مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
زنان زندانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر عوامل موثر بر ارتکاب جرم را در بین زنان حاشیه نشین و زنان مجرم زندانی در اهواز بررسی می کند. زنانی که در مناطق مرکزی (غیرحاشیه ای) شهر زندگی می کنند به عنوان گروه گواه در نظر گرفته شده اند. واحد تحلیل در ای ن تحقیق فرد بوده است و حجم نمونه شامل 200 نفر از زنان عادی و مجرم بالای 18 سال شهر اهواز است که با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. در سطح استنباطی از آزمون خی دو و رگرسیون لجستیک و هم چنین ضرایب فی، کندال، کرامرز و ضریب همبستگی استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد بین متغیرهای مستقل (نوع منزل مسکونی، تحصیلات، وضعیت اشتغال، شغل پدر، طبقه اجتماعی و محل سکونت [حاشیه و غیرحاشیه]) با متغیر وابسته (ارتکاب جرم) رابطه معنی داری وجود دارد و فقط متغیر محل تولد با متغیر وابسته هیچ گونه رابطه معناداری را نشان نمی دهد.
مقایسه سبک هویتی و میزان شیوع اختلالات روانی در زنان زندانی بر اساس نوع جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می آید در بسیاری از مجرمان داشتن هویت شکست و مشکلات سلامت روان از علل بسیار مهم در بروز جرم و جنایت می باشد. سلامت روان زنان زندانی به عنوان یکی از گروه های در معرض خطر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نتایج این پژوهش در صدد آن است که اختلالات روانی و سبک هویتی هویتی قابل توجه در هر گروه از مجرمان زن را پیش بینی کند و به این ترتیب اقدامات مسئولین مربوطه را در جهت کاهش احتمال وقوع مجدد جرم و بازگشت برخی مجرمان به زندان تسهیل کند. روش پژوهش: به روش نمونه گیری سهمیه ای – تصادفی، تعداد 200 نفر زن زندانی از جرائم مالی، اعمال منافی عفت ، قتل و مشارکت در قتل، سرقت و اعتیاد به مواد مخدر و حمل آن (هر کدام40 نفر) انتخاب و آزمون 90SCL-و سبک های هویتی برزونسکی به صورت گروهی روی آن ها اجرا شد. یافته ها: سبک هویت گروه مرتکب قتل و مشارکت در قتل، هنجاری و سبک هویت مجرمین منافی عفت، اطلاعاتی بود، در حالی که سبک هویت سه گروه دیگر سردرگم بود. لازم به ذکر است، که بین زنان زندانی از نظر میزان شیوع اختلالات مرتبط با ملاک های وسواس، افسردگی، فوبیا و افکار پارانوئیدی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: اکثر زنان زندانی حداقل به یک نوع اختلال روانی مبتلا هستند و اکثرا دارای سبک هویت سردرگم و هنجاری هستند، بنابراین، نیاز به تدوین برنامه های آموزشی به منظور پیشگیری، تشخیص و درمان احساس می شود.
رابطه سبک هویتی غالب با سطح تعهد هویت زنان زندانی (بر اساس نوع جرم)
حوزه های تخصصی:
تجربه نشان داده است که به دنبال شکل گیری هویت سالم و موفق، احتمال وقوع رفتار خشونت آمیز و ناپخته در موقعیت های گوناگون کاهش می یابد و فرد از راه حل های مناسب تری جهت مواجهه با مشکلاتش استفاده می کند.هدف تحقیق حاضر، شناخت رابطه سبک هویتی غالب با سطح تعهد هویت در زنان زندانی است.
پژوهش حاضر از نوع علّی مقایسه ای است و با روش نمونه گیری سهمیه ای– تصادفی، تعداد 200 نفر زن زندانی با جرایم مالی، اعمال منافی عفت، قتل و مشارکت در قتل، سرقت و اعتیاد به مواد مخدر و حمل آن (هرکدام 40 نفر) انتخاب و پرسشنامه سبک های هویتی برزونسکی را تکمیل کردند.
سبک هویت گروه مرتکب قتل و مشارکت در قتل، هنجاری و سبک هویت مجرمین منافی عفت، اطلاعاتی بود، درحالی که سبک هویت سه گروه دیگر سردرگم بود. سطح تعهد نیز با دو سبک هویتی هنجاری و اطلاعاتی همبستگی مثبت و معنادار داشت.
