فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
یحیی الخشاب و صادق نشأت در سال 1956 میلادی تاریخ بیهقی را به عربی ترجمه کردند. ارزش علمی و ادبی تاریخ بیهقی در میان متون فارسی و تاریخی، بایستگی ارزیابی و نقد چنین ترجمه ای را نمایان می کند. نقد ترجمه یکی از روش هایی است که در نمود سطح کیفی متون مترجَم راهگشا است. هدف این پژوهش، نقد و ارزیابی معادل یابی واژگانی تعریب تاریخ بیهقی از آغاز تا پایان داستان حسنک وزیر براساس سطح معنایی لغوی الگوی کارمن گارسس است. تعریف، معادل فرهنگی یا کارکردی، همانندسازی، بسط نحوی، قبض نحوی و ابهام از جمله مؤلّفه های این سطح از الگو هستند که در این پژوهش به آنها می پردازیم. این پژوهش روشن می کند که معادل یابی واژگان و اصطلاحات متن مبداء در زبان متن مقصد دامنه ای فراخ دارد و به همین سبب، عموم اشکالات ترجمه عربی تاریخ بیهقی، واژگانی است. مترجمان از همانند سازی و تعریف بیشتر از همه مؤلّفه ها برای ترجمه این متن کهن بهره برده اند. یکدست نبودن معادل واژگانی در سراسر متن دیده می شود و بی توجّهی مترجمان به تحوّلات زمانی واژگان و معانی پنهان و کنایی اصطلاحات فارسی مهم ترین دلیل رخ دادن خطاهای ترجمه واژگانی در این متن است.
کنکاشی زبان شناسانه بر سه سرآغاز در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش زبان شناسی نوین و سره کردن متون ادبی که زبان شناسان از آن با سرنامه «گفتمان نقدگرا از دیدگاه نشانه شناسی معنایی» یاد می کنند، چنان است که سره کننده نوشتار به دنبال شناخت ژرف مایه لایه های گوناگون اندیشه و فضای آفرینش متون فراتر از جمله ها می گردد و بافت سخن را با توجه به جایگاه هنری و موقعیت آن به کنکاشی زبان شناسانه می کشد و بینش فرامتنی نگارنده یا سراینده را آشکار می سازد. بنابراین، نگارنده این گفتار بینش نهفته در لایه های زبانی سه سرآغازنامه را در گران سنگ ترین سرورده حماسی زبان فارسی که همانا «شاهنامه» نام گرفته با سرنامه های «به نام خدا» و غمنامه های «رستم و سهراب» و «رستم و اسفندیار» را با روش (توصیفی– تحلیلی) به کنکاش گفتمان نقدگرا گرفته است.
خوانشی از قصیده منطق الطیر خاقانی بر پایه نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصیده منطق الطیر خاقانی یکی از نمونه های درخشان ادب فارسی است. این قصیده همچنین از نمونه های قابل توجه زبان و سفر مرغان است. شماری پرنده در فصل بهار گرد هم آمده و هریک ستایش گر گلی هستند و درباره برتری گل مورد نظر خود استدلال می کنند. در این پژوهش کوشیده ایم بر پایه نظریه بینامتنیت و با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مطالعات اسنادی، از زاویه تازه ای به بررسی این قصیده بپردازیم. نظریه بینامتنیت یکی از شیوه های بررسی متن است که توسط ژولیا کریستوا و تحت تأثیر نظریه منطق مکالمه میخاییل باختین شکل گرفته است. اساس این نظریه چنین است که متن را بر پایه مکالمه و تعامل با دیگر متن های پیش و پس از خود تبیین معنایی می کند؛ زیرا معنا نتیجه گفت وگوست و گفت وگو شیوه های مختلفی دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این متن (قصیده) محل تلاقی گفتمان های گوناگون اعم از گفتمان موسیقی، عرفانی فلسفی، حماسی، دینی، تاریخی و ادبی است. تمامی این گفتمان ها همچون تکه های پازل در شکل گیری این متن (قصیده) دخالت دارند و سرانجام همگی در فرم شعر به وحدت رسیده اند.
