مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
حکمرانی شهری
حوزههای تخصصی:
بررسی وضع موجود شرایط زیست محیطی کشور، بخصوص در بزرگ ترین نمود و دستاورد انسان بر محیط یعنی شهرها، خبر از ناپایداری، آسیب و تخریب فزاینده، بر فضای اکولوژیکی آن می دهد. پیامدهای حاصل از این توسعه ناپایدار زنگ خطری را برای سیاستگذاران و دست اندرکاران زیست محیطی به صدا درآورد که منجر به تهیه مجموعه ای از متدها و روش های تحلیلی در جهت ارزیابی پیامدهای زیست محیطی و برآورد، میزان ناپایداری مکان ها شد. در این راستا این مقاله سعی دارد، ردیابی و اثرات اکولوژیکی را به عنوان روشی جدید در ارزیابی توان محیط شهرها معرفی کند. در حقیقت روشی برای درک ارزیابی روابط، تاثیر انسان و فعالیت های او بر محیط اکولوژیک است. تغییر شهر خطی، زایا و نوگرا به شهر چرخه ای و پویا که در آن تولید- مصرف و بازیافت به صورت بهینه عمل می کنند، از دستآوردهای ارزیابی بوم شناختی می باشد. براساس این مطالعه ارزیابی توان پایداری با روش ردیابی و اثرات بوم شناختی برای کلان شهر لندن 5.3 هکتار، سانتیاگو 2.6 و برای تهران 3.79 هکتار برای هر فرد محاسبه شده است. این ارزیابی نشان می دهد که آنها دارای ردیابی و اثراتی چند برابر بیشتر از سطح جهانی (2.3 هکتار برای هر فرد) می باشند که مبین ناپایداری محیط کلان شهرها و در نتیجه عدم مدیریت مناسب است. بنابراین، نگرش و روش کاربردی و نیل به نتایج مشخص و قابل ارزیابی را می توان از نکات مثبت این رهیافت نوین به ویژه در مدیریت و حکمرانی خوب شهری دانست.
تحلیل الگوی مدیریتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب نوع مدل مدیریت شهری، بازتابنده ی نگرش حاکم بر تنظیم روابط شورا و شهرداری و مهم تر از همه، بیانگر میزان مشارکت و قدرت اجرایی است. یکی از گفتمان های مهم در تعیین مدل مدیریتی برتر، تعیین چگونگی اداره ی شهر و قرارگیری قدرت در دست مدیران شهری است. از سوی دیگر، مدل اداره ی شهر رابطه ی نزدیکی با حل یا ایجاد مسائل شهری دارد. از بررسی مدل مدیریت شهری در کلان شهر تهران چنین برداشت می شود که نوع مدل مدیریت شهری در ایران، مدل شورا مدیر شهر است. تحلیل الگوی مدیریتی تهران و ویژگی های این نوع مدل در ایران، به ویژه انتصابی بودن شهردار، سبب وابستگی شدید عناصر مدل مدیریت شهری به ساختار کلان قدرت شده و این روند به نوبه ی خود فقدان و کمبود نهادهای مدنی و مشارکت مردمی را تشدید کرده و موجب تبدیل شدن عرصه ی مدیریت شهری به یک عرصه ی تجدید قدرت برای گروه های قدرت سیاسی در سطح ملّی شده است. بنابراین مدل شورا شهردار قوی، به عنوان الگوی مناسب توصیه می شود تا با بهره گیری از این الگو، به دلیل دارا بودن رویکرد جمع-گرایانه و مشارکتی که در حلّ مسایل شهری دارد، در سطوح فراملّی با تأکید بر کاهش نقش دولت مرکزی و در سطوح محلّی، تقویت جایگاه و نقش مدیریت محلّی و مشارکت اجتماع محلّی، حاکمیّتی چند سطحی و چند عاملی را برای مدیریت شهری کارآمد و اثربخش توصیه کند و همچنین این مدل با استفاده از معیارهای منتج از مبانی نظری حکمروایی شهری و برخی از معیارهای مرتبط دیگر، سبب تقویت شاخص های حکمروایی شهری (مشارکت شهروندان، مسئولیت پذیری و پاسخ گویی و عدالت) و نیز ارتقای برخی دیگر از شاخص های مورد توجّه، چون اقتدار مجموعه مدیریت شهری، قدرت و اقتدار شهردار، هماهنگی و همکاری بین شورا شهرداری، تخصّص گرایی در بدنه ی شهرداری، قدرت نظارتی و قانون گذاری شورا و ثبات در مدیریت شهری خواهد شد و وابستگی به عناصر قدرت سیاسی سطح ملّی را کاهش یا از بین می برد. بدین ترتیب مدل شورا شهردار قوی، به طورکلّی برای تقویت نهاد مدیریت شهرتهران ارزیابی شده است.