سطح تعهد زندانیان و سبک تصمیم گیری و حل مسئله آن ها با سبک هویتی غالب این گروه درهم تنیده است، بنابراین، از داده های به دست آمده از این تحقیق می توان در برنامه های تربیتی و اصلاحی زندان ها و درروند بازجویی از هر یک از زندانیان سود جست.
بررسی وضعیت زنان زندانی و روشهای بازپروری آنها (مطالعه موردی زندانیان اراک در سال ۱۳۹۴)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش ها و کارکردهای زندان زنان بیان گر آن است که برغم اینکه یک نظام نظارت رسمی مبتنی بر قوانین جنایی و مجازات زندان برای حفظ نظم اجتماعی ضروری است، اصلاح و باز پروری نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مطالعه موردی پژوهش حاضر زندان زنان شهر اراک می باشد و جامعه آماری آن را کل زنان زندانی تشکیل می دهند که تعداد آنها چهل و چهار نفر است . این پژوهش در بهار ۱۳۹۴ با روش پیمایشی از طریق پرسشنامه انجام شده است . بر اساس فرضیات این پژوهش به نظر می رسد میزان رضایت زندانیان زن از محیط زندان در سطح متوسطی است؛ مشکلات روحی قبل از ورود به زندان در ارتکاب جرم زندانیان مؤثر است؛ همچنین سلامت روان مسئولین زندان با رضایت زندانیان از زندان رابطه دارد؛ و روش های بازپروری می تواند در بازگشت زندانیان به جامعه تأثیر گذار باشد. داده ها و اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید؛ و در نتایج به دست آمده فرضیات مورد تایید قرار گرفته اند.
بررسی تاثیر آموزش رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر وضعیت سلامت روان زنان زندانی
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به شیوع بالای بیماریهای روانی در زنان زندانی این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش رفتار درمانی، عقلانی، هیجانی بر وضعیت سلامت روان زنان زندانی شهر تهران(1390) انجام شد. روش: 148 زندانی در دو گروه مداخله و غیر مداخله جهت آموزش رفتار درمان عقلانی هیجانی از زندان رجایی شهر و اوین تهران انتخاب شدند. از آزمون های SCL-90-R، تک نمونه ای کولموگروف-اسمیر، کولموگروف- اسمیرونوف، من ویتنی، دو نمونه ای کولموگروف- اسمیرونوف ، آزمون t تک نمونه ای و خی دو استفاده شد. یافته ها: تمامی شاخص ها در بین دو گروه دارای تفاوت معنی داری بودند(p<0.001). در گروه مداخله دو آزمون ناپارامتری تفاوت معنی دار شاخص ها در بین دو گروه مستقل را نشان دادند (p<0.001). اما در گروه شاهد دو روش آماری با هم اتفاق نظر نداشتند. نتیجه گیری: مداخلات درمانی عقلانی هیجانی در کاهش اختلالات روانی زنان زندانی موثراست.
شناسایی ابعاد سازنده ی طرد اجتماعی زندانیان زن(مورد مطالعه زندا ن های استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۳
123 - 146
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی ابعاد سازنده ی طرد اجتماعی زندانیان زن و با روش پیمایشی انجام شد. جامعه ی آماری تمام زنان زندانی در بند زنان زندان های استان لرستان به تعداد 100 نفر بودند که از آنها، تعداد 81 نفر براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ی محقق ساخته استفاده شد. داده های گردآوری شده، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفه ی اصلی، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که طرد عینی و طرد ذهنی دو بعد سازنده ی طرد اجتماعی زندانیان زن در استان لرستان است. ضعف پایگاه اجتماعی-اقتصادی، بی اعتمادی و رهاشدگی، نپذیرفتن فرد از طرف خانواده و دوستان، بدنامی اجتماعی و تنهایی فرد پس از آزادی، ضعف اعتقادات دینی و اخلاقی فرد و خانواده و لغزش بنیان های خانوادگی از مؤلفه های طرد عینی اند و ناامیدی از آینده ی پیش رو، زیست جهان شکننده و احساس نبود پذیرش از طرف خانواده و دوستان از مؤلفه های طرد ذهنی اند. نتایج حاکی است که نحوه ی برخورد فردی و اجتماعی با زندانیان، پس از بازگشت به اجتماع، نقش اساسی در پیشگیری از جرم و ورود مجدد آنان به زندان دارد.
