فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۴٬۵۵۱ مورد.
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
207 - 228
حوزههای تخصصی:
در یک دهه اخیر، رژیم صهیونیستی از نظر سیاسی با تنش های زیادی از جمله درگیری با نیروهای فلسطینی، نزاع های داخلی و اختلافات سیاسی بین احزاب مختلف مواجه بوده است. با توجه به پیچیدگی های منطقه، احتمالاً اوضاع سیاسی در رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفان الاقصی پیچیده تر خواهد شد، اما ممکن است تغییرات مثبتی نیز در این میان برای حکومت اسرائیل رخ دهد. در این مقاله هدف آن است که با مطالعه رفتارهای احزاب سیاسی اسرائیل در طول سالیان گذشته، تحولات نظام سیاسی آن در 10 سال آتی به کمک سناریونویسی به روش جیمز دیتور مورد آینده پژوهی قرار گیرد. در این تحقیق آینده ثبات سیاسی طبق نظریه جیمز دیتور در 4 سناریو دسته بندی شده و پس از بیان هر سناریو پیشران ها و موانع آن بیان می شود. 3 مؤلفه تأثیرگذار بر پیشران ها و موانع وقوع هر سناریو تأثیرگذار است: مؤلفه های سیاسی داخلی، متغیرهای ساختاری نظام سیاسی و معادلات بین المللی. هر کدام از این مؤلفه ها چند زیر مؤلفه دارند که به ما کمک می کند پیشران ها و موانع وقوع یک سناریو را تبیین کنیم. در این پژوهش اتفاقات ده سال آینده رژیم صهیونیستی در قالب چهار سناریو مورد صورت بندی قرار گرفته است. بر این مبنا قدرت گیری جریان چپ و میانه رو، قدرت گیری جریان راست، تغییر پیاپی دولت ها و تغییر ساختار نظام سیاسی به عنوان سناریوهای احتمالی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش تغییر پیاپی دولت ها کماکان محتمل ترین سناریو برای آینده رژیم صهیونیستی است.
برساخت معنایی زن مهاجر افغانستانی در ادبیات داستانی معاصر افغانستان: مطالعه موردیِ جُستارمرز از مجموعه داستان های کوتاه «چرا تاریکی را خدای خود نکنم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
97 - 127
حوزههای تخصصی:
جُستارها نوع جدیدی از ادبیات روایی اند که در بازنمایی واقعیت از پراکسیس و گفتمان های فرهنگی-سیاسی متأثر می شوند؛ گفتمان مسلط الگوهای کنشی و حیات مطلوب خود را به نمایش می گذارد و ادبیات داستانی یکی از مجراهای آن است. این مطالعه با هدف توصیف برساخت مفهوم زن مهاجر افغانستانی در ادبیات داستانی معاصر افغانستان و بهره مندی از رویکرد نظری هومی بابا و آدورنو انجام شده است تا بازنمایی های زن مهاجر افغانستانی را در ژانر ادبی جُستار (داستان کوتاه) شناسایی و متناظر با بافت فرهنگی سرزمین مقصد تفسیر کند. برای نیل به این هدف، جُستار مرز از مجموعه داستان های کوتاه «چرا تاریکی را خدای خود نکنم»، نوشتهٔ مرضیه جعفری به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از روش تحلیل روایت «سیمور چتمن» در سه بخش داستان، گفتمان و ایدئولوژی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت تا از زبان روایی و مواضع ایدئولوژیک آن در رابطه با مفهوم زن مهاجر افغانستانی پرده برداری کند. یافته ها نشان می دهند که هویت زن مهاجر افغانستانی متناسب با گفتمان فرهنگی حاکم بر فضای جامعه مقصد دستخوش تغییر شده و به نوعی هویت سرگردان (هویت آشفته یا هویت مغشوش) را زیست می کند و برای رهایی از این بحران تصمیم می گیرد در راه مهاجرت مجدد به سرزمین های جدید و نه موطن خود قدم بردارد. بازتاب گسیختگی و تداخل فرهنگی جامعه میزبان با زن مهاجر افغانستانی در جُستار مرز با صدای حاشیه ای و معترض نویسنده به وضع موجود و متن واقعیت های مسلط بازتاب نموده است که به کارکرد «انتقادی» و نقش «رهایی بخشی» هنر در راستای تحلیل و نقد ساختارهای سلطه و سرکوب ارجاع دارد.