تصوّف در دوره استبدادِ منوّر رضاخانی؛ پژوهشی درباره زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افول تصوف در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
213 - 231
حوزه های تخصصی:
علی رغم مخالفت های شدید، تصوف تا پایان دوره قاجار به حیات خویش ادامه داد. هنوز در ایران خانقاه های بسیاری وجود داشت و صوفیان پشمینه پوش در شهرها مشاهده می شدند. اما با روی کار آمدن رضاشاه افول تصوف سرعت گرفت تا آنجا که در اواخر حکومت وی کمتر نشانی از صوفیان در جامعه ایرانی دیده می شد؛ خانقاه ها متروک شده بودند و دیگر رونق گذشته را نداشتند و صوفیان نیز دلق ها را رها کرده، جامه مرسوم آن روزگار را بر تن کرده بودند. مقاله حاضر به بررسی زمینه های سیاسی، اقتصادی و فکری افول تصوف در دوره پهلوی اول پرداخته و نقش آن ها را در افول تصوف بازگو کرده است. انتقادات تند روشن فکران این دوره از تصوف و آموزه های آن یکی از دلایل اصلی افول تصوف در دوره پهلوی اول بوده است، به عنوان مثال تقی ارانی که اولین چهره مهم مارکسیسم ایرانی است عرفان/ تصوف را افیون توده ها می دانست. به باور او کارکرد عرفان/ تصوف چیزی جز به انقیاد درآوردن طبقات فقیر جامعه (برده ها و ...) نبوده است. با وجود اثرگذاری این نقدها بر بسیاری از نخبگان جامعه، اصلی ترین دلیل افول تصوف را باید در قوانین وضع شده از سوی حکومت پهلوی در موضوعاتی چون موقوفات جست وجو کرد. بنابر این قوانین، موقوفات که از مهم ترین منابع درآمد خانقاه ها بودند مصادره و نظارت آن ها به دولت واگذار می گردید؛ امری که با سخت تر کردن معیشت صوفیان عملاً خانقاه نشینی و عزلت گزینی را ناممکن و زمینه را برای برچیده شدن بساط تصوف مهیا می ساخت.
از گفتمان ذهنی تا گفتمان حاکم بر جامعه؛ بازخوانی رمان کولی کنار آتش از دیدگاه تاریخ گرایی نو
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
13 - 26
حوزه های تخصصی:
ارتباط تاریخ و ادبیات یکی از مسائلی است که مورد نظر پژوهشگران بوده است و سعی داشتند تا ادبیات و تاریخ را دو دانشی معرفی کنند که دوشادوش همدیگر در حرکتند و در بخش های زیادی با همدیگر تنیده می شوند. حاصل این درهم تنیدگی و ارتباط متقابل موجب شکل گیری رویکردی به نام تاریخ گرایی نو شد. در این رویکرد چگونگی روایت تاریخ از نظرگاه نویسنده بررسی می شود و آنچه مهم است جدال و درگیری میان گفتمان حاکم توسط گفتمان ذهنی نویسنده است. در پژوهش حاضر رمان کولی کنار آتش اثر منیرو روانی پور از نظر تاریخ گرایی نو بازخوانی شده است. این رمان درباره دختری به نام آیینه است که در داستان شاهد حوادث سیاسی سال های 1356 تا 1360 است و نویسنده براساس دیدگاه های ایدئولوژیک خود سعی کرده تا بازخوانی دیگری از تاریخ این دوره ارائه کند. در طول این پژوهش مشخص شد، نویسنده سعی دارد تا با گفتمان ذهنی حاکم بر خود، گفتمان جامعه را به مبارزه دعوت کند و روایت دیگری را از تاریخ پیش چشم مخاطبان بگذارد. او حوادث سیاسی ای که سازمان چریک های فداییان خلق در سال های 1356 تا 1360 در آن دخالت داشتند، به تصویر کشیده است و در این پردازش تاریخی سعی کرده است تا نگاه جانبدارانه نداشته باشد، اما با جهت گیری روایتش پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به چالش کشیدن حزب جمهوری اسلامی عملاً رویکرد سیاسی خود را مشخص می کند و روایتی که ارائه می کند براساس همان رویکرد حاکم بر ذهن اوست.
