فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۶٬۵۹۶ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴شماره ۷۰
7 - 40
حوزههای تخصصی:
الگوها و گروه های مرجع امروزه به عاملی جهت خودآگاهی و یا ازخودبیگانگی افراد مبدل گردیده اند و شخصیت های اثرگذار و رهبران سیاسی کشورها از این گروه ها در حیات و پویایی فرهنگ سیاسی جوانان و دانشجویان استفاده می نمایند. سوال اصلی پژوهش حاضر چنین قابل طرح می باشد که تا چه میزان معرفی الگوها و گروه های مرجع توسط رهبر انقلاب اسلامی برای دانشجویان امکان تعیین و هدایت فرهنگ سیاسی آنها را منطبق با مشخصه فرهنگ سیاسی مطلوب فراهم نموده است؟ فرضیه پژوهش حاضر اکتشافی بوده و با اتخاذ رویکرد توسعه ای و با بهره گیری از روش کمی و کیفی و جمع آوری داده ها از طریق روش های کتابخانه ای، تحلیل محتوای «کمی و کیفی» 205 سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی در بازه زمانی (1397-1402) و همچنین روش پیمایشی در چارچوب تنظیم پرسشنامه و تجزیه و تحلیل داده ها با بکارگیری نرم افزار SPSS و ExCel اقدام به پاسخ به سوال اصلی نمودیم. یافته ها نشان می دهد که رهبر انقلاب اسلامی 11 گروه مرجع به همراه 18 ویژگی اثرگذار بر فرهنگ سیاسی را ترسیم نمودند که مشخص گردید از میان 209 دانشجو از 44 دانشگاه و 18 استان کشور، 66/40 درصد فاقد الگو و 33/59 درصد دارای الگو بودند. همچنین 26/16درصد از دانشجویان موافق ویژگی های ترسیم شده، 11/75درصد نسبتاً موافق و 61/8درصد نسبتاً مخالف بودند. همچنین 3 گروه مرجع دانشجویان به ترتیب اهمیت الگوهای دینی و شهدا، خانواده و مفاخر علمی می باشد. بر این اساس یافته ها نشان می دهد که دولت و دستگاه های فرهنگی اثرگذار بر الگوسازی برای جوانان عملکرد مناسبی نداشته و ضرورت برنامه ریزی دقیق تر با کمک متخصصان حوزه فرهنگ احساس می شود.
تحلیل محتوای توسعه سازمان های رسانه ای با رویکرد مهندسی ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
305 - 346
حوزههای تخصصی:
رسانه ها مهمترین وسیله جهت رسیدن به اهداف فرهنگی و اجتماعی قلمداد می شوند و به تبع آن سازمان های رسانه ای نقطه اتصال محتوای رسانه ها با نظام های سیاسی، فرهنگی و اجتما عی هستند که توسعه آنها به توسعه همه جانبه در کشور کمک می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل محتوای توسعه سازمان های رسانه ای با استفاده از فرآیند مهندسی ارزش است. پژوهش حاضر به شکل کیفی و از طریق تحلیل محتوا انجام شد. با 9 نفر از مدیران سازمان های رسانه ای(خبرگزاری بین المللی قرآن؛ رادیو معارف، رادیو قرآن، شبکه قرآن و روزنامه جام جم) مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و سپس سه مرحله کدگذاری (استخراج مفاهیم اساسی، مقوله ها، و گزاره ها) جهت تحلیل داده ها انجام شد. نتایج نشان داد به کارگیری نیروی انسانی متخصص، خوش فکر؛ تشکیل کارگروه توسعه؛ توسعه مهارت مدیران میانی؛ و برقراری ارتباط مستمر با سازمان ها در حوزه توسعه منابع انسانی کاربردی ترین ایده است. در حوزه توسعه امکانات و تجهیزات مهمترین ایده، بهره گیری از سیاست های بودجه بندی صحیح و توسعه فناوری های جدید است؛ لزوم استفاده از فناوری های جدید جهت ارتقای سایت و سئو، پخش برنامه ها از تلویبیون و ایران صدا، استفاده از تکنیک های پوشش خبری، تکنیک های اقناع مخاطب، مخاطب سنجی و تولید محتوا بر مبنای نظرات مخاطبان داخلی و بین المللی؛ پژوهش محور نمودن فرآیندهای سازمانی، پرهیز از سانسور، اغراق، شایعه و عدم شفافیت؛ اهمیت به خلاقیت و حمایت مادی و معنوی از کارمندان خلاق؛ پیگیری امور تا اجرایی شدن ایده ها؛ از مهمترین یافته های پژوهش است. در راستای توسعه سازمان های رسانه ای، می بایست منابع انسانی به خلاقیت مجهز شوند تا با استفاده از تکنیک هایی مثل مهندسی ارزش، امکانات سازمان را در جهت حصول توسعه به کار بگیرند و مدیران به جنبه های اساسی توسعه توجه داشته باشند.
تحلیل نهادی و حقوقی مشارکت رسانه ای سازمان های مردم نهاد در سیاست گذاری رفاه زنان در ایران: با تأکید بر قواعد حاکم و مبانی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
381 - 418
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل نهادی چند سطحی و با بهره گیری از چارچوب مفهومی اوستروم، نقش رسانه ها را در فرآیند مشارکت سازمان های مردم نهاد (سمن ها) در سیاست گذاری رفاه زنان در ایران بررسی می کند. این مطالعه کیفی، مبتنی بر تحلیل مضمون ۱۵ مصاحبه نیمه ساخت یافته با کنشگران حوزه زنان، فعالان سمن ها، پژوهشگران و سیاست گذاران است. یافته ها نشان می دهد که بازنمایی گزینشی و ظاهرمحور، بی اعتمادی نهادی، حذف خاموش و ضعف روایت گری، از موانع اصلی اثرگذاری رسانه ای سمن ها بر سیاست گذاری رفاهی زنان هستند. این موانع، نه تنها از منظر حقوق رسانه و حق مشارکت مدنی، بلکه در چارچوب آموزه های دینی درباره عدالت ارتباطی، تبیین حق، و مسئولیت اجتماعی رسانه ها نیز قابل نقدند. در مقابل، بهره گیری از رسانه های اجتماعی ظرفیت هایی برای توانمندسازی کنشگری مدنی و روایت گری مستقل فراهم می کند. تحلیل ها بر فقدان قواعد ارتباطی منصفانه و قانونی میان رسانه، دولت و سمن ها تأکید دارد و ضرورت بازتعریف حکمرانی رسانه ای، حمایت از رسانه های مستقل و تقویت سواد رسانه ای سمن های فعال در حوزه زنان را برجسته می سازد. این پژوهش تلاش می کند تا با تمرکز بر ابعاد نهادی، حقوقی و دینی، خلأهای ارتباطی را آشکار و مسیرهای کنشگری فعال تر در سیاست گذاری رفاه زنان را ترسیم کند.
توانائی و تمایل دانشجویان به کار گروهی به عنوان مؤلفه ای از مهارت های نرم در عصر دیجیتال و نقش آن در یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
201 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر دیجیتال استفاده از هوش مصنوعی مولد امور را به نحو قابل توجهی دگرگون کرده و در آینده نیز به نحو غیرقابل انتظاری تحولاتی به وجود خواهد آورد. برای رویارویی با این تحولات ، توانمندی در مهارت های نرم ضروری است؛ به ویژه برای دانشجویان و نیز جهت افزایش اشتغال پذیری دانش آموختگان. در میان مؤلفه های تشکیل دهنده مهارت های نرم، کارگروهی اهمیت خاصی دارد. برخورداری از توانمندی کارگروهی نه تنها در نهادهای تولیدی و خدماتی بلکه در نهادهای آموزشی نیز قابل توجه می باشد. هدف این تحقیق پاسخ دادن به دو سؤال بوده است: توانمندی و تمایل دانشجویان به کارگروهی چه میزان است؟ و آیا این توانمندی با دستیابی آنان به پیامدهای یادگیری رابطه ای دارد؟روش: برای پاسخ دادن به دو سؤال یادشده،یک طرح تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی تدوین و اجرا شد. جامعه و نمونه موردمطالعه دانشجویان دوره کارشناسی رشته علوم ارتباطات دریکی از دانشگاه های پژوهشی کشور بود. برای اندازه گیری" آمادگی و تمایل دانشجویان به کارگروهی" از یک مقیاس تراز شده استفاده شد و داده های لازم گردآوری و تحلیل شد. علاوه برآن، برای سنجش دستیابی دانشجویان به پیامدهای یادگیری از سنجش مستمر و آزمون پایانی یک درس تخصصی استفاده شد.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بیش از 60 درصد دانشجویان ،در نمونه موردمطالعه ،از توانمندی و تمایل به کارگروهی برخوردارند. همچنین، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رابطه توانمندی و تمایل به کارگروهی با دستیابی به پیامدهای یادگیری مورد تحلیل قرار گرفت.نتیجه گیری: آزمون فرض آماری درباره همبستگی میان دو متغیر نشان داد که، در نمونه آماری مورد مطالعه، رابطه ای مثبت و معنی دار میان توانمندی و تمایل به کارگروهی دانشجویان با دستیابی آنان به پیامدهای یادگیری وجود دارد (P<0.01) . سرانجام با توجه به نتایج پژوهش پشنهادهائی برای پرورش توانائی کارگروهی در محیط های آموزشی برای ارتقاء یادگیری دانشجویان عرضه شده است.
تحلیل مقایسه ای ساختار سازمانی چهار مختلط رسانه ای برتر دنیا (کامکست، والت دیزنی، وارنر برادرز دیسکاوری و پارامونت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
159 - 200
حوزههای تخصصی:
ساختار سازمانی، یکی از مهم ترین ویژگی های متمایزکننده سازمان های موفق است که می تواند نمایانگر تاریخچه، راهبرد، نوع مخاطبان، ویژگی های خاص و دغدغه های یک شرکت رسانه ای باشد. این پژوهش درصدد است با بررسی ساختار شرکت های موفق رسانه ای از جنبه نقاط اشتراک و افتراق آنها، به درک دقیق تری از الزامات ساختار سازمانی برای طراحی یا بازطراحی ساختار سازمان های رسانه ای برسد. به این منظور، در این تحقیق، از روش مطالعات تطبیقی استفاده شده است. در گام اول، شرکت های رسانه ای برتر که ویژگی های یک مختلط رسانه ای را داشتند، از لیست مربوط به شرکت های رسانه ای برتر یک مجموعه رتبه بندی معتبر انتخاب شدند. سپس جمع آوری داده های مربوط به ساختار سازمانی شرکت های برتر رسانه ای، از طریق بررسی وب سایت های رسمی هریک از شرکت ها انجام شد. براساس نتایج، می توان الگوی نسبتاً مشابهی از ساختار را در هر چهار مختلط رسانه ای بررسی شده یافت که دسته بندی کلی آنها شامل بخش های ریاست، مالی، حقوقی، اجرایی، روابط عمومی و مدیریت برند، تدوین راهبرد و طرح و برنامه و در نهایت، مدیریت رسانه هاست. مطالعه تطبیقی نشان داد که بسیاری از عناوین شغلی در میان چهار شرکت بررسی شده، مشابه یا یکسان اند. این مشابهت ها مانند بخش حقوقی، نشانگر اهمیت و چالش های این بخش برای رسانه هاست. وجوه تفاوت نیز عمدتاً ناشی از برخی کارویژه های شرکت های رسانه ای یا تمایز در راهبرد های آنها در مواجهه با مخاطبان و تولید بودند.
