فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۱۶ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
17 - 38
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای را از شعبه های جدید اخلاق است که با مبانی ارزشی و اعتقادی، ارتباط نزدیکی دارد. هر شغل و حرفه ای متناسب با خود، مسئولیت های اخلاقی خاصی ایجاد می کند و اخلاق حرفه ای با توجه به راهکارهای سالم سازی ارتباطات این زمینه نقش مهمی دارد. این مقاله با هدف بررسی اخلاق حرفه ای لشکریان در روضه العقول و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است. روضه-العقول از جمله کتب نثر فارسی و تحریر دیگری از مرزبان نامه است که محمد بن غازی ملطیوی در قرن ششم به رشته تحریر درآورده است. یکی از موضوعاتی که در این کتاب به روشنی تبیین شده جایگاه و اهمیت لشکر و نیروهای لشکری در حکومت و بین طبقات مختلف جامعه است که می توان اخلاق حرفه ای این قشر از جامعه آن روزگار را از آن استخراج کرد. پرسش های اصلی این تحقیق این است که؛ لشکر و لشکریان در روضه العقول چه جایگاهی دارند و به کدامیک از مولفه های اخلاق حرفه ای لشکریان در روضه العقول اشاره شده است؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که صلح-طلبی و پیشی نگرفتن در جنگ، داشتن تعهد و تخصص، صبر و استقامت و تحمل شدائد، رعایت سلسله مراتب و اطاعت از مافوق، آگاهی و آمادگی در برابر دشمن، یاریگری، وفاداری، شجاعت، پرهیز از شبیخون زدن و پرهیز از غارت از جمله اصولی است که در اخلاق حرفه ای لشکریان در روضه العقول مورد توجه قرار گرفته است.
نقش، کارکرد و نمادهای پیر فرزانه در سفرهای تعلیمی بر اساس نظریه یونگ (با تکیه بر سیذارتا، بلوهر و بوذاسف، کلیله و دمنه، پرنده ای به نام آذرباد و در پس آئینه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
35 - 58
حوزههای تخصصی:
در میان داستان های تعلیمی معمولا برای قهرمان سفری آموزنده تدارک می بینند که تابع الگوی ثابت است. در این سفرها پیری خردمند به کمک قهرمان می آید و راه را نشانش می دهد. به باور یونگ، مسائلِ کلی و مشترک، نشان دهنده خاستگاه کهن الگویی آن هاست و هنرمندان اصیل که از «نهان بینی ازلی» برخوردارند، آنها را در آثار خود بازآفرینی می کنند. این مقاله می کوشد با روش توصیفی تحلیلی، ضمن تاکید بر وجود کهن الگوی پیر خردمند در داستان های تعلیمی، کارکردهای آن را بررسی کند. این کهن الگو در پنج اثر نمادین تعلیمی با درون مایه های مشابه که شالوده های مشترک دارند و اسطوره کمال گرایی در سفر را دنبال می کنند، بررسی می شود. سفری نمادین که قهرمان طی آن از طریق پیر به هویت، آگاهی و رمز حیات دست می یابد. این بررسی نشان می دهد که اندیشه های آدمیان در بنیاد به یک سرچشمه می رسند و به رغم تفاوت های فرعی و طرز بیان، آموزش و تعلیم را با رجوع به ذات انسانی در گرو راهنمایی پیر می دانند. کارکردهای پیر به نسبت داستان تغییر می یابد. پیر در سیذارتا با کارکردهای آموزشی، ایجاد تحول و هدیه بخشی، دعوت به تغییر و هدایت گری حضور دارد. در داستان بلوهر کارکرد دستگیری، نجات از مخمصه، فراهم کردن زمینه آزادی و اشراق و آگاهی دارد. در کلیله کارکرد یاری و دستگیری و آگاهی بخشی دارد. در داستان آذرباد کارکردهایی چون آموزش غیرمستقیم و دادن اطلاعات، انگیزش، خردآموزی و انتقال تجربیات، تغییر ذهنیت، آموزش خودشناسی و ایجاد انگیزه را دنبال می کند و در داستان در پس آینه کارکرد حمایت و ایجاد انگیزه و آشناسازی با عشق و راهنمایی را بر عهده دارد.
مضمون پردازی های تعلیمی و اخلاقی در غزلیات کلیم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
129 - 149
حوزههای تخصصی:
یکی از شاعران توانمند، تصویرپرداز و مضمون ساز سبک هندی کلیم کاشانی است که از پدیده های مختلف طبیعی و غیرطبیعی برای مضمون سازی بهره گرفته است. غزلیات کلیم سرشار از آموزه های تعلیمی و مضامین و معانی حکمی و مفاهیم والای انسانی و اخلاقی است که شاعر هر کجا مجال یافته به پند و اندرز مخاطب پرداخته است. هدف از نگارش این مقاله که به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده این است که به بررسی بن مایه ها و زمینه های تعلیمی و اخلاقی غزلیات کلیم بپردازد. در مضامین اخلاقی اشعار وی، دو مورد جلب نظر می کند: 1- زودگذر بودن دنیا و ناپایداری آن 2- ویرانگری و نابودی دلبستگی به مادیات. نوعی نگاه شبه خیام وار که در ادبیات و تاریخ اندیشه ما پیشینه دور و درازی دارد. مورد دیگر اینکه در شعر وی، تأثیر طبیعت و محیط زندگی شاعر مشاهده می شود؛ همان ویژگی ای که شعر سبک هندی را از سبک های پیش از خود متمایز می کند. گویی چنین محیطی بر خلاف فضای درباری شاعران پیشین اقتضای نگاه متواضعانه و اخلاق مدار شاعر را داشته است. نکته دیگر حضور اصطلاحات عرفانی در شعر کلیم است، وی به فراخور موضوع به پیر جام، شیخ، فیض ازلی، زهد و تقوی، توکل، فقر، حیرت، معرفت و استغنا اشاره می کند و در پیوند با عناصر طبیعت، کوچه و بازار و فضای خانه با خلاقیت شاعرانه خود مضامین ناب اخلاقی و تعلیمی خود را می آفریند. در کل، به نظر می رسد ترک دیار و دل بریدن از متعلقات، پیشینه عرفان و تصوف، زندگی در محیط مردمی، باریک بینی و نازک خیالی موجود در سبک
بررسی و تحلیل کارکردهای تعلیمی و اخلاقی عشق در غزلیات حسین منزوی با رویکرد به مفهوم «صمیمیت» در نظریه مثلث عشق از رابرت استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
67 - 86
حوزههای تخصصی:
عشق را باید پدیده ای انسانی و فراتر از معیارهای تمایزگذار بشری دانست. وجود این عنصر در آدمی، به او هویت بخشیده و لذت های زندگی را برایش افزایش داده است. در حوزه روان شناسی، رابرت استرنبرگ در چهارچوب نظریه مثلث عشق به ابعاد گوناگونی از مفهوم عشق پرداخته و آن را دارای سه ضلع صمیمیت، شور و تعهد دانسته است. در شعر فارسی نیز، شاعران بسیاری به این مفهوم اشاره کرده-اند. در این بین، حسین منزوی بارها در غزلیات خود از اهمیت عشق و لزوم صمیمیت در آن سخن گفته و کارکرد تعلیمی آن را مورد نظر قرار داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای اخلاقی صمیمیت در پیوندهای میان عاشق و معشوق در غزل های منزوی است. این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. نتایح تحقیق نشان می دهد مفهوم صمیمیت در روابط عاشقانه ای که در غزلیات شاعر تبیین شده است به سویه های تعلیمی متنوعی چون: حمایت احساسی و هیجانی از معشوق؛ تجربه خوشحالی در کنار معشوق؛ احترام بسیار برای معشوق و ارج نهادن به یکدیگر؛ تکیه کردن بر معشوق هنگام نیازمندی ها، افزایش روحیه ایثارگری و بذل مال برای همدیگر در رابطه اشاره دارد. در یک نگاه کلی، عشق در ساختار فکری منزوی، صرفاً در روابط هیجانی و احساسی بینافردی خلاصه نمی شود و او کارکردهایی اخلاقی برای این پدیده انسانی در نظر گرفته و در اشعار خود بازتاب داده است. بنابراین، نگاه شاعر به پدیده عشق، دارای دو وجه اخلاقی- عاطفی است و این نگاه را می توان به عنوان شاخصه ای سبکی در نظر گرفت.
تحلیل نگرش زندگی به مثابه فرصت از منظر عطّار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
102 - 122
حوزههای تخصصی:
آدمی به اختیار خود پا به هستی نگذاشته تا به اراده خود نیز از اینجا رخت بربندد. با اندکی تسامح، تنها اختیاری که در اختیار وی قرار داده شده، فاصله تولد تا مرگ است که از آن به زندگی/عمر تعبیر می گردد. البته برخی این اختیار را در اثر عواملی نادیده می انگارند و برخی نیز که عمدتاً بینش الهی دارند این مجال را «فرصتی» می دانند که باید به درستی درک شود؛ زیرا با اتکا به این رویکرد هم زندگی این جهانی را می توان سامان داد هم زندگی آن جهانی را. اینان معتقدند این زندگی، اندک است و زودگذر، و زندگی دیگر بسیار است و دائمی؛ پس باید بهترین بهره را از آن یافت. این شیوه از زیستن، دارای مؤلفه هایی چون زیستِ آگاهانه، زیست اینجایی، اندیشه آنجایی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، عدم وابستگی و دلبستگی، اراده معطوف به غیر/خویش و هزینه کردِ زندگی در امور شایسته می باشد. آدمی با تکیه بر این مؤلفه ها، زندگی کیفی را تجربه خواهد کرد. اساس این نوع زندگی بر «کیفیت» و «چگونگی» است. به این معنا که طول عمر آدمی مهم نیست، بلکه نوع زیست او اهمیت دارد. آنچه باعث می شود تا نوع انسان ها از این نگاه به زندگی غافل شوند، دو عاملِ تربیت نکردن نفس و عدم توجه به مقوله مرگ است. از این منظر تاکنون به آثار عطار توجه نشده. روش تحقیق، کتابخانه ای و تحلیل محتواست.
بازتاب اندیشه های تعلیمی- اخلاقی در آیینه اشعار واعظ قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
1 - 35
حوزههای تخصصی:
ملّا محمّد رفیع قزوینی، متخلّص به واعظ، از خطبا، نویسندگان و شعرای مشهور سده یازدهم هجری است، که با تأسی از پیشینیان و هم اندیشه با شعرای عصر صفوی، مخاطب را به فراگرفتن اندیشه های تعلیمی- اخلاقی تشویق می کند. اندیشه های تعلیمی -اخلاقی در آیینه اشعار واعظ، به سه طریق انعکاس داده شده است. نخست اینکه: به طور مستقیم، نوع انسان را مورد خطاب قرار می دهد. دوم اینکه: طرف خطاب خود شاعر است، امّا غیر مستقیم اندیشه های تعلیمی- اخلاقی را به مخاطب گوشزد می کند. سوم اینکه: فرد خاصی را مورد خطاب قرار داده، غیر مستقیم اندیشه های تعلیمی- اخلاقی را به مخاطب یاد آوری می کند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، اکثر اندیشه های تعلیمی- اخلاقی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. خواستگاه اندیشه های تعلیمی- اخلاقی در دیوان اشعار واعظ قزوینی، متون تعلیمی- اندرزی ایران قبل از اسلام، آیات قرآنی، احادیث نبوی و اقوال بزرگان دینی است. مطالعه زندگانی وی و اینکه به نیابت از نیای خود، ملّا فتح الله واعظ قزوینی، روزگار خود را در مراسم پند و وعظ و خطابت گذرانیده، ثابت می کند که در اشعار وی، بسامد مضامین تعلیمی- اخلاقی، بیشتر از جنبه های دیگر شعری باشد. در اشعار واعظ، بخصوص غزلیّات، با تأسی از شعرای سبک هندی،اندیشه های تعلیمی- اخلاقی، به دلیل ارتباط افقی غزل و بهره گیری از عنصر خیال تمثیل(اسلوب معادله) از بسامد بسیار گسترده ای در مقایسه با شعرای پیشین برخوردار است.
باور به نظام احسن در راستای ایجاد معنای زندگی هدفمند، در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
137 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک در مباحث دینی، فلسفی و روانشناختی معنای زندگی است. درک معنای زندگی و تنظیم حیات مادّی و غیرمادّی بر آن اساس، زندگی انسان را ارزش مند و هدف دار می سازد و فقدان آن امید و سرزندگی را از انسان می ستاند. شاعران که نخبگان فکری به شمار می روند، با شناخت درست از این مسأله، خود و مخاطبان را به فهم معنای زندگی و رفتار متناسب با آن دعوت می کنند. تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتاب خانه ای تنظیم شده در صدد آن است که نگاه ناصرخسرو، باباطاهر، نظامی و عطّار را به موضوع فوق الذکر واکاوی کند و دریابد که این شاعران چه راهکارهایی را برای معنادار کردن زندگی بر اساس اعتقاد به نظام احسن و جاری بودن حکمت خدا در تمامی وقایع هستی دارند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد هر چهار شاعر خداوند را مدبّر و حکیم علی الاطلاق می دانند که کار عبث و لغو نمی نکند و با خوش بینی به حوادث خوشایند و ناخوشایند می نگرند و سر تسلیم فرو می آورند و شرور و رنج های نظام آفرینش را مغایر با اصل توحید نمی دانند. در این نگرش خیریّت تمام امور را باور دارند و لب به اعتراض نمی گشایند.
جایگاه فرزند در منظومه فکریِ عبدالرّحمن جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
87 - 110
حوزههای تخصصی:
عبدالرّحمن جامی شاعر و نویسنده سده نهم هجری، شاعر پرتلاشی در حوزه ادبیات تعلیمی و اندرزی است. فرزندان و کودکان در این حوزه، اهمیت بسیاری دارند. در این پژوهش، آثار فارسیِ جامی به روش تحلیلی-توصیفی بررسی شد. جامی نکات مهمی هم در حوزه آموزش و هم در حوزه تربیت فرزندان بیان کرده است: مانند بهره از روش های بازی، نمایش، طنز، گفتگو در آموزش و یادگیری فرزندان، پاسخ گو بودن والدین در برابر مطالبات و قوانین وضع شده خود، اهمیّت عمل خودِ والدین در بیان اندرزها، توجه خاص به ادبیات کودک هر چند به اشاره در سده نهم هجری، مشورت کردن با فرزندان در امور مهم، قدرت انتقاد فرزندان از رفتارها و عقاید نادرست والدین و انتقادپذیریِ والدین، اقرار به وجود شکاف و فاصله فکری در عقاید و دیدگاه های والدین با فرزندان، کنترل فرزندان به موازات مستقل کردن تدریجیِ آنان، ایجاد محیط لذّت بخش برای فرزندان با بهره از طنز و حکایت و تمثیل، دل سوزیِ والدین و صمیمیّت با فرزندان یافته های پژوهش نشان دادکه نظریات جامی درباره تربیت فرزند، با روش های نوین آموزش فرزندان هماهنگی دارد و هم چنین شیوه تربیتیِ جامی بسیار نزدیک به شیوه تربیتیِ والدین مقتدر است؛ شیوه ای که بهترین نوع تربیت است و سازگار با برخی از نظریه های روان شناسان حوزه تربیتی.
بررسی مضامین حکمی و تعلیمی در دیوان زیب مگسی در قیاس مضامین دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
59 - 86
حوزههای تخصصی:
میرگل محمدخان زیب مگسی از شعرای توانمند و صاحب اندیشه بلوچستان پاکستان است که غالب اشعار وی به تقلید از شاعران کلاسیک ایرانی سروده شده است و در برگیرنده اندیشه های اخلاقی ،تعلیمی ،غنایی و عرفانی است. آنچه به کلام زیب مگسی انسجام بخشیده، انتخاب معانی مناسب و موفق در موضوعات و موقعیت های متفاوت است. هدف از پژوهش پیش رو آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای ذهن و معنا در اشعار میرگل محمد زیب مگسی با استفاده از آمار و نمودار به صورت علمی مورد بررسی قرار بگیرد. براساس بررسی های صورت گرفته شاعر ضمن این که در سرایش اشعار خود به ساختار و صنایع مختلف شعری توجه بسیاری داشته و نوآوری هایی در بحور عروضی و طبع آزمایی هایی در انواع شیوه های شعری از خود نشان داده نه تنها از اندیشه و معنا غافل نبوده بلکه به صورت ظریفی به مفاهیم شعری توجه نشان داده است.در دیوان های وی مضامین تربیتی و اخلاقی بسامد بسیاری دارد و سایر مضامین رایج در شعر وی شامل عناصر عرفانی، عاشقانه، مذهبی، حکمی، پند و اندرز، مدح و ستایش و منقبت به چشم می خورد که حاصل غور و مداقّه وی در دیوان های شعری بزرگان ادب فارسی است. در مقایسه کلی، مضامین اخلاقی حدود 49 درصد اشعار را تشکیل می دهد. پس از مضامین عاشقانه 22 درصد، مضامین حکمی 13 درصد، مضامین عرفانی 9درصد و مضامین دینی 7 درصد مضامین را دارا هستند.
تحلیلی بر اخلاق گرایی عنوان نگار با تکیه بر شهنشاه نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
78 - 107
حوزههای تخصصی:
شاعران حماسه سُرا در ادبیات کشور ما از یک طرف، بار بخشی از تاریخ را به دوش کشیده و ازطرفی دیگر، رسالت ادبی خود را در ادبیات حماسی و تعلیمی به انجام رسانده اند. آنان ضمن روایت حماسی تاریخ، از گسترده ترین نوع ادبی ایران، یعنی ادبیات تعلیمی، غافل نمانده و به آن پرداخته اند. میرزا تقی خان نجم آبادی نیز در کتاب حماسی- تاریخی خود، شهنشاه نامه، که دربَرگیرنده تاریخ عصر قاجار است، از این مهم غافل نبوده و دیدگاه های اخلاقی خود را ضمن روایات حماسی- تاریخی بیان می کند. جُستار حاضر به دنبال بررسی اندیشه ها و ملاحظات اندرزی تقی خان عنوان نگار در کتاب شهنشاه نامه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نجم آبادی به عنوان یک شاعر و متفکر با تأسی به پیشینیان، در ملاحظاتِ اندرزی خود با تکیه بر مفاهیمی که مانع بُروز جنگ می شوند (همچون دنیاگریزی، بصیرت، عفو و بخشایش، صداقت و راستی) و نیز منع صفات و عواملی که باعث جنگ افروزی هستند (مانند غرور، نفاق و خیانت، دنیاگریزی و نکوهش نفس)، ضمن تأکید بر دفاع حماسی از وطن، نشان می دهد صلح طلب بوده و با جنگ افروزی و خودکامگی مخالف است. او همچنین به صداقت و عبرت آموزی بیش از سایر صفات اخلاق پرداخته و نبود آن ها را بیش از سایر صفات برجسته عامل خصومت و دشمنی دانسته است. این جُستار به بررسی نقش این آموزه ها و مفاهیم در اندیشه های عنوان نگار می پردازد. روش کار با مطالعه دقیق منابع اصلی، فرعی و مربوط به موضوع چون منابع ادبی و تاریخی، تحلیل و توصیف محتوای کیفی است.
بررسی و نقد جامعه اندرزگویانِ ایرانی (پس از اسلام تا قرن هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
39 - 75
حوزههای تخصصی:
سابقه پرداختن به ادب تعلیمی و اندرزگویی در جامعه ایرانی، به درستی مشخص نیست و چه بسا مربوط به زمانی باشد که هنوز خطی و کتابتی در میان نبوده است. از آن زمان تا کنون، اندرز و پند همواره یکی از پُر تکرارترین مباحث و موضوعات ادبی- فرهنگی سرزمین ایران بوده است و گزاف نخواهد بود اگر آن را ویژگیِ سرشتین فرهنگ ایرانی بدانیم. خمیرمایه ادبیات فارسی در دوره اسلامی، به مانند دوره پیش از اسلام، با پند و اندرز عجین شده است، گستردگی و حجم بالای مضامین اندرزی در ادب فارسی به حدّی است که حتی در میان قصاید مدحی و غزلیات عاشقانه نیز می توان آموزه های اخلاقی را مشاهده نمود؛ بنابراین از جنبه های مختلفی می توان به مطالعه و بررسی پیرامونِ آن پرداخت. از جمله پژوهش درباره جامعه اندرزگویان ایرانی در دو دوره پیش و پس از اسلام. در همین راستا، این پژوهش می کوشد تا با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای به بررسی و معرفی افراد و گروه های اصلیِ اندرزگو در ایرانِ دوره اسلامی بپردازد و برخی مباحث مرتبط با آن را نیز بازگو نماید. از مهم ترین یافته های این تحقیق، می توان به عمومی شدنِ اندرزگویی در دوره اسلامی –برخلاف دوره پیشین- به ویژه در میانِ شاعران و نویسندگان اشاره کرد، مسأله ای که خود، نتایج مثبت و منفی ای را به همراه داشته است.
بررسی جستارهای تعلیمی در اثر گمنام «اطباق الذهب فی المواعظ والخُطب» اثر شرف الدین شفروه اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
123 - 148
حوزههای تخصصی:
کتاب وزین «اطباق الذهب فی المواعظ والخطب» اثر شرف الدین شفروه اصفهانی، از نویسندگان و شاعرانِ ایرانی در سده ششم هجری است که آن را به سبک مقامات و به تقلید از اثر «اطواق الذهب» زمخشری، با اسلوبی مسجّع و دارای محتوایی تعلیمی و اخلاقی نگاشته است. «اطباق الذهب» در قالب نثر فنّی، دارای حدود 100 مقاله تعلیمی در موضوعات مختلفی همچون مذمّت دنیاپرستی، بُخل، پیروی از هوس، فخرفروشی و .. و نیز دعوت به خیرخواهی نسبت به ضعیفان، غنیمت دانستن لحظات زندگی، یادآوری مرگ، سخاوت و بخشش و ... است. شفروه برای پرهیز از خشکی و تلخی پند و اندرز و مسرت طبع، گاه در الفاظ قلیل، معانی کثیر آورده و سخن خویش را به طبع زیور آیات و احادیث که از اندیشه ژرف او حکایت می کند، می آراید؛ از همین روی، اثرپذیری شفروه از متون دینی به ویژه قرآن کریم و نهج البلاغه، از بارزترین مؤلفه های ساختاری در مضامین تعلیمی در «اطباق الذهب» است. در این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و با بررسی این اثر گمنامِ تعلیمی، مهم ترین انگاره های تعلیمی- اخلاقی در اثر مذکور مورد بازخوانی و تحلیل قرار خواهد گرفت
بررسی مهارت های زندگی در رمان «یک عاشقانه آرام»« نادر ابراهیمی» بر مبنای نظریه مارتین سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
108 - 128
حوزههای تخصصی:
تحلیل و ارائه مهارت های زندگی، از اهداف مشترک میان ادبیات تعلیمی و دانش روانشناسی است؛ از میان نظریات روانشناسی، الگوی مثبت گرای مارتین سلیگمن، با تأکید بر هنجارهای رفتاری مثبت، در پی آن است تا اعضای جهان اجتماعی را جهت دست یابی به رضایت پایدار در زندگی یاری سازد. پژوهش حاضر بر مبنای آرای سلیگمن، مهارت های زندگی را در رمان یک عاشقانه آرام ابراهیمی به شیوه تحلیلی-توصیفی، بررسی کرده است. هدف از انجام این پژوهش، تبیین سبک زندگی سالم در لایه روانی رمان یک عاشقانه آرام است. یافته های پژوهش حاکی از آن است بهره بالای هوش هیجانی، علاقه به یادگیری توأم با تفکر انتقادی در کنش "عسل و گیله مرد" (زوج ایرانی و اشخاص اصلی رمان) مطابق با خوشه نخست نظریه سلیگمن مشاهده می شود. انواع هنجار مثبت همچون نوع دوستی، اعتدال، تواضع، کنش گروهی و احترام به حقوق شهروندی، مجموعه منسجم از مهارت های زندگی را در روابط بین فردی در رمان شکل داده است. عامل اصلی تسکین و تاب آوری زوج ایرانی، وجود معنویت و روحیه مذهبی است که مطابق با آخرین خوشه در نظریه سلیگمن، در خلق معنا و دستیابی اشخاص رمان به تعالی موثر است. نتایج این پژوهش نشان می دهد زوج ایرانی حاضر در این رمان، در قرابت معنادار با آرای سلیگمن، نمودار زندگی موفق و ارائه کننده دستورالعمل های آموزشی جهت دستیابی به زندگی پویا، سالم و شاد هستند؛ از همین رو رمان یک عاشقانه آرام نادر ابراهیمی را می توان در زمره آثار موفق ادبیات تعلیمی معاصر به شمار آورد.
اُبژِه های فرانَسلی در ادبیاتِ تعلیمی کودک:بررسی داستان های مصوّرِ برگزیده بر پایه نظریاتِ بالِس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
1 - 34
حوزههای تخصصی:
کریستوفر بالس، در نظریه "ذهنیت نسلی، از ابژه های سه گانه شامل خاطره ها، باورها و رفتارهایی سخن می گوید که به نیاز نسل نو برای قرارگیری در نظم کیهانی و همبستگی با نسل های پیشین پاسخ می دهند. در داستان های مصور ادبیات تعلیمی کودک، شخصیت های اسطوره ای نهضت پایداری به مثابه ی ابژه هایی فرانسلی هستند که با گذر از مرزهای زمانی به فضای مشترک ذهنی مخاطبان خود وارد می شوند و نقشی کلیدی در آشناسازی آنان با آرمان های اسلامی دارند. در این مقاله قصد داریم که با واکاوی چهار داستان مصور برگزیده، نقش ابژه ها را در بازنمایی مکتب شهید سلیمانی و هویت بخشی به کودکان و نوجوانان مشخص سازیم. پژوهش حاضر با رویکرد بین رشته ای، به دنبال پاسخگویی به این پرسش هاست: کدام نوع از ابژه های نسلی موجود در داستان های منتخب نقش چشمگیرتری در آشناسازی نسل نو با نهضت بیداری اسلامی دارد؟
تحلیل کهن الگوهای «سایه» و «پیرخردمند» در طوطی نامه ضیاء الدین نخشبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
124 - 143
حوزههای تخصصی:
طوطی نامه اثر ضیاءالدین نخشبی، عارف قرن هشتم هجری، داستانی تعلیمی، پندآموز و با موضوع محوری فریبکاری زنان، با ساختار داستان در داستان به شیوه هزار و یک شب است. موضوع اصلی بسیاری از این داستان ها، جدال بین خیر و شر و سعادت و شقاوت است و نویسنده در این داستان ها در پی رسیدن به نتیجه اخلاقی برای مخاطب است؛ به همین سبب، فرض بر این است که این ویژگی ها از یک سو با آموزه های عارفان مسلمان و ریاضت ها و مجاهدت هایی که آنها در سیر و سلوک عارفانه خویش بر نفس سرکش تحمیل می کنند و از سوی دیگر با کهن الگوهای سایه و پیرِخردمند در نزد یونگ، منطبق هستند. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای کیفی و با رهیافت نقد روانکاوانه در پی اثبات این فرضیه و پاسخ به این پرسش هاست که چگونه داستان های عامیانه طوطی نامه قابلیت تطبیق با دو کهن الگوی مذکور را دارند و این کهن الگوها چگونه در تکمیل فرایند ناخودآگاه جمعی و رسیدن به کمال و تعلیم مسائل اخلاقی مؤثر واقع شده اند؟. فرجام سخن حکایت از آن دارد که این کهن الگوها در مشاجرات طوطی و خجسته کاملاً مشهود است. اصرار خجسته در دنیاطلبی و کام گرفتن از معشوق و بیم و هشدار از سوی طوطی به خجسته، جلوه ای از رابطه نفس اماره و نفس مطمئنه است که با کهن الگوهای سایه و پیرخردمند تحلیل پذیر و درخور واکاوی است. کهن الگوی سایه در این داستان ها به صورت حماقت و نادانی، حیله و نیرنگ، خباثت، خیانت، حرص و طمع، شهوت رانی و... و کهن الگوی پیر فرزانه در هیأت پادشاه، طوطی سخنگو، حکیم، وزیر، دایه، پیرزن معمّر و عناصر طبیعی همچون باد و دریا نمایان می شود.
مؤلفه های اخلاق اجتماعی در اشعار ابن یمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
51 - 83
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم ادبیات فارسی، بازتاب مضامین اخلاقی (فردی- اجتماعی) در آثار نظم و نثر آن است. ابن یمین یکی از شاعران مطرح دوره مغول است که با توجه به انحطاط اخلاقی در این دوره، در جهت احیای هنجارهای اخلاقی در جامعه کوشیده است. در این مقاله سعی شده است که مؤلفه-های اخلاق اجتماعی در دیوان وی بررسی شود. مقاله حاضر مطالعه ای نظری است که به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. محدوده مورد مطالعه، دیوان اشعار ابن یمین است که بعد از توصیف تحلیلی، به مؤلفه های اخلاقی اجتماعی پرداخته شده است. با کاوش در اشعار ابن یمین در می یابیم که شاعر علاوه بر مضامین اخلاق فردی، به مضامین اخلاق اجتماعی نیز توجه داشته و این مضامین به دو صورت فضایل اخلاق اجتماعی و رذایل اخلاق اجتماعی تفکیک شده است. حاصل این مقاله نشان می دهد که مؤلفه های فضایل اخلاقی از جمله: تواضع، عدل، مردم داری، مناعت طبع، انفاق مال، خدمت به خلق و ... و رذایل اخلاق اجتماعی مانند: ظلم، جهل، ریا، تکبر، عدم شایسته سالاری، تقلید کورکورانه، حسد و ... در دیوان ابن یمین، به ویژه در قطعات وی منعکس شده است.
دگراندیشی در اشعار اسماعیل شاهرودی(از 1332 تا 1357 هجری شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
144 - 172
حوزههای تخصصی:
دگراندیشی، شیوه نگرش متفاوت و ناسازگار با اصول حاکمیت، باورهای دینی و سنّت های اجتماعی است که با رویکردی تعقلی و تخیّلی، دیدگاهی تازه بیان می دارد. این رویکرد با سلطه استبداد، استمرار جهل و تحجّر جهت گیری متضاد دارد و جنبه های ستیزه جویانه آن مؤلّفه های متنوّعی در افکار شاعران نوپرداز پدید می آورد. با تحلیل و توصیف محتوای مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی به روش کتابخانه ای مشخص خواهد شد که در زمینه های فکری این شاعر به ظاهر گمنام چه اندیشه ها و آرمان های تأثیرگذار و برجسته اخلاقی و تعلیمی وجود دارد. در نتیجه متناسب با تأثیرات حوادث مهم تاریخی از وی، مبارزی عدالت طلب، آزادی خواه و الهام بخش تصویر می گردد. او مبارزه را برای مساوات، آگاهی را برای آزادی خواهی و دانایی را برای گذار از کاستی های سنّت به کار می بندد. با مطالعه زمینه های فکری مساوات جو، فساد ستیز، ضد استعماری، جهل ستیز، صلح طلب و انسان مدار شاهرودی در مقایسه با شاعران غیر متعهد، لذت طلب، وابسته به حاکمیت و فردگرا، کارکرد ارزش های اخلاقی و انسانی ازیادرفته برجسته می گردد و پیوند تاریخی اصالت های فکری فرهنگ ایرانی پایدار می ماند. افکار دگراندیشانه شاهرودی، نواقص سنّت های اجتماعی را نمودار می سازد، ریشه های ساختار حاکمیت استبداد را بر ملا می نماید و توانمندی های نهاد دین را برای هماهنگی با نیازهای روزآمد آشکار می کند.
جستاری بر دلالت های تربیت اخلاقی در مجموعه کتاب های قصه های خوب برای بچه های خوب بر اساس روابط چهارگانه انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
84-115
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی دلالت های تربیت اخلاقی در مجموعه کتاب های قصه های خوب برای بچه های خوب بر اساس روابط چهارگانه انسان می باشد. این تحقیق بر مبنای روش کمی-کیفی و با استفاده از تحلیل محتوا انجام شد. به دلیل سنخیت زیاد با موضوع از جلد پنجم این مجموعه (حاوی داستان هایی از قرآن) و هشتم (حاوی داستان های از ائمه اطهار علیهم السلام) صرفه نظر شد. بنابراین واحد زمینه تحقیق شامل همه داستان های شش جلد باقی مانده از این مجموعه در قالب 130 داستان در 951 صفحه و واحد تحلیل شامل نیمی از داستان های شش جلد مشتمل بر 64 داستان در 421 صفحه بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مجموعه کتاب های قصه های خوب برای بچه های خوب و فهرست وارسی تحلیل محتوا بود. در پژوهش حاضر از روش تحلیل محتوای جهت دار (قیاسی) مبتنی بر نظریه مایرینگ استفاده شد. روایی مقوله های شناسایی شده مرتبط با مؤلفه های ارتباطی بعد از بازبینی چند باره توسط متخصصین، تایید شد. پایایی مقوله های شناسایی شده نیز با بهره گیری از ضریب اسکات، 92/77 % به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها براساس روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته ها نشان می دهد که مرکز توجه نویسنده در انتخاب داستان ها بیشتر بر خودشناسی و مردم شناسی بوده است و به جنبه های خداشناسی هم به طور مستقل در دو جلد پنج و هشت پرداخته شده است؛ لذا برای جبران نقصان این مجموعه در ارتباط با خلقت، تألیف کتب داستانی مربوط، ضرورت دارد. در نهایت استفاده از این مجموعه داستانی در تألیف و تدوین سایر مجموعه های داستانی و به خصوص کتب درسی پیشنهاد می گردد
بازتاب آموزه های تعلیمی در آیینه اشعار حکیم شیخ حسین شهرت شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
147-186
حوزههای تخصصی:
شعر تعلیمی، یکی از گسترده ترین انواع ادبی فارسی است که دلنشین ترین آموزه های ناب اخلاقی ، عرفانی و مذهبی را در ادوار شعر فارسی، به مخاطب عرضه داشته تا در راه رستگاری خویش گام بردارد. هر چه از آغاز شکل گیری ادب فارسی فاصله می گیریم، بر اساس تأثیر پذیری شعرا و نویسندگان از قرآن و احادیث ، بسامد آموزه های تعلیمی نیز در آثارشان زیاد است. حکیم شیخ حسین شیرازی متخلص به شهرت از شعرای گمنام بنام سبک هندی و عصر صفوی است. آموزه های تعلیمی اشعار شهرت، با تأسی از پیشینیان، به سه طریق مطرح شده است: نخست اینکه: نوع انسان را مورد خطاب قرار می دهد. دوم اینکه: خطاب خود شاعر است، امّا منظور مخاطب است. سوم اینکه: فرد خاصی را مورد خطاب قرار نداده و غیر مستقیم آموزه های تعلیمی را به مخاطب گوشزد می کند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اکثر آموزه های تعلیمی در کلّ اشعار شهرت استخراح و مورد بررسی واقع شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در اشعار شهرت، با تأسی از شعرای سبک هندی، بسامد آموزه های تعلیمی- اخلاقی، بیشتر از آموزه های تعلیمی- عرفانی و بسامد آموزه های تعلیمی- عرفانی هم بیشتر از آموزه های تعلیمی- مذهبی است. در اشعار وی، بخصوص غزلیّات، با تأسی از شعرای سبک هندی، آموزه های تعلیمی به دلیل ارتباط افقی ابیات غزل و استفاده از تمثیل( اسلوب معادله) بازتاب بسیار گسترده ای دارد.
مراتب کمال گرایی در بلوهر و بوذاسف بر اساس نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان بلوهر و بوذاسف حاوی سرگذشت بوداست و پس از قرن ها با حکایات و سخنان حکمت آمیز درآمیخته و در قالب تمثیل ها و داستان های عبرت انگیز بیان شده است. این تمثیل ها از زبان فرزانه ای وارسته به نام «بلوهر» برای ارشاد «بوذاسف» و ترغیب وی برای رهاکردن جاه دنیا و تشویق برای یافتن حقیقت نقل می شود. در این داستان بیشتر بر مفهوم کمال گرایی تاکید شده است. کمال گرایی به معنای بالاتر رفتن، بلند شدن، رسیدن به اوج، گرایش به رشد و پیشرفت و تعالی و کامل تر شدن، مهم ترین ویژگی انسان است و خود شناسی تنها نشانِ انسانِ پخته و فرهیخته است که در ادب تعلیمی بر آن تاکید می شود. این الگو در میان تمام ملت ها، ادیان و مکاتب با عناوین متفاوت مطرح شده است. در اسلام با هدایت تکوینی، در عرفان با سیر و سلوک به سوی حضرت حق و در تعالیم بودا با تمرکز روانی یا مراقبه می توان به نیروانا یا آزادی از اوهام و رهایی از رنج و تعلقاتِ دنیای فانی رسید. بدین ترتیب انسان همواره در اقیانوس زایش های دوباره، گذرگاهی یافته و به کمال می رسد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر روش کتابخانه ای مراحل نمادین فرازپویی در داستان تعلیمی بلوهر و بوذاسف را مورد بررسی قرار می دهد و بن مایه های اصلی و شاکله مفهومی این کتاب تعلیمی را نشان می دهد. با ارزش تعلیمی این اثر آشنا می کند بن مایه ها و شاکله مفهومی آموزش آن را بیشتر آشکار می کند. این داستان در پیرنگ پاگشایی، دارای کهن الگوهای تولد قهرمان، پیر فرزانه، آنیما، سایه است. در پیرنگ سیر و سلوک و نیمه دوم زندگی، وحی و الهام، فراخوان و دعوت به سفر، قبول دعوت، جدایی و عبور از آستانه، تشرف به سرزمین خاص دیده می شود. در مرحله سوم کهن الگوها و در بازگشت به خویشتن، کهن الگوی خویشتن با تجلی حق تعالی، بازگشت و فرازپویی مشاهده می شود.