بررسی و تحلیل طلب در اندیشه عطار و مولوی، در منطق الطیر و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلب نشانه ای زبانی است که در عرفان اسلامی به اصطلاحی پرکاربرد تبدیل شده است. برای آن که جایگاه طلب در تصوّف اسلامی معلوم شود، ناگزیر باید عرفان را به عنوان یک نظام در نظر گرفت. نظامی که در یک نگاه بر سه ستون شریعت، طریقت و حقیقت بنا نهاده شده است. در این ساختار «سلوک» از طریقت منشعب می گردد و طلب، اولین گام در سلوک عارفانه به شمار می آید. بنابراین طلب جزیی جدایی ناپذیر از ساختار عرفان است و تقریباً در تمام آثار عرفانی ردّ پای آن را می توان دید. امّا در این میان دو عارف بزرگ ایران و جهان، عطار و مولوی به فراوانی از آن سخن گفته و ویژگی های آن را تشریح کرده اند. طلب در اندیشه عطار اولین وادی، از وادی های هفت گانه سلوک به شمار می آید و بدین ترتیب باید آن را یکی از اجزای تعیین کننده دستگاه فکری او دانست. امّا در مثنوی اساساً یک نظم فکری که بتوان جای اجزای اندیشه مولانا را در آن تشخیص داد، وجود ندارد. بنابراین طلب هم بنابراین طلب هم، در مثنوی، نه یک وادی از وادی های طلب دانسته شده و نه در جای مشخصی از آن سخن به میان آمده است. بلکه در همه جای مثنوی می تواند حضور داشته باشد. بی تردید یافتن و دسته بندی کردن و سنجیدن آن ها با اندیشه عطار کاری دشوار است.حاصل این پژوهش نشان می دهد که عطار و مولوی طلب را آغاز سلوک و ابزار تحقق صدق و سلامت نفس و سعادت انسان می دانند. داده های این پژوهش با روش کتابخانه ای به دست آمده و پس از دسته بندی با روش کیفی توصیف شده است.
فضا، عنصری پویا و چند وجهی: خوانش لوفوری رمان نفرین زمین اثر جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان نفرین زمین اثر جلال آل احمد روایتی از حضور یک معلم در روستایی بدون نام ا ست. رمان در بستر اصلاحات ارضی شکل می گیرد. مقاله حاضر با استفاده از آراء هانری لوفور خوانشی جدید از رمان ارائه می دهد. لوفور ایستایی فضا را به پرسش می کشد و فضا را مفهومی سیّال معرفی می کند. ازاین منظر، روستا فضایی پویاست که در روند داستان بازتعریف می شود. ورود معلم به روستا، به منزله یک غریبه ، واسطه ای برای به تصویرکشیدن چندوجهی بودن روستا می شود. دیالکتیک سه وجهی لوفور، که شامل تجربه درک شده، تصورشده، و زیسته معلم از فضاست و در عملِ فضایی، بازنمود های فضایی، و فضاهای بازنمودی او از روستا نمود می یابد، در این مقاله بررسی شده است. درک فیزیکی معلم از روستا در زیرشاخه های حواس پنج گانه مطالعه می شود و درک حس های بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، و لامسه معلم از فضای روستا به تفصیل هدف کاوش قرار می گیرد. تطابق یا تناقض تصور ذهنی معلم با زیست اجتماعی اش در روستا بخش بعدی این نوشتار را به خود اختصاص داده است. تجزیه فضای همگن روستا و سلسله مراتبی شدن آن برای اعمال قدرت طبقه حاکم روستا مقوله دیگری ا ست که در این مقاله به آن توجه شده است. بخش بعدی مقاله معطوف به بررسی حق شهر ساکنان روستا، اهالی و غریبه ها در دو زیرمجموعه آن حق مشارکت و حق تصرف است. معلم، مباشر، و نقاش شورابی غریبه هایی هستند که حق شهرشان در روستا حائز اهمیت است. با نگاهی لوفوری به رمان آل احمد، روستا بستری منفعل با تعریفی ثابت و مانا نیست، بلکه فضایی است چند وجهی که شخصیت دارد و دستخوش تغییر و بازخوانی می شود.
بررسی تحلیلی و تطبیقی روایت عاشورا در تاریخ طبری و تاریخ بلعمی بر اساس نظریه فزون متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
242 - 270
حوزه های تخصصی:
تاریخ الامم و الملوک» یا تاریخ الرّسل و الملوک» نام کتابی است که محمّد بن جریر طبری در تاریخ جهان از آغاز خلقت تا پایان سال 302 هجری قمری به رشته تحریر درآورده است. از ابوعلی محمّد بلعمی کتابی به دست ما رسیده است که با نام «تاریخ نامه طبری» یا «تاریخ بلعمی» شناخته می شود. باور پژوهشگران بر آن است که بلعمی کتاب طبری را به فارسی برگردان کرده و مطالبی از آن کاسته و بخشی هایی را نیز برافزوده است. در پژوهش حاضر، روایت طبری و بلعمی از رویدادهای روز عاشورای سال 61 هجری قمری، تجزیه، مقایسه و تحلیل شده است. این پژوهش با تکیه بر نظریه فزون متنیّت ژرار ژنت انجام شده است. بر اساس این نظریه، همه متون از متون پیش از خویش برگرفته شده اند. متن آغازین، «پیش متن» و متن پسین، «بیش متن» نامیده می شود. در جریان برگرفتگی بیش متن از پیش متن، تغییراتی حاصل می شود که «گشتار» نام دارد. بر اساس نتایج این پژوهش، روایت بلعمی از روز عاشورا نمی تواند ترجمه ای از روایت طبری باشد. اعمال انواع گشتار کمّی مهم ترین عامل دگرگونی روایت بلعمی نسبت به روایت طبری بوده است.