جلوه های دراماتیک صدا در دو فیلم مستند صنعتی از ساخته های کامران شیردل، بر اساس نظریه دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدا به مثابه رمزگانی سینمایی تا با استفاده از آن، فیلمساز به خلق اثر هنری بپردازد. در این میان، «مستند صنعتی» به دلیل پیوند با تبلیغات و آموزش، تجربه ای متفاوت را برای مخاطب ایجاد می کند. فرایند رمزگذاری فیلم ساز و تأثیرات و ارتباط مخاطب و اثر، در نظریات مختلف بررسی شده است، از جمله «نظریه دریافت استوارت هال». در تحلیل دریافت، پیش فرض بنیادین این است که متون رسانه ای که حاوی معانی رمزگذاری شده هستند، معنایی ثابت ندارند، بلکه در لحظه دریافت از طرف مخاطب، معنا می یابند. در الگوی «رمزگذاری- رمزگشایی» هال، ابتدا رمزگذار شرح خاص خود از یک واقعه پردازش نشده اجتماعی را به صورت گفتمان معنادار ارائه می دهد و در نهایت، مخاطبان این پیام را رمزگشایی می کنند. این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی انجام یافته، دربردارنده نوعی انتقال به «رویکرد نشانه شناسی» نسبت به صدا در فیلم است تا چگونگی پردازش آن برای تولید معنا در جهت اهداف تبلیغاتی، آموزشی و... مشخص شود. نتایج تحقیق نشان داد با بررسی ساختاری صدای فیلم می توان به پیام های صریح و ضمنی رمزگذاری شده پی برد. در دو فیلم مستند صنعتی، منتخب از سخته های کامران شیردل، صدا در معرفی رویداد، انتقال معنا، فعال سازی حس، حضور در گذشته، بیان تصویری، شخصیت پردازی، جان بخشی به فضا، نمادسازی و ایجاد حس مشترک، نقش آفرین بوده و با ایجاد ارزش افزوده بر تصویر، همسو با الگوی ارتباطی مؤلف و پیام، در زمینه اجتماعی توسط کارگردان به کار رفته است.
زیبایی شناسی نورپردازی و تصویربرداری برنامه های تلویزیونی دعای کمیل از دیدگاه نظریه گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
171-208
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت مؤلفه های زیبایی شناسی نورپردازی و تصویربرداری در برنامه های مناسبتی غیرنمایشی مذهبی تلویزیون ایران، مانند برنامه های مربوط به قرائت دعا و به خصوص دعای کمیل است. برنامه سازی مناسبتی غیرنمایشی مذهبی در تلویزیون ایران مانند تولید برنامه دعای کمیل یا سایر ادعیه، بایستی محملی برای انتقال مفاهیم معنوی باشد. این پژوهش از نظر هدف، توصیفی- تحلیلی و از نظر روش، ازنوع مطالعه موردی و تحلیل مشاهده ای است. روش داده اندوزی پژوهش، اسنادی (کتابخانه ای) بر مبنای مشاهده بوده و برای داده کاوی، گونه شناسی ویدئوهای مربوط به برنامه های دعای کمیل مدنظر قرار گرفته، سپس چهار ویدئو با معیارهای مشخص و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. بررسی ویدئوها نشان داد عواملی مانند بی توجهی در به کارگیری قوانین گشتالت در تولید این گونه از تلویزیونی باعث شده با وجود تولید حداکثری، این برنامه ها اثرگذاری مناسبی نداشته و تکراری شوند که درنتیجه، به جای جذب، باعث کاهش مخاطب می شود. از این رو، به نظر می رسد سازمان صدا و سیما باید در این 3مورد: 1- آموزش کامل فنی و محتوایی برنامه سازان حوزه دینی؛ 2- فراهم آوری تجهیزات مدرن؛ و 3- ایجاد انگیزه شغلی، اهتمام ورزد تا بتواند با هدف جذب و نگهداری مخاطب، در کیفیت برنامه های مناسبتی غیرنمایشی مذهبی خود، تحول ایجادکند.
