فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۵٬۳۰۷ مورد.
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
123 - 130
حوزههای تخصصی:
Purpose: In the context of rapidly evolving digital landscapes, digital media literacy has become a foundational element in primary education, crucial for preparing students to navigate and influence their digital surroundings effectively. This study aims to identify and describe the key components of digital media literacy as taught in primary schools, focusing on the insights of faculty members from Iran to understand how these components are integrated into the educational system.
Methodology: Employing a qualitative research design, this study gathered data through semi-structured interviews with 21 faculty members who are directly involved in teaching digital media literacy in primary schools across Iran. Theoretical saturation was achieved to ensure comprehensive coverage of the concepts. Data were analyzed using NVivo software to facilitate a thorough thematic analysis, identifying the core components of digital media literacy education.
Findings: The analysis revealed five main themes central to digital media literacy in primary education: Transfer, Usage, and Digital Competence; Computer Fundamentals; Online Basics Skills; Word Processing, Spreadsheet, and Presentation Skills; and Database and Data Security Skills. Each theme comprised several categories that detailed specific skills and knowledge areas essential for comprehensive digital literacy, ranging from basic computer operations to advanced data management and security.
Conclusion: The study underscores the importance of a robust digital media literacy curriculum in primary education, highlighting specific skills that are crucial for students' development as competent digital citizens. It also points to the need for ongoing teacher training to keep pace with technological advancements, ensuring that educators are well-equipped to impart these essential skills.
بازی خبری در مقابله با اخبار جعلی (مطالعه موردی: بازی «هارمونی اسکوئر»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف ارائه راهکار برای مقابله با اطلاعات نادرست و اخبار جعلی در شبکه های اجتماعی، به بررسی یکی از بازی های خبری مطرح در این حوزه با نام بازی خبری بریکینگ هارمونی اسکوئر پرداخت. این بازی مبتنی بر این ایده است که می توان با قرار دادن بازیکنان در معرض «دوزهای کوچک» اطلاعات نادرست سیاسی، آنها را در برابر فانتزی های توطئه آمیز واکسینه کرد و در نتیجه به آنها کمک کرد تا «پادتن هایی» بسازند تا با «اخبار جعلی» دنیای واقعی مبارزه کنند.روش: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش مطالعه موردی است؛ بدین منظور از چهار مرحله این روش برای درک و فهم عمیق بازی خبری مورد بررسی بهره بردیم.یافته ها: پنج مفهوم ترول کردن، تقویت مصنوعی دسترسی، زبان عاطفی، تئوری توطئه و دو قطبی کردن مورد تمرکز توسعه دهندگان بوده اند. همچنین، افرادی که اسکوئر هارمونی را بازی می کردند پست های رسانه های اجتماعی دستکاری شده را که از تکنیک های بالا استفاده می کردند پس از بازی کمتر قابل اعتماد ارزیابی کردند، به توانایی خود در شناسایی چنین محتوایی اطمینان بیشتری حاصل کردند و تمایلی نداشتند که چنین محتواهایی را در شبکه های اجتماعی خود به اشتراک بگذارند.نتیجه گیری: این یافته ها به پتانسیل بازی های با تأثیر اجتماعی به عنوان رویکردی مؤثر برای مقابله با محتوای گمراه کننده، جعلی یا دستکاری کننده در فضای شبکه های اجتماعی تأکید می کند.
نسبت سنجی دین و هوش مصنوعی در بستر رسانه های نوین
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
45 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، بررسی و سنجش جایگاه دین و نسبت آن با هوش مصنوعی در بستر رسانه های نوین و بررسی پیوند مابینِ ظرفیت های بالقوه دین و فناوری هوش مصنوعی در بسترهای نوین رسانه ای است.روش شناسی پژوهش: رویکرد این مقاله پژوهشی است و با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی انجام شده است.یافته ها: امروزه پلتفرم های اینترنتی، الگوریتم های مبتنی بر هوش مصنوعی و منابع دینی مختلف مانند متون مقدس، موعظه ها، و مطالب عبادی را متناسب با ترجیحات و اعتقادات فردی فعال می کنند. مواردی مثل واقعیت مجازی (متاورس) برای ایجاد محیط های مذهبی افراد را قادر می سازد در زیارت های مجازی، مراسم مذهبی و عبادات عمومی شرکت کنند. این مسئله در عصر نوین دیجیتال، زمینه جدیدی را برای استفاده از علوم رسانه ای نوین در خدمت پیروان ادیان ایجاد کرده است.بحث و نتیجه گیری: رابطه جایگاه دین و هوش مصنوعی در بستر رسانه های نوین می تواند منجر به استفاده سالم و مفید برای پیروان و دغدغه مندان حوزه دین و رسانه باشد. همچنین از هوش مصنوعی تعریف شده در ابزارهای گوناگون رسانه ای می توان برای اعمال و مناسک گوناگون دینی بهره برد. باید از فرصت های نوین در دنیای امروز برای پر رنگ کردن جایگاه دین بهره برد و با چالش ها به صورت صحیح، تخصصی و علمی رو به رو شد.