تحلیل العلاقات التناصیه بین منازل السائرین وکتاب البیاض و السواد بناءً على نظریه جیرار جینیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
1 - 25
حوزه های تخصصی:
التناص هو إنتاج نص من خلال التفاعل مع نصوص أسلافه أو معاصریه ، وتتم مشارکه تلک النصوص فی النص المطلوب بشکل صریح ، غیر صریح وضمنی من نص إلى آخر. یُعد جیرار جینیه من أبرز الباحثین فی مجال التناص ، حیث یرکز معظم دراساته على طبیعه الخطاب السردی. تمت کتابه هذه المقاله بطریقه وصفیه وتحلیلیه باستخدام المصادر المکتبیه. و قد درس التناص فی کتابی "منازل السائرین" و "البیاض و السواد" ، والذَین کلاهما باللغه العربیه وقد ترجما إلى اللغه الفارسیه. تم تقییم منازل السائرین على أنها ما بعد النص وکتاب البیاض والسواد کنص مسبق ، وتم تحدید مشارکه نص البیاض والسواد فی نص منازل السائرین بشکل صریح وغیر صریح و ضمنی بإلقاء نظره خاصه على عقلیه جیرار جینیت. تشیر الأبحاث التی أجریت إلى تأثر خواجه عبد الله الأنصاری بکتاب البیاض والسواد السیرجانی. لا یُرى التناص الصریح فی هذا العمل ، والتناص الغیرصریح له تواتر أقل من التناص الضمنی ، وبشکل عام ، تقتصر القواسم المشترکه المفاهیمیه لمنازل السائرین على البیاض و السواد .
تحلیل مقارن لروایتي أسفار کاتبان لأبي تراب خسروي وکولي کنار آتش لمنیره رواني بور بناءً على نظریه جیرار جینیت السردیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
205 - 234
حوزه های تخصصی:
قدّم جیرار جینیت، عالم السرد البنیوی البارز، خطه شامله لدراسه النصوص السردیه. لقد قام بتحلیل المحاور الخمس الأساسیه للسرد، أی الترتیب السردی والدیمومه والرؤیه والتواتر والصوت. یدرس هذا البحث ویقارن روایتی أسفار کاتبان لأبی تراب خسروی وکولی کنار آتش لمنیره روانی بور، بناءً على النظریه السردیه لجیرار جینیت، بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. أظهرت نتیجه البحث أن الکاتبین قد حققا المفارقه الزمنیه باستخدام تقنیتین الاسترجاع والاستباق. تناول کلا المؤلفین أهمیه الحدث فی اللحظات الحرجه بالتواتر التکراری وتکرار حدث. کان خسروی أکثر نجاحا فی روایه قصته بسبب کثره المفارقات الزمنیه والتواترات التکراریه والتغیرات فی سرعه السرد. قدّم جیرار جینیت، عالم السرد البنیوی البارز، خطه شامله لدراسه النصوص السردیه. لقد قام بتحلیل المحاور الخمس الأساسیه للسرد، أی الترتیب السردی والدیمومه والرؤیه والتواتر والصوت. یدرس هذا البحث ویقارن روایتی أسفار کاتبان لأبی تراب خسروی وکولی کنار آتش لمنیره روانی بور، بناءً على النظریه السردیه لجیرار جینیت، بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. أظهرت نتیجه البحث أن الکاتبین قد حققا المفارقه الزمنیه باستخدام تقنیتین الاسترجاع والاستباق. تناول کلا المؤلفین أهمیه الحدث فی اللحظات الحرجه بالتواتر التکراری وتکرار حدث. کان خسروی أکثر نجاحا فی روایه قصته بسبب کثره المفارقات الزمنیه والتواترات التکراریه والتغیرات فی سرعه السرد.
تحلیل تطبیقی مفاهیم اسطوره ای نماد انگشتری و بررسی بازتاب آن در حکایتی از اقبال نامه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
45 - 84
حوزه های تخصصی:
نمادپردازی، یکی از کاربردی ترین شیوه ها برای انتقال و تداعی معانی است. از دیرباز تا کنون، هنرمندان و سخنوران به یاری همین ویژگی کاربردی نماد، جذّابیت های بیشتری به آثار خود افزوده اند. حکیم نظامی گنجه ای (وفات 614 ه .ق)، یکی از برجسته ترین منظومه سرایان زبان پارسی است که در مجموعه آثارش، بویژه پنج گنج، از زبان نمادین بهره برده است. نمادپردازی نظامی، محصول آشنایی او با سنّت های فکری، فلسفی، فرهنگی و عرفانی رایج در زمان خود بوده و از منابع مختلفی سرچشمه گرفته است. ازجمله نمادهای به کاررفته در آثار این شاعر بزرگ، نماد انگشتری است که در تمدّن ها و فرهنگ های کهن، سابقه طولانی دارد. از نظرگاه تاریخی و باورهای باستانی، انگشتری مفهوم پادشاهی، الوهیّت، جاودانگی و قدرت دارد. برهمین اساس، نتایج حاصل از پژوهش حاضر نمایانگر انطباق باورهای باستانی و اساطیری نماد انگشتری با همین نماد در حکایت انگشتری و شبان اقبال نامه نظامی است. انگشتری در این حکایت رمزی از قدرت برتر است و عناصر نمادین دیگر مانند چوپان، عصا و طلسم، همگی نماد انگشتری را تقویت می کنند.
شگردهای سبکی علامی در مکاتبات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
91 - 114
حوزه های تخصصی:
در قرن دهم تا میانه قرن دوازدهم، نثر فارسی به سرعت به سمت انحطاط و پستی حرکت می کند. در این زمان ابوالفضل علامی (958-1011ق)، به عنوان قدیم ترین کسی که به فساد نثر فارسی پی برده است، اصلاح و تغییر سبک نثر را آغاز می کند. او با احاطه به زبان فارسی و آثار پیشینیان به سبکی نزدیک به سبک عراقی باز می گردد و از نثر عهد صفوی دور می شود و سبکی را به وجود می آورد که می توان به آن سبک ابوالفضل گفت. در این مقاله، به شیوه سبک شناسی لایه ای در پنج سطح آوایی، لغوی، نحوی، بلاغی و فکری به بررسی سبک خاص نثر ابوالفضل علامی و شاخصه های ممتاز و پرتکرار آن در مکاتبات علامی پرداخته ایم. ازآنجاکه درآمیختگی مختصات کهن و جدید از مهم ترین ویژگی های سبک عراقی است، سبک ابوالفضل ممزوجی از نثر فنی مسجع و ساده مرسل، با غلبه نثر ساده است. اجتناب او از تکلفات و تصنعات منشیانه در سطوح آوایی و بلاغی سبب سادگی و روانی نثر او شده و می توان گفت، تنها ضعف انشای او غلبه برخی عیوب دستوری خاص این دوره در برخی مواضع نثر است. از لحاظ فکری ایدئولوژی صلح کل، به عنوان پی رنگ فکری مکاتبات، وجهی حکمی به نثر او بخشیده است. این شاخصه فکری در کنار فارسی گرایی و ترکیب سازی های لغوی که وجه بارز و شاخصه اصلی نثر علامی محسوب می شود، سبب تشخص نثر او شده است؛ ازاین رو اصل در تشخص شیوه نثر علامی، فکر نو در قالب طرزی متمایز با سبک رایج عصر است.
جایاه لیلی در شعر معاصر فارسی با توجه به رویکرد اسطوره کاوی (مطالعه ی موردی: نصرت رحمانی، فروغ فرخزاد و حسین منزوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
81 - 106
حوزه های تخصصی:
شناخت شخصیت های اساطیری و زنان اساطیری به طورخاص در شعر معاصر فارسی، راهی برای شناخت زن در روزگار معاصر و نیز شناخت شعر، لایه های معنایی و تحلیل آن است. در میان زنان، چهره ی لیلی در شعر فارسی اعم از کلاسیک و معاصر چهره ای شاخص است. لیلی در شعر فارسی یکی از بارزترین نمادهای معشوق است که در این پژوهش با تمرکز بر اشعار حسین منزوی، نصرت رحمانی و فروغ فرخزاد بازتاب چهره ی لیلی در شعر معاصر بررسی می شود. دلیل انتخاب این سه شاعر توجه آنان به جایگاه لیلی از حیث کمیت و کیفیت بوده است. پرسش اصلی پژوهش پیش رو این است که لیلی به عنوان یکی از شخصیت های مهم زن اسطوره ای در ادبیات فارسی، در شعر معاصر چگونه بازتاب یافته و چه نسبتی با چهره ی حقیقی زن در روزگار ما دارد. در این مجال پس از توضیح مبانی نظری، به کاربست نظریه ی اسطوره کاوی ژیلبر دوران در بازخوانی اسطوره ی لیلی در شعر نصرت رحمانی، حسین منزوی و فروغ فرخزاد پرداخته شده است. رویکرد اسطوره کاوی دوران رویکردی است که در آن بررسی چگونگی تأثیر زندگی شخصی مؤلف در کنار بافت- متن پژوهی به معنای تأثیرات تاریخی و اجتماعی در تألیف اثر موردتوجه است. این مقاله در سه بخش به کاربست الگوی دوران در بازخوانی اسطوره ی لیلی در شعر سه شاعر نام برده می پردازد. در این پژوهش مشخص می شود که هر سه شاعر برگزیده نگاهی متفاوت به اسطوره ی لیلی داشته اند و کارکرد اسطوره ها در شعر معاصر از وجوه گوناگون با کارکرد اسطوره در شعر سنتی متفاوت است. نصرت رحمانی از چهره ی لیلی اسطوره زدایی می کند. لیلی شعر نصرت، رها، آزاد و بی مرز است. در شعر منزوی گاه لیلی همان معشوق اساطیری است و گاه شاعر، لیلی را به خاطر اتخاذ موضع منفعلانه در عشق نکوهش می کند و فروغ نیز اسطوره ی لیلی را اسطوره ای کهنه برای عشق ورزی در زمانه ی معاصر می داند.
