مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سهراب سپهری
حوزه های تخصصی:
این مقاله پژوهشی است درباره «نوستالژی (غم غربت) در شعر معاصر فارسی». این موضوع به عنوان یکی از رفتارهای ناخودآگاه فرد، در شعر «سهراب سپهری» بررسی شده است. پس از ریشه شناسی و تعریف این اصطلاح با توجه به فرهنگ ها و بهره گیری از نظرات روان شناسان، به عوامل ایجاد غم غربت اشاره و در ادامه به ارتباط نوستالژی و خاطره پرداخته شده است. در بخش خاطره فردی به نوستالژی دوری از وطن به عنوان غم غربت و در بخش نوستالژی اجتماعی تحت عنوان شاعران و خاطره جمعی به دلتنگی شاعران برای اسطوره های ایران، با ذکر شواهد شعری پرداخته شده است.
تجزیه و تحلیل گفتمانی - دستوری منظومه صدای پای آب سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق آن است تا بر اساس الگوی هالیدی (1976) و نیز شفایی (1363) و فرشید ورد (1363)، منظومه صدای پای آب سهراب سپهری مورد تجزیه و تحلیل گفتمانی - دستوری قرار گیرد. ضمن استفاده از روش تجزیه و تحلیل متنی، منظومه در دو سطح کلان و خرد مورد بررسی قرارخواهد گرفت که در بخش کلان عوامل انسجامی شناسایی خواهد شد و در بخش خرد نیز انواع جملات به کار رفته در منظومه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. یافته های تحقیق در بخش کلان حاکی از آن است که عامل انسجامی ارجاعی (399 مورد، 48.31 درصد) در کل منظومه دارای بیشترین بسامد است و پس از آن عوامل واژگانی، حذفی و ربطی به ترتیب با 26.76، 13.43 و 11.50 درصد در جایگاههای بعدی قرار دارند. ضمنا شاعر از عامل ارجاعی ضمایر و افزونه هـای فعلــی (353 مــورد، 88.47 درصد) و عامل ربطی افزایشی (96 مورد، 86.49) بیش از انواع دیگر ارجاعات و عناصر ربطی استفاده نموده است. در میان عناصر انسجامی واژگانی نیز تکرار (185 مورد، 83.71 در صد) دارای بیشترین فراوانی است. یافته های تحقیق در سطح خرد نیز حاکی از آن است که در این منظومه از جملات مجهول و شرطی استفاده نشده است. ضمنا نویسنده از جملات معلوم، خبری، ساده و فعلی بیش از سایر انواع جمله استفاده کرده است. استفاده هنرمندانه شاعر از عوامل زبانی و انسجامی سبب گردیده است تا با وجود طول شعر، منظومه از انسجام بالایی برخوردار باشد. ضمنا استفاده زیاد از فعل علاوه بر انتقال مفهوم در ایجاد وزن و آهنگ نیز بسیار موثر بوده است.
روانشناسی رنگ در اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"رنگ" به عنوان برجسته ترین و نمودارترین عنصر در حوزه محسوسات از دیر باز تاکنون مورد توجه انسان بوده و همواره روح و روان آدمی را مسحور قدرت نافذ خویش نموده است. رنگ، مایه آرایش جهان آفرینش و نمایانگر قدرت نقاش زبر دست هستی است. امروزه - به عقیده بسیاری از بزرگان ادب و هنر جهان - رنگ، مهمترین عنصر در بروز خلاقیت های هنری است. از آنجا که شعر، گزینش واژه هایا به تعبیر دقیقتر، نقاشی با واژه هاست، بی گمان انتخاب رنگها در عرصه هنرمندی شاعر نمی تواند بی تاثیر باشد و انتخاب آگاهانه یا ناآگاهانه هر رنگ از سوی شاعر، بیانگر دیدگاه وی نسبت به هستی و پدیده های آن محسوب می گردد. دقت نظر در میزان بسامد واژگان رنگین در آثار هر شاعر می تواند ما را به بسیاری از ویژگیهای اخلاقی و رفتاری شاعر و همچنین لایه های زیرین جهان بینی وی رهنمون سازد. در این مقاله کوشیده ایم با توجه به بسامد واژگانی رنگها از راهی علمی تر به پاره ای از ویژگیهای رفتاری، اخلاقی سهراب سپهری دست یابیم.
بانوی بادگون (بررسی و تحلیل آنیما در شعر سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج نوشتار نشان می دهد که آنیما چون موجودی مرموز با صورت و رفتاری شگفت انگیز در شعر سپهری حضور دارد. آنیما بسیار چهره است، گاه به صراحت باد و آب نامیده می شود و گاه از تاثیراتی که بر محیط بر جای می گذارد، می توان حدس زد با کدام چهره پدیدار شده است. اغلب در شب یا در رویا یکباره پدیدار و ناپدید می شود. دیالوگ راوی با او از مبهم ترین و مخیل ترین مضمون های شعر سپهری است. دغدغه شاعر در تمامی این شعرها وصال با اوست که با گذر از راه های صعب درون و روان میسر می شود. دیالوگ و رابطه سپهری با آنیما در مجموعه های اول در مقایسه با مجموعه های آخر، به گونه معنی داری متفاوت است.
تحلیل رنگ در سروده های سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ از دیرباز، همواره به گونههای مختلف، روان، باور و درون آدمی را باز تابیده است. از طریق شناخت رنگها و چگونگی کاربرد آنها در آثار هنری، میتوان گوشههایی از شخصیت هنرمند را باز شناخت. در سروده های شاعران ایرانی، رنگ جلوههای گوناگون دارد و در شعر کسانی چون سهراب سپهری که شعر و نقاشی را در کنار هم تجربه کردهاند؛ این عنصر، بیشتر ما را به بررسی فرا میخواند. در این مقاله، کارکرد رنگها در «هشت کتاب» سپهری، به ترتیب زمان سرایش، به طور کامل بررسی شده است. این بررسی نشان میدهد که سیر ذهنی شاعر در شور و احساسات رمانتیک و سطحی، کمکم به سوی نوعی عرفان درونی، گرایش پیدا کرده است.
باغ عرفان سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از برجسته ترین شعرای معاصر، که شعرش سرشار از عرفانی لطیف و خاص است، (سهراب سپهری) است. سهراب، شخصیتی است که در عرصه نقادی ها، گونه گون با او برخورد می شود؛ بدین معنی که گروهی او را عاری از عرفان، گروهی عارف الهی و برخی دیگر عارفی که عرفانش آمیزه و گلچینی از سایر عرفانهاست، معرفی می کنند. همچنین امر موجب شد که نگارنده به چنین جستاری دست یازد و با نگرشی دوباره در مقام این نوع داوریها بنشیند.در این جستار، ابتدا کلیه سروده های سهراب مورد مطالعه قرار گرفته و از خلال آنها، وجوه مختلف نگرشهای عرفانی وی از جمله مشابهتها و اختلافات عرفانش با عرفان کلاسیک، مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت در این بررسی به این نتیجه دست یافته ایم که گرایش سهراب به عرفان حتمی است، اما نه آن عرفان که از دیر باز شناخته ایم، بلکه عرفانی تازه و مختص به خود او.
تشبیه در شعر سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه یکی از عناصر اصلی صور خیال در ادبیات هر ملتی است که سایر صورت ها از آن مایه می گیرند. زیرا پایه صور گوناگون خیال از استعاره گرفته تا مجاز، کنایه و حتی رمز بر رابطه «این همانی» استوار است. بنابر اهمیت تصویر و هم چنین تنوع، گستردگی و تازگی آن در شعر سپهری و اظهار نظرهای متعدد در باب کم و کیف تصاویر او، اعم از جدولی بودن یا نبودن و... این مقاله به تحلیل تشبیهات این شاعر معاصر پرداخته، تشبیهات شعر او را از رهگذرهای مختلف تقسیم بندی نموده و نمونه های شناسایی شده را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. مبنای این مقاله از نظر ساختار بر پایه انواع تشبیه از نظر ارکان، حسی یا عقلی بودن طرفین، تعدد طرفین و نظایر آن نهاده شده، تا نمونه ها به طور فشرده دسته بندی شود، لیکن در تحلیل نمونه ها صرفا نگاه کلاسیک مدنظر نبوده، بلکه از دیدگاه های جدید نیز استفاده شده است. یکی از راه های آشنایی با اندیشه شاعران و دست یابی به زوایای سایه روشن ذهن آنان، تحقیق و کندوکاو در تصاویر شعری آنان است. در این مقاله تلاش شده است حتی الامکان زوایایی از این اندیشه های نهفته شناسایی شود و گرایش های فکری، تعلقات و دغدغه های شاعر مورد بحث و تحلیل قرار گیرد.
نماد در اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد یکی از آرایههای ادبی است. ویژگی بارز نماد، ابهام، عدم صراحت، غیرمشروح و غیرمستقیم بودن آن است، به این معنا که در زبان سمبلیک مراد و مقصود، ظاهر و صورت کلام نیست بلکه مفهومی است ورای ظاهر و فراتر و عمیق تراز آن. سهراب سپهری از شاعران معاصر در شعر خود از نماد سود جسته است و همین امر یکی از رازهای پیچیدگی و ابهام شعر اوست. در این مقاله نمادهای شعر سهراب، شرح و بررسی شده است. آن چه مسلم است نماد های اشعار سهراب برگرفته از عقاید و اندیشه های عرفانی، فلسفی و اجتماعی اوست. او از فرهنگ های مختلف ایران اسلامی هند، چین باستان و مسیحیّت تأثیر پذیرفته است. در عین حال، شعر او از یک جوشش درونی و سلوک شخصی خبر میدهد. سهراب شاعری عارف مسلک است و نماد های شعری او با نماد های شاعران معاصر، که عمدتاً جنبههای سیاسی ـ اجتماعی دارند، متفاوت است.
نقد عرفانی شعر نشانی سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری، از معدود شاعران معاصر ایران است که به داشتن «عرفان مشربی» شهره است. این که «سهراب» شاعری با تاملات صوفیانه است، شکی نیست، اما این که منشا این «عرفان» کجاست، بین صاحب نظران اختلاف است. غالب منتقدان، عرفان او را متاثر از «عرفان هندوچین» می دانند و برخی دیگر نیز معتقدند، «آرا و نظریات او به شکل کاملا محسوسی با آرا و نظریات بزرگانی مانند ابوسعید ابوالخیر و مخصوصات مولانان شبیه است.».سه منظومه؛ «صدای پای آب»، «مسافر» و «نشانی» از اشعار عرفانی سهراب به حساب می آیند که شعر «نشانی» از برجستگی بیشتری برخوردار است. در مقاله حاضر از منظری دیگر و با بهره گیری از روش تحلیل و نقد عرفانی در صدد است تا بنیادهای عرفانی و آموزه های صوفیانه آن را با تعابیر و اندیشه های صوفیان قدیم ایران زمین سنجیده و رگه های عرفان اسلامی، ایرانی نظیر؛ تجلی، توحید ناب، معشوق ازلی، تقابل عقل و عشق، مقام حیرانی و ... را در آن به ضوح نشان دهیم.
اشعار نیمایی سهراب سپهری در ترازوی عروض شعر کلاسیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری یکی از معدود شاعران نوپرداز معاصر است که حضوری عمیق و اثربخش در ادبیات فارسی و شعر ایرانی داشته است. در این تحقیق سعی شده تا با سنجیدن اشعار نیمایی این شاعر در ترازوی عروض شعر کهن فارسی، رابطه شعر او و شعر کلاسیک از نظر هارمونی وزنی نشان داده شود، بدین منظور تلاش شده که پس از بررسی و مطالعه اشعار این شاعر، ضمن معرفی عنوان اشعار چهل و هشت گانه او که در حوزه قالب نیمایی سروده شده اند، با ذکر نام منبع و نام بحر، بسامد بحرهای به کار گرفته شده را با استفاده از جداول به صورت درصد درآورده و پس از بررسی هفت شعر از اشعار نیمایی او، ویژگی ها و تحولات ایجاد شده در آن اشعار در مقایسه با وزن شعر کلاسیک نشان داده شده است.
سهراب سپهری، اندیشه ای عادت ستیز، شعری هنجارگریز؛ بررسی سه دفتر شعر «صدای پای آب، مسافر و حجم سبز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای گوناگون امروزه به آثار ادبی، همزمان متن و محتوا را در نظر می گیرد و از افراط و تفریط های پیروان فرمالیسم و محتواگرایان دوری می جوید. کسانی چون باختین و گلدمن، شیوه تحقیقاتی خود را بر چنین رویکردی بنیان نهاده بودند. در این رویکرد اعتقاد بر این است که میان محتوای اثر و جهان بینی نهفته در آن با متن اثر، رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. بررسی شعر سهراب سپهری می تواند گواهی بر درستی چنین رویکردی باشد؛ چرا که می توان میان اندیشه عادت ستیز سپهری و زبان هنجارگریزش ارتباط برقرار کرد.
مطالعه شعر سپهری نشان می دهد که اندیشه عادت ستیز او بر زبانش نیز تاثیر گذاشته است. نمونه های فراوان هنجارگریزی و هنجارشکنی در شعر او موکد این امر است. نکته قابل تامل اینکه سپهری از بین انواع هنجارگریزیها (= معنایی، واژگانی، زمانی) بیشتر از هنجارگریزی معنایی مانند تشخیص، پارادوکس، کاربرد تصاویر و ترکیبات تازه، نماد و حس آمیزی و ... استفاده کرده و از انواع دیگر هنجارگریزی، کمتر بهره جسته است. دلیل این امر را باید در اندیشه و نظام خاص فکری سهراب جستجو کرد که از سویی بیشتر در پی توجه به معنا و ارایه مضامین و اندیشه های عرفانی است و از سویی دیگر هر گونه رویکرد به گذشته را نفی می کند و همواره در پی تازگی و غبارروبی از هستی است. بنابراین نمی توان انتظار داشت از هنجارگریزی زمانی (باستانگرایی)- که مخالف دیدگاه فکری وی است- استفاده کند.
بررسی راه های رهایی انسان معاصر از بستگیهای دنیوی در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده این نوشته بررسی مفتاحهایی است که از شعر شاعرِ حکیمِ معاصر، سهراب سپهری برای رهایی «مرغ خوش الحان آن چمن» از تخته بند وابستگیهای حسی استنباط می شود. با این روش که اشعار او با توجه به سنتهای ادبی تحلیل، و با آرای صاحبنظران تطبیق داده شده است. با اینکه برخی ارباب نظر، عرفان سپهری را نابهنگام خوانده و برخی دیگر در وجود رسالت انسانی و تعهد اجتماعی در شعر او تردید کرده اند، بیشتر مخاطبان شعرش او را در ردیف عرفا و حکما جای داده اند. این نوشته حاکی است که در وجود رسالت انسانی و تعهد اجتماعی در شعر او تردید جایز نیست و حکمت و عرفان او مغتنم است. این نوشته از دو قسمت اصلی تشکیل می شود: 1- سپهری بر مسایل روزگار و خلو حیات آدمی از معانی والا وقوف داشته و در انزوای عرفانی خود به آنها پشت نکرده است. 2- او راه هایی را برای رهایی مردم از بستگیهای بی ثمر دنیا پیشنهاد می کند و از سرچشمه های زلال عرفان و حکمت برای آسایش آدمیان خسته از هیاهوها رهاوردهایی به ارمغان می آورد. پس در بحث از رسالت انسانی و تعهد اجتماعی نباید از سپهری غافل بود.
بررسی کارکردهای تکرار در شعر معاصر (با تکیه بر شعر سپهری، شاملو و فروغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تکرار» در زیباشناسی هنر از مسایل اساسی است و در ادبیات و به خصوص در شعر نقش بسزایی دارد که در صورت کاربرد مناسب، تکرارها می توانند بر جنبه ی زیبایی شناسیک و هنری یک اثر تاثیرگذار باشند. از سوی دیگر، از دیدگاه سبکشناسی نیز، تکرار واژه میتواند بیانگر، سبک شخصی(=شاخصه سبکی) باشد.در شعر کلاسیک، قافیه و ردیف به عنوان یکی از ارکان شعری حضور دارد، اما این قافیه و ردیف - که در شعر معاصر دست و پاگیر محسوب می شود- از جهتی دیگر بروز یافته و عنصر تکرار جایگزین آن شده است. تکرار در سطوح مختلف (واک، هجا، واژه و جمله یا عبارت) در شعر معاصر دیده می شود و شاعران معاصر، چه در جهت توسعه معانی و حسن تاثیر و چه در باب سود جستن از نغمه و آهنگ کلام، از آن بهره برده اند. روی هم رفته می توان روش تکرار را پرکاربردترین روش در شعر این دوره دانست که به یکی از مهمترین عناصر زیبایی آفرینی در شعر معاصر تبدیل شده است.با توجه به اهمیت و بسامد بالای استفاده از تکرار در شعر معاصر، در این مقاله سعی شده است به طور دقیق به کارکردها و نقش های تکرار در شعر نو توجه شود. بدین منظور اشعار برخی از بزرگان شعر معاصر مانند سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و احمد شاملو مورد بررسی قرار گرفتند و کارکردهای گوناگون تکرار از جهات مختلف در شعر ایشان واکاوی گردید و نتایج قابل ملاحظه ای به دست آمد که در متن این جستار آمده است.
تحلیل تطبیقی و بینارشته ای شعر و نقاشی در آثار سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از دهه هفتاد میلادی بر اساس نظریات رنه ولک و هنری رماک پا به عرصه جدید مطالعات بینا رشته ای نهاد. مطالعه ارتباط بین ادبیات و هنر، مانند ادبیات و نقاشی، یکی از عرصه هایی است که توجه پژوهشگران ادبیات تطبیقی را در چند دهه اخیر به خود جلب کرده است. در این نوشتار کوشیده ایم با بررسی شعر و نقاشی سهراب سپهری، ارتباط بین ادبیات و هنر را روشن کنیم. آنچه در این پژوهش بینارشته ای تحلیل می شود، مفاهیم ایستایی و پویایی است که در بیان نوشتاری شعر و بیان تصویری نقاشی به روش های متفاوتی رخ می نماید. هرچند اهمیت این پ ژوهش در بینارشته ای بودن آن است، منظر جدیدی برای درک بهتر اشعار و نقاشی های سهراب سپهری می گشاید. نویسندگان تلاش کرده اند تا با تبیین چارچوب نظری و روش تحقیق، راه را برای مطالعات بینارشته ای در این حوزه از قلمرو ادبیات تطبیقی بگشایند.
نقد شعر «تا انتها حضور»، اثر سهراب سپهری، از منظر رشد روانی سوژه در روان کاوی لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژاک لاکان (J. Lacan, 1901-1981)، روان کاو معاصر فرانسوی، در گسترش مفاهیم نظریة زیگموند فروید (S. Freud) سهمی بسزا دارد. او دیدگاه های فروید را در باب ناخودآگاه پذیرفت و آن را گسترش داد و گفت ضمیر ناخودآگاه ساختی زبان مانند دارد. این سخن لاکان، که تحت تأثیر نظریات زبان شناسی فردینان دوسوسور (F. De Saussure) نیز هست، راهی نوین در پژوهش های روان کاوی باز کرد. او روند رشد یک کودک را از بدو تولد تا بزرگ سالی در چهارچوبی از شناخت روان و زبان و با اصطلاحاتی نظیر «ساحت خیالی»، «ساحت نمادین»، «فاز آینه»، «فقدان»، «نام پدر»، و « ابژة دیگری کوچک و بزرگ» تبیین می کند.
هدف از نگارش این مقاله نقد و بررسی شعر «تا انتها حضور» از منظر رشد روانی سوژه در نظریة روان کاوی لاکان است. با توجه به قرینه های یافت شده در این شعر نظیر «کلمات»، «گفت»، «واژه»، «صحبت»، و درون مایة اصلی این شعر (پدیدآمدن دگرگونی به سبب حضور زبان) که اساس نظریة لاکان، یعنی زبان، را القا می کند این نتیجه حاصل شده است که این روش برای بررسی این اثر کاربرد دارد. هم چنین با توجه به این باور پساساختارگرایان که «واقعیت یک متن زبان شناختی است»، نقد حاضر نیز مؤید نقد دیگری بر این اثر از منظر پساساختارگرایی است.
بررسی تطبیقی «شهرگریزی» و «بدوی گرایی» در شعر سهراب سپهری و عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گستره شعر شهر گفته می شود ظهور «شهرسروده »های نو در ادبیات جهان و ازآن میان در ادبیات فارسی و عربی متأثر از ادبیات غرب است. ادبیات فارسی و عربی پیوندی دیرینه داشته اند؛ در دوران معاصر نیز تعامل میان این دو همچنان ادامه یافته است. جستار حاضر به بررسی تطبیقی شهرسروده های سهراب سپهری در ادب پارسی و احمد عبدالمعطی حجازی در ادب عربی می پردازد.
این پژوهش، پس از گذری کوتاه بر زندگی و شعر سهراب سپهری، طبیعت سرای برجسته ایران، و با بیان مختصری از زندگی احمد عبدالمعطی حجازی، شاعر برجسته مصری، در آغاز به معرفی اجمالی بدوی گرایی و اصول و مبانی مطرح در آن می پردازد و سپس با مطالعة جهت گیری سهراب سپهری و عبدالمعطی حجازی، نسبت به شهر و روستا، تبلور و نمود بدوی گرایی و ویژگی های مکتب رمانتیسم در شعر دو شاعر بررسی خواهد کرد. مهم ترین ابعاد مورد توجه در گستره اندیشه های مطرح در سروده های دو شاعر عبارت اند از اظهار غربت و اندوه به دلیل ازمیان رفتن گذرگاه روستا، نکوهش شهر و مظاهر مدنیت موجود در آن، ستایش روستا به عنوان زادگاه نخستین نوع بشر و خانه و کاشانه ای که از دیرگاه شوق وصالش را داشته اند، و آرمان سیاحت و سفر درقالب سفر واقعی یا خیالی؛ بخش پایانی مقاله نیز به بیان چگونگی نمود بدوی گرایی و رمانتیسم در اندیشه دو شاعر اختصاص یافته است.
نگاهی گذرا به جلوه های سوررئالیستی هشت کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری از جمله شاعران نو پرداز معاصر است که توانسته است در کنار نیما، پدر شعر نو، و دیگر بزرگان شعر نیمایی همانند شاملو، فروغ فرخزاد، و اخوان ثالث بر فراز قله های شعر نو قد علم کند.
سروده های سپهری به علت آشنایی او با ادبیات و مکاتب غربی و همچنین علاقه و آشنایی با عرفان شرقی دارای رنگ و بو و سبکی یگانه است. توجه ویژه به عناصر طبیعی و نسبت دادن امور غیر عادی به اشیای عادی و گام نهادن در فراواقعیت در سراسر منظومه های او جاری و ساری است. رویکرد ذهنی و اشراقی سپهری باعث ورود او به تصورناپذیرها شده و شعر او را مملو از جلوه های سوررئالیستی کرده است. این مقاله در پی آن است که با معرفی جلوه های سوررئالیستی در آثار سپهری چگونگی تأثیر پذیری سپهری از فلسفة یونگ و مکتب سوررئالیسم را بررسی کند و از این رهگذر به شناخت تازه ای از اشعار او دست یابد.
رویکرد پدیدارشناختی در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار سهراب سپهری از رازناکترین و پیچیدهترین آثار ادبیات نوین فارسی است. این پژوهش نشان میدهد که سپهری در چند دفتر آخر عمیقاً تحت تأثیر دیدگاههای پدیدارشناختی قرار داشته شخصیت فکری، محتوا، زبان و سبک شعر او نیز دچار دگرگونی فراگیر شده بود. بسیاری از توصیههای نظری او همخوان با آموزهها و آرای پدیدارشناسان بویژه ادموند هوسرل(1859- 1938) است. حضور قاطع «من» متفکر شاعر در تعریف پدیدهها و ارائه ی گزارهها، ابراز تردید در آموزههای عرفی، سنتی و علمی، به تعلیق درآوردن پیشفرض ها و رجوع به عین اشیاء، تأکید بر فهم وادراک پدیدهها، بازتعریف پدیدههای مادی و انتزاعی، عادتگریزی، داشتن نگاه چند بعدی و توصیه به کشف و بعد پنهان پدیدهها،تعلیق دلالت واژگان، ارائه ی صورتگرایی متفاوت و تحولات بنیادگرایانه در محور همنشینی و جانشینی زبان و نیز ماهیت متفاوت «تنهایی» در پنج دفتر اخیر شعر سهراب سپهری از نشانههای رویکرد پدیدارشناختی اوست. پژوهش نشان میدهد وجود پربسامد و گاه هنجارشکنانهی کلماتی مانند سفر، عبور، معنی، یعنی، آگاهی، تجربه، فهم، ادراک، بُعد، جهت، سمت، ضلع، پشت و مواردی از این دست در اشعار اخیر سپهری در شبکه ی نشانهشناختی پدیدارشناسی قرار میگیرد.