مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عواطف منفی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و رویدادهای منفی زندگی با سبک های مقابله ای و نقش میانجی گر عواطف منفی در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر همبستگی بود. تعداد 152 مصرف کننده مواد، مقیاس های سرشت و منش کلونینگر، رویدادهای زندگی پیکل، عواطف منفی پاناس، و سبک های مقابله ای اندلر و پارکر را تکمیل کردند.یافته ها: نوجویی بر سبک مقابله ای هیجان اثر غیرمستقیم دارد. خشم در این رابطه نقش میانجی داشت، اما در رابطه خودراهبری پائین و رویدادهای منفی زندگی با سبک های مقابله ای هیجانی نقش میانجی نداشت. آسیب پرهیزی بر سبک مقابله ای اجتناب مدار اثر مستقیم داشت. عاطفه ترس در رابطه ساختاری آسیب پرهیزی و رویدادهای منفی زندگی با سبک مقابله ای اجتناب مدار نقش میانجی داشت. وابستگی پاداش بر سبک مقابله ای اجتناب مدار اثر غیرمستقیم داشت. عاطفه غم در رابطه وابستگی پاداش با سبک مقابله ای اجتناب مدار نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: افراد با ویژگی های شخصیتی آسیب زا، با تجربه رویدادهای منفی استرس زا عواطف منفی از خود نشان می دهند که سبک مقابله ای آسیب زایی از جمله اعتیاد را به دنبال دارد.
برساخت اجتماعی عواطف منفی از جرائم منتسب به افغانستانی های مقیم شهر شیراز، به سوی یک نظریة زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در چند دهة گذشته، میزبان تعداد زیادی از مهاجران افغانستانی بوده است. پژوهش های مختلف و تحلیل محتوای سخنان و مصاحبه های مسئولان و خبرهای مختلف اجتماعی نشان می دهد که در میان گروهی از مردم و مسئولان، احساسات منفی به افغانستانی ها وجود دارد و آن ها افغانستانی ها را مسئول جرائم رخ داده می دانند. به همین جهت هدف پژوهش حاضر، تبیین چگونگی برساخت این عواطف منفی است. در این مسیر، با استفاده از روش کیفی و نظریة زمینه ای، به وسیلة نمونه گیری نظری، مصاحبه هایی عمیق با گروهی از شهروندان شهر شیراز- که عواطف منفی به افغانستانی ها داشتند- انجام شد و داده ها به شیوة کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته ها درمجموع شامل 23 مقولة اصلی، 54 مقولة فرعی و 289 مفهوم شدند. به طورکلی، این مقوله ها در قالب یک مقولة هستة نهایی با عنوان «برساخت فوبیای تجاوز و حمله» ارائه شدند. در این روند، فرایندهای اجتماعی که به شکل گیری عواطف منفی در مشارکت کنندگان منجر شده بود، واکاوی و به صورت روایت پژوهانه معرفی شدند. همچنین مدلی پارادایمی بر همین اساس ترسیم شد و نظریة کوچک مقیاس و تجربی از نحوة شکل گیری عواطف منفی از جرائم منتسب به افغانستانی ها ارائه شد.
نقش هیجان در تصمیم گیری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر هیجان شادی و غم بر راهبردهای تصمیم گیری و طول مدت تصمیم گیری کودکان را مورد بررسی قرار داد. شرکت کنندگان پژوهش 54 کودک 5 تا 6 ساله (27 پسر و 27 دختر) بودند که از پیش دبستان های شهر شیراز انتخاب شدند. شرکت کننده ها به صورت تصادفی در سه گروه هیجان شادی، هیجان غم و کنترل جایگزین شدند. برای ایجاد هیجان در گروههای آزمایشی از انیمیشن استفاده شد. جهت سنجش هیجان از پرسشنامه (-X PANAS) استفاده شد. نتایج نشان داد که شرایط هیجانی اثر معنادار بر راهبردهای تصمیم گیری کودکان ندارد. جنسیت تأثیر معناداری بر راهبردهای تصمیم گیری نشان داد. به این نحو که پسرها در راهبردهای تصمیم گیری از نمره ی بالاتری نسبت به دخترها برخوردار بودند. بعلاوه نتایج حاکی از تاثیر معنادار شرایط هیجانی بر طول مدت تصمیم گیری بود. بدین ترتیب که طول مدت تصمیم گیری در گروه غم کمتر از گروه کنترل است. جنسیت اثر معناداری بر طول مدت تصمیم گیری نداشت. این مطالعه بینش بیشتری را در خصوص ارتباط هیجان و تصمیم گیری در کودکان فراهم نمود.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی دانشجویان اضطرابی
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: کاهش بهزیستی ذهنی از شایع ترین مشکلات در اختلال های اضطرابی است. مطالعه ی حاضر با هدف کارآزمایی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر بهزیستی ذهنی در دانشجویان اضطرابی انجام شده است.