EU and the Mediterranean Bazaar: Mediterranean Competition and Multiplication of Euro-Mediterranean Cooperation Initiatives(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
529 - 558
حوزههای تخصصی:
EU has developed a plethora of initiatives to deal with the southern shores of the Mediterranean Sea. From Euro-Mediterranean Partnership (EMP) and the so-called Barcelona Process to European Neighborhood Policy (ENP) and Union for the Mediterranean (UfM), different regional programs have been implemented in the Mediterranean region. The diversity and increasing number of countries involved have led to a feel of Mediterranean bazaar with diverging directions. Thus, one question appears to remain unanswered: In what ways have ideational foundations affected the EU initiatives in the Southern shores of the Mediterranean Sea? The research hypothesis states that differences in ideational foundations of the Mediterranean powers, namely, France, Italy and Spain, in moments of crisis have led to the multiplication of initiatives and brought in at times conflicting arrangements between the north and the south of the Mediterranean Sea. The research question was answered under the Constructivist Institutionalism using the qualitative methodology of content analysis. Research findings reveal that when confronted with moments of self-doubt (crisis), each of the Mediterranean powers has effectuated an institutional change according to its established ideas and cognitive filters.
Détente Dynamics: A Neoclassical Realist Perspective on EU Foreign Policy in the MENA Region(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
559 - 588
حوزههای تخصصی:
In the post-2020 security environment of the Middle East and North Africa (MENA) region, marked by the easing of Iranian-Saudi tensions, intra-Sunni reconciliation, the resolution of the Qatar blockade, and the signing of the Abraham Accords, the European Union (EU) sought to capitalize on the détente to advance its strategic interests. Compared to the other members of the so-called Western camp, the EU, which appears particularly vulnerable to its neighbouring region's instability, responded poorly to the emerging challenges and opportunities. Which factors explain the inefficiency of the EU to benefit from a permissive strategic environment and become more impactful in its broader neighbourhood? This article attempts to promote our understanding of EU’s foreign policy towards the MENA region through a Neoclassical Realist theoretical approach. Structural changes alone cannot explain the EU's failure to have a more prominent role in the region. Intervening variables, such as the role of institutions, state-society relations, and strategic culture, can shed light on the lack of policy cohesiveness and the overall inability of the EU to promote its influence abroad.
مروری بر تاریخچه پیدایش، رویکردهای سیاستی و مؤلفه های عملکردی ساختارهای قرآنی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
7 - 43
حوزههای تخصصی:
انتقاد درباره وجود ناکارآمدی و موازی کاری در نهادهای فرهنگی و از جمله ساختارهای قرآنی امری شایع و نیازمند بررسی علمی است. بر این اساس، مقاله پیشِ رو سیاستگذاری قرآنی در جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار داده و برای انجام این مهم از روش تحلیل اسنادی استفاده شده است. همچنین، برای جمع آوری داده ها به اساسنامه، ساختار اداری و گزارش عملکرد هریک از نهادها و سازمان های مورد مطالعه مراجعه شده است. بر اساس یافته های تحقیق، نهادهای فعال در حوزه های قرآنی سه دسته هستند: الف) ساختارهای نسبتاً مستقل قرآنی، ب) ساختار های قرآنی که زیرمجموعه دستگاه های فرهنگی دیگر قرار داشته و به لحاظ اداری به آنها وابستگی کامل دارند، ج) ساختارهای فرهنگی که بخشی از فعالیت آنها قرآنی است. مطابق بررسی صورت گرفته، مسایل ساختاری در حوزه فعالیت های قرآنی، سازماندهی نامناسب دستگاه های ذی ربط، هم افزا نبودن تنوع میان زمینه های پیدایش نخبگی در امور قرآنی و متمرکز نبودن مسئولان ارشد سازمان های مربوطه بر فعالیت های قرآنی ازجمله چالش های موجود ساختارهای قرآنی در کشور است. تحلیل داده ها مشخص می کند به رغم ظرفیت های موجود در کشور فاصله زیادی تا دستیابی به اهداف تبیین شده توسط رهبر انقلاب در حوزه قرآن وجود دارد. مردمی کردن و تعامل پویا با ظرفیت های مردمی قرآنی مهم ترین راهکار پیشنهادی است لکن به منظور اصلاح وضعیت موجود، ساماندهی ساختارهای قرآنی می تواند از طرق زیر پیگیری شود: 1. ادغام ساختاری دستگاه های دسته نخست،2. هماهنگی و جهت دهی ساختارهای دسته دوم ازطریق تعریف همکاری های مشترک، و در نهایت3. همسوسازی ساختارهای گروه سوم با ایده های کلان نظام در این حوزه به واسطه حضور و مشارکت در شورای برآمده از ساختارهای ادغام شده.
الگوی موفقیت نهادهای دینی (مورد مطالعه: مساجد موفق در عرصه تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۶۷
141 - 185
حوزههای تخصصی:
تحقق جامعه دینی به موفقیت نهادهای دینی وابسته است و مسجد گسترده ترین و اثرگذارترین نهاد اسلامی است. به رغم تفاوت ها، اشتراکات زیادی در عملکرد مساجد موفق وجود دارد. الگوگیری از مساجد موفق یکی از اقدامات برای ارتقای مساجد است. نکته مهم در الگوگیری شناختِ عوامل اصلی موفقیت و تمایز آن ها با سایر ویژگی های مساجد موفق است. این پژوهش بر آن است تا الگوی موفقیت مساجد در عرصه تربیتی را فهم کند. این پژوهش از نوع کیفی است و در آن از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. داده های پژوهش از نتایج موردکاوی بیست مسجد برتر در کشور در حوزه تربیتی استخراج شده است. نتایج حاکی از آن است که یازده عامل اصلی و 39 عامل فرعی در موفقیت مساجد در عرصه تربیتی نقش اساسی دارند. عوامل مهم موفقیت عبارت اند از: رهبر اسوه، نظام تربیتی کادرساز، رونق تربیتی تشکیلاتی در بخش خواهران، انسجام تشکیلات ایمانی، جامعیت تربیتی و تشکیلاتی، تعامل با طلاب و حوزه علمیه، تعامل مسجد و مدرسه و خانواده، روحیه جهادی، رفع موانع فعالیت جوانان، گسترش مأموریت و تسری الگو، خدمت رسانی پیرامونی.
تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام است.روش: این پژوهش از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در تحلیل محتوای کمی با استفاده از دستورالعمل کدگذاری به بررسی ساختار و محتوای پلتفرم اینستاگرام پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل صفحات گروه های پاپ کره ای در پلتفرم اینستاگرام تشکیل می دهد که تعداد آنها بیش از 1000 صفحه فعال و غیر فعال می باشد. در این جامعه نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. بنابراین تعداد نمونه به دست آمده در این پژوهش 50 صفحه اینستاگرامی است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کدگذاری داده ها به منظور دستیابی به نتایج قابل تحلیل مورد مطالعه قرار گرفت و سپس به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. پس از بررسی های انجام شده، داده های به دست آمده در 120 کد و کدهای مذکور سرانجام در 6 مقوله و 31 زیرمقوله مرتبط با مقولات دسته بندی شدند.یافته ها: . نتیجه کدگذاری و تحلیل محتوای کمی مقوله محتوای صفحات اینستاگرامی نشان داد که 6درصد مقوله محتوای صفحات اینستاگرام را زیرمقوله همجنسگرایی، 10درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خشونت کلامی و رفتاری، 4 درصد را زیرمقوله شیطان پرستی، 30 درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خوش گذرانی و تجملات و در نهایت 50 درصد از مقوله محتوای صفحات را زیرمقوله توجه به مدگرایی، زیورآلات و پوشش تشکیل داده است.نتیجه: نتایج بررسی ها نشان داد که 35 درصد مقوله «اصول و قواعد مطرح شده در صفحات گروه کی پاپ» به زیرمقوله اغراق و بزرگ نمایی، 0/5 درصد به زیرمقوله سلامتی و زیبایی، 22 درصد به زیرمقوله احساسات و عواطف، 13 درصد به زیرمقوله سرایت روانی، 9 درصد به زیرمقوله ارزش های انسانی، 7 درصد به زیرمقوله ارائه دلایل منطقی و درنهایت 10 درصد به زیرمقوله سایر اصول تعلق داشت که بیشترین درصد متعلق به اغراق و بزرگ نمایی و کمترین درصد مربوط به سلامت و زیبایی بوده است. نتیجه اینکه حضور و دنبال کردن کاربران جوان از صفحات اینستاگرامی گروه های کی پاپ، بر اساس زمینه های روانی و اجتماعی مختلف و متفاوتی انجام می شود که باعث می شود انگیزه ها و اهداف متفاوتی را از دنبال کردن این صفحات جستجو کنند. آنها بر اساس انگیزه ها و منافع خود از این شبکه ها استفاده می کنند و فعال هستند و صفحات گروه های کی پاپ تاثیرات مخربی بر سبک زندگی آنها خواهد داشت.