سنجش و رتبه بندی مناطق شهری بر اساس شاخص های شکوفایی شهری (مطالعه موردی: بندر ماهشهر)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت شکوفایی شهری هدف از این پژوهش بررسی نحوه توزیع شاخص های شکوفایی شهری و اولویت بندی این شاخص ها در مناطق پنج گانه بندر ماهشهر است. روش بررسی: روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، از نوع نظری – کاربردی با رویکرد اصلی توصیفی- تحلیلی است و به صورت موردی مناطق 5 گانه بندر ماهشهر مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از مبانی نظری تحقیق و پیشینه تحقیق، متغیرهای تحقیق تهیه گردید. سپس پرسش نامه ای طراحی گردید که شامل 6 شاخص و و 21 معیار و 63 زیر معیار می گردد. سپس پرسش نامه طراحی شده میان جامعه آماری توزیع گردید و نتایج آن با استفاده از آزمون t و تحلیل واریانس و آزمون Scheffe تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها و نتیجه گیری : در ابتدای امر اختلاف میان گروه ها و میانگین های مورد بررسی به عنوان داده های خام مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن برای شکوفایی شهری مناطق نشان داد که شاخص ها از سطح معنادار(Sig) بالایی برخوردار هستند. سپس برای وزن دهی معیارها نیز از روش AHP فازی استفاده گردید. نتایج نشان داد، شاخص بهره وری با وزن 203/0 رتبه اول و بعد از آن شاخص کیفیت زندگی با رتبه 195/0 رتبه دوم و زیرساخت ها با وزن 187/0 در رتبه سوم قرار دارد. در مرحله بعد استفاده از روش های TOPSIS, Waspas و در نهایت از مدل ادغامی کپلند به اولویت بندی مناطق پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد منطقه سه شهری بندر ماهشهر بیشترین میزان و اولویت اول را از حیث شاخص های شکوفایی شهری را به خود اختصاص داده و آخرین منطقه نیز اختصاص به منطقه یک است.
تببین الگوی حکمروایی هوشمند با رویکرد مشارکت مردمی در تصمیم گیری شهری (نمونه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به طور فزاینده ای به سمت هوشمند سازی حرکت می کند. یکی از مهم ترین ابعاد شهر هوشمند حکمرانی هوشمند است. این بعد از هوشمند سازی شهرها بر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای مشارکت سیاسی و فعال شهروندان و ارائه خدمات مطلوب شهروندی دلالت دارد. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف تببین الگوی حکمروایی هوشمند با رویکرد مشارکت مردمی در تصمیم گیری شهری انجام شد. پژوهش حاضر ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. ازنظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. اطلاعات موردنیاز این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارمندان شهرداری مناطق 22 گانه شهر تهران است که جمعیت آنها برابر 500 نفر می باشد. روش انتخاب متخصصین استفاده از تکنیک گلوله برفی بوده است. تعداد نمونه 15 نفر از کارکنان شهرداری تهران انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مشارکت در تصمیم گیری شهری بر روی حکمروایی هوشمند شهری تاثیر مثبت و مستقیمی دارد. براساس نتایج بدست آمده مشارکت در تصمیم گیری ها قادر است که 6/38 درصد از واریانس متغیر وابسته یعنی حکمروایی هوشمند شهری را تببین نماید. همچنین از بین دو مولفه مربوط به مشارکت بر تصمیم گیری ها مولفه مشارکت اجتماعی تاثیر بیشتری بر حکمروایی هوشمند شهری داشت.
