
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان 1403 شماره 56 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
نتایج حاصل از تحلیل گفتمان حاکی از آن بود که در گفتمان اشتغال زایی حاکم بر قوانین برنامه های توسعه، دال شناور «اشتغال زایی»، در قالب نشانه هایی مرکزی مشتمل بر «تقلیل نرخ بیکاری» در قالب برنامه اول توسعه، «اشاعه و ترویج فرهنگ کار» در قالب برنامه دوم، «ایجاد اشتغال در مناطق کمتر توسعه یافته» در قالب برنامه سوم، «رفع موانع اشتغال زایی» در قالب برنامه چهارم، «ایجاد اشتغال پایدار» در قالب برنامه پنجم و در آخر «نگرش کلان و فرابخشی به اشتغال زایی» در قالب برنامه ششم توسعه مسدود گردیده؛ اما در عرصه عمل، مفصل بندی گفتمانهای حاکم بر هر برنامه در حوزه اشتغال، حول نشانه های مرکزی مذکور، متمایز از یکدیگر بوده و نشانه های اصلی متفاوتی، نظام معنایی حاکم بر مفصل بندی گفتمان اشتغال زایی در برنامه های توسعه را شکل داده اند؛ چرا که هر چند در شش برنامه توسعه کشور، اشتغال زایی سیاستی اصلی و برجسته در حوزه اشتغال و به تبع آن کاهش بیکاری لحاظ گردیده، اما بر مبنای سکوهای نظری و بسترهای هویتی دو جناح غالب (اصولگرا و اصلاح طلب)، از سویی در ادوار مختلف مجلس که نقش تصویب کننده سیاستگذاریها را بر عهده داشته اند و از سویی در دولتهای مجری قوانین برنامه های توسعه، در قالب راهبردها و سازوکارهایی، اشتغال زایی پیگیری شده و رویکرد به مقوله اشتغال و اشتغال زایی نگرشی مبتنی بر اصول گفتمانی ای بوده که بر آن دوره، تفوق و تسلط گفتمانی داشته است
بررسی تأثیر احساس امنیت بر تمایل به مهاجرت جوانان: مورد مطالعه شهرستان آبدانان در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت از نیازهای اساسی انسان است، زمانی که افراد آینده را به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زندگی شخصی نامطمئن ببیند، به لحاظ امنیت دچار تردید می شوند. این عدم احساس امنیت می تواند محرکی برای حرکت و جابجایی افراد باشد. در این راستا مطالعه حاضر با انتخاب یک نمونه 376 نفری از جوانان شهرستان آبدانان در استان ایلام به بررسی این مسئله پرداخته است .نتایج بیانگر آن است در تقریباً تمامی ابعاد احساس امنیت جوانان مورد مطالعه نمره ای پایین تر از میانگین مورد انتظار را کسب نموده اند. از سوی دیگر میانگین نمره تمایل به مهاجرت در جوانان پاسخگو بالاتر از میانگین مورد انتظار بود. نتایج تحلیل چند متغیره با استفاده از رگرسیون خطی بیانگر آن است که با کنترل متغیرهای زمینه ای تمامی ابعاد احساس امنیت بر تمایل به مهاجرت جوانان تاثیرگذار هستند و هر چه جوانان احساس ناامنی بیشتری در ابعاد مختلف (اقتصادی مقدار بتا 0.18-، اجتماعی مقدار بتا 0.27-، سیاسی مقدار بتا 0.21- و قضایی 0.31-) داشته باشند میزان تمایل به مهاجرت در آن ها افزایش می یابد. با این وجود نکته قابل تامل آن است که در بین ابعاد مختلف احساس امنیت، احساس امنیت قضایی بیشترین تاثیر را بر میزان تمایل به مهاجرت جوانان داشته است. بنابراین احساس امنیت در رابطه با مهاجرت را نباید به بعد اقتصادی آن تقلیل داد بلکه هر کدام از ابعاد آن می تواند به نوبه خود بر تمایل به مهاجرت جوانان اثرگذار باشند.
پیشران های کلیدی و مؤثر گردشگری اجتماعی در توسعه و بهبود رفاه اجتماعی گروه های محروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری اجتماعی یکی از اقسام مهم گردشگری است که مورد توجه بسیاری از جوامع است. این نوع گردشگری، حوزه ای است که در آن افرادِ غیربرخوردار و فقیر می توانند این امکان را داشته باشند که تعطیلات و اوقات فراغت خود را با سطح قیمتی قابل دسترس برای خود داشته باشند. این مقوله می تواند تأثیر ویژه ای در توسعه و بهبود رفاه اجتماعی گروه های محروم داشته باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی و تبیین پیشران های کلیدی و مؤثر گردشگری اجتماعی در توسعه و بهبود رفاه اجتماعی گروه های محروم است که با محوریت شهرستان های استان اردبیل صورت می پذیرد. روش تحقیق ترکیبی است که با استفاده از رویکرد متوالی اکتشافی به بررسی موضوع می پردازد. در این تحقیق، به ترتیب از دو روش "تحلیل مضمون و برنامه ریزی سناریو" استفاده شده است. ابزار اصلی مورد استفاده در فاز کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در فاز کمّی، پرسشنامه است که به ترتیب از 8 نفر از خبرگان در فاز کیفی و 11 نفر هم در فاز کمّی اطلاعات و داده های مربوطه استخراج شدند. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز کیفی، 57 مضمون اساسی، 23 مضمون سازمان دهنده، 4 مضمون فراگیر شناسایی و استخراج شدند و جهت تبیین و شناسایی پیشران های کلیدی و موثر، به مرحله بعدی راه پیدا کردند. مطابق با نتایج حاصله، پیشران های کلیدی و مؤثر گردشگری اجتماعی می توانند به عنوان عوامل و تبیین کنندگان اصلی توسعه و بهب
الگوی ساختاری روابط بین توسعه اجتماعی با ارزش های خانوادگی در بین شهروندان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی- فرهنگی و به تبع توسعه اجتماعی در دهه های اخیر موجب شده است ارزش های خانوادگی نیز مانند دیگر ارزش ها، تغییرات فراوانی را پشت سر گذارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی ساختاری روابط بین توسعه اجتماعی با ارزش های خانوادگی در بین شهروندان ساروی است. تحقیق حاضر به روش کمی و بر اساس تکنیک پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شهروندان بالای 18 سال شهر ساری بوده که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 400 نفر انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه و به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون همبستگی و نیز روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته های پژوهش بیانگر آن است که ابعاد توسعه اجتماعی (کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی، وفاق اجتماعی و اخلاق توسعه) ارتباط معناداری بر ارزش های خانوادگی سنتی و مدرن در بین شهروندان داشته است، البته تاثیر ابعاد توسعه اجتماعی بر ارزش های خانوادگی سنتی و مدرن در بین شهروندان یکسان نیست. اما ابعاد توسعه اجتماعی (کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی، وفاق اجتماعی و اخلاق توسعه) ارتباط معناداری بر ارزش های خانوادگی پست مدرن در بین شهروندان نداشته است. بنابراین، توان تبیین ابعاد توسعه اجتماعی از ارزش های سنتی به ارزش های پست مدرن کاهش یافته است و در تبیین این ابعاد باید به دنبال مولفه های تاثیرگذارتری بود
زنان و مدیریت: روایتی از چالش های زنان در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی چالش های زنان مدیر در سازمان ها و کمک به رفع آنها با توجه به حضور روزافزون آنها در موقعیتهای اجتماعی و مدیریتی، ضروری است. .