مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
متون درسی
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سیاسی به صورت روزافزونی در مطالعات جامعه شناختی سیاسی ایران، اولویت ویژه ای یافته است. از مهم ترین حوزه های تأثیرگذار، فرآیند ظهور و بروز فرهنگ سیاسی در نظام آموزشی است و مطالعات بسیاری - برای مثال آلموند و وربا (1965)، کلمن (1965)، هاپر (1971)- بر اهمیت آموزش و پرورش در تعیین نگرش ها و رفتارهای سیاسی تأکید نموده اند. در این مقاله باهدف شناسایی الگوی دانش سیاسی مورداستفاده و به تبع آن، الگوی فرهنگ سیاسی ترویج شده و شناسایی روند تغییرات احتمالی الگوی فرهنگ سیاسی در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی پس از انقلاب اسلامی (1380- 1357) از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. بدین ترتیب، سؤال اصلی عبارت است از: الگوی فرهنگ سیاسی غالب در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی در جمهوری اسلامی ایران، ترسیم کننده الگوی رقابت محوری است یا همکاری محور (یاریگرانه)؟
ترسیم چارچوب نظری بر اساس دو رهیافت رقیب در مطالعات فرهنگ سیاسی؛ رهیافت کلاسیک فرهنگ سیاسی (منظر خارجی) و رهیافت جامعه شناسی تاریخیِ فرهنگ سیاسی (منظر داخلی) صورت گرفت.
یافته ها از منظر خارجی نشان داد که گسستگی بر پیوستگی کنش های جمعی غلبه داشته است و فرهنگ سیاسی مشارکتی، الگوی غالب در کتاب های درسی مورد بررسی نبوده است. از منظر داخلی نیز مشخص شد که «یاریگری» به عنوان توصیه ای اخلاقی و دینی و در مصادیق «خودیاری» و حداکثر «همیاری» - آن هم محدود به برخی شقوق آن ها - تقلیل یافته است. پراکندگی مصادیق مؤید فرهنگ سیاسی یاریگرانه عملاً مانع از آن گردید که سازماندهی عمودی مطالب تأیید شود. در مجموع، ویژگی های نظری به دست آمده قابل تطبیق با دیدگاه داروینیسم اجتماعی است. پیامد این وضعیت، تضعیف زمینه های بروز فرهنگ سیاسی مشارکتی است.
درنگی در کتاب صرف ساده
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۸ خرداد و تیر ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۶۴)
109 - 118
حوزه های تخصصی:
بایسته بودن بازنوشت کتاب های درسی به فراخوان زمان و همسو نمودن آن با نیازهای روز، آشکار است. با این حال، بازنوشت متون، کاری بس دشوار است. از این رو، طرح تحول در متون درسی حوزه همواره یکی از مباحث چال شبرانگیز بوده و هست. شاید بتوان کتاب صرف ساده به قلم محمدرضا طباطبایی را نخستین مولود این طرح دانست. نویسنده در مقاله پیش رو کوشیده است تا با بازخوانی کتاب مذکور، لغزش ها و کژ یهای آن را در دو بعد ساختاری و محتوایی به تصویر کشد.
بازنمایی سیره و شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) در کتاب های درسی دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
31 - 55
حوزه های تخصصی:
متون درسی دوره مدرسه فرصت ایده آلی برای تربیت و پرورش شخصیت دانش آموزان محسوب می شود و برای تحقق این مهم اغلب از شخصیت های برتر و الگو بهره گرفته می شود. سیره و شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) فرصت مناسبی را برای سیاستگذاران آموزش دوره متوسطه و مؤلفان کتاب های درسی فراهم می آورد تا بتوانند با بهره گیری از آن، سبک زندگی اسلامی و شیعی را با اتکا بر شخصیت تاریخی و چند وجهی آن حضرت به دانش آموزان مقطع متوسطه آموزش دهند. در این پژوهش که به شیوه تحلیل محتوا صورت گرفته، کتاب ها و متون درسی دوره متوسطه (اول و دوم) بررسی شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که اگرچه تلاش مناسبی در این کتاب ها برای معرفی فاطمه (س)صورت گرفته، اما بازنمایی ابعاد شخصیتی و سیره آن حضرت در این متون، آنگونه که باید ترسیم نشده است. به طور کلی می توان گفت که تصویر ارائه شده از آن حضرت در متون درسی عمدتاً متکی بر قالب های مرسوم، ثابت و تکراری است و به رغم وجودِ درس «برترین بانو» در پیام های آسمان پایه هفتم دوره اول متوسطه، ارتقاء کیفی و هدفمند وجوه شخصیتی آن حضرت در کتاب های درسی این مقطع ضروری به نظر می رسد.
بررسی متون درسی نظام های اقتصادی و اقتصاد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی.شماره 40 1396
متون درسی نظامهای اقتصادی در ایران به مقایسۀ نظامهای اقتصادی سرمایهداری، سوسیالیسم و اسلام میپردازد. با فروپاشی سوسیالیسم در بلوک شرق، متون درسی نظامهای اقتصادی به طور جدی تغییر یافت و اقتصاد تطبیقی جایگزین نظامهای اقتصادی و مطالعۀ ساختارها و نهادها جایگزین مطالعۀ نظامها شد. نظامهای اقتصادی مبتنی بر نظریۀ سیستمها و اقتصاد تطبیقی مبتنی بر نهادگرایی است. اقتصاد تطبیقی بررسی میکند که چگونه نهادهای اجتماعی، سیاسی و حقوقی رفتار اقتصادی را شکل میدهند و بر عملکرد اقتصادی اثر میگذارند. ضرورت تدوین کتب دانشگاهی در زمینۀ اقتصاد تطبیقی بهدلیل نیاز به مقایسۀ ساختار اقتصادهاست که به صورت مقایسۀ نهادها، عملکرد توسعۀ کشورها و ساختارهای اقتصادی صورت میگیرد.
داستان های فلسفی به مثابه متون درسی: امتیاز و ضرورت داستان ها از منظر بنیانگذاران برنامه فبک(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی و استنتاج مزیت های داستان های فلسفی و کاربرد های آن به عنوان متون درسی است. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی– استنتاجی (تحلیل پیش رونده) است. منابع مورد بررسی شامل داستان هایی می باشد که توسط پیشگامان فبک ارائه شده است. برا ی تبیین ضرورت داستان های فلسفی به عنوان متون درسی، مفهوم فلسفه از دیدگاه بنیانگذاران برنامه فبک بررسی شده و دلایل شان مبنی بر اینکه پرسش های کودکان و نوجوانان گاهی می تواند فقط در کندوکاو فلسفی یافت شود ارائه می گردد. سپس به اهمیت توضیح نمادین و قابلیت های فلسفی داستان از منظر بنیانگذاران برنامه فبک پرداخته می شود. یافته ها: براساس نتایج از نظر بنیانگذاران برنامه فبک این داستان ها نه تنها مفیدند بلکه برای رسیدن به اهداف تعلیم و تربیت ضروری اند. می توان نتیجه گرفت که داستان های فلسفی ظرفیت های خوبی برای استفاده در برنامه های درسی را دارند و از دیدگاه بینیانگذاران برنامه فبک دارای مزیت های جذابیت، محرک فکر بود، زنده تر بودن نسبت به متون دیگر و مرتبط ساختن مباحث کلاس با متن زندگی دانش آموزان هستند. نتیجه گیری: براساس نتایج به نظر می رسد که داستان ها در تمام زمینه های معرفتی می توانند با کمک کندوکاو کلاسی به ساخت معرفتی دانش آموزان بیانجامند.
باز نمایی جنسیت در کتب فارسی مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان در سال تحصیلی 89- 1388(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
75 - 96
حوزه های تخصصی:
کتاب های درسی در کنار آموزشِ دانش آموزان، آنها را برای پذیرش نقش های متناسب با ویژگی های جنسیتی شان، آن گونه که مدنظر مؤلفین این کتب می باشد، آماده می کنند. پژوهش حاضر درصدد است به چگونگی بازنمایی جنسیت در کتاب های فارسی دوره ی راهنمایی و پایه های اول، دوم و سوم دبیرستان در رشته های غیر انسانی در سال تحصیلی 89- 1388 بپردازد. روش تحقیق، تحلیل محتوای کمی بر اساس شاخص جنسیت در بین تصاویر، اسامی، مؤلفان کتاب ها، نویسندگان متون درسی و شخصیت های حاضر در متن دروس می باشد. همچنین از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل کیفیت بازنمایی ها در تصاویر و متون درسی استفاده شده است. این تحقیق با مبنا قرار دادن نظریه های آلتوسر و بوردیو در این زمینه، سعی در کشف چگونگی بازنمایی های جنسیتی در این کتاب ها نموده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد در بخش کمّی، به مردان، بسیار بیش از زنان پرداخته شده است و زنان با معیار این شاخص ها حضور چندانی در کتاب های مورد بررسی ندارند. از نظر کیفی زنان در اندک موارد حضور، موجوداتی ضعیف، عاطفی، نیازمند کمک و مطیع مردان بازنمایی می شوند. در مقابل، مردان در موارد بسیاری، حاضر در اجتماع، صاحب قدرت، دانا و عاقل، مدیر و کاردان، شجاع و جنگنده تصویر شده اند. به نظر می رسد کلیشه های جنسیتی رایج در اجتماع، در کتاب های مورد بررسی نیز بازتولید شده اند.
واکاوی «تحول متون درسی» با نظر به رویکرد تمدنی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
181 - 211
حوزه های تخصصی:
امروزه تولید علم و دانش یکی از شاخصه های تمدن ساز است که پس از انقلاب اسلامی، جایگاه ویژه ای در سخنان نظریه پردازان جامعه اسلامی داشته است. اهمیت علم به عنوان رکن تمدنی تا بدانجاست که فقدان یا کاستی در این رکن، عزت مندی، استقلال، هویت، امنیت و رفاه کشور را تحت الشعاع خود قرار می دهد. ازاین رو آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب، در چند سال اخیر بیش از پیش بر اهمیت تولید علم و دانش در اقتداربخشی به جامعه تأکید دارد. نظر به اینکه بازنگری و بازتولید متن درسی و به عبارتی تحول متون درسی در مراکز آموزشی، یکی از پایه های تولید علم شمرده می شود، در این مقاله با روش کیفی تحلیل مضمون، تحول متن درسی با نگاه تمدنی آیت الله خامنه ای مورد واکاوی قرار گرفت و پس از رفت و برگشت بین مضامین و تحلیل آنها 35 مضمون پایه، هشت مضمون سازمان دهنده و درنهایت سه مضمون فراگیر به دست آمد. از دیدگاه آیت الله خامنه ای، ضرورت بازنگری در متون درسی، در قالب سه کد «تدوین متون درسی زمینه ساز تمدنی»، «مسئله مندی متون درسی» و «راهبردهای تدوینی» برساخته شد. همچنین «وجود نگاه انحصاری»، «عدم توجه به نیازهای عصری» و «ضعف بیانی متون درسی» در برساخته کردن آسیب های متون درسی کنونی نقش دارد. با تحلیل و تلفیق کدهای الزامات تدوینی نیز، تحول در «الزامات محتوایی» و «ظاهری» به دست آمد. یافته ها به دلیل مبتنی بودن مقوله ها به فحوای عالم برجسته حوزه های علمیه معاصر و تطبیق آنها با آموزه های دینی و مسائل روز، تنها به زمینه مجموعه تدوین متون حوزه های علمیه خواهران و برادران وابسته نیست و قابلیت کاربرد در موقعیت های گوناگون، به ویژه سازمان برنامه ریزی و پژوهش کشور و سازمان نشر کتاب های درسی دانشگاهی (سمت)، را دارد و می تواند شاخص های مهم را برای ترسیم و تدوین خط مشی تحولی تدوین متون درسی و ارتقای کیفیت نظام آموزشی فراهم سازد.
نقد و بررسی میزان تطابق متن های زبان عربی پایه دهم تا دوازدهم انسانی با قواعد آن
حوزه های تخصصی:
در برنامه درسی ملی، یکی از حوزه های تربیت و یادگیری، قرآن و زبان عربی است، در این رویکرد جدید پرورش مهارت های زبانی (شنیدن، خواندن، نوشتن و سخن گفتن) که به منظور «فهم متن» است بسیار مورد توجه قرار گرفته اما توجه شایانی به قواعد نشده است، در صورتی که دانستن یک زبان، به معنای شناختن قواعد آوایی و دستوری در کنار یادگیری واژگان آن زبان و تسلط بر همه نکاتش است؛ لذا در کتاب های درسی جدید، با پرداختن زیاد به مباحث ترجمه و آموزش لغات، اهمیت بحث قواعد مورد اغماض قرار گرفته، اما تمامی این مباحث باعث نمی گردد تا نقش مؤثر قواعد ساختاری در جمله سازی زبان عربی که از طریق متون تسهیل می گردد، نادیده انگاشته شود. بنابراین نویسندگان این جستار سعی دارند به روش توصیفی- تحلیلی به نقش متن در تفهیم سازی قواعد و شیوه ی استفاده نمودن آن در کتاب عربی رشته انسانی بپردازند. پس برخی نمونه های ارائه شده نشان می دهد که عدم تطابق متن و قواعد ساختاری مانع یادگیری زبان عربی می شود و باعث خواهد شد که دانش آموزان بخاطر عدم وحدت و توالی و یکپارچگی محتوا با قواعد مبحث قواعد و آموزش زبان عربی را دو مقوله ی جدا از هم بدانند. لذا رسالت کتاب؛ یعنی تقویت فهم قرآن و متون دینی و جمله سازی تا حدودی بر منصه موفقیت ننشیند.
بررسی تأثیر قصه های بومی ایرانی- اسلامی در محتوای درسی زبان انگلیسی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ارائه الگوی تعلیمی مناسب، با تهیه، تدوین و ترجمه انگلیسی متون فاخر و غنی ادبی- اسلامی به ویژه ترجمه داستانهای مثنوی مولوی، منطق الطیر و الهی نامه عطار و شاهنامه فردوسی و استفاده از این قصه های بومی ایرانی- اسلامیبه عنوان جایگزینی برای محتوای کتاب های رایج وارداتی در کلاسهای عمومی زبان انگلیسی. روش: این پژوهش کیفی و معلم- پژوهنده، سه ترم تحصیلی به طول انجامید. شرکت کنندگان، شش گروه 50-30 نفره از دانشجویان دختر 23-18 ساله درس زبان عمومی دانشگاه الزهرا(س) بودند که در دو گروه مجزا در هر ترم در رشته های مختلف به تحصیل مبادرت داشتند. در مراحل مختلف چگونگی دریافت و پذیرش این دست متون توسط زبان آموزان، نحوه عملکرد و بازخوردهای آنان و تأثیرات آن بر شکل گیری زبان تولید شده توسط آنان از طریق روشهایی چون: ضبط مشارکت آنان در مباحث و گفتگوهای کلاسی و ارائه های آنان، جمع آوری نوشته و اسناد خلق شده و نظرسنجی از آنان، بررسی شد. یافته ها: زبان آموزان به دلیل احساس قرابت و نزدیکی بیشتر با خالقان این متون بومی، کمتر احساس غربت ذهنی و زبانی کرده، با اعتماد به نفس بیشتر به خلق زبانی آمیخته با معنویت، بینش و تفکر، دغدغه های زندگی حال و هنر و خلاقیت پرداختند. نتیجه گیری: مجموع نتایج نشان می دهد که برگردان انگلیسی متون ادبی فارسی در صورت ادغام با فعالیتهای کلاسی پویا، معنادار و تأمّل برانگیز می توانند زمینه مناسبی را برای ارتقای زبانی و معرفتی زبان آموزان انگلیسی فراهم کنند.