بررسی محتوای تولیدی شبکه های خبری در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
183 - 208
حوزههای تخصصی:
استفاده فعالانه جوانان از رسانه های اجتماعی باعث رشد مصرف خبرهای این رسانه ها و همزمان کاهش مصرف خبرهای تلویزیونی در بین آن ها شده است. شبکه های خبری برای حفظ جایگاه خود در سبد مصرف خبری مخاطبان جوان رویکرد چند پلتفرمی اتخاذ کرده اند. هدف این پژوهش آن است تا از طریق مطالعه محتواهای تولیدی شبکه های خبری در رسانه های اجتماعی قالب های مختلف تولیدی این شبکه ها و ویژگی های آن ها را احصا کرده تا از این طریق به مدلی پیشنهادی برای حضور مؤثر سایر شبکه های خبری در پلتفرم های رسانه های اجتماعی دست یابد. از این رو به کمک روش تحلیل محتوای کیفی و با بررسی صفحه های اجتماعی شبکه های خبری بزرگ نظیر سی ان ان، الجزیره، بی بی سی، فرانس 24 و دویچه وله به مجموعه ای از یافته ها رسیدیم. یافته ها نشان می دهد برخی از این شبکه های خبری با حضور فعالانه در رسانه های اجتماعی، از سه دسته قالب "ویدئویی"، "تصویری" و "قالب های خلاقانه خبری" برای تولید محتوا بهره می برند. این شبکه ها، محتوا و برنامه هایی مختص و متناسب با ویژگی های هر پلتفرم رسانه اجتماعی تولید و منتشر می کنند. این محتواها با لحاظ ویژگی هایی چون کپشن، هشتگ، نسبت ابعاد، نریشن، موسیقی، کاور، فراخوان اقدام و واکنش، زیرنویس، منشن و تگ، لینک دهی، زمان انتشار، موضوع و منبع منتشر می شوند.
سیاست گذاری فضای مجازی در آمریکا: تحلیل بی طرفی شبکه در زمینه تحولات تاریخی، حقوقی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۵)
81 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه و تحلیل قانون گذاری و تنظیم مقررات مربوط به اصل بی طرفی شبکه در آمریکا است. این اصل به طور ساده به معنای تضمین دسترسی آزادانه و برابر ارائه کنندگان محتوا، خدمات و برنامه های کاربردی و نیز مصرف کنندگان اینترنت و به عبارت دیگر نگاه یکسان شرکت های ارائه کننده خدمات اینترنتی به مشتریان از منظر محتوایی است که آن ها انتقال می دهند. در یک طرف، مدافعان بی طرفی شبکه بر اهمیت این اصل در تأمین دسترسی غیرتبعیض آمیز، امکان ایجاد فضای رقابت برای شرکت های تازه وارد و صیانت از آزادی بیان تأکید می کنند اما از طرف دیگر، مخالفان این اصل، نوآوری و سرمایه گذاری در زیرساخت را به عنوان علت های عمده مخالفت خود برمی شمارند. نتایج این مقاله نشان داد که به رغم ادعای دسترسی به اینترنت آزاد و باز در آمریکا، گرایش های حزبی و منافع سیاست مداران در این کشور نقش به سزایی در اصل بی طرفی شبکه دارد. در نتیجه، شرکت های فناوری هزینه بسیاری را صرف لابی گری برای جلب نظر قانون گذاران می کنند. از سوی دیگر، به دلیل تأثیرگذاری جهانی سیاست گذاری ارتباطات راه دور و اینترنت در آمریکا، بی طرفی شبکه می تواند دارای پیامدهایی برای شهروندان و کاربران جهانی باشد.
شناسایی عوامل موثر بر نفوذ شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
94-116
حوزههای تخصصی:
جوامع امروز با یک تحول عظیم در فناوری، دچار دگرگونی بی حد و حصری در زندگی افرادشده اند . بسیاری از تعاریف زندگی فردی و اجتماعی با ظهور اینترنت و شبکه های مجازی و اینترنتی شکل دیگری به خود گرفته و باز تعریف شده اند. مسائل و عوامل مختلفی در نفوذ شبکه های اجتماعی مجازی موثر هستند که نیاز به مطالعه و شناسایی دارد. لذا هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر نفوذ شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانشجویان بود. روش تحقیق بکار گرفته شده در این پژوهش دلفی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارشناسان مرتبط در سیاست بود که 13 نفر به شیوه دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد 5 بعد تعاملی بودن، خصوصیات ساختی، خصوصیات کاربردی ، مخاطب شناسی و سیاست گذاری در حوزه مدیریت بر نفوذ شبکه های اجتماعی موثر هستند.
بررسی شبیه سازی انرژی در ساختمان و فرهنگ رفتار ساکنان با رویکرد کتاب سنجی در پایگاه استنادی اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
177-202
حوزههای تخصصی:
استفاده از انرژی های فسیلی و به تبع آن انتشار گازهای گلخانه ای علت اصلی تغییرات اقلیمی می باشند که از چالش های اصلی بشر در زمان کنونی و همین طور در آینده به شمار می آیند. ساختمان ها به عنوان مصرف کننده نصف انرژی جهان در فرایند ساخت و بهره برداری دارای ظرفیت ویژه ای در کاهش مصرف انرژی هستند. یکی از راهکارهای اساسی برای تخمین و کاهش مصرف انرژی در ساختمان، استفاده از شبیه سازی انرژی است. هدف این مطالعه، بررسی جامع ادبیات موجود در حوزه شبیه سازی انرژی در ساختمان براساس مطالعات پیشین است تا توصیف کاملی از تحقیقات انجام شده دراین زمینه ارائه دهد. بااستفاده از یک روش تحقیق سیستماتیک، اطلاعات استخراج شده از پایگاه اسکوپوس بین سال های ۱۹۸۲تا۲۰۲۲میلادی، پیش پردازش و دسته بندی شدند. بابررسی تعداد 2929سند علمی و باتوجه به اهداف عملکردی مطالعه بیبلومتریک، روندها و افول، مهمترین مقالات، نویسندگان، کشورها در حوزه مشخص شد. همچنین، باتوجه به اهداف شبکه ای، الگوهای هم استنادی مؤثر شناسایی شدند و سپس با تحلیل محتوای آشکار کلمات کلیدی نقاط داغ در حوزه مشخص شد. درنهایت، شکاف ها و روندهای تحقیقات آینده در حوزه شبیه سازی انرژی در ساختمان شناسایی و معرفی شدند.
دستیابی به مهم ترین عناصر خداباوری و توکل در حیات طیبه بر پایه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با رویکرد فقهی- تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
619 - 644
حوزههای تخصصی:
نظام تعلیم و تربیت کشور نیازمند به روزرسانی و تحولی اساسی است از سوی دیگر نیز اجرای نامحسوس برخی مفاد سند2030 در گوشه و کنار بر ضرورت این تحول در جهت تعلیم و تربیت اسلامی ایرانی می افزاید. هدف مهم این نوشتار بررسی فقهی تربیتی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با هدف دستیابی به مهم ترین عناصر خداباوری و توکل بر خدا در حیات طیبه است. بررسی این مهم در راستای تحقق بند 1 از هدف های کلان سند تحول ضروری است. تحقق این هدف والا در تربیت انسانی مؤمن، خداباور، متعهد به وظایف، حق مدار و دارای عزت نفس تجلی می یابد. تحقق این هدف به عنوان یک راهبرد کلان در بعد معرفتی، مبتنی بر «شناخت پروردگار، تقویت ایمان، توجه به ذات باری تعالی و ناامیدی از غیر او و حق مداری و استقامت بر آن» که همگی از زمینه ها و عناصر توکل به شمار می رود. این مقاله به این پرسش اساسی می پردازد: «برپایه بررسی سند تحول بنیادین، عناصر کلیدی خداباوری و توکل در حیات طیبه چیست؟» برای دستیابی به پاسخی متقن، مقاله پیش رو با روش توصیفی تحلیلی به تحلیل مفاد آیات و روایات پرداخته و با بهر ه گیری از روش های استظهار از متن مطابق مبانی اصول استنباط، مهم ترین عناصر رشد خداباوری و توکل را استنباط کرد. از مهم ترین نتایج پژوهشی تطابق شاخصه های خداباوری در قرآن و روایات با اهداف و راهکارهای عملی سند تحول بنیادین است و همچنین دستیابی به زمینه های توکل که عبارت اند از: «شناخت صفات پروردگار؛ تقویت ایمان؛ باورمندی به ذات لایزال الهی و امید نبستن به دیگران؛ حق مداری و استقامت بر آن».
فرایند فرهنگ پذیری در میان نوجوانان افغانستانی، یک مطالعه کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، مهاجرت افغانستانی ها به دیگر کشورهای جهان، به ویژه ایران و پاکستان، موج های مهاجرتی عظیمی را به وجود آورده است، به گونه ای که زندگی آنان در چهار دهه گذشته در کشور ایران، مسائل مهمی را به وجود آورده است. سازگاری و تطبیق پذیری نوجوانان مهاجر افغانستانی یا در اصطلاح مهاجران نسل دوم با جوامع میزبان، از جمله این مسائل بوده است. با توجه به اینکه بسیاری از آنان در ایران به دنیا آمده اند، اما همچنان فعالانه درگیر فرایند فرهنگ پذیری و پیچیدگی های آن اند، مطالعه پیش رو با استفاده از پارادایم تفسیری، روش نظریه زمینه ای و با نمونه گیری نظری، 21 نفر از نوجوانان افغانستانی ساکن یزد را انتخاب کرد و مصاحبه های عمیق درباره چالش های مهاجرتی با آنان انجام شد. فرایند نمونه گیری تا مرحله اشباع داده ها ادامه پیدا کرد و داده های گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در قالب هفده مقوله هسته ارائه شده است. مقولات اصلی کشف شده شامل پروبلماتیک شغلی، فوبیای ذهنیت های انسان زدایانه، تبعیض های ساختاری تزلزل بخش، اتوپیای انتظار، بازنمایی و اقناع هویت و ... هستند. یافته های این پژوهش نشان داد که نوجوانان مهاجر نسل دوم از فرایندهای تطبیق پذیری در مقابل ساختارهای اجتماعی دل زده می شوند و در آنان خودپنداره منفی تشکیل می شود. بر همین اساس، مدل پارادایمی و نظریه تجربی پژوهش ارائه شدند.
عوامل فرهنگی مرتبط با سبک زندگی تغذیه ای، با تأکید بر مصرف غذای بیرون بر (پیمایشی در بین ساکنان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
78 - 97
حوزههای تخصصی:
حفظ و تداوم سبک زندگی تغذیه ای در هر فرهنگ به عنوان یک مولفه هویتی از اهمیت خاصی برخوردار است. تداوم این فرهنگ همچنین تاثیر مثبتی در امنیت غذایی مردم جامعه دارد، که نتیجه ی آن می تواند پرورش انسان های سالم و جامعه ای کارآمد باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فرهنگی مرتبط با سبک زندگی تغذیه ای (با تاکید بر مصرف غذای بیرون بر) در بین ساکنین 18 سال و بالاتر شهر شیراز نگاشته شده است. این پژوهش به روش پیمایشی با رویکرد کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل ساکنین 18 سال و بالاتر شهر شیراز بوده که تا سال 1395 برابر با 1193693 نفر برآورد شده است. داده ها در این پژوهش به کمک روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای جمع آوری شده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 420 نفر است. در این پژوهش، سرمایه فرهنگی در ابعاد عینیت یافته، تجسم یافته و نهادی مورد بررسی قرار گرفته است. متغیر سرمایه فرهنگی با سبک تغذیه ای ارتباط معناداری نداشته است. سرمایه فرهنگی در بعد نهادی، رابطه معناداری با سبک تغذیه ای داشته است. در نهایت می توان چنین نتیجه گرفت که در بین مردم شیراز سبک تغذیه ای مبتنی بر بیرون بر هنوز نتوانسته است به سبک رایج تغذیه ای تبدیل شود. واژگان کلیدی: سبک زندگی، سبک زندگی تغذیه ای، فست فود، مصرف غذای بیرونبر
ویژگی های روان سنجی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی های منشی در معلمان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
377 - 389
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مشخصه های روان سنجی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی (SECS؛ فرنهام و لستر، 2012) در گروهی از معلمان ایرانی انجام شد. در مطالعه حاضر 200 معلم (100 مرد و 100 زن) به نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی و پرسشنامه تعامل معلم (QTI؛ لارداسمی و کنی، 2001) پاسخ دادند. روش: به منظور تعیین روایی عاملی و پایایی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی به ترتیب از روش های آماری تحلیل عاملی تأییدی و ضرایب همسانی درونی استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی سازه نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی ضریب همبستگی بین مقیاس های چندگانه مربوط به نیرومندهای منشی با وجوه رفتار رابطه بین فردی معلم دانش آموز گزارش شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی بر پایه نرم افزار AMOS نشان داد که در نمونه معلمان ایرانی ساختار چندبُعدی ابزار نیرومندی های منشی شامل شش فضیلت خرد و دانش، شجاعت، عدالت، میانه روی، تعالی و انسانیت با داده ها برازش قابل قبولی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین نیرومندهای منشی با رفتارهای مثبت و منفی رابطه بین فردی معلم دانش آموز به طور تجربی از روایی سازه نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی حمایت کرد. ضرایب همسانی درونی فضایل چندگانه شامل خرد و دانش، شجاعت، عدالت، میانه روی، تعالی و انسانیت به ترتیب برابر با 66/0، 55/0، 52/0، 50/0، 55/0 و 76/0 به دست آمد. نتیجه-گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی برای سنجش نیرومندهای منشی در گروه نمونه معلمان ایرانی، ابزاری روا و پایا است.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی (مراکز پژوهش سرای دانش آموزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
