مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
سیاست قومی
حوزههای تخصصی:
طراحی سیاست همگرایی در سیاست گذاری کلان ملی، و با عطف به متفاوت بودن وضع تاریخی، جغرافیایی، و سیاسی کشورهای مختلف، و عرضه اجرای الگوهای مدیریت قومی یکسان برای کشورها از سوی صاحب نظران و سیاستمداران، نتایج زیان باری را برای کشورها و مردم در پی دارد؛ از این رو تبیین چهارچوب نظی مناسبی که بتواند مسیر طراحی سیاست همگرایی را برای کشورهای دارای ویژگی های گوناگون مشخص کند، ضروری است.با توجه به وجود این ضرورتی، در مقاله حاضر در پی پاسخ دادن به این سوال هستیم که عناصر و رویکردهای جغرافیای سیاسی چگونه به طراحی روش های بهینه و بومی سیاست های همگرایی کمک می کند؛ به طوری که ضمن حفظ تمامیت ارضی کشورها، اصل همزیستی و کرامت انسانی نیز مورد توجه قررا گیرد. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی ـ تحلیلی، و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که کشورهای دارای وضع تاریخی، جغرافیایی و جغرافیای سیاسی متفاوت، نمی توانند الگوی واحد سیاست همگرایی را در پیش گیرند؛ بلکه هر کدام متناسب با این عناصر باید رویکرد سیاسی و سازوکار همگرایی متفاوتی برای خود اتخاذ نمایند. نادیده گرفتن این واقعیت ممکن است زیان های جبران ناپذیری برای این کشور به بار آورد.
چالش های نظام آموزش عالی در موضوع قومیت و راهبردهای سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اسناد بالادستی نشان دهنده نبود سیاست های روشن درباره مسائل گروه های قومی در نظام آموزش عالی کشور است. بی توجهی به هویت های مختلف و تنوع قومیتی در محیط های دانشگاهی، همچنین عدم شناسایی و معرفی فرهنگ های اقوام مختلف، تبعات و چالش هایی را در آموزش عالی به دنبال دارد؛ از این رو در این نوشتار، چالش های نظام آموزش عالی در موضوع قومیت و راهبردهای سیاست گذاری قومی، در مطالعه ای کیفی با روش دلفی کشف شد. بدین منظور مصاحبه نیمه ساختاریافته با پانزده عضو هیئت علمی و کارشناسان فرهنگی دانشگاه ها صورت گرفت. این افراد از اقوام مختلف، رشته ها و رتبه های متفاوت دانشگاهی و دارای آثار علمی-پژوهشی در بحث قومیت هستند. در این پژوهش، تجزیه و تحلیل داده های کیفی به روش «تحلیل تماتیک» نشان می دهد چالش های آموزش عالی در بحث قومیت در سه حوزه سیاسی، آموزشی و فرهنگی مطرح است. مهم ترین چالش های حوزه سیاسی عبارت اند از: پارادوکسیکال نشان دادن تقویت هویت قومی در برابر هویت ملی، احتمال قومیت گرایی در دانشگاه ها، سلیقه مداری رؤسا و مدیران در موضوع قومیت ها، سیاسی شدن موضوع قومیت ها در دانشگاه ها و مواجهه غیرعلمی با موضوع قومیت در دانشگاه. در حوزه قومیت و آموزش، دانشگاه ها با چالش هایی نظیر رویارویی غیرعلمی با موضوع قومیت در دانشگاه، عدالت آموزشی، آموزش زبان مادری، ایجاد رشته ادبیات قومی و بومی گزینی دانشجویان و استادان مواجه هستند. چالش های حوزه قومیت و فرهنگ در آموزش عالی عبارت اند از: ضعف مدیریت فعالیت های فرهنگی قومیت ها، مسائل نشریات دانشجویی، جشنواره های هنری و فرهنگی، انجمن های ادبی و به کارگیری نمادهای قومی.
بررسی دیدگاه ها و عملکرد سید حسن تقی زاده در قبال سیاست های قومی در ایران (عصر پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید حسن تقی زاده از فعالان و کنشگران سیاسی عصر مشروطیت و از رجال و کارگزاران سیاسی و شخصیت های علمی- ادبی دوران پهلوی بوده و به همین دلیل دیدگاه ها، نظرات و کنش های وی در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی، از جمله عرصه برخورد با قومیت ها حائز اهمیت فراوانی است. در پژوهش حاضر رویکرد تقی زاده در قبال سیاست های قومی مورد کاوش قرار گرفته است. در پاسخ به پرسش چگونگی مواجهه تقی زاده با سیاست های قومی در ایران عصر پهلوی، مدعای اصلی نگارندگان مقاله این است که وی با وجود آنکه کارگزار سیستمی به شمار می آمد که سیاست های قومی همانندساز اجباری را اجرا می کرد، اما خود معتقد به نوع مسالمت آمیز آن بوده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تعلق خاطر تقی زاده به مفاهیمی چون وطن پرستی، وحدت ملی و فرهنگی و عدم تشتت و همچنین دموکراسی، آزادی، اعتدال و تساهل، هدایتگر وی به سمت پذیرش همانندسازی قومی مسالمت آمیز بوده است. این رویکرد به ویژه در دیدگاه ها و کنش های تقی زاده در قبال گرایش های قوم گرایانه، سیاست های زبانی و نحوه مواجهه با ایلات و عشایر کاملاً نمایان است. این مقاله براساس نظریه همانندسازی «گوردون» که همانندسازی را در دو بُعد ساختاری و فرهنگی در جوامع چندقومیتی تحلیل می کند و با رویکرد توصیفی-تحلیلی براساس داده های جمع آوری شده از منابع مکتوب چون کتاب ها، مقالات، اسناد تاریخی و سایر منابع انتشاریافته به رشته تحریر است.
هویت قومی در جامعه ایرانی: همگرایی یا واگرایی (مرور نظام مند مطالعات کمّی از ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۱)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۲۵۲-۲۲۷
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به دنبال تحلیل هویت قومی در جامعهٔ ایرانی بر پایهٔ پژوهش های انجام شده در حوزهٔ هویت قومی است و به این مهم می پردازد که برجستگی هویت قومی در برابر هویت ملی در میان اقوام ایرانی چگونه است؟ و عوامل مؤثر بر واگرایی و همگرایی کدم اند؟ در چهارچوب نظری، افزون بر دو رویکرد کلان خطی و غیرخطی بودن نسبت و رابطهٔ این دو هویت، از نظریه های ناسیونالیسم قومی، رقابت نخبگان، توسعهٔ نامتوازن و محرومیت نسبی نیز بهره گرفته شده است. در این تحقیق با به کارگیری روش مرور نظام مند، 48 پژوهش مرتبط با مسئلهٔ هویت قومی از سال 1380-1401 در ایران انتخاب شدند. یافته ها نشان داد همهٔ اقوام ایرانی بر ایران محوری هویت خود تأکید دارند و برجستگی هویت ملی در اولویت نخست گزینش هویتی همهٔ اقوام ایرانی قرار دارد. همچنین، میانگین نمرات هویت ملی در مقایسه با هویت قومی بسیار بالاتر است و بیش از 85% گروه های اجتماعی مختلف ایرانیان به ایرانی بودن خود افتخار می کنند. درعین حال، بالندگی به هویت قومی و تعهد و تعلق قومی در اقوام ایرانی نمرهٔ بالایی دارد (نزدیک به 60). با توجه به نتایج این تحقیقات و تأکید بر مطالبه گری قانون محور توسط اقوام، کنش های جمعی فراقانونی و همراه با خشونت و واگرایانه و گرایش قومی فرامرزی در ذهنیت اقوام ایرانی جایگاهی ندارد.
نسبت سیاست قومی و همگرایی ملی در دوران پهلوی و دوران جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع قومی یکی از ویژگی های ایران در طول تاریخ بوده است. همین ویژگی باعث شده است تا همواره یکی از مسائل پراهمیت نحوه مدیریت این تنوع قومیتی و مذهبی بوده است. به همین منظور ذهنیت سیاست گذار معطوف به این چالش بوده است که مدیریت تنوع و تضادهای قومی باید به سمت و سوی یکسان سازی و حل شدن هویت قومی در هویت ملی باشد یا باید هویت قومی به موازات هویت ملی قرار گیرد. در همین راستا مقاله حاضر با تمرکز بر سیاست گذاری قومی در ایران معاصر از سوی دولتهای پهلوی و جمهوری اسلامی و با به کارگیری روش توصیفی و تحلیلی به دنبال تحلیل نسبت سیاست قومی دولت و همگرایی ملی می باشد.به همین منظور سوال اصلی مقاله به این شرح است : سیاست گذاری قومیتی در دوران پهلوی (اول و دوم) و جمهوری اسلامی ایران چه نسبتی با همگرایی ملی داشته است؟ در پاسخ به این سئوال و در قالب فرضیه مقاله باید گفت سیاست گذاری قومی پهلوی با ابتنا بر رویکرد همانندسازی قومی، باعث تضعیف همگرایی ملی گردید ولی در نقطه مقابل سیاست گذاری قومی جمهوری اسلامی با رویکرد تکثرگرا باعث تقویت همگرایی ملی شده است.