعهد، در بعد عاطفی مؤلفه های تمایلات، تعلق، احساسات مثبت و سرانجام، در بعد معنوی نیز مؤلفه های مناسک عبادی، مبانی اعتقادی و نظام اخلاقی قابل تبیین می باشد.
بررسی وضعیت شاخص های کرامت انسانی از دیدگاه اسلام در سطح فردی (مورد مطالعه: کاربران شبکه مجازی اینستاگرام)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفهوم کرامت انسانی، یکی از مباحث اساسی و بسیار مهم در فلسفه اخلاق می باشد که همواره در کانون توجه دین مبین اسلام قرار گرفته است. این مسئله از سه جنبه اهمیت دارد: نخستاینکه،کرامت در انسان یک نوع کمال نفسانی است؛ یعنی دراصل، متعلق به روح است؛ اما جسم نیز به عنوان ابزار و خدمتگزار روح از این کرامت بهرهمند است و حق ذاتی و مسلم هر انسانی به احترام، حرمت و عزت نفس بوده که صرفنظر از قراردادهای اعتباری و اجتماعی مانند جنس، رنگ، نژاد و... مورداحترام همگان است؛ دوم اینکه، حافظ بسیاری از ارزش های الهی و انسانی است و به تنظیم روابط بین انسان ها منجر می شود؛ سوم اینکه، امروزه رسانه های اجتماعی و به ویژه فضای مجازی ازجمله اینستاگرام، کارآمدترین ابزار انتقال اطلاعات و تأمین نیازها و خواسته های افکار عمومی محسوب شده و با شتاب شگرف در حال بسط و گسترش است. بنابراین، این مسئله مفهوم کرامت انسانی را در ابعاد و ساحات مختلف متأثر از خود کرده است. ازاین رو، هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت شاخص های کرامت انسانی از دیدگاه اسلام در سطح فردی (موردمطالعه: کاربران شبکه مجازی اینستاگرام) است. روش تحقیق کاربردی از نوع توصیفی - پیمایشی است و جامعه آماری شامل 300 نفر از کاربران اینستاگرام است. برای سنجش کرامت انسانی از پرسشنامه شاخص های کرامت انسانی استفاده شده است (افخمی روحانی و همکاران، 1393) و برای تحلیل داده ها از، t مستقل، تحلیل واریانس و آزمون F استفاده شده است. طبق یافته ها اینستاگرام بر ابعاد کرامت انسانی در سطح فردی کاربران تأثیر منفی گذاشته و باعث تغییرات فرهنگی و دینی در افراد شده است.
بررسی جامعه شناختی دلالت های معنایی کاربران پویش مجازی اعتراض به حجاب اجباری در یوتیوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حجاب یک پدیده اجتماعی است که در بستری از تعاملات، کنش ها و واکنش های اجتماعی شکل می گیرد و از منظر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و همچنین، مؤلفه های هویتی، مذهبی، معنوی، منزلتی و رفتاری قابل بررسی است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی دلالت های معنایی کاربران پویش های مجازی اعتراض به حجاب اجباری انجام شده است. روش مورداستفاده تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری تمام یادداشت های کاربران یوتیوب ذیل فیلم های مبارزه با حجاب اجباری است که دراین باره بیش از پنج هزار یادداشت وجود داشت. نمونه گیری تا اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت، 500 یادداشت بررسی و تحلیل شد. از بین دلالت های مخالفین حجاب اجباری، مهم ترین معنایی که کاربران به اعتراض علیه حجاب اجباری می دادند، دلالت ضد نظام سیاسی و بعد از آن دلالت ضددینی بود؛ اما مهم ترین معنایی که موافقین حجاب اجباری برای آن صحه می گذاشتند، دلالت دینی بود. افزون براین، به استخراج راهبردها یی پرداخته شده است که دو طیف موافق و مخالف در تقابل با هم به کار برده بودند. مهم ترین راهبرد طیف موافق کشف حجاب، راهبرد پرخاشگری کلامی و مهم ترین راهبرد طیف مخالف کشف حجاب، راهبرد تأکید بر امر مقدس بود. افزون براین، گروه سوم موسوم به بی تفاوت ها بودند که مهم ترین راهبرد خود را تأکید بر دیگر مسائل پراهمیت تر گذاشته بودند.
منطق درونی نظریه امام خمینی (ره) درباره رابطه اخلاق و سیاست(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث پیرامون مسئله اخلاق و سیاست و رابطه آن از دیرباز موردتوجه بوده است؛ به گونه ای که دراینباره اشتراک و اختلاف نظر و حتی تضاد و تباین آراء نیز وجود داشته است. هدف این مقاله، بررسی دیدگاه امام خمینیe به عنوان سیاستمدار، فقیه، فیلسوف و عارفِ عصر حاضر، درباره رابطه اخلاق و سیاست است و مسئله این است که منطق درونی نظریه امام درباره این رابطه چیست؟ ازاین رو، پژوهش حاضر با تمرکز مطالعاتی بر اندیشه امام خمینیe، با انجام یک تحقیق توصیفی−تحلیلی به روش کتابخانه ای، منطق درونی نظریات ایشان را با مدل تحلیلی توماس اسپریگنز بررسی کرده است.طبق یافته های این پژوهش، محور اصلی منطق درونی دیدگاه های امام خمینیe درباره اخلاق و سیاست و نسبت بین این دو، جهان بینی اسلامی ایشان است و شالوده اصلی جهان بینی امام، اصول دین اسلام (به ویژه اصل توحید) است. امام خمینیe اخلاق و سیاست را یک ارزش متعالی و عبادت می داند که باعث تعالی و سعادت انسان و مقدمه رسیدن او به هدف نهایی خلقت هستند. در جهان بینی امام، رسیدن به حقیقت توحید و یکتاپرستی، غایت اصلی خلقت و علت سعادت بشر تعریف شده و این همان هدف و وظیفه اخلاق و سیاست است. درنتیجه، رابطه بین اخلاق و سیاست رابطه ای مطلق، ضروری و یگانگی است. براساس بررسی دیدگاه های امام خمینیe در قالب مدل تحلیلی اسپریگنز، امام راه حل بحران های موجود را ایجاد یگانگی بین اخلاق و سیاست و در یک کلام، حکومتِ اسلام بر همه جوانب زندگی بشر در جهان می داند.
فضای مجازی؛ اختلال کارکرد جنسی نهاد خانواده با نا امن سازی تأمین نیازهای عاطفی - جنسی همسران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی های مختلف در عرصه های گوناگون به ویژه با انقلاب ارتباطات در عرصه فرهنگی ، دیدگاه افراد نسبت به خود، خانواده و انتظارات از زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار داده است. با پیدایش و توسعه سریع تکنولوژی های رس انه ای که رشد و تنوع فزاینده کنش های جنسی و نیز شکل گیری گونه جدیدی از کنش جنسی با عنوان «کنش جنسی مجازی» را به همراه داشته است، امنیت تأمین نیازهای عاطفی - جنسی همسران در چارچوب خانواده در معرض تهدید قرار گرفته است. ازجمله نتایج این پژوهش این است که ارتباط در چارچوب خانواده، تبادل احساسات و افکار زن و شوهر به صورت کلامی و غیرکلامی در قالب گوش دادن، مکث کردن و حالت چهره با یکدیگر را می طلبد؛ حال آنکه استفاده گسترده از فضای مجازی - باوجود پیامدهای مثبت ناشی از تسهیل در ارتباطات - سبب شکل گیری احساس تنهایی و کاهش میزان مراوده و صمیمیت بین زوجین شده که رو به ضعف نهادن احساسات مثبت آنها نسبت به یکدیگر را در پی آورده است.یافته های این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد تغییر نگ رش تدریجی کاربران فضای مجازی ب ه ازدواج و خانواده در اثر بازنمایی بدون پ رده از ک نش ه ای جنسی که در آن تمایز بین واقعیت و خی ال، س طح و عم ق ی ا واقعی ت و ت وهم مخدوش شده و درنتیجه ش کل گی ری فرهن گ فراواقعیت، ترجیح سکس مجازی به شریک جنسی واقعی و سردی روابط عاطفی را به دنبال دارد که در افزایش میزان طلاق، ناهنجاری در رفتار جنسی در قالب انحرافات جنسی و خودارضایی و... نمود پیدا می کند.