ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
۱۶۱.

تصویرپردازی جوینی از خشونت و کشتار مغولان در تاریخ جهانگشا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جوینی تاریخ جهانگشا تصویرپردازی خشونت کشتار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۰
بخش عمده تاریخ جهانگشا درباره مغولان و جنگ ها و فتوحات و ویرانی ها و قتل و غارت های آنان در ایران است که توسط جوینی و بیشتر به نثر زیبای فنی نگاشته شده است. جوینی فقط روایتگر صِرف نبود، بلکه با قدرت قلم خود حوادث و صحنه ها را همچون نگارگری توانا برای خواننده به تصویر کشیده است. در این مقاله براساس پژوهش کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی، تصویرپردازی جوینی از خشونت و کشتار مغولان در تاریخ جهانگشا بررسی شده است. هدف مقاله نشان دادن شیوه های هنری جوینی در به تصویر کشیدن و انتقال دقیق و مؤثر جنایات خونخواران مغول است. یافته های تحقیق نشان می دهد جوینی توصیفات و تصویرهای دقیقی از ویژگی های لشکر مغول، قتل ها و غارت ها و ویرانی های ناشی از حملات ویرانگر مغولان بااستفاده مناسب و دقیق از صورخیال به ویژه تشبیه و کنایه و استعاره ارائه داده است. در صورخیال تاریخ جهانگشا، غلبه با تشبیه است سپس کنایه و بعد استعاره. تصویرهای تاریخ جهانگشا عموماً زنده و پویاست. هماهنگی تصاویر و عناصر خیال با موضوع و محتوای اثر هم به خوبی رعایت شده است. استفاده از واژگان خاص و مرتبط نیز یکی دیگر از شگردهای جوینی برای تصویرسازی مناسب از خشونت و کشتار مغولان است.
۱۶۲.

بررسی و تحلیل «بافت زبانی» و «ساخت جمله» در غزلیات مولوی با رویکرد به آراء پالمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزلیات مولوی معناشناسی جمله واژه بافت زبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۳۶
معناشناسی در جستجوی کشف و پیدایی معناهایی است که در سخن گوینده وجود دارد. برای رسیدن به این معنا و مفهوم، لایه های گوناگونی مورد نظر قرار می گیرد که در این بین، واژه، جمله و بافت زبانی از اهمیت بالایی برخوردار است. مولوی در غزلیات شمس، معانی بسیاری را در سروده های خود انعکاس داده است. با بهره گیری از ظرفیت های معناشناسی می توان این معناها را استخراج کرد و اصلی ترین شگردهای مولوی در تشریح معنا را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با استناد به منابع کنابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است. برای ارائه تحلیل های دقیق تر از غزلیات مولوی، از نظریه معناشناسی با تأکید بر آراء پالمر استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که معنا در غزلیات شمس در حوزه جمله، مؤلفه های «قواعد ترکیب پذیری معنایی؛ منطق گزاره ای؛ واقعیت تحلیلی و ترکیبی» در غزلیات شاعر برجسته بوده است. همچنین مشخص شد که واقعیت از نگاه مولوی، از نوع ترکیبی بوده و این امر با توجه به رویکردهای او در غزلیات مبنی بر ستایش افراطی معشوق، بدیهی به نظر می رسد. از دید بافت زبانی، مقوله همنشینی و باهم آیی واژه ها در غزلیات بررسی از مؤلفه های دیگر برجسته تر بوده است.
۱۶۳.

تاثیر مولفه های پست مدرن بر داستان نویسی مکتب جنوب -با رویکردی به رمان «همسایه ها» احمد محمود -(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پست مدرن مکتب جنوب احمد محمود همسایه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۳۶
پست مدرن به معنای نوگرایی و تجدد گرایی ترجمه شده است. برخی از نویسندگان ایرانی با توجه به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور و با قرار گرفتن در جریان فکری این مکتب یا تحت تاثیر ساخت و زبان ویژه ی پست مدرن آثار خود را پدید آوره اند.احمد محمود (۱۳81-۱۳10) از جمله داستان نویسان –مکتب جنوب - است که در مسیر تاریخی و سیاسی- ملی شدن صنعت نفت - این مکتب ادبی و فلسفی قرار دارد. بر این اساس ، در مقاله پیش رو می کوشیم تا پیشینه ی این مکتب را با بررسی مفاهیم و مولفه های پست مدرن از جمله (نفی کلّیت و جامعیت ، انکار هویت انسجام یافته فرد و اجتماع ، اعلان پایان پذیرفتن و بی اعتباری ایدئولوژی ، انکار حقیقت ثابت و عینی و..) در داستان همسایه ها احمد محمود به عنوان یکی از نمایندگان مکتب جنوب مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. حاصل آنکه هویت بومی و اقلیمی و محوریت مضامین اجتماعی در حقیقت مثلث توفیق ادبیات داستانی احمد محمود را تشکیل می دهد. نگارنده این مقاله کوشیده است از رهگذر بررسی و تحلیل داستان همسایه ها میزان بهره گیری این نویسنده داستانهای اقلیمی از مفاهیم و مولفه های پست مدرن را تبیین نماید.
۱۶۴.

