فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
108 - 128
حوزههای تخصصی:
در واکاویِ آثار ادبی، گروهی قایلند که متن، هم با محتوا، و هم با پدیده های اجتماعی-تاریخی، فرهنگی و... ارتباط تنگاتنگ دارد. این گروه، دو زیرشاخه دارد که یکی شان قایل به ارتباط غیرمستقیم، اما دارای میانجیِ آفرینش های ادبی با پدیده هاست؛ مانند لوکاچ و لوسین گلدمن. شاخه اخیر می تواند از روی بازخوانی جزءجزءِ ساختار معنادارِ اثر، به جهان بینی کلیِ آفریننده اثر (میانجی) پی ببرد. این جستار به شیوه تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانه ای، با بررسی دیوان محمدالعید و محمدتقی بهار از نئوکلاسیک های ایران و الجزائر، ابتدا به کشف ساختار درونی و درون مایه های اثر شامل: دفاع از آموزه های اسلامی، دفاع از زبان کشور و... پرداخته و سپس از روی آن ها، کشف کرده که دو شاعر، از طبقه نئوکلاسیکِ ملتزم به ادب کلاسیک و شرع، هستند. دو شاعر، برون گرا، واقع گرا، و غم گرایند؛ نه درون گرا، عشق گرا، و شادی-گرا! که علت اصلی آن، رسالت اصلاح گری آن هاست. جستار در آخر، بازتاب و تأثیر جهان بینی را بر اشعار، در پنج زمینه ساختمان شعری، عاطفه، زبانِ شعری، صور خیال، و نهایتا موسیقی پی می گیرد که چگونه جهان بینیِ دو شاعر، تکیه بر اسلوب قدما، کمبود جنبه عاطفی، زبانی ساده و عموم فهم، تصاویری عاری از ابتکار، و نیز بسامد پایینِ صنایع معنوی را سبب شده است.
تمثل در غزلیات شمس با تکیه بر 200 غزل نخست(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان برای بیان غیرمستقیم مفاهیم از شگردهای مختلفی استفاده می کنند. یکی از این روش ها تمثیل است. مولوی از برجسته ترین قله های ادبیات عرفانی، در آثار خود از تمثیل به بهترین شکل برای بیان اندیشه های عرفانی، شرح و تفسیر آیات و احادیث و توضیح و تبیین اصطلاحات و اندیشه های عرفانی استفاده کرده است. غزلیات مولوی با اینکه مثل سایر آثارش جنبه تعلیمی ندارد؛ اما متأثر از شیوه بیان او در استفاده از تمثیل است. در این پژوهش برآنیم تا با بررسی 200 غزل آغازین دیوان غزلیات مولوی به این پرسش پاسخ دهیم که آیا مولوی در غزلیات خود از تمثیل استفاده کرده است؟ هدف پژوهش این است که میزان و نحوه استفاده مولوی از انواع تمثیل در غزلیات را مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و با ابزار کتابخانه ای و فیش برداری از منابع و اسناد مکتوب انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مولوی در غزلیات نیز از تمثیل برای بیان اندیشه های خود استفاده کرده است. تمثیل های به کار گرفته شده در غزلیات، هم شامل تمثیل های فشرده و کوتاه است و هم تمثیل های روایی. موضوع تمثیل ها نیز تعلیم مسائل حکمی، اخلاقی و عرفانی است و در آنها انسان را به ترک آلایش های جسمانی و توجه به احوال نفسانی فرامی خواند.
تاریخ نگارگری ایران به مثابه تابعی از تاریخ ادبیات فارسی: خوانش نگاره های نسخه هفت اورنگ براساس تغییر گفتمان ادبی در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
1 - 45
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه بخش عمده نقاشی ایرانی پس از اسلام، در خدمت کتاب آرایی و مصورسازی متون قرار داشته است و عمده متونی که مصورسازی شده، کتب ادبی اند و با توجه به نقش ویژه شعر و ادبیات در تاریخ اندیشه ایران، به عنوان یک نظام دانایی و معرفتی، موضوعی که مطرح می شود این است که در ایران، نسبت میان تاریخ نگارگری و تاریخ ادبیات چگونه بوده و تغییر گفتمان های ادبی چه تأثیری بر تاریخ نگارگری داشته است؟ برای روشن شدن ابعادی از موضوع در این مقاله، تلاش شده است تا به برشی از یک مقطع زمانی پرداخته شود که در آن، تاریخ ادبیات دچار گسست و تغییر گفتمان ادبی شده است. در این راستا، نگاره های نسخه هفت اورنگ جامی که در دربار سلطان ابراهیم میرزا مصورسازی شده، مورد خوانش قرارگرفته است. در این بررسی از آموزه های نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو و مفاهیم مطرح در ترجمه بینانشانه ای بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این مقاله نشان داد که با تغییر گفتمان ادبی از زمان جامی تا ابراهیم میرزا، نگارگری نیز در ساحت فرم و محتوا دچار دگرگونی شده است. برخلاف جامی، هفت اورنگ برای سلطان ابراهیم میرزا نه ابزاری برای انتقال مفاهیم صوفیانه، بلکه متنی ادبی و هنری بوده و جنبه های ادبی و زیباشناختی اثر در اولویت اول او قرار داشته است. این جنبه های ادبی و زیباشناختی نیز براساس نگرش ها و مفاهیم مکتب وقوع شکل گرفته است.
بررسی انواع صحنه پردازی ها در فیلم مسافران بهرام بیضایی بر اساس استعاره مفهومی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
133 - 157
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر می کوشد با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با تمرکز بر معانی استعاری عناصری از میزانسن چون ترکیب بندی و چیدمان، تصویرسازی و ژست، حرکت، کنش و عناصری چون نورپردازی صحنه یا نقش دکور در طراحی میزانسن صحنه در فیلم «مسافران» بهرام بیضایی بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد تجربه تصویری باعث به وجود آمدن طرح واره های «تصوری» در نظام مفهومی انسان می شود؛ به عبارت دیگر، طرح واره های تصویری از تجربه های حسی- ادراکی بشر و از تعامل های او با جهان خارج یا به تعبیری تجربه های جسم یافته او نشئت می گیرند که در فیلم مسافران برای مفهوم سازی «زندگی و مرگ» استفاده شده است. در اثر حاضر، مفهوم سازی های استعاری فیلم مسافران و مجازهای مفهومی مربوطه به صورت مستقیم و غیرمستقیم به درون مایه اصلی اثر یعنی سیاهی و تاریکی به مفهوم سوگ و نور و روشنایی به معنای زندگی برمی گردد. در حقیقت در این فیلم غم به مثابه تاریکی، رابطه عاطفی به مثابه ماده خوراکی، مرگ و جاده به مثابه دوری به صورت تک وجهی بازنمایی شده اند. در تمامی این استعاره های تک وجهی صرفاً از نشانه های تصویری برای بازنمایی استفاده شده است. برخی دیگر از استعاره ها نیز همچون انسان به مثابه گیاه، دل به مثابه شی، سوگ به مثابه مکان یا ظرف، جاده به مثابه انسان، اشیا به مثابه موجودات زنده و برخی مفاهیم انتزاعی به مثابه موجود هستومند بازنمایی شده اند. برای صورت بندی این استعاره ها هم از ترکیب نشانه های شنیداری چون موسیقی، نوشتاری و تصویری استفاده شده است.
علل درج بن مایه رزم در منظومه های غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رزم از بن مایه های اصلی در منظومه های غنایی ادبیات فارسی است که گاه فضای اثر را به آثار حماسی نزدیک می سازد. هدف این مقاله بررسی این بن مایه در منظومه های غنایی است. بر این اساس، نویسندگان با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی بیست منظومه غنایی از قرن پنجم تا قرن هشتم به دنبال پاسخ دادن به این سؤالات بوده اند که انگیزه کاربرد بن مایه رزمی در آثار غنایی چیست و رزم در آثار غنایی چه تفاوتی با دیگر انواع به خصوص حماسی دارد و سیر کاربرد آن چگونه بوده است؟ این مقاله نشان می دهد که از اولین منظومه های غنایی فارسی، شاعران به این بن مایه توجه داشته اند و در مجموع در هجده منظومه بن مایه رزم دیده می شود. رزم در دو کاربرد تزئینی و بنیادین در این منظومه ها تکرار می شود. دلایلی چون: شکوهمندساختن عشق، تأثیرپذیری از آثار حماسی، رقابت با فردوسی، اختصاص عشق به طبقه دربار، افزودن شاخ و برگ و مهیج ساختن داستان، آزمون اثبات شایستگی عاشق و اجرای مرحله ای از آیین تشرف به منظور مشرف شدن به همسری از علل کاربرد این بن مایه محسوب می شود. انگیزه های شخصی رزم، از مهم ترین خصوصیات کاربرد این بن مایه در متون غنایی است که برحسب آن عشق عامل وقوع جنگ قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل قدرت در روابط خانوادگی و تصویر آن در داستان های کوتاه