مدل جامع مشارکت شهروندی، مورد پژوهش: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساساً هر امری که مشارکت شهروندان را در پی دارد، در بستری شکل می گیرد که مقوله های مشترکی آن را احاطه کرده است و بدون توجه به آن ها، مشارکت شهروندان به سختی اتفاق می افتد. هدف از این پژوهش، طراحی مدل جامع مشارکت شهروندی در شهر تهران است. روش پژوهش، کیفی است و براساس رویکرد گلیزر از راهبرد نظریه داده بنیاد، وضعیت موجود، مدل سازی شده است. در این امتداد، با 19 نفر از شهروندان، مدیران شهری و خبرگان حوزه مشارکت شهروندی که به صورت گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام پذیرفت و داده ها پس از پیاده سازی، کدگذاری شده و براساس خانواده کدهای شش سی که از سوی گلیزر معرفی شده است، مدل سازی شد. "عدم رویکرد شهروندمحوری در شهرداری"، به منزله پدیده محوری و 12 مقوله نیز به منزله مقوله های فرعی معرفی شد. نتیجه اینکه برای افزایش مشارکت شهروندی، لازم است شهرداری تهران، نسبت به اصلاح نگرشِ سرمایه های انسانی خود، به ویژه مدیران و خط مشی گذاران اقدام کند و این تغییر نگرش خود را در عمل نشان دهد و شهرداری، تبدیل به سازمان مشارکت محور شود و کمک کند تا این تغییر نگرش در شهروندان نیز به وجود آید تا بدین ترتیب مقدمات حضور آنان در عرصه مشارکت شهری فراهم آمده و مشارکت محوری شهرداری تقویت شود و مدیریت شهری، با پیشنهادهایی که در انتهای مقاله ارائه شد، خلأهای مورد اشاره را برطرف نماید.
آسیب شناسی حکمروایی محلی در ایران، پژوهش موردی: دهیاری های استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه حکمرانی خوب در مقیاس وسیعی از سطح محلی تا بین المللی به کار برده می شود. در این بین سطح محلی دارای اهمیت ویژه ای است. با توجه به مشخصه هایی چون اصل تمرکززدایی، ساختار دموکراتیک، برنامه ریزی و تصمیم گیری محلی گرا و مردم نهاد، افزایش نقش نهادهای غیردولتی و جامعه مدنی، توجه به منافع عام مردم، توزیع فرصت ها و برقراری عدالت اجتماعی و جغرافیایی، افزایش اثربخشی و کارایی و در نهایت بهره مندی کل جامعه از توسعه و رفاه و ...، می توان دولت محلی را به دلیل ماهیت و کارکردهای خاصی که دارد، نمونه مطلوب و کارآمدی از حکمرانی خوب دانست. در این برداشت؛ تمرکززدایی (از ارکان دولت ملی)، مهم ترین و اصلی ترین هدف دولت محلی در تحقق حکمرانی خوب است. عدم حکمرانی خوب در کشور خصوصاً در مناطق روستایی، می تواند منشأ بسیاری از مشکلات اجتماعی در جامعه باشد. در پژوهش حاضر تلاش شده است علل عدم موفقیت حکمروایی محلی در ایران "مورد مطالعه: دهیاری های استان زنجان" بررسی و موردسنجش قرار گیرد. روش پژوهش حاضر، از حیث هدف پژوهشی کاربردی و روش اجرای پژوهش تلفیقی است بدین معنا که از روش توصیفی- تحلیلی و نیز از روش تحقیق میدانی و پیمایشی استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش را دهیاری های استان زنجان تشکیل می دهد. شیوه نمونه گیری تصادفی بوده و حجم نمونه 200 دهیاری بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. روایی آن توسط فرمانداران و بخشداران و پایایی آن با استفاده از آلفای 84/0 مطلوب ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس. انجام شد. نتایج نشان داد که بین محدودیت های دهیاری ها با عدم موفقیت آن ها رابطه مستقیم و معنا داری دارد و این رابطه با شدت تأثیر 667/0 تأیید شد.
طراحی مدل اقناع عمومی در بستر حکمرانی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
615 - 636
حوزههای تخصصی:
هدف: اقناع عمومی در حکمرانی خوب شهری، ابزاری قدرتمند است که به دلیل ایجاد هم بستگی و تعامل بین مسئولان حکومتی و شهروندان، ترویج ارزش ها و هدف های مشترک و همچنین، بهبود کیفیت زندگی در شهر اهمیت دارد. در دنیای امروزی که شهرها به سمت توسعه و رشد سریع حرکت می کنند، حکمرانی خوب شهری اهمیت بسیاری پیدا کرده است. اقناع عمومی، ابزار مؤثری در بستر حکمرانی خوب شهری مطرح شده است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل اقناع عمومی در بستر حکمرانی خوب شهری است.
