مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شناخت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، موضوع بحث انگیز چرایی دشواری کودکان 3 ساله در انجام تکالیف باور کاذب را، که جهت سنجش توانایی "نظریه ذهن" به کار می روند، مورد تحقیق قرار می دهد. سوال کلیدی اینست که آیا محدودیت خردسالان در آگاهی محاوره ای، می تواند دشواری آنان را در انجام تکالیف باور کاذب توضیح دهد. بدین منظور، سه آزمایش گزارش می شوند که در آن تعداد 182 کودک سه و چهار ساله ایرانی مشارکت داشتند. آزمودنی ها به مجموعه ای از تکالیف استاندارد و "محاوره ای حمایت شده" باور کاذب، پاسخ دادند. در مجموع، نتایج حاضر، همخوان با تحقیقات غربی، بیان می دارد که در چهار سالگی، کودکان قادر به حل صحیح تکالیف استاندارد باور کاذب می گردند. این نتایج، از این عقیده حمایت می کند که نظریه ذهن، صرف نظر از اختلافات زبانی و فرهنگی، در حدود زمانی یکسانی تحول می یابد. نتایج همچنین نشان می دهند که تکالیف باور کاذبی که از لحاظ محاوره ای مورد حمایت قرار گیرند، کودکان سه ساله را در محاسبه پاسخ صحیح یاری می رسانند. این یافته، دیدگاه پژوهشگرانی را مورد تایید قرار می دهد که معتقدند دشواری سه ساله ها در تکالیف باور کاذب، بیشتر از اینکه نقصی مفهومی در توانایی نظریه ذهن آنان باشد، ناشی از محدودیت های عملکردی آنان می باشد. بر اساس چنین رویکردی، ضرورت دارد تا در تبیین توانایی و عملکرد کودکان در تکالیف باور کاذب، آگاهی محاوره ای آنان، مورد توجه واقع شود.
بررسی ملاک ها و کیفیت دوستی کودکان و نوجوانان دختر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ملاک ها وکیفیت دوستی و روند تحول آن را در بین کودکان و نوجوانان دختر مورد بررسی قرار میدهد.بدین منظور 171 دانش آموز دختر از سه دوره تحولی کودکی میانی(47=n)‘اوایل نوجوانی(68=n)واواخر نوجوانی (56=n)در دومنطقه آموزشی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند .داده ها از طریق دو پرسشنامه ملاکها وکیفیت دوستی و اطلاعات جامعه سنجی به دست آمد.نتایج نشان میدهند ملاک های انتخاب دوست در بین کودکان ونوجوانان به تدریج از ویژگی های بیرونی‘قابل مشاهده وعینی به طرف ویژگی های روانی تر وانتزاعی تر تحول می یابد.هم چنین در اواخر نوجوانی درمقایسه با کودکی میانی‘مجاورت فیزیکی در دوستی افزایش قابل ملاحظه ای می یابد.علاوه بر آن‘دوستی در بین نوجوانان در اواخر نوجوانی در مقایسه با اوایل نوجوانی وکودکی میانی دارای پایداری و ثبات بیشتری بوده و تقابل در دوستی بیشتر مشاهده میشود.کودکان ونوجوانان دختر در پژوهش حاضر درهر سه دوره تحول به دوست خود اعتماد داشتند واز ارتباطات خود احساس رضامندی دارند‘ولی آنان کمتر با دوستان خود((درد دل))(خود فاش سازی)میکنند.
اثر رقابت جویی بر سرعت حرکتی: شواهدی برای کاربرد یافته های شناخت اجتماعی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت جویی از پیش نیازهای موفقیت های ورزشی است که در موقعیت های اجتماعی نمود پیدا می کند. مطالعه حاضر، با هدف بررسی رابطه بین سرعت حرکت و رقابت طراحی شده است. در این مطالعه مقطعی، 45 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به صورت یک نفره، دو نفره و چهار نفره در اجرای یک تکلیف سرعت حرکتی با یکدیگر به رقابت پرداختند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری آنالیز واریانس شد. نتایج تحقیق مشخص کرد با افزایش تعداد افراد، سرعت حرکت افراد نیز افزایش مییابد؛ بنابراین، جوّ رقابتی از عوامل مؤثر بر عملکرد حرکتی است و در مهارت هایی که سرعت حرکتی در آن ها اهمیت زیادی دارد، عملکرد با افزایش جوّ رقابتی بهبود مییابد.
بررسی تأثیر توان بخشی شناختی بر ترمیم توانایی شناخت اجتماعی کودکان اتیسم با عملکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نقصان تئوری ذهن یکی از زیربناهای اختلال در مهارت های اجتماعی در کودکان اتیسم است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر توان بخشی شناختی بر بهبود توانایی شناخت اجتماعی کودکان اتیسم با عملکرد بالا است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع طرح های تک آزمودنی است که 4 کودک مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر 4 کودک، 14 جلسة انفرادی توان بخشی شناختی را دریافت کردند.. ارزیابی ها در 6 مرحله، دو هفته پیش از شروع درمان، دو هفته بعد یعنی قبل از شروع درمان، بعد از پنچ جلسه درمان، بعد از ده جلسه درمان، یک روز بعد از پایان درمان و در نهایت مرحلة پیگیری (چهار هفته بعد از پایان درمان)، انجام شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، تکلیف باور- کاذب سالی- آن، ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم و آزمون ذهن خوانی تماشاچی بود.. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل بصری و اندازه اثر استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد عملکرد آزمودنی های مطالعه در آزمون باور کاذب سالی- آن و ذهن خوانی تماشاچی بهبود یافته است. همچنین تغییری در توانایی ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم مشاهده نشد. همچنین اندازه اثر نشان داد این برنامه آموزشی بر باور کاذب و ذهن خوانی مؤثر بوده است.
نتیجه گیری: یکی از رویکردهای توان بخشی شناختی که در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت و اثربخشی آن نشان داده شد، ترمیم نقایص است. پیشنهاد می شود درمانگران به جای آموزش راهبردهای درمانی که سعی در اصلاح رفتار بیمار اتیسم در جهت کاهش نیاز به شناخت اجتماعی دارد، از رویکرد ترمیم استفاده نمایند. بر اساس یافته های این مطالعه با مداخله کوتاه مدت و فشرده امکان ترمیم توانایی تئوری ذهن در کودکان مبتلا به اتیسم وجود دارد.
طراحی برنامه آموزش شناخت اجتماعی(SCT)، و بررسی اثر بخشی آن بر توانایی و مهارتهای تشخیص، درک و ابراز حالات هیجانی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا(HFA)
حوزه های تخصصی:
هدف:آسیب جدی در شناخت اجتماعی و مشکلات هیجانی به عنوان ویژگیهای آشکار افراد اتیستیک بویژه اتیستیک با عملکرد بالا، محسوب می شوند. نقایص شناختی-اجتماعی؛ مجموع مشکلاتی در درک حالات و عواطف خود و دیگری است و نقص در کارکرد اجتماعی؛مشکل در شروع، ایجاد، حفظ و توسعه روابط اجتماعی مثبت و سازنده است و به عبارتی، نقص در تعامل با دیگران است.چنین نقایصی در طی دوران کودکی ظهور و تا بزرگسالی می مانند. تحقیق حاضر با هدف طراحی آموزش برنامه شناخت اجتماعی، به منظور بهبود و افزایش مهارت های تشخیص، تفسیر و ابراز حالات های هیجانی کودکان اتیستیک با عملکرد بالا انجام شده است.
روش: تحقیق حاضر از نوع مطالعات آزمایشی، با سری های زمانی همراه با گروه کنترل است.جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشآموزان با اختلالات طیف اتیسم، در مدارس ویژه اتیسم شهر تهران است. مشارکت کنندگان به عنوان، آزمودنیهای این تحقیق، بعد از غربالگری اولیه با استفاده از مقیاس گیلیام، در آزمون تفکیک اتیسم عملکرد بالا از سایر طیفها، شرکت کردند بعد از کسب نمره قابل قبول، به عنوان جامعه هدف، تعیین شدند. تعداد 14 دانش آموز(پسر) اتیستیک با عملکرد بالا، که دارای ملاک های ورود به آزمایش بودند، به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و سپس از بین آنها، تعداد هفت نفر در گروه آزمایش و هفت نفر دیگر در گروه کنترل، به طور تصادفی جایگزین شدند. برنامه آموزش شناخت اجتماعی با محتوای مهارتهای هیجان خوانی، به عنوان برنامه مداخله ای، در 14 جلسه آموزشی، به مدت دو و نیم ساعت، در کلینیک روانشناسی دانشگاه تهران، برای گروه آزمایش، اجرا شد. از آزمون بازشناسی هیجانات بارون و کوهن، به منظور بررسی توانایی تشخیص، تفسیر و ابراز حالات هیجانی مشارکت کنندگان استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از اجرای برنامه آموزشی، با استفاده از آزمونهای پیشرفته آماری، تحلیل واریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. هر سه فرضیه این پژوهش، در سطح الفای 001/0 یا (1%p<) معنی دار شدند.
نتیجهگیری: یافته های حاصل نشان دادند که برنامه آموزش شناخت اجتماعی (SCT-A)، موجب بهبود و افزایش معنادار توانایی تشخیص، تفسیر و ابراز حالات هیجانی مشارکت -کنندگان در گروه آزمایش شد. اما این بهبودی در مشارکت- کنندگان گروه کنترل که مداخله را دریافت نکرده بودند، دیده نشد. در مجموع یافته های حاصل نشان داد که برنامه آموزش شناخت اجتماعی، میتواند به عنوان یک راهبرد درمانی- مداخله ای اثربخش برای بهبود مهارت های هیجانی افراد اتیستیک با عملکرد بالا، که نقش بسیار مهمی در ارتباطات و تعاملات اجتماعی دارند، به کار برده شود.
مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی بود، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شداند. در این پژوهش از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان رشتههای مختلف، در باورهای معرفتشناختی ساده بودن دانش 1 (به دنبال یک پاسخ بودن) و ثبات دانش با یکدیگر تفاوت معنیدار دارند اما در سایر ابعاد تفاوت ندارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس مقطع تحصیلی نیز نشان داد که به غیر از ساده بودن دانش و وقوف بر همه چیز، سایر ابعاد در مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معنی دار دارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی در دو جنس نشان داد که دختران به ثبات دانش باور بیشتری نسبت به پسران دارند. اما در ابعاد دیگر تفاوتی بین آنها دیده نشد. نتیجه گیری: بنابراین می توان باورهای معرفت شناختی را یکی از فرایندهای شناخت اجتماعی دانست.
تحول شناخت اجتماعی بر اساس نظریه ذهن در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: نظریه ذهن یکی از مهمترین مباحث شناخت اجتماعی می باشد و از آنجا که پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و درگیری در رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز است، طی دهههای اخیر در عرصه روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف اساسی پ ژوهش حاضر بررسی تحول شناخت اجتماعی بر اساس نظریه ذهن و مقایسه نظریه ذهن در سه گروه از کودکان 3، 5 و 7 ساله می باشد. روش: برای این منظور 150 نفر از کودکان مذکور از شهرستان رشت به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به آزمون 38 سوالی نظریه ذهن پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی در سطح معنی داری01/0≥ α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که بین سه سطح نظریه ذهن در سه گروه مذکور تفاوت معناداری وجود دارد، به این صورت که آزمودنی های سنین بالاتر نسبت به آزمودنی های سنین پایین تر در همه سطوح نظریه ذهن، نمرات بالاتری را اخذ نمودند. نتایج: مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر می توان اذعان نمود که کودکان با افزایش سن در سیر تحولی خود به سطوح متمایزی از نظریه ذهن دست می یابند.
شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) اغلب در تعاملات اجتماعی با همسالان دچار مشکلات هستند و با طرد همسالان و انزوای اجتماعی مواجه می شوند. با این حال نقص در کارکردهای اجتماعی این کودکان هنوز مورد تردید است. هدف پژوهش حاضر مقایسه توانایی شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به ADHD و کودکان عادی می باشد. روش: بدین منظور آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم در 25 کودک مبتلا به ADHD و 25 کودک سالم که از لحاظ سن و بهره هوشی با یکدیگر همتا شده بودند، اجرا شد. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که عملکرد کودکان مبتلا به ADHD در آزمون ذهن خوانی به طور معناداری ضعیف تر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: از آنجا که ذهن خوانی یکی از اساسی ترین مؤلفه های شناخت اجتماعی است، می توان نتیجه گیری نمود که نقص در توانایی ذهن خوانی یکی از عوامل مؤثر بر شکست این کودکان در تعاملات اجتماعی و روابط میان فردی است.
نسخه فارسی آزمون ذهن خوانی از طریق صدا و بررسی خصوصیات روان سنجی آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ذهن خوانی توانایی استنتاج حالات ذهنی است و به عنوان یک توانایی شناخت اجتماعی نقش مهمی در تعامل اجتماعی دارد. هدف از این مطالعه طراحی نسخه فارسی آزمون ذهن خوانی از طریق صدا و بررسی خصوصیات روان سنجی آن است.
مواد و روشها: مطالعه مقطعی حاضر از نوع مطالعات همبستگی بوده و در 216 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی و تهران در سال 1391 انجام شد. آزمون های ذهن خوانی از طریق صدا (تهیه شده در مطالعه حاضر) و ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم برای ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت. دو نسخه متفاوت و یک نسخه کوتاه آزمون نیز تهیه شد. در بررسی خصوصیات روان سنجی؛ از تحلیل عاملی اکتشافی برای بررسی روایی، از همبستگی پیرسون برای بررسی روایی هم زمان و از تی زوجی برای بررسی روایی افتراقی بین دو جنس استفاده شد. برای بررسی پایایی از همسانی درونی گویه ها و محاسبه آلفای کرونباخ استفاده شد. برای بررسی قدرت پیشگویی آزمون طراحی شده از تحلیل رگرسیون خطی استفاده شد.
یافته ها: تحلیل عاملی یک عامل اصلی از آزمون به دست داد، همبستگی بین آزمون ذهن خوانی از طریق چشم و نسخه های مختلف آزمون ذهن خوانی از طریق صدا معنی دار بود. در تمامی نسخه های آزمون دو جنس تفاوت معنی داری به نفع زنان داشتند (001/0P<). ذهن خوانی از طریق صدا پیشگوی مناسب تری برای تعیین جنسیت نسبت به ذهن خوانی از طریق چشم است (001/0P<). آلفای کرونباخ برای نسخه کلی، نسخه اول، نسخه دوم و نسخه کوتاه به ترتیب 816/0، 571/0، 764/0، 885/0 نشان داده شد.
نتیجه گیری: نسخه فارسی آزمون ذهن خوانی از طریق صدا یک آزمون روا و پایا برای ارزیابی توانایی ذهن خوانی است. قدرت پیشگویی جنسیت آزمون ذهن خوانی از طریق صدا از آزمون ذهن خوانی از طریق چشم بیشتر است.
طراحی برنامه آموزش شناخت اجتماعی(SCT)، و بررسی اثربخشی آن بر توانایی و مهارت های تشخیص، درک و ابراز حالات هیجانی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا (HFA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب جدی در شناخت اجتماعی و مشکلات هیجانی به عنوان ویژگی های آشکار افراد اتیستیک بویژه اتیستیک با عملکرد بالا، محسوب می شوند. نقایص شناختی-اجتماعی؛ مجموع مشکلاتی در درک حالات و عواطف خود و دیگری است و نقص در کارکرد اجتماعی؛ مشکل در شروع، ایجاد، حفظ و توسعه روابط اجتماعی مثبت و سازنده است و به عبارتی، نقص در تعامل با دیگران است. چنین نقایصی در طی دوران کودکی ظهور و تا بزرگ سالی می مانند. تحقیق حاضر با هدف طراحی آموزش برنامه شناخت اجتماعی، به منظور بهبود و افزایش مهارت های تشخیص، تفسیر و ابراز حالات های هیجانی کودکان اتیستیک با عملکرد بالا انجام شده است.
تحقیق حاضر از نوع مطالعات آزمایشی، با سری های زمانی همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان با اختلالات طیف اتیسم، در مدارس ویژه اتیسم شهر تهران است. مشارکت کنندگان به عنوان آزمودنی های این تحقیق، بعد از غربالگری اولیه با استفاده از مقیاس گیلیام، در آزمون تفکیک اتیسم عملکرد بالا از سایر طیف ها، شرکت کردند و بعد از کسب نمره قابل قبول، به عنوان جامعه هدف، تعیین شدند. تعداد 14 دانش آموز (پسر) اتیستیک با عملکرد بالا، که دارای ملاک های ورود به آزمایش بودند، به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و سپس از بین آن ها، تعداد هفت نفر در گروه آزمایش و هفت نفر دیگر در گروه کنترل، به طور تصادفی جایگزین شدند. برنامه آموزش شناخت اجتماعی با محتوای مهارت های هیجان خوانی، به عنوان برنامه مداخله ای، در 14 جلسه آموزشی، به مدت دو و نیم ساعت، در کلینیک روان شناسی دانشگاه تهران، برای گروه آزمایش، اجرا شد. از آزمون بازشناسی هیجانات بارون و کوهن، به منظور بررسی توانایی تشخیص، تفسیر و ابراز حالات هیجانی مشارکت کنندگان استفاده شد.
نتایج حاصل از اجرای برنامه آموزشی، با استفاده از آزمون های پیشرفته آماری، تحلیل واریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. هر سه فرضیه این پژوهش، در سطح آلفای 001/0 یا (1%p یافته های حاصل نشان دادند که برنامه آموزش شناخت اجتماعی (SCT-A)، موجب بهبود و افزایش توانایی تشخیص، تفسیر و ابراز حالات هیجانی مشارکت کنندگان در گروه آزمایش شد. اما این بهبودی در مشارکت کنندگان گروه کنترل که مداخله را دریافت نکرده بودند، دیده نشد. در مجموع یافته های حاصل نشان داد که برنامه آموزش شناخت اجتماعی، می تواند به عنوان یک راهبرد درمانی-مداخله ای اثربخش برای بهبود مهارت های هیجانی افراد اتیستیک با عملکرد بالا، که نقش بسیار مهمی در ارتباطات و تعاملات اجتماعی دارند، به کار برده شود.
شناخت اجتماعی در کودکان و نوجوانان نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت اجتماعی به چگونگی درک کودکان از دیدگاه، احساس، اندیشه ها، نیت ها و انگیزش های خود و دیگران و اینکه درباره روابط اجتماعی چطور فکر می کنند، اشاره دارد. فرایند های شناخت اجتماعی، فرد را در پیش بینی رفتار دیگران، کنترل خود و در نتیجه تنظیم تعامل اجتماعی توانا می سازد. ازسوی دیگر، پژوهش ها نشان داده است، کارکرد کودکان و نوجوانان نشانگان داون در پاسخگویی به تکالیف نظریه ذهن به عنوان آخرین روند پژوهشی درباره تحول شناخت اجتماعی، ضعیف تر از همسالان عادی است، این درحالی است که در سال های اخیر با گسترش تعریف کم توانی ذهنی در زمینه ی""کفایت اجتماعی ""و""مهارت های بین فردی""، هدف از آموزش این کودکان و نوجوانان، آماده نمودن آن ها برای انجام فعالیت های روزمره ی زندگی ، پذیرش مسؤولیت های فردی و اجتماعی و آموزش حرفه ای خاص متناسب با توانایی، استعداد و علاقه آن ها درنظر گرفته شده است. با این حال موفقیت کودکان و نوجوانان نشانگان داون، بدون دارا بودن توانایی های شناخت اجتماعی بعید به نظر می رسد. این مقاله تلاش دارد تا ضمن تبیین مفهوم شناخت اجتماعی و بررسی کارکردهای آن، به مرور پژوهش های صورت گرفته در حوزه شناخت اجتماعی کودکان و نوجوانان نشانگان داون پرداخته و در نهایت برخی از مهم ترین عوامل موثر در رشد شناخت اجتماعی این گروه از کودکان و نوجوانان را شناسایی و معرفی نماید.
مطالعه ارتباط نظریه ذهن با ناگویی هیجانی در یک گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظریه ذهن به عنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی به عنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفه های مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر می رسد به جهت هم پوشی ساختاری در مکان های مغزی و هم پوشی کارکردی می توانند در ارتباط باهم موردتوجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی- همبستگی است که باهدف بررسی ارتباط نظریه ذهن و ناگویی هیجانی در یک گروه غیر بالینی انجام یافت. نمونه پژوهش، شامل 233 دانشجو بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله-ای از دانشگاه های شهرستان بناب انتخاب شدند و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (RMET) و پرسشنامه ناگویی هیجانی TAS-20 را پاسخ دادند. یافته ها: داده ها با آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نقش پیش بینی کنندگی ناگویی هیجانی را در ارتباط با توانایی نظریه ذهن تأیید کردند. از میان زیر مؤلفه های ناگویی هیجانی، تفکر عینی سهم توانمندی در پیش بینی توانایی نظریه ذهن داشت (001/0 P
بررسی شرایط قضاوت عاطفی بر شناخت اجتماعی نوجوانان اتیسم با عملکرد بالا در هر دو جنس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شناخت اجتماعی مبتنی بر انتزاع های حاصل از تعاملات بین فردی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی شرایط قضاوت عاطفی برشناخت اجتماعی نوجوانان اتیسم با عملکرد بالا در هر دو جنس بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر و دختراز دو مدرسه عادی و یک مدرسه مخصوص افراد اتیسم تشکیل دادند. حجم نمونه تعداد 28 نفر پسر و دختر در محدوده سنی 15-11 ساله بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار آزمایشی شامل 10 تصویر جهت بازشناسی هیجان (5 تصویر مثبت و 5 تصویر منفی)بود که نیمی ازصاحبان آن عکس هادارای ملیت ایرانی و نیمی دیگراز آنها خارجی تبار بودند که باید تحت سه شرایط عاطفی(خود،دیگری،و مکان)مورد قضاوت قرار می گرفتند. جهت آزمون داده ها نیزاز تحلیل واریانس عاملی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان دادند که بین بیان هیجان مثبت و منفی تحت دو شرایط قضاوت عاطفی (خود و دیگری) بر شناخت اجتماعی نوجوانان اتیسم و عادی (گروه کنترل) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0=AWT IMAGE)؛ ولی در مورد بیان هیجان مثبت و منفی تحت شرایط قضاوت عاطفی مکان (ملیت صاحب عکس) بر شناخت اجتماعی نوجوانان اتیسم و عادی تفاوت معناداری مشاهده نشد، فقط بین گروه پسر اتیسم و گروه دختر عادی در بیان هیجان مثبت تفاوت معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: در مجموع نتیجه گرفته می شود که بیان هیجان مثبت و منفی تحت شرایط قضاوت عاطفی (خصوصاً قضاوت در مورد دیگران) در افراد اتیسم ضعیف می باشد.
مقایسه شناخت اجتماعی کودکان دختر خانواده های تک فرزند و چند فرزند 5 و 7 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه شناخت اجتماعی در بین کودکان دختر خانواده های تک فرزند و چند فرزند شهر اصفهان که در دامنه ی سنی 7-5 سال قرار داشتند، صورت گرفت. روش: این پژوهش کاربردی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش کلیه کودکان دختر 7-5 ساله ی شهر اصفهان در سال 1393بود. بدین منظور 80 کودک دختر(40 نفر از خانواده های تک فرزند و 40 نفر از خانواده های چند فرزند) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و با استفاده از تکالیف شناخت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، از شاخص های آمار استنباطی شامل آزمون t مستقل و آزمون F استفاده شد. نرم افزار آمار مورد استفاده در این پژوهش SPSS بود. یافته ها: نتایج نشان داد شناخت اجتماعی در کودکان خانواده های چندفرزند بیشتر از خانواده های تک فرزند بود(01/ 0P
مقایسه اثربخشی آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی و علائم اختلال دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از شایع ترین اختلال های رفتاری مخرب است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزشهای همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی و علائم اختلال دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای انجام شد.
روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه ای به حجم 54 نفر از میان دانشآموزان پسر پایههای هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و و یک گروه کنترل) جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای دانش آموزان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستان های اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروه های آزمایشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری حاکی از اثربخشی روش های آموزشی همدلی و مدیریت خشم بر نمره کل و مؤلفه های شناخت اجتماعی بود. تفاضل میانگین تعدیل شده گروه های آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. همچنین نتیجهآزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری نشان داد دو روش آموزشی همدلی و مدیریت خشم بر بهبود علائم اختلال اثربخش است. مقایسه تفاضل میانگین ها نشان داد بین مقادیر میانگین تعدیل شده دو گروه در بهبود علائم اختلال تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: بکارگیری آموزش های همدلی و مدیریت خشم در کنار دوره های آموزش تحصیلی برای دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای می تواند از بروز، تشدید و تبدیل علائم اختلال نافرمانی مقابله ای به سایر اختلال ها پیشگیری کند.
مقایسه اثربخشی آموزشهای همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش 54 کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری بود که از میان دانش آموزان شناسایی و به صورت تصادفی به 3 گروه گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستان های اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروه های آموزشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه کنترل ّّهیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزش های همدلی و مدیریت خشم می تواند موجب بهبود شناخت اجتماعی (و مؤلفه های آن) در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلها ی شود. و اثر گروه های آموزشی با توجه به مجذور اتا برابر با 84 درصد است. تفاضل مقادیر میانگین تعدیل شده گروه های آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. آموزش مدیریت خشم و آموزش همدلی با فراهم آوردن توانایی درک دیگران و دیدگاه گیری به بهبود شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای منجر می شود.
شناخت اجتماعی و رضایت از تحصیل: نقش واسطه ای هیجانات پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هیجانات پیشرفت در ارتباط بین شناخت اجتماعی و رضایت از تحصیل بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل می دادند که از این میان تعداد 278 نفر (107 پسر و 171 دختر) به روش نمونه-گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت از تحصیل، پرسشنامه هیجان پیشرفت و پرسشنامه شناخت اجتماعی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج جدول ماتریس همبستگی نشان داد که بین تمام متغیرهای پژوهش حاضر که شامل ابعاد رضایت از تحصیل، هیجانات پیشرفت و ابعاد شناخت اجتماعی بود همبستگی معناداری در سطح 01/0 P#,
مقایسه سبک های اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرش های ناکارآمد (سه بعد از شناخت اجتماعی) در افراد افسرده و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت شناخت اجتماعی دررمزگزاری ورمزگردانی دنیای اجتماعی و تاثیرات مستقیم و نقش اساسی اجزاء تشکیل دهنده شناخت اجتماعی، مثل تفکرات قالبی و طرحواره های بنیادین حمایت کننده آنها یا نگرش ها و سبک اسنادها که بر چگونگی رفتار و پاسخدهی فرد، تأثیر بلاواسطه دارند؛ هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سه جزءازاجزاء مختلف شناخت اجتماعی یعنی سبکهای اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرشهای ناکارآمد درافراد افسرده وعادی است. روش: گروه نمونه 60 نفری از بین مراجعه کنندگان به کلینیک آزاد روان شناسی دانشگاه صنعتی شریف تهران که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 60 نفر از افراد سالم نیز که هیچگونه مشکل روانشناختی نداشتند درگروه عادی قرارگرفتند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه سبک اسناد، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه، مقیاس نگرش های ناکارآمد و پرسشنامه افسردگی بک بود. یافته ها:نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو گروه سالم وافسرده در تمامی سبکهای اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرشهای ناکارامد بود. نتیجه گیری: مولفه های شناخت اجتماعی آسیبدیده، نمود واضحی در مبتلایان به افسردگی دارند و توجه به اصلاح آنها در فرایند درمان افسردگی بایستی مدنظر متخصصین رواندرمانی قرارگیرد.
تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی و کنش های اجرایی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بروز اختلال طیف اوتیسم باعث آسیب شدید به مهارت های اجتماعی، کنش های شناختی، و روان شناختی کودکان می شود؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی و کنش های اجرایی کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام کودکان مبتلابه طیف اوتیسم اصفهان در سال 1395 بود. برای این منظور تعداد 30 نفر از این کودکان به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان را به صورت گروهی در 9 جلسه (هفته ای 2 جلسه 60 دقیقه ای) دریافت کردند و به گروه گواه آموزشی داده نشد. همه آزمودنی ها قبل از آغاز آموزش و پس از آن، آزمون عصب روان شناختی (عابدی و ملک پور، 1389) و مجموعه تکالیف نظریه ذهن (هاچینز، پریلاک و چیس، 2008) را تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تنظیم هیجان منجر به افزایش شناخت اجتماعی و کنش های اجرایی (امتیاز، زمان، و خطا) در کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم گردیده است ( 05/0 p < ) . نتیجه گیری: بنا بر یافته های حاصل از این پژوهش، می توان از روش تنظیم هیجان در جهت بهبود شناخت اجتماعی و مهارت های فراشناختی مختلف کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم بهره برد.
تبیین خاستگاه های شناختی و ترسیم مدل ذهنی گروه تروریستی داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۴ (پیاپی ۵۴)
245 - 275
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این پژوهش آن است که ریشه های شکل گیری شناخت و رفتار تروریست ها و بالاخص مهمترین گروه تروریستی موجود یعنی داعش چیست و چه مدلی در این راستا می توان ارائه داد؟ چارچوب شناخت اجتماعی، بر مبنای تعامل فرد با محیط به طرح موضوعاتی چون «خاستگاه شناختی»، «سبک های شناختی»، «الگوهای شناختی» و «ظرفیت شناختی» به بررسی «زبان»، «خاستگاه زیستی – روانی»، «سازه های ذهنی» و «فرهنگ اجتماعی» پرداخته و ریشه های شکل گیری شناخت تروریست های داعش را توضیح می دهد. به منظور ترسیم مدل ذهنی تروریست های داعش از روش تحلیل محتوای کیفی و نرم افزار Xmind استفاده شده است. مضامین استخراج شده و موجودبرای ترسیم مدل ذهنی شامل عقاید (ترجیح نقل بر عقل، فقه التکفیر، سلفی گری و حافظه گذشته گرا، نص گرایی جمودی)، استعاره ها (بدعت، شریعت، جهاد، خلافت و خلیفه)، فضای زندگی (نابنهجاری بازتولید شده در خانواده، احساس محرومیت نسبی)، خاستگاه زیستی- روانی (دونیمگی و تفکر سیاه – سفید و همه یا هیچ، مرگ پرستی، خشونت بدخیم، سلطه غریزه، هذیان عظمت و خودستاییِ مرضی، شخصیت ضد اجتماعی)، گروه (حس تعلق و خویشاوندی ساختگی، خطر به مثابه ارزش، فشار اطاعت و موفقیت) و بحران هویت (مناقشه و تداخل فرهنگی، هژمونی غرب و حقارت عرب، احیای شکوه اسلامی) است. برمبنای تحلیل و تبیین این مضامین، مدلی نیز ترسیم شده است.