مطالب مرتبط با کلیدواژه

میدان ادبی


۱.

بازنمایی شهر از دیدگاه انسان شناختی در میدان ادبی ایران در آثار غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی آثار ادبی انسان شناسی ادبیات بازنمایی شهر میدان ادبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی
تعداد بازدید : ۱۳۷۹
ادبیات، تولیدی اجتماعی است که با مطالعه آن میتوان به عناصر جدیدی از حیات فرهنگی و اجتماعی هر جامعه دست یافت. هر چند ادبیات داستانی در جهت کشف و توضیح جهان از زاویه خاص به مساله مینگرد، اما به بازتاب بیرونی و درونی مؤلف قابل کاهش نیست؛ بلکه ادبیات بازنمایی خلاق ‌آن‌هاست. پرسش اساسی این پژوهش درک وضعیت میدان ادبی و بازنمایی شهر در آثار ادبی ساعدی، در دهههای 1340 و 1350 است. پژوهشگران این مقاله از میان آثار این نویسنده، سه داستان را که به توضیح و توصیف فضای شهری و مو قعیتهای شکل گرفته پرداختهاند، انتخاب کرده و پس از مطالعه ‌آن‌ها به بررسی نظم منطقی در آثار این نویسنده پرداخته‌اند.آثار ادبی دهههای40 و50 جزو دوران شکوفایی داستان نویسی ایران محسوب می‌شوند.
۲.

نگرشی بر جامعه شناسی تولید آثار ادبی بین سال های1320 تا 1345با تکیه بر ترجمه رمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیر بوردیو عادت واره میدان ادبی ابراهیم گلستان صادق هدایت سیمین دانشور محموداعتمادزاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۲
سقوط رضاشاه و کودتای1332 تحوّلات سیاسی-اجتماعی خاصّی درپی داشت که بازتاب آنها را علاوه بر حوزه سیاست، در قلمرو ادبیّات فارسی نیز می توان دید. پژوهش حاضر قصد دارد تا این بازتاب ها را در ادبیّات داستانی، بویژه رمان، از منظر نظریّه «جامعه شناسی تولید آثار فرهنگی» بررسی نماید. بدین منظور، ابتدا، با تکیه بر مفهوم «میدان»، ساختارهای سیاسی- اجتماعی حاکم بر فضای ادبی بررسی و تأثیر ترجمه در تکوین رمان فارسی در قالب میدان ادبی مشخّص می شود. سپس، برای نشان دادن پیوند بین مفاهیم «میدان» و «عادت واره»، در این نظریّه، فعّالیّت های چهار نویسنده مترجم: صادق هدایت، ابراهیم گلستان، محمود اعتمادزاده و سیمین دانشور به عنوان نمونه در قالب عادت واره تحلیل می شود. در نهایت، به نظر می رسد که این نظریّه در پیوند دادن ساختارهای کلان سیاسی- اجتماعی با ساختارهای خردی نظیر شرایط خانوادگی، انگیزه های شخصی، اهداف اقتصادی و غیره ثمربخش بوده و از رهگذر آن بتوان خاستگاه تحوّلات حاصل در ادبیّات داستانی و عاملیّت تولیدکنندگان ادبی، از جمله مترجمان، نویسندگان و نویسنده - مترجمان را درک کرد. امّا، با تمرکز بر دوره تاریخی1320 تا 1345 نتیجه گرفته می شود که ترجمه آثار ادبی بیگانه، به زبان فارسی، در تغییر ساختار داخلی میدان ادبی نقش داشته است، به صورتی که داستان کوتاه در دهه بیست به مثابه قالبی مستقل شناخته شد و فرم و مضمون رمان فارسی نیز تحوّلات مثبتی را از سرگذراند که اینها حاصل رابطه بین میدان های قدرت و تولید آثار ادبی و همچنین وام دار عادت واره مترجمان و نویسنده مترجمانی است که با تمرکز بر ترجمه داستان کوتاه و رمان در دهه های بیست و سی ساختار این تولیدات را متحوّل ساخته و رﺋالیسم روسی و اگزیستانسیالیسم را در آثار نویسندگان ایرانی رواج دادند.
۳.

نگاهی جامعه شناختی به بازآفرینی اسطوره های آرش در میدان ادبی ناسیونالیستی

کلیدواژه‌ها: آرش کمانگیر میدان ادبی بوردیو ناسیونالیسم جامعه شناسی ادبیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۶
در جامعه شناسی پساساختارگرا که شاخص ترین چهره آن پیر بوردیو است، به بررسی رابطه فرد و ساختار پرداخته می شود تا تأثیر متقابل اراده انسان و ساختارهای اجتماعی بر زندگی او کم رنگ نشود و تحلیل نهایی نیز دچار نسبی باوری حاکم بر اندیشه های پست مدرن نگردد. بوردیو به جای مفهوم ساختار، مفهوم میدان را به کار می برد، به نظر او هر فرد در طول زندگی خود با میدان های متفاوت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی درگیر است و حرکت هایی که در درون این میدان ها رخ می دهد، آگاهانه و ناآگاهانه، بر زندگی او تأثیر می گذارند. یکی از این میدان ها، میدان ادبی است. او معتقد است عاملیت، ساختار و ارتباط متقابل آن ها نقشی اساسی در شکل گیری متون خلاقه ادبی دارند. به همین منظور اسطوره آرش که در دوره معاصر یکی از اساطیر پر طرفدار بوده است، بر اساس این نظریه تحلیل گردید. داستان آرش کمانگیر یکی از اساطیر ایرانی است که توسط بهرام بیضایی، مهرداد اوستا و ارسلان پوریا در میدان ادبی ناسیونالیستی ایران بازآفرینی شده است؛ تحلیل این سه منظومه به شیوه بوردیو نشان می دهد که ویژگی های مشترک میدان ادبی ناسیونالیستی ایران در هر سه بازنویسی به چشم می خورد، یعنی بیگانه ستیزی، تأکید بر زبان مشترک، تاریخ مشترک، افتخارات قومی و مرزهای مشترک که درون مایه ثابت بازنویسی های مورد نظر هستند و در فرم های متفاوتی تکرار می شوند.