مسئله تاریخ سرایش اشعار نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
191 - 211
حوزه های تخصصی:
اکنون در سال 1402 جایگاه نیما یوشیج به عنوان پدر شعر نو فارسی تثبیت شده به نظر می رسد اما در دهه های گذشته جدل های درازدامنی بر سر مسئله تحول شعر فارسی و اینکه چه کسی پیشوا و پیشرو این تحول بوده، جریان داشته است. یکی از این جدل ها به ادعای دستکاری نیما در تاریخ سرایش اشعارش مربوط می شود که در زمان حیات نیما آغاز شده بود و در سال های اخیر مجدداً مطرح شد و هیاهوی زیادی برپا کرد. شاعران و منتقدانی از دو جبهه مختلف این ادعا را مطرح کرده اند: نخست کسانی که در گسست از سنت از نیما تندروتر بودند و نیما را نه شاعری انقلابی که یک اصلاح گر می شمردند و دوم کسانی که نیما را بیش از حد تندرو می شمردند و خود هوادار نوعی تجدد محافظه کارتر یا میانه روانه تر بودند. در این نوشته به تاریخچه این ادعا می پردازیم و قوت شواهد آن را بررسی می کنیم. در جریان این بررسی به نکته مهمی درباره تاریخ گذاری اشعار نیما پی می بریم. نیما گاهی طرح اولیه شعر را به صورت منثور می نوشته و پای آن تاریخ می گذاشته و بعد از بازنویسی شعر به صورت منظوم نیز تاریخ اصلی را پای شعر حفظ می کرده است. احتمالاً همین امر باعث شده که عده ای نتیجه بگیرند نیما تاریخ شعر «غراب» را جعل کرده است. در نهایت نتیجه می گیریم هیچ یک از ادعاهایی که درباره دست کاری تاریخ اشعار نیما مطرح شده اند پیامد مهمی برای تاریخ شعر نو ندارند.
نقد و بررسی برگردان روح الله رحیمی از رمان «تحت أقدام الأمهات» با تکیه بر رویکرد بوطیقای ترجمه هِنری مِشونیک 1972 م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظریه پردازان حوزه ترجمه با ارائه آثار و نظریات خود گامی بلند در جهت توسعه روش های نقد و بررسی ترجمه برداشته و بستر لازم را جهت ارائه ترجمه مطلوب، فرا روی مترجمان فراهم کرده اند. یکی از نظریه پردازان این حوزه، هنری مشونیک فرانسوی است. بوطیقای ترجمه در مفهومی که در این بحث مدنظر قرار داده می شود، به قول مشونیک نوعی نظریه ترجمه متون است. بوطیقا با مسائل ساختار زبانی سروکار دارد درست همان طور که نقاشی به ساختارهای تصویری می پردازد؛ چراکه زبان شناسی دانش کلی ساختارهای زبانی است. رویکرد بوطیقای ترجمه مشونیک متشکل از مفاهیمی چون شفافیت و مرکزگریزی، کاربست تجربی و کاربست نظری و روابط بینا- بوطیقایی می باشد. در این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، برگردان فارسی روح الله رحیمی از رمان «تحت أقدام الأمهات» با عنوان «بهشت مامان غیضه» بر اساس رویکرد بوطیقای ترجمه هنری مشونیک مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. برآیند پژوهش نشان می دهد مترجم در بخش روابط بینا- بوطیقایی، صنایع ادبی نظیر مجاز و غیرمجاز را که دارای تأثیر زیباشناختی یکسانی در متن مبدأ و مقصد است به خوبی در ترجمه خود به کار برده است. زبان متن ترجمه، مطابق با هنجار های رویکرد بوطیقای مشونیک و متن مقصد تعبیه شده و مترجم سعی کرده است تا با ارائه یک ترجمه قابل قبول، نشانه های فرهنگی زبان و رویکرد ایدئولوژیک خود را به خواننده نشان دهد.
بررسی تطبیقی کهن الگوی آنیما در اشعار محمود درویش و فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
113 - 140
حوزه های تخصصی:
بنابر دیدگاه یونگ، روان شناس سوئیسی، ضمیر ناخودآگاه بشر یک سویه جمعی دارد که آکنده از کهن الگوهای موروثی از نیاکان اوست. این میراث می توانند بر افکار و احساسات بشر تأثیر بگذارند. یکی از آن کهن الگوها آنیما نام دارد که به شخصیت زن پنهان در وجود هر مردی اطلاق می شود. در آثاری که برآمده از احساسات مردانه هستند، به ویژه آثاری که مضمونی عاشقانه دارند، بهتر می توان ردّ پای آنیما را دید؛ زیرا در این آثار، زنِ درون مرد، مجال یافته تا خود را به مرحله ظهور و بروز رساند. نوشتار پیش رو با روش تحلیلی - تطبیقی و با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی که شباهت آثار ادبی را ناشی از مشترکات روان همه انسان ها می داند، به بررسی موشکافانه این کهن الگو در اشعار عاشقانه دو شاعر عشق پرداز معاصر، یعنی محمود درویش و فریدون مشیری می پردازد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که می توان از آنیما به عنوان مبنای مشترک در تطبیق اشعار دو شاعر استفاده کرد؛ زیرا با اینکه آن ها از دو فرهنگ و نژاد مختلف هستند؛ امّا به طور مشترک، بسیاری از کارکردها و فرافکنی های مثبت و منفی آنیما را به کار برده اند. وقتی احساس غم، ترس، پوچی و مرگ دارند، در سیطره آنیمای منفی قرار دارند و آنگاه که همسر ِدل و بانوی رؤیاهای خویش را سراپا همه خوبی و زیبایی می نامند و در آرزوی وصال او هستند، تحت سلطه آنیمای مثبت خویش هستند.
جلوه های رمانتیسم در داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
74 - 86
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم در مفهوم خیال انگیز، افسانه ای و رؤیایی به کار می رود. این نهضت، انواع آثار ادبی، داستان های تاریخی، قصه های وحشت آور و خیالی، داستان های عشقی و همچنین شعر را وسیله بیان خود قرار می دهد. داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی است که قرابت های بسیاری با برخی از مؤلفه های مکتب رمانتیسم دارد. پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که به روش توصیفی - تحلیلی، داستان «اناربانو و پسرهایش» را بر اساس مؤلفه های مکتب رمانتیسم بررسی می کند. جامعه آماری این پژوهش، داستان «اناربانو و پسرهایش» از مجموعه «جایی دیگر» اثر گلی ترقی است. در اشاره به برخی یافته ها می توان گفت که فردیت شخصیت اصلی داستان که یکی از شاخصه های مهم رمانتیسم است، زبان ویژه ای را در ظهور و بازتاب برخی مؤلفه های رمانتیسم از جمله احساس گرایی، رؤیای آرمان شهر، طبیعت گرایی، نوستالژی، یاد معشوق و نقد مدنیت آفریده است. بانوی سالخورده این داستان، درون مایه نمادین عشق و گذار از دشواری ها را در برابر عافیت طلبی عقلانی قرار داده است. همان گونه که اصل اساسی رمانتیسم ترجیح احساس بر عقل است، احساس مادرانه بر هر گونه تحذیر و تعقل در احتمال وقوع هر پیشامدی فائق آمده است.
بررسی اهمیت و جایگاه زن در خانواده با تأکید بر دیوان پروین اعتصامی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
163 - 181
حوزه های تخصصی:
ادبیات معاصر منبع مطالعاتی غنی پیرامون موضوع زن به شمار می آید. در این میان اشعاری که زنان در این حوزه سروده اند مستلزم توجه بیشتری است. در این میان پروین اعتصامی یکی از آن شاعران برجسته است که در اشعار خود به بیان خواسته ها، کمبودها، نارساییها و لزوم توجه جامعه به جایگاه ارزشمند و مهم زن و خانواده پرداخته است. در این راستا، سوال اصلی این پژوهش این است که «زن در خانواده در اشعار پروین چه جایگاهی دارد؟» ضمناً روش تحقیق به کارگرفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر پروین تنها سلاح مبارزه زنان علیه نارسایی ها و باز ستاندن حقشان و دستیابی به جایگاه واقعی آنان در جامعه و ارتقا و رشد خانواده، تحصیل علم است. به دیگر سخن، با کسب علم و دانش و بالا بردن سطح آگاهی، زنان توانمند شده و با اقتدار می توانند به ایفای نقشهایشان به شکلی مؤثرتر بپردازند. به طور کلی مقاله حاضر در نظر دارد که به تبیین و بررسی جایگاه زن و خانواده در اشعار پروین اعتصامی شاعر برجسته ی معاصر بپردازد.
تأثیرپذیری گوته از قرآن در دیوان غربی- شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان ادبیات تطبیقی ارتباط تنگاتنگی با مطالعات ترجمه دارد و دست کم در یکی از قلمروهای آن، بررسی تأثیرات ادبی بین فرهنگ ها و ادبیات های مختلف، این ارتباط ملموس تر و جدی تر است. نویسنده بلندآوازه آلمانی، گوته، از دوران دانشجویی به مشرق زمین، در معنای وسیع کلمه، علاقه مند بود و در این باره پیوست آثاری را به زبان های مختلف اروپایی مطالعه می کرد. در خلال این مطالعات بود که وی با کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن، نیز آشنا شد و شدیداً تحت تأثیر آن قرار گرفت. این تأثیرپذیری در برخی از اشعار او به ویژه در جامع ترین دفتر شعرش، دیوان غربی شرقی (1819)، کاملاً مشهود است. جستار حاضر بر آن است که از طریق مبانی نظری ادبیات تطبیقی، قلمرو مطالعات تأثیر و تأثر، و با تکیه بر مستندات و شواهد تاریخی این تأثیرپذیری را بررسی کند. چنان که خواهد آمد، گوته به مدد ترجمه بود که متنی مختلط آفرید و از رهگذر آن الفاظ، عبارات، تصاویر و مضامین جدیدی به اثرش افزود. در ابتدا نشان داده ایم که وی چگونه و از رهگذر چه کسانی با قرآن کریم آشنا شد و چه ترجمه-های از این اثر را در اختیار داشت. در ادامه افزون بر دفترهای دوازده گانه دیوان غربی شرقی، موخره نسبتاً بلند آن نیز بررسی شده، و تقریباً تمام تأثیرپذیری ها و اقتباس ها استخراج و آیاتی را که سرچشمه الهام او بوده نیز ذکر شده است.
خُرد مردم نگاری فرهنگ ناملموس زبانی خوراک در فرهنگ سنتی مردم مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۴۷-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
در مردم شناسی، جماعت های محلی، از آن جهت که خوراک خود را در ارتباط تنگاتنگ با طبیعت و به کمک دانش بومی تأمین می کنند، همیشه میدان مطلوبی برای پژوهش درباره خوراک، روابط فرهنگی مرتبط با آن و نظام های خوراکی بوده اند. در چنین پژوهش هایی، مردم شناس درپی فهم عادات، معانی و الگوهای خوراکی اس ت. در این مقاله درپی آنیم که دریابیم رابطه بین زبان و خوراک در فرهنگ عامه مازندران چگونه شکل گرفته است و باورهای خوراک محور در این فرهنگ چه نقشی دارند. باورهای خوراکی، با ظاهر ساده خود، جهانی خُرد از فرهنگ هر جامعه را به تصویر می کشند و به درک ما از کنش های انسانی یاری می ر سانند. این جهان نمادین، خود را از خلال زبان پخت وپز در زندگی روزمره بازنمایی می کند. زبان مازندرانی پیوند نمادین میان خوراک و موقعیت های اجتماعی عاطفی را به خوبی بازنمایی می کند. برای نمونه، ضرب المثل های خوراکی، تصویری فشرده از زندگی اجتماعی، سیاسی، حکومتی و اقتصادی دوره های گذشته و امروز را به نمایش می گذارند. مضامینی مانند توجه به مهمان، توجه به دیگری، بیگانه هراسی، تلطیف موقعیت های اجتماعی، تقدس بخشی به خوراکی ها و توجه به بهداشت در ضرب المثل های مازندرانی برجسته شده است. مؤلف با استفاده از روش مردم نگاری، با بهره گیری از مشاهده مستقیم و مشاهده حین مشارکت و همچنین مصاحبه های عمیق با ساکنان محلی مازندران (مناطق مختلفی از شهرستان های قائم شهر، رامسر، آمل، بابل، ساری، سوادکوه، بهشهر، تنکابن، نور و همچنین روستای یوش) به مدت دو سال داده هایی را حول محور خوراک در فرهنگ مازندران گردآوری کرده است.