405 - 413
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی (مراکز پژوهش سرای دانش آموزی) انجام شد. روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان حوزه پژوهش سرای دانش آموزی استان سمنان در سال 2021-2022 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری 16 نفر با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تأیید و پایایی آن با روش ضریب کاپایی کوهن 62 درصد به دست آمد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی شامل 18 مفهوم، 6 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی بود. مقوله های اصلی شامل ساختار پژوهش سرا (با دو مقوله فرعی سیستم پاداش دهی و قدردانی از تلاش های معلمان و دانش آموزان و شرایط به کارگیری و اصول اخلاقی در فرایند آن)، مأموریت و چشم انداز شفاف پژوهش سرا (با دو مقوله فرعی تدوین برنامه استراتژیک و تدوین مشخص اهداف، رسالت ها، ارزش ها و چشم اندازها) و قوانین، مقررات و سیاست گذاری ها (با دو مقوله فرعی انعطاف پذیری در فرآیند به کارگیری معلمان، دانشجومعلمان و دانشجویان مستعد و افزودن امتیاز در ارزشیابی سالانه و رتبه بندی) بودند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به عوامل مؤثر شناسایی شده بر توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی (مراکز پژوهش سرای دانش آموزی)، برنامه ریزی جهت توسعه مشارکت آنان ضروری است که از طریق عوامل شناسایی شده محقق می شود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
305 - 313
حوزههای تخصصی:
هدف: هوش موفق می توانند سبب بهبود بسیاری از ویژگی های روانشناختی و تحصیلی شود و با توجه به اهمیت خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر همه دانش آموزان پایه های دهم و یازدهم شاخه نظری شهرستان ساوه در سال تحصیلی 2-1401 بودند که حجم نمونه بر اساس نرم افزار G Power برابر با 25 نفر برای هر گروه محاسبه شد. بنابراین، 50 نفر با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر هوش موفق قرار گرفت و گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظرشده خودآگاهی هیجانی ریفی و همکاران (2008) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) بودند که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. در این مطالعه، برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری از نظر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش مبتنی بر هوش موفق باعث افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزشی مبتنی بر هوش موفق بر افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه، برای بهبود ویژگی های روانشناختی و تحصیلی دانش آموزان می توان از روش آموزش مبتنی بر هوش موفق استفاده کرد.
راهکارهای قرآنی مواجهه رسانه ملی با اخبار جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
67 - 92
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر مواجهه و مقابله با اخبار جعلی به یکی از اصلی ترین کارویژه های رسانه های رسمی از جمله صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. در این راستا بهره گیری از مضامین قرآنی می تواند راهگشا باشد، زیرا قرآن کریم الگوی موفقی در مواجهه با اینگونه اخبار و اطلاعات است. تحقیق حاضر نحوه این مواجهه را شناسایی و چگونگی به کار بستن آن در رسانه ملی را بررسی نموده است. این تحقیق با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده و داده های این تحقیق از نوع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد مواجهه قرآن کریم با اخبار جعلی در حوزه شناختی از طریق «تبیین»، «تکذیب»، «تنزیه» و «دشمن شناسی»، در حوزه احساسی از طریق«تحذیر»، «تحقیر»، «توبیخ»، «تهدید» و «روحیه بخشی» و در حوزه رفتاری از طریق «آمادگی و استطاعت»، «الگودهی و الگوسازی»، «تبیّن»، «تغییر موضوع» ، «تنبه»، «ترمیم» و «مماثلت» صورت گرفته است. نتایج تحقیق و تفسیر یافته ها حاکی از این است رسانه ملی باید از طریق «تبیین»، «تکذیب»، «آموزش/ ارتقای سواد رسانه ای»، «استفاده از جاذبه های رسانه ای اقناعی»، «مدیریت صحیح پوشش خبری»، «مطالبه گری و مطالبه سازی»، «بهره گیری از قالب های گوناگون برنامه سازی»، «ایجاد واحد ویژه اخبار جعلی» و «ایجاد سکوی دیجیتال» با اخبار جعلی مواجهه نماید.
جایگاه هوش مصنوعی در قانونگذاری اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
22 - 44
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی یکی از شناخته شده ترین تکنولوژی هایی است که اخیرا به علت مزایای آن در اختیار عموم قرار گرفته است. با وجود مزایای آن، چالش هایی در عرصه حمایت از داده های شخصی، سوء استفاده از آسیب پذیری های افراد،کپی رایت و سایر موارد پدید آورده است که قانونگذاران داخلی و منطقه ای را وادار به وضع مقررات در این عرصه ساخته است. در سطح منظقه ای، اتحادیه اروپا به عنوان مرجعی قانونگذار، به دنبال رفع چالش های عرصه تکنولوژی از جمله چالش های هوش مصنوعی برآمده است و قانون پییش نویس جامعی در این عرصه تهیه کرده است تا مدیریت هوش مصنوعی به راحتی صورت بگیرد و کاربران با اعتماد در این عرصه فعالیت کنند.در مقاله حاضر، مساله قانونگذاری اتحادیه اروپا در مورد هوش مصنوعی با بررسی اسناد قانونی اتحادیه به اختصار مورد بررسی قرار گرفته است. نوآوری اتحادیه اروپا در این عرصه نشان از اهمیت غیرقابل انکار هوش مصنوعی دارد و در این سند تلاش شده تا در حد امکان، چالش ها تحت کنترل واقع شوند.
طراحی الگوی عوامل محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19 است که با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش جهت مصاحبه شامل خبرگان دانشگاهی و پزشکان وکادر درمان بیماران کرونایی در بیمارستان ها هستند. این افراد با توجه به شیوه هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری 11 نفر انتخاب شدند. شیوه تجزیه و تحلیل با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی است. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل « اطلاع رسانی و آگاهی جمعی، نیاز به آموزش و الگوی یکپارچه مدون و بررسی دقیق محتوای تولید شده، نیاز سنجی مردم در زمان بحران» می باشد. عوامل زمینه ای شامل« عدم آگاهی از پاندمی، عدم زیر ساخت های کافی و مناسب، عدم حمایت مالی توسط دولت » می باشد. عوامل مداخله گر نیز شامل« سو استفاده شبکه های تجاری از عدم آگاهی مردم، عدم اطلاع کافی مردم، غافلگیری مردم در بحران » می باشد. عوامل راهبردی شامل «نیاز به آموزش عمومی در زمان بحران، مدیریت بحران، ایجاد پایگاه های اطلاع رسانی زیر نظر دولت و وزارت بهداشت» می باشد. پیامدها نیز شامل «آگاهی مردم از شرایط پاندمی از طریق شبکه های مجازی و تلفیق تجربه و آموزش و اطلاع رسانی به افراد در شرایط بحران» می باشد.
شناسایی فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک در دانشگاه از دیدگاه دانشجویان علوم ارتباطات شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر «شناسایی فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک در دانشگاه از دیدگاه دانشجویان علوم ارتباطات شهر تهران» است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه گرداوری شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر، دانشجویان کارشناسی ارشد و مقطع دکتری رشته علوم ارتباطات در شهر تهران است که 225 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده اند.نتایج پژوهش بر اساس آزمون های آماری (دوجمله ای، فریدمن) نشان می دهد که رتبه بندی فرصت ها و تهدیدها از دیدگاه پاسخ دهندگان معنادار است و به بیان دیگر دانشجویان علوم ارتباطات رتبه بندی متفاوتی از فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک دارند. از دیدگاه آنان متغیرهای «صرفه جویی در هزینه ها»، «رهایی از قید و بند محدودیت های زمانی و مکانی» و «حذف بروکراسی اداری» به ترتیب بیشترین اولویت را به عنوان فرصت در روابط عمومی الکترونیک داشته اند و از طرف دیگر متغیرهای «کافی و مساوی نبودن آموزش عمومی جهت استفاده از فناوری های اطلاعاتی»، «کمبود و نقصان زیرساخت های لازم و اساسی در بحث فناوری های اطلاعاتی» و «کامل نبودن امنیت در روابط عمومی الکترونیک» به ترتیب بیشترین جایگاه را به عنوان تهدید در روابط عمومی الکترونیک داشته اند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون های آماری «برگزاری کارگاه های آموزشی، تهیه سیستم های کامپیوتری، افزایش امنیت نرم افزاری، استفاده از شبکه های اجتماعی، اپلیکیشن ها، وب سایت و سامانه ابری» از راهکارهایی هستند که می توانند به کاهش تهدیدات احتمالی کمک کنند و فرصت ها را افزایش دهند.
بررسى عوامل اجتماعى-فرهنگى تاثیر گذار بر دگرگونى کالبدى خانه با توجه به تغییر سبک زندگى در دوران معاصر (نمونه موردی: خانه های معاصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
239 - 269
حوزههای تخصصی:
معماری را در کل می توان لباسی به قامت زندگی در نظر گرفت و طبعاً متناسب با هر کیفیت از زندگی، باید لباسی متناسب با آن قامت پدید آورد. پس با توجه به تحولاتی که در کیفیت زندگی اتفاق می افتد، باید انتظار داشت که در کیفیت معماری هم تغییراتی ایجاد شود. دگرگونی سبک زندگی در طول دوره های تاریخی مختلف و ارتباط مستقیمی که میان آن با شکل و فرم مسکن وجود دارد، امکان مطالعه و بررسی سیر تاثیر آن بر خانه را در دوره های مختلف تاریخی را فراهم میکند. این پژوهش به دنبال یافتن عوامل موثر بر تغییر سازمان فضایی خانه های تبریز از طریق مطالعه سیر تغییر تحول سبک زندگی در دوران معاصر می باشد. روش کار این پژوهش شیوه توصیفی-تحلیلی است. که بخش نخست پژوهش با مطالعات کتابخانه ای، ادبیات موضوع و در فاز بعدی با مطالعات میدانی و برداشت نمونه های موجود در شهر تبریز از دوره ی اوایل انقلاب و معاصر می باشد، بدست آمده است. در نهایت بر اساس مصاحبه و پرسشنامه ، داده هایی بدست می آید که تاثیر سبک زندگی بر ساختار کالبدی مشخص می کند. نتایج حاصله نشانگر این هستند که دگرگونی سبک زندگی ارتباط مستقیمی بر کالبد خانه دارد و عدم شناخت و مطالعات کافی در این زمینه باعث شده است که در دوره های اخیر خانه ها متناسب با زندگی کاربران نباشد.
شناسایی مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه الگوی جامع برای آموزش وپرورش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
295 - 304
حوزههای تخصصی:
هدف: نظارت و راهنمایی در آموزش وپرورش نقش مهمی در کاهش مشکلات و ارتقای عملکردها دارد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه الگوی جامع برای آموزش وپرورش دولتی ایران بود.
روش: با توجه به هدف، این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش اساتید رشته علوم تربیتی و خبرگان آموزش وپرورش استان هرمزگان بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 80/0 محاسبه شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مولفه های نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی به منظور ارائه الگوی جامع برای آموزش وپرورش دولتی ایران شامل 53 مفهوم، 14 مولفه و 8 مقوله بود. در الگوی مذکور مقوله ها شامل رهبری در بهسازی آموزشی (شامل مولفه های شناخت مشکلات و بهبود آموزشی)، رهبری در بهسازی برنامه درسی (شامل مولفه های استراتژی حرفه ای و مهارت های حرفه ای و اجتماعی)، رهبری در بهسازی کارکنان (شامل مولفه های اخلاق مداری حرفه ای، اخلاق مداری روابطی و مهارت های تفکر انتقادی)، مهارت نظری و علمی (شامل مولفه های آشنایی با تئوری و توانمندی عملی)، مهارت فنی و فناوری (شامل مولفه های سواد رسانه ای و بهبود فنی و فناوری)، مهارت اخلاقی و حرفه ای (شامل مولفه هدفمند و تلاشگر)، مهارت مدیریت و رهبری (شامل مولفه اقتدارگرا) و مهارت ارتباطی (شامل مولفه روابط دوستانه و قابل اعتماد) بودند. در نهایت، الگوی جامع نظارتی راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی برای آموزش وپرورش دولتی ایران ترسیم شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و الگوی جامع نظارتی طراحی شده برای راهبران آموزشی و تربیتی مدارس ابتدایی برای آموزش وپرورش دولتی ایران، می توان گام موثری در جهت بهبود وضعیت سازمان آموزش وپرورش ایران برداشت.