فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۲
137 - 169
حوزههای تخصصی:
امروزه به سبب گستردگی مباحث ادبی، منتقدان از زاویه های مختلفی به بررسی در حوزه ادبیات می پردازند. یکی از شیوه های نقد اخیر، نقد روان شناسی از دیدگاه روان شناختی تحلیلی یونگ است. در روان شناسی تحلیلی یونگ، روان ناخودآگاه جمعی، در بردارنده کهن الگوهایی است که آثار و مفاهیم موروثی آن ها در اذهان همه مردم به یک شیوه ظهور و بروز می کند؛ لذا پژوهش حاضر که به روش کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی توصیفی صورت گرفت در صدد پاسخ به این پرسش اساسی است که با توجه به اشعار گروس عبدالملکیان، آیا امکان برداشت و استنباط کهن الگویی از آن ها وجود دارد؟ نگارندگان در فرایند انجام تحقیق ابتدا به بیان مبانی روان ناخودآگاه یونگ پرداختند؛ سپس در شرح مفصلی مقوله کهن الگو و انطباق آن با اشعار این شاعر معاصر را در سه اثر رنگ های رفته ی دنیا، سطرها در تاریکی جا عوض می کنند و پذیرفتن مدنظر قرار دادند. در نهایت یافته های پژوهش نشان داد بیشترین کارکرد و تنوع کهن الگوها در اشعار عبدالملکیان مربوط به سنخ های باستانی نقاب، سایه وآنیما است.
نقد و بررسی کهن الگو در رمان «آتش بدون دود»« نادر ابراهیمی» و «موسوم الهجرة الی الشمال» «طیب صالح» با تکیه بر نظریه یونگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۲
231 - 261
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها، انگاره های مشترک ادبی هستند که ریشه در ضمیر ناخودآگاه نوع بشر دارند و سبب پیوند لایه های روانی متون مختلف، صرف نظر از زمان و مکان ِ محل پیدایش آن ها می شوند. پژوهش حاضر با بهره گیری از دیدگاه روان کاوی کارل گوستاو یونگ به شیوه تحلیلی- توصیفی، به نقد و بررسی انواع کهن الگو در دو رمان آتش بدون دود از نادر ابراهیمی و موسوم الهجره الی الشمال از طیب صالح می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از وجود ده مورد کهن الگوی مشترک در کاربردی مشابه در هر دو متن است؛ نویسندگان این متون، از انواع کهن الگو ناظر بر پدیده های طبیعی چون کهن الگوی درخت و دریا جهت پردازش متن بهره برده اند؛ همچنین نقش هایی چون مادر، پدر و فرزند در مفاهیم کهن الگویی خویش، در دو رمان آتش بدون دود و موسم الهجره الی الشمال، به کار گرفته شده اند. در پرورش شخصیت اول در هر دو رمان نشانه هایی از انواع کهن الگو چون اسطوره قهرمان، سایه، نقاب، آنیما و سفر مشاهده می شود؛ نتیجه آن که دو رمان آتش بدون دود و موسم الهجره الی الشمال، دارای روح یک پارچه و دربرگیرنده میراث کهن ادبی بوده و بر پایه مجموعه مشترکی از انواع کهن الگو نگارش یافته اند.
علل و زمینه های نفوذ زبان فرانسه در ایران دوره ی قاجار (پیش از مشروطیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
87 - 109
حوزههای تخصصی:
ترجمه یکی از مهم ترین جلوه های تعامل علمی و فرهنگی میان اقوام و ملت هاست و ترجمه ادبی زمینه ساز انتقال اندیشه ها و آفرینش های ادبی از زبانی به زبانی دیگر است. مطالعه تاریخ ترجمه نه تنها به شناسایی تأثیرپذیری های متقابل ادبی کمک می کند، بلکه می تواند ابعاد جدیدی از تاریخ اجتماعی هر جامعه را نشان دهد. در تاریخ ترجمه به زبان فارسی دوره قاجار اهمیت ویژه ای دارد و ریشه جریان مدرن ترجمه ادبی در ایران به آن دوران بازمی گردد. در عصر قاجار رویکردهای تازه و جریان ها و نهادهای نوینی در حوزه ترجمه شکل گرفتند و زبان های جدیدی، از جمله زبان فرانسوی، به طور جدی وارد برنامه های ترجمه شدند. در شاخه ترجمه ادبی، متن مبدأ بخش بزرگی از آثار ادبی ترجمه شده در دوره قاجار به زبان فرانسوی بوده است و این زبان پرنفوذترین زبان خارجی جدید در ایران آن دوران بوده است.هدف این پژوهش دستیابی به پاسخ این پرسش است که علت گسترش زبان فرانسه در دوره قاجار، پیش از مشروطیت، چه بوده است. وضعیت فرانسه در قرن نوزدهم میلادی، جایگاه این کشور در حوزه سیاست و فرهنگ، ویژگی های خاص تاریخ رابطه ایران و فرانسه، ویژگی ها و کارکردهای زبان فرانسوی، گرایش طبقه اشراف قاجاری و نخبگان به یادگیری این زبان و نقش نهادهایی چون مدرسه دارالفنون، مدارس فرانسوی و دارالترجمه ناصری مهم ترین عواملی هستند که با بررسی آن ها می توان به پاسخ این پرسش دست یافت.
معرفی کتاب انهارالاسرار اثر علیم الله بلخی چشتی و ضرورت تصحیح آن
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷
169 - 186
حوزههای تخصصی:
کتاب انهارالاسرار یکی از کتاب هایی است که در شرح بوستان سعدی به قلم علیم الله بلخی در قرن دوازدهم نگاشته شده است. این کتاب دربردارنده اطلاعات درخوری درباره نکات عرفانی است. ازاین اثر، چندین نسخه خطی وجود دارد که تا کنون مورد مطابقه، تدقیق و تصحیح قرار نگرفته اند.بنابراین، ارائه نسخه ای تصحیح شده همراه با فهرست ها و تعلیقاتی درباره محتوای کتاب ضرورت دارد. هدف از این پژوهش، معرفی کتاب انهارالاسرار، نویسنده آن و نیز بعضی نسخه های موجود این اثر است و بر همین مبنا به بررسی پاره ای از ویژگی های ادبی آن و نیز بیان ضرورت تصحیح این کتاب پرداخته شده است. بنابراین جستار، در میان نسخه های موجود از این اثر، نسخه موجود در دانشگاه مولانا آزاد علیگر می تواند نسخه ارجح باشد. بر این اساس، این پژوهش نشان می دهد که انهارالاسرار شرح بوستان سعدی بر مبنای دیدگاه عرفانی است که با توجه به مباحثی چون عرفان،کلام متن از لحاظ درک و معنا دارای پیچیدگی های زیاد است. همچنین با وجود استفاده از گونه نثر مرسل و ساده، کاربرد نثر مسجع و نیز نثر فنی، درنتیجه حضور آرایه های ادبی و عربی گرایی بسیار، دریافت معنا در این اثر را تاحدی دشوار ساخته است.
ثبت تاریخ سرایش شعر توسط شاعر و نقش آن در تاویل و تفسیر شعر (بررسی در اشعار معاصر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی بر تأویل و تفسیر یک شعر موثر است. هر اثر ادبی، می تواند امکانات معنایی خاصی در دل خود داشته باشد که به تأویل بهتر آن اثر کمک کند. ذکر زمان سرایش یک شعر که توسط شاعر ارائه می شود از امکانات پیرامتنی است که به تفسیر شعر کمک می کند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است؛ ابتدا به مسئله ی تفسیر شعر توسط خود شاعر و ذکر زمان سروده شدن به عنوان عاملی برای این نوع تفسیر خودنوشت پرداخته شده و ضمن بررسی اشعار برخی از شاعران مطرح معاصر ایران، نحوه ی تاثیرگذاری ذکر زمان توسط شاعر بر تفسیر شعر به پنج دسته، تقسیم شده است: ذکر زمان در خدمت نقد جامعه شناختی اثر، ذکر زمان در خدمت نقد روان شناسانه ی اثر، ذکر زمان در خدمت شناخت تکامل شعری شاعر به کمک نقد تکوینی، ذکر زمان در خدمت گفتمان عصر سرودن شعر، ذکر زمان در خدمت نقد تصاویر و استعارات فصلی در شعر. در بررسی این دسته بندی ها؛ شواهدی از اشعار شاعران معاصر برای هر یک از پنج دسته، بیان شده و سپس به تحلیل آن ها پرداخته شده است. ذکر تاریخ سرایش در هر یک از این پنج دسته؛ زمینه های اجتماعی، روان شناختی، سیاسی و زیبایی شناختی شعر را نمایان کرده و بررسی، تحلیل وتأویل شعر را به جهت نقد دقیق تر آن، تسهیل می کند.
بررسی تطبیقی جایگاه زن در امثال و حکم فارسی و کردی (با تأکید بر کارکرد خانوادگی و اجتماعی زن)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
179 - 218
حوزههای تخصصی:
با توجه به قرابت های فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی در دو جامعه زبانی فارسی و کردی، و اهمیت جایگاه زن و خانواده در جامعه ایرانی و کردی، این مطالعه به بررسی تطبیقی امثال و حکم مرتبط با زن و خانواده در زبان کُردی و فارسی اختصاص یافت. بدین منظور به منابع اصلی که دربردارنده امثال و حکم فارسی و کُردی بودند، مراجعه شد و مثل های موجود در موضوع زن و نیز ارتباط زن با مرد و دیگر اعضای خانواده و همچنین جایگاه و کارکرد خانوادگی و اجتماعی زن، استخراج گردید. نگارندگان، این مثل ها را از حیث مولفه های تشکیل دهنده ساختار و فرم ادبی نظیر موسیقی، صور خیال، جنبه های زبانی و نحوی، و نیز از حیث اندیشه و محتوا بررسی کردند و جنبه های اشتراک و افتراق آنها را بازنمودند. از رهگذر جستجوی مثل های مرتبط با زن و خانواده، به طور کلی 39 زوج ضرب المثل مطابق هم در این دو زبان به دست آمد و در سه دسته همسان، مشابه و متفاوت طبقه بندی شده و در بوته بحث و بررسی قرار گرفت. در نتیجه از میان 39 زوج ضرب المثل بررسی شده، 7 زوج (9/17%) کاملاً همسان، 18 زوج (1/46%) مشابه و 15 زوج (4/38%) متفاوت بودند.
بررسی کاربرد استعارات عرفانی وحدت وجودی؛ گذر از لفظ به معنا در گلشن راز شبستری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۲
108 - 136
حوزههای تخصصی:
گلشن راز شبستری اشتمال بر منظومه افکاری دارد که تحت تأثیر مکتب ابن عربی و نماینده تمام عیار اندیشه شیخ اکبر در شرق اسلام است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی برآنیم تا با تکیه بر اصول نظریه زیبا شناختی شعر، گذر از مرحله لفظ به ساحت معنا را در گلشن راز بررسی کنیم تا به این سوال بنیادی پاسخ دهیم که روش کاربرد استعارات عرفانی وحدت وجودی و فرآیند گذر از لفظ به معنا در این اثر چگونه است؟ براساس نتایج تحقیق، شبستری با استعانت از رمز، شکل استعاره های مبتنی بر «تأویل عرفانی» را از عناصر وحدت وجودی مکتب ابن عربی به عاریت گرفته و فرایند گذر از لفظ به معنا را تفسیر کرده است. او تأکید دارد که قدرت تشخیص سالک منجر به معناشناسی استعاره های شعری می شود و با تکیه بر این قوه ممیزه، می تواند معانی واقعی را که در صور خیال مبتنی بر جهان مادی کشف می شود از مرحله الفاظ فراتر برده، «معانی» را بفهمد. در این مقاله، نگارندگان براساس اصول روش تحقیق ملزم به تحدید دامنه پژوهش و تمرکز روی محور بحث هستند؛
Real Worlds and Text Worlds in Doris Lessing’s The Grass is Singing and Martha Quest(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aims to analyze Doris Lessing's narrative techniques to explore how she developed the discourse of her stories and depicted her contemporary realities in her story worlds. It seeks to address the question of whether there is a relationship between her real world and her storytelling, and whether her ideology and personal background influenced her narrative approach. To accomplish this goal, we will analyze the novels The Grass is Singing and Martha Quest using Gavin's Text World Theory, a cognitive approach that provides a framework encompassing three levels of analysis: Discourse World, Text World, and Sub-Worlds. Our analysis reveals that the discourse of her stories closely mirrors her real-life discourse, indicating a direct relationship between her real worlds and her storytelling. Lessing’s intricate descriptions of world-building elements, such as time, locations, characters, objects, and actions within the story, serve to advance the narrative forward through both material and existential processes. Moreover, her use of sub-worlds to express her yearning for freedom and justice reflects her critical viewpoints on the oppressive systems prevalent in her time, particularly colonization and racial issues. Furthermore, it becomes apparent that from 1944 to 1956, her storytelling method was influenced by her communist ideology. In essence, the concepts and themes represented in her stories emerge as reflections of her real-world experiences, effectively conveyed through her narrative techniques.
Tearing between the Cultures and Turning from Somebody to Nobody in the Hybridized Space of Immigration in Mohsin Hamid’s Moth Smoke(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۱, Autumn and Winter ۲۰۲۵
135 - 149
حوزههای تخصصی:
In the immigration studies, the diasporic female experiences are not indicatively considered as the prevailing experiences of immigrant men who are claimed to stand for all immigrants. Thus, it is challenging to examine female migration experiences and the consequences that are ignored. This article explores the ignored parts of female migration experiences as subalterns and focuses on the process of assimilation in the host country following theories of Gayatri Spivak’s post-colonialism. In the age of migration the female characters of the former colonies are being culturally hybridized when they get in touch with the Western factors. That hybridity and their ambivalent attitude between the cultures, they are becoming the mimic women that has not only affected them and led them to identity crisis but also contributed to the dangling of them between cultures lost and confused. This article will carefully examine the consequences of assimilation of the female character, Mumtaz, in Mohsin Hamid’s Moth Smoke in the hybridized atmosphere. Moth Smoke is the debut novel by British Pakistani novelist, Mohsin Hamid, which provides the context for the clash of cultures in its portrait of a country violently divided against itself. Sometimes, assimilation with host cultures are to the extent that the female immigrant becomes baffled and confounded. With shattered identity, she is neither a modern Westernized woman nor an Eastern glorified mother and wife.
Modernist Echoes: The Role of Tradition, Language, and Myth in Eliot, Shamlou, and Sepehri(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۳
126 - 142
حوزههای تخصصی:
This article attempts to explore the influence of T. S. Eliot’s modernist poetics on the works of Iranian poets, Ahmad Shamlou and Sohrab Sepehri. It examines how these Iranian poets engaged with the concepts of “tradition,” “language,” and “myth” in their writings, drawing upon Eliot’s critical perspectives. The article begins with an overview of T. S. Eliot’s significance as an Anglo-American figure of twentieth century literature, and how his modernist themes and techniques resonated with Iranian poets navigating their own cultural transformations. It then reviews relevant secondary sources that provide critical frameworks for understanding the relationships between Eliot, Shamlou, Sepehri, and the broader modernist poetic tradition. The core discussion analyzes how Shamlou and Sepehri, inspired by Eliot’s innovative spirit, may have sought to redefine their engagement with Persian classical poetry. They utilized new approaches to language and expression to challenge established forms, especially through using defamiliarization and mythical method, while still drawing upon their rich literary heritage. By tracing these intertextual and cross-cultural connections, the article aims to contribute to a deeper understanding of the transnational circulation of modernist poetic ideals, especially Eliot’s preoccupations, and how they were reinterpreted and reinvigorated within the Iranian literary context. In fact, this comparative analysis sheds light on the complexities of cultural exchange and the evolution of modern poetry across geographic boundaries.
توجّه شفروه اصفهانی به شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۵) ویژه نامه خاقانی شناسی ۱
46 - 60
حوزههای تخصصی:
شاعران اصفهانی در قرن ششم، شعر خاقانی شروانی را می خوانده اند. یکی از این شاعران اصفهانی آشنا با شعر خاقانی، شرف الدّین شفروه اصفهانی است. توجّه شفروه به شعر خاقانی را می توان در تصاویر، تشبیه ها، عبارات خاص همسان و اصطلاحاتِ مشترکی که در شعر این دو شاعر آمده است، دید. نشانه آشکار این توجّه را می توان در قصیده ای دید که شفروه به پیروی از خاقانی سروده است و در آن قصیده، مصراعی از خاقانی را تضمین کرده و حتّی بر او برتری جسته است. آمیختگی شعر شفروه و خاقانی از دیگر مسائلی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. از جمله شاعرانی که شعرشان با هم آمیخته است، شرف الدّین شفروه اصفهانی و خاقانی شروانی است. در این مقاله، بر اساس اطّلاعاتِ برون متنی مثل جُنگ ها، تذکره ها، منابع تاریخی و اطّلاعاتِ درون متنی، به تفکیک این اشعار و شناخت شاعر راستین آنها پرداخته شد و دلایل این آمیختگی بیان شد.
نگاهی به رده شناسی تکیه کلمه بر پایه فراگیری و پردازش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۴ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۶) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
99 - 122
حوزههای تخصصی:
تکیه کلمه را می توان از دید الگوریتم های پردازش و فراگیری زبان بررسی کرد، الگوریتم هایی که زبان را به عنوان توالی پیوسته ای از سیگنال صوتی تحلیل می کنند، نه براساس مجموعه ای از کلمات و تکواژهای ازپیش برچسب خورده. این دیدگاه، با در نظر گرفتن ویژگی ها و محدودیت های شناختی نوزادان، ابعاد جدیدی را از پیچیدگی مواجهه با پدیده های زبانی آشکار می سازد. در این مقاله، تکیه کلمه را براساس الگوریتم های واقع گرایانه فراگیری نوزادان از گفتار پیوسته بررسی کرده و به چالش هایی می پردازیم که در رویکردهای سنتی، که تکیه را براساس صورت های واژگانی و برچسب های صرفی و نحوی توصیف می کنند، مطرح نمی شوند. ابتدا به معرفی مدل شناختی پپرکمپ و دوپو برای فراگیری و پردازش تکیه و تمایزات واجی پرداخته و مفروضات آن را در زمینه رده شناسی تکیه مرور می کنیم. سپس، تفاوت های مشاهده پذیری و دسترسی الگوریتم های یادگیری تکیه را در زبان های مختلف با تکیه های پیش بینی پذیر از لحاظ واجی بررسی می کنیم. در این راستا، تفاوت مهم میان پیش بینی پذیر بودن تکیه از لحاظ واجی و صرفی بحث خواهد شد. در ادامه، چالش های خاص زبان فارسی را مورد توجه قرار داده و سؤالات مهمی را برمی شماریم که تکیه این زبان برای الگوریتم های فراگیری تکیه مطرح می سازد. در نهایت، پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه می دهیم، پیشنهادهایی که بر همکاری میان رشته ای، جمع آوری داده های واقع گرایانه مقیاس گسترده، و استفاده از مدل های یادگیری ماشین خودنظارتی تأکید دارند.
بررسی تطبیقی اقتباس انیمیشن قلعه ماهی ها و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
173 - 212
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی اقتباس انیمیشن قلعه ماهی ها و منطق الطیر عطار در یک گفتمان بینارشته ای در حوزه ادبیات تطبیقی و مطالعات اقتباس می پردازد. نگارنده بر مبنای نظریه اقتباس لیندا هاچن، اقتباس قلعه ماهی ها را نه به عنوان یک فرایند ساده و مستقیم از متن اول بلکه به عنوان فرایندی کنش گرانه و خلاق بررسی می کند که شامل تغییرات عمیق و تفسیرهای جدیدی است که بر اساس زمینه ها و شرایط فرهنگی و اجتماعی، تفاوت در رسانه انتقال و نیز درک مخاطب ایجاد می شود. در این جستار، براساس چهارچوب روش شناسی هاچن، بررسی فرایند اقتباس انیمیشن قلعه ماهی ها در سه سطح انجام می شود: از منظر سطح اول اقتباس یا همان متنی، به بررسی تفاوت میان درون مایه و پیرنگ دو داستان می پردازیم. در سطح دوم اقتباس یا فرایندی، تغییرات ناشی از تبدیل رسانه مکتوب منطق الطیر به رسانه بصری انیمیشن مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در سطح سوم بررسی یا همان تجربه مخاطب، به تغییرات خلاقانه اقتباس گر با توجه به مخاطب کودک اقتباس خواهیم پرداخت. روش تحقیق توصیفی-کیفی است و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی گردآوری شده اند.انتخاب نمونه نیز به صورت هدفمند و براساس شاخص های اقتباس خلاقانه در آثار کودک انجام شده است.نگارنده نشان می دهد که اقتباس انیمیشن در رسانه نمایشی حوزه کودک چگونه می تواند تجربیات و تفسیرهای جدیدی از داستان اصلی را ایجاد کند و چگونه در زمینه فرهنگی و زمانی متفاوت، منجر به بازنگری و تغییر در معنای داستان می شود.
تجلی عشق در دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۶۲
157 - 186
حوزههای تخصصی:
عشق از مهم ترین درون مایه های دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان است. آفرینندگان اصلی دوبیتی ها هنرمندان عامه هستند که از شهرت و مقامی بهره ندارند، ولی در میان گروه های مردم عادی زندگی می کنند. سینه های مردم و ذهن تاریخی نسل ها، وسیله نگهداری و انتقال دوبیتی ها بوده است. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تجلی عشق در دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تعداد 1200 دوبیتی عامه هزارگی مورد مطالعه قرار گرفت، یافته های اسنادی و میدانی نشان می دهد که درون مایه های اکثر دوبیتی های عامه هزاره های افغانستان عشق است، زیرا از 1200 دوبیتی، 1100 دوبیتی یعنی تقریباً 92 درصد را مسائل عشقی و عاطفی تشکیل می دهد. همچنین در تجلی عشق می توان جلوه های معیشتی، شرایط محیطی و نمادهای مذهبی را نیز دید. از جمله مفاهیم برجسته عاشقانه در این دوبیتی ها، وصف زیبایی های معشوق، آرزوی وصل و دیدار، وفاداری به معشوق، بی قراری و سوز عشق و عاشق در انتظار معشوق بیشترین بسامد را داراست. علاوه برآن ها نمادها و باورهای مذهبی، شکایت از اطرافیان، شرم از مردم، هجران و دوری از معشوق و وطن دوستی و غم غربت از جایگاهی ویژه در این دوبیتی ها برخوردارند. مفاهیم یادشده و نیز سوز و گداز، شور و اشتیاق، لحظه های غم و شادی و التهاب درونی از عوامل سرایش این دوبیتی هاست. در این دوبیتی ها، عشق ساده، دست یافتنی، زمینی و جسمانی بیشترین بازتاب را دارد تا عشق آسمانی و روحانی. همچنین دیده شد که شاعر عاشق پیشه هزارگی نمادهای مذهبی را برای توجیه عشق بازی های خود استفاده کرده است.
مقایسه نگرش نخبگان شهر هرات نسبت به سیاست های ایران، پاکستان و هند در قبال افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
197 - 212
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه نگرش نخبگان شهر هرات نسبت به سیاست های ایران، پاکستان و هند در قبال افغانستان، در ابعاد امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی می پردازد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و تحلیلی بوده و ازلحاظ روش اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری آن را نخبگان شهر هرات تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، ۳۶۰ نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که نخبگان شهر هرات به طور کلی، سیاست های هند در قبال افغانستان را مطلوب تر از سیاست های ایران و پاکستان ارزیابی می کنند. همچنین، یافته های تحقیق به صورت جزئی نشان می دهد که در زمینه سیاست های امنیتی، اقتصادی و اجتماعی و نیز خط مشی های سیاسی، نخبگان هرات به ترتیب هند، ایران و پاکستان را ترجیح داده و در سیاست های مذهبی و فرهنگی، به ترتیب هند، پاکستان و ایران را ترجیح می دهند.
بررسی اشتراکات و ارتباط رباعیات برخی مجموعه ها و رباعی نامه های کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
99 - 117
حوزههای تخصصی:
گردآورندگان برخی از سفینه های شعری، علاوه بر دیوان شاعران، از سفینه ها و مجموعه های دیگر نیز به منزله منبع استفاده می کرده اند. با بررسی تطبیقی محتویات این منابع می توان اشتراکاتی را یافت که حاکی از این مسئله است. در پژوهش حاضر با بررسی رباعیات عطار نیشابوری در مونس الاحرار و مختارنامه و فصولی که این رباعیات در آن آمده، نشان داده شده است که احتمالاً جاجرمی در تدوین کتاب خود، مختارنامه را پیش چشم داشته و از آن به منزله منبع استفاده کرده است. همچنین، با بررسی شکل فصل بندی و رباعیات مشترک رباعی نامه مجموعه شماره 2051 کتابخانه ایاصوفیا و نزههالمجالس، نشان داده شده است که احتمالاً گردآورنده مجموعه ایاصوفیا در فصل بندی مجموعه رباعیات خود از نزههالمجالس الگوبرداری کرده و در انتخاب و نقل رباعیات، از گزیده جمال خلیل شروانی در کنار منابعی دیگر، بهره برده است. سفینه کهن رباعیات و مجموعه شماره 487 کتابخانه لالااسماعیل دیگر منابعی هستند که رباعیات مشترک آنها در این مقاله بررسی شده است. با بررسی رباعیات فخرالدّین مبارکشاه و چند رباعی مشترک دیگر در این دو منبع نشان داده شده که عبدالکریم بن اصیل جاربردی که یکی از کاتبان مجموعه لالااسماعیل بوده است و گردآورنده سفینه کهن رباعیات، احتمالاً در گزینش برخی رباعیات از منبعی مشترک استفاده کرده اند.
قدرت ستیزی با گفتمان فرهنگ عامه و فولکلور در اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه افسانه ها، تصنیف های عامه، فرهنگ عامه، مجموعه عقاید و اندیشه ها، قصه ها، آداب ورسوم، ترانه ها و هنرهای ابتدایی یک ملت را «فولکلور» می نامند. در کنار ادب رسمی که زبان ساخته وپرداخته حاکمیت است و به نوعی با انواع ساختارهای «قدرت» ملائم و ملازم است، «ادبیات عامه» از منابع رسمی جامعه صادر نشده و هیچ «قدرتی» در خلق و امتداد آن نقش نداشته است. این پژوهش به بررسی گفتمان های «قدرت ستیزانه» در ادبیات عامه می پردازد و تحلیل می کند که ادبیات عامه چگونه با فاصله گیری از منابع قدرت و اقتدارگرایی، تلاش می کند جلوه های اقتدارگرایی را تحدید و با آن ستیز کند. همچنین، بررسی می شود که در این مسیر از چه لوازم و راهکارهایی استفاده می کند. کمتر زمانی بوده است که ادبیات و آثار ادبی ، از دغدغه های قدرت ستیزانه عاری باشد، اما از آغاز دهه 1320 تا پایان دهه 1350 ه .ش، تحت تأثیر تحولات اجتماعی-اقتصادی و تعلیمات احزاب و برپایه گرایش های سیاسی-فلسفیِ مسلط بر جهان معاصر، نوعی ادبیاتِ ستیز در ایران رشد می یابد که مبارزه با استبداد و استعمار را مضمون اصلی فرهنگ رایج می کند و در ارتباطِ برهم کنشگرِ ادبیات و جامعه، مبارزه جویی و انقلابی گری، اصالت نظری و عملی می یابد. در تأثیرپذیری از این فضای به وجودآمده که قدرت و اقتدارگرایی به بوته نقد و چالش کشیده شد، احمد شاملو با توجه به علاقه ویژه ای که به فرهنگ و ادب عامه داشت، موفق به خلق نوعی ادب عامه شد که یکی از دستاوردهای آن «ستیز و تحدید قدرت و اقتدارگرایی» با زبان و امکانات ادبیات عامه بود.
معالم الإسلام والتأسلم عند الإمام علی (ع)؛ دراسه تحلیلیه فی ضوء نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یشکّل تمییز الإسلام الأصیل عن صوره المزیفه إحدى القضایا المحوریه التی شغلت - ولا تزال - الفکر الإسلامی ، ولکی نعرف الإسلام معرفه صحیحه، لابد من الرجوع إلى المصادر الإسلامیه الأصیله و الموثوق بها، ومنها نهج البلاغه الذی یعد أحد أبرز المدونات التی احتفظت بتعالیم الإسلام الأصیل. یحظى أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب (ع)، صاحب هذا السِّفْر الجلیل، بمکانه سامیه وفریده فی التراث الإسلامی کأهم شخصیه بعد النبی المصطفی (ص)، وإنه جسّد الإسلام بصورته النقیه فی أقواله ومواقفه وحیاته، وهو ما تنعکس أنواره بوضوح فی نصوص نهج البلاغه التی تکون بمثابه مشکاه تضیء طریق الرشاد والهدایه. لذلک تهدف هذه الورقه البحثیه إلى استقراء أقوال الإمام علی (ع) فی نهج البلاغه لاستجلاء معالم الإسلام الأصیل وسمات التأسلم سعیا لخدمه الدین الحنیف وآل بیت النبوه (ع). ونحاول من خلال البحث رسم الصوره التی قدّمها الإمام (ع) للإسلام الأصیل والمزیّف، ولخصائص المسلم الحقیقی والمتأسلم فی نهج البلاغه. ونظرا لموضوع البحث والأهداف المرجوه منه، فإنه قد انتهج المنهج الاستقرائی؛ تتبعا لمادته العلمیه، والمنهج التحلیلی الذی یقوم علی فحص النصوص، واستخلاص الدلالات وعرض النتائج. وانتهی البحث إلی جمله من النتائج، محصّلها: أن الإمام (ع) قدم صوره شامله عن الإسلام والتأسلم، مع تحدید سمات المسلم الحقیقی والمزیّف. ومن أبرز معالم الإسلام الأصیل التی حددها البحث بناء على کلام الإمام (ع): قوه حجته واستدلاله، کونه مصدرا للهدایه والأمن والسلام، تفوّقه على سائر الأدیان، تمیّزه بسلطان إلهی عزیز، اصطفاؤه من قبل الله تعالى، واتصافه بالدوام والخلود. أما أبرز سمات المتأسلم والمسلم المزیّف فتمثلت فی: الطغیان، إظهار الإسلام مع إضمار الکفر، اقتراف الأفعال المناقضه لروح الإسلام وجوهره، انتهاک حرمه المسلم، وتبنی الإسلام قسرا أو لمصلحه نفعیه.
النعت و دلالاته النحویه فی خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کان علم النحو هو أساسیه العلم عند تدریس اللغه العربیه، لأنّ علم النحو یهتم عن تغییر الحرکه فی آخر الکلمه. فی هذا البحث یبحث الباحث بعض الأبواب من علم النحو و هو النعت و أغراضه فی خطب نهج البلاغه . وتأتی أهمیه هذه الدراسه لمعالجتها موضوع النعت فی الإمام علی (ع) لأنّه یحمل دلالات خصبه توثر فی فهم نص الخطب. یقوم هذا البحث بدراسه تحلیلیه لأهم دلالات النعت فی خطب نهج البلاغه معتمدا فی ذلک علی المنهج الوصفی-التحلیلی للوقوف علی مکانه دلالات النعت فی کلام الإمام علی (ع). تبحث هذه الدراسه فی النعت فی خطب الإمام علی (ع) و تعرض نماذج للنعت و أشکاله و أنواعه کافه وتبین أهم الدلالات التی تخرج إلیها السیاقات المختلفه. ثم تطرقت عن المسالک التی یرد علیها فی التألیف و النظم. اذ عرضت لأنواع النعت و دلالته المعنویه فی خطب الإمام علی (ع) و المعنی المتضمن فیها فتوصلت إلی دلالات معنویه متعدده ذکرتها فی البحث کالمدح والثناء والتخصیص والتوضیح ....و غیرها. و من نتائج هذه الدراسه أن النعت یخرج دلالته إلی الدلاله الأصلیه و هی ما أسمیته التخصیص المحض و التوضیح المحض و الدلاله الفرعیه المرتبطه بالسیاق.
سفر قهرمانانه زنان در روایت های تمثیل رؤیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
194 - 234
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاشی برای توصیف، بررسی و تحلیل چهره زنان در نوع ادبی تمثیل رؤیا از منظر اسطوره شناسی و با تمرکز بر سیر تحول آن از دوران باستان تا دوران معاصر است. با استفاده از روش تحلیل تطبیقی، بیش از پانزده روایت تمثیل های رؤیا از فرهنگ ها و دوره های زمانی مختلف (همچون: اسطوره ایشتر و گیل گمش؛ روایت های زردشتی چون معراج کرتیر و ارداویراف نامه؛ رساله الغفران، کمدی الهی و از متن های معاصری چون نمایشنامه کفن سیاه عشقی، «زن بدوی» سپهری، و فیلم هایی چون چه رؤیاهایی که می آیند و پویانمایی هرکول و...) بررسی و مقایسه شده است و با توجه به متن های پیکره پژوهش، دریافتیم: در روایت های تمثیل رؤیا، زنان اغلب در قالب چهره هایی چون راهنما قدیس، مادر، هدف سفر، شرور و، در مواردی نادر، زن سالک ظاهر می شوند. در این سیر تاریخی، چهره زنان دستخوش تحول شده است و در روایت های دوران معاصر زنان راهنما بار دیگر با چهره هایی خردمند و ستوده دیده می شوند. تحلیل تمثیل های رؤیا نشان دهنده تحول در نقش زنان در طول تاریخ و تأثیر عوامل مختلف فرهنگی و اجتماعی بر آن است؛ چهره زن از خدای ماده، زنان راهنما و درمانگر دوران اساطیر به زنان معذب به عذاب دوزخ نزول می کنند و در روایت های عارفانه فارسی عموماً چهره زن راهنما، با چهره پیری روحانی جایگزین می شود. در تمثیل رؤیاهای معاصر اندک اندک ردپایی از بازگشت راهنمای زن به روایت ها دیده می شود. مسیر سفر قهرمانانه زنان با سفر قهرمانانه مردان نیز تفاوت دارد و الگوی «مارپیچ» موریان مورداک در توصیف سفر قهرمان زنان نسبت به الگوی جوزف کمبل در «سفر قهرمان» مناسب تر به نظر می رسد؛ الگویی که در آن بر اهمیت خودآگاهی و هم آوایی زنان با آگاهی درونی شان تأکید می کند.