بررسی و تحلیل اسطوره های «هزاره دوم آهوی کوهی» با تأکید بر نقش هویت یاب آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره هویت دین ملیت شفیعی کدکنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۳۹
اسطوره به رغم کهنگی اش، پدیده ای زنده و حاضر و ناظر بر رفتار و اندیشه های انسان است. با وجود آن که تمام شاعران، از اسطوره در شعر خود استفاده می کنند، فقط برخی از آنان و ازجمله شفیعی کدکنی، از بینش اساطیری برخوردارند. او نه تنها با اسطوره های ایران، اسلام، عرفان و جهان آشناست؛ بلکه از تأثیر آن بر عمق بخشیدن به شعر هم آگاهی کافی دارد. در این مقاله برخی از اسطوره های «هزاره دوم آهوی کوهی» از آن روی که به انسان هویت می بخشند، معرفی شده است. شفیعی، با پذیرش ضمنی اسطوره هایی که سبب شکل گیری هویت ایرانی- اسلامی است، بر هویت ایرانی، که از ابزارهای خودیابی و ایستادن در برابر تمدن غرب است، تأکید بیشتری دارد. داده های این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از روش کیفی توصیف شده است. هدف نویسندگان بازنمایی طرز اسطوره پردازی شفیعی برای هویت بخشی به انسان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شفیعی با بهره گیری از بینش اساطیری و نیز با شناخت عمیقی که از اسطوره ها، دارد به مخاطب برای رهایی از بی هویتی، کمک، شایانی می کند.
۱۶۵.

بررسی رویای جریره در شاهنامه فردوسی، بر پایه نظریه ناخودآگاهی یونگ و خواب گزاری سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه خواب گزاری جریره یونگ ناخودآگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۴۸
یکی از موارد مشترک بین ادبیات و روان شناسی، مقوله رویا و خواب گزاری است و مهم ترین وجه اشتراک این دو، به کارگیری زبانی نمادین در آن ها است. روایت رویا در بسیاری از آثار ادبی اقوام و ملل مختلف وجود دارد که در ادامه، گاهی منجر به بحث تعبیر و تفسیر و خواب گزاری نیز می شود. در شاهنامه فردوسی نیز به عنوان یک اثر فاخر در ادبیات حماسی، مشاهده می شود که امر خواب گزاری، یکی از موارد تکرار شونده در این کتاب است؛ به گونه ای که می توان از آن به عنوان یک بن مایه یاد کرد. این رویاها از جهت تصاویر و تحقق آن ها، چند گونه اند: بعضی از این رویاها عینا به وقوع می پیوندد، بعضی نیمی نمادین و نیمی حقیقی اند و رویاهایی نیز هستند که تماما نمادین اند. در این جستار، تعبیر رویای جریره در شاهنامه، از دو منظر خواب گزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مدنظر روایت داستانی مقایسه شده است.
۱۶۶.

بررسی تطبیقی سروده های پروین اعتصامی و لنگستون هیوز با تکیه بر مقولۀ فرودست نگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر لنگستون هیوز پروین اعتصامی ادبیات تطبیقی فرودست نگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۳۲
لنگستون هیوز از مطرح ترین شعرای سیاهپوست آمریکاست که او را ملک الشّعرای سیاهان نامیده اند. او در آثارش به تشریح جنبه های گوناگون زندگی سیاهان پرداخته و برای احقاق حقوق مدنی آنان با بی عدالتی و تبعیض نژادی به مخالفت برخاسته-است. در این پژوهش برخی از مؤلّفه های شعر هیوز با سروده های پروین اعتصامی مقایسه می شود. هدف از پژوهش، تشریح این موضوع است که دو سراینده تلاش دارند، بخش هایی از رفتارها و ارزش های معرفتی را در پیوند با طبقات مختلف اجتماعی به-ویژه گروه های فرودست باز گویند. براساس نتایج پژوهش، هیوز و پروین اعتصامی به دلیل گرایش های اجتماعی و تفکّرات ایدئولوژیک، به خواست ها و آرمان های طبقات فرودست جامعه توجّه نشان داده اند. واکنش آن ها در برابر اختلافات طبقاتی، برخاسته از اندیشه ای است که در دامان آن پرورده شده اند. در سروده های هیوز، بازتاب گرایش های نژادپرستانه که در برنامه های اجتماعی خود بهبود زندگی فرودستان را خطر بزرگی می دانند، بیش تر نمود دارد، امّا براساس شعر پروین اعتصامی، در جامعه ایرانی که تفکّر نژادپرستی حاکم نیست، وضعیت محرومیّت افراد با تحلیل های ایدئولوزیک و نسبت دادن آن به قضا و قدر توجیه می شود.
۱۶۷.