آسیب شناسی فعالیت حرفه ای مطبوعات محلی از منظر مرجعیت رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۸)
91 - 122
حوزههای تخصصی:
وجود مطبوعات محلی به عنوان بخشی از زیست بوم توسعه فرهنگی و رسانه ای، تمرکززدایی از مرکز، پیگیری اولویت های محلی، توسعه فرهنگ گردش اطلاعات در هرم پایینی قدرت و شنیده شدن صدای طبقات دور از مرکز مورد تاکید است اما در شرایط فعلی، مطبوعات محلی با فقدان تاثیرگذاری، نبود مرجعیت رسانه ای و عدم اقبال مخاطبان مواجه هستند. در این پژوهش جایگاه مطبوعات و نشریات محلی(مطالعه موردی استان مازندران) از جهت مرجعیت رسانه ای بررسی شده و آسیب های پیش روی فعالیت این مطبوعات در سپهر رسانه ای کشور مورد پژوهش قرار گرفته است و این مساله مورد پرسش واقع شده است که آیا مطبوعات محلی در شرایط فعلی به عنوان محل رجوع مخاطبان مورد مصرف قرار می گیرند.این پژوهش، با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با روزنامه نگاران محلی و نیز صاحبنظران و استادان ارتباطات و روزنامه نگاری است. از طریق روش کیفی با استفاده از تلفیق یافته های برآمده از مشاهده میدانی و مصاحبه عمقی با صاحبنظران، داده ها احصا شده است و برای تجزیه و تحلیل "تحلیل مضمون" به کار گرفته شده است.یافته های این تحقیق نشان می دهد فضای فعلی رسانه ای در کشور نیازمند بازگشت به مرجعیت رسانه های داخلی به ویژه رسانه های بومی است که این مهم از محل تغییر الگوی صدور مجوز رسانه های چاپی، بازتعریف کارکرد مطبوعات محلی در عصر جدید رسانه ها، بازگرداندن مساله محوری و خودباوری به مطبوعات محلی، توجه و اعتماد به دغدغه پیرامون مسائل روزنامه نگاران موثر خواهد بود.
تأثیر احتمالی جامعه دوره ناصری بر تحوّل شبیه زینب در نسخ تعزیه تکیه دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی دگرگونی شبیه زینب در نسخِ دست نوشتِ تعزیه نامه دوره ناصری، تحت تاثیرِ شرایط اجتماعی و فرهنگی آن زمان،هدف اصلی این مقاله است. بهره گیری از دست مایه های فرهنگیِ دوره ناصری در نسخ دست نوشتِ زمانه ناصری، سبب افزایش داستانک ها و بیان گر رشد شبیه زینب و عبور شبیه یادشده از ایستایی تمثیل وار به نمونه ای حقیقی از زنان جامعه خویش است. کارایی گوناگونِ شبیه زینب در لحظه های بحرانی و غم بار، چگونگی تاثیرپذیری احتمالی شبیه زینب را از اجتماع و فرهنگ دوره ناصری آشکار می کند. سندها و نسخ دست نوشتِ تعزیه نامه به جا مانده از آن زمان، منابعی با اعتبار در کشف چگونگی بازتاب شرایط یادشده و تحوّلِ شبیه زینب است. پرسش اصلی این مقاله به چگونگی روند تحوّل شبیه زینب از زنی خرافی به زنی مبارز، متناسب با رخ دادهای اجتماعی و فرهنگی و هم چنین فرضیه اصلی به تاثیر قراردادهای اجتماعی و فرهنگی بر گوناگونی و پویایی کاراییِ شبیه زینب بر اساس ویژگی های درون و برون متنی در تعزیه نامه های دوره ناصری می پردازد. منظور از ویژگی های درون و برون متنی، شرایط جامعه و فرهنگ دوره ناصری است. یافته های این مقاله به روشِ تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای و نسخ دست نوشتِ تعزیه نامه دوره ناصری، واکاوی خواهد گردید. گستره زمانی پژوهش به دوره ناصری «ناصرالدین شاه قاجار» و گستره مکانی، مربوط به نسخ دست نوشتِ تعزیه نامه تکیه دولت «تهران» است.
سیاست های توسعه مسکن شهری و عدالت فضایی (اتنوگرافی نهادی مسکن مهر سنندج)
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
96 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: شهرسنندج به دلایلی از جمله رشد جمعیت، مهاجرت و افزایش حاشیه شینی یکی از شهرهایی بوده است که مسکن مهر در دو منطقه شهری_دگران و بهاران_ آن به اجرا درآمده است. در این پژوهش با در نظر داشتن رویکردهایی عدالت فضایی سعی در ارائه تحلیلی از وضعیت این مناطق داشتیم. مفروضه اصلی چین است که عدالت فضایی متحقق نشده است و زیست شهری در این مناطق به حاشیه رانده شده است. بررسی وضعیت مسکن در شهر سنندج یکی از مهمترین مسائل این شهر محسوب می شود و این امر چالش هایی را برای مدیران و برنامه ریزان شهری، ساکنان و مالکین ایجاد نموده است. مسکن مهر سنندج با ظرفیت ۷۶۰۰ واحد (در بهاران سطح 43/5 هکتار احداث شده و طول کل خیابان های 20 و 14 متری آن 6410 متر است و تراکم خیابان در این پروژه 147/3 متر) درصدد ایجاد فضایی برای شهروندان بود که بتواند مشکلات و مسائل شهری به ویژه مسکن را حل نماید. این پروژه، وضعیتی را ایجاد کرده است که صرفا نمی توان از لحاظ آماری و کمی بدان نگاه کرد. نگاه به این پروژه از سوی ذی نفعان یکی از مهمترین راه هایی است که بتوان به چگونگی عملکرد مدیران و برنامه ریزان، پیمانکاران و ذی مدخلان نگریست و دستاوردهای این پروژه را مورد ارزیابی قرار داد. این امر، نشان می دهد که ساکنان، چه برداشت ها و مواجهاتی در برابر سیاست ها و راهبردهای اتخاذ شده داشته اند. نظر آنها در مورد دسترسی به امکانات، نوع ساخت، فضا و... تعیین کننده این امر است که عدالت فضایی در شهر سنندج به چه شیوه بر وضعیت زیسته ی ساکنان آن تاثیر دارد. مفروضه بنیادین این پژوهش چنین است که فضای کافی و مناسب از مهمترین نکته هایی بوده است که در طرح مسکن مهر سنندج نادیده گرفته شده است. نحوه ی معماری و ساخت و سازها در این محدوده ها حاکی از فضای نامناسب، عدم توجه به زیرساخت ها، و تمرکز بر روی بیشترین استفاده از زمین بوده است و این امر در مقایسه با نواحی دیگر شهری نابرابر می باشد. با این مفروضه، پژوهش حاضر در صدد برساخت منازعه ی نهادی ساکنان با سیاست ها و راهبردهای اتخاذ شده در مسکن مهر سنندج است.روش :روش پژوهش، روش اتنوگرافی نهادی است. داده های این پژوهش، مستخرج از تجربیاتی که در کشاکش روابط نهادی شکل گرفته و متون نهادی ای به مثابه اِعمالِ سیاست های از بالا بوده اند. از نمونه گیری هدفمند برای گزینش افراد مورد مصاحبه و از نمونه گیری نظری برای تشخیص تعداد افراد، تعیین محل داده های مورد نیاز و یافتن مسیر پژوهش استفاده شده است. برای تفسیر تجربیات مصاحبه شوندگان از تحلیل مضمونی و مدل امیک استفاده شده تا براساس آنها و با دستاویزقرار دادنشان در بستر و موقعیت بومی به خوانشی انتقادی از تجربیات شکل گرفته نائل شد. مصاحبه ها با ۳۰ نفر از شهروندان ساکن مسکن مهر واقع در شهرک بهاران سنندج انجام شده است. همچنین متون نهادی مربوط به طرح مسکن مهر (طرح ها، آمار و اطلاعات، سایت مربوط به این نهاد های دخیل و...) واکاوی، مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است.یافته ها: نتایج نشان می دهد که تنوع و تناقضات فرهنگی جمعیتی ناشی از مهاجرت بی رویه و ازدحام آپارتمان ها مسائلی را به وجود آورد که این زیست شهری را به مخاطره بیاندازد. طبقات زیاد وشلوغی واحدها، سبب این ازدحام شده و محیطی ناآرام را ایجاد نموده است. در بعد اجتماعی و فرهنگی همچنین می توان به وجود تعارضات گروهی، عدم تعلق مکانی و کاهش اعتماد اجتماعی در این مناطق اشاره نمود. نتایج در قالب مقولات ثانویه تعارضات اجتماعی ساکنان و ازدحام جمعیتی، کمبود امنیت اجتماعی و روانی، عدم مشارکت و اعتماد نهادی و ضعف امکانات و بی توجهی به بافت فضایی نشان از آن دارد که عذالت فضایی نه تنها متحقق نشده است بلکه زیست ناپایداری را برای ساکنان رقم خورده است. تحلیل مصاحبه ها در این بعد، دریچه ای از مسائل را نشان می دهد که با مقوله ثانویه کاهش امنیت اجتماعی و روانی در این مناطق می توان آن ر امورد بحث قرار داد. به دلایل زیادی از جمله وجود افراد مجرد و معتادین و خانواده های شلوغ و... این مناطق ناامن شده و این مورد بیشترین تاثیر را بر روی زیست زنان و کودکان داشته است. اما در ارتباط با نهادهای ذی ربط از جمله شهرداری تحلیل مقولات ناشی از مصاحبه ها نشان می دهد که مشارکت و اعتماد بین ساکنان و نهادها وجود دارد. باری؛ آنچه بیشتر در مورد عدالت فضایی مورد بحث قرار گرفت مربوط به ضعف امکانات و بی توجهی به بافت فضایی ای این مناطق است. دوری از مراکز بهداشتی و درمانی، حمل و نقل عمومی نامتناسب، فقدان کاربری ورزشی، فقدان فضای سبز و کاربری تفریحی و عدم ساماندهی زباله ها مهمترین مقولاتی هستند که نشان می دهند امکانات این مناطق به حدی نیست که بتوان زیست پایداری در این مناطق داشت و بتوان بر وجود عدالت فضایی و به مراتب، عدالت اجتماعی صحه بگذارد.نتیجه: خدمات شهری در معنای عام خود می تواند بسیاری از فعالیت های خدماتی و عمومی مورد نیاز برای اداره امور شهری این مناطق و کاهش بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی را جبران نمایند. لذا توجه نهادی و مشارکت نهادهای ذی ربط در این زمینه مهترین راهکار ارتقای عدالت فضایی و بالا بردن زیست شهری در این مناطق است.
روی لبه زندگی: چالشی بر آغاز سالمندی موفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان معاصر، جمعیت سالمندان در بسیاری از کشورها به سرعت درحال افزایش است؛ ولی هنوز توجه کافی به مسائل مرتبط با سالمندی در نظام اجتماعی و سیاست گذاری های شهری و روستایی وجود ندارد و این غفلت می تواند چالش های جدی برای آیندیه جامعه ایجاد کند. پژوهش حاضر منتج از یافته های تحقیقی با رویکرد کیفی درباریه چالش های سالمندی موفق است که در شهر اراک انجام یافته و عمده ترین مشکلات مطرح شده ازسوی سالمندان را در دستیابی به سالمندی موفق واکاوی کرده است. روش پژوهش نظرییه داده بنیاد است و مشارکت کنندگان، 25 سالمند ساکن شهر اراک هستند که ازطریق نمونه گیری هدفمند و به صورت داوطلبانه در یک مصاحبه عمیق شرکت کرده اند. براساس یافته ها شرایط علّی در قالب دشواری معیشت، به همراه دو مقولیه تسهیلگر شامل دولت نامرئی و تدبیرهای اقتصادی نقش اساسی در این زمینه دارند. برای مقابله با پیامدهای ناشی از احساس ناامنی اقتصادی شامل خدشه دارشدن عزت نفس، جمع گریزی ناشی از تنگ دستی، دغدغیه تورم و خریدهای قسطی، هراس از گرانی، ترس ازآیندیه نامعلوم، تدبیرهای مدیریت مالی به عنوان راهبردهایی برای دستیابی به سالمندی موفق اتخاذ می شوند. برای تأکید بر اینکه طبق یافته ها زندگی سالمندان در مرز باریک بین تأمین و فقدان امنیت اقتصادی قرار گرفته، مقولیه هستیه پژوهش حاضر روی لبیه زندگی نامیده شده است؛ براین اساس تأمین امنیت اقتصادی سالمندان، عامل کلیدی برای بهبود کیفیت زندگی آنها، تسهیل دستیابی به سالمندی موفق و کاهش چالش های اجتماعی سالمندان است.
Political Polarization Mechanics on Persian Twitter (X): A Social Network Analysis of the 2024 Iranian Presidential Election
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
175 - 201
حوزههای تخصصی:
Background: The 2024 Iranian presidential election intensified political polarization on Persian Twitter (X), where ideological factions engaged in networked contestation. This study employs social network analysis to examine polarization mechanics, mapping key actors, echo chambers, and discursive strategies. Findings illuminate digital factionalism, algorithmic amplification, and the role of influencers in political mobilization.Aims: This study explores the mechanisms driving political polarization on Persian Twitter (X) during the 2024 Iranian presidential election.Methodology: Utilizing computational social science methodologies, the research combines social network analysis (SNA) and thematic analysis to examine over 133,000 active users and numerous election-related hashtags. Data collection spanned June 1–16, 2024, leveraging Twitter's API to identify clusters, user interactions, and thematic trends. Key tools included the Louvain algorithm for community detection and centrality measures for network analysis, visualized through Gephi software.Findings: Findings reveal a fragmented political landscape characterized by ideological divides, echo chambers, and limited interaction between opposing factions. Analysis identified six major clusters, each aligned with distinct political affiliations, including reformists, conservatives, and opposition groups. Thematic analysis further highlighted the rhetoric surrounding leading candidates Masoud Pezeshkian and Saeed Jalili, revealing polarized sentiments and distinct narratives among their supporters and detractors. The study also underscores the role of platform algorithms, influencer strategies, and group identities in deepening polarization.Conclusions: This research contributes to the understanding of digital polarization within Iran's socio-political context. It emphasizes the dual role of social media as both a space for public discourse and a driver of ideological segregation. Recommendations include strategies for promoting digital literacy, fostering inclusive discussions, and enhancing algorithmic transparency to mitigate polarization in Iran.
عصیان علیه دانشگاه: تحلیل کیفی تجربه سایه نویسی پایان نامه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سایه نویسی صنعت زیرزمینی بین المللی است که در طی چند دهیه گذشته گسترش یافته است و تهدیدی جدی برای کیفیت و اعتبار دانشگاه ها در سرتاسر جهان محسوب می شود. در ایران نیز شاهد گسترش سایه نویسی و شکل گیری «بازار سیاه پایان نامه نویسی» هستیم؛ بااین حال، پژوهش های چندانی درباریه ماهیت و ویژگی های خاص سایه نویسی صورت نگرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون و انجام مصاحبیه نیمه ساختمند با 15 نفر از سایه نویسانی صورت گرفت که به طور مستقل، در ازای دریافت وجه برای مشتریانشان پایان نامه می نوشتند. بعد از تجزیه وتحلیل داده ها، شش مضمون اصلی «تقلا برای بقا»، «سرخوردگی تمام عیار»، «دانشگاه در چنبره فساد»، «عصیان علیه دانشگاه»، «تجربیه احساسی پارادوکسیکال»،و «تصور از سایه نویسی» به دست آمد. این مضامین بیانگر دلایل، انگیزه ها و تصورات سایه نویسان از سایه نویسی و بسترهای شکل گیری و گسترش این پدیده در نظام دانشگاهی ایران است. درنهایت پیشنهادهایی برای سیاست گذاری مناسب در این زمینه ارائه شده است.
تحلیل شیوه های تبلیغی اوانجلیست ها در شبکه های اجتماعی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۵
32 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش در صدد تحلیل شیوه های تبلیغی اوانجلیست ها در شبکه های اجتماعی است.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی است که برای انجام آن 60 صفحه از صفحات متنوع انجیلی ها بررسی و محتوای آن ها مورد تحلیل قرار گرفت و در تحلیل چند مرحله ای به نتایجی دست یافت.یافته ها: در نهایت روشن می شود که این گروه ها با تجزیه و تحلیل مخاطب در ابتدا و انگاه اتخاذ استراتژی های متنوع محتوا، انتشارو تعامل در راستای رسیدن به هدفی که بیان شد طی مسیر می کنند.بحث و نتیجه گیری: این تحقیق با درک گسترده تر از تلاقی میان رسانه، مذهب، و تلاش های تبشیری گروه های مسیحی، از منظری دقیقتر به منظومه رسانه دینی در عصر دیجیتال پرتو می افکند.
زمینه های اجتماعی _ فرهنگی گرایش به فمینیسم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
317-359
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کشف زمینه های اجتماعی _ فرهنگی گرایش به فمینیسم در ایران است. پس از بیان مسأله و گزارشی از مطالعات گذشته، با حساسیت نظری، نظریه فرادستی اجتماعی، عاملیت و ساختار، هژمونی فرهنگی، حلقه های قدرت و نظریه کنش، مرور و چهارچوب مفهومی تدوین گردید. روش گرندد تئوری، انتخاب 37 زن با نمونه گیری هدفمند، تکنیک مصاحبه عمیق و سؤالات نیمه ساخت یافته با تأکید بر اشباع نظری، محقق را به داده های واقعی و نظریه مبنایی هدایت کرد. بر اساس یافته ها، "نظام مردسالاری" به عنوان شرط علّی، "قوانین تبعیض آمیز"، "بازنمایی رسانه"، "جامعه-پذیری جنسیتی" و "استیلای سنّت" در جایگاه شرایط زمینه ای و "خشم برساخت شده" و "آگاهی برساخت شده" به عنوان شرایط مداخله ای کشف شدند. پدیده مرکزی نیز، "گرایش به فمینیسم" است. استراتژی ها شامل: "بی کنشی"، "راهبردهای تغییر وضعیت" و "راهبردهای ساختارشکنانه" و پیامدها نیز با "رهاشدگی"، "ظهور کنشگر" و "ظهور سوژه" نمایان شدند. نتایج نشان می دهد زنان با آگاهی و درک جنسیتی از وضع موجود، مطالبه گر حقوق خود هستند و کنشگری را تا به جالش کشیدن ساختارها، پیش می برند. این نتایج می تواند در ارتقاء سطح نظری، مسأله شناسی و کشف عوامل پنهان مفید باشد و زمینه مداخلات و اصلاحات ساختاری را نیز فراهم نماید.
بررسی جامعه شناختی نگرش های پولی در میان شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
71 - 100
در حال حاضر تسری جریان ها و برنامه ریزی های مالی و نگرش های پولی با مؤلفه های چندگانه بر تجربیات اجتماعی و زندگی روزمریه مردم، مطالعیه جامعه شناسانیه پول را تبدیل به امری ضروری کرده است و باوجود آنکه در جوامع الکترونیکی شکل مادی پول از بین می رود، نیاز است تا چیستی و چگونگی معنای اجتماعی پول برای مردم بازاندیشی شود. این مقاله با هدف بررسی نگرش پولی شهروندان تهرانی سعی دارد باتوجه به نظریه های زیمل، اینگهام و زلیزر عوامل مؤثر بر نگرش های پولی را در ارتباط با متغیرهای جنس، سن، تحصیلات، وضعیت تأهل، سطح رفاه، جایگاه دینداری، مواضع فکری و سیاسی، میزان رضایت از زندگی، میزان موفقیت و دوران کودکی بسنجد. روش پژوهش کمّی همراه با تکنیک پیمایش در مقیاس تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی لی و فورنهام است که عامل آینده نگری پولی به مقیاس اضافه شد. یافته های تحلیل عاملی نشان می دهد که شش عامل بازنمایی موفقیت، نمایش قدرت و منزلت، نگرانی و بی اعتمادی، بی سوادی پولی، مدیریت و برنامه ریزی مالی و آینده نگری پولی، نگرش پولی جامعیه هدف را می سازند؛ درنهایت نتایج گویای آن است که تأمین رفاه و رضایت از زندگی، آرامش و امنیت، رنج بی نهایت و لذت تام معنای اجتماعی پول برای مردم است. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی این نگرش نیز، پولی شدن فزایندیه جامعه، سرمایه سازی ازطریق تبدیل پول به کالاهای با دوام، ارزش سازی به واسطیه خلق ارزش برای کالاهای بی ارزش و تراژدی فرهنگ با تقلیل ارزش های کیفی به ارقام است.
ارائه الگویی پارادایمی از ذائقه سازی افکار عمومی در رسانه های جریان ساز (مورد مطالعه برنامه خبری 60 دقیقه بی بی سی فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
40 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: کنترل و هدایت افکار عمومی یکی از کار های ویژه و مهم رسانه می باشد. به طور کلی رسانه ها در جهت بحران زدایی و یا بحران سازی نیاز به مدیریت بر افکار عمومی دارند. در مواردی چون اعتمادسازی، امیدبخشی و جز آن اهمیت موضوع مورد بررسی قرار گرفت. رسانه ها باتوجه به سیاست گذاری ها و اولویت های رسانه ای خود، رویدادهایی را پوشش خبری می دهند و از انتشار مسائلی صرف نظر می کنند. پژوهش حاضر بر آن است که به تبیین رابطه نقش آفرینی رسانه های جریان ساز خبری و ذائقه سازی افکار عمومی با مطالعه شبکه بی بی سی فارسی بپردازد. که در این راه از روش تلفیقی استفاده شده است.روش: برای شناسایی مولفه های پوشش خبری و تدوین پرسشنامه از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. بدین منظور ابتدا برنامه خبری 60 دقیقه کدگذاری شد، سپس از دل این کدها پرسشنامه اولیه ساخته شده که با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل عامل اکتشافی قرار گرفت و بدین ترتیب مولفه ها پوشش خبری و ذائقه سازی افکار عمومی مشخص و بوسیله دو فرم CVI , CVR پرسشنامه نهایی شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه خبرنگاران مشغول به کار در روزنامه ها ، خبرگزاری ها و سایت های فعال در شهر تهران می باشد، که در سال 1396 فعال بوده اند، و تعداد آنها 1945 نفر از 108 پایگاه خبری می باشد، که پرسشنامه ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نامتناسب بین 330 نفر از افراد جامعه آماری توزیع شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن است که متغیر پوشش خبری و ابعاد آن شامل: صداقت و شفافیت در خبر، قابل درک بودن خبر، سازگاری محتوا و موضوعات خبری با نیاز مخاطب و برطرف کردن نیازهای خبری مخاطب با ذائقه سازی افکار عمومی رابطه دارند، اما بین بُعد بی طرفی سیاسی با ذائقه سازی افکار عمومی رابطه ای دیده نمی شود.نتیجه گیری: در مقام جمع بندی می توان گفت که در این پژوهش برای توجه به مخاطب و رسانه به صورت واحد به عوامل رسانه ای و غیر رسانه ای در ذائقه سازی افکار عمومی توجه شده است. که در تحلیل اثرات عوامل رسانه از از نظریه چارچوب بندی و برای تحلیل اثرات عوامل غیررسانه ای از نظریه مصرف رسانه ای سود جسته ایم. در این راستا شبکه خبری بی بی سی با بکارگیری عوامل رسانه ای در سطح مطلوبی توانسته نسبت به ذائقه سازی افکار عمومی موفق عمل نماید البته بجز در مورد بی طرفی سیاسی.
عوامل استفاده دانشجویان دختر تهرانی از رسانه ها ی صوتی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
347 - 380
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی عوامل استفاده دانشجویان دختر تهرانی از رسانه ها ی صوتی نوین با تاکید بر دانشکده رفاه پرداخته شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع پیمایشی است که برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است مهم ترین عوامل استفاده دانشجویان دختر از رسانه ها ی صوتی نوین به ترتیب «کسب آموزش»، «کسب آگاهی و اطلاع رسانی»، «کسب هویت شخصی»، «کسب سرگرمی» و «کسب ارشادی» می باشد. بین سابقه استفاده از رسانه ها ی صوتی پاسخ دهندگان و عوامل استفاده و رضایتمندی دانشجویان دختر تهرانی از رسانه صوتی نوین و بین میزان استفاده از رسانه ها ی صوتی پاسخ دهندگان و عوامل استفاده و رضایتمندی دانشجویان دختر تهرانی از رسانه صوتی نوین تفاوت معنی دار وجود دارد اما رابطه ی گروه سنی پاسخ دهندگان و عوامل استفاده و رضایتمندی دانشجویان دختر تهرانی از رسانه صوتی نوین معنادار نیست و همچنین بین گروه وضعیت تاهل پاسخ دهندگان و عوامل کسب آگاهی و اطلاع رسانی و کسب هویت شخصی دانشجویان دختر تهرانی از رسانه صوتی نوین تفاوت وجود ندارد. همچنین باید اشاره نمود در میان رسانه های صوتی نوین، پادکست بیشترین فراوانی استفاده را در میان دانشجویان دختر تهرانی دارد. در مجموع نیز می توان بیان نمود که دیدگاه دانشجویان ناظر به عوامل مورد بررسی پیرامون استفاده از رسانه های نوین تقریباً مطلوب (در حد متوسط) بوده است.
حکمرانی جهانی هوش مصنوعی در خدمت منافع بشریت و نقش سازمان ملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
66 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی موضوع هوش مصنوعی و اقدامات سازمان ملل متحد در این عرصه در طی سال های مختلف است. در ادامه این پژوهش سعی دارد لزوم چارچوب گذاری هوش مصنوعی توسط سازمان ملل متحد را بررسی کند.روش پژوهش: در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تبیین هوش مصنوعی و تاثیر آن بر جنبه های مختلف زندگی انسان پرداخته و با بررسی اسناد و گزارش های متعدد سازمان ملل متحد، اقدامات این سازمان را در تنظیم مقررات و چارچوب گذاری این فناوری بررسی خواهد کرد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی با توجه به پیشرفت روزافزونی که در جنبه های مختلف زندگی بشر داشته، لزوم چارچوب گذاری جهانی آن احساس می شود همچنان که برخی از کشورها به تنظیم مقرراتی درخصوص این فناوری پرداخته است. سازمان ملل به دلیل عضویت تمامی کشورها در آن و داشتن نقش دیپلماسی چندجانبه در عرصه جهانی با تنظیم مقررات در زمینه این فناوری، می تواند باعث هدایت و کنترل مثبت آن گردد.نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که هوش مصنوعی تا مقیاس گسترده ای قابلیت ایجاد چالش های حقوقی مختلفی را در ابعاد گوناگون زندگی افراد خواهد داشت. علی رغم تلاش های متعدد کشورهای مختلف در زمینه تنظیم گری این فناوری، همچنان نیاز شدید به تصویب قوانینی جامع و شفاف توسط نهادی جهانی و خاص همچون سازمان ملل متحد احساس می شود.
نقش هوش مصنوعی در رسانه های نوین در زمینه دین باوری
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۵
109 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی نقش هوش مصنوعی در رسانه های نوین و تأثیر آن بر ترویج دین باوری می پردازد. هدف اصلی تحقیق، تحلیل فرصت ها و چالش های مرتبط با استفاده از هوش مصنوعی در انتشار محتوای دینی و بررسی تهدیدهای احتمالی مانند سانسور الگوریتمی است.روش شناسی پژوهش: تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع علمی داخلی و بین المللی انجام شده است. داده ها و اطلاعات به روز مرتبط با موضوع جمع آوری و بر اساس رویکردهای تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند.یافته ها: نتایج نشان می دهد که هوش مصنوعی می تواند نقش مؤثری در تولید و توزیع محتوای مذهبی ایفا کند و از طریق تحلیل رفتار کاربران در رسانه های اجتماعی، محتوای دینی خلاقانه و تعاملی تولید شود. در عین حال، خطراتی مانند سانسور الگوریتمی و تحریف اطلاعات مذهبی وجود دارد که می تواند تهدیدی برای آزادی مذهب و بیان در فضای آنلاین باشد.بحث و نتیجه گیری: استفاده از هوش مصنوعی در رسانه های مدرن می تواند به گسترش دین باوری کمک کند، اما این امر نیازمند نظارت دقیق و چارچوب های اخلاقی است تا از تهدیدات احتمالی جلوگیری شود. در نهایت، هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار نوین، همزمان با ایجاد فرصت های جدید برای تبلیغ دین، چالش هایی نیز به همراه دارد که باید به طور کامل مدیریت شود.
چارچوب کلی سیاستگذاری نماز جمعه مبتنی بر اندیشه فرهنگی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
87 - 113
حوزههای تخصصی:
نماز جمعه یکی از مهم ترین مناسک و نهادهای مذهبی، فرهنگی و سیاسی دین اسلام است که امروزه دارای ظرفیت عظیمی در سراسر کشور می باشد. استفاده حداکثری از این ظرفیت در ساحت فرهنگ سازی، نیازمند سیاستگذاری دقیق در این عرصه مبتنی بر یک اندیشه نظام مند فرهنگی است. در همین راستا پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چارچوب کلی سیاستگذاری نماز جمعه و بایسته های کلان حاکم بر این حوزه چیست و برای پاسخگویی به این پرسش، به اندیشه فرهنگی آیت الله خامنه ای مراجعه می کند. رهیافت پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش اجرای آن، تحلیل مضمون است. با توجه به نتایج تحقیق، ازآنجایی که با تأکید بر فطرت، مدیریت فرهنگ امری ممکن است، نماز جمعه به دلیل ویژگی هایی چون «ذکر الله»، «پیوند ذهن و دل»، «استمرار هفتگی»، «اجتماع مردمی» و... یکی از ابزارهای هدایت گری فرهنگی است که مردم در آن عاملیت و پویایی دارند. امام جمعه نیز دارای اساسی ترین نقش در این آیین است که بایست دارای ویژگی هایی چون «رفتار پدرانه»، «تقوای عملی»، «سلوک مردمی» و... باشد.
تأملی انتقادی بر زندگی اجتماعی افراد دارای معلولیت در ایران؛ یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
115 - 145
حوزههای تخصصی:
زیست افراد دارای معلولیت در جامعه، یکی از مهم ترین مسائلی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از محققین و خصوصاً صاحب نظران حوزه علوم انسانی قرار گرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی مسائل و مشکلات زیست اجتماعی افراد دارای معلولیت در جامعه ایرانی است. روش این پژوهش از نوع فراترکیب بوده و از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو استفاده شده است. بر این اساس با تکیه بر معیارهای روش فراترکیب، نتایج پژوهش های پیشین بین سال های 1380 تا 1402 مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از کلیدواژه های مرتبط، مطالعات گذشته شناسایی و از بین 317 سند علمی معتبر، در نهایت 56 مقاله علمی و پایان نامه با استفاده از معیارهای فراترکیب انتخاب شدند. همچنین برای بررسی کیفیت و پایایی یافته های این مطالعه، از شاخص کاپا استفاده شده است که نتایج آن حکایت از کیفیت مناسب یافته های پژوهش دارد. یافته های این پژوهش منجر به شکل گیری کدهای متفاوتی شد و پس از رفت و برگشت های مداوم و بررسی و اِدغام یافته های اولیه این پژوهش در زمینه های فرعی؛ هشت زمینه اصلی به دست آمد که به ترتیب فراوانی عبارت اند از: خودمدیریتی، تاب آوری، نابرابری فضایی و مکانی، کنشگری رسانه ای، ناکارآمدی حقوقی، تبعیض، نابرابری شغلی و طردشدگی. درنهایت نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زمینه های یاد شده بیشترین تأثیر را بر زیست معلولین در جامعه ایرانی در دو دهه اخیر داشته است.