روش: روش پژوهش کیفی و از نوع نظریه پردازی داده بنیاد با رویکرد اشتراوس و کوربین است. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و از نوع گلوله برفی بوده است. در مجموع، در پژوهش حاضر ۱۷ نفر مشارکت کردند که ۱۰ نفر از بین مدیران کل دستگاه های اجرایی استان خراسان رضوی و ۷ نفر از استادان و خبرگان دانشگاهی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. برای اخذ تأمین اعتبار، از درگیری طولانی مدت و مشاهده مداوم و بازبینی مشارکت کنندگان استفاده شد. افزون بر این، برای ایجاد اعتبار بیشتر، پژوهشگر از روش بازبینی مشارکت کنندگان بهره برد.
یافته ها: یافته های پژوهش در قالب شش دسته شرایط علی، مقوله محوری، استراتژی ها، پیامدها، زمینه ها و مداخله گرها دسته بندی شد. یافته های پژوهش نشان داد که شرایطی همانند عوامل سرمایه اجتماعی و حکمرانی مسائل، باعث می شود که اقناع عمومی شکل گیرد. از طرفی این رفتار بر استراتژی ها یا راهبردها تأثیر می گذارد. به سخن دیگر، عوامل یادشده کمک می کند که راهبردها یا استراتژی های حکمرانی خوب شهری که رسانه کارآمد و استراتژی ارتباط مؤثر است، انتخاب شود. این استراتژی ها به قطع پیامدهایی دارند که از آن جمله می توان به بهبود عملکرد به شکل توسعه انسانی پایدار و بهبود حل مسئله اشاره کرد. زمینه این استراتژی ها، سیاست های حمایتی و فرهنگی است. در این میان نباید از مداخله گرهایی همچون موانع محیطی و موانع ارتباطی چشم پوشی کرد.
نتیجه گیری: انتقال پیام های اثربخش و مؤثر به جامعه با اقناع عمومی در بستر حکمرانی شهری امکان پذیر است. با انجام پدیده مذکور، شناخت بهتر از مسائل شهری، ایجاد همدلی و تعامل مثبت با شهروندان و افزایش مشارکت آن ها در مسائل عمومی فراهم می شود. با توجه به یافته های پژوهش، چنین نتیجه می شود که اقناع عمومی مؤثر، به تحلیل دقیق اهداف و مخاطبان نیازمند است. باید هدف مدنظر اقناع، اهداف کلان حکمرانی شهری و نیازهای جامعه، به صورت دقیق بررسی شوند. همچنین، باید مخاطبان مدنظر به خوبی شناسایی و تحلیل شوند تا بتوان محتوا و ابزارهای اقناعی درستی طراحی کرد. استفاده از شواهد و آمار مطمئن، به افزایش اعتبار اقناع عمومی کمک می کند. اطلاع رسانی جذاب و فهم پذیر نیز، می تواند مخاطبان را بهتر و به طور کامل آگاه سازد و آن ها را به پذیرش ایده مدنظر ترغیب کند. در نهایت اینکه استفاده از شاخص ها و نشانه های اثرگذاری، می تواند نتایج و اهداف اقناع را به وضوح نمایش دهد و از شفافیت در فرایند اقناع پشتیبانی کند. در پایان پژوهش، پیشنهادها و راه کارهایی برای مؤلفه های پژوهش بیان شده است.