تأثیر تجربه های تلخ زیسته بر درون مایه، لطافت زبان و تصویر های شعری با تأملی درکابوس نمایی های موجود در شعر شفیعی کدکنی و امل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر زبان و تصویر شعر کابوس نمایی امل دنقل شفیعی کدکنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۶۴۸
اهی رخدادهای تلخ زندگی، روح انسان و به ویژه روح لطیف شاعران را که عاطفهای به شدت شکننده دارند، به اندازهای مکدر میکند که پدیدهها و اشیای زیبای طبیعت، در چشم و دل آنها به کلی، رنگ می- بازد و شکلی کابوسگونه به خود میگیرد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مقایسه، این رویکرد را در نمونه اشعاری، از دو شاعر برجسته معاصر، شفیعی کدکنی و امل دنقل بررسی نموده و کوشیده به این پرسش، پاسخ گوید که کابوسگونگی در شعر این دو شاعر، چگونه نمود پیدا کرده و چه تأثیری بر زبان و تصویرهای شعری آنها گذاشته است. یافتههای پژوهش نشان میدهدکه در شعر این دو شاعر دغدغهمند معاصر، کابوسهای شعری ترسناک بسیاری یافت میشود و در بسیاری از اوقات، رخدادهای ناگوار زندگی، شاعر را مجبور به انتخاب درونمایهای خشن و زمخت و به تبع آن، نواختن نغمه- هایی ناهمسو با لطافت ذاتی شعر سوق داده است در این نمونه اشعار، بیرحمی و تلخی حوادث، احساس شاعر را به گونهای ناگوار ساخته که وصف دلپذیر پدیدههای زیبای طبیعت و لطافت زندگی که ویژگی اتی شعر است، جای خود را به توصیف رخدادهای دلخراش داده و در پی آن، لطافت زبان و خیال شاعرانه، دستخوش یک نوع دگردیسی بنیانی شده است.  
۱۶۸.

بررسی تطبیقی کاربرد ادب اصلاح در لزومیات ابوالعلاء معرّی و موش و گربه عبید زاکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادب اصلاح نقد اجتماعی ادبیات تطبیقی ابوالعلاء معری عبید زاکانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۶
با بررسی آثار شاعران و نویسندگان در طول تاریخ با ادیبان و شاعرانی مواجه می شویم که از وضعیت موجود جامعه خود در زمینه های مختلف بیزاری جسته اند. این ناقدان به دلیل برخورداری از روحیه ای انتقادی نمی توانند به راحتی از این ناهنجاری ها بگذرند؛ بنابراین به شیوه های گوناگون بسته به شرایط حاکم بر جامعه، کاستی ها و انحرافات را به منظور آگاه کردن مردم و اصلاح این ناهنجاری ها مورد انتقاد قرار می دهند. در این ارتباط ابوالعلاء معرّی و عبید زاکانی دو تن از ادیبان بزرگ در ادب عربی و فارسی هستند که ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی دوران خود را در قالب نقد اجتماعی بیان کرده اند. لذا در این پژوهش بر اساس«روش تطبیقی» نقد هر یک از این دو شاعر بر اوضاع اجتماعی دوران خود را مورد بررسی قرارداده ایم که با بررسی زمینه های مشترک اجتماعی در اشعار این دو شاعر دریافتیم، هر دو از شعر خود به عنوان سلاحی برنده برای بیان مسائل اجتماعی استفاده کرده تا بتوانند ناهنجاری هایی نظیر: بی عدالتی و ستمگری طبقات حاکم، حیله و فریب کاری، زهد ریایی، جهل و سادگی مردم و دیگر انحرافات موجود در جامعه خود را مورد انتقاد قرار دهند.
۱۶۹.

Re-reading the Position of Women in Islamic-Iranian Mystical Texts (With Reference to Attar and Rumi’s Works)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Islamic - Iranian Mysticism Mystical Texts Women Attār Rumi

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۷ تعداد دانلود : ۸۲۲
Contrary to the traditional disciple-making efforts presented by commentators of mystical works, which aim to consolidate a fanatical attitude towards mysticism and hide any epistemological defects, these works have their own disadvantages, similar to any other knowledge system. One of these disadvantages is the categorization of "women," which, due to the continuation of the patriarchal worldview and the Mithraic origin of Iranian-Islamic mysticism, has been approached with a dogmatic and gender-oriented perspective. Therefore, within the mystical tradition, despite occasional praises given to women in Sufi works, they are generally regarded as symbols of evil passion, and the love for them is seen as figurative and lustful. In these instances, the mystical texts acknowledge their own stance, and, often in contrast to the efforts of their fanatical admirers, provide an opportunity for so-called "destructive" analyses. The present article examines the contradictions within the works of two renowned mystical poets, Attar and Rumi, specifically regarding their portrayal of "woman". By adopting a deconstructive approach, often utilizing textual evidence, it aims to highlight their patriarchal attitude. Consequently, it concludes that while researchers of mystical works have often attempted to absolve the mystic poets of their patriarchal or misogynistic gender-oriented views, the mystics themselves have not done so.
۱۷۰.

“Suddenly Afraid”: Challenged Identities and Disrupted Meaning in Lydia Davis’s Short Fiction(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Identity Abjection the Abject Short Story the Self

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۳۱۴
Implementing Julia Kristeva’s theory of abjection, the present study attempts to demonstrate that the short fiction of Lydia Davis, contemporary American writer, is, first and foremost, about the fragility of identity and the precariousness of its borders. Using a descriptive-analytical approach and Kristeva’s Powers of Horror: An Essay on Abjection, as the main source in which she delineates her theory, this paper studies four of Lydia Davis’s short stories in depth. Abjection is the process in which the subject casts aside anything foreign to the self, or the ‘abject,’ at an early stage, to safely procure a coherent I. By detecting and interpreting two of the abject’s main manifestations, namely women and corpses, the current article will contend that Davis’s characters/narrators are always already stuck in seemingly bottomless pits of identity crises, both inside and through their use of language. Analyzing Davis’s “The Thirteenth Woman,” “Suddenly Afraid,” “Grammar Questions,” and “Letter to a Funeral Parlor,” this research tries to unravel the intricacies of maintaining shaken identities and endangered subjectivities at the face of unimaginable horror. Although discarded repeatedly by the characters in these stories, the abject never vanishes; it keeps haunting the periphery of selfhood and the solidarity of meaning.
۱۷۱.

بازشناختی از «عشق» و «هوس» در منظومه های لیلی و مجنون و خسرو و شیرین براساسِ دیدگاه استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد روانکاوانه نظامی گنجوی استرنبرگ خسرو و شیرین لیلی و مجنون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۰۵
بررسی متون از دیدگاه روانکاوان معاصر از مهم ترین رویکردها در نقد ادبی است که در دوره معاصر با شکل گیری هسته های جدید روانکاوی به گستره ای نو ورود پیدا کرده است. در این میان، دیدگاه های رابرت استرنبرگ و نگاه متفاوت او به مقوله عشق جایگاه ویژه ای یافته است. او که نظریه خود را براساسِ نوع کنش و مواجهه افراد در روابط عاطفی تعریف و دسته بندی کرده است، به الگوهایی در شناخت نوع عشق در هر شخصیت و روابطش با دیگری دست یافته و در جریان نظریات خود به انواع عشق و کیفیت های آن رسیده است. ازسویی، روایات نظامی گنجوی به دلیلِ محوریت مفهوم عشق در آن ها سوژه ای مناسب در تحلیل روانکاوانه از این منظر است. نگارنده در این پژوهش سعی دارد با روشی توصیفی تحلیلی به تفاوت عشق و هوس در دو منظومه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون بپردازد و از منظر استرنبرگ تحلیلی روانکاوانه بر شناخت و چرایی اطلاق «عشق نامه» و «هوس نامه» از هر دو روایت ارائه دهد. در نتیجه این بررسی، مشخص شد براساسِ دیدگاه های استرنبرگ عشق کامل و مقدس مدنظر نظامی آمیخته ای از روابط با اولویت تعهد در بالاترین درجه و سپس صمیمیت و شور و اشتیاق در مراحل بعدی است؛ بنابراین، روایتی که مبتنی بر شکست عشق در سویه «عشق آرمانی و کامل» بوده باشد و قهرمان پیروز آن درگیر «عشق سودایی و رمانتیک»، نوع رابطه در آن بر هوس مبتنی است و «هوس نامه» نام می گیرد. درمقابل، اگر نوع عشق دوسویه رابطه از نوع «عشق آرمانی» بوده باشد، به کمکِ اولویت مؤلفه تعهد، عشق در معنای حقیقی آن شکل گرفته است و آن روایت «عشق نامه» نامیده می شود. پس، نتیجه این پژوهش نشان می دهد که عنصر تعهد در خودآگاه نظامی در مقام روایت گری کلاسیک و رابرت استرنبرگ و در مقام روانکاوی شناختی در دوره معاصر ساخت و کارکردی عملیاتی در روابط مبتنی بر عشق دارد.
۱۷۲.