معاصر فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد خانواده و شیوه های بازنمایی آن در آثار ادبی ازجمله داستان در هر دوره مورد توجه قرارگرفته است. گاهی نویسندگان با شناختی که از وضعیت خانواده در عصر خود دارند به نوشتن داستان هایی با محوریت خانواده راغب می شوند. یکی از موضوعات موردتوجه در مطالعات جامعه شناسی در این نهاد، موضوع قدرت است. شناخت شیوه های توزیع قدرت در خانواده ، بیانگر بسیاری از تحولات اجتماعی است که باگذشت زمان رخ داده است. سرعت فزاینده ی این تحولات و تأثیر آن بر ساختار و کارکرد خانواده همچنین آینده این نهاد، دوام یا فروپاشی اشکال سنتی و مدرن آن به یکی از مهم ترین مشغله های ذهنی اندیشمندان جامعه شناسی تبدیل شده است. در این پژوهش بر اساس مطالعات جامعه شناسی در حوزه خانواده همچنین نظریات مختلف در زمینه قدرت، توزیع قدرت و شیوه های اعمال آن، نوع مقاومت در برابر قدرت همچنین منابع تولید قدرت در روابط خانوادگی در 87 داستان کوتاه معاصر از هفت نویسنده معاصر فارس در دهه های 40 تا 90 بررسی شد؛ با این هدف که روشن شود در این داستان ها ساختار قدرت در خانواده، یک سویه و نامتقارن است یا بر الگوی تساوی حقوق استوار می باشد. همچنین آیا نویسندگان باوجود محدودیت ها و ممنوعیت های موجود توانسته اند تصویری از وضعیت امروز نهاد خانواده در ایران را ترسیم کنند. نتایج نشان می دهد در این داستان ها ساختار خانواده، نیمه متقارن، غیرخطی و ترکیبی از صمیمیت و سلطه در راستای تعادل سنت و مدرنیته است. شیوه های اعمال قدرت به دو صورت اقناع و اجبار نمود می یا بد؛ اما نوع مقاومت به دلیل پایبندی اعضا به ویژه زنان به سنت ها و عرف، بیشتر منفعلانه است. از منابع تولید قدرت علاوه بر باورهای سنتی و موقعیت اجتماعی که همچنان در اولویت قرار دارند می توان به وابستگی عاطفی، منزلت شغلی مرد، اشتغال زن، تحصیلات، ضعف مرد و عزت نفس زن و باورهای خرافی اشاره کرد.
جلوه های بیداری اسلامی در مفاهیم ملی و میهنی السیدة نبویة موسی و سید اشرف الدین گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
163 - 180
حوزههای تخصصی:
ملیت گرایی و عشق به وطن از جمله مسائل و پدیده های محوری است که در ادبیات ایران و جهان پدید آمده است و شاعران بسیاری با الگو گرفتن از جریانات ملی آثار ادبی بسیاری را خلق کرده اند که مهمترین مضامین شعری آنها اشعار وطنی و ملی گرایی و مهمترین دغدغه اشان بیان واقعیت های جامعه و بیدار کردن مردم جامعه برای مبارزه علیه ظلم و استبداد بود (مسئله). پژوهش حاضر با روش مکتب آمریکایی به بررسی جلوه های گوناگون ملی گرایی ایرانی و عربی در دوران نهضت عربی و مشروطه ایران در اشعار سیده نبویه موسی و اشرف الدین حسینی می پردازد (روش). بررسی تطبیقی اشعار این دو شاعر نشان می دهد که میهن دوستی و عشق به سرزمین مادری از جلوه های بارز و اندیشه های آن هاست که بازتاب این وطن دوستی در اشعار ایشان آنچنان گسترده است که به عنصری سبک ساز و تعیین کننده در سطح محتوایی و زبانی شعر آن ها تبدیل شده است (یافته ها). در این پژوهش کوشیده شده است با یافتن تلاقی اندیشه این دو شاعر در عرصه های ملی گرایانه از خلال اشعار و اندیشه آن ها به تطبیق این رویکرد به مثابه یکی از رهیافت های فکری عصر حاضر پرداخته شود.
بررسی تطبیقی اشعار حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی بر مبنای پوپولیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
پوپولیسم به عنوان یک جریان سیاسی با هدف توجه به مردم به وجود آمد. پوپولیست ها با هرگونه نابرابری اجتماعی _ اقتصادی مخالف، و خواستار کانون آرمانی در جامعه بودند. حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی از جمله شاعران معاصر ایران و مصر هستند که تفکرات پوپولیستی در اشعارشان مشاهده می شود. این شاعران بیشتر اشعارشان را به مردم و مشکلات آنان اختصاص داده اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی _ توصیفی اندیشه های پوپولیستی را در اشعار این دو شاعر مورد بررسی قرار داده و نشان می دهد که این تفکرات تا چه اندازه و با چه هدفی در اشعار آنان نمود یافته است. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود.
تحلیل رفتار متقابل شخصیت ها در داستان بهرام گور و کنیزش بر اساس نظریۀ اریک برن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اساس نظریه تحلیل رفتار متقابل اریک برن، بر سه جنبه والد، کودک و بالغ بنا شده است. از تعامل بین حالات نفسانی می توان در تجزیه و تحلیل رفتارهای آدمی، درامور بالینی، درمانی، ارتباطات و رفتار استفاده کرد. تجزیه و تحلیل حالات من، در متون ادبی، شیوه ای مناسب و کاربردی، برای پی بردن به ریشه های رفتار می باشد. نظامی گنجوی در داستان هایش به موقعیت های مربوط به روابط انسانی و حالات روحی و روانی شخصیّت ها و ارتباطات آن ها توجّه کرده است، از اینرو گونه شناسی رفتاری شخصیّت های داستان های او از دیدگاه این نظریه قابل بررسی است. در این پژوهش، با رویکرد میان رشته ای و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به شیوه توصیفی تحلیلی، روابط بین شخصیّت های داستان بهرام گور و کنیزش را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم و برآنیم نشان دهیم داستان های متون کهن ادب پارسی، ظرفیت و قابلیت نقد روان شناختی را دارند. نگارندگان در این جستار، پس از بیان مبانی نظری و توضیح اصطلاحات روان شناسی، ابیات داستان را، با توجّه به سرنخ ها و نشانه های نظریه رفتار متقابل تفسیر و تبیین نموده اند. یافته ها نشان می دهد که ابعاد شخصیتی اشخاص در داستان ها، در قالب رفتارهایشان آشکار می شوند. ماهیت کلی داستان کودک/ والد است که بالغ بر آن غلبه دارد. از جهت مثلث کارپمن، بهرام ستمگر است، کنیز قربانی و سرهنگ منجی.
تحلیل گفتمان انتقادی در فیلم ملی و راه های نرفته اش: تاثیر جنسیت در روابط قدرت از دیدگاه فرکلاف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
136 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی فیلم "ملی و راه های نرفته اش" از منظر تحلیل گفتمان انتقادی بر اساس رویکرد فرکلاف است. این پژوهش به روش توصیفی_تحلیلی و با مطالعه دیالوگ های فیلم در تلاش است تا به شیوه بروز قدرت و تاثیر جنسیت بر آن و تاثیر تفکرات سنتی و تعصبات جاهلانه بر کلام شخصیت های فیلم بپردازد. باتوجه به تحلیل ها، شخصیت های فیلم بر اساس تحکم و انعطاف موجود در گفتار خود ازطریق رفتارهای پرخاشگرایانه، لحن های خشونت آمیز و در شرایط عدم اعتمادبه نفس و احساس عدم امنیت به ترتیب، قدرت یا ضعف کلامی خود را آشکار می سازند که معرف ایدئولوژی و دیدگاه جنسیتی شخصیت های فیلم است. نتایج حاکی از آن است که تعصبات حاکم بر خانواده، سنت گرایی افراطی و استراتژی های کلامی شخصیت ها که برگرفته از جنسیت آن هاست بر قدرت زبانی اثر گذار است. به گونه ای که وجود قدرت زبانی برای مردان و فقدانش برای زنان متجلی و مشهود است. فرکلاف زبان و ایدئولوژی را در کنار هم به مثابه ابزاری جهت تحلیل انتقادی گفتمان می شمارد. بررسی ها مطابق دیدگاه وی، نشان می دهد که چگونه گفتار شخصیت های مذکر فیلم در بافت های خانوادگی و اجتماعی مختلف، توانسته است نقش تثبیت کننده جایگاه قدرت را ایفا کند. این پژوهش، گفتمان حاکم و غالب مردانه را با مناسبات قدرت به گونه ای تبیین می نماید که سعی دارد زبان و صدای زنانه را تحت سیطره خود درآورد. در این میان بستری وجود دارد که بستر اجتماعی جامعه و خانواده سنتی است که درحال گذر به جامعه مدرن است و این مناسبات قدرت را به چالش می کشد. سرانجام این جدال به شکل گیری آنچه می انجامد که محققان در مقاله به آن رسیده اند.
نقش ارتباطات غیرکلامی در غزلیات فارسی شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
20 - 38
حوزههای تخصصی:
غایت مطلوب هر گفتمانی و از جمله گفتمان های ادبی، آن است که علاوه بر انتقال پیام و رسانگی، بر ذهن و احساس مخاطب هم اثرگذار باشد. اصلی ترین خاصیت غزل شهریار همچون «آن» مصطلح حافظ، قابل درک، اما غیرقابل توصیف، جانداری و لطافت مثال زدنی و اثرگذاری پرشور و احساسی آن بر روح و جان مخاطب است. شهریار، عنان اختیار کنش های عاطفی و احساسات مخاطب را به راحتی در دست می گیرد و او را همراه با خود، از هزار توی تجربیات زیسته آدمی و در مراحل مختلف عمر می گذراند. تحقیقات بسیاری برای جست وجوی منشأ این اثرگذاری در شعر شهریار انجام گرفته است که آن را از یک سو در غنای حسی و گنجایی عاطفی-ادراکی «من» و شخصیت شهریار یعنی تحقیقات مؤلف محور و از سوی دیگر در توانایی های خلاقانه زبانی و هنری او یعنی تحقیقات متن محور می جوید. مساله اصلی تحقیق حاضر، بررسی کیفیت اثرگذاری غزل های فارسی شهریار از راهگذار علم ارتباطات و بررسی فرایند ارتباطات غیرکلامی بوده است. این تحقیق به روش تحلیلی - توصیفی انجام شد و در آن این نتایج به دست آمد: شهریار به زیبایی، معانی موجود ولی ناپیدای زبان و فرهنگ را به هم پیوند داده و ضمن برقراری خویشاوندی بین زبان شناسی و فرهنگ، نیاز متقابل آن ها به یکدیگر را نشان می دهد. نکته دیگری که از این اندیشه ژرف شهریار به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی فهمیده می شود، توجه به نشانگر بودن حالت های بدنی است. نشانگر بودن به این معنا که عضو خاص مورد نظر، شکلی را به خود می گیرد که تابع فضا و مکان است.
نگاهی تطبیقی به شیوه تاریخ نگاری «طبری» و «مسعودی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
14 - 27
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری ایرانی، به مثابه بخشی از سنت تاریخ نگاری اسلامی، در قرون نخستین به ثمر نشستن دین مبین اسلام از دل مکتب تاریخ نگارانه عراق برآمد و برخی از بزرگ ترین مورخان مسلمان را در دل خود پروراند. هرچند تاریخ نگاری اسلامی ، هم زمان با تکوین تمدن اسلامی به سرعت رو به رشد نهاد، اما پویایی و رشد فلسفی چندانی نداشت. در بهترین حالت با رویکردی کلامی و با روشی متأثر از قاعده علوم حدیث و رجال بررسی می شد. البته چهره هایی استثنایی همانند طبری و مسعودی تا حدودی متفاوت تر از دیگران عمل کرده و نگاه مشخص تری به موضوع داشته اند . یکی از دلایل معروف بودن طبری را در طی قرون متوالی، می توان ثمره روش تاریخ نگاری او دانست؛ روشی که به شدت متاثیر از روش محدثان است؛ هم در جمع آوری داده های تاریخی و هم در نگارش آنها. از طرف دیگر مسعودی مورخ برجسته سده های سوم و چهارم هجری،یکی از بنیان گذاران تاریخ نگاری تحلیلی و عقلی به شمار می رود که با تالیف آثار خود، نگرش خاصی در تاریخ نگاری تحلیلی بر پایه عقل اعمال نمود. بر این مبنا در این پژوهش سعی خواهیم کرد با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی به مقایسه سبک تاریخ نگاری طبری و مسعودی بپردازیم.
شیوه های شخصیت پردازی در رمان رؤیای آهوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی شخصیت را نخستین بار ارسطو انجام داد و ویژگی های آن را ذکر نمود. شخصیت از ارکان اصلی داستان است که بدون آن آفرینش داستان امکان پذیر نیست. محمد حنیف از داستان نویسان صاحب سبک معاصر است که آثار برجسته ای از خود بر جای گذاشته است. او در رمان هایش به عنصر شخصیت توجه ویژه ای داشته و توانسته شخصیت های تأثیرگذار و ارزنده ای خلق کند. شخصیت ها ملموس، واقعی و همه از دل زندگی مردم گرفته شده اند. رؤیای آهوان از رمان های بلند و تأثیرگذار اوست که نویسنده در آن دو مضمون سیاست و عشق را به تصویر کشیده است. نگارنده کوشیده است به روش توصیفی- تحلیلی به انواع شیوه های شخصیت پردازی در این داستان دست یابد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که نویسنده با روش های مختلف شخصیت پردازی آشناست و از هر یک به فراخور موقعیت، محیط و فضای داستان استفاده کرده است. از شخصیت پردازی مستقیم هم چون توصیف و تشبیه و غیرمستقیم مانند رفتار، گفتار، نام، قیافه ظاهری و محیط بهره برده است. در این رمان با انواع شخصیت های اصلی، فرعی، ایستا، پویا، ساده و جامع روبه رو می شویم و آن ها نسبت به اوضاع و احوال داستان عمل و حرکت می کنند، به نحوی که حوادث داستان را با روابط علت و معلولی پیوند زده و ارتباط منسجمی میان شخصیت با دیگر عناصر داستان به وجود آورده اند.
نظیره پردازی نظمی از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موتیف به عنوان یک عنصر اصلی در آثار ادبی است که با بررسی آن، اندیشه های اصلی صاحب اثر به دست می آید. نظمی از شاعران معاصر است که پیرو جریان سنت گرایان معاصر شعر سروده است، بررسی موتیف های غزلیاتش نشان می دهد پیرو ویژگی های غزل کلاسیک از موتیف های سنتی در غزلیات استفاده کرده است. نظمی عشق و ارادت خاصی به استاد سخن دارد و شیرینی، لطف کلام و دلیل موفقیت خود در عرصه غزل را به سعدی نسبت می دهد. در این پژوهش کوشش شده با روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای، غزلیات سعدی و نظمی از جنبه های موتیف و مضمون، سبک شناسی و عناصر موسیقیایی، بررسی شود تا بتوانیم به هدف پژوهش که شناخت سبک و سیاق نظمی است برسیم. یافته های پژوهش نشان داده نظمی در استفاده از این موتیف ها بسیار به سعدی نزدیک است و در بعضی غزلیات، هنرمندانه به شیوه ی سعدی از همه ی امکانات زبانی، فکری و ادبی برای القای موتیف و مضمون مورد نظر خود بهره مند شود.
تعامل نوع ادب تعلیمی با قوالب برجسته شعری (ازدوره سامانی تا پایان دوره تیموری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و ادبیات ایرانی از گذشته های دور تا کنون، پیوندی ناگسستنی با تعلیم و اخلاقیات داشته است و شعرا همواره از پیشگامان نظم مباحث اخلاقی و تربیتی در جامعه بوده اند، درواقع به جرأت می توان گفت که از ادوار آغازین شعر فارسی، اولین مباحثی که بیش از هر موضوع دیگری به سلک نظم کشیده شد، آثار حکمت آمیز و اخلاقی بوده است، آثاری که از همان ابتدا به تأسی از گفتمان های مختلف جامعه همواره در معرض تطور و دگرگونی بوده اند و متناسب با اوضاع اجتماعی و فرهنگیِ هر عصرمتحول شده اند؛ درواقع بین آفرینش های هنری و پدیده های اجتماعی تعامل انکارناپذیری وجود دارد، که این تعامل نه تنها در محتوا و مضمون آثار ادبی، بلکه در قوالب شعری هر دوره ای بعینه دیده می شود. بر این اساس و با توجه به اهمیت ادب تعلیمی و ارتباط دوسویه آن با قوالب مختلف شعر فارسی بر آن شدیم تا به بررسی روابط متقابل نوع ادب تعلیمی با برجسته-ترین و پر افت و خیزترین قالب های شعر فارسی، از آغاز تا پایان دوره تیموری بپردازیم. بدین منظور دواوین و منظومه های شاعران برجسته و دوران ساز این مرزو بوم از دوره سامانی تا پایان دوره تیموری با محوریت بررسی ادبیات تعلیمی بر اساس دوره های تاریخی در قالب های قصیده، غزل، قطعه، مثنوی و رباعی مورد نقد و بررسی قرار گرفت و در پایان تبیین علل و چرایی بازتاب ادب تعلیمی در قوالب مختلف در دوره های تاریخیِ موردِ مطالعه عرضه گردید.
باور به نظام احسن در راستای ایجاد معنای زندگی هدفمند، در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
137 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک در مباحث دینی، فلسفی و روانشناختی معنای زندگی است. درک معنای زندگی و تنظیم حیات مادّی و غیرمادّی بر آن اساس، زندگی انسان را ارزش مند و هدف دار می سازد و فقدان آن امید و سرزندگی را از انسان می ستاند. شاعران که نخبگان فکری به شمار می روند، با شناخت درست از این مسأله، خود و مخاطبان را به فهم معنای زندگی و رفتار متناسب با آن دعوت می کنند. تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتاب خانه ای تنظیم شده در صدد آن است که نگاه ناصرخسرو، باباطاهر، نظامی و عطّار را به موضوع فوق الذکر واکاوی کند و دریابد که این شاعران چه راهکارهایی را برای معنادار کردن زندگی بر اساس اعتقاد به نظام احسن و جاری بودن حکمت خدا در تمامی وقایع هستی دارند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد هر چهار شاعر خداوند را مدبّر و حکیم علی الاطلاق می دانند که کار عبث و لغو نمی نکند و با خوش بینی به حوادث خوشایند و ناخوشایند می نگرند و سر تسلیم فرو می آورند و شرور و رنج های نظام آفرینش را مغایر با اصل توحید نمی دانند. در این نگرش خیریّت تمام امور را باور دارند و لب به اعتراض نمی گشایند.
خوانش دلوزی از مفهوم زمان در نمایشنامه باز گشت پدر از جنگ به خانه اثر سوزان-لوری پارکز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد یکی از نمایش نامه های جدید سوزان-لوری پارکز بنام بازگشت پدر از جنگ به خانه، قسمتهای 1و2و3 (2015) را ازدیدگاه دلوز بر اساس مبحث زمان بررسی نماید. پارکز بعنوان یک نویسنده زن سیاهپوست، شرایط سرگردان و متلون برده های سیاهپوست را که توسط قدرت سلطه گر ایجاد شده در نمایشنامه اش ترسیم مینماید در حالیکه ارتباط بین سرگردانی آنها و مفهوم زمان و همچنین راستی و درستی وقایع تاریخی را به چالش میکشد. بعلاوه ساختار نمایشنامه به گونه ای چیدمان گردیده که لایه های مختلف از تاریخ و اسطوره، حقیقت و مجاز در کنار یکدیگر قرارگرفتها ند بنوحیکه ساختارچند وجهی کریستالین دلوز را به نمایش گذاشته است. بنابراین نظریات دلوز در باب بررسی مفهوم زمان و تصویر در فیلمهای سینمای در اینجا بکار گرفته شده اند تا تصاویر خلق شده در نمایشنامه پارکز خوانده و تفسیر گردند. این مقاله پس از بحث و بررسی نمایشنامه پارکز از دیدگاه دلوز به این مهم میرسد که شخصیت پردازی پارکز در راستای شدنی متفاوت بعنوان راهی برای تقابل با قدرت سلطه گر بکارگرفته شده است. بدنهای بدون هویت، که توسط استعمارگر ایجاد گردیده اند، اکنون به پرسمان حقیسقت وقایع تاریخی و اساطیر غرب، همانگونه که در کتب تاریخی سفیدپوستان درج شده، پرداخته اند.
بررسی ساختار و طبقه بندی حکایات کرامات در تحفه اهل عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشف و کرامات یکی از اصول مهم عرفان و تصوف است که در قالب حکایات، آمده است.پژوهش در این نوع حکایات از منظر ادبیات، زبان شناسی، هنر، مردم شناسی، جامعه شناسی و علوم اجتماعی حائز اهمیت است. این مقاله که به روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای فراهم آمده، ابتدا اشاره ای گذرا به مفهوم، منشأ، انواع و دلائل، مصالح و پیشینه کرامت و خوارق عادات و جایگاه آن از منظر عرفا، تفاوت معجزه با کرامت دارد. نتایج این تحقیق، نشانگر آن است که در کتاب تحفه اهل عرفان به 121 کرامت در قالب 106 حکایت اشاره شده است که برخی در زمان حیات و برخی دیگر پس از مرگ او رخداده اند.کرامات در زمان حیات را می توان به12 گروه اصلی و41 گروه فرعی و کرامات پس از مرگ را می توان به 11 گروه طبقه بندی کرد. که چه از نظر کمیت و چه از نظر تنوع موضوع، آن را در میان دیگر مناقب نامه ها و سیرت نامه ها، منحصر به فرد می نماید. در زمان حیات،کراماتی که موضوع آنها اطلاع بر غیب است و پس از مرگ، رفع حوائج و گرفتاری ها پر بسامدترین حکایات را به خود اختصاص داده اند.. نشانه های آشنازدایی همچون انتظام درونی اثر، تلمیح به آیات قرآنی و احادیث نبوی و سخنان مشایخ و.... بر جنبه ادبیت اثر افزوده و کهنگی برخی کلمات ، افعال و عبارت های فعلی، ایجاز در سخن، آن را در زمره آثار منثور سبک مرسل و ساده قرار داده است.
بررسی "منظورهای ضمنی" در گفتمان های کتاب سووشون اثر سیمین دانشور: تکیه بر اصول همکاری گرایس واصول ادب لیچ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تجزیه وتحلیلمنظورهای ضمنی در گفتمان های کتاب سووشون اثر سیمین دانشور پرداخته و برای تفسیر آنها از اصول همکاری گرایس واصول ادب لیچ بهره برده است. همچنین این تحقیق کارکرد آنها را در گفتمان های متن مورد نظر آزموده است. در واقع در این تحقیق، سعی بر این است مشاهداتی مبنی بر این که چرا و چطور چنین منظورهای ضمنی استنباط و درک می شوند ارائه شود. جهت جمع آوری داده ها، ابتدا محققان مکالمات حاوی منظورهای ضمنی از کتاب سووشون را استخراج کرده و موارد نقض و رعایت اصول همکاری گرایس در این مکالمات شناسایی و گردآوری گردید و سپس موارد رعایت اصول ادب لیچ استخراج شدند و با استفاده از چارچوب نظری ذکر شده، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند تا منظورهای ضمنی بیان شده در این اثر را تبیین کند. داده ها در جدول و نمودارهای آماری تحلیل شدند و نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها بیانگر این بود که بیشترین موارد نقض اصول گرایس مربوط به اصل کمیت است. همچنین نتایج تحلیل ها بیانگر این بود که اصول ادب لیچ به صورت جامع قادر به تبیین موارد نقض اصول گرایس در متن مورد بررسی نیستند. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده بیشترین مورد رعایت اصول ادب مربوط به اصل کاردانی است و کمترین مورد رعایت مربوط به اصل فروتنی است.
تحلیل مؤلفه های ادبیات مقاومت در آثار شاعران و نویسندگان سوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
43 - 71
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقاومت که ریشه در جهان عرب هم دارد ، امروز به یکی از تأثیرگذارترین گونه های ادبی تبدیل شده است، ترسیم مبارزات و رشادت های یک ملت در برابر بی عدالتی ها و ستم بیدادگران، یکی از درون مایه های شعر و نثر عربی از گذشته تاکنون است که در دوره های مختلف حیات شعر و نثر عربی، جلوه و نمود خاصی به خود گرفته است. در دوره معاصر که اغلب کشورهای عربی به نوعی زیر کنترل شدید استعمار و استعمارگران به سر می بردند، یکی از دغدغه های اصلی برخی شاعران و نویسندگان، مبارزه با این بیدادگری ها و ترسیم مبارزات و رشادت های مردم است؛ ازین رو، آن ها با قلم خویش به مبارزه برخاستند و اشعار و نوشته های خود را در خدمت مبارزات ملت خویش قراردادند.این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه تحلیلی، اصول و مبانی نظری ادبیات مقاومت را در آثار شاعران و نویسندگان سوری بررسی می کند.از مهم ترین کسانی که در زمینه ادبیات مقاومت و پایداری در کشور سوریه قلم فرسایی کرده اند؛ می توان به غسان کنفانی، نزارقبانی، غاده السمان، محمد ماغوط، آدونیس، بدیع صقور، سلیم برکات و... اشاره کرد.یافته های پژوهش حاکی از آن است که نویسندگان و شاعران ادبیات مقاومت سوری، رنج ها و آلام دوران کودکی و بزرگ سالی در آوارگی و اخراج از وطن، آمال و آرزوهای بر بادرفته، خفقان و استبداد، وطن دوستی، فلسطین، قدس، تعهد ملّی و محبت کشورهای عربی و مسأله فلسطین، نیروهای امنیتی و بازجویی را در آثار خود به تصویر کشیده اند و نبرد و پایداری را تنها راه حل مسئله سوریه می دانند و آزادی و آزادگی را بهترین موهبت برای همه افراد بشر در همه اعصار و قرون برمی شمارند.