متغیرهای اثرگذار مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۷
55 - 69
حوزههای تخصصی:
امروزه در چارچوب رویکردهای نوین مدیریت شهری، برپارادایم مدیریت مطلوب شهری تاکید می گردد واین مدیریت به عنوان الگوی مناسب جهت پاسخگویی به نیازهای روزافزون شهروندان و مشکلاتی که شهرها با آن مواجه اند، دیده می شود. بررسی جامعه شهری کلانشهرتهران نشان می دهد به علت عدم توجه به اصول سازمان دهی سیاسی فضا و مدیریت سیاسی ناکارآمد فضا، تهران در حال حاضر گرفتار مشکلات شهرنشینی شده است.در این پژوهش ، متغیرهای اثرگذار که برمدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران شامل شاخص سیاسی – امنیتی، جغرافیایی – ارتباطی، اجتماعی – فرهنگی و قانونی به تجزیه و تحلیل و آزمون نحوه مدیریت سیاسی فضا در کلان شهر تهران پرداخته شده است. این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش ازنوع ،تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. متغیر ها با استفاده از روش های آزمون T، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد آزمون قرار می گیرد. تعدادی از پرسش ها بر اساس طیف لیکرت طراحی شده اند وتعدادی به صورت دو تا چند گزینه ای می باشند. در واقع سعی شد سوالات جهت دهی شده نباشند و نظر محقق در آنها القاء نشده باشد. در نهایت تعداد 84 پرسشنامه تکمیل گردید.جامعه آماری این پژوهش مدیران شهرداری تهران، مدیران دولتی و مدیران رده های میانی درگیر در امر سازمان دهی سیاسی فضا و نیز نخبگان دانشگاهی ومتخصصان حوزه مدیریت سیاسی فضا می باشند.این تحقیق به دنبال پاسخ به این پرسش است که متغیرهای اثرگذار بر مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران کدامند؟ نتایج حاکی از آن است که بین متغیر های سیاسی امنیتی، جغرافیایی ارتباطی، اجتماعی فرهنگی و قانونی با مدیریت سیاسی فضا درکلانشهر تهران ارتباط معنادار وجود دارد. همچنین متغیر سیاسی امنیتی دارای بیشترین اهمیت و بعد ازآن متغیر جغرافیایی ارتباطی، شاخص اجتماعی فرهنگی و شاخص قانونی در رتبه های بعدی قراردارند.
راهبردهای حل تعارضات میان کنشگران حکمرانی شهر هوشمند
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
123 - 142
حوزههای تخصصی:
تعدد کنشگران در عرصه حکمرانی شهر هوشمند و عدم ارتباط مناسب بین آنها موجب ایجاد تعارضات گوناگون بین کنشگران می گردد. راهبردهای ارائه شده برای حل تعارضات میان سازمانی عمدتاً به دلیل عدم ارتباط مناسب بین سازمان ها مؤثر واقع نمی شوند و نیاز به راهبردهایی بومی و برآمده از مجموعه ای از خبرگان این حوزه است. هدف پژوش حاضر ارائه راهبردهای حل تعارضات میان کنشگران حکمرانی شهر هوشمند در شهر تهران می باشد. روش پژوهش این مطالعه عبارتست از آمیخته اکتشافی که تلفیق دو روش تحلیل مضمون بر اساس مصاحبه با خبرگان و مدل سازی ساختاری تفسیری می باشد. جامعه آماری این پژوهش عبارتست از مدیران و خبرگان حوزه شهری در تهران که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و حجم نمونه در روش تحلیل مضمون هشت نفر و در روش مدل سازی ساختاری تفسیری 13 نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته است. یافته پژوهش مدلی چهار سطحی می باشد. سطح اول مدل شامل مضمون های « شفافیت روابط مالی بین کنشگران»، «ایجاد درآمد پایدار برای اداره شهر»، «تعریف خروجی های سیستم» و «داشتن سیاست شهری پایدار»، سطح دوم شامل مضمون های «طراحی نهادهای میانجی گر» و «سطح بندی و هدایت تعارضات»، سطح سوم شامل مضمون های «استفاده از ارتباطات غیر رسمی» و «استفاده از شوراهای مشورتی» و در نهایت سطح چهارم شامل مضمون «ایجاد کمیته ملی و کمیته های استانی» است.
تدوین نظام حکمرانی شهر هوشمند (مورد مطالعه: شهر تهران)
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
133 - 154
حوزههای تخصصی:
حکمرانی شهر هوشمند به عنوان یک شبکه مشارکتی از سازمان های دولتی و ذینفعان خارجی از جمله شهروندان و یک سیستم اجتماعی-فن آورانه در نظر گرفته می شود. در زمینه شهرهای هوشمند، حکمرانی شهر هوشمند یک مسئله کلیدی است. هدف پژوش حاضر تدوین نظام حکمرانی شهر هوشمند در شهر تهران می باشد. روش پژوهش این مطالعه عبارتست از روش تحلیل مضمون. جامعه آماری این پژوهش عبارتست از مدیران و خبرگان حوزه شهری در تهران که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و حجم نمونه تحقیق هشت نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است که از طریق کدگذاری تفسیری مورد تحلیل قرار می گیرد. بر مبنای کدگذاری باز در ابتدا 397 کد پایه از مصاحبه های پیاده شده استخراج گردید و با استفاده از بررسی چندگانه و ادغام مضامین با مفاهیم مشترک تعداد 253 «مضامین پایه ای» اصلی استخراج شد، در نهایت 25 مضمون فراگیر شناسایی گردید و کدگذاری تفسیری انجام گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام حکمرانی شهر هوشمند در تهران شامل پنج مؤلفه اصلی از جمله پیش شرط ها، حکمرانی شهری، اجزای شهر هوشمند، اقدامات در حوزه قانون و خط مشی ها، تعیین خروجی مورد انتظار و سه عامل زمینه ای از جمله عوامل نهادی، انسانی و فنی است.
ضرورت بازبینی مدل مدیریت شهر تهران و انتخاب مدل برتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۱۳۸-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
انتخاب نوع مدل مدیریت شهری منعکس کننده نگرش حاکم بر تنظیم روابط شورا و شهرداری و مهم تر از همه بیانگر میزان مشارکت و قدرت اجرایی است. یکی از مباحث مهم در تعیین مدل مدیریتی برتر تعیین چگونگی اداره شهر و قرارگیری قدرت در دست مدیران شهری است. از طرف دیگر مدل اداره شهر رابطه نزدیکی با حل یا ایجاد مسائل شهری دارد. از بررسی مدل مدیریت شهری در کلانشهر تهران چنین استنباط می شود که نوع مدل مدیریت شهری در ایران مدل شورا - مدیر شهر است. تحلیل الگوی مدیریتی تهران و ویژگیهای این نوع مدل در ایران به ویژه انتصابی بودن شهردار باعث وابستگی شدید عناصر مدل مدیریت شهری به ساختار کلان قدرت گردیده و این روند به نوبه خود فقدان و کمبود نهادهای مدنی و مشارکت مردمی را تشدید کرده و باعث تبدیل شدن عرصه مدیریت شهری به یک عرصه تجدید قدرت برای گروههای قدرت سیاسی در سطح ملی شده است. داشتن روش برای رسیدن به هدف یکی از ضروریات هر تحقیق علمی است. روش به کار گرفته شده برای انجام تحقیق شبیه نوعی پیمایش (جمع آوری اطلااعات در مورد یک پدیده) خواهد بود. و مطالعات اسناد و مدارک به عنوان تکنیک اصلی جمع آوری اطلاعات مدنظر است. منابع کتابخانه ای مربوط به موضوع تحقیق از کتابخانه ها ی دانشگاه ها ، سازمان های مرتبط با امور شهری، پایگاه ها ی اطلاعات علمی و پژوهشی، و اینترنت جمع آوری شده و مورد مطالعه قرار گرفتند بنابراین مدل شورا- شهردار قوی به عنوان الگوی مناسب توصیه می شود تا با بهره گیری از این الگو به دلیل دارا بودن رویکرد جمع گرایانه و مشارکتی که در حل مسایل شهری دارد، از یک سو در سطوح فراملی، با تأکید بر کاهش نقش دولت مرکزی و در سطوح محلی، تقویت جایگاه و نقش مدیریت محلی و مشارکت اجتماع محلی، حاکمیتی چند سطحی و چند عاملی را برای مدیریت شهری کارآمد و اثر بخش توصیه کند و همچنین این مدل با استفاده از معیارهای منتج از مبانی نظری حکمروایی شهری و برخی از معیارهای مرتبط دیگر، سبب تقویت شاخصهای حکمروایی شهری (مشارکت شهروندان، مسئولیت پذیری و پاسخگویی و عدالت) و نیز ارتقاء برخی دیگر از شاخص های مورد توجه چون اقتدار مجموعه مدیریت شهری، قدرت و اقتدار شهردار، هماهنگی و همکاری بین شورا - شهرداری، تخصص گرایی در بدنه شهرداری، قدرت نظارتی و قانونگذاری شورا و ثبات در مدیریت شهری خواهد شد و وابستگی به عناصر قدرت سیاسی سطح ملی را کاهش و یا از بین می برد بدین ترتیب مدل شورا- شهردار قوی، به طور کلی در جهت تقویت نهاد مدیریت شهرتهران ارزیابی شده است.
پویایی محیط و شبکه سازی دانش حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
43 - 63
حوزههای تخصصی:
شبکه سازی دانش حکمرانی شهری در محیط پویا، زیربنای پیشرفت دانش بنیان شهرها است. ضرورت آمادگی مدیریت پیچیده ی شهری را برای همگامی با تحولات و جذب آن ها به چالش می کشاند. لذا درک و شناخت نحوه شبکه سازی دانش حکمران شهری و تأثیر آن بر نحوه ی عملکرد و تصمیم گیری مدیران امری حیاتی است؛ هدف از این پژوهش ارائه الگویی از شبکه سازی دانش و عوامل تأثیرگذار بر شبکه دانش حکمرانان شهری است. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری و روش تحلیل تم است. تحقیق از نظر هدف، بنیادین و از منظر جمع آوری و ماهیت داده ها، اکتشافی - استقرایی است. جامعه هدف تحقیق، شهرداران نواحی شهر تهران است و از میان 123 شهردار ناحیه ی تهران 18 نفر از افراد خبره انتخاب شدند. این افراد بر اساس سوابق کاری و با نظر معاونت برنامه ریزی مناطق 22 گانه تهران انتخاب شدند و پس از اشباع نظری و اشباع داده، مصاحبه ها به اتمام رسیدند. ابزار اصلی تحقیق گروه کانونی اکتشافی با مصاحبه عمیق است؛ لذا برای تحلیل داده های متن مصاحبه ها، بر اساس دانش های در دسترس، از نرم افزار MAXQDA 2020 استفاده شده است. در این تحقیق، دو دسته اصلی از تم های تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر شکل گیری شبکه دانش حکمرانان شهری شناسایی شدند. تم های تأثیرگذار: عوامل زمینه ای فردی، محیطی و اجتماعی، دانش حکمرانی و دانش شهری می باشند. تم تأثیرپذیر: الگوی شبکه دانش حکمرانی است لذا، سه الگوی حکمرانی شهری رایج، مطلوب و نامطلوب ایجاد می شود. تأثیرات و پویایی محیط می تواند در فرآیند شکل گیری شبکه دانش حکمرانی تأثیرگذار باشد و این شبکه ها، الگوهای گوناگون حکمرانی ایجاد کنند. کم توجهی به ایجاد شبکه های دانش در نهادها و سازمان های دولتی، فرآیند تصمیم گیری را کند کرده و مدیریت بحران در دنیای امروز را با چالش هایی مواجه می کند.
بی قدرتی و تله فقر و محرومیت اجتماع حاشیه نشین به مثابه چالشی برای حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد مردم نگاری انتقادی در پی فهم وضعیت اجتماع حاشیه نشین شهر خرم آباد است که از این طریق روایت های غالب افراد از تجربه زندگی در اجتماع حاشیه نشین را ارائه نماید و درنهایت با در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات بومی منطقه، تحلیلی واقع بینانه متناسب با بافت محلی ارائه دهد. در این راستا از نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شده است و داده ها با استفاده از ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساخت یافته گردآوری و با تکنیک تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شده اند. در این فرآیند تعداد 21 مصاحبه در هفت محله حاشیه نشین شهر خرم آباد انجام شده است. پس از کدگذاری مصاحبه ها، 109 کد اولیه و 11 مضمون سازمان دهی استخراج شده است تا درنهایت مضمون فراگیر تحقیق تحت عنوان «بی قدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیه نشین» شناسایی و انتخاب شود. استدلال مقاله این است که بی قدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیه نشین در شهر خرم آباد ناشی از سلسله مراتب نابرابر در نظام برنامه ریزی و اجرا و سازمان دهی ناصحیح اجتماعات است. ازاین رو برای بهبود وضعیت اجتماع حاشیه نشین، اتخاذ رویکرد حکمرانی شهری عدالت بنیان و اصلاح نحوه سازمان دهی جامعه شهری لازم و ضروری است.