مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
روابط موضوعی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کمال گرایی والدین واضطراب امتحان دانش؟ آموزان است. چهارصد و بیست ودو دانش آموز (237 دختر و 205 پسر) کلاس سوم نظری رشته علوم انسانی با تکمیل مقیاس اضطراب امتحان و 386 نفر از والدین آنها (212 مادر و 174 پدر) با تکمیل مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی، در این پژوهش شکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که بین کمال گرایی مثبت والدین و اضطراب امتحان فرزندان همبستگی منفی و بین کمال گرایی منفی والدین و اضطراب امتحان فرزندان همبستگی مثبت وجود دارد. کمال گرایی مثبت والدین از طریق انتظارات واقع بینانه و مطابق با امکانات و محدودیت های فرزندان، تقویت عزت نفس فرزندان و سبک تعاملی مثبت والدین – فرزندان، کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان را توجیه می کند. کمال گرایی منفی والدین، برعکس، از طریق انتظارات یر واقع بینانه و معمولا فراتر از امکانات و تواناییهای تضعیف عزت نفس و سبک تعاملی تعارضی والین – فرزندان، با افزایش اضطراب امتحان در ارتباط قرار می گیرد.
اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی برکاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه C(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: همبودی اختلال های شخصیت معمولاً با افزایش خطر عود، مزمن شدن و کاهش اثربخشی درمان در بیماران افسرده همراه است. این مطالعه به بررسی اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه C پرداخت.
روش: 6 آزمودنی که واجد ملاک های ورود و خروج بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، از نوع A/B با پیگیری قرار داده شدند. هر آزمودنی پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه روابط بین فردی را هر هفته در 3 جلسه خط پایه، 15 جلسه درمان و 3 جلسه پیگیری تکمیل کرد. برای تحلیل داده ها از بازبینی دیداری نمودارها، ضریب اندازه اثر کوهن برای معناداری آماری و درصد بهبودی برای معناداری بالینی استفاده شد.
یافته ها: آزمودنیها در مجموع به 55 درصد بهبودی در کاهش شدت افسردگی با اندازه اثر 92/1 و 42 درصد بهبودی در مشکلات بین فردی با اندازه اثر 06/2 رسیدند که در مرحله پیگیری هم ادامه داشتند.
نتیجه گیری: اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه C از معناداری آماری و بالینی نسبتاً خوب برخوردار بود.
تصویر ذهنی از خدا و خاستگاه آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه خاستگاه تصویر ذهنی از خدا انجام شده است. بدین منظور 342 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم و طلبه های حوزه علمیه قم به روش نمونه برداری احتمالی تصادفی طبقه ای انتخاب شده و به پرسش نامه تصویر ذهنی از خدا پاسخ داده اند. داده هایی که از طریق پرسش نامه تصویر ذهنی از خدا به دست آمده و داده هایی، از جمله جنسیت، سن، تحصیلات (حوزوی یا دانشگاهی)، نوع رابطه با والدین و دیگر اعضای خانواده که بر حسب اظهارات خود آزمودنی به دست آمده است، با شاخص های آماری تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که تصویر ذهنی از خدا با عوامل یاد شده، همبستگی دارد و کیفیت این همبستگی، نشانه چند وجهی بودن تصویر ذهنی از خدا و خاستگاه آن است، زیرا همبستگیِ تصویر ذهنی از خدا با همه عوامل به یک شکل نبوده، بلکه به تناسب خرده مقیاس های تصویر ذهنی متغیر بوده است، به این دلیل که برخی از این عوامل در حالی که با یکی از خرده مقیاس های تصویر ذهنی همبستگی مثبت معنادار داشته با خرده مقیاس های دیگر، رابطه منفی یا غیر معنادار نشان داده است.