بررسی و تحلیل مبانی فکری طریقت یسویّه و تأثیر آن در تصوّف آسیای صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احمد یسوی یسویه آسیای صغیر عقاید آداب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۵۷
«احمد یسوی» یکی از مشایخ مشهور و تأثیرگذار در خطّه ترکستان در قرن ششم بوده است. حرکت صوفیانه و سلوک عرفانی وی به نام «یسویّه» در جهان اسلام شهرت یافته است که در اسلامی شدن آناتولی نقش مهمی ایفا کرده است و با فراز و نشیب هایی در آسیای صغیر حیات داشته است. یسویّه به عنوان اولین طریقتی تلقّی می شود که در میان ترکان پدید آمد؛ این جریان دینی ابتدا در شهر «یسی» یا «ترکستان» پدیدآمد و سپس آوازه آن کل ماوراءالنّهر را درنوردید و در آسیای صغیر نیز گسترش یافت. اهمّیّت اصلی طریقت یسویّه از این منظر است که توانست متناسب با سطح اندیشه، زبان و فرهنگِ ترکمانان، از ترکستان تا آناتولی، عقاید عرفانی و آداب و اصول صوفیانه شان را اشاعه و تبلیغ کند و با استفاده از اشعار عامیانه آهنگینی که ریشه در روح ملّی و آداب آن قوم داشت، روح بسیط و بی آلایش آن ها را مجذوب اسلام و تصوّف کند و در نهایت فرهنگ و اجتماع آسیای صغیر را آماده ورود و پذیرش آرای فرقه های مختلفی که اغلب آن ها اصل خراسانی داشت، گرداند. با توجه به این که تاکنون تحقیقی در مورد نقد و بررسی آراء و آدابِ یسویّه و گسترش این طریقت در آسیای صغیر صورت نپذیرفته است. نگارندگان این پژوهش برآنند که با استناد به آثار مکتوب و منسوبِ شخصِ احمد یسوی، به شرح و تفسیر عقاید صوفیانه و آداب طریقت یسویّه و تطبیق آن ها با تصوّف خراسان بپردازند تا از این طریق ماهیّت عرفانی و تأثیر فرهنگی و فکری این طریقت در آسیای صغیر آشکار و مشخّص شود.
۱۷۳.

زیبایی شناسی عناصر سوررئالیستی رمان های «نادیا» آندره برتون و «سه قطره خون» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی نادیا آندره برتون سه قطره خون صادق هدایت سوررئالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۶۸
هنر و زیبایی شناسی حیطه هایی باز و گسترده هستند که جهان در آن ها تفسیر می شود و در فرآیندی تفکری- ادراکی بر تخیل، سازندگی و بیان تأثیر می گذارد. تجربه و دانش زیبایی شناسی، روش ها و دیدگاه های جدید، ذهن را به چالش می کشانند. «نادیا» اثر آندره برتون و «سه قطره خون» اثر صادق هدایت به عنوان واقعیتی صوری و معنایی، مصداق بارز عناصر زیبایی عینی و ذهنی هستند که نشان دهنده پنهان بودن واقعیت عمیقِ حالت روانی انسان در ضمیر ناخودآگاه اوست و دارای واقعیتی هستی شناسی است که آگاهی ما تنها به بخش کوچکی از آن دست یافته است. هدف از تحلیل عناصر زیبایی شناسانه این آثار که به بازنمایی نیازهای ساحت های مختلف حیات انسان از راه شهود و تأمل و توجه به جهان فراعینی و ایجاد نوعی ارتباط تعاملی بین احساس، اندیشه، خرد و خیال انسانی می پردازند، شناخت و دریافت نحوه نگارش آثار مذبور و چرایی ارزشمندی آن هاست. در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد ادبیات تطبیقی و تکیه بر مکتب نقد بنیاد آمریکایی در تحلیل کیفی و واکاوی جنبه های زیبایی شناسیِ سوررئالیستی آثار به این نتیجه رسیده ایم که زیبایی زبان و تخیل در بخش روساخت و زیبایی محتوا در بخش ژرف ساخت با استفاده از شگردهای سوررئالیسم، ارکان سازنده زیبایی این آثار است که منتهی به خلق فضاهایی می شود که عصیانی برای آزادی ذهن از محدودیت هاست.
۱۷۴.

بررسی شیوه اعمال قدرتِ مبهم و استعاری در نمایشنامه قوی تراثرآگوست استریندبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قدرت ابهام استعاره فراخواندن فروهشتن انتساب قوی تر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۳۴۷
برخی از آثار ادبی، علیرغم ظاهر ساده و حجم کم، به قدری پر محتوا بوده و درونمایه قوی دارند که در معادلات فلسفی بزرگ ترین فیلسوفان دوره معاصر نیز می گنجند. نمایش قوی تر اثر یوهان استریندبرگ از این قاعده مستثنی نیست. هدف اصلی این مقاله پس از بازتعریف ابهام، فراتر از تعریف امپسونی و استعاره، گسترده تر از معنای دریدایی آن، با تکیه بر فرایند ناگزیر فراخواندن، فروهشتن و انتساب، کشف چگونگی اعمال قدرت نویسنده، و نقش او در خلق اثر- که خود خوانشی از دنیای پیرامون اثر است- و همچنین شیوه اعمال قدرت خواننده در درک و تفسیر متن- که خود بازنویسی اثر از دیدگاهی متفاوت است- می باشد و در این راه چهارچوبی کلی را که فوکو در بررسی قدرت و گفتمان ارائه نموده است، مبنای کار قرار می دهد. پس از یافتن ارتباط ابهام و استعاره با یکدیگر، به کشف نقش این دو در اعمال قدرت یا جلوگیری از آن و در نهایت رابطه این مفاهیم با ادبیات، خلق و خوانش این اثر ادبی پرداخته می شود. پاسخ به این سوال که ابهام و استعاره چه نقشی در تولید و اعمال قدرت یا جلوگیری از آن دارند هدف اصلی این کار پژوهشی است. در دنیای متن، همچون دنیای فرامتن، عرصه ابهام و استعاره سازی و در نتیجه میدان جنگ اراده ها، غرایز، منافع و استعاره های گوناگون و جنگ استعاره ها گاهی با روش های مسالمت آمیز به نوعی صلح یا آتش بس موقت می انجامند امّا در صورتی که چنین روش هایی به نتیجه نرسند، تنها خشونت برهنه زور می تواند استعاره ای را به نفع استعاره ای دیگر ناحق و باطل جلوه دهد. با توجه به اینکه روش تحقیق در این مقاله کیفی است، خوانش جزءبه جزء متن، گزینش برخی کلمات و اجزای تشکیل دهنده متن بر اساس رویکردی که در پیش گرفته شده است و توصیف کیفی داده ها عمده ی فعالیت ها را در پیاده کردن چهارچوب نظری تحقیق بر روی متن ادبی مورد مطالعه تشکیل می دهد.
۱۷۵.

بررسی سبک شناسانۀ مجموعۀ اشعار شِکوة اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقبال لاهوری حوزه های زبانی بلاغی و فکری سبک شناسی ساختاری مثنوی شِکوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۹۰
اقبال لاهوری از شاعران صاحب سبک معاصر پاکستان است که اشعاری به زبان فارسی و اردو سروده است. از ویژگی های سبک زبانی اقبال این است که تکرار و سجع متوازی بیشترین سهم را در ایجاد موسیقی درونی اشعار او دارند و اسامی ذات بیش از سه برابر اسامی معنا است. در منظومه شکوه اسامی فارسی، بیش از دو برابر اسامی اردو اند. افعال ساده نیز چهار برابر افعال مرکب اند. در چینش نحوی شعر اقبال، اغراض زیبایی شناسانه دخالت دارد. در حوزه بلاغی، بیشترین بسامد از آنِ تشبیه بلیغ است. در حوزه استعاره، استعاره مکنیه و تشخیص بالاترین بسامد را دارد. در میان صنایع بدیعی نیز تناسب و تلمیح بیشترین بسامد را دارند. بسامد اسامی ذات، بدان معناست که شاعر در پی محسوس کردن امور معقول است. کاربرد افعال ساده نیز به منظور انتقال صریح هیجانات درونی شاعر صورت پذیرفته است. همچنین کاربرد افعال منفی با بسامد بالا، نشان از اوضاع نابسامان روحی شاعر دارد. بسامد جملات ساده و بسیط نیز به سبک او سرعت و هیجان بیشتری بخشیده است. در حوزه فکری: اقبال اندیشه های بسیاری ز قبیل عشق به خدا و رسول، رعایت تقوی و پرهیزکاری و اتحاد و همدلی را در لابه لای اشعار منظومه شکوه مطرح ساخته است. نگارندگان در این پژوهش درصدد هستند تا به بررسی ویژگی های سبک شناسی اشعار شِکوه بپردازد تا خوانندگان با زوایای گوناگون شعر وی آشنا شوند. نوع رویکرد ما در این مقاله، سبک شناسی ساختگراست که بر اساس آن به بررسی و تحلیل دقیق و موشکافانه هر سه حوزه زبانی، ادبی و فکری اشعار شِکوه پرداخته شده است.
۱۷۶.

تأثیر فارسی بر اشعار بلوچی مولوی عبدالله روانبُد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی بلوچی فارسی شعر بلوچی مولوی عبدالله روانبد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۴۵
بلوچی و فارسی شاخه هایی از خانوادۀ زبان های ایرانی هستند که در درازنای تاریخ در فلات ایران و در همسایگی و تعامل با همدیگر بوده اند. یکی از کارکردهای ادبیات تطبیقی، بررسی تأثیر و تأثرهایی است که میان ادبیات زبان های گوناگون وجود دارد. نظر به غلبۀ فرهنگی زبان و ادبیات فارسی در ایران و نفوذ گستردۀ آن در میان اقوام مسلمان، تأثیرات این زبان و ادبیات آن بر ادبیات و شعر بلوچی نیز آشکار و قابل توجه است. تأثیرپذیری شاعران دورۀ دوم ادبیات بلوچی و مکتب ملاها از فارسی به اوج می رسد. مولوی عبدالله روانبُد از شاعران نامدار بلوچی و از نسل آخرین شاعران این مکتب است. او شاعری دوزبانه است که در شعرهای بلوچی او نیز تأثیر زبان و ادبیات فارسی قابل توجه است. این نوشتار با بررسی شعر بلوچی روانبُد به روش توصیفی-تحلیلی در پی روشن کردن چنین وجهی در سروده های او بوده است. شعر روانبُد از نظر تأثیرپذیری از زبان و ادبیات فارسی یک دست نیست، گاه شعر او با آن که از لحاظ مضمون و عناصر خیال به شدت متأثر از فارسی گویان بزرگی چون سعدی است، از لحاظ زبانی، روان است و بدیع می نماید و گاهی نیز چنان فارسیانه بلوچی می سراید که مصرع ها با تغییر یا تعدیل یک واژه، فارسی می شوند و حتی برخی از آن ها را می توان کاملاً فارسی دانست.
۱۷۷.

خوانشی اسطوره ای از داستان ابراهیم ادهم براساس الگوی اسطوره ای کریستوفر ووگلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابراهیم ادهم تذکرهالاولیا تحلیل متون ادبی براساس نظریه های معاصر الگوی اسطوره ای کریستوفر ووگلر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۴۲
در این پژوهش با روش تحلیلی- تطبیقی و با رویکرد اسطوره شناختی براساس الگوی سفر نویسنده ووگلر، ساختار اسطوره ای داستان ابراهیم ادهم، بررسی و مقایسه، و سنخیت مباحث تذکره های عرفانی با الگوی سفر نویسنده نشان داده شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که داستان ابراهیم ادهم با مراحل الگوی ووگلر به طور کامل انطباق دارد. ابراهیم ادهم بعد از سه مرحله دعوت به حیطه شگفتی ها قدم می گذارد و بعد از مرحله پالایش و تزکیه در زهدان غار، تولدی دوباره را تجربه می کند. او در نتیجه تحمل آزمونهای دشوار، حیات خود را تجدید می کند و در مرحله بازگشت با اکسیر معنویت به درون جامعه بازمی گردد.
۱۷۸.