مواد و روش کار: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 دانشجوی با اضطراب بالا پس از اجرای آزمون تشخیصی (سیاهه ی اضطراب حالت- صفت) به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل به طور برابر (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی گماشته شدند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان می دهد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، بهزیستی ذهنی و زیر مقیاس های عواطف منفی آن را در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل افزایش داده است. این در حالی که در مان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معنی داری روی عواطف مثبت نداشته است.
بحث و نتیجه گیری: مطابق با یافته های این مطالعه، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند روش مؤثری برای ارتقای بهزیستی ذهنی از طریق کاهش عواطف منفی در مبتلایان به اختلال های اضطرابی باشد.
نقش سبک شناختی، نارساکنش وری شناختی و عواطف منفی در پیش بینی تعلل ورزی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
579 - 592
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش متغیرهای سبک شناختی، نارساکنش وری شناختی و عواطف منفی در تعلل ورزی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان سال سوم مشغول به تحصیل در دوره متوسطه دوم شهر تهران، در سال تحصیلی 94-95 بودند. 135دانش آموز دوره سوم مقطع متوسطه از شهر تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های ناقص در نهایت 115 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. ابزار های پژوهشی شامل پرسشنامه توانایی های شناختی (نجاتی، 1392)، پرسشنامه عاطفه ی مثبت و منفی واتسون و تلگن(1988)، و پرسشنامه سبک شناختی (کلب، 1982) و پرسشنامه تعلل ورزی (سولومون و راث بلوم،1984) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون همزمان تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که سبک آزمایشگری فعال، توانایی شناختی و عواطف منفی پیش بینی کننده های معنادار تعلل ورزی هستند. همچنین نتایج رگرسیون همزمان نشان داد که عواطف منفی و توانایی شناخی به ترتیب نقش منفی و مثبت معناداری در پیش بینی تعلل ورزی دارند و در مجموع 63 % از واریانس تعلل ورزی را تبیین می کنند.
اثر استرس شغلی بر رفتار ضد تولید با میانجی گری عواطف شغلی: مورد مطالعه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس شغلی نوعی اختلال مزمن روانی است که در اثر شرایط سخت کاری بوجود می آید و بر عملکرد فردی و سلامت جسمی و ذهنی افراد تاثیر می گذارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر استرس شغلی بر یکی از ابعاد عملکرد شغلی موسوم به رفتارهای ضدتولید با میانجی گری عواطف شغلی مثبت و منفی بود. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل تحلیل مسیر بود. 240 نفر از کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان خوزستان با روش سرشماری در پژوهش شرکت کردند. برای گرد آوری داده ها از مقیاس کج روی در محیط کار، پرسش نامه استرس شغلی و مقیاس عواطف شغلی استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از راه الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار AMOS ویراست 21 انجام گرفت. روابط بین متغیرها از راه ضریب همبستگی پیرسون و روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند. یافته ها نشان دادند شاخص های برازش مانند کای اسکوئر نسبی، GFI، CFI، و RMSEA، از حد نصاب لازم برخوردارند و حاکی از آنند که مدل پیشنهادی پژوهش با داده ها برازش دارد. ضرایب مسیر نشان دادند که استرس شغلی و عواطف مثبت و منفی روی رفتار های ضد تولید به گونه ای معنی دار اثر می گذارند (05/0>p). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که عواطف مثبت و منفی رابطه بین استرس شغلی و رفتارهای ضدتولید را میانجی می کند. به بیان دیگر، تجربه استرس های شغلی موجب افزایش عاطفه منفی کارکنان می شود و آن نیز به نوبه خود کارکنان را به سمت ارتکاب رفتارهای ضدتولید سوق می دهد.نتایج پژوهش نشان می دهند که استرس شغلی به شکل مستقیم و هم چنین، با میانجی گری عواطف مثبت و منفی بر رفتارهای ضد تولید اثر می گذارد. بنابراین، پیشنهاد می گردد که مدیران سازمان برای کاهش رفتارهای ضد تولید کارکنان به مدیریت استرس های شغلی و نیز ایجاد عواطف مثبت در کارکنان همت گمارند.
اثربخشی آموزش متمرکز بر شفقت خود بر کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
131-150
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف اثربخشی آموزش متمرکز بر شفقت خود بر کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش : طرح پژوهشی حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه ای به حجم 50 نفر از افراد وابسته به مواد به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، آموزش مبتنی بر شفقت خود را طی 10 جلسه 90 دقیقه ای یکبار در هفته دریافت نمودند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش متمرکز بر شفقت خود به طور معناداری باعث کاهش عاطفه منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد شد و این تغییرات در دوره پیگیری نیز ماندگار بود. نتیجه گیری : نتایج گویای اثربخشی آموزش متمرکز بر شفقت خود بر کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد بود. بنابراین، می توان از آموزش متمرکز بر شفقت خود در کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
الگویابی بهزیستی ذهنی کارکنان در سازمان: مورد مطالعه، سازمان آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، الگویابی بهزیستی ذهنی برای کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان اصفهان بود. به این منظور، از طرح پژوهش آمیخته (کیفی - کمی) استفاده شد. نمونه مطالعه شده در بخش کیفی پژوهش، 17 نفر از کارکنان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی، 201 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته براساس یافته های کیفی بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل نظریه زمینه ای به روش کربین و اشتراوس و در بخش کمی، به کمک مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند در الگوی بهزیستی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای، مؤلفه های یک نظریه زمینه ای شامل مقوله اصلی (بهزیستی ذهنی در دو بعد عواطف مثبت و منفی)، شرایط علّی (رضایت از شغل)، شرایط زمینه ای (فرهنگ و جوّ حاکم بر سازمان)، عوامل مداخله ای (حس پویایی شغلی)، راهبردها (نهادینه سازی سیمای مثبت سازمانی) و پیامدها (وفاداری به سازمان) وجود داشتند. همچنین، این الگو با توجه به معناداری، ضرایب مسیر متغیرهای موجود در الگوی طراحی شده و میزان پذیرفتنی شاخص های قدرت پیش بینی شاخص استون - گیسر و نیکویی برازش، از برازش مطلوبی برخوردار بود؛ بنابراین، می توان بهزیستی ذهنی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای را براساس الگوی کشف شده در این پژوهش، افزایش داد یا اصلاح کرد.
نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای طرحواره های ناسازگار و عواطف منفی در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : عواطف یکی از جنبه های رفتار انسان است . عاطفه مثبت و منفی در بسیاری از نظریه های روانشناسی رشد و شخصیت و همچنین آسیب شناسی روانی، موضوعات محوری هستند . این پژوهش با هدف تبیین نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه طرح واره های ناسازگار و عواطف منفی انجام شد. مواد و روش ها : پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد مرودشت بود که در سال تحصیلی 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. شرکت کنندگان در پژوهش 299 نفر از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه آزاد مرودشت بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران، عواطف منفی واتسون و همکاران و طرحواره های ناسازگار یانگ انجام شد که روایی و پایایی ابزار مورد تأیید قرار گرفت. جهت بررسی فرضیه های مورد مطالعه از روش بارون و کنی و از آزمون های رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها : یافته های تحقیق نشان داد که تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی قادر به ایفای نقش میانجی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار و عواطف منفی می باشد. بحث و نتیجه گیری: می توان با آموزش راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان در این قشر از تأثیر منفی طرحواره های ناسازگار بر عواطف منفی آنها کاست و سطح عواطف منفی را در این افراد کاهش داد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و آموزش مهارت های حل مسأله بر بهزیستی ذهنی ( رضایت از زندگی و عواطف مثبت و منفی) مردان متاهل سوء مصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
129 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و آموزش مهارت های حل مسئله بر بهزیستی ذهنی مردان متأهل سوءمصرف کننده حاضر در مراکز کمپ های ترک اعتیاد شهرستان سرپل ذهاب بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان متأهل معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان سرپل ذهاب در سال ۹۸-13۹۷ بودند که 60 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه 20 نفر گروه آزمایش طرح واره درمانی و 20 نفر گروه آزمایش مهارت های حل مسئله و 20 نفر گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند، ابتدا هر سه گروه با مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985) و مقیاس عواطف مثبت و منفی واستون و همکاران (1988) مورد سنجش قرار گرفتند؛ هر دو گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله طرح واره درمانی یانگ، کلوسکو و ویشار (2003) و مهارت های حل مسئله دیکسون و کلوور، 1984 قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر بررسی شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله طرح واره درمانی بر عواطف منفی (48/24 =F، 001/0 P=)، عواطف مثبت (84/31 =F، 001/0 P=) و رضایت از زندگی (82/3 =F، 0181/0P=) و مداخله مهارت های حل مسئله بر عواطف منفی (74/29 =F، 001/0 P=)، عواطف مثبت (58/21 =F، 001/0P=) و رضایت از زندگی (46/4 =F، 041/0 P=) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که طرح واره درمانی و مهارت حل مسئله به عنوان درمان های ترجیحی در مداخلات افراد مصرف کننده مواد می تواند مورداستفاده درمانگران قرا گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۸۴-۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز کمپ ترک اعتیاد شهر دزفول در سال 1398 بود که از میان آن ها 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) جای گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک بار در هفته درمان پذیرش و تعهد را دریافت نمودند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث کاهش عاطفه منفی و ابعاد آن و بهبودکیفیت زندگی و ابعاد آن شدند و این تفاوت در مرحله پیگیری یک ماهه نیز پابرجا بود. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج، درمان پذیرش و تعهد می تواند در کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی افراد وابسته به مواد سودمند واقع شود و متغیر یادشده می تواند میزان بالایی از تغییرپذیری عواطف و کیفیت زندگی را در افراد وابسته به مواد تبیین نماید.
اثربخشی رفتار های حمایتی و غیر حمایتی مربیان بر خود کارآمدی و رفاه ذهنی ورزشکاران رشته ووشو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان اثربخشی رفتارهای حمایتی و غیر حمایتی مربیان بر خودکارآمدی و رفاه ذهنی ورزشکاران رشته ووشو بود. لذا روش تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی بود که داده های آن به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی ورزشکاران رشته ووشو بر اساس آمار ارائه شده توسط هیئت ووشو استان کردستان در سال 99 که در لیگ استان شرکت کردند و تعداد آن ها 110 نفر است. نمونه آماری این تحقیق بر اساس جدول مورگان و کرجسی برابر با تعداد 86 نفر می باشد که به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردیده اند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه ها مورد تأیید اساتید بوده و پایایی پرسشنامه ها و خرده مقیاس های آن ها در آزمون ضریب آلفای کرونباخ در سطح مطلوب بوده است. شاخص های آماری نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار در تحلیل توصیفی داده ها استفاده شد. جهت آزمون فرضیه های تحقیق در بخش آمار استنباطی از آزمون های کلموگروف اسمیرنف و آزمون تحلیل واریانس ANOVA با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 انجام شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که: 2/47 درصد نمونه آماری دارای مدرک تحصیلی فوق دیپلم، 8/34 درصد در دامنه سنی 26 تا 30 سال سن قرار داشتند. نتایج آمار استنباطی نشان داد که رفتارحمایتی مربیان (05/0P≤، 96/2=F) و رفتار غیرحمایتی مربیان (05/0P≤، 59/4=F) بر خودکارآمدی ورزشکاران تأثیر دارند. همچنین رفتار حمایتی مربیان (05/0P≤، 58/3=F) و رفتار غیرحمایتی مربیان (05/0P≤، 34/10=F) بر رفاه ذهنی ورزشکاران تأثیر دارند.
چالش های ارتباطی ناشی از همه گیری کووید-19 با احساس تنهایی و هیجان های منفی با میانجی گری ویژگی بخشش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 111
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه علّی چالش های ارتباطی ناشی از کووید-19 با احساس تنهایی و هیجان های منفی با نقش میانجی گری بخشش انجام شد که پژوهشی توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل شهروندان شهر تهران بود که قرنطینه خانگی را تجربه کردند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با ۳۸۴ نفر بود که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. پرسشنامه ها به صورت داوطلبانه و به شیوه نظرسنجی اینترنتی تکمیل شد. پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران، مقیاس عاطفه منفی واتسون و همکاران، مقیاس بخشش هالند و همکاران و پرسشنامه چالش های ارتباطی محقق ساخته به منظور گردآوری داده ها استفاده شد. پایایی این ابزارها بر اساس آلفای کرونباخ محاسبه شد. یافته ها نشان داد که میانجی گری بخشش در رابطه چالش های ارتباطی و عواطف منفی و احساس تنهایی معنادار بود، ولی نقش میانجی ویژگی بخشش در برقراری ارتباطات اجتماعی توانست این پیامدهای منفی را تعدیل نماید. پیشنهاد می شود که در آموزش و پرورش و در خانواده ها بر پرورش ویژگی های شخصیتی تأکید شود تا بدین وسیله زمینه تعدیل پیامدهای منفی چالش های ارتباطی ناشی از انواع بحران در جهان پرتلاطم امروز فراهم گردد.
اثربخشی یوگا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف منفی و مثبت و تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به بیماری التهاب روده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری التهابی روده ویژگی های بالینی و مداخلات درمانی را به همراه دارد که می تواند تأثیر زیادی بر عملکرد روانی و روابط شخصی بیماران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یوگا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف منفی، عواطف مثبت و تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلابه بیماری التهاب روده بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران التهابی روده شهر اصفهان بود. نمونه موردمطالعه شامل 30 بیمار مبتلابه بیماری التهابی روده بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کننده ها در مرحله پیش از مداخله و پس از مداخله به پرسشنامه های عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران (۱۹۸۸) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت درمان یوگا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند درحالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه کنترل نشان داد که عواطف منفی، عواطف مثبت و تنظیم شناختی هیجان نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشته است. به عبارت دیگر، یوگا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف منفی و مثبت تأثیر معناداری داشته است (05/0>p). همچنین در متغیر تنظیم شناختی هیجان به جز ابعاد پذیرش و سرزنش دیگران افراد مبتلابه بیماری التهاب روده تأثیر معناداری داشته است (05/0>p). نتیجه گیری: به طورکلی نتایج حاکی از تأثیر یوگا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف منفی و مثبت و تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلابه بیماری التهاب روده بود و می توان از آن به عنوان یک مداخله مهم و کلیدی کنار درمان های دارویی در بیماران التهاب روده استفاده شود. همچنین، نتایج این تحقیق می تواند مورداستفاده روانشناسان سلامت قرار بگیرد.
نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی با علائم وسواس فکری - عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
69 - 79
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی با علائم وسواس فکری -عملی بود.روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. از میان جمعیت عمومی، 363 نفر از طریق فراخوان اینترنتی، با توجه به ملاک های ورود و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظر شده وسواس فکری عملی (فوا و همکاران، 2002)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و پرسشنامه تجارب مربوط به روابط نزدیک (برنان و موریس، 1997) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که ترومای کودکی با علائم وسواس فکری - عملی رابطه مستقیم و معناداری داشت. همچنین، سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی و علائم وسواس فکری - عملی نقش واسطه ای معناداری داشتند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود.نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده افرادی که سابقه تجربه ترومای دوران کودکی و سبک های دلبستگی ناایمن را دارند معمولا عواطف منفی را تجربه می کنند و تجربه علائم وسواسی در این افراد محتمل می باشد. در کل، ترومای دوران کودکی، سبک های دلبستگی ناایمن و عواطف منفی عواملی هستند که می توانند در ارتباط با علائم وسواسی-جبری نقش مهمی داشته باشند. بنابراین، این عوامل باید در طرح ریزی روش های پیشگیری و همچنین برنامه های درمانی مورد توجه قرار گیرند.
تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
89 - 104
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به ام اس شهر اصفهان بود.
روش: این پژوهش یک مطالعهی نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و کنترل از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه ی آماری، تمامی بیماران مبتلا به ام اس مراجعه کننده به مرکز درمانی در سال 1398 و حجم نمونه 31 نفر داوطلب مایل به شرکت در جلسات آموزشی بودند که به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. تمامی شرکت کنندگان در شرایط یکسان، پرسشنامه های عواطف مثبت و منفی (واتسون، 1988) و بهزیستی معنوی (دهشیری، 1388) را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. سپس مداخله ی آموزش خودشفابخشی هفته ای 1 مرتبه به مدت 14جلسه ی 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر عواطف مثبت و منفی از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی به دلیل عدم برقراری مفروضه توزیع نرمال داده ها از آزمون فریدمن و ویلکاکسون استفاده شد.
یافته ها: آموزش خودشفابخشی توانست ارتباط فرد با خود، ارتباط فرد با طبیعت و عواطف مثبت گروه شرکت کننده را به طور معناداری افزایش دهد (05/0>P) ولی بر ارتباط فرد با دیگران، ارتباط فرد با خدا و کاهش عواطف منفی تأثیر معنا داری دیده نشد.
نتیجه گیری: می توان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبت گرا جهت افزایش بهزیستی معنوی و عواطف مثبت در بیماران مبتلا به ام اس به کار برد.
اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه: یک مطالعه آزمایشی مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
33 - 59
حوزه های تخصصی:
یکی از رایج ترین آسیب های ناشی از جنگ، ابتلا افراد به اختلال استرس پس از سانحه است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه می باشد. روش این پژوهش یک مطالعه تک آزمودنی و از نوع AB بود. جامعه آماری را جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه که در بیمارستان روانپزشکی صدر شهر تهران درسال 1400بستری بوده اند، تشکیل دادند. 4 شرکت کننده با گمارش تصادفی انتخاب شدند که 3 نفر در گروه آزمایش و 1 نفر به عنوان فرد کنترل مشخص شدند. اجرای مداخله به صورت هفتگی و به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای برگزار شد. در این پژوهش از ابزار های، پرسشنامه می سی سی پی، مقیاس عواطف منفی DASS- 21 و مقیاس واکنش پذیری بین فردی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری، درصد بهبودی بالینی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درصد بهبودی بالینی معنادار برای هر سه آزمودنی بالای 50 درصد و شاخص تغییر پایا در هر سه آزمودنی بیشتر از 1.96 می باشد و یافته های تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین برآورد شده ی نمرات پس آزمون علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در بین دو گروه آزمایش و گواه وجود دارد. ازاین مداخله ی درمانی در جهت بالا بردن سطح عملکرد و کاهش عواطف منفی افراد مبتلا به اختلالات تروما می توان استفاده کرد.
نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین خودپنداره و عواطف منفی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
11 - 18
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین خودپنداره و عواطف منفی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه گیلان در سال 1402 بودند که از بین آن ها به روش نمونه گیری دردسترس 240 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC؛ کانر و دیویدسون، 2023)، پرسشنامه خودپنداره (SCQ؛ ساراسوت، 1984) و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS، تامپسون، 2007) انجام شد. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بوده است. نتایج نشان داد که خودپنداره به طور منفی و معنادار بر عواطف منفی اثر مستقیم دارد؛ نتیجه دیگر نشان داد خودپنداره به طور مثبت و معنادار بر تاب آوری اثر مستقیم دارد؛ همچنین اثر مستقیم تاب آوری بر عواطف منفی معنادار بود (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که تاب آوری بین خودپنداره و عواطف منفی نقش میانجی دارد (05/0>P). نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که تاب آوری رابطه بین خودپنداره و عواطف منفی را میانجی گیری می کند، به عبارت دیگر خودپنداره رشد یافته می تواند به سبب ارتقاء تاب آوری، میزان عواطف منفی را در دانشجویان کاهش دهد.
مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی با درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر آسیب بر اضطراب و عواطف منفی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
108 - 121
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دختران نوجوان مواجه شده با شکست عاطفی نیازی مبرم برای غلبه بر مشکلات خود دارند. بر همین اساس، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی با درمان شناختی - رفتاری بر اضطراب و سرمایه عاطفی دختران نوجوان اجرا شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری دختران نوجوان مواجه شده با شکست عاطفی در شهر اصفهان در زمستان 1401 بودند، که از میان آن ها 48 نوجوان دختر به صورت هدفمند انتخاب و در سه گروه (هر گروه 16 نفر) گمارده شدند. مقیاس اضطراب اسپریتزر و همکاران (2006) و مقیاس عواطف منفی واتسون و کلارک (1992) برای سنجش متغیر وابسته در سه مرحله استفاده شد. دو گروه درمان، هر یک طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت ننمود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی از طریق نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد در اضطراب و عواطف منفی بین ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی و درمان شناختی - رفتاری با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). در اثربخشی دو درمان بر اضطراب و عواطف منفی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p).
نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی و درمان شناختی - رفتاری بر کاهش اضطراب و عئاطف منفی، پیشنهاد می شود در مراکز درمان روان شناختی نوجوانان، این دو درمان برای دختران مواجه شده با شکست عاطفی استفاده شوند.