مقایسه ی روابط ابژه و ادراک از رابطه با پدر در افراد متقاضی و غیرمتقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی آموزش معنویت درمانی مبتنی بر مثبت نگری بر میزان امید به زندگی و رضایت از زندگی افراد نوجوان
روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر شیراز بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد ۶۰ نفر از آنها انتخاب شد و سپس بر اساس تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش و کنترل، (هر گروه ۳۰ نفر) گمارده شدند. آزمودنی-ها به پرسشنامه های امید اسنایدر و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کووراریانس تک متغیره نشان داد که آموزش معنویت درمانی بر افزایش امید به زندگی افراد گروه آزمایش تأثیر معناداری داشت (P
روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی در اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت ابعاد روان پویشی روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی و تعیین نقش آن در پیش بینی اضطراب اجتماعی بود. نمونه پژوهش، شامل 558 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در مقاطع تحصیلی گوناگون، به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شد. این افراد مقیاس روابط موضوعی بل (بل، بکر و بیلینگتون، 1986)، پرسشنامه سبک های دفاعی (اندروز، سینگ و باند، 1993) و مقیاس هراس اجتماعی (کانور و دیگران، 2000) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بین اضطراب اجتماعی با ابعاد روابط موضوعی (خودمیان بینی، بیگانگی، دلبستگی ناایمن و بی کفایتی اجتماعی) و دفاع های شوخ طبعی و فرونشانی در سبک رشدیافته رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین اضطراب اجتماعی رابطه معنادار با همه انواع دفاع های سبک رشدنایافته به غیر از دفاع انکار، داشت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد بی کفایتی اجتماعی، دلبستگی ناایمن، خیال پردازی درخودمانده، تفرق و پرخاشگری فعل پذیر مهم ترین پیش بینی کننده های اضطراب اجتماعی است. یافته های این بررسی شواهد پژوهشی برای الگوی تبیینی روان پویشی در آسیب های روانی فراهم کرد و همسو با نظریه های روان پویشی نشان داد کیفیت روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی رشد نایافته در اضطراب اجتماعی نقش بسزایی دارد.
ارتباط روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نشانگان شخصیت مرزی در دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : یکی از پایه های اصلی اختلال شخصیت مرزی، نظریه روابط موضوعی و طرحواره های شناختی است. نقش روابط موضوعی و طرحواره های شناختی در اختلالات شخصیت، همواره مورد علاقه محققان و درمانگران بوده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نشانگان شخصیت مرزی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع همبستگی بود و به روش توصیفی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان تشکیل داد. نمونه ها شامل 310 دانشجو بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسش نامه روابط موضوعی Bell (Bell Object Relations Inventory یا BORI)، طرحواره Young- فرم کوتاه (Young Schema Questionnaire-Short form یا SYQ-SF) و مقیاس شخصیت مرزی Claridge و Broks جمع آوری گردید و سپس با استفاده از آزمون همبستگی Pearson و Regression گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نشانگان شخصیت مرزی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رابطه معنی داری وجود داشت. نتایج Regression حاکی از آن بود که از بین مؤلفه های روابط موضوعی، «خودمیان بینی و بی کفایتی اجتماعی» در مجموع 23 درصد از واریانس نشانگان شخصیت مرزی را تبیین کردند و از بین مؤلفه های طرحواره های ناسازگار نیز «رهاشدگی، استحقاق، نقص/ شرم، ایثار و بازداری هیجانی» در مجموع توانستند 36 درصد از تغییرات نشانگان شخصیت مرزی را تبیین نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار، نقش مهمی در پیش بینی نشانگان مرزی دارند و در نظر گرفتن آن ها برای پیشگیری و درمان شخصیت مرزی، ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر بهبود روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۳
207-228
حوزه های تخصصی:
بازبینی الگوهای غالب ارتباطی زوجین ایرانی بر مبنای "بن مایه تعارضی ارتباط": یک بررسی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۲
67 - 92
حوزه های تخصصی:
چکیده<br /> هدف: مطالعه حاضر با هدف بازبینی و تدوین الگوهای غالب ارتباطی زوجین ایرانی در چهارچوب دیدگاه روابط موضوعی و بر مبنای صورت بندی روابط در الگوی "بن مایه تعارضی ارتباط" بود. <br /> روش: این مطالعه کیفی و با رویکرد تحلیل محتوای جهت دار بود.ارزیابی با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج مطالعه، بر روی 41 نفر (17 زن) و (24 مرد) انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه ساختار نایافته جمع آوری و به روش تحلیل محتوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برای تأیید دقت و صحت داده ها از معیارهای گابا و لینکلن استفاده شده است.<br /> یافته ها: با تحلیل داده ها چهار الگوی ارتباطی: 1)الگوی نگران از قضاوت، ارزش گذاری و اتهام های دیگران 2)الگوی نگران از واکنش های آسیب زای دیگران و پیامدهای آن3 ) الگوی تلاش برای اجتناب از ایجاد آسیب و ناراحتی در دیگران 4) الگوی عدم ابراز خواست به جهت ناامیدی در برآورده شدن آن؛ به دست آمد.<br /> بحث و نتیجه گیری: الگوهای به دست آمده بر اساس نظریه های روان پویشی به ویژه روی آورد روابط موضوعی که معتقدند روابط فرد در نخستین سال های زندگی با اطرافیان درون سازی شده و در موقعیت های بزرگ سالی بازنمایی می شوند؛ و بر اساس دو مفهوم مهم "تحریف انتقال" و "اجبار به تکرار"، قابل تبیین هستند. درواقع زوج ها، در موقعیت های ارتباطی به صورت ناهشیار همان روابطی که در کودکی درون سازی کرده اند را به کار می بندند. یافته های پژوهش بر این نکته تأکیددارند که پدیدآیی تعارض های زوجین را نمی توان صرفاً در چهارچوب روابط کنونی تبیین نمود و ردیابی این مشکلات در بازنمایی های "خود – موضوع" ضروری است.
بررسی مقدماتی روایی و پایایی پرسشنامه روابط موضوعی و واقعیت آزمایی بِل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مقدماتی روایی و پایایی پرسشنامه روابط موضوعی و واقعیت آزمایی بِل (BORRTI) بود. روش: تعداد 141 (٨٨ دختر و 53 پسر) دانشجوی دانشگاه هنر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با دو پرسشنامه روابط موضوعی و واقعیت آزمایی بل (BORRTI) و فهرست تجدیدنظرشده 90گویه ای نشانه های بیماری (SCL-90-R) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: همبستگی میان تمام خرده مقیاس های BORRTI و تمام ابعاد SCL-90-R معنی دار بود (001/0≥p). پایایی بازآزمایی 21هفته ای BORRTI از ٧٨/٠ برای هذیان و توهم تا ٦٥/٠ برای عدم قطعیت ادراک به دست آمد. آلفای کرونباخ خرده مقیاس ها نیز از ٦٦/٠ برای بی کفایتی اجتماعی تا ٨٢/٠ برای بیگانگی بود. نتیجه گیری : نسخه فارسی BORRTI از روایی و پایایی مطلوبی در ارزیابی دو سازه روابط موضوعی و واقعیت آزمایی برخوردار است.
مدل یابی روابط ساختاری ویژگی های شخصیتی در چشم انداز مشارکت سیاسی با میانجی گری روابط موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استواری نظام های سیاسی بر پایه میزان مشارکت افراد جامعه است و این میزان مشارکت افراد تابع بسیار مهمی از ویژگی های منحصربه فرد شخصیتی و تعاملی است. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی تعیین چشم انداز مشارکت سیاسی بر اساس ویژگی های شخصیتی با نقش میانجی گری روابط موضوعی در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات صورت پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری است. در این پژوهش تعداد 500 دانشجو به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شخصیتی نئو، پرسشنامه روابط موضوعی بل و همکاران (2008)، پرسشنامه مشارکت سیاسی فرج زاده استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدل پژوهش تأیید شد و به طورکلی تقریباً نیمی (43%) از مشارکت سیاسی توسط ویژگی های شخصیتی و روابط موضوعی قابل تبیین است. همچنین متغیرهای ویژگی های شخصیتی و روابط موضوعی بر مشارکت سیاسی اثر مستقیم معنادار دارند و مسیر ویژگی های شخصیتی با میانجی گری روابط موضوعی اثر غیرمستقیمی بر مشارکت سیاسی نشان دادند. نتایج این پژوهش بر ضرورت الگوهای ارتباطی موضوعی در زمینه ای از ویژگی های سرشتی افراد در فعالیت های کلان اجتماعی و ملی تأکید دارد.
نقش تشخیصی روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی در افراد مبتلا به مصرف مواد افیون، مواد محرک و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
162-192
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی در افراد مبتلا مصرف مود افیون، مواد محرک و بهنجار بود. روش : طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه هدف پژوهش حاضر را مراجعه کنندگان مبتلا به مواد محرک، مواد افیونی و افراد بهنجار تشکیل می دادند که در بازه ی زمانی سال 98 به مراکز درمانی و کلینیک های ترک اعتیاد شهر شیراز و تهران مراجعه کرده بودند. از این میان تعداد 90 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند (30نفر مصرف کننده محرک، 30نفر افیون و 30 نفر بهنجار). از مقیاس روابط موضوعی بل، و پرسش نامه مکانیزم های دفاعی (اندروز، سینگ و باند، 1993) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد میانگین همه خرده مقیاس های روابط موضوعی، در افراد مبتلا به مصرف مواد محرک به طور معناداری بالاتر از مصرف کنندگان مواد افیون و بهنجار بود. همچنین سبک های دفاعی رشد نیافته و روان آزرده در افراد مبتلا به مصرف مواد محرک به طور معناداری بیشتر از افراد مبتلا به مصرف مواد افیونی بود. این دو سبک دفاعی در افراد افیونی بیشتر از افراد بهنجار بود. به علاوه یافته های پژوهش بیانگر آن بودند که براساس روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی می توان عضویت افراد در سه گروه را پیش بینی کرد. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش شواهدی برای الگوی تبیینی روان پویشی در آسیب روانی فراهم کرد. همسو با نظریه های روان پویشی نشان داد کیفیت روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی رشد نیافته در اختلال مصرف مواد نقش به سزایی دارند.
پیش بینی عود مصرف مواد بر اساس آسیب های دوران کودکی : نقش میانجی بیگانگی روابط موضوعی، سازمان شخصیت مرزی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اثرات مخرب عود مصرف مواد همواره یکی از چالش های عمده در درمان اعتیاد بوده است. هدف این پژوهش تبیین مدل عود مصرف مواد بر اساس آسیب های دوران کودکی، با در نظر گرفتن نقش میانجی بیگانگی روابط موضوعی، سازمان شخصیت مرزی و افسردگی در گروهی از معتادان تحت درمان با متادون بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معتادان مرد تحت درمان با متادون شهرستان کاشان در بهار 1398 بودند. تعداد 170 نفربه روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مقیاس عود مصرف، آسیب های دوران کودکی، پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه روابط موضوعی بل، و سیاهه سازمان شخصیت کرنبرگ انجام شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: مدل یابی روابط ساختاری میان متغیرهای آسیب های کودکی، بیگانگی روابط موضوعی، سازمان شخصیت مرزی و افسردگی با عود مصرف مواد به صورت مستقیم و غیرمستقیم، برازندگی خوبی نشان داد ( RMSEA=0/0489). در میان مسیرهای غیرمستقیم، متغیرهای میانجی روابط موضوعی و افسردگی معنادار بودند. در مجموع این مدل 49/6 درصد از عود مصرف مواد در میان معتادان تحت درمان متادون را تبیین می کند. نتیجه گیری: آسیب های دوران کودکی، می تواند به شکل تاثیر بر سازمان شخصیت، احساس بیگانگی و بالتبع افسردگی در دوران های بعدی زندگی افراد معتاد بروز کند و عود مواد راهبردی جهت رهایی از این رنج است. از این منظر شناسایی و پرداختن به عوامل مذکور، درک عمیق تری از عود ارائه می نماید. پیشنهاد می گردد متخصصین در یک بستر درمانی مؤثر به متغیرهای مذکور در قالب پروتکل های درمانی بپردازند.
نقش میانجی روابط موضوعی و کارکردهای ایگو در رابطه بین عملکرد خانواده و سلامت روان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد خانواده به عنوان یک عامل مؤثر بر سلامت روان شناخته شده است. هدف پژوهش پیش روی بررسی نقش میانجی روابط موضوعی و کارکردهای ایگو در رابطه بین عملکرد خانواده و سلامت روان دانشجویان در چارچوب نظریه روابط موضوعی بود. در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، جامعه آماری دانشجویان دانشگاه خیام بودند که نمونه ای 300 نفری (195 دختر و 105 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومی، ابزار سنجش خانواده، پرسشنامه روابط موضوعی بل و پرسشنامه سبک های دفاعی استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. شاخص های برازش مدل بیانگر این بود که روابط موضوعی و مکانیسم های رشد یافته ایگو، نقش میانجی در رابطه بین عملکرد خانواده و سلامت روان دارند. اما مکانیسم های رشد نایافته و نوروتیک ایگو نقش میانجی نداشتند. نتایج به دست آمده نشان داد که همسو با نظریه روابط موضوعی، عملکرد خانواده با تأثیرگذاری بر روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی، منجر به افزایش سلامت روان می شود.
بررسی رابطه روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با سلطه گری و روابط اخلاقی در زوجین شهر سنندج
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خانواده اولین و کوچک ترین نهادی است که افراد در آن ارتباط با دیگران را تجربه می کنند و علاوه بر آغاز ارتباط با اعضای خانواده، چگونگی ارتباط با دیگر افراد اجتماع را نیز فرا می گیرند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با سلطه گری و روابط اخلاقی در زوجین شهر سنندج انجام گرفت. روش: مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زوجین شهر سنندج در سال ۱۳۹۸ بود که تعداد ۱۵۰ نفر به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه روابط موضوعی بل (۱۹۹۵)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ (۲۰۰۵)، پرسشنامه سلطه گری هاسکینز (۱۹۸۶) و پرسشنامه اخلاق کلبرگ (۱۹۸۱) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین زیر مقیاس های طرحواره ناسازگار (رهاشدگی، انزوای اجتماعی، آسیب پذیری، گرفتاری، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه) و زیر مقیاس های روابط موضوعی (بی کفایتی، دلبستگی و خود میان بینی) با سلطه گری رابطه مثبت وجود داشت (۱۱/۸۶۲=T، ۰/۰۵>P). همچنین بین زیر مقیاس های روابط موضوعی (بیگانگی) و زیر مقیاس های طرحواره ی ناسازگار (بی اعتمادی، گرفتاری و اطاعت) با روابط اخلاقی رابطه مثبت وجود داشت (۴/۶۳=T، ۰/۰۵>P). نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده از این پژوهش بین روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با سلطه گری و روابط اخلاقی در زوجین رابطه مثبت وجود داشت. در نتیجه می توان گفت که روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند سلطه گری و روابط اخلاقی را در میان زوجین پیش بینی نمایند.
تغییرات سازمان شخصیت در بازه های زمانی مختلف درمان معطوف به انتقال در اختلالات شخصیت خوشه B(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
493-473
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین تغییرات سازمان شخصیت در بازه های زمانی مختلف درمان معطوف به انتقال در بیماران دارای اختلالات شخصیت خوشه B طرح ریزی و اجرا شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر شبه آزمایشی از نوع سری های زمانی گروه های چندگانه بود. 32 بیمار اختلال شخصیت خوشهB با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. 51 جلسه درمان معطوف به انتقال به صورت فردی به مدت یک سال برای گروه آزمایش اجرا شد. یک پیش آزمون و سه پس آزمون (مصاحبه ساختاری سازمان شخصیت) برای هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش در مرحله اول درمان، تغییر معناداری مشاهده نشد، در مرحله دوم بعد از 35 جلسه درمان در ابعاد (هویت، کیفیت روابط موضوعی، پرخاشگری، دفاع های بدوی و ارزش های اخلاقی) تغییر معنادار مشاهده شد و در مرحله سوم در بعد انعطاف ناپذیری تغییر معنادار مشاهده شد. همچنین در مرحلی سوم درمان بعد از 51 جلسه بیشترین میزان تغییرات در کلیه ابعاد ساختار شخصیت مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد روان درمانی معطوف به انتقال به عنوان یک روش درمانی موثر موجب بهبود اختلالات شخصیت خوشهB می شود.
اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت در تجارب تجزیه ای، روابط موضوعی و نادیده انگاری پاداش تأخیری درافراد مبتلا به اختلالات اعتیادی و مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
65 - 78
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت (ISTDP) در زمینه تجارب تجزیه ای، روابط موضوعی و نادیده انگاری پاداش تأخیری درافراد مبتلا به اختلالات اعتیادی و مصرف مواد بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه این پژوهش 30 نفر از مردان مبتلا به سوء مصرف مواد در کلینیک های ترک اعتیاد شهر مریوان بودند که توسط روان پزشک مرکز و مصاحبه ساختار یافته انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و کنترل(15) گمارده شدند و مقیاس تجارب تجزیه ای، روابط موضوعی و پرسشنامه انتخاب پاداش را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. گروه آزمایش تحت 15 جلسه 90 دقیقه ای گروه درمانی درمان پویشی فشرده کوتاه مدت قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها، از تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت به شیوه گروهی، پس از 15 جلسه مداخله، اثر معنی داری در کاهش خرده مقیاس های تجارب تجزیه ای، روابط موضوعی و نادیده انگاری پاداش تأخیری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان پویشی فشرده کوتاه مدت به شیوه گروهی، راهبردی مؤثر در بهبود علائم تجارب تجزیه ای، روابط موضوعی و نادیده انگاری پاداش تأخیری درافراد مبتلا به اختلالات اعتیادی و مصرف مواد می باشد و می توان از آن به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد.
ارائه یک الگوی علی جهت تبیین اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
113 - 140
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه یک الگوی علی جهت تبیین اختلال شخصیت مرزی انجام گرفته است.برای اینکار 160بیمار (58 مرد و 102 زن) مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر شیراز به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند. این پرسشنامه ها شامل پرسشنامه تشخیص اختلال شخصیت مرزی لیشنرنیگ، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، پرسشنامه شرم از دیگران گاس و همکاران، پرسشنامه خودشیفتگی مرضی پینکاس و پرسشنامه روابط موضوعی بل و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ بودند.تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عامل تاییدی در نرم افزار (AMOS) انجام شد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش نشان داد که این مدل شاخص برازش مناسبی دارد. یافته ها نشان داد که روابط موضوعی از طریق متغیر های میانجی پرخاشگری، عزت نفس، خودشیفتگی مرضی، عزت نفس و شرم از دیگران بر تشخیص اختلال شخصیت مرزی در سطح اطمینان 99 درصد تاثیر معناداری دارد.با توجه به مثبت و معنا در بودن روابط می توان نتیجه گرفت که این مولفه ها پیش بینی کننده اختلال شخصیت مرزی می باشند و بر این اساس می توانند چارچوب مناسبی برای سبب شناسی و تشخیص این اختلال ارائه دهند.
پیش بینی آسیب شناسی عود مصرف مواد بر اساس روابط موضوعی اولیه و سازمان یافتگی شخصیت در معتادان مرد تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
173-184
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی عود مصرف مواد بر اساس روابط موضوعی و سازمان یافتگی شخصیت در معتادان مرد تحت درمان با متادون انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معتادان مرد تحت درمان متادون شهرستان کاشان در بهار 1389 بودند که از این بین 170 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس عود مصرف (رایت و همکاران، 2001)، پرسشنامه روابط موضوعی (بل، 1955) و سیاهه سازمان شخصیت (کرنبرگ و کلارکین، 1995) استفاده گردید. داده ها با آزمون رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد روابط موضوعی و سازمان شخصیت به ترتیب 48/0 و 17/0 از واریانس عود مصرف مواد را تبیین می کند. ضریب رگرسیون در ابعاد دلبستگی ناایمن، بی کفایتی، مکانیسم های دفاعی نخستین، سردرگمی هویت و سازمان شخصیت مرزی به ترتیب 28/0، 29/0، 70/0، 16/0 و 18/0 بود (01/0 > p ). با توجه به یافته های پژوهش حاضر، روابط موضوعی و سازمان یافتگی شخصیت می توانند در پیش بینی آسیب پذیری افراد به عود مصرف مواد کمک کننده باشند.
نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در ارتباط بین روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش زنان و مردان متاهل شهر تهران در سال 1399 بودند که بیش از دوسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود؛400 نفر به روش نمونه گیری دردسترس (200 زن و 200 مرد) انتخاب و مقیاس صمیمیت تامپسون و واکر (1983) (MBI)، پرسشنامه ی رفتارهای مراقبتی کانس و شاور (1994) (CBQ) و پرسشنامه ی روابط موضوعی بل (۱۹۹۵) (BORRTI) را به صورت آنلاین تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل پژوهش بود؛ نتایج نشان داد که بین روابط موضوعی با صمیمیت زناشویی و رفتارهای مراقبتی همبستگی منفی معنادار (01/0>P) و بین صمیمیت و زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، رفتار مراقبتی حساس و وسواس گونه همبستگی مثبت معنادار (01/0>P) وجود دارد. یافته های تحلیل مسیر موید نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی بود که زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، حساس و وسواس گونه (01/0>P) به ترتیب بیشترین نقش را داشتند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که هرچه فرد روابط دلبسته مدار ناایمن تری را تجربه کرده باشد، به واسطه رفتارهای مراقبتی کمتر یا استفاده از اشکال نامناسب رفتارهای مراقبتی (از جمله استفاده از رفتارهای مراقبتی کنترل کننده) در روابط بعدی، صمیمیت کمتری را در زندگی زناشویی خود تجربه می کند.
مطالعه ی کیفی الگوهای ارتباطی زنان قربانی خشونت مکرر براساس بن مایه ی تعارضی ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قربانیان خشونت مکرر افرادی هستند که بارها تحت خشونت قرار گرفته و از رابطه خارج نشده اند. این دسته از قربانیان ویژگی های منحصربه فردی دارند که به تعاملات پیشین شان وابسته است. این ویژگی ها گرچه بر ارتباطات فرد اثرگذارند اما پژوهش ها مشخصاً به بررسی الگوهای ارتباطی این دسته از افراد نپرداخته بودند. هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوهای ارتباطی از طریق بن مایه ی تعارضی ارتباط بود تا بدین شکل تاثیر احتمالی گذشته افراد را ردیابی شود و از روش کیفی پایه استفاده شد. جامعه ی مورد مطالعه، شامل زنان قربانی خشونت مکرر شهر تهران در سال 1400 بود و نمونه گیری پژوهش حاضر پس از انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با نفر هشتم به اشباع رسیده و پایان یافت. یافته ها نشان داد این افراد عمده ی روابطشان را تنها بر حسب نیاز به دوست داشته شدن شکل داده اند و آرزوهایشان تنوع چندانی ندارد. به علاوه در روابط فعلی این افراد یک ترومای ارتباطی دیده شد که از خانواده مبدأ نشئت گرفته و روابط فعلی را تحت تاثیر قرار داده بود. تروما به طور کلی منتقل شده بود اما در ارتباط با افراد گوناگون ویژگی های متفاوتی نشان می داد. برای مثال الگوهای ارتباطی والدین و همسر کاملا مشابه بود اما رابطه با دوست شکل دیگری داشت. نیاز به خوداظهارگری و مستقل بودن تنها در روابط اجتماعی فرد حضور داشت و می توان گفت روابط اجتماعی فرد نزیسته ی زندگی شخصی و عاطفی این دسته از افراد است. به نظر می رسد آنچه سبب شده بود ارتباطات اجتماعی اندکی از کلیشه های آن ها فاصله بگیرد این بود که فرد در این روابط احساس عاملیت می کرد و احساس می کرد در رابطه ی برابرتری قرار گرفته است. در نتیجه اگر بناست تکرار خشونت متوقف شود، باید عاملیت و اثرگذاری ای که این افراد می توانند داشته باشند را به تجربه دریابند.