تبیین جامعه شناختی عوامل طرد اجتماعی زندانیان زن و اثر آن بر چرخه بازگشت به زندان (مورد مطالعه زندان های استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل طرد اجتماعی زندانیان زن و اثر آن بر چرخه بازگشت به زندان در استان لرستان انجام گرفته است. روش تحقیق به صورت تلفیقی (کیفی-کمی) است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی زنان زندانی بودند که 81 نفر بودند. در بخش کمی نیز 265 نفر از زنان زندانی مورد مطالعه قرار گرفتند. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت دردسترس بود. یافته های آزمون های آماری نشان می دهد که رابطه معناداری بین طرد اجتماعی و بازگشت به زندان وجود دارد. فقط فرضیه "تفاوت معنادار بین نوع جرم و چرخه بازگشت به زندان مورد تایید قرار نگرفت" و بقیه فرضیات (سطح تحصیلات و بازگشت به زندان402/0؛ اشتغال و بازگشت به زندان 134/0؛ تاهل و بازگشت به زندان 202/0؛ درآمد و بازگشت به زندان31.-؛ سن و بازگشت به زندان 30.-؛ بین مدیریت خانواده و بازگشت به زندان 33.-؛ نقش های جنسیتی و بازگشت به زندان 37.-؛ هویت تکامل نیافته و بازگشت به زندان30.-؛ مشارکت غیررسمی و بازگشت به زندان 39.-؛ هویت جنسی و بازگشت به زندان 34.-؛ حریم شخصی و بازگشت به زندان 30.-؛ هویت اثرگذار و بازگشت به زندان 36.-) تایید شد.
روایت زنان زندانی از علل و زمینه های معاونت در قتل عمد همسر و رابطه نامشروع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مسائلی که در حوزه جرایم خانوادگی اتفاق می افتد، همسرکشی است که در آن مرد یا زن، همسر خود را به قتل می رساند. همسرکشی علاوه بر تأثیرات خانوادگی، پیامدهای منفی بر جامعه به جا می گذارد. این پژوهش با هدف تحلیل روایت زنان زندانی از «علل و زمینه های معاونت در قتل عمد همسر و رابطه نامشروع» سعی بر یافتن علل مؤثر بر همسرکشی دارد. تحقیق حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و با استفاده از تکنیک مشاهده و مصاحبه عمیق به روایت 13 نفر از زنانی که به جرم معاونت در قتل عمد همسر و رابطه نامشروع در ندامتگاه شهر ری زندانی بوده اند پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد همسر کشی زندانیان در بستری فرهنگی، اجتماعی رخ داده است، به این معنا که مجموعه عواملی در زندگی آن ها در کنارهم قرار گرفته که منجر به بروز این اتفاق گردیده است که مهمترین آن ها عبارت است از نارضایتی جنسی زن، خشونت خانگی، دغدغه های ذهنی زن نسبت به طلاق، نوع و شیوه ازدواج و اعتیاد مرد.
بررسی سلامت معنوی و ارتباط آن با جرم در زنان زندانی شهرستان ارومیه (سال 1395)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
22-33
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی یکی از ابعاد مهم سلامت است که می تواند موجب ایجاد معنا و مفهوم در زندگی و امید و آرامش درونی در فرد شود. هدف این مطالعه بررسی سلامت معنوی در زنان زندانی و ارتباط آن با نوع جرم است. روش کار: این مطالعه ی توصیفی - تحلیلی روی 150 زن زندانی شهرستان ارومیه در سال 1395 صورت گرفته است. برای سنجش سلامت معنوی از پرسش نامه ی سلامت معنوی پالوتزین و الیسون و همچنین پرسش نامه ی دموگرافیک مشتمل بر اطلاعات دموگرافیکی، نوع جرم و مدت محکومیت استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های کای دو و تحلیل واریانس یک طرفه و همچنین آزمون شفه تجزیه و تحلیل شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده که 27 نفر (18 درصد) از زنان زندانی سلامت معنوی ضعیف، 90 نفر (60 درصد) سلامت معنوی متوسط و 33 نفر (22 درصد) سلامت معنوی بالا داشتند. علاوه براین، مجرمان قتل و معاونت در قتل و همچنین زنان محکوم به اعدام، در پایین ترین سطح سلامت معنوی قرار داشتند؛ به طورکلی، از نظر آماری رابطه ی سلامت معنوی با نوع جرم و میزان محکومیت معنادار بود (P<0.05). نتیجه گیری: با توجه به پایین بودن سلامت معنوی زنان زندانی و ارتباط آن با شدت جرم، لازم است سیاست های ارتقای سلامت معنوی در زندانیان که منطبق بر شواهد نیز باشد، به کار گرفته شود تا بدین طریق هم دیگر ابعاد سلامت زندانیان ارتقا یابد و هم از وقوع دوباره ی جرم پیشگیری شود.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان و ایمن سازی در مقابل استرس بر سرمایه روانشناختی زنان زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۱۷۰-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان و ایمن سازی در مقابل استرس بر سرمایه روانشناختی زنان زندانی شهرستان تبریز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را زنان زندانی در ندامتگاه مرکزی استان آذربایجان شرقی در سال 1398 به تعداد 654 نفر تشکیل دادند. از بین آن ها 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب آموزش راهبردهای مدیریت هیجانات (8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته دو جلسه) و ایمن سازی در برابر استرس (8 جلسه 90 دقیقه ای و هر هفته دو جلسه) دریافت کردند و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای مدیریت هیجانات و ایمن سازی در برابر استرس به طور معناداری باعث افزایش سرمایه روانشناختی شده است (01/0>P). نتایج نشان داد آموزش ایمن سازی در مقابل استرس اثربخشی بیشتری نسبت به راهبردهای مدیریت هیجانات بر سرمایه روانشناختی دارد (001/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان از آموزش ایمن سازی در برابر استرس جهت افزایش سرمایه روانشناختی به طور مؤثرتری نسبت به راهبردهای مدیریت هیجانات در زنان زندانی استفاده کرد.
بررسی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 128
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: معاونت و همکاری در قتل، یکی از دلایل اصلی وقوع این جنایت در جامعه است که منجر به افزایش بی نظمی و نا امنی می گردد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ ازحیث ماهیت توصیفی-تحلیلی و از نظر روش، کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، 8 نفر از زنانی هستند که به جرم معاونت در قتل عمد در سال 1397 در ندامتگاه شهر ری بوده اند. ابزار گردآوری داده ها مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و جهت دستیابی به مشخصات فردی زندانیان از پرونده شخصیت آنان استفاده گردیده است. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با بهره گیری از روش کدگذاری استراوس و کوربین و بر اساس رویکرد نظریه مبنایی تحلیل گردیده است. یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر این است که سه دسته از عوامل علی، زمینه ای و مداخله گر در معاونت زنان در قتل عمد تأثیر داشته اند که عوامل علی عبارتند از: شرایط نامساعد اقتصادی، وضعیت نابسامان زندگی خانوادگی. شرایط زمینه ای عبارتند از: مهاجرت و حاشیه نشینی، معاشرت و رفت و آمد با دوستان خلافکار و شرایط مداخله گر عبارتند از: استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی، رابطه نامشروع و فساد اخلاقی. استراتژی های کنش(راهبرد) عبارتند از: رفتارهای خشونت آمیز نسبت به دیگران و نایده گرفتن حقوق دیگران که پیامدهایی مانند پشیمانی، بروز مشکلات روحی و حبس های طولانی مدت برای زنان به همراه داشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق بیانگر این است که مجموعه عواملی منجر به معاونت زنان در قتل عمد گردیده که مهمترین آن، نیازهای اقتصادی بوده است. بر این اساس، جهت توانمند سازی زنان و رفع مشکلات مالی آن ها، ایجاد واحدهای اشتغال زایی در حومه شهر تهران می باید اقدام گردد.
تحلیل جامعه شناختی روایت زنان از زندان، پس از آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
345 - 362
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر ضمن مرئی کردن زنان در دانش جرم شناسی بر آن است تا موضوعات کلیدی را در مورد زندان و آزادی پس از آن دریابد. زندگی در زندان تجربه زیسته متفاوتی است که با وجود تفاوت های فردی، خانوادگی، اجتماعی، و جرمی زندانیان، شرایط و ویژگی های مشترکی را برای آن ها به وجود می آورد. مطالعه حاضر با رویکردی کیفی انجام شده و یافته های تحقیق، که از طریق مصاحبه های عمیق با 20 زن پس از آزادی از زندان حاصل شده، نشان می دهد چگونه زندان، زنان را در یک موضع خاص قرار می دهد و برای آن ها پیامد های بسیار جدی را رقم می زند، که بخش عمده ای از آن توسط زنان منفی تلقی می شود و تبعاتی چون طرد خانوادگی و اجتماعی، دوری از فرزندان و تأثیرات حبس، آموزش و یادگیری بزهکاری در زندان، و... را برای آن ها به دنبال دارد. با این حال، زنان مصاحبه شونده معتقدند حبس تأثیرات مثبتی نظیر قطع شبکه های ارتباطی جرم زا و جدا شدن از سابقه جرمی، آموزش مهارت های فنی و حرفه ای در زندان و مواردی نظیر این را نیز به دنبال دارد. در مجموع، زنان فارغ از جرم ارتکابی، محیط زندان را فضایی مبتنی بر قدرت، خشونت، و درگیری می دانند که در آن فرد با جدا شدن از هر آنچه در جهان بیرون به آن متصل است، مجازات می بیند.
واکاوی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد مرد مزاحم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
معاونت زنان در قتل عمد گرچه به نظر می رسد ماهیت یکسانی داشته باشد اما در واقع با دلایل و انگیزه های مختلفی صورت می گیرد. زنانی که در قتل عمد مردان مزاحم معاونت داشته اند، کسانی هستند که مورد آزار و اذیت مردان مزاحم (مقتول) قرار گرفته و با در میان گذاردن موضوع با همسران شان و با مباشرت آن ها، مرتکب معاونت در قتل عمد مرد مزاحم شده اند. این پژوهش یا هدف شناسایی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد مرد مزاحم انجام گرفته است. تکنیک مورد استفاده در این تحقیق، مشاهده و مصاحبه های نیمه ساختار یافته و روش آن، نظریه مبنایی بوده است. جهت دستیابی به مشخصات فردی زندانیان از پرونده شخصیت آنان استفاده گردیده است. جامعه آماری این تحقیق، 6 نفر از زنانی هستند که به جرم معاونت در قتل عمد مرد مزاحم در سال 1397 در ندامتگاه شهر ری بوده اند. یافته های تحقیق بیانگر این است که سه دسته از عوامل علی، زمینه ای و مداخله گر در معاونت زنان در قتل عمد تأثیر داشته اند که عوامل علی عبارتند از: پای بند نبودن مرد مزاحم به اصول اخلاقی، باورهای متعصبانه و ناموس پرستی شوهر. شرایط زمینه ای عبارتند از: مهاجرت و حاشیه نشینی، بدرفتاری با زن. شرایط مداخله گر عبارتند از: کتمان حقیقت از طرف زن به دلیل ترس از رفتارهای تند و خشن همسر، اجبار و تحکم شوهر برای همکاری زن در قتل عمد مرد مزاحم. استراتژی های کنش (راهبرد) عبارتند از: قتل و رفتارهای خشونت آمیز نسبت به دیگران که پیامدهایی مانند محکومیت زن ها و وضعیت نامساعدشان، مجازات شوهر به عنوان مباشر در قتل عمد و وضعیت نابسامان فرزندان را به همراه داشته است.
واکاوی تجارب زیسته زنان زندانی: از حسرت کودکی تا تداوم جرائم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 87
حوزه های تخصصی:
کودکان آسیب پذیرترین گروه های جامعه اند که تجربیات، ذهنیت و کیفیت تعاملات کودکی، وضعیت بزرگسالی آنان را رقم می زند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته کودکی زنان زندانی و تداوم آن در وضعیت فعلی آنان است. این پژوهش مطالعه ای کیفی و به روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. داده های مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری نظری با 25 نفر از زنان زندانی شهر کرج، با مصاحبه عمیق گردآوری و در نهایت، داده های گردآوری شده در قالب 6 مضمون اصلی و 24 مضمون فرعی کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد تجارب ناامنی، حسرت و ناکامی، بی پناهی و عدم حمایت خانواده از جمله تجارب نامطلوب کودکی زنان زندانی است. تفسیر زنان زندانی از دوران کودکی شان به مثابه زیست جهان پرمخاطره است که در بزرگسالی با تداوم آشفتگی روانی، استرس و پرخاشگری، تداوم افعال کودکی، خلافکاری و ارتباط با شبکه های خلاف، تداوم خانواده متشنج، ناسازگاری با همسر و نبود عاطفه مادرانه تداوم می یابد. آن ها بر این باورند مانند سایر کودکان نتوانسته اند از ظرفیت هایشان استفاده کنند و توسط پدر و مادر و اطرافیان نزدیک مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند. به روایت آن ها، زندان و تخلف بزرگسالی آنان ادامه و تکرار تخلفات کودکی شان است. درنهایت ارائه آموزش های لازم از سوی سازمان های متولی از جمله رسانه های جمعی، مراکز حمایت خانواده، مشاوره و... در راستای بهبود روان، افزایش آگاهی و اصلاح عملکرد زنان زندانی پیشنهاد می شود.
ادراک تجارب زیسته از کنش ها و اقدامات اصلاح مدارانه در مواجهه با زنان زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه اصلاح مداری با عنایت به گفتمان توجه به کرامت انسانی، بهسازی اجتماعی و رفتاری قانون شکنان، به دنبال بازگشت مجرمان به زندگی عادی است. پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی و با روش تحلیل محتوای کیفی، تجربیات و اقداماتی را ارائه می کند که با رویکرد اصلاح مدارانه و تغییر رفتار مجرمان در فرایند گذراندن محکومیت انجام می شود. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 11 نفر از کارمندان زندان زنان بوده اند که با حداکثر تنوع انتخاب شده اند. برای افزایش اعتبار یافته ها نیز، با 25 نفر از زنان زندانی و 4 متخصص دانشگاهی مصاحبه شد تا اتکاپذیری به یافته های کارمندان زندان، افزایش یابد. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی از تجارب زیسته کارمندان، محققان را به 3 گونه اصلی، 9 مقوله فرعی و 41 مفهوم رساند. نتایج این پژوهش نشان داد که تجارب کنش ها و اقدامات اصلاح مدارانه در زندان در سه گونه تعاملات، خدمات و توانمندسازی شناسایی شدنی و ارائه دادنی اند. در مقوله اول، تعاملات کارمندان و زندانی و تعاملات زندانیان با خانواده ارائه شد، در مقوله دوم، چهار زیر مقوله امور اجرایی زندانی محور، مشغول سازی زندانیان، بهزیستی اجتماعی و نیروی انسانی با روحیه اصلاح مداری شناسایی و در مقوله سوم توانمندسازی علاقه محور، جامعه محور و توانایی محور توضیح داده شد. یافته ها نشان می دهد در رویکرد اصلاح مدارانه، کلیه فرایندهای موجود در دوران محکومیت در جهت بازگشت مجرم به زندگی عادی طراحی و اداره می شود. تعاملات، خدمات و توانمندسازی نیز باید در جهت جداسازی زندانی از زندگی مجرمانه، صورت بندی شود.
پدیدارشناسی تجربه زیسته زنان محکوم در کارگاه اشتغال ندامتگاه زنان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
79 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف: حرفه آموزی و اشتغال به کار مجرمان یکی از برنامه های پرکاربرد در زندان ها به منظور بازاجتماعی کردن و اصلاح و تربیت محسوب می شود. هدف این پژوهش، تحلیل جامعه شناختی روایت های زندانیان زن شاغل در واحدهای حرفه آموزی و اشتغال زندان زنان تهران می باشد.
روش : روش این پژوهش، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی است که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 16 نفر از زنانی است که طی ماه های مهر تا اسفند 1398 محکوم و در زندان حضور داشته اند که با به کارگیری اشباع نظری در تعیین حجم نمونه و به روش نمونه گیری گلوله برفی به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های عمیق از تحلیل روایت بهره جسته شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که زندانیان زن مهم ترین انگیزه حضور در واحدهای اشتغال را بیشتر با مقولاتی چون دوری از یکنواختی حضور در اتاق ها و انضباط روزانه، استفاده از مزایایی چون ملاقات و تلفن و مرخصی ذکر کرده اند. بنابراین، می توان بیان کرد که به منظور بازاجتماعی کردن زندانیان زن، توجه به استعداد و خلاقیت های زندانیان و به طور کلی طراحی برنامه ها از پایین به بالا و پرداخت دستمزد مطابق قانو ن کار و اطمینان از پشتیبانی و حمایت دولت پس از آزادی مقولات و مضامینی هستند که از نظر پاسخگویان در زمان اشتغال زندانیان، مورد غفلت قرار می گیرد.