بررسی و تحلیل خاطره نگاری ادبی در آثار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاطره نگاری ادبی نیما یوشیج تاریخ معاصر ایران حسب حال نویسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۸ تعداد دانلود : ۹۴۱
خاطره و خاطره نگاری یکی از راه های شناخت بیشتر حوادث و رویدادهای تاریخ معاصر ایران است و همواره در تاریخ ادب فارسی، شاعران و نویسندگان بسیاری از این گونه ادبی برای بیان اندیشه ها و افکار خود استفاده کرده اند. علی اسفندیاری متخلص به نیما یوشیج، یکی از شاعرانی است که سروده های او در زمره خاطره نگاری ادبی قرار گرفته است. این نوشتار بر آن است تا با بررسی آثار نیما یوشیج، برخی ویژگی های محتوایی این خاطرات را بررسی کند. دستاوردهای پژوهش بیانگر ابتکار و استقلال نیما یوشیج در ساختار هنری، ادبی و محتوایی خاطره نگاری است. این شاعر اجتماعی با نیروی تخیل خویش توانسته است آغاز گر راه جدیدی در خاطره نگاری باشد. خاطره و حسب حال نویسی نیما، حاصل نگرش تازه شاعر به جهان و هستی است؛ به گونه ای که دردها و زندگی ذلت بار مردم، تلخی ها و ناکامی های بی پایان حکومت را به تصویر می کشد. این دردها و رنج ها، گاه با یأس، نومیدی، تنهایی و گاه خوش بینی، امید به انقلاب و تغییر و تحولی بنیادین در ساختار حکومت همراه است. اجتماع و مسائل مربوط به آن از مهم ترین مضامین خاطره نگاری شعر نیماست. نیما شاعری آگاه از درد زمان و جامعه اش است و برای شعر، رسالت و تعهدی در خور قائل است، اکثر آثار نیما درباره جامعه استبداد زده، درد و رنج مردم ستمدیده زمانه خود است. به طور کلی، خاطرات شعری نیما پر از تصویرهایی نظیر: درد، فقر، رنج و بی عدالتی های اجتماعی است.
۱۷۹.

تحلیل ساختار و کارکردهای کلان روایت ها در قصاید مدحی( مطالعه موردی قصاید فرخی سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلان روایت فرانسوا لیوتار قصاید مدحی فرخی سیستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۳۶۸
  متن و معنی قصاید مدحی، در ساختاری روایی ساماندهی می شود. شاعر تلاش می کند تا بر اساس تاریخ، تجربه  و علوم مختلف، روایت های خرد را که قدرت نظام سازی ندارند به حاشیه براند یا آنها را در روایتی جامع و واحد که سیاست و مذهب حاکم از آن حمایت می کنند، حل نماید. همین امر موجب شکل گیری کلان روایتهایی مانند آزادی و عدالت، رفاه و توسعه و در نتیجه «سایه خدا بودن پادشاه» در قصاید مدحی است. این روایت های ساخته شده، دیگر نیاز به تایید یا تصدیق علمی و بیرونی ندارد، بلکه بلاغت درونی شعر و قرارداشتن شاعر در ساختار قدرت، مشروعیتی درونی به آن ها می دهد.  در این مقاله تلاش شده تا با روشی توصیفی و تحلیلی و با تأسی از اندیشه های فرانسوا لیوتار، به این پرسش پاسخ داده شود که ساختار و شیوه های شکل گیری کلان روایت ها در قصاید مدحی چگونه است؟. می توان کلیت سازی، بدیهی جلوه دادن حقیقت های ایدئولوژیک، مشروعیت بخشی های زبانی، طرد و جذب، گفتمان سازی و نفی تناقضات اجتماعی، از مهمترین پیامدهای زبانی و معنایی شکل گیری کلان روایت در قصاید مدحی دانست. 
۱۸۰.

بررسی جلوه های طبیعت در غزلیات سلمان ساوجی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سلمان ساوجی غزلیات طبیعت تخیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۴۳۱
توصیف طبیعت یکی از بارزترین مضامین مورد استفاده ی بسیاری از شاعران پارسی گو بوده است و آن ها از گذشته های دور با جلوه های طبیعت، انس و الفت فراوانی داشته اند. تأثیر و بازتاب این جلوه ها، با توجه به نوع نگرش و طرز تفکر شاعران، تنوع وسیعی از تصاویر شعری را به نمایش می گذارد. طرز تلقی آن ها از طبیعت، نشان دهنده ی افکار، اندیشه ها و احساسات آن ها است. مسأله ی اصلی در این مقاله، بررسی جلوه های طبیعت در غزلیات سلمان ساوجی است. بدین منظور ابتدا غزلیات وی مورد مطالعه قرار گرفته و بیت هایی که بیانگر پدیده های طبیعت بوده، استخراج گردیده و سپس به تحلیل و بررسی آن ها پرداخته شده است. بسامد جلوه های طبیعت در غزلیات ساوجی، بسیار چشمگیر است. در مجموع می توان گفت که وی، شاعری طبیعت گرا با طبعی لطیف و ذوقی سرشار است. این ویژگی ها باعث شده در توصیف مناظر ، بسیار ماهر باشد و بخشی از ذوق شاعری خود را در این عرصه نشان دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان