مقایسه وجوه شیء وارگی در رمان های «خانه ادریسی ها» و «سرگذشت ندیمه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
113 - 140
شیء وارگی، اصطلاحی است که در رویکرد فمینیستی برای نقد موقعیت زبان در جهان مدرن به کار می رود. در این نگرش مبتنی بر تفکر سرمایه داری، زن به مثابه شیء در نظر گرفته می شود و تمامی عوارض شیء شدن همچون تملک، بهره کشی و بی مصرف شدن بر او تحمیل می شود. شیء وارگی را رسانه ها، تبلیغات و فرهنگ عمومی چنان عادی می نمایند که به جزئی از فرهنگ بدل می شود. در رمان «خانه ادریسی ها»، یک انقلاب، جامعه را دگرگون می کند. خانه اشراف سنتی تصرف می شود، اما زنان به آزادی نمی رسند. حتی زنانی چون شوکت که در درجات بالای قدرت هستند، مجبورند زنانگی خود را انکار کنند و این اوج جنسیت زدگی و خودشیءانگاری زنان داستان است. از دیگر سو، رمان «سرگذشت ندیمه» از مارگارت اتود، ماجرای «افرد»، ندیمه ای است که در کشوری تخیلی به نام گیلاد زندگی می کند؛ جایی که زنان، حق خواندن ندارند. ارزش زنان تنها به باروری آنهاست. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که نویسندگان آثار مورد نظر، چگونه شیء وارگی را برجسته کرده اند و با بازتولید آن در جهان داستان، مقومات و عوارض آن را در تجربه های زیسته شخصیت ها به نمایش گذاشته اند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. پرسش اصلی این است که در این دو رمان، زنان چگونه به مثابه شیء تصویر شده اند و وجوه اشتراک و افتراق این دو رمان چیست؟ نتایج نشان می دهد که در جریان شیء وارگی، هویت زنان از دست می رود. مردان از زنان همچون ابزاری برای برآوردن مطامع خود بهره می برند. زنان در جایگاه برده، نام خود را از دست می دهند و عشق در آنان تقبیح می شود.