قدرت الله طاهری

قدرت الله طاهری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۱ مورد.
۱.

ناهمترازی تشبیهات در داستان های معاصر فارسی و عربی (با تأکید بر آثار مستور، پیرزاد، الراهب و بیطار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فمنیسم داستان فارسی و عربی جنسیت تشبیهات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۹
از آغاز شکل گیری فمنیسم، به ویژه در شاخه زبانشناسی آن بر ماهیت ذاتی«زبان» و نسبت آن با جهان و گفتمان «مردسالارانه» تأکید می شود و یکی از راه های برون رفت از معضل در حاشیه بودن زنان را، فاصله گرفتن از زبان مردانه و  پایه ریزی سبک و زبان زنانه می دانند. منتقدان فمنیست، ایده تفاوت زبان زنانه از زبان مردانه را مطرح کرده اند. در این نوشتار، صحّت و سقم این ادّعا، با هدف سنجش تشبیهات نویسندگان زن و مرد در دو زبان فارسی و عربی(در داستان ها) با توجّه به عامل «جنسیّت» بررسی شده است. به این منظور، از چهار نویسنده مشهور مرد و زن ایرانی و سوری آثاری انتخاب شده و تشبیهات آن به روش توصیفی تحلیلی از منظر همگرایی و واگرایی در تناسب با جنسیت نویسنده بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد تشبیهات جنسیت زده در آثار مستور، پیرزاد و بیطار پرکاربرد است؛ به علاوه، تشبیهات همگرا با جنسیت نویسنده، درآثار مستور و پیرزاد دیده می شود. در مقابل، الراهب و بیطار در کاربرد تشبیهاتی که از زبان شخصیت مرد در داستان بیان می شود، کنشی واگرایانه داشته و از جنسیت خود فاصله گرفته اند. در مجموع در صورتی که نام پیرزاد و مستور از کتابشان حذف شود، مخاطب می تواند با تمرکز بر ساخت و کاربرد تشبیهات، جنسیت نویسندگان را حدس بزند.
۲.

کارکرد پسامرگ مؤلف در گفتمان پسامدرنیسم در آثار احمد بیگدلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسا ‌مدرنیسم کلان روایت مرکزیت زدایی پسامرگ مؤلف احمد بیگدلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۱
پسامدرنیسم با تقویت خرده روایت ها در برابر کلان روایت های مدرنیته می کوشد، این اعتبار یگانه را به نفع شبکه متوازن اقتدار در هم بشکند. همین تقابل، هسته مرکزی گفتمان پسامدرن را شکل می دهد که در کارکرد روایی مشخصه های آثار پسامدرن نیز قابل رهگیری است. یکی از ویژگی های داستان های این جریان موقعیت مؤلف در آنهاست که به دلیل نامعین بودن مرزهای مدرنیسم متأخر و پسامدرنیسم، با مفهوم «مرگ مؤلف» گره خورده است، اما شواهد نشان می دهد که بازگشت مؤلف به متن، نگاه نزدیکتری به اندیشه پسامدرن است. بنابراین در این پژوهش کوشیده شده است تا براساس مفهوم پسامرگ مؤلف و کارکرد آن در تقابل با کلان روایت متن، آثار احمد بیگدلی که به ساختار پسامدرنیسم نزدیک است، مطالعه شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که او اگرچه اغلب از روش های غیرمستقیم برای علنی کردن حضور خود استفاده کرده است، اما توانسته با اتصال های کوتاه جهان داستان به واقعیت و ایجاد سطوح هستی شناسانه گوناگون، متن را از محور مرکزی خوانش و معنا خارج و عوامل دیگری چون مؤلف، خواننده و فرامتن را نیز دخیل کند. بااین حال محافظه کاری او در استفاده از این شیوه منجر به آن شده است که از شدت احساس پارانویا میان مؤلف و متن کاسته شود.
۳.

بررسی تطبیقی کاربرد تابو در داستان های معاصر فارسی و عربی (با تکیه بر آثاری از مصطفی مستور و زویا پیرزاد و هیفاء بیطار و هانی الراهب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان فارسی و عربی زبان و تابو جنسیت مستور پیرزاد بیطار الراهب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۴۶
در فرهنگ های مختلف، هاله ای از نفی ها، طردها و به حاشیه راندن ها گاه دور بخش هایی از مفاهیم و عواطف درونی انسان کشیده می شود که تحت عنوان تابو یا پرهیزه شناخته می شوند. مضامین تابوها شکل ها و ابعاد گوناگون از جمله سیاسی، دینی، جنسی و اجتماعی دارند. با وجود ممنوعه بودن تابوها در مناسبات اجتماعی، عرصه ادبیات میدانی برای ظهور و بروز مستقیم و غیرمستقیم آنهاست. توجّه به تابوها و انعکاس دادن آنها در متون ادبی، صرف نظر از اینکه در راستای ذات ادبیات است که هنجارهای مرسوم را برای آفرینش های خلّاقانه در هم می شکند، جنبه ای زیبایی-شناختی دارد. برای نشان دادن این جنبه از آثار داستانی معاصر به صورت تطبیقی داستان هایی از ادبیات فارسی و عربی؛ یعنی دو نویسنده زن و دو نویسنده مرد از دو زبان و فرهنگ برگزیده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد نویسندگان داستان ها در پرداخت شخصیّت ها و انتخاب نوع زبان آنها از تابوها استفاده کرده اند. در این آثار، زنان داستانی از صورت های زبانی غیررکیک و مردان بیشتر از صورت های رکیک استفاده می کنند. نویسندگان سوری، در بیان تابوها آزادتر و نویسندگان ایرانی محتاط تر هستند و با بهره گیری از شگردهای بلاغی کنایی تر سخن می گویند. در باب مضامین تابوها نیز می توان گفت نویسندگان ایرانی و عربی در امور دینی و اعتقادی چندان تابوشکنی نمی کنند. تابوهای رفتاری مانند ذکر مشروبات الکلی و مواد مخدر در همه متن ها دیده می شود. در حوزه تابوهای زنانگی ضمن اینکه همه نویسندگان به آنها پرداخته اند، در داستان های عربی این تابوها وضوح بیانی بیشتری دارند.
۴.

تحلیل مؤلفه های تجربه عرفانی در داستان دقوقی با استفاده از نظریه والتر استیس و ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی داستان دقوقی تجربه عرفانی ویلیام جیمز والتر استیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۲۰۵
داستان دقوقی در مثنوی معنوی روایتی چند وجهی است و به دلیل ساختار سیالش می توان آن را از ابعاد مختلف تحلیل کرد. شناخت ویژگی های تجربه عرفانی که جوهره اصلی برسازنده این تمثیل است، می تواند یکی از این تحلیل ها باشد. تجربه عرفانی، قرار گرفتن در لحظات جذبه و کشفی است که طی آن فرد، واجد تجربه ای شگفت می شود و خود را در ارتباط با جهان بالا می یابد. شناخت ماهیت این امر وجهه همت بسیاری از اندیشمندان حوزه  فلسفه عرفان بوده است. ویلیام جیمز و والتر استیس از بزرگ ترین نظریه پردازان در حوزه تجربه عرفانی هستند که ویژگی های آن را شناسایی کرده اند. نظام علمی و نظری که این دو در باب شناخت ویژگی های تجارب عرفانی بنا کرده اند می تواند گره از از کار پیجیده ترین تجارب عرفانی باز کند. تجارب عرفانی داستان دقوقی واجد مشخصه هایی است که می تواند با استفاده از این نظام علمی شناسایی و ابهامات آن برطرف گردد. ویژگی هایی چون بیان ناپذیری، تناقض آمیزی، بینش وحدانی، احساس برکت و عینیت، داشتن کیفیت معرفتی و... در این داستان به چشم می خورد. دقوقی در ابتدای تجربه اش به ادراک وحدتِ کثرات می رسد، این تجربه با تبدل های پیاپی، متناقض به نظر می رسد. تجربه او واجد کیفیت معرفتی است. دقوقی به ادراکی می رسد که سرشار از برکت است. وی بر بیان ناپذیری تجربه خود نیز تصریح می کند؛ بنابراین مسئله اصلی در این جستار این است که با استفاده از مختصات طرح شده در باب تجارب عرفانی، خوانشی دیگر از این تمثیل نمادین به دست داده شود. هرچند همچون عموم این تجارب، همه ویژگی ها در آن نیامده و خصوصیاتی چون زودگذری در این تمثیل غایب است.
۵.

تحلیل و طبقه بندى تغییرات معنایى واژگان دخیل عربى در زبان فارسى

کلیدواژه‌ها: زبان عربی فارسی واژه های دخیل و تبادل زبانی سطح معنایی تقابل معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۲
واژه های دخیل بازتاب دهنده تأثیرات متقابل بین کشورهای مختلف و فرهنگ هایی است که روابط تاریخی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و سیاسی مشترک دارند. برای مثال، زبان های عربی و فارسی از جمله زبان هایی هستند که به دلیل تعامل فرهنگی میان آنها، واژه هایی مشترک دارند. تأثیر زبان عربی در زبان فارسی به وضوح از طریق ورود واژگان عربی به دایره لغوی فارسی مشاهده می شود، به گونه ای که زبان فارسی معنای برخی از این واژگان را تغییر داده است. این تغییرات معنایی موجب بروز تداخل معنایی برای دانشجویان عربی زبان که زبان فارسی یاد می گیرند و نیز مترجمان می شود. به همین دلیل، این مقاله به بررسی این واژگان پرداخته و تلاش کرده است فهرستی از این واژگان تهیه کرده و آنها را طبقه بندی کند، همچنین معیارهایی که زبان فارسی در برخورد با این واژگان به کار برده است، استخراج نماید. این مطالعه واژگان عربی که از منابع مختلف جمع آوری شده اند و در لغت نامه ها به عنوان واژگان عربی الاصل و دخیل در زبان فارسی شناخته شده اند، پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهند که زبان فارسی برخی از معانی واژگان عربی را به همان شکل وارد دایره واژگانی خود نکرده است، بلکه آنها را با توجه به مقتضیات زبانی خود به معانی جدیدی تبدیل کرده است. به ویژه، افعال، اسم های مرکب و صفات فارسی بیشترین تغییرات معنایی و دلالتی دارند.   
۶.

معرفی «ادبیات تاریخی» به عنوان یکی از انواع ادبی فارسی (با تکیه بر تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ وصاف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تاریخ متون تاریخی زبان فارسی انواع ادبی (ژانر) ادبیات تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۳۳۰
یکی از م سائلی ک ه ناقدان ادبی از قدیم به آن توجه داشته اند تقسیم بندی آثار ادبی براساس انواع ادبی است. در تعاریف انواع ادبی، آثار را به گروه های مشخص طبقه بندی می کنند. از این طریق، به خوبی م ی توان ماهیّت آثار ادبی را شناخت، ارزش هر اثر ادبی را نسبت به سازگاری آن با ویژگی های نوعیِ از پیش مقرر شده تعیین کرد، ع لل و عوامل بروز و ظهور انواع را پی برد و نیرو یافتن یا ضعف و از بین رفتن آنها را در دوره ه ای ادبی و تاریخی مختلف، ب ررسی ک رد. متون ادب فارسی را نیز به انواع گوناگونی تقسیم کرده اند مانند: ادبیات حماسی، ادبیات تعلیمی، ادبیات غنایی؛ البته محققان درباره معرفی برخی از انواع ادبی دیگر هم، تحقیقات مستقلی انجام داده اند. در پژوهش های انجام شده، تاکنون تکلیف متونی همچون تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ وصاف و آثاری از این دست که تمییز صبغه تاریخی آنها از رنگ و ارزش ادبیشان دشوار و حتی غیر ممکن است، روشن نشده است و هیچ گاه این متون به عنوان یک مجموعه واحد بررسی نشده اند تا هم ویژگی های کلی و مشترکشان بررسی شود و هم دسته بندی دقیقی از شاخه ها و زیرشاخه های گوناگون آن به عنوان «نوع ادبی مستقل» ارائه گردد. به نظر می رسد به دلیل وجود برخی ویژگی های مشترک بین متن های تاریخی و همچنین به دلیل تمایزهای این متون با آثار دیگر انواع ادبی، می توان آنها را یک نوع ادبی مستقل به حساب آورد و نام آن نوع را «ادبیات تاریخی» نهاد، هم چنین ویژگی های این نوع ادبی جدید را مشخص کرد و تعریفی از آن ارائه داد.
۷.

مناقشه تأثیر عرفان اسلامی در عقب ماندگی ایران نزد ادیبان و روشنفکران عصر مشروطه و پهلوی اول

کلیدواژه‌ها: ارزیابی فرهنگ عرفانی پهلوی اول دوره مشروطه عرفان و توسعه گفتمان روشنفکری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۵۹
پس از شکست نظامی ایران در مقابل روسیه در اوایل قرن نوزدهم میلادی، مبانی اوّلیه اندیشه ضرورت توسعه و جبران عقب ماندگی ِ ایرانیان، در رویارویی با دنیای غرب شکل گرفت . برای اندیشمندان ایرانی این پرسش مطرح شد که علل عدم توسعه ایران چیست ؟ در میان مناقشات سیاسی و اجتماعی برای یافتن پاسخ های احتمالی ، این دیدگاه پدید آمد که از عوامل بازدارنده توسعه و عقب ماندگی ، وجود آموزه های عرفانی و ظهور و تثبیت گفتمان تصوّف در تاریخ ادبی - فرهنگی ایران است ؛ چرا که این گفتمان از طریق طرح و تبلیغ آموزه های زهدورزانه ، دنیاگریزی، جبرگرایی ، تسلیم و رضا، تقدیس فقر، توکل و صبر بر مصائب، اراده ایرانیان را برای تغییر سرنوشت خود سست گردانیده است . در مقابل ، دیوان سالاران و نخبگان علمی دوران پهلوی اول در فرآیند دولت - ملت سازی به اهمیت و نقش سازنده ادبیات و عرفان برای برساختن هویت تاریخی ایرانیان پافشاری می کردند. در این مقاله به بررسی اندیشه های دو تن از روشنفکران عصر مشروطه ؛ میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی و دو تن از دیوان سالاران عصر پهلوی اوّل؛ ملک الشعرای بهار و علی اکبر دهخدا درباب مناقشه مذکور پرداختیم . با توجه به بررسی های انجام شده، می توان گفت روشنفکران نسل اول بر اساس نظام مفهومی لیبرالیسم و با تکیه بر نظریه مدرنیزاسیون، عرفان و آموزه های آن را از مؤلفه های فرهنگی بازدارنده توسعه برمی شمردند.  گروه دیگری از روشنفکران که در این پژوهش ، روشنفکران گروه تلفیق نامیده شدند، در بستر اندیشه تلفیق و بومی سازی، در دفاع   از عرفان بر این باور بودند که عناصر فرهنگی گذشته تعارضی با مدرنیته ندارد و حفظ و اعتلای آنها به ویژه ادبیات فارسی ، سبب می شود جامعه طی روند نوسازی، هویت تاریخی و فرهنگی خود را استمرار و اعتلا بخشد.
۸.

زیبایی شناسی و مرگ در رمان ملکوت بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملکوت بهرام صادقی مرگ زیبایی شناسی تناقض سکوت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۴۴۲
در هنر و ادبیات مدرن، با بذل توجه به مضامین منفی و نامتعارف فلسفی که نقش مهمی در زیبایی شناسی کلاسیک برعهده نداشتند، مبانی زیبایی شناسی نوین متحول شد. «مرگ» یکی از مؤلفه هایی است که برمبنای اندیشه های مکاتب اگزیستانسیالیسم و پساساختارگرایی، عنصر محوری ادبیات مدرن شناخته می شود. در رمان مدرن، مرگ هم ازمنظر محتوایی و هم ازنظر زبان شناختی و هنری در ساختار و بافت داستان نقش اساسی ایفا می کند و بسیاری از وجوه زیبایی شناختی رمان حول محور آن می گردد. صادقی، در جایگاه یکی از نویسندگان پیشرو ایران، در رمان ملکوت، «مرگ» را موضوع داستان قرار داده و بسیاری از جنبه های ادبی اثرش را پیرامون این مفهوم طرح کرده است. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، وجوه زیبایی شناختی مرگ در رمان ملکوت بررسی شده که به دیگر مؤلفه های زیبایی شناسی مدرن گره خورده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مرگ با دیگر مؤلفه های زیبایی شناختی مدرن چون تناقض، غیاب، و ابهام منجربه اهمیت یافتن جنبه های تاریک هستی و همچنین امتناع اثر از معیارهای زیبایی شناسی کلاسیک و متعارف شده است.
۹.

مرگ، موقعیت و موقعیت های مرزی در شعر معاصر ایران؛ مطالعۀ موردی اشعار شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم شعر معاصر ایران مرگ موقعیت موقعیت های مرزی شمس لنگرودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۳۵۶
اگزیستانسیالیسم از گرایش های فلسفی مهم معاصر است که به طور گسترده در ادبیات نیز بازتاب یافته است و موقعیت، وضعیت های مرزی و مرگ از مفاهیم عمده اگزیستانسیالیستی هستند. در این مقاله بازتاب این سه مفهوم اگزیستانسیالیستی در اشعار شمس لنگرودی بررسی شده است. نتایج و شواهدِ مثالِ متعدد حاکی از آن است که اولاً، هر سه مفهوم عمده وجودی بازتاب زیادی در اشعار این شاعر داشته اند؛ ثانیاً، انعکاس این مفاهیم از مجرای منطق هنری و تمهیدات شعری بوده است؛ و ثالثاً، رویکردهایی در این میان پررنگ تر بوده اند. چهار زیرشاخه را در بین اشعارِ منعکس کننده مرگ می توان بازشناخت که به ترتیبِ بسامد بیشتر عبارت اند از: ۱. مرگ فروپاشنده، پایان دهنده و نابودگر؛ ۲. مرگ، یک واقع بودگی و یک وضعیت مرزی؛ ۳. مرگ و دل شوره آن؛ ۴. مرگ و بیهودگی و یأس. در میان وضعیت های مرزی، وضعیتِ رنج بردن حضوری قابل توجه در اشعار دارد. شاعر در بازتاب این مفاهیم وجودی، دیدگاه های متنوعی در نظر داشته است و بنابراین رویکرد اگزیستانسیالیستی اشعار انطباق کامل با متفکری خاص ندارد.
۱۰.

بازتاب تجارب زیستی کودکان کار در آثار خودنوشت آن ها در مجله ی عروسک سخنگو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آثار خودنوشت تجارب زیستی جان دیویی عروسک سخنگو کودکان کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۴۸
کودکان در محیط های اجتماعی مختلف و تعاملات و مناسباتی که با افراد دیگر دارند، تجربیاتی را از سر می گذرانند که از آن ها با عنوان تجارب زیستی نام برده می شود. این تجارب که در شکل گیری شاکله ی ذهنی، قضاوت ها و رفتار آنان تأثیرگذار است، باعث می شود هنگامی که درصدد نگارش نوشته های خود برمی آیند، این تجارب را منعکس سازند. ازآنجاکه مجله ی عروسک سخنگو برای کودکان فرصتی را فراهم آورده است تا در مقام نویسنده به تولید ادبیات برای خود بپردازند، در این پژوهش ارتباط محتوایی میان آنچه که کودکانِ کار در این مجله نگاشته اند با تجربیات زیستی آن ها موضوع تحلیل قرار گرفته است. برای این منظور، در پژوهش حاضر با یاری گرفتن از نظریه ی جان دیویی درباره ی رابطه ی تجارب زیستی افراد با آثاری که می آفرینند؛ سه اثر خودنوشت کودکان کار که در این نشریه منتشر شده، تحلیل شده است. سپس برای اینکه مشخص شود این نوشته ها تجارب زیستی کودکان کار را منعکس می سازند یا خیر، برای هرکدام از آن ها پرسش های متفاوتی در قالب مصاحبه های کتبی تنظیم شده و در اختیار نویسندگان قرار گرفته است. علی رغم اینکه برخی از کودکان در پاسخ دهی به پرسش ها از افشای واقعیت طفره رفتند یا آن را انکار کردند، یافته های پژوهش بیانگر آن است که محتوای این دسته از آثار خودنوشت به تبع شرایط مختلف کودکان کار در جامعه و محیط خانواده به گونه ای آشکارا و یا پنهان، منعکس کننده و برآمده از تجارب زیستی و در مواردی نیز عقده های فروخورده ی آن هاست.  
۱۱.

فاصله ایمان و اعتقاد در نظریّه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات ایمان اعتقاد مولانا جلال الدین مثنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۲۷۲
دو اصطلاح ایمان (Faith) و اعتقاد (Belief) به دلیل حوزه معنایی مشترک و کثرت کاربرد، نه تنها در نزد عامّه؛ بلکه در نزد خواص اعم از شاعران و نویسندگان نیز به جای هم استفاده می شوند و گویی مرزهای مفهومی متمایزی بین آن ها وجود ندارد. حال آنکه در معنا و مفهومِ حقیقیِ خود تمایز جدّی با هم دارند. به همین نسبت، «مؤمنان» و «معتقدان» نیز در ارتباط با امّهات دین؛ یعنی تلقّی از خداوند و نحوه ارتباط با او، شیوه ادراک هستی و تعامل با آن، ماهیّت تلقّی از دین و تجربه های دینی تفاوت های آشکاری با هم دارند. بر خلاف بسیاری از شاعرانِ متمایل به تصوّف و عرفان که عموماً فاصله ای میان ایمان و اعتقاد نمی دیدند، مولانا ضمن اینکه مانند اغلب متفکّران و عارفان مسلمان «ایمان» و «کفر» را در مقابل هم قرار می دهد، «ایمان» و «اعتقاد» را از یکدیگر تفکیک و تفاوت عالمِ ایمان و اعتقاد را تبیین می کند و راه خود را از سایر شاعران عارف مسلکِ پیش از خود جدا می سازد. در منظومه فکری مولانا که بی شباهت با دیدگاه های فیلسوفانی مانند کی یرکگور نیست، ایمان، امری سیّال و مدام در حالِ شدن است و اعتقاد امری ثابت و ایستا و به همین دلیل، ایمان امری نامحدود است و اعتقاد امری محدود و مقیّد. ایمان، فردمحور است و از راه تجربه فردیِ اقبال بنده به خداوند و با سیر انفسی به دست می آید و اعتقاد در جمع و جمعیّت و از طریق وسائط اعم از افراد، کتب و اسناد و سیر آفاقی بروز می کند، متعلَّق ایمان امر محال است و اعتقادات امور ممکن را شامل می شوند، صاحبان اعتقاد جزم گرا، دیگرستیز و هراسان هستند که مبادا کسانی بر عقاید آن ها بتازند؛ اما صاحبان ایمان، مداراجو و با طمأنینه خاطر هستند. صاحبان ایمان، در رابطه ای بی پایان با خداوند همواره در حال شدن هستند و عاشقانه این رابطه را ادامه می دهند و صاحبان اعتقاد، با خداوند، رابطه ای معامله گرانه دارند و اگر دین می ورزند دین شان وسیله ای است برای دستیابی به خواست ه ای این جهانی و آن جهانی.
۱۲.

تحلیل مفهوم «شاعرانگی» در رمان «شازده احتجاب»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان مدرن گلشیری شازده احتجاب شاعرانگی جنون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۳۷۴
پس از رواج خردگرایی و عقلانیت در رنسانس در آثار ادبی مختلف، اهمیت مفاهیم شعر و شاعرانگی روز به روز کاسته شد و هرگونه خردگریزی و «جنون» در چهارچوب آسایشگاه ها محبوس شد. نویسندگان مدرن نومید از نتایج و ثمرات خردگرایی غربی به جنبه های معنایی و ذهنی و غیرصوری شاعرانگی در ادبیات داستانی مایل شدند تا هم به مقابله با خرد حاکم بپردازند و هم فریاد اعتراض «جنون» دربند و مطرود را در قالب داستان مدرن نمایندگی کنند. از دیدگاه نظریه پردازان مدرن، «شاعرانگی» در تعریف تازه خود عموماً با علاقه مندی به انتزاع و خردگریزی و نفی معیارهای رایج و متعارف در ادبیات همراه بود. در این مقاله کوشیدیم مفهوم «شاعرانگی» و نسبت آن با «جنون» را از طریق مؤلفه های سبکی داستان های مدرن در رمان «شازده احتجاب» نشان دهیم. یافته های تحقیق نشان می دهند که در رمان «شازده احتجاب» گلشیری، «شاعرانگی» از طریق مؤلفه هایی چون روایت گریزی، ابهام، زمان پریشی و توجه به ساخت استعاری جملات و عناصری چون «جنون» و «مرگ»، روایت داستان را از حالت متعارف خارج می کند و علاوه بر شاعرانه ساختن متن و فضای داستان، نسبتی معنادار و اعتراضی با نفی خردگرایی و توجه به «جنون» در دوران مدرن به وجود می آورد.
۱۳.

بررسی تاریخ تحوّلات سیاسی و نقش حاکمیت طالبان بر پایه داستان بادبادک باز خالد حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی افغانستان خالد حسینی تحولات سیاسی حاکمیت طالبان مردم افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۲۳۰
تحوّلات سیاسی فراوانی در چند دهه اخیر در کشور افغانستان رخ داده است. جنگ های داخلی، انقلاب ها، روی کار آمدن حکومت هایی با ساختار فکری و سیاسی متفاوت، بخصوص طالبان، نمونه ای از این تحوّلات به شمار می رود که تأثیرات آن بر سرنوشت آحاد جامعه غیرقابل انکار است. نویسندگان معاصر افغانستان در آثار داستانی خویش جلوه هایی از این تأثیرات را منعکس کرده اند. به عنوان نمونه خالد حسینی در داستان بادبادک باز روایت گر سامان درهم ریخته سیاسی جامعه افغانستان و سرنوشت آدم هایی است که در این جامعه بی ثبات گرفتار آمده اند. در این مقاله سیر تحوّلات سیاسی و نقش حاکمیت طالبان و تأثیر آن را بر سرنوشت مردم افغانستان بر پایه داستان بادبادک باز خالد حسینی بررسی و تحلیل می کنیم. خالد حسینی، نویسنده ای واقع گراست که از نزدیک نابسامانی های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه خود را در قالب حوادث و شخصیت های داستانی به تصویر کشیده است. نتایج حاصل از این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام گرفته، حاکی از آن است که اختلافات قومی و نژادی، تبعیض و فاصله طبقاتی، جنگ و آوارگی، کشتار، ناامنی، مهاجرت، فقر اقتصادی، وضعیت تأسف بار زنان و کودکان، بیماری های جسمی و روانی، اِعمال قوانین ظالمانه، از بین رفتن ارزش های انسانی و رکود فرهنگی از بارزترین نتایج و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم دگرگونی های سیاسی به شمار می رود که حیات مردم افغانستان را با چالش های جدی مواجه کرده است. درواقع می توان این داستان را چکیده ای از تاریخ معاصر افغانستان دانست، داستانی که حوادث چند دهه افغانستان، از زمان کودتا علیه ظاهر شاه تا وقایع پس از یازده سپتامبر (2001 م) را با روایت و طرح داستانی مؤثّر به تصویر کشیده است.
۱۴.

دیگریِ تهدیدکننده و دیگریِ معنابخش در شعر معاصر، مطالعه موردی اشعار شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم انسان گرایی پدیدارشناسی دیگری سارتر شمس لنگرودی فلسفه ی وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۲۹
علاوه بر اینکه انسان گرایی از رویکردهای اصلی اگزیستانسیالیسم است و انسان شأنی معنابخش در آن دارد، دیگریْ به عنوان باشنده ای که او نیز از وجود خویش آگاه است، در اگزیستانسیالیسم و ادبیات حضوری چندگانه پربحث و گسترده دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که هم مجموعه ای از مفاهیم مربوط به یکی از رویکردهای اگزیستانسیالیستی به مفهوم دیگری که در نظریات متفکرینی چون سارتر به چشم می خورد و در کل نگاهی است بدبینانه، در شعر شمس لنگرودی بازتاب قابل توجهی داشته است و هم نگاه انسان گرایانه و معنابخش به دیگری در اشعار وی دارای مثال های متعدد است. مطالعه ی اشعار نشان می دهد که شاعر در نگاه انتقادآمیز به دیگری، موضوعاتی مانند محدودکردن اختیار و امکان مندیِ دیگری، سلطه جویی، توده سازی و توده شدگی و تنزل و سقوط رابطه ی اصیلِ من-تو به من-آن مطرح کرده است و در نگاه خوش بینانه و انسان گرایانه به حضور معنابخش و محوری انسان پرداخته که سبب تعالی است و حتی بر نحوه ی آشکار شدن پدیده ها بر شاعر تأثیر زیادی دارد. از شواهد مثال پرتعداد می توان ادعا کرد که هر دو رویکرد را می توان از مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیستی حاضر در اشعار شمس لنگرودی دانست که حاکی از دغدغه های وجودی شاعر است و در چارچوب شعریت و منطق هنری منعکس شده است. 
۱۵.

تأملی در زیرساخت های تشبیهی سه گانه انواع «مَثَل»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثل زیرساخت تشبیهی دسته بندی مثل تشبیه کنایه استعاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۳۱۲
بحث مربوط به پدیده ای به نام «مَثَل»، بحثی قدیمی و گسترده است و مرور منابع بلاغی و فرهنگ های امثال نشان می دهد که بلاغت نویسان و نیز فرهنگ نویسان که به جمع و تدوین مَثَل ها اهتمام داشته اند، مباحث عدیده ای در خصوص ماهیت و ساخت مَثَل دارند، اما چون در بلاغت کلاسیک اسلامی، زبان ادبی حوزه ای خاص و مجزا از زبان عامیانه انگاشته شده و با اصطلاحاتی همچون «بلاغت»، «فصاحت» و... از زبان عامیانه تفکیک گردیده، تلاش بلاغت نویسان اسلامی و همچنین بلاغت نویسان معاصر در تعریف مَثَل، به سمت و سویی سوق یافته که پدیده مَثَل چیزی متعلق به حوزه زبان عام دانسته شده و وجود شروطی همچون «سائر بودن» و «معنای ضمنی» را در مَثَل دانستن یک عبارت لازم دانسته اند. نویسندگان این پژوهش ابتدا با مرور تعاریف گذشتگان و معاصرین از اصطلاح مَثَل، انواع آن را با در نظر گرفتن زیرساخت تشبیهی، به سه دسته مَثَل «تشبیهی»، «کنایی» و «استعاری» تقسیم کرده و دسته چهارمی هم با عنوان «حکمت»، تشخیص داده که زیرساخت تشبیهی ندارد و به این نتیجه رسیده که از لحاظ در نظر گرفتن زیرساخت تشبیهی انواع مَثَل ها، چیزی به نام مَثَل که زیرساختی غیر از زیرساخت تشبیه و کنایه و استعاره داشته باشد، فقط ذیل حکمت قرار دارد و شامل سه نوع سابق نمی شود. بررسی دو فرهنگ مجمع الامثال میدانی و امثال و حکم دهخدا نشان می دهد بخش اعظم مدخل های فرهنگ های امثال را عبارت هایی با زیرساخت تشبیه کنایه تشکیل می دهند و داستان هایی هم که حول برخی از این مدخل ها پدید آمده، در اکثر موارد حول مدخل هایی با زیرساخت تشبیه استعاره است.
۱۶.

بررسی شرح های بیت «پیر ما گفت» با تأکید بر ابهام، در پرتو تعریف ابن ابی الاصبع و نظریه امپسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظ شعر فارسی ابهام ابن ابی الاصبع امپسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۳۶
بیت «پیر ما گفت...» از دیرباز محل بحث، شرح و نقد فراوان بوده است. در نگاه کلی سه رویکرد را در شرح های این بیت می توان بازشناخت: الف) تلاش در معناکردن بیت با مفهوم بی خطا بودن قلم صنع؛ ب) قائل بودن به تشکیک حافظ در بی خطا بودن صنع؛ ج) تأکید بر ابهام و منطق خاص شعر. در این پژوهش بعد از مرور و دسته بندی شرح های این بیت، ابهامِ بیت به عنوان یکی از عناصر اصلی در رسیدن به منطق هنری در پرتو تعریف ابن ابی الاصبع و امپسن بررسی شد. در بیت همانند تعریف ابن ابی الاصبع دو معنای مختلف (متضاد) را می شود یافت که به لحاظ وجود قرینه هر دو موقعیت یکسانی دارند و نمی شود به قطع یکی را بر دیگری ترجیح داد. همچنین هر هفت موردی که به گفتة امپسن سبب ایجاد ابهام در کلام می شود، به نوعی در این بیت حضور دارند. واژه های چندوجهی، تناقض و تنش و تشکیک در بیت ملاحظه می شود؛ به صورتی که ادعای پیر مبنی بر بی خطا بودن قلم صنع همراه می شود با عباراتی که تناقض و چالش را سبب می شوند و قطعیتی به مخاطب انتقال نمی دهند و درنهایت می توان ادعا کرد که شاعر هیچ نظر روشن و قاطعی نمی دهد و ادامة فرایند معنی کردن شعر برعهدة خود مخاطب گذاشته می شود؛ بنابراین حافظ طبق نظریاتِ جدید و قدیم در شعر خود به ابهام هنری دست یافته و با مهارت تمام، تناقض و تنش را در شعر پرورانده و درنهایت مخاطب را در معنی کردن شعر شریک کرده است.  
۱۷.

بازتاب/بازتولید مؤلفه های حکمت خسروانی در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت خسروانی عرفان اسلامی منطق الطیر عطار اشراق نور ظلمت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۳۱۵
فلسفه ایران باستان که به عنوان «حکمت خسروانی» شناخته می شود، اندیشه ای اشراقی مبتنی بر نور و ظلمت است که هستی در آن ساختاری ذومراتبی و تشکیکی دارد. با گذشت زمان، پیوند این منظومه فکری با دوران پس از خود گسسته نشده بلکه در طی تاریخ، به شکل های مختلف بازتولید شده است. این تفکر پس از آمیخته شدن با پاره ای مؤلفه های اسلامی به آثار حماسی و عرفانی این دوره راه یافته است. هنگام مطالعه در باب عرفان ایرانی، پژوهشگران، غالباً از غور در منطق الطیر عطار و بررسی آن بی نیاز نیستند، لذا روشن ساختن وجوه مختلف آن، از منظر محتوایی، آمیختگی فرهنگی، ریشه تفکرات، و داد و ستد های عقیدتی و مسائلی از این دست به درک بهتر این اثر و به دنبال آن شناخت کامل تر عرفان خراسان یاری می نماید. تطابق مسئله وحدت وجود در عرفان اسلامی و آفرینش وابسته به نقطه واحد اهورایی در حکمت خسروانی، همچنین مراتب سلسله وار وجود و نور در این دو، باعث امتزاج و پیوند هرچه بیشتر این مفاهیم در منطق الطیر شده است. عطار متأثر از میراث کهن فرهنگ و فلسفه ایرانی به شرح مفاهیم عرفانی در قالب تمثیل و داستان پرداخته است. در تحقیق حاضر بازتولید پوشیده مؤلفه های حکمت خسروانی را در «منطق الطیر» بررسی کرده ایم.
۱۸.

تحلیل منظره غروب در شعر پسینگاهی 2 از علی باباچاهی با توجه به نظریه ساختار اُفق میشل کولو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر علی باباچاهی پسینگاهی 2 نقد جغرافیایی میشل کولو نظریه ساختار اُفق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۳۱۱
یکی از شاخه های مهم نقد جغرافیایی، نظریه ساختار اُفق میشل کولو است. اُفق؛ بیانگر مرزهای منظره و منعکس کننده حالات درونی و منظره های انتزاعی فرد است و در شناخت آن باید به «وجه پنهان» پدیده ها توجه کرد. منظره در دیدگاه کولو ترکیبی از واقعیّت و تخیّل است و به همین دلیل هر شخص و هر نویسنده ای منظره خاص خود را از فضای پیرامونش دارد شعر پسینگاهی 2 از باباچاهی؛ فضایی جغرافیایی است که در آن چند مضمون و شبکه معنایی در ارتباط باهم منظره غروب را ایجاد کرده اند. هدف از این پژوهش توصیف منظره غروب و کشف افق های درونی و بیرونی این شعربا توجه به حالات شاعر است. روش انجام پژوهش توصیفی است. در بخش تحلیلی پژوهش؛ با بسط افق های شعر، ارتباط میان تاریکی، مرگ، ناقوس، پرنده، تقدّس فضا و غروب را نشان داده می شود و هرکدام از وجوه پنهان و پیدای منظره غروب، در ارتباط باهم تحکیم و تفهیم می شود.
۱۹.

وجود، زمان و پدیدارشناسی وجودی در اشعار شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی اِگزیستانسیالیسم فلسفه ی وجودی شعر امروز ایران شعر سپید فارسی شمس لنگرودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۳۱۵
آثار ادبی معاصر ایران، مفاهیم متعدد اگزیستانسیالیستی را بازتاب داده است. در این میان، رویکردها و مفاهیمی است که نشان از تأملات وجودی جدی شاعر دارد. می توان داشتن رویکرد پدیدار شناسانه و بارتاب مفاهیم مرتبط با موضوعات اصلی اگزیستاتسیالیستی مانند وجود و زمان را در نظر گرفت. در این مقاله بازتاب این مفاهیم در اشعار شمس لنگرودی بررسی شد. نتایج نشان می دهد که این سه مفهومِ عمده وجودی در اشعار پرتعدادی انعکاس یافته است. شاعر ضمن مراعات شعریت و منطق هنری با تمهیدات و فنون شاعری، دغدغه های اگزیستانسیالیستی خود را نیز منعکس ساخته است. از مفاهیم مرتبط دیگری که با محوریت این سه مفهوم در اشعار به چشم می خورد، این موارد را می توان نام برد: تقدم وجود بر ماهیت،جهان و در-جهان-بودن، زمانمندی، تاریخمندی، پرتاب شدگی، حیث التفاتی، دورِ هرمنوتیکی. با توجه به حضور مفاهیم بنیادی اگزیستانسیالیسم در اشعار شمس لنگرودی می توان با اطمینان، رویکرد اگزیستانسیالیستی را در اشعار وی ادعا کرد و بازتاب دیگر مفاهیم اصلی وجودی را نیز انتظار داشت.
۲۰.

عرفان مولانا در ساحت تجارب دینی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه دینی تجربه عرفانی جیمز مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۲۷۵
دین که یکی از مهم ترین عرصه های معرفتی است، ساحت های مختلفی ازجمله ساحت انفُسی و درونی دارد. در مطالعات عرفانی جدید، از ساحت انفُسی یا همان تجارب شخصی از خداوند به «تجربه دینی و عرفانی» تعبیر می شود. در این پژوهش، دیدگاه مولوی را برمبنای نظریه های جدیدی که در عرصه مطالعات عرفانی مطرح هستند، بازکاوی خواهیم کرد و مسئله اصلی، جست وجو و تحلیل تجارب عرفانی مولوی و انعکاس ادیبانه آن ها در بیان او خواهد بود. به نظر می رسد از آنجاکه مولانا در عرفان خانقاهی، عرفان ذوقی و عرفان نظری صاحبِ سبک و نظر است، خود نیز تجارب عرفانی وسیعی را از سر گذرانیده، و به بازسازیِ هنری این تجارب ناب، پیچیده و حیرت انگیز در قالب زبان و بیان ادبی پرداخته است. تجارب عرفانی و شهودی مولانا در غزل هایش بیشتر به صورت بی واسطه و در لابه لای تمثیلات عرفانی مثنوی، با واسطه و در موقعیت هایی که استمرار کلام، او را به عرصه های ناخودآگاه کشانیده، بروز پیدا کرده است. برخی از تجربه های عرفانیِ مولانا از حیث شکل و ساختارِ بازنمایی در چارچوب تحلیل هایی که ویلیام جیمز از تجارب عرفانی عرضه می کند، قابل تحلیل هستند و ما در این پژوهش، ضمن تبیین اصل تجربه مندیِ آثار مولانا، از جمله داستان پادشاه و کنیزک، تجربه عرفانی مندرج در آن را بر مبنای چارچوب نظریِ  جیمز  بررسی کرده و شباهت های ساختاری آن را با موضوعاتی که  جیمز مطرح کرده است، نشان داده ایم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان