مطالب مرتبط با کلیدواژه

وانوسازی


۱.

نقد روشنفکری ایرانی؛ خوانش وانوسازانه داستان «وداع» جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وانوسازی روشنفکری دریدا بوژه جلال آل احمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۸
در این مقاله، از خلال بررسی و خوانش وانوسازانه1 داستان «وداع» به قلم جلال آل احمد، از مجموعه داستان سه تار، به نقد نخبه گرایی در اندیشه روشنفکران ایرانی دهه های ۳۰ و ۴۰ شمسی پرداخته خواهد شد. این خوانش وانوسازانه با تأکید بر نگاه فیلسوف فرانسوی، ژاک دریدا، انجام می شود و ازحیث روش شناختی مبتنی ا ست بر روش هشت مرحله ای دیوید بوژه، که به عنوان نوعی استراتژی تحلیل انتقادی پسا مدرن در مواجهه با روایتْ مورد استفاده قرار می گیرد. روش بوژه این گام ها را دربرمی گیرد: جست وجوی دوگانگی، بازتفسیر سلسله مراتب، کشف صداهای یاغی، برملاسازی سویه دیگر روایت، نفی پی رنگ، یافتن استثناء، ردگیری بین خطوط، و سازمان دهی مجدد روایت. به نظر می رسد بتوان با بهره گیری از این روش و اتخاذ منظری وانوسازانه در خوانش داستان موردنظر از جلال آل احمد، دست آخر به روایت نوپدیدی دست یافت و ازخلال آن به نقد دیدگاه نخبه گرایانه سوژه روشنفکر ایرانی در این دو دهه پرداخت. کوشش محققان درجهت فراتررفتن از فردی به نام آل احمد و نزدیک شدن به سوژه آل احمد در مقام یک روشنفکر است، سوژه ای که در زمانه و زمینه خاصی به عرصه برکشیده شده و آثاری را تولید کرده است. یافته ها نشان داد که این سوژه روشنفکر، با بازتولید روابط فرادست/فرودست، خود را در جایگاه فرادست نشانده و با تکیه بر خرد مدرن، و بدون درک روابط وجودی فرودستان، به نمایندگی ایشان پرداخته و تلاش کرده است به آنچه رسالت روشنفکرانه خویش می نامد جامه عمل بپوشاند.
۲.

خوانش پسااستعماری قانون در اندیشه میرزاملکم خان؛ با تأکید بر روزنامه «قانون»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسااستعماری دورگه بودگی وانوسازی میرزا ملکم خان قانون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۳۸
پژوهش حاضر به دنبال بازخوانی پروژه قانون خواهی میرزا ملکم خان در روزنامه «قانون» است تا به این پرسش پاسخ بدهد که آیا اندیشه ملکم خان حامل دورگه بودگی است یا تفکری ذات گرا دارد؟ اندیشه ملکم خان تا چه اندازه بازتاب امکان مقاومت فعالانه در برابر استعمار است. هدف پژوهش «تفسیر»، نوع پژوهش «بنیادی» و استراتژی پژوهش «استفهامی» است. برای پاسخ به پرسش اصلی از نظریه پسااستعماری و برای تفسیر اطلاعات از روش وانوسازی استفاده می گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد تقابل های دوگانه موجود در متن حامل «تقلید» از تجربه انسانِ غربی است. ملکم خان هویت ایرانی زمانه خود را نه خالص بلکه دورگه می بیند. اما این دورگه یافتگی عناصر با غلبه عناصر هویت غربی (11 مورد از تقابل ها) بر سنت بومی همراه است که تنها انتظار انطباق یافتگی از آنان دارد (3 مورد از تقابل ها). ملکم خان به تقلید غرب می پردازد اما این تقلید به تمسخر آن ختم نمی شود تا راه برای مقاومت در برابر سلطه فرهنگی غرب مهیا گردد. از این رو، پروژه قانون خواهی او با مرجعیتی اروپامحور برساخت می شود و چنین اندیشه ای امکان مقاومت فعالانه در برابر استعمار و سلطه فرهنگی غرب ندارد. ردیابی عناصری مانند پروژه آدمیت او نشان می دهد که اندیشه ذات گرا بر پروژه قانون خواهی ملکم خان مستولی است و سیالیت پروژه به حدی نیست که باعث بی ثبات شدگی تقابل های دوگانه و سلسله مراتب آن گردد چراکه ملکم خان برغم ادعای نخستینش در پیوند شریعت و ترقی بلافاصله و همواره سراغ ثبات غرب می رود، و از «فضای سوم» و خلق هویت دورگه جدید دور می شود.
۳.

خوانش پسااستعماری اندیشه جلال آل احمد: مورد مطالعه کتاب غرب زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسااستعماری هویت وانوسازی جلال آل احمد غرب زدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
پژوهش حاضر به بررسی این مسئله می پردازد که اندیشه آل احمد چه نسبتی با غرب دارد؛ آیا اندیشه او در جهت گفتمان استعمار حرکت می کند یا قابلیت های مقاومت در این اندیشه موجود است؟ و حامل چه نوع مقاومتی است؟ آیا مقاومت فعالانه پیشه می کند یا مقاومت منفعلانه؟ هدف این پژوهش بررسی نسبت اندیشه آل احمد با غرب است. روش پژوهش تفسیری و نوع پژوهش بنیادی است. استراتژی پژوهش حاضر استفهامی است. چارچوب مفهومی پژوهش مطالعات پسااستعماری، به ویژه هومی بابا است. نمونه مورد مطالعه کتاب غرب زدگی جلال آل احمد و شیوه تحلیل وانوسازی ژاک دریدا است. یافته های پژوهش حاکی از پانزده تقابل دوگانه دارای رابطه سلسله مراتبی در متن است. صدای محذوف یا حاشیه ای متن صدای زنان و قاعده مسلط مردسالاری است. پیرنگ حاکم تراژدی است که قابلیتی کمدیک دارد. خوانش بین خطوط روایت مسلط و سازماندهی مجدد آن می گوید که آل احمد منتقد غرب زدگی و نه خود غرب است. با اتخاذ رویکردی اقتباسی می توان از طریق تلفیق عناصر تمدن غربی  و فرهنگ بومی به خلق فضای فرهنگی سومی پرداخت که نه نفی و تسلیم فرهنگ غرب کند بلکه در عین ساخت و داشت ماشین گرفتار آن نبود و بدین ترتیب مقاومت در برابر استعمار نیز صورت پذیرد.