ارائه مدلی برای موفقیت تبلیغات با محوریت سلبریتی ها در تجارت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به توسعه روز افزون تجارت، تبلیغات به عنوان یکی از اساسی ترین ابزارهای آن اهمیت بالایی پیدا کرده، طوری که در عصر فعلی و با همه گیر شدن وسعت شبکه های اجتماعی تصور دنیای کسب وکار بدون تبلیغات مدرن دشوار است، استفاده از شهرت سلبریتی ها در روند تبلیغات سلبریتی محور یکی از استراتژی های کاهش ریسک موفقیت تبلیغات است؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر، ارائه ی مدلی برای موفقیت تبلیغات با محوریت سلبریتی ها در تجارت اجتماعی است. روش پژوهش با استفاده از شیوه استقرایی و با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده و جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاه و کارمندان باتجربه در امور رسانه های اجتماعی می باشد. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و تعداد افراد 13نفر، تا رسیدن به حد اشباع نظری و حد تکامل پیش رفته است؛ نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که شرایط علی جهت تبلیغات سلبریتی محور عبارتند از: ویژگی های سلبریتی، محتوای متناسب و نهادینه کردن مسئولیت اجتماعی و شرایط مداخله گر: عوامل تکنولوژیک، تشابه ادراک شده میان منبع و گیرنده پیام و اگاهی بخشی مخاطبان؛ بستر حاکم: نگرش منفی نسبت به برخی سلبریتی ها، قابلیت های تجارت اجتماعی، محدودیت های شبکه های اجتماعی و هزینه تبلیغات سلبریتی محور؛ راهبردها: مدیریت ارتباطات، موقعیت شناسی و مدیریت راهبردی تبلیغات؛ و درنهایت پیامدها شامل: تقویت سرمایه اجتماعی، برند سازی، توانایی نفوذ در مخاطبان هدف و وفاداری مشتریان می باشند.
روایتگری قتل های سریالی در فیلم های سینمایی ایرانی (مطالعه موردی فیلم های سینمایی عنکبوت و طلاخون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر روایتگری قتل های سریالی در فیلم های سینمایی ایرانی است. هدف پژوهش شناخت نحوه روایتگری قتل های سریالی و بازنمایی سینمایی کنشگران ماجرای قتل های سریالی است. جامعه آماری پژوهش دو فیلم سینمایی عنکبوت و طلاخون است. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل روایت و با رویکرد الگوی رمزگان رولان بارت انجام گرفته است. یافته های پژوهش بر اساس پاسخ به سه پرسش طرح شده پژوهش کنشگری قاتلان چگونه است؟ انگیزه آنها چیست و چه شخصیت روانی دارند؟ و بسترهای اجتماعی جرم زا کدامند؟ تحلیل می شود. ازجمله نتایج پژوهش حاکی از این است که فیلم های سینمایی انگیزه ها فردی کسب منفعت مالی و ارضای حس انتقام جویی، و انگیزه های اجتماعی و ایدئولوژیک و همچنین اختلال های شخصیتی مانند پارانوئید، نمایشی و خودشیفتگی و پسیکوزگرایی را به قاتلان منتسب نموده اند. بسترهای اجتماعی که مجرمان را به سوی ارتکاب جرم سوق می دهد بر اساس نظریه های جامعه شناسی جرم در فیلم عنکبوت عبارت از برچسب زنی، هراس اخلاقی،ﯾﺎدﮔﯿﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و هم نشینی افتراقی و خنثی سازی و در فیلم طلاخون عبارت از فشار عمومی، حمایت اجتماعی، ﺗﻘﻮﯾﺖ اﻓﺘﺮاﻗﯽ، انحراف اولیه و ثانویه بازنمایی شده است. همچنین فیلم ها کلیشه های درباره قاتلان سریالی، تقویت یا تضعیف کرده اند و با کم اهمیت جلوه دادن قربانیان قتل ها و تمرکز بر روی وجوه عاطفی قاتلان سریالی به نوعی از آنها سلبریتی سازی می کنند.
گونه شناسی تولیدمحتوای اینفلوئنسر محور ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوای اصلی در شبکه های اجتماعی محتوای کاربرساخته است که مهم ترین ویژگی آن عدم وابستگی سازمانی و آماتوری است، در بین کاربران شبکه های اجتماعی اینفلوئنسرها کاربران نخبه اند، که توانسته اند با تولید محتوای منظم شبکه مخاطبان خود را بسازند. محتویی که توسط اینفلوئنسر تولید می شود، تولید اینفلوئنسرمحور است. تولید اینفلوئنسر محور بر خلاف تولید کابرساخته، آماتور نیست و قادر به ذائقه سازی است، بنابراین در ذیل تولید کاربرساخته قرار نمی گیرد. اینفلوئنسرها در جذب فالوئر و تبدیل سرمایه کاربری از طریق تولیدمحتوا، مهارت قابل ملاحظه ای دارند، آنها برای تبدیل سرمایه کاربری خود به سرمایه نقد شونده، فرآیند ویژه ای را طی می کنند که طی آن گونه های متفاوتی از محتوا پدید می آید. این مقاله درصدد گونه شناسی تولید اینفلوئنسرمحور ایرانی در اینستاگرام است و برای این منظور روش ترکیبی را بکار می گیرد که در آن از دو روش کیفی نتنوگرافی و تحلیل مضمون استفاده شده است. روش نتنوگرافی بکار گرفته شده متکی به مدل سادبک است که خود تلفیقی از مشاهده، بررسی محتوا و مصاحبه های آفلاین است. در تحلیل داده های به دست آمده از این الگوی سه وجهی از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. طی بازه زمانی ۱۸ ماهه صفحات اینستاگرامی ۲۳ اینفلوئنسر مورد مشاهده و محتوای تولیدی آن مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با ۱۲ نفر از اینفلوئنسرهای مورد بررسی نیز مصاحبه عمیق انجام شد. پس از کدگذاری و تحلیل داده ها «تولیدمحتوای نقدشونده» با توجه به تنوع اینفلوئنسرها و فالوئر به ۵ گونه کلی تولیدمحتوای روایی، فراتبلیغ، برندشخصی، تولیدمحتوای مشارکت جویانه، تبلیغ مستقیم صورت بندی شد.
نقش رسانه های جمعی و اجتماعی در برساخت هویت ملی دانش آموزان دوره متوسطه: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
83 - 102
حوزههای تخصصی:
رسانه ها نقش مؤثری در نهادینه سازی ارزش ها و تکوین یا تغییر هویت ملی به عنوان کلان ترین سطح هویتی دارند و به عنوان اهرم متغیر هویت ملی عمل می کنند. هدف از پژوهش حاضر واکاوی نقش رسانه های جمعی و اجتماعی در برساخت هویت ملی بر حسب تجربه زیسته دانش آموزان بود که با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها از نوع کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره متوسطه اول و دوم شهر اردبیل بود. حجم نمونه 17 نفر دانش آموز بود که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب و سپس داده ها بر اساس تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بر اساس تجربه زیسته مشارکت کنندگان، شکاف بین دانش، نگرش و رفتار نسبت به هویت ملی در رسانه های جمعی و اجتماعی مشهود بود؛ به طوری که هویت ملی و ابعاد آن در بین نوجوانانی که رسانه غالب آن ها از نوع رسانه های اجتماعی است کمتر از نوجوانانی است که رسانه غالب آن ها از نوع رسانه های جمعی است. نوجوانان با مصرف غالب رسانه های جمعی سعی در پاسداشت منابع سنتی هویت ملی داشته اند، در مقابل نوجوانان با مصرف غالب رسانه های اجتماعی خود را طرفدار هویت جهانی یا جهان وطنی بازنمایی می کردند.
اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی بود.
روش شناسی: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان چندمعلولیتی که فرزندشان مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی گل های شیراز در سال 1400-1401 بودند. از بین مادران، 30 مادر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. سپس پیش آزمون متغیرهای پژوهش به عمل آمد و مادران گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش بسته تدوین شده ناگویی هیجانی قرار گرفتند. بعد از اتمام آموزش دوباره یک پس آزمون از گروه های آزمایش و کنترل به عمل آمد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994) و افسردگی (بک، 1961) گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند گانه درون گروهی-بین گروهی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش ناگویی هیجانی باعث بهبود افسردگی در مادران کودکان چند معلولیتی شد.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها از آنجایی که برنامه تدوین شده در این پژوهش بر اساس تجربه های واقعی مادران کودکان چند معلولیتی بود و به طور اختصاصی برای این مادران تدوین شده است و ویژگی های روانسنجی برنامه توسط متخصصان این زمینه تایید شده و به نحوی هم به مسائل و مشکلات روانی مادران و هم مشکلات رفتاری کودکان پرداخته است، از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
راهبردهای بهبود وضعیت اخلاقی جامعه از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
551 - 586
حوزههای تخصصی:
بهبود وضعیت اخلاقی جامعه به جهت نیل به سعادت، از دغدغه های رهبران الهی بوده و کتب آسمانی به ویژه قرآن کریم، برای این مهم دستورالعمل ها و برنامه هایی دارد. درمقابل، دشمنان با هدف سلطه و غارت جوامع بشری، از طریق ضدفرهنگ ها و ترویج نابهنجارهای اخلاقی، جهت تخریب زیرساخت های اخلاقی جامعه اسلامی کوشیده اند. در عصر حاضر، این تهاجم همه جانبه و با شدت بیشتری در حال انجام است. بر همین اساس مقام معظم رهبری همواره بر مواجهه هوشمندانه با تهاجم فرهنگی تأکید نموده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد راهبردهای بهبود وضعیت اخلاقی جامعه را اصطیاد و مبتنی بر آن راهکارها را بیان نماید. یافته های پژوهش حاکی است از آیات قرآن کریم چهار راهبرد اصلاح و تقویت ابعاد شناختی گرایشی و رفتاری جامعه؛ تحکیم خانواده، اصلاح و بازنگری قوانین و تقویت نظارت عمومی کشف می شود و راهکارهایی جهت ارتقاء سطح بینش، گرایش و کنش اخلاقی جامعه ارائه می گردد.
ساخت و اعتباریابی سنجش مسؤولیت پذیری اجتماعی: ارائه مدل پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مفهوم مسؤولیت پذیری اجتماعی از قدمت تاریخی طولانی در علوم انسانی برخوردار است؛ اما بررسی پیشینه تحقیق نشان دهنده خلأ تحقیقاتی در زمینه ابزار سنجش و اندازه گیری این مفهوم کلیدی در پژوهش های اجتماعی است. بنابراین، ضرورت دارد تا تلاش های علمی بیشتر و گسترده تری به منظور سنجش هرچه بهتر و جامع تر مفهوم مسؤولیت پذیری اجتماعی انجام گیرد و هدف تحقیق حاضر نیز این است تا در این زمینه سهم و نقشی را ایفا کند. روش مطالعه: تحقیق حاضر مبتنی بر بررسی پیمایشی با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار اس پی اس اس۲۴ و روش تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار اِموس۲۵ است. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر مردان و زنان 15 ساله و بالاتر ساکن در نقاط شهری روستایی شهرستان گرگان در استان گلستان واقع در شمال ایران می باشد و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 330 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردید که با احتساب نمونه پایلوت پیشین مجموعاً 400 نفر جمعیت نمونه تحقیق تعیین و انتخاب شده اند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که همه گویه ها دارای وزن رگرسیونی مناسب هستند. علاوه بر این، بار عاملی سنجه های این مقیاس بالای3/0 به دست آمد که به عنوان معیار مطلوب و مناسب برای انتخاب گویه های تحقیق محسوب می شود. ضریب آلفای حاصل شده برای کل مقیاس،954/0 بود؛ همچنین، ضریب پایایی مؤلفه ها از 953/0 تا 955/0 در نوسان بود که در مجموع به معنی ضریب پایایی مناسب است؛ زیرا ضرایب اعتبار 70/0 و یا بیشتر عموماً برای مقاصد تحقیقی کفایت می کند. نتیجه گیری: در مجموع، با استناد به یافته های پژوهش، مقیاس ارائه شده برای شناسایی مقدار و میزان مسؤولیت پذیری اجتماعی، ابزاری مفید است و زمینه مطلوبی را برای تحقیقات آینده در راستای توسعه هرچه بیشتر سنجش مسؤولیت پذیری اجتماعی فراهم می آورد.
اثر بخشی بازی درمانی کودک محور بر افزایش جرأت ورزی و مهارت های اجتماعی کودکان طلاق پیش دبستانی شهر مهاباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
345 - 368
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی کودک محور (CCPT) بر افزایش جرئت مندی و مهارتهای اجتماعی در کودکان طلاق پیش دبستانی انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل همه کودکان طلاق پیش دبستانی شهر مهاباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. 20 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10 نفر) موردمطالعه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (هر جلسه 1 ساعت) به مدت پنج هفته تحت آموزش بازی درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. همچنین، داده ها با استفاده از مقیاس جرئت ورزی گمبریل و ریچی (1975) و مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی تراسکات (1989) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با کنترل اثرات پیش آزمون، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش بازی درمانی منجر به تفاوت بین گروه آزمایش و گروه کنترل شده است. به این معنا که آموزش بازی درمانی، جرئت مندی و مهارتهای اجتماعی کودکان طلاق پیش دبستانی را بهبود بخشیده است.
بحث: بازی درمانی کودک محور می تواند عامل مؤثری در افزایش جرئتورزی و مهارتهای اجتماعی کودکان پیش دبستانی باشد. بنابراین این رویکرد درمانی توجه ویژه معلمان و متصدیان آموزشی را می طلبد.
تحلیل پیکربندی روایت و کانونی سازی در رمان پیکر فرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 111
حوزههای تخصصی:
پیکر فرهاد یکی از آثار موفق نویسنده مشهور عباس معروفی است که پیکربندی روایت و نحوه ترکیب پی رفت های آن با سایر آثار ادبی متفاوت است. شیوه معروفی در رمان پیکر فرهاد، واردشدن به دنیای نقاشی بوف کور و کنش بخشی به تصویرهای آن است. در این پژوهش، به تبیین توانش روایی و شیوه کنش بخشی نویسنده به این توانش پرداخته ایم تا مشخص شود توانش روایی براساس تابلو و تصویرهای نقاشی چگونه به کنش درمی آید و این تصویرهای کلامی به عنوانِ کانونی گر یا کانونی شده، چگونه در داستان شکل می گیرد؟ چه ارتباطی میان موضوع کانونی شده با کانونی گر وجوددارد و سبب استفاده نویسنده از این شیوه پیکربندی چیست و چه معانی ایدئولوژیکی در این شکل خاص از روایت بیان می شود؟ نویسنده به جای مرد راوی در بوف کور، روایت را از زبان تصویر قلمدان نقل کرده است تا بتواند صدای زنان را برجسته کند و از دریچه چشم زن، به زن و مرد و رابطه آنان در موقعیت معاصر نگاه کند. در سنت فرهنگی ما همواره از نگاه مردان به روایت زن پرداخته اند اما در این رمان، زن تابلوی نقاشی، شخصیت- کانونی گر داستان است تا بتواند موقعیت و مسائل زنان را از دریچه چشم زن بنگرد. این رمان سعی دارد زن را از شیء شدگی و ابژه بودن دربیاورد و او را فاعل سرنوشت خود کند.
کاوش فرایندهای اجتماعی شکل گیری زیست مجردانه، مورد مطالعه: مردان مجرد شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
130 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، واکاوی فرایندهای اجتماعی شکل گیری زیست مجردانه در شهر اهواز می باشد. روش پژوهش، مبتنی بر روش کیفی با رویکرد گرندد تئوری است که در راستای شناسایی و فهم فرآیندهای شکل گیری زیست مجردانه از خلال مصاحبه با مردان واجد این نوع زندگی جهت رسیدن به فهمی نظام مند انجام گرفته است. در این مطالعه، 14 نفر از مردانی که در شهر اهواز زیست مجردانه داشته اند با روش نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند. داده های مورد نظر با استفاده از مصاحبه عمیق، جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل مصاحبه ها بر اساس کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین منتج به شکل گیری 18 مقوله فرعی، 7 مقوله اصلی شامل1) زیست مجردانه پیوستاری از الزام موقعیت تا انتخاب سبک زندگی، 2) زیست مجردانه ملهم از سرگذشت فردی، 3) زیست مجردانه، فرایند دائمی مشروعیت سازی، 4) زیست مجردانه، زیستن علیه تجویز فرهنگی، 5) زیست مجردانه، زیستن در سایه مجردزدگی، 6) زیست مجردانه، فرصتی برای توسعه و تحقق فردی و حرفه ای و 7) زیست مجردانه، امکانی برای رهایی از نظارت فراگیر شده است و در نهایت منجر به کشف یک مقوله هسته تحت عنوان "زیست مجردانه: ساخت گشایی زیست جهان جوانان" گردیده است.
تحلیل اجتماعی ابراز احساسات الهی در قرآن کریم به مثابه الگویی برای کنش اجتماعی انسان باورمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابراز انواع احساسات خوشایند و ناخوشایند از متداول ترین رفتارهای جاری در میان انسان هاست. در قرآن کریم نیز خداوند متعال با تعابیر متفاوت به ابراز خشنودی، غضب و محبت نسبت به فرد خاص یا یک کنش انسانی می پردازد. هر چند برخلاف ابراز احساسات انسانی که حاصل انفعال درونی است، تعبیرهای الهی در قرآن کریم به هیچ وجه برآمده از انفعال درونی نیست، لکن با هدف هدایت انسان ها و حاوی الگویی از کنش اجتماعی برای مؤمنان و باورمندان است. لذا این مقاله بر اساس روش عقلی کلامی به دنبال استخراج نظام ابراز احساسات الهی است تا به عنوان الگویی برای کنش اجتماعی باورمندان مورد استفاده و الهام گیری مؤمنان قرار گیرد. از نوآوری های مقاله ارائه یک دسته بندی جامع از انواع احساساتی است که در قرآن کریم در دو دسته احساسات خوشایند و احساسات ناخوشایند ابراز شده است. در تحلیل اجتماعی کنش انسان باورمند با استفاده از الگوی چهارگانه ماکس وبر، استدلال می شود که هیچ یک از کنش های عاطفی، سنتی، عقلانی معطوف به ارزش و عقلانی معطوف به هدف روایت گر کنش اجتماعی انسان باورمند نیست. مقاله به این نتیجه ختم می گردد که کنش اجتماعی انسان باورمند را باید از سنخ «کنش معطوف به ارزش بر اساس عقلانیت متعالی» با ویژگی های خاص خود قلمداد کرد.
هوشمندسازی خدمات امنیتی انتظامی به گردشگران در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
34 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: در عصر دیجیتال، راه حل های هوشمند و فناورانه می توانند جهت تأمین امنیت گردشگران کمک کننده باشند در این زمینه نیاز به نقشه راهی است. بدین سان هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های هوشمند سازی خدمات امنیتی انتظامی به گردشگران داخلی و خارجی در ایران است.روش شناسی: این پژوهش از منظر هدف کاربردی، ازلحاظ نوع و گردآوری داده در حیطه پژوهش های کیفی قرار می گیرد. از رویکرد تحلیل محتوای کیفی در قالب مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد، کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی به کمک نرم افزار MaxQda صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش کارشناسان آگاه به موضوع و منطقه مورد مطالعه است. بر اساس روش قضاوتی و گلوله برفی اقدام به شناسایی نمونه آماری شد. اشباع داده ها در نمونه 25 اتفاق انجام شد.یافته ها: در پژوهش حاضر درمجموع 73 شاخص و زیر شاخص شناسایی شد. برخی از مهم ترین شاخص های هوشمند سازی عبارت اند از: یکپارچه سازی و ادغام فناوری های نوین، ارتقا توانمندی کارکنان، بهره گیری از مشارکت مردمی، نظارت و دسترسی هوشمند و سریع به گردشگر، انعطاف پذیری و تغییرپذیری نحوه ارائه خدمات هوشمند متناسب با توسعه، دسترسی آسان و سریع گردشگر به خدمات امنیتی و پلیس، شخصی سازی خدمات امنیتی انتظامی متناسب با نوع گردشگر و تأمین امنیت مالی هوشمند گردشگر است.نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن است که جهت هوشمند سازی خدمات امنیتی انتظامی به گردشگران باید نیروهای امنیتی در راستای یافته های پژوهش عملکرد خود را بهبود بخشند. که در این زمینه راه اندازی سامانه هوشمند اطلاع رسانی های خدمات ایمنی و امنیتی به گردشگرها، به کارگیری و راه اندازی سیستم های نظارتی و کنترلی هوشمند، راه اندازی پلیس هوشمند گردشگری و هوشمند سازی فرودگاه های بین المللی کشور حائز اهمیت است.