فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم علم و عالِم در متون اسلامی ادبیات فارسی چه در حوزه کلام و چه در حوزه عرفان و تصوف بسیار مورد توجه و چالش برانگیز بوده است. این پژوهش به بررسی و تحلیل مفهوم علم و عالِم از دیدگاه احمد جام و مقایسه آن با تعاریف برخی از صاحب نظران در متون عرفانی و اسلامی ادبیات فارسی به شیوه توصیفی-تحلیلی پرداخته است و به این پرسش ها پاسخ می دهد: علم از دیدگاه شیخ جام چیست؟ عالِم کیست؟ نقاط مشترک و تفاوت دیدگاه او درباره مفهوم علم با سایر صاحب نظران در حوزه کلام، حدیث و تصوف کدامند؟ با استناد به آثار شیخ جام که بیانگر اندیشه صوفیانه شریعت محور اوست روشن شد: در نزد او علم و معرفت دو مقوله جدا از یکدیگرند. شیخ جام برای واژه علم دو مفهوم قائل شده است، مفهومی کلی که در بسیاری از گزاره های او با مفهوم دانش و آگاهی مترادف است، و مفهومی تخصصی، به این تعبیر که علم واقعی و برتر را علم خداشناسی و علم باطن یا علم سرّ می داند. او مانند گذشتگان خود علم طب، نجوم یا حساب را در زمره حرفه ها و پیشه ها می آورد که سود و نفع آن مشروط به پایبندی به ملکات اخلاقی است. او در این مورد تالی اهل حدیث و صوفیان متشرعی چون هجویری است. شیخ نشان علم را در عملکرد عالمان و دانشمندان جستجو می کند و در مواردی آن را با عمل صالح مترادف می داند.
بررسی و تحلیل خاطره نگاری ادبی در آثار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
41 - 66
حوزههای تخصصی:
خاطره و خاطره نگاری یکی از راه های شناخت بیشتر حوادث و رویدادهای تاریخ معاصر ایران است و همواره در تاریخ ادب فارسی، شاعران و نویسندگان بسیاری از این گونه ادبی برای بیان اندیشه ها و افکار خود استفاده کرده اند. علی اسفندیاری متخلص به نیما یوشیج، یکی از شاعرانی است که سروده های او در زمره خاطره نگاری ادبی قرار گرفته است. این نوشتار بر آن است تا با بررسی آثار نیما یوشیج، برخی ویژگی های محتوایی این خاطرات را بررسی کند. دستاوردهای پژوهش بیانگر ابتکار و استقلال نیما یوشیج در ساختار هنری، ادبی و محتوایی خاطره نگاری است. این شاعر اجتماعی با نیروی تخیل خویش توانسته است آغاز گر راه جدیدی در خاطره نگاری باشد. خاطره و حسب حال نویسی نیما، حاصل نگرش تازه شاعر به جهان و هستی است؛ به گونه ای که دردها و زندگی ذلت بار مردم، تلخی ها و ناکامی های بی پایان حکومت را به تصویر می کشد. این دردها و رنج ها، گاه با یأس، نومیدی، تنهایی و گاه خوش بینی، امید به انقلاب و تغییر و تحولی بنیادین در ساختار حکومت همراه است. اجتماع و مسائل مربوط به آن از مهم ترین مضامین خاطره نگاری شعر نیماست. نیما شاعری آگاه از درد زمان و جامعه اش است و برای شعر، رسالت و تعهدی در خور قائل است، اکثر آثار نیما درباره جامعه استبداد زده، درد و رنج مردم ستمدیده زمانه خود است. به طور کلی، خاطرات شعری نیما پر از تصویرهایی نظیر: درد، فقر، رنج و بی عدالتی های اجتماعی است.
بررسی وجوه تنهایی در آثار داستانی بلقیس سلیمانی از دیدگاه یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
450 - 481
حوزههای تخصصی:
دیوید یالوم، تنهایی را اولین منشاء اضطراب رنج وجودی انسان می داند و نظر وی بیشتر تنهایی و انزوای بنیادین اگزیستانسیال است. اغلب شخصیت های داستانی بلقیس سلیمانی از تنهایی و بی پناهی رنج می برند و گرفتار سرگشتگی هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی وجوه تنهایی از دیدگاه دیویدیالوم و آثار داستانی بلقیس سلیمانی به روش توصیفی-تحلیلی می کوشد تا به بررسی عوامل تنهایی در شخصیت داستان های سلیمانی از دید یالوم بپردازد. بر اساس دستاورد و ماحصل تحقیق حاضر، بیشتر شخصیت های داستانی بلقیس سلیمانی-به ویژه زنان- علیرغم تلاش در رویارویی با کاستی های اجتماعی در پی یافتن و ساختن یک هویت یگانه برای خود هستند، اما موفق نمی شوند و گاه تنهایی آنان را به فنا و خودکشی سوق می دهد در این میان، خانواده نقش اساسی را در تنهایی شخصیت های داستانی بلقیس سلیمانی ایفا می کند و تحصیل در دیار غربت به تنهایی دامن می زند. شناخت و پذیرش تنهایی، در زندگی انسان و ارتباط او با دیگران، نقشی بسیار مؤثر دارد. براساس یافته پژوهش، اضطراب تنهایی برآمده از رابطه به شدت متزلزل فرد با جهان پیرامون است.
جست وجوی امر مطلق در دو روایت منطق الطیر عطار و تصویر پرده پوش سائیس اثر شیلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
125 - 149
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی جهانی اغلب بر اساس اندیشه ها و دغدغه های عام بشری شکل می گیرند. نیازها، آرزوها، موفقیت ها، ناکامی ها و هرآن چه به طبیعت بشر باز می گردد مضمون اصلی آثار ادبی است. گرایش ها و کندوکاوهای معرفتی در کنار دیگر تمایلات انسانی موضوع بسیاری از این آثار - به ویژه آثار مبتنی بر نگاه فلسفی و عرفانی - بوده است. منطق الطیر عطار و چکامه تصویر پرده پوش سائیس از شیلر، دو روایت در دو فرهنگ و زبان مختلفند که این نیاز آدمی را با مراحل و نتایج تلاش برای دستیابی به مقصد معرفتی، بازتاب می دهند. زین رو مقاله کیفی و تحلیلی حاضر، در کنار مقایسه این آثار، پرداختن به مطالب منعکس شده در آن ها، شباهت، تفاوت و دلایل نا-/هم سانی شان را در زمره اهداف اصلی خود برمی شمرد. از جمله یافته های این پژوهش ذکر این نکته است که گرچه شاعران نام برده از سنن متفاوت برخاسته اند و از فضاهای گوناگون سخن می گویند، اما اصل و انگیزه جست وجوی انسانی برای کشف حقیقت مطلق و نتایج آن در روایاتشان کمابیش همانند است. نیز هرچند در نگاه فیلسوفانه، جست وجوی رمز و راز هستی از دیرباز امری ارزشمند و والا تلقی شده است، اما عارفان نیز همواره در پی حقیقت هستی (حق/معشوق حقیقی) بوده اند و شاعران متفکر منسوب به هر دو نحله (عطار و شیلر) در آثار خویش این تلاش ها را بازتاب داده اند. ویژگی هایی هم چون ابهام و رازآلودگی، بی نشانی امر رازآمیز، ناتوانی یا بی زبانی کاشف راز و تحول شخصیت وی در دو روایت پیشِ رو مشترک است. البته مواردی چون شخصیت های روایات، قالب/ساختار، فضای داستانی، مصداق راز و حقیقت، تفاوت هایی در دو روایت دارند.
تحلیل مؤلفه ای هم زمانی واژه «شادمانگی» در کلیله ودمنه و نقد بازگردانی آن در بازنویسی های معاصر
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
9 - 38
حوزههای تخصصی:
بازنویسی متون کهن ادبی، روشی برای انتقال مفاهیم آن ها به خوانندگان امروزی است. ازاین رو، بررسی بازنوشته ها، به عنوان نماینده متون اصلی، اهمیت زیادی دارد. معمولاً واژگان در هر مقطع زمانی چند مؤلفه معنایی خاص دارند که در لغت نامه ها کمتر به آن ها توجه شده است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، بر آن بود تا واژه "شادمانگی" را در کلیله ودمنه و با بهره گیری از روش مؤلفه های معنایی تحلیل کند و اهمیت آن ها را در فهم پیام متن بازگوید و درنهایت چگونگی بازتاب این واژه را در بازنوشته های معاصر کلیله ودمنه بررسی و نقد نماید. برای نیل به این هدف در گام نخست با تحلیل زنجیره ای که این واژه در متن اصلی به کار رفته است، مؤلفه های معنایی آن مشخص شد. در گام دوم معادل این واژه در بازنوشته های معاصر استخراج، و با استفاده از فرهنگ های معاصر معانی این معادل ها روشن گردید. در گام پایانی معادل های این واژه نقد و بررسی شد. یافته ها نشان می دهد، واژه "شادمانگی" نسبت به مؤلفه های [+ماندگاری]، [+وابسته به یک اتفاق به یادماندنی] و [+تجدیدشونده بعد از هر بار اندیشیدن بدان] نشان دار است؛ اما معادل های آن در متن بازنوشته، («خوش»، «خوشحال»، «شاد»، «مشعوف») نسبت به این مؤلفه ها خنثی است. به نظر می رسد یکی از موانع قابل توجه برای انتقال پیام متن اصلی، برگردان این نوع واژگان با مؤلفه های ویژه در بازنوشته های کلیله ودمنه است.
تأملی انتقادی بر تصحیح حبیب یغمایی از گرشاسب نامه ی اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
اگر آوازه و محبوبیّت شاهنامه ی فردوسی را اوّلین و مهم ّترین عامل ناشناختگی و کتابخانه نشینی گرشاسب نامه بدانیم، بی شک دوّمین عامل این گمنامی را باید مربوط به تنها تصحیح موجود این اثر ادبی دانست. نخستین بار گرشاسب نامه به طورکامل به اهتمام حبیب یغمایی در سال 1317 تصحیح و منتشر شد. این تصحیح اشکالات متعدّدی دارد. نگارندگان درصددند تا با مقابله ی نُسخه هایی که یغمایی برای تصحیح در اختیار داشته و نسخه های نویافته و با ذکر مصادیق و شواهد تا آنجا که در حوصله ی این جستار می گنجد، شیوه و حاصل تصحیح یغمایی را به بوته ی نقد بگذارند و تصحیحات پیشنهادی ارائه دهند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مصحّح بارها از شیوه ی تصحیح مصرَّح خود عدول کرده، نسخه بدل ها را در مواردی ذکر نکرده و در مواضعی ناقص آورده است. همچنین نقلِ نسخه ی اساس و نسخه بدل ها نیز در بین متن و حاشیه، در مواردی نامستدّل و ناموجّه می نماید. علاوه براین تصحیح فاقد تعلیقات فراگیر، مفید، راهگشا و راهنماست.
آئین عاشقی در آیینه آثار احمد عزیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق، یکی از مهم ترین مسائل عرفان و تصوف است. برخی از صاحبنظران عشق را راهی برای رسیدن به عرفان و برخی دیگر آن را مرحله ای پس از درک عرفان می دانند. عزیزی به پیروی از عارفان کهن، بسیاری از مفاهیم و مضامین عالی عرفانی را در قالب شطح بیان کرده است . او سیر الی الله را با همراهی عشق میسر می داند. بررسی دیدگاه وی با عنوان آئین عاشقی در آئینه آثار احمد عزیزی در حقیقت بررسی روش سلوک عاشقانه عرفانی است. آثار منظوم و منثور عزیزی از جمله یک «لیوان شطح داغ، ملکوت تکلم، ترجمه زخم، شرجی آواز ،قوس غزل» و... محدوده این بررسی است. هدف از این مطالعه، بررسی ﭼارﭼوب فکری و جایگاه عشق و روش عاشقی را در ذهنیت احمد عزیزی و تبیین رویکرد او در سلوک است. در این راستا پاسخ به این سؤال ضروری است که انواع عشق و آداب آن در آثار عزیزی کدام است؟ و در این مسیر از سلوک کدام عارفان تتبع کرده است؟در پایان دریافتیم که عزیزی به اتحاد عشق و معرفت باور دارد و آن دو را جدا از یکدیگر ندیده است. وی در روش عاشقی به روزبهان و در انتخاب قالب بیانی خود به مولوی نظر داشته است.
مقاومت سلبی و ایجابی در تذکرة الاولیاء عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
165 - 193
حوزههای تخصصی:
تصوف معطوف به نجات آحاد جامعه است و برای مدیریت جامعه برنامه مدونی ندارد؛ اما این بدان معنا نیست که عرفا نیز نسبت به شرایط اجتماعی و سیاسی اطراف شان بی توجه بوده اند. در این پژوهش تلاش شده با بازخوانی و بازسازی مفهوم مقاومت فوکویی نشان داده شود که چگونه بخش اعظم حکایت های تذکره الاولیاء در دایره بازی بزرگ مفهوم قدرت و مقاومت قرار می گیرد و فریدالدین عطار چگونه با طراحی بدن های متنوع، روش های مقاومت صوفیه را بازنمایی می کند. برخی از این بدن ها از شیوه مقاومت سلبی و برخی دیگر از شیوه مقاومت ایجابی استفاده می کنند و گاه می شود که در یک رفتار بدنی هر دو وجه سلبی و ایجابی مقاومت آشکار می شود. انتخاب تذکره الاولیاء بدان جهت است که این اثر دربردارنده عصاره اندیشه های عطار است. او تجربه های زیستی و نوشتاری متعدد را در آثار قبلی خودش به نمایش می گذارد و اینک در بخش های پایانی عمر تذکره الاولیائی را می نویسد که زیرمتن بسیاری از زبرمتن های صوفیه دوره های بعدی است. با این هدف، ابتدا حکایت های عطار را که در بردارنده مفهوم مقاومت است بررسی و مصادیق آن را استخراج شده است. در مرحله بعد، از طریق طبقه بندی آن ها در چند گروه، مصادیق مقاومت سلبی و ایجابی را در آن ها مشخص شده است.در مرحله نهایی نیز گزارش هایی از تحلیل های انجام شده ارائه شده است.
منابع و روش موسی بن عیسی کسروی در انتخاب سال شمار شاهان ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲۷
160 - 133
حوزههای تخصصی:
حمزه اصفهانی در کتاب تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء از هشت کتاب برای تدوین سال شمار شاهان ایران استفاده کرده که یکی از آن ها کتاب تاریخ ملوک بنی ساسان نوشته موسی بن عیسی کسروی بوده است. براساس اطلاعاتی که حمزه از قول کسروی ارائه کرده است و با بررسی منابع تاریخی مانند تاریخ طبری و تاریخ کامل ابن اثیر می توان نتیجه گرفت که موسی بن عیسی کسروی با همکاری حسن بن علی همدانی (رقّام مراغه) در فاصله سال های 255-261ق. فهرستی از سنوات یا سال شمار شاهان ساسانی تنظیم کرده است. این فهرست با روایت بیشتر تاریخ نگاران چهار قرن نخست اسلامی تفاوت دارد. بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که سال شمار کسروی مبتنی بر منابع عربی بوده و او احتمالاً از کتاب های سیر ملوک الفرس استفاده کرده است. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که موسی بن عیسی کسروی برای تنظیم فهرست شاهان ساسانی از چه منابعی استفاده کرده است؟ آیا کسروی خدای نامه و منابع پهلوی را در اختیار داشته یا ترجمه های عربی خدای نامه (کتاب های سیر ملوک الفرس) را پیش چشم داشته است؟ این مقاله به روش تحلیل اسناد و مقایسه سال شمار شاهان ساسانی در منابع تاریخی (تا سال 400ق.) نشان داده است که کسروی دست کم از هفت منبع برای پژوهش خود استفاده کرده است که ازجمله آن ها می توان به فهرست شاهان ساسانی در کتاب محبری و ابن قتیبه اشاره کرد.
بررسی دریافت ترجمه فارسی سرگذشت حاجی بابای اصفهانی قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه فارسی کتاب جیمز موریه، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، از شاهکارهای ادب فارسی است. میرزا حبیب اصفهانی این ترجمه را از روی ترجمه فرانسوی کتاب به فارسی برگردانده است. این واقعیت که اثری ترجمه شده، آن هم ازطریق ترجمه ای میانجی، بتواند با چنان استقبالی در میان خوانندگان یک زبان مواجه شود، کم سابقه و استثنایی است. از زمان انتشار این اثر، پژوهشگران زبان و ادبیات، ترجمه و دیگر رشته های علوم انسانی جنبه های مختلف آن را مطالعه کرده اند. بااین حال، تاکنون پژوهشی که با رویکردی تاریخی به مطالعه دریافت مخاطب فارسی زبان از این ترجمه بپردازد صورت نگرفته است. در این مقاله، پژوهشگر براساس مفهوم «افق انتظار» یاوس و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تلاش کرده تا با مرور آثار و بررسی متون موجود به ابعاد مختلف دریافت مخاطب فارسی زبان از این ترجمه در قبل و بعد از انقلاب اسلامی دست یابد. برای این منظور، از میان نقدها و پژوهش های موجود درباب این اثر، که شامل حدود 50 مقاله و کتاب فارسی منتشرشده از سال 1321 تابه حال است، 10 اثر شاخص و مرتبط (5 اثر منتشرشده قبل و 5 اثر بعد از انقلاب اسلامی) گزینش شد و با روش تحلیل محتوای کیفی، انتظارات درون آنها هدف بررسی و تحلیل قرار گرفت. سپس، ابعاد مختلف دریافت هایی که از ترجمه فارسی حاجی بابا در این آثار طرح و بحث شده، استخراج و مقایسه شد. یافته های پژوهش نشان داد که ترجمه فارسی سرگذشت حاجی بابای اصفهانی طی هردو بازه زمانی قبل و بعد از انقلاب اسلامی، ذائقه ادبی خوانندگان، ازجمله ادیبان، منتقدان و پژوهشگران، را جلب کرده و با گذشت زمان، همچنان مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته که مایه ماندگاری و محبوبیت این اثر شده است.
