مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سازگاری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
"تربیت اجتماعی به معنی همسازی و همنوایی (سازگاری) فرد با ارزشها، هنجارها و نگرشهای گروهی و اجتماعی است. به رغم اینکه تربیت اجتماعی افراد در گرو ارتباطات و تعاملات اجتماعی است، فن آوری های نوین اوقات زیادی از فرصت های نوجوانان را پر می کند. برنامه های این رسانه ها حاوی الگوهای فرهنگی ویژه ای است که می تواند بر تربیت اجتماعی نوجوانان مؤثر باشد. هدف از اجرای این پژوهش بررسی آثار این فن آوری ها بر تربیت اجتماعی استفاده کنندگان از آنها است (از آنجا که یکی از مؤلفه تربیت اجتماعی سازگاری است در این پژوهش تاثیر فن آوری ها بر سازگاری سنجیده می شود). به این منظور از بین دبیرستانهای تهران به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 233 نفر از دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دبیرستان مناطق 2و 18 تهران انتخاب شدند و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) و یک پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش اجرا شد. یافته های تحقیق به وسیله آزمون t.test و آزمون پیرسون تجزیه و تحلیل شد، نتایج تحقیق رابطه معناداری را بین استفاده از فن آوری های نوین و سازگاری دانش آموزان آشکار نکرد. اما نشان داد که با افزایش مدت زمان استفاده از اینترنت و بازیهای رایانه ای شاهد بهبود سازگاری خواهیم بود، همچنین با توجه به منفی بودن جهت رابطه متغیرهای میزان تماشای ماهواره و میزان سازگاری می توان نتیجه گرفت که با افزایش مدت زمان تماشای ماهواره شاهد کاهش سازگاری دانش آموزان خواهیم بود.
"
مقایسه سازگاری اجتماعی مادران با و بدون فرزند دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" چکیده
مقدمه: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه این بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تاثیر منفی دارد یا نه ؟
روش: این پژوهش یک مطالعه مورد-شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونههای این تحقیق شامل 80 نفر، (40 مادر دارای فرزند عقب مانده ذهنی) و (40 مادر دارای فرزند عادی که در مدارس راهنمایی مشغول به تحصیل بودند) است.
در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپیکل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی میکند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0 p < ).
آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر میرسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری داشتند. "
مقایسه سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران دختران عادی شهر کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه پاسخ به این پرسش بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تأثیر منفی دارد یا نه؟
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مورد- شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونه های این تحقیق شامل 80 نفر، 40 مادر دارای فرزند دختر عقب مانده ذهنی با انتخاب تصادفی از مدارس استثنایی و 40 مادر دارای فرزند دختر عادی با انتخاب تصادفی از بین مادرانی که با گروه مورد همتاسازی شده بودند، می باشد. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی می کند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی می باشد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط معنی داری وجود ندارد .
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می رسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری دارند. "
بررسی سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع ( 18-12 سال ) شهر اصفهان در سال 1384(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صرع از جمله بیماریهای مزمنی است که جنبه های مختلف سازگاری اجتماعی افراد مصروع را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این پژوهش سنجش سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مبتلا به صرع 18-12 ساله در شهر اصفهان بود.
روش پژوهش توصیفی و جامعه آماری کلیه کودکان و نوجوانان مصروع مراجعه کننده به کلینک نور شهر اصفهان در سال 1384 را شامل بود. حجم نمونه 61 نفر بود که برابر با جامعه آماری است. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (زیر مقیاس سازگاری اجتماعی) بود. داده های پژوهش از طریق روش آماریt تک متغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمره سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع شرکت کننده در پژوهش در مؤلفه نقشهای اجتماعی (87/3) بزرگتر از سطح متوسط (3) بود، اما میانگین نمره آنها در دیگر مؤلفه های سازگاری اجتماعی [مهارتهای اجتماعی (55/2)، علائق ضداجتماعی (22/2)، روابط خانوادگی (89/2)، روابط اجتماعی (93/2)، روابط مدرسه ای (76/2)] کمتر از سطح متوسط (3) بود.
بر اساس یافته های به دست آمده می توان اذعان داشت که کودکان و نوجوانان مصروع در رفتارهای مربوط به نقشهای اجتماعی و دوری از رفتارهای ضداجتماعی سازگاری اجتماعی مناسبی دارند، ولی در رفتارهای مرتبط با مهارتهای اجتماعی، روابط خانوادگی و برقراری رابطه مناسب با دیگر اعضاء خانواده، روابط مدرسه ای و روابط اجتماعی با مشکل مواجه شده و سازگاری خوبی ندارند.
تاثیر آموزش شیوههای رفتاری گروهی بر سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شیوههای رفتاری گروهی بر سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع بود. بدین منظور از بین جامعه آماری این پژوهش (کلیه 66 کودک و نوجوان مصروعی که برای انجام معاینه پزشکی از ابتدای تیرماه تا پایان مردادماه 1384 به مرکز خدمات درمانی نور در اصفهان مراجعه کرده بودند)، 13 پسر و 17 دختر (30 نفر) مبتلا به صرع براساس شباهت سنی (12 تا 18)، نوع مدرسه (عادی یا استثنایی) و محل سکونت (شهری یا غیرشهری) انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جای گرفتند. از آنجا که پژوهشگر به دلیل محدود بودن جامعه آماری قادر به گزینش تصادفی اولیه نبود، از روش نیمه تجربی استفاده گردید. بهمنظور سنجش متغیرهای پژوهش از دو پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (زیرمقیاس سازگاری اجتماعی) استفاده شد. پایایی پرسشنامه سازگاری اجتماعی برحسب آلفای کرونباخ 797/0 محاسبه گردید. براساس طرح تحقیق دو گروهی با پیشآزمون پسآزمون، متغیر مستقل آموزش شیوههای رفتاری گروهی و متغیر وابسته سازگاری اجتماعی (قالبهای اجتماعی، مهارتهای اجتماعی، علایق ضد اجتماعی، روابط خانوادگی، روابط مدرسهای و روابط اجتماعی) در نظر گرفته شد. متغیر مستقل در 5 هفته متوالی طی 9 جلسه 90 دقیقهای و برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل پیشآزمون در نمرات پسآزمون بین دو گروه گواه و آزمایش در هیچ یک از زیرمقیاسها و کل مقیاس سازگاری اجتماعی تفاوت معنادار (05/0 P>) نبود. ولی شواهد نشان داد که با بررسی عامل سن، مدت بیماری، شدت علایم، تعداد حملات، میزان تحصیلات، میزان تحصیلات پدر و مادر و معدل تحصیلی در کل مقیاس سازگاری اجتماعی (05/0 P< و 032/6 = F) و در زیرمقیاسهای قالبهای اجتماعی (05/0 P< و 510/7 = F) و روابط مدرسهای (05/0 P< و 872/4 = F) بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت.
"
"تاثیر آموزش گروهی عزت نفس بر میزان سازگاری اجتماعی دانشجویان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش گروهی عزت نفس با شیوه های رفتاری و رفتاری شناختی بر سازگاری اجتماعی دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه اصفهان بود. به منظور دستیابی به هدف فوق 30 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاه از طریق نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه های آزمایشی هر یک به طور جداگانه به مدت 8 جلسه تحت آموزش شناختی- رفتاری و رفتاری عزت نفس قرار گرفتند. ابزار این تحقیق، آزمون عزت نفس الیس پوپ و آزمون محقق ساخته سازگاری اجتماعی بود که پایایی و روایی آن ها مورد تایید است.
نتایج تحلیل واریانس، حاکی از اثربخشی شیوه های مختلف آموزشی و افزایش معنادار سازگاری اجتماعی و همچنین عزت نفس بود. به عبارت دیگر، شیوه های رفتاری و رفتاری- شناختی عزت نفس با رویکرد گروهی، باعث افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان ساکن خوابگاه گردید، اگرچه نتایج نشان داد که آموزش شناختی- رفتاری موثرتر از آموزش رفتاری بوده، لکن این تاثیر از نظر آماری معنادار نبوده است. همچنین تفاوت میانگین های نمرات عزت نفس و سازگاری اجتماعی در سه گروه رفتاری- شناختی و رفتاری، و گروه کنترل در پیگیری پایدار بوده است."
بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارتهای اجتماعی در سازگاری فردی - اجتماعی نوجوانان بزهکار در شهرستان گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از جمله پژوهشهای آزمایشی میدانی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است که به منظور بررسی تاثیر آموزش گروهی مهارتهای اجتماعی در سازگاری فردی – اجتماعی نوجوانان بزهکار در بند 3 ندامتگاه شهرستان گنبد کاووس انجام شده است. 40 نفر نوجوان زیر 18 سال به صورت تصادفی ساده از میان جامعه پژوهش انتخاب و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه 20 نفری گمارده شدند. قبل از انجام مداخله آزمایشی (ارایه متغیر مستقل) دو گره با استفاده از پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (CTP) پیش آزمون شدند. سپس گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه یک ساعته تحت آموزش مهارتهای اجتماعی به صورت گروهی قرار گرفت (مهارتها رفتارهای مربوط به خود، رفتارهای مربوط به دیگران، رفتارهای مربوط به محیط و رفتارهای مربوط به کار). یک هفته پس از انجام مداخله بار دیگر هر دو گروه با استفاده از آزمون (CTP) پس آزمون شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیری بر روی تفاضل نمره های پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که: نوجوانان بزهکار گروههای آزمایشی و گواه از لحاظ 12 خرده مقیاس آزمون سازگاری فردی – اجتماعی کالیفرنیا (CTP) متفاوتند. در نهایت، یافته ها گواه آن است که آموزش مهارتهای اجتماعی (مداخله درمانی) باعث افزایش سازگاری فردی و اجتماعی در نوجوانان بزهکار شهرستان گنبد کاوس می شود.
تأثیر خودآموزی کلامی بر بهبود سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر علایم مرضی و سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال سلوک می پردازد. به عبارتی دسترسی به این مساله که آیا آموزش خودآموزی کلامی می تواند در بهبود علایم مرضی و سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال سلوک تاثیر مثبتی داشته باشد یا خیر، هدفی بود که پژوهش به قصد دستیابی به آنها انجام پذیرفت.
روش: این پژوهش از نوع طرح تجربی (آزمایشی) بود که در آن نمونه ای شامل 20 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک از مدارس شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرایند طرح، گروه آزمایشی در مدت 10 جلسه تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد.
یافته ها: نتایج تحلیل های به عمل آمده نشان داد که کاربرد و آموزش خود آموزی کلامی در کودکان مبتلا به اختلال سلوک موجب بهبود سازگاری اجتماعی و روابط بین فردی آنها می گردد. این یافته ها حایز تلویحات نظری و عملی در زمینه های بالینی بوده و به طور تفضیلی در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کاربرد و آموزش خود آموزی کلامی موجب بهبود سازگاری اجتماعی و روابط بین فردی دانش آموزان دارای اختلال سلوک می شود
بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانشجویان دارای حکم انضباطی و مقایسه آن با دانشجویان بدون حکم دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانشجویانی که بدلیل عدم رعایت قوانین دانشگاه حکم انضباطی دریافت کرده بودند و مقایسه آن با دانشجویان بدون حکم است. برای دستیابی به این مهم، کلیه دانشجویانی که در سال های تحصیلی 85-84 و 86-85 از کمیته انضباطی حکم گرفته و حکم مورد نظر درباره آنها اجرا شده بود، به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شدند. طی این مدت 135 نفر حکم انضباطی گرفته و تخلف آنان محرز شده بود. بخشی از این گروه بدلیل تعلیق از تحصیل و عدم دسترسی به آنها، عدم تمایل به شرکت در پژوهش و فارغ التحصیلی از دانشگاه حذف شدند. بر این اساس کل نمونه دارای حکم انضباطی مطالعه شده 53 نفر (28 نفر مذکر و 26 نفر مونث) بود. با هدف مقایسه، 53 نفر از دانشجویانی که تخلفی نداشتند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند و کل نمونه به 106 نفر رسید. دو گروه از نظر جنس، سن، سال ورود به دانشگاه مقطع و رشته تحصیلی و محل سکونت (بومی و غیر بومی بودن) همتا گردیدند. از آزمون هوش هیجانی - اجتماعی بار - آن و سازگاری اجتماعی بل جهت سنجش متغیرها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند بین سازگاری اجتماعی دانشجویان دارای حکم و بدون آن تفاوت معنی دار وجود داشته و گروه دوم سازگارتر هستند (P<0.01). در زمینه هوش هیجانی - اجتماعی دانشجویان بدون حکم انضباطی از مهارت مدیریت تنش، سازگاری و خلق کلی بهتری در قیاس با دانشجویان دریافت کننده حکم انضباطی برخوردار بودند (P<0.01). علاوه بر این، بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی با سازگاری اجتماعی حاکی از وجود رابطه معنی دار بین آنها در تمام مولفه ها بود. در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام از میان مولفه های هوش هیجانی - اجتماعی سه مولفه خلق کلی، مهارت های درون فردی و سازگاری و همچنین داشتن حکم انضباطی به شکل معنی داری قادر به پیش بینی سازگاری اجتماعی بودند (P<0.001).
تاثیر آموزش مدیریت خشم بر پرخاشگری و سازگاری اجتماعی دانش-آموزان پسر 15-12 ساله
حوزههای تخصصی:
دف این پژوهش تعیین درجه تاثیر آموزش مهارت های کنترل خشم بر پرخاشگری و سازگاری اجتماعی دانشآموزان پسر 15- 12 ساله در سال تحصیلی 88- 87 است. روش مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. 34 نفر از دانشآموزان در دسترس که نمره آنها در آزمون پرخاشگری (آیزنگ، 1975) بیشتر از دیگران و هم چنین پرخاشگری آنها مورد تایید مشاور و مدیر مدرسه بود، انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ و آزمون شخصیتی کالیفرنیا (1939) بود. مهارتهای کنترل خشم در هشت جلسه یک و نیم ساعته هفتهای دو بار به گروه آزمایش آموزش داده شد، ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. یافتهها نشان دادند پرخاشگری گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه کاهش و سازگاری اجتماعی آن ها افزایش یافته است. نتیجهگیری: میتوان آموزش مهارت های کنترل خشم را بهعنوان روش مؤثری برای کاهش پرخاشگری و بالا رفتن سازگاری اجتماعی در نظر گرفت.
نقش آموزش پیش دبستانی در یادگیری مهارت های روانی - حرکتی و سازگاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش پیش دبستانی بر مهارت های روانی- حرکتی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان سال اول، دوم و سوم ابتدایی است. پژوهش حاضر، یک پژوهش پس رویدادی (علی- مقایسه ای) است که در آن، آزمون مهارت های روانی- حرکتی لینکلن- ازرتسکی و پرسشنامه ی رفتار سازشی بر روی 320 دانش آموز کلاس های اول، دوم و سوم دبستان (که 160 نفر از آنان آموزش پیش دبستانی دیده و 160 نفر فاقد آموزش پیش دبستانی بودند و از سه منطقهی شمال، جنوب و مرکز تهران به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند) اجرا گردید؛ و نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که بین دو گروه آموزش دیده و آموزش ندیده در متغیر مهارت های روانی- حرکتی و سازگاری اجتماعی، به طور کلی تفاوت معنادار وجود نداشت. نتایج پژوهش حاضر تاییدکنندهی این نظر است که نمیتوان کودکان را به این امید که صرفاً تجربهی پیش دبستانی در تحول روانی- حرکتی و سازگاری اجتماعی آن ها تاثیر مثبت دارد، به مراکز پیش دبستانی فرستاد؛ بلکه شاید کیفیت برنامه های این مراکز، شخصیت و نحوهی ارتباط معلم، فضای مرکز، و میزان تجربهی پیش دبستانی است که در این قلمرو اهمیت دارد.
بررسی نقش عوامل آموزشگاهی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان فریدونشهر(سال 1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف عمده این پژوهش، بررسی نقش عوامل آموزشگاهی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان مقطع متوسط ه شهرستان فریدونشهر است. به همین منظور یک نمونه 230 نفری از دانش آموزان دختر و پسر شاغل به تحصیل در شاخه های نظری، فنی و حرفه ای و کاردانش و پیش دانشگاهی در سال تحصیلی 89-88 بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند و ابزار پژوهش مورد استفاده، یکی پرسشنامه محقق ساخته بررسی عوامل آموزشگاهی که مرکب از 32 سؤال بر اساس طیف لیکرت با پنج گزینه، از خیلی زیاد تا خیلی کم درجه بندی شده است و دومی به منظور سنجش میزان سازگاری اجتماعی، پرسشنامه 32 سؤالی به صورت سه گزینه بلی، خیر و نمی دانم که از پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل اقتباس شده است. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی پیرامون تعیین فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t ، تحلیل رگرسیون چند متغیری و آزمون غیر پارامتریک فریدمن استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که 4/50 درصد دانش آموزان دارای سازگاری اجتماعی زیاد، 4/47 درصد دارای سازگاری متوسط و 2/2 درصد دارای سازگاری کم هستند. بر اساس فرضیه های مطرح شده، نتایج نشان می دهد که بیشترین میانگین مربوط به عملکرد دبیران و کمترین میانگین مربوط به سبک مدیریت آموزشگاه است. همچنین بیشترین انحراف معیار مربوط به امکانات آموزشگاهی و کمترین انحراف معیار مربوط به وضعیت فیزیکی آموزشگاه است. به عبارت دیگر بین عملکرد دبیران، امکانات آموزشگاه و سبک مدیریت با سازگاری اجتماعی رابطه مثبت معناداری در سطح 05/0> p وجود دارد؛ ولی بین وضعیت فیزیکی آموزشگاه و سازگاری اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد؛ یعنی وضعیت فیزیکی آموزشگاه خوب یا بد باشد تاثیری بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان نداشته است.
تاثیر آموزش حل مسئله اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان کم رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، هدف بررسی تاثیر آموزش حل مسئله اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دختران کمروی دوره راهنمایی با دامنه سنی 14-11 سال در شهرستان اردبیل بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 700 دانش آموز انتخاب شدند. همه این دانش آموزان، مقیاس کمرویی را تکمیل کردند. از میان آنها هشتاد دانش آموز که نمراتشان دو انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. سپس به دانش آموزان گروه آزمایشی روشهای حل مسئله اجتماعی طی هفت جلسه آموزش داده شد. از خرده آزمون سازش اجتماعی آزمون شخصیتی کالیفرنیا برای تعیین میزان سازگاری اجتماعی و از میانگین نمره های نیمسال تحصیلی برای تعیین میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت نمرات پیش آزمون-پس آزمون در دو گروه آزمایشی به طور معنی داری بیشتر از تفاوت نمرات پیش آزمون-پس آزمون در گروه کنترل است(001/0=P).نتیجه گیری: آموزش حل مسئله اجتماعی می تواند سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان کمرو را بهبود بخشد.
بررسی رابطه رفتارهای متفاوت ارتباطی - نظارتی والدین در وضعیت های مختلف تحصیلی و اجتماعی فرزندان دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، به عنوان بخشی از یک پژوهش ملی، بررسی تاثیر رفتار ارتباطی و نظارتی والدین بر وضعیت تحصیلی- اجتماعی دانشجویان می باشد. تعداد 2636 نفر متشکل از 1318 دانشجو از میان دانشجویان مجرد دوره های کارشناسی دانشگاه های شهید بهشتی، تبریز، اصفهان، شهرکرد و گیلان (دانشگاه های جامع دولتی تحت پوشش وزارت علـوم، تحقیقـات و فنـاوری در گـروه های آمـوزشی پنج گـانـه) و 1318 نفـر والـد پـاسخگـو (والد یا یکی از افرادی که به عنوان مراقب اصلی با دانشجو زندگی می کند)، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. معیار انتخاب، پیشرفت تحصیلی و سازگاری اجتماعی با محیط دانشگاه بوده که در این چارچوب از میان دانشجویان 421 دانشجوی مشروط و 411 نفر معادل مشروط، 237 دانشجوی کمیته انضباطی، 245 نفر معادل کمیته انضباطی، انتخاب شدند. سپس هر دو عضو خانواده های شرکت کننده در طرح (دانشجو و والد پاسخگو) به طور جداگانه مقیاس سنجش کیفیت ارتباط با خانواده و میزان نظارت والدین را تکمیل کردند.
مقایسه نتایج گزارش شده در این پژوهش نشان داد که تفاوت میانگین نمرات متغیرهای مقیاس های چندگانه (ارتباط از دید فرزند و والد، گرمی ارتباط از دید فرزند و والد، نظارت از دید فرزند و والد و لزوم نظارت از دید فرزند و والد) در بین دانشجویان متعلق به گروه های مشروط، کمیته انضباطی و گروه های معادل آن ها به گونه ای است که میانگین نمرات ارتباط و گرمی ارتباط و هم چنین نظارت، در دانشجویان و والدین دانشجویان متعلق به گروه های مشروط و کمیته انضباطی نسبت به گروه های معادل آن ها پایین تر و تفاوت میانگین نمرات معنادار است. کیفیت ارتباط والدین با فرزندان، میزان محبت و کنترل والدین، از مؤلفه های مهم در افزایش سلامت روان دانشجویان است. ارتباط مناسب والدین و فرزندان، همدردی در مورد مشکلات، تبادل نظر در مورد مسائل تحصیلی و اجتماعی و کنترل و نظارت بر وضعیت آن-ها منجر به ایجاد احساس خودکارآمدی در دانشجویان و انگیزه بیشتر برای کسب موفقیت های بعدی در تحصیل می-گردد.
سازگاری جوانان با دانشگاه و رابطه آن با حمایت اجتماعی؛ بررسی موردی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان
حوزههای تخصصی:
انتقال به دانشگاه یکی از حساس ترین وقایع زندگی جوانان و همراه با استرس های مختلفی است. سازگاری با دانشگاه لازمه عملکرد مناسب دانشجویان تلقی شده و با متغیرهای مختلفی ارتباط دارد. هدف مقاله حاضر بررسی سازگاری با دانشگاه و رابطه آن با حمایت اجتماعی دانشجویان است. اطلاعات تحقیق بر اساس تحقیق پیمایشی از میان 200 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه اصفهان جمع آوری شده و ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه سازگاری با دانشگاه بیکروسریک (1986، 1989و1999) و مقیاس چندگانه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، داهلم، زیمت و فرالی (1988 و1990) می باشد.
پایایی ابزار برای کل، پسران و دختران به ترتیب 873/0، 846/0و 895/0 محاسبه شده است. میزان سازگاری با دانشگاه در سطح متوسط و سازگاری فردی (عاطفی و هیجانی) درسطح زیاد ولی سازگاری سه حوزه آکادمیک، اجتماعی و دلبستگی نهادی در سطح متوسط ابراز شده است. حمایت اجتماعی نسبتاً زیاد است. رابطه معناداری بین سازگاری با دانشگاه و حمایت اجتماعی وجود دارد (38/0 =r). تفاوت معناداری بین دختران و پسران در سازگاری با دانشگاه و همچنین حمایت اجتماعی وجود نداشته است.
تحلیل رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه گذشته، تعداد زیادی از متخصصین روانشناس تربیتی، بر اهمیت رشد مهارتهای هیجانی و اجتماعی کودک، در طول تحصیلات آموزشگاهی تاکید داشته اند و این به دلیل اثرپذیری مهارتهای سازگاری اجتماعی از قابلیت های هیجانی فرد است که می تواند درجریان رشد خود را نشان دهد. بنابراین، با توجه به اهمیت هوش هیجانی در تغییر استرس و سازگاری رفتارها، این مطالعه به منظور بررسی میزان رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر نوجوان انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی و دبیرستان شهرستان فسا بودند که با توجه به میزان برآورد حجم آماری و روش پژوهش که توصیفی از نوع همبستگی بود از میان آنان، 150 نفر (50 نفر 10 تا 12 سال پایه اول راهنمایی، 50 نفر 13 تا 15 سال پایه سوم راهنمایی، 50 نفر 16 تا 18 سال پایه سوم دبیرستان) به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای گزینش شدند. فرض اصلی این پژوهش این بود که هوش هیجانی و مولفه های آن با سازگاری اجتماعی نوجوانان رابطه معناداری دارد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین عوامل هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان گروه سنی 12-10 سال و گروه سنی 15-13 سال رابطه معناداری در سطح (01/0 < P ) وجود دارد. اما این رابطه در گروه سنی 18-16 سال معنادار نبود (05/0 > P ). نتایج همچنین نشان داد که بین هوش هیجانی کلی و سازگاری اجتماعی رابطه معنادار است. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین میانگین نمرات سازگاری اجتماعی و میانگین نمرات هوش هیجانی در سه گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 > P ). بنابراین می توان نتیجه گرفت که تربیت و تقویت هوش هیجانی می تواند در تربیت مهارتهای اجتماعی و سازگاری اجتماعی نوجوانان موثر واقع شود.
آثار صله رحم از دیدگاه اسلام و روان شناسی و کاربردهای تربیتی آن
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تربیتی صله رحم و تأثیر آن در سلامت روانی افراد است. روش پژوهش در این تحقیق بررسی پیشینه های موجود در متون اسلامی و روان شناسی با استفاده از استقصای کلمات و تحلیل آنها با استفاده از روش تحلیل محتوا بوده است. برای بررسی تحقیقات روان شناسی در این زمینه از روش بررسی تحلیلی پیشینه های موجود استفاده شده است.
در این تحقیق مفهوم صلةرحم وآثار وپیامدهای آن در متون دینی ودرتحقیقات روان شناختی بررسی شده است. بررسی متون حدیث اسلامی نیز نشان می دهد نوع خاصی از این ارتباطات تحت عنوان صله رحم مورد تأیید خاصی قرار گرفته است و به نقش آن در سلامت روانی افراد پرداخته شده است. در احادیث اسلامی فواید بسیاری برای صله رحم ذکر شده است که از آن جمله یادگیری رفتارهای شایسته، رشد روحیة حمایت اجتماعی و تعاون، افزایش عواطف انسانی، کمک به سلامت روانی ارحام و ارتقای سطح امید به زندگی، و طولانی شدن عمر، زیاد شدن روزی، دفع شدن بلا و پاکیزه شدن اعمال و رشد معنوی است.
تحقیقات روان شناسی علمی نشان داده است که ارتباط رضایت بخش و یادآوری دوستان و خویشاوندان علاوه بر فواید معنوی و روحانی، فواید روانی بسیاری دارد که از آن جمله می توان دستیابی به منبع حمایت اجتماعی، یادگیری مهارت های اجتماعی از طریق یادگیری مشاهده ای و پرداختن به ارتباطات مناسب، خود نظم دهی رفتارها در خلال ارتباط صحیح با دیگران را برشمرد. صلةرحم موجب بالا رفتن مقاومت افراد در مقابل فشارهای روانی گشته و باعث کاهش بیماری های قلبی ـ عروقی و روانی می شود. این یافته ها با یافته هایی که در این پژوهش از مصاحبه با افراد به دست آمده، مطابقت دارد.
مقایسه ابعاد خودپنداره و سازگاری در افراد خودشیفته سازگار و ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش خودپنداره و سازگاری عاطفی و اجتماعی در افراد خودشیفته بود. طرح پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. بدین منظور از بین جامعه آماری دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده های دانشگاه تهران 250 نفر به عنوان نمونه آماری با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، مقیاس شخصیت خودشیفته (راسکین و هال، 1988،1979)، مقیاس خودپنداره راجرز(1957)و پرسشنامه سنجش سازگاری بل (1961) بود که همه افراد نمونه به آن پاسخ دادند. بعد از جمع آوری اطلاعات افراد نمونه به دو گروه مساوی از پسران و دختران با خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه تقسیم شدند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون خی دو پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد خودپنداره در دو گروه افراد با خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه، تفاوت معناداری دارد. بدین معنی که افراد خودشیفته سازگار، خودپنداره مثبت و افراد خودشیفته ناسازگار خودپنداره منفی تری دارند. مدل رگرسیون خطی نشان داد که خودپنداره در پیش بینی خودشیفتگی مؤثر است. بدین معنی که تغییر در خودپنداره افراد تغییر در خودشیفتگی را به دنبال دارد. برای بررسی رابطه خودپنداره با سازگاری عاطفی و اجتماعی، نتایج آزمون خی دو پیرسون نشان داد که رابطه مثبت بین این متغیرها وجود دارد. نتایج آزمون خی دو پیرسون برای بررسی تفاوت سازگاری عاطفی و اجتماعی در خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه نشان م دهد که سازگاری عاطفی و اجتماعی در خودشیفتگی سازگارانه بیش تر از خودشیفتگی ناسازگارانه است. همچنین نتایج آزمون خی دو پیرسون نشان داد که بین دو گروه دختران و پسران در میزان خودپنداره و خودشیفتگی ناسازگارانه تفاوت معناداری وجود ندارد.
رابطة بین شیوه های فرزندپروری و کمال گرایی مادران با سازگاری عاطفی و اجتماعی دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة شیوه های فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه، و آزادگذارانه و کمال گرایی انطباقی (هدف مندی، نظم و سازماندهی، و تلاش برای عالی بودن) و کمال گرایی غیرانطباقی (حساسیت بین فردی، استاندارد های بالا برای دیگران، ادراک فشار از سوی والدین) مادران با سازگاری عاطفی و اجتماعی دانش آموزان سال دوم دبیرستان های شهر تهران است. 200 نفر از مادران همراه با فرزندانشان، که در منطقة دو شهر تهران در مقطع دوم دبیرستان تحصیل می کردند، به طور تصادفی انتخاب شده و در این پژوهش شرکت کردند. از مادران خواسته شد پرسش نامة شیوه های فرزندپروری والدین (PAG) (Baumrind, 1973) و پرسش نامة کمال گرایی (هیل، 2004) را تکمیل کنند و فرزندان آن ها به پرسش نامة سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) (سینگها و سینگ، 1993) پاسخ دادند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری شامل فراوانی، درصد، درصد تراکمی، میانگین، انحراف استاندارد، هم بستگی، تحلیل واریانس یک سویه، آزمون T و آزمون تعقیبی توکی هم زمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمرات سازگاری نوجوانان بنا بر شیوه های فرزندپروری مادران تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی شیوه های فرزندپروری نقش تعیین کننده ای در سازگاری عاطفی نوجوانان دارد؛ اما در کیفیت سازگاری اجتماعی گروه نمونة تحقیق عامل تعیین کننده ای به شمار نمی رود. بین میانگین نمرات سازگاری عاطفی دانش آموزان از نظر کمال گرایی غیرانطباقی و انطباقی مادرانشان تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین، محاسبات آماری دربارة هم بستگی در دو بعد کمال گرایی در رابطه با نمرات سازگاری عاطفی، نشان داد که تنها شاخص حساسیت بین ِفردی با سازگاری عاطفی دانش آموزان دختر گروه نمونه هم بستگی معنادار دارد؛ یعنی هرچه حساسیت بین ِفردی زیادتر می شود، ناسازگاری عاطفی هم افزایش می یابد. همچنین، بین نمرات سازگاری اجتماعی دانش آموزان، بنا بر دو بعد کمال گرایی انطباقی و غیرانطباقی مادران، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که بین سازگاری دانش آموزان در دو مولفة نظم و سازماندهی و ادراک فشار از سوی والدین هم بستگی وجود دارد.
رابطه بین سوگیری شناختی متمرکز بر خود و مسئولیت پذیری با سازگاری اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سوگیری شناختی متمرکز بر خود و مسؤولیت پذیری با سازگاری اجتماعی زنان مبتلا به تعارضات زناشویی انجام پذیرفت. روش: روش تحقیق از نوع همبستگی، نمونه این پژوهش 95 نفر از زنان مبتلا به تعارضات زناشویی بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بودند از پرسشنامه های سوگیری شناختی متمرکز بر خود وودی، چامبلس و گلدس، مسؤولیت پذیری کردلو و سازگاری اجتماعی بل. یافته ها: تحلیل رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، سوگیری شناختی متمرکز بر خود 60/24 درصد و مسؤولیت پذیری 80/10 درصد و در مجموع 40/35 درصد از واریانس مشترک (R2) سازگاری اجتماعی زنان مبتلا به تعارضات زناشویی را تبیین نمودند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در همسویی با یافته های کاوشهای دیگر نشان داد، سوگیری شناختی متمرکز بر خود و مسؤولیت پذیری در میزان سازگاری اجتماعی زنان مبتلا به تعارضات زناشویی نقش تعیین کننده ای دارند.