مقاله حاضر مبتنی بر دو هدف شناسایی چالشهای زنان مدیر و اولویت بندی آنها رویکرد تحقیق ترکیبی در طی دو فاز مطالعاتی، بهره برده است. ابتدا با کاربرد روش تحلیل تماتیک و در قالب رویکرد کیفی در تحقیق، با 20 نفر از زنان مدیر در پستهای مختلف سازمانی مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند انجام شد. یافته های فاز اول تحقیق و کدگذاری متن مصاحبه ها با کمک نرم افزار Max. Q. D. A در مجموع 3 مقوله اصلی،10 مقوله فرعی، 37 مفهوم و 238 کد را نشان داد. در فاز دوم تحقیق، و با یک روش کمی به منظور اعتباریابی و اولویت بندی مضامین مستخرج، در قالب پرسشنامه ای مضامین را به 10 نفر از زنان مورد مصاحبه ارائه داده و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزار سوپر دسیژن، بکار گرفته شد. یافته ها نشان داد که مهمترین چالشهای زنان مدیر در محیط کار، فرصت های مدیریتی نابرابر با وزن 242/0در رتبه اول، اختلاف سلیقه با مدیران بالادستی با وزن 157/0 در رتبه دوم و تقابل دو جنس با وزن 154/0 در رتبه سوم است. همچنین از میان شش شیوه مواجهه با مشکلات و چالشها، زنان مدیر بیشتر از شیوه تظاهر به مردانگی استفاده می کنند.
راهکارهای توسعه مشارکت عمومی- خصوصی بخش ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت عمومی_خصوصی راهبردی مناسب جهت استفاده بهینه از ظرفیت ها و سرمایه بخش دولتی و بخش خصوصی می باشد که درنهایت منجر به ارائه خدمات به صرفه ازلحاظ اقتصادی و پرمنفعت ازلحاظ اجتماعی می گردد. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی راهکارهای توسعه مشارکت عمومی- خصوصی بخش ورزشی انجام گرفت؛ که ازلحاظ فلسفی تفسیری، ازلحاظ ماهیت اکتشافی تحلیلی و ازلحاظ هدف کاربردی می باشد. روش پژوهش کیفی به روش داده بنیاد با رویکرد گلیزر انجام شد؛ جامعه آماری کلیه خبرگان مرتبط با برون سپاری و خصوصی سازی ورزش در کشور بودند. روش نمونه گیری، نظری بود. داده ها توسط ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و معیار هم تحقق اشباع نظری بود. از تحلیل تفسیری با استفاده از کدگذاری واقعی و کدگذاری نظری برای تحلیل محتوای مصاحبه ها استفاده شد. اعتمادپذیری مصاحبه ها از طریق مرور و اصلاح یافته ها و تائید کدگذاری هر مصاحبه توسط مصاحبه شونده محقق شد. پایایی مصاحبه ها نیز با استفاده از حسابرسی فرایند و توافق درون موضوعی 81% تائید شد. نتایج این پژوهش نشان دهنده استخراج بالغ بر 69 مفهوم اولیه در قالب سه مقوله اصلی «توانمندی های لازم برای طرفین قرارداد»، «زیرساخت ها»، «بازاریابی و ایجاد انگیزه مشارکت» می باشد. نتایج این پژوهش می تواند راهکارهای مناسبی را در اختیار مدیران و سیاست گذاران در حوزه ورزش قرار دهد تا منجر به پیشرفت صنعت ورزش و بهبود عملکرد بخش عمومی در حوزه ورزش گردد. در این صورت ورزش توسعه، گسترش و به کل جامعه تعمیم داده می شود.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی در بین دانشجویان دانشگاه لرستان می باشد. لذا، در بخش سرمایه اجتماعی از تئوری پاتنام و در بخش رفاه ذهنی از تئوری تلفیقی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه لرستان در سال 1398 می باشد. در این پژوهش برای تعیین اندازه نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه آن 384 نفر بدست آمد. همچنین، برای انتخاب نمونه مذکور از بین کلیه دانشجویان از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب استفاده شد. این پژوهش، با در نظر گرفتن اهداف موجود در آن از نوع تحقیقات همبستگی به شمار می آید. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی استفاده شد که شاخص های روان سنجی (روایی و پایایی) آن مورد تأیید قرار گرفت. . نتایج نشان داد که مدل طراحی شده تحقیق با داده های جمع آوری شدهT برازش کامل دارد. همچنین، نتایج برازش مدل حکایت از آن دارد که مسیرهای مستقیم (اثرهای مستقیم) شبکه اجتماعی به رفاه ذهنی، اعتماد اجتماعی به رفاه ذهنی و مسیرهای دوطرفه (اثرهای متقابل) بین شبکه اجتماعی و مشارکت اجتماعی، شبکه اجتماعی و اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی معنادار می باشد. علاوه براین، در مدل برازش یافته تنها مسیر مستقیم مشارکت اجتماعی به رفاه ذهنی معنادار بدست نیامد و لذا فرضیه متناسب با این مسیر نیز مورد تأیید قرار نگرفت.
طراحی مدل پایداری اجتماعی- فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استراتژی های توسعه، بدون در نظر داشتن ابعاد انسانی، اجتماعی و زیست محیطی آن، پویایی هایی را ایجاد می کند که به موجب آن عوامل اصلی توسعه یافتگی به جای آن که به عنوان پیش رو برای فرآیند توسعه عمل کنند، با تأخیرهای زمانی در مقابل توسعه قرار می گیرند. هدف این پژوهش طراحی مدل پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران مبتنی بر روش کیفی داده بنیاد است. نمونه آماری این پژوهش شامل 18 نفر از خبرگانی است که در حوزه پایداری اجتماعی- فرهنگی دارای دانش کافی و تجربه عملی هستند. نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نتیجه مقوله هسته ای با عنوان توسعه اجتماع محور مشارکتی ظاهر گردید. یافته های پژوهش بر اساس مدل پارادایمی در پنج محور (شرایط علی، شرایط مداخله گر و شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. نتایج نشان می دهد همراهی نکردن جامعه محلی با توسعه، شرایط نامناسب اشتغال و درآمد، فقر و معیشت نامطلوب جامعه محلی، محرومیت جامعه محلی از امکانات مناسب، بازنمایی منفی رسانه ها از هویت بلوچ، نقش آفرینی گروه های مرجع محلی در منفی سازی نگرش جامعه محلی نسبت به اهداف توسعه و بی اعتمادی جامعه محلی نسبت به اهداف توسعه از عوامل مؤثر بر پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران است. در ضمن پایداری اجتماعی-فرهنگی توسعه دریامحور سواحل مَکُران موجب پیامدهایی مانند توسعه اجتماعی منطقه، کاهش فقر و محرومیت منطقه، ارتقای سطح اعتماد در جامعه محلی، ارتقای هوش فرهنگی در جامعه محلی است.
اثر گردشگری بر امید به زندگی با تأکید بر امنیت غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده گردشگری تأثیر مثبت و منفی بر سیطره زندگی جوامع میزبان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد که در بسیاری از مطالعات بررسی شده است. این پدیده همچنین بر وضعیت سلامت ساکنان اثرگذار است که در مطالعات پیشین با شاخص هایی مانند کیفیت زندگی و ادراک ساکنان مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر گردشگری ورودی بر سلامت جامعه میزبان با استفاده از شاخص امید به زندگی انجام شده است. در این مطالعه اثر گردشگری بر امید به زندگی با تأکید بر شاخص امنیت غذایی در 30 کشور منتخب اسلامی و صادرکننده نفت طی دوره 2018-2004 با روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این بررسی نشان می دهد میان متغیرها هم انباشتگی و رابطه بلندمدت وجود دارد. هم چنین برآورد الگوی پژوهش نشان می دهد متغیرهای گردشگری ورودی، تولید سرانه، هزینه سلامت سرانه و شاخص امنیت غذایی اثر مثبت و معنی دار بر امید به زندگی در بدو تولد داشته است. متغیر انتشار دی اکسید کربن اثر منفی و معنی دار بر امید به زندگی داشته است. با توجه به نتایج توصیه می شود دولت ها با کنترل اثرات نامطلوب گردشگری، به جذب مؤثر گردشگران بین المللی توجه بیشتری داشته باشند. هم چنین پیشنهاد می شود دولت ها در جهت کنترل انتشار آلودگی به عنوان تهدیدکننده سلامت افراد اقدامات مناسب انجام دهند. تولید مواد غذایی به عنوان عامل مؤثر در افزایش امید به زندگی کشورها مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان قرار گیرد
تبیین تأثیر باورهای عامه بر توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باورهای عامه، از یک طرف می تواند فرایند توسعه پایدار را تسریع از طرف دیگر قادر است جلوی آن را بگیرد. با این اوصاف به نظر می رسد باید به این پرسش پاسخ داد؛" آیا باورهای عامه به توسعه پایدار روستایی کمک می کند یا برعکس می تواند به عنوان یک مانع تلقی شود؟" در پژوهش حاضر به منظور تبیین تاثیر باورهای عامه بر توسعه ی پایدار روستایی، سی و چهار قسمت مجموعه ی مستند روستاهای استان خراسان جنوبی که به بررسی وضعیت اقتصادی، اشتغال و محصولات کشاورزی آن استان، در سی روستا می پردازد؛ با بهره مندی از نظریه ی تقسیم کار اجتماعی دورکیم –با نگاهی متفاوت در تقابل با اصول مکتب نوسازی در بیان موانع توسعه-، مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد این تحقیق کیفی، روش گردآوری اطلاعات در آن، اسنادی و همچنین تکنیک مورد استفاده، تحلیل محتوا،می باشد. مطالعات انجام شده در روستاهای این استان از رابطه ی معنادار بین باورهای عامه و توسعه پایدار روستایی و هر یک از ابعاد آن، خبر می دهد. در نتیجه تقسیم بندی جوامع در تئوری دورکیم، سِیرِ حرکت جوامع را نشان می دهد و نه لزوماً عقب ماندگی جوامع ابتدایی به معنای مانعی در جهت رسیدن به هر نوع توسعه.
بررسی آسیب پذیری خانواده های ایرانی بر اساس متغیرهای اجتماعی و جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر درصدد است تا میزان آسیب پذیری خانواده های ایرانی را در ابعاد مختلفِ روان شناختی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. جهت دستیابی به هدف مزبور از روش تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی خانواده بهره گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد که از میان متغیرهای زمینه ای مورد بررسی تنها متغیر وضعیت تأهل با میزان آسیب پذیری همبستگی معنادار نداشته و سایر متغیرهای تحقیق (سن، سطح تحصیلات و جنسیت) با متغیر وابسته تحقیق همبسته بوده اند. به طوری که از نظر میزان آسیب پذیری (کل و ابعاد سه گانه) پاسخگویان، بیشترین فراوانی در بین کسانی با سطح تحصیلات دیپلم، گروه سنی 49-30 ساله و زنان (در بعد روان شناختی) تعلق داشت. از نظر شیوه تربیت فرزندان نیز شیوه تربیتی میانه مستبدانه و غیرمستبدانه بیشترین میزان آسیب پذیری اقتصادی و روان-شناختی و شیوه کاملاً مستبدانه کمترین میزان را به خود اختصاص داده بود. کمترین میزان آسیب پذیری اقتصادی مربوط به خانواده های دارای 5 فرزند و بیشتر و کمترین میزان نیز به خانواده های صاحب دو فرزند و کمتر تعلق داشت. کمترین میزان آسیب پذیری کل و ابعاد آن به کسانی با نگرش کاملاً منفی به طلاق اختصاص داشت. در نهایت وجود رابطه معنادار بین تمامی زیرشاخص های شیوه های حل تعارض به جز شیوه مراجعه به مشاور با متغیر وابسته اثبات شد.