تحول و کارکرد اسطوره و حماسه در کتاب های تاریخی عهد مغول و ایلخانی (با تکیه بر تاریخ جهانگشای جوینی، جامع التورایخ رشیدالدین فضل الله و تاریخ وصاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
99 - 130
حوزههای تخصصی:
شرایط سیاسی و اجتماعی عهد مغول ایلخانی با حضور گسترده اساطیر و حماسه های ایرانی در کتاب های تاریخی این عهد پیوند دارد. اهداف متفاوت مورخان سبب تحول در کارکرد اسطوره و حماسه شده است. ازاین رو بررسی تحول در کاربرد اسطوره و حماسه در این منابع و شناخت ظرفیت های آن ضروری است. نتایج پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، به شرح ذیل است: الف) جوینی با الهام از شاهنامه، در پی خلق حماسه ای منثور بوده و برای تحقق اندیشه های مغول ستیزانه و ایران گرایانه خویش از شخصیت ها و فضای حماسی بهره برده است. او با زیرکی به تشبیه خوارزمشاهیان به ایرانیان و مغولان به تورانیان، تاریخ را بر مبنای حماسه تأویل کرده و به بازآفرینی نبردهای حماسی ایرانیان پرداخته است؛ ب)رشیدالدین فضل الله جایگاه بسزایی در آشنایی بیگانگان با مفاهیم و اندیشه های ایران شهری دارد. او در پی بسترسازی برای بازآفرینی اندیشه های سیاسی ایران باستان از جمله شاه و ایران شهر است؛ ج) وصاف با بیان شیوه حکمرانی شاهان اساطیری و تاریخی ایران درصدد فرهنگ پذیری و کاهش بدخویی مغولان و ایلخانان است تا از آنان شاهانی با آیین ایرانی تربیت کند. همچنین، وصاف اسطوره و حماسه را برای تفاخر به هنر نویسندگی خویش به خدمت گرفته است.
تحلیل مقایسه ای کارکرد بلاغی و زیبا شناختی غدیریه های فارسی در قبل و بعد از مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
101 - 134
حوزههای تخصصی:
تطبیق آثار راهی برای شناخت بهتر و برجسته سازی لایه های آشکار و کشف لایه های پنهان آثار ادبی است و از این رهگذر نوع نگاه، میزان قدرت زبانی و برتری آثار در قیاس با هم نمایان می شود. یکی از این روش ها بررسی از منظر زیبایی شناسیک است. زیبایی شناسی، دیدگاهی فلسفی است که درباره جنبه های گوناگون زیبایی سخن می گوید و می تواند موجب شناخت بهتری از درک زیبایی ها و التذاذ بیشتر خواننده از اثر ادبی شود. باتوجه به اهمیت عصر مشروطه و تأثیر آن بر ادبیات به ویژه شعر، شناخت نگاه شاعران آئینی در قبل و بعداز جنبش مشروطیت ضروری است. این جستار با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی برجسته ترین غدیریه های شعر فارسی از دوره قاجار تا اوایل مشروطیت و پس از آن (تا دهه هشتاد)، با هدف واکاوی پر کاربردترین عناصر سازنده زیبایی شناسی می پردازد، تا تفاوت نگاه و بیان شاعران را در این بُرهه نمایان کند. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان کاربرد و گوناگونی انواع تکرار و همچنین ابزارهای بلاغی در آثار قبل از مشروطه در قیاس با بعد از مشروطیت به مراتب بیشتر و نحوه استفاده از آن نیز متمایز است. از نظرگاه زبانی، تکرار موسیقیایی در دو سطح آزاد و منظّم، بیشترین کاربرد را داشته، به گونه ای که در پیش از مشروطه در سطح آزاد، جناس اختلافی و تکرار صامت و در سطح منظم، ذوقافیتین پر کاربردتر بوده و بعداز مشروطه، تکرار صامت و جناس اختلافی در سطح اول (آزاد) و جناس مزدوج در سطح دوم (منظّم)، بیشترین بسامد را داشته است. همچنین در شعر پیش از مشروطه، تشبیه و در آثار شاعران پس از آن تلمیح نسبت به سایر صناعات ادبی، پُر کاربردترین آرایه شناخته شده است.
بررسی تطبیقی مناقشه «جنسیّت» و «فرودستی» در دو رمانِ«جای خالی سُلوچ» محمود دولت آبادی و «کوچه مَدَق» نجیب محفوظ (با تأکید بر آرای پسااستعماری گایاتری اسپیواک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۰
1 - 31
حوزههای تخصصی:
ادبیات پسااستعماری یکی از رویکردهای نو و البتّه پویا در حوزه ادبیّات تطبیقی و مطالعات فرهنگی است. این رویکرد، مؤلفه های پسااستعماری را در متون ادبی شناسایی، ارزیابی و مورد تحلیل قرار می دهد. اسپیواک یکی از متفکّران پسااستعماری، معتقد است که صدای فرودستان جامعه هرگز شنیده نمی شود. «جنسیّت» و «فرودستی» از کلیدواژه های مورد تأکید اوست. دولت آبادی و نجیب محفوظ از نویسندگان برجسته ایرانی و مصری هستند که در دو رمان جای خالی سُلوچ و کوچه مَدَق صدای اقشار «فرودست» جوامع خود را بازتاب داده اند. پیش فرض این است که دولت آبادی آگاهانه و متأثر از فرهنگ مردسالاری، در رمان جای خالی سُلوچ، تلاش کرده است تا شخصیّتِ زنِ فرودست را صاحب عاملیّت و صدا معرّفی کند؛ این در حالی است که نجیب محفوظ متأثر از تجربه و تأثیر مستقیم استعمار، هم به زنان و هم به مردان فرودست، صدا می بخشد. این دو نویسنده، نگاه شیء انگارانه، ابزاری و البتّه جنسی به زنان را در نظام مردسالار و استعمارزده، به تصویر کشیده اند. فرهنگ استعماری و مردسالاری با ابزار فرهنگی و بیانی، می تواند وضعیّت هایی بنیادین را بر زنان و مردان اِعمال کند تا به این ترتیب بتواند ماهیّتی جنسیّتی با استانداردهای خاص را تحمیل کند. پژوهش حاضر با روش توصیف و تحلیلِ کیفی و با تأکید بر آرای اسپیواک، به بررسی موضوع «جنسیّت» و «فرودستی»، در دو رمان مذکور، پرداخته است.
بررسی سبک شناسانۀ مجموعۀ اشعار شِکوة اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقبال لاهوری از شاعران صاحب سبک معاصر پاکستان است که اشعاری به زبان فارسی و اردو سروده است. از ویژگی های سبک زبانی اقبال این است که تکرار و سجع متوازی بیشترین سهم را در ایجاد موسیقی درونی اشعار او دارند و اسامی ذات بیش از سه برابر اسامی معنا است. در منظومه شکوه اسامی فارسی، بیش از دو برابر اسامی اردو اند. افعال ساده نیز چهار برابر افعال مرکب اند. در چینش نحوی شعر اقبال، اغراض زیبایی شناسانه دخالت دارد. در حوزه بلاغی، بیشترین بسامد از آنِ تشبیه بلیغ است. در حوزه استعاره، استعاره مکنیه و تشخیص بالاترین بسامد را دارد. در میان صنایع بدیعی نیز تناسب و تلمیح بیشترین بسامد را دارند. بسامد اسامی ذات، بدان معناست که شاعر در پی محسوس کردن امور معقول است. کاربرد افعال ساده نیز به منظور انتقال صریح هیجانات درونی شاعر صورت پذیرفته است. همچنین کاربرد افعال منفی با بسامد بالا، نشان از اوضاع نابسامان روحی شاعر دارد. بسامد جملات ساده و بسیط نیز به سبک او سرعت و هیجان بیشتری بخشیده است. در حوزه فکری: اقبال اندیشه های بسیاری ز قبیل عشق به خدا و رسول، رعایت تقوی و پرهیزکاری و اتحاد و همدلی را در لابه لای اشعار منظومه شکوه مطرح ساخته است. نگارندگان در این پژوهش درصدد هستند تا به بررسی ویژگی های سبک شناسی اشعار شِکوه بپردازد تا خوانندگان با زوایای گوناگون شعر وی آشنا شوند. نوع رویکرد ما در این مقاله، سبک شناسی ساختگراست که بر اساس آن به بررسی و تحلیل دقیق و موشکافانه هر سه حوزه زبانی، ادبی و فکری اشعار شِکوه پرداخته شده است.
شراب اَفشانی، صورت تعدیل یافته قربانی های خونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
13 - 45
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو با استناد به متونِ نظم روایی ادبیات فارسی تا قرن هفتم، می کوشد به بررسی شراب اَفشانی بر خاک بپردازد. نتایج این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی نشان از آن دارد که: شراب اَفشاندن بر زمین (خاک) و آسمان، نوعی جادوی تقلیدی در جوامع کشاورزی و دامداری بوده و به منظور جلب رضایت خدایان، تقویتِ روانِ درگذشتگان و حاصل خیزی زمین انجام می شده است؛ برخلاف نظر برخی پژوهشگران که هر کدام این آیین را مختص به قومی می دانند، این رسم، ریشه در آیینِ کهنِ ریختن خون قربانی بر خاک در جوامع کشاورزی دارد که به منظور باروری طبیعت و حیات جانوری گیاهی انجام می شده و در فرهنگ های مختلف رایج بوده و شکل تعدیل یافته آن به صورت باده اَفشاندن یا ریختن انواع مایعات (شیر، عسل، آب) بر خاک و مزارِ مردگان نمود یافته است. نمودِ این آیین در متون حماسی، جنبه حقیقی داشته و اشاره به رسمی مرسوم است، امّا در متون غنایی، اشاره به این رسم، جنبه مضمون سازی دارد و برای توصیف میدان نبرد، چگونگی خون ریختن پهلوانان و توصیف طلوع خورشید به کار می رود. انعکاسِ این آیین در متون عرفانی، تحوّل مفهومی برجسته ای می یابد و با توجه به تحریم شراب، اشاره شاعران به این رسم، صرفاً جنبه مجازی و عرفانی پیدا می کند و باده در این متون، استعاره از محبت الهی است و برای بیان محبتِ حقّ و جلوه آن به مخلوقات به کار می رود.
شاخصه های زبانی و بلاغی معارف برهان الدین محقق ترمذی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۴بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۲۵
170 - 188
حوزههای تخصصی:
از جمله آثاری که در زمره معارف نامه ها جای می گیرد، کتاب معارف برهان الدین حسین محقق ترمذی (638-561 ه.ق)، مرید بهاءولد و استاد مولاناست. این مقاله بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی، معارف برهان الدین محقق ترمذی را با تکیه بر ویژگی های زبانی و بلاغی آن بررسی کند و از این طریق، به دو پرسش اصلی پاسخ دهد: 1. ساختار معارف برهان الدین از منظر زبانی (آوایی، واژگانی، نحوی) و بلاغی چگونه است؟ 2. کدام شاخصه ها در این اثر وجود دارند که آن را در ردیف معارف نامه ها جای می دهند؟ این مقاله در چند گام، به سؤالات مطرح شده، پاسخ داده است. نتایج، نشان می دهد که کاربرد واژگان و اصطلاحات گونه گفتاری، همچنین نحو کلام و ساختار دستوری متن، متأثر از شیوه مجلس گویی و ایراد وعظ و خطابه است. تکرار ارکان جمله، استفاده از جملات هم پایه، استفاده از کارکردهای مختلف وجوه فعل در کلام، درهم آمیختگی متن با آیات و احادیث و تلمیحات قرآنی و روایی، کاربرد ابزارهای بیانی برای افزودن بر جذابیت کلام و تأثیر بر مخاطب و... از مؤلفه های قابل ذکر معارف برهان الدین محقق است که در دیگر متون نوع ادبی معارف نامه نیز کاربرد دارد. با توجه به پیوند و ارتباط عمیق میان زبان، بلاغت و سطح فکری و اندیشگانی متن با بافت موقعیتی شکل گیری آن، متن مورد مطالعه، از منظر ایدئولوژی و محتوایی نیز به صورت اجمالی مورد بررسی قرار گرفته است.
طبقه بندی تصویرهای بخش پهلوانی شاهنامه بر پایه نظریل تصویرشناسی ادبی محمدرضا شفیعی کدکنی و نظریه سینمایی ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر خوانش و دسته بندی تصویرهای بخش پهلوانی شاهنامه برپایه دو دیدگاه ادبی و سینمایی است: دیدگاه محمدرضا شفیعی کدکنی و نظریه سینمایی ژیل دلوز. وجه مشترک در هر دو نظرگاه مسئله وجود حرکت و زمان در تصویر است. جستار پیش رو با بهره گیری از یک نظریه ادبی و یک نظریه سینمایی مدرن به طبقه بندی دیگری از تصویرهای شاهنامه دست یافت. براین اساس انواع تصویر عبارتند از تصویرهای 1- بلاغت مبنا. 2- روایت مبنا. 3- زبان مبنا. 4- کنش مبنا. 5- گفت و گو مبنا. دسته بندی این تصویرها در دو گروه حرکت و زمان نتیجه نهایی جستار پیش روست. روش پژوهش بر بنیان مطالعات بینارشته ای و به شیوه تطبیقی تحلیلی است.
مقایسه «افسانه» نیما و «دو مرغ بهشتی» شهریار بر اساس نظریه اضطراب تأثیر «هارولد بلوم»
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
37 - 66
حوزههای تخصصی:
«اضطراب تأثیر» نظریه ای است درباره تأثیر شاعرانه، که نخستین بار هارولد بلوم با بهره گیری از مفاهیم روانشناسی فروید، آن را بیان کرد. او در دو کتاب خود «اضطراب تأثیر» و «نقشه بدخوانی» مهم ترین عامل خلق آثار ادبی را روابط خانوادگی بین متن ها می داند. از نگاه بلوم، بینامتنیت، میدان نبرد ادیپی میان شاعر متأخر با شاعران متقدم است. به طوری که شاعر متأخر تلاش می کند تا از طریق بدخوانی خلاقِ آثار پیشینیان از اضطراب تأثیر آنها رهایی یافته و شعری اصیل بیافریند. در این پژوهش شعر «دو مرغ بهشتی» شهریار که تحت تأثیر منظومه «افسانه» نیما سروده شده است، به عنوان اثر متأخر مورد بررسی قرار گرفته و به این پرسش پاسخ داده شده است که؛ شهریار به عنوان شاعر دیرآمده با بهره گیری از چه شیوه هایی در صدد رهایی از اضطراب تأثیر نیما یوشیج برآمده و تا چه میزان در این نبرد ادیپی موفق بوده است؟ به این منظور، اشعار نیما و شهریار در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری بررسی شد. سپس گام های شهریار برای رهایی از سلطه نفوذ نیما تحلیل شده است. نتیجه آن که می توان گفت؛ شهریار در «دو مرغ بهشتی» به توصیه های نیما در سرودن شعر نو توجه داشته است، اما در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری با بهره مندی از نبوغ خاص خود در استفاده از زبان ساده و روان، مفاهیم عرفانی اشعار کهن فارسی، فنون ادبی سبک عراقی و استفاده از مکتب رمانتیسم در توصیف طبیعت، به خوبی توانسته از سایه نفوذ نیما یوشیج و اضطراب تأثیر او رهایی یافته و شعر اصیل خود را بسراید.
دگردیسی اسطوره یونانی از رهگذر دو اقتباس منظوم شکسپیر و ایرج میرزا از منظر راهکارهای ترجمه آندره لفویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله دگردیسی اسطوره یونانی را از رهگذر دو اقتباس منظوم شکسپیر و ایرج میرزا و از منظر راهکارهای ترجمه پیشنهادی آندره لفویر بررسی تطبیقی می کند. ایرج میرزا چه از طریق ترجمه فرانسوی آثار شکسپیر و چه از طریق دو ترجمه منثور و منظوم لطفعلی صورتگر از این دو منظومه، می کوشد اقتباس منظوم و البته ناتمام زهره و منوچهر را بسراید. در هر سه اثر، ماجرا حول محور شخصیت اصلی ونوس و زهره می چرخد. در هر سه اثر، راز و نیاز با ونوس و زهره است و امتناع از عشق با آدونیس و منوچهر. تمناهای زنانه در گذار از آوید به شکسپیر شدت و حدت رمانتیک تری پیدا می کند. در منظومه ایرج، این تمناهای زنانه رنگ و بوی تنانگی می یابد. دگردیسی اصلی در گذار از آوید به شکسپیر و ایرج به بهره مندی ایرج از فضاسازی ایرانی مطابق با سنت و فرهنگ ایرانی مربوط می شود. در مجموع، اسطوره یونانی در گذار از رنسانس انگلیسی به رنسانس ایرانی، که نوعی ترجمه آزاد از ترجمه آزاد است، خود دچار دگردیسی هایی می شود. این مقاله می کوشد این دگردیسی را از منظر یکی از راهکارهای ترجمه ای یعنی راهکار اقتباس بررسی و تبیین کند.
Basil Bunting and the Challenges of Literary Translation from Persian into English: A Case of Rūdhakī(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
61 - 90
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to analyze Basil Bunting's literary translation. It turns to the theories of translation by Steiner, Benjamin, and Eco, among others, to study Bunting’s translation of Rūdhakī’s ‘Dandaniyyeh’ poem, a 10 th century qaṣīdah replete with mesmerizing musicality and with a form galvanized in its originating language, time, and locale. A deep contrastive analysis of its translation into English by the poet, Bunting, shows the difficulties that can arise from